فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر پرخاشگری و قلدری دانش آموزان پسر هنرستانی بود. در این راستا، از روش آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر در حال تحصیل در هنرستان های ناحیه دو شهر کرج بودند که 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابتدا اعضای هر دو گروه با به کارگیری مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) و مقیاس قلدری (اولوئوس، 1996) مورد آزمون قرار گرفتند (پیش آزمون). سپس، گروه آزمایشی به مدت هشت جلسه تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات گروهی، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که پس از انجام مداخله، متغیر پرخاشگری کلی و مؤلفه های آن (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) و همچنین قلدری و مؤلفه های آن (به خصوص شیوع قلدری) در آزمودنی های گروه آزمایشی به نسبت گروه گواه کاهش معناداری داشته است؛ بر این اساس، می توان گفت آموزش مهارت های زندگی بر کاهش پرخاشگری و قلدری نوجوانان مؤثر بوده و بنابراین، توصیه می شود که آموزش مهارت های زندگی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
رابطه سلامت اجتماعی با ارزش های فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی و جامعه پذیری جنسیتی دربین دانشجویان زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سلامت اجتماعی با ارزشهای فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی و جامعه پذیری جنسیتی در بین دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه توصیفی – پیمایشی و براساس حجم نمونه 218 نفر از دانشجویان زن ومرد بوده است. داده ها از طریق پرسشنامه های سلامت اجتماعی ، فردگرایی و جمع گرایی و جامعه پذیری جنسیتی جمع اوری شده و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان داد میان ابعاد سلامت اجتماعی ، فقط پذیرش اجتماعی با فردگرایی افقی رابطه معنا دار دارد و هیچ کدام از مولفه های سلامت اجتماعی با فردگرایی عمودی رابطه معنی داری نداشت . میان ابعاد سلامت اجتماعی با بعد جمع گرایی افقی رابطه ی معناداری وجود داشت و نیز میان سه بعد انسجام ،انطباق و مشارکت و جمع گرایی عمودی رابطه ی معناداری وجود دارد. بین مولفه های سلامت اجتماعی با جامعه پذیری جنسیتی هیچ رابطه ی معنا داری وجود نداشت . همچنین مولفه های سلامت اجتماعی و ارزشهای فرهنگی فرد گرایی وجمع گرایی سهم تعیین کننده ای در جامعه پذیری جنسیتی داشت .
بررسی رابطه حمایت اجتماعی و کیفیت روابط با سلامت روان دانشجویان آزاد اسلامی مرودشت
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی رابطه کیفیت روابط و حمایت اجتماعی با سلامت روانی در دانشجویان انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی و رگرسیون بود. جامعه پژوهشی عبارت بود از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت که از بین آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس 150 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مورداستفاده در این تحقیق عبارت بودند از پرسشنامه حمایت اجتماعی شربورن، کیفیت روابط پیرس و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ. بعد از آماده سازی، پرسشنامه ها در اختیار دانشجویان موردنظر قرار گرفت و از آن ها خواسته شد به سؤالات پرسشنامه پاسخ دهند. در این پژوهش 65 نفر دانشجوی مذکر و 85 دانشجوی مؤنث به پرسشنامه ها پاسخ دادند. بعد از اتمام پاسخگویی به سؤالات، پرسشنامه ها جمع آوری و جهت انجام تحلیل وارد نرم افزار spss شدند. یافته ها نشان داد بین حمایت اجتماعی و سلامت روانی دانشجویان و کیفیت روابط و سلامت روانی دانشجویان رابطه همبستگی مثبت و معنادار است و این دو متغیر به میزان 40 درصد از واریانس نمره سلامت روانی در دانشجویان را به صورت معناداری پیش بینی می کند. در پایان، می توان چنین نتیجه گیری کرد که شبکه اجتماعات انسانی و روابط باکیفیت دوستی فرد با خانواده و دوستان می تواند به وجود آورنده شرایط روانی و روحی مناسبی در فرد باشد که این شرایط سلامت روانی افراد را تضمین می کنند.
مقایسه تأثیر فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر دلبستگی بر مشکلات رفتاری برون نمود کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان همچون پرخاشگری می تواند به تعاملات اجتماعی کودکان آسیب جدی وارد سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر دلبستگی بر مشکلات رفتاری برون نمود کودکان پسر دارای پرخاشگری انجام شد.
مقایسه ی آموزش تئوری انتخاب به صورت کلاسیک و بر مبنای آموزه های اسلامی بر افزایش گذشت و رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه ی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب به شیوه ی کلاسیک با آموزش بر مبنای آموزه های اسلامی بر رضایت زناشویی و گذشت است.
روش: 60 نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (20n=) قرار داده شدند. پرسش نامه های رضایت زناشویی و گذشت به عنوان پیش آزمون برای سه گروه اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش اول در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب کلاسیک و افراد گروه دوم در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب اسلامی شرکت کردند. هر دو پرسش نامه به عنوان پس آزمون مجدداً برای همه اجرا شد. این نمرات با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش تئوری انتخاب موجب افزایش رضایت زناشویی و گذشت شده است. همچنین بین دو گروه آزمایش نیز تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که افزایش نمرات در گروه تئوری انتخاب اسلامی بیش از گروه کلاسیک بود.
نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت آموزش تئوری انتخاب اسلامی به طور مؤثری موجب افزایش رضایت زناشویی و گذشت می شود.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای مشاهده بی نزاکتی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
23 - 40
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشاهده بی نزاکتی در محیط کار سازه ای نسبتاً جدید است. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای مشاهده بی نزاکتی در محیط کار بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان شرکت ملی حفاری ایران در شهر اهواز بود. از این جامعه 221 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه های مشاهده بی نزاکتی در محیط کار (کورتینا و همکاران، 2001)، تنظیم هیجان (نیون و همکاران، 2011)، عاطفه منفی (واتسون و همکاران، 1988)، فرسودگی عاطفی (مسلچ و جکسون، 1981)، خشنودی شغلی (اندروز و ویتی، 1976)، کناره گیری از کار-شغل (هانیچ و هولین، 1990) و تفکر خصمانه (گرین گلاس و جولکانن، 1989) را تکمیل نمودند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM)و نرم افزارهای AMOS و SPSS ویراست 22 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق حذف 1 مسیر غیرمعنی دار و استفاده از روش دسته بندی ماده ها حاصل شد.یافته ها همچنین حاکی از رابطه معنی دار مشاهده بی نزاکتی در محیط کار با تنظیم هیجان، عاطفه منفی، فرسودگی عاطفی، خشنودی شغلی، کناره گیری از کار-شغل و تفکر خصمانه بودند. نقش واسطه ای تنظیم هیجان و عاطفه منفی نیز در رابطه بین مشاهده بی نزاکتی در محیط کار با فرسودگی عاطفی، خشنودی شغلی، کناره گیری از کار-شغل و تفکر خصمانه مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر در ارتباط با پیامدهای زیان بار مشاهده بی نزاکتی در محیط کار، مدیران سازمان ها می بایست نسبت به این موضوع توجه ویژه داشته باشند.
مدلسازی کیفی تاب آوری خانواده بر اساس رویکرد زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
101 - 122
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تدوین مدلی ازتاب آوری خانواده مطابق با فرهنگ ایرانی انجام شده است. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از رویکرد زمینه ای انجام شده است. 23 زوج با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و از روی لیست افراد حاضر به همکاری بررسی شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تعاملی تا رسیدن به اشباع اطلاعات گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم-افزار MAXQDA10 استفاده گردید. یافته ها: در کدگذاری باز 155 کد اولیه به دست آمد که در کدگذاری محوری براساس شباهت موضوعی در 20 دسته موضوعی قرار داده شدند. در مرحله سوم یا کدگذاری انتخابی، تاب آوری خانواده به عنوان متغیر مرکزی یا اصلی شناخته شد. نتیجه گیری: مدل تاب آوری خانواده می تواند نقشه مفهومی ارزشمندی برای جهت دادن به دامنه وسیعی از خدمات بشری باشد. در تمام تلاش هایی که برای کمک به افراد، زوجین و خانواده ها برای مقابله و سازگاری در طول بحران و ناگواری ها صورت می گیرد، یک دیدگاه نظام دار درباره تاب آوری حائز اهمیت است.
دانشجویان با چه معیارهایی اساتید خود را ارزشیابی می کنند؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:متداول ترین روش ارزشیابی اساتید دانشگاه، ارزشیابی استاد توسط دانشجو است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین معیارهایی است که دانشجویان بر اساس آن به ارزشیابی اساتید خود می پردازند. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی– تحلیلی به صورت مقطعی در سال تحصیلی 94-95 در بین دانشجویان تمامی رشته ها و مقاطع تحصیلی دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شده است. 315 دانشجو در این مطالعه مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید که شامل 24 پرسش در چهار حیطه ویژگی های فردی، مهارت های تدریس، قوانین آموزشی و مهارت های ارتباطی بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss ویرایش 20 استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که از بین 24 معیار بررسی شده، معیارهای تسلط استاد به موضوع درس، قدرت تفهیم مطالب درسی (هردو با میانگین 0/40 ± 4/83)، مهارت برقراری ارتباط با دانشجویان (با میانگین 0/62 ± 4/54) و رعایت تناسب مطالب با سطح علمی فراگیران با میانگین 0/61 ± 4/50 مهم ترین معیارهای مدنظر دانشجویان در ارزشیابی اساتید بوده است و از دیدگاه آن ها معیارهایی چون سن، جنس، آراستگی ظاهر و شوخ طبعی تأثیر زیادی در ارزیابی اساتید نداشته است. همچنین آزمون آماری مشخص نمود که نوع ارزیابی دانشجویان بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی تفاوت معناداری باهم دارد ( 0/05 P< ). نتیجه گیری: از بین چهار حیطه موردبررسی به ترتیب معیارهای مرتبط با مهارت های ارتباطی و مهارت های تدریس، نقش بیشتری در ارزیابی اساتید دارند. بنابراین توانمند نمودن اساتید درزمینهٔ روش های تدریس و ارتباط مؤثر با دانشجویان از ضروریات است.
آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و تعیین اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز آنان انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دوره اول ابتدایی منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران بود که در سال تحصیلی 96 1395 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 60 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه های انتخاب شدند و در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. به منظور مقایسه پذیری روند تغییرات در نمره های هیجانات تحصیلی دانش آموزان از یک گروه کنترل استفاده شد. از هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری آزمون هیجانات منفی تحصیلی گرفته شد. به گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک مطابق با الگوی لندرث به مدت ده جلسه 5/1 ساعته آموزش داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اینکه طرح تحقیق مورد نظر برای بررسی این فرضیه از طرح اندازه گیریهای مکرر دو گروهی برخوردار است و هیجانات منفی شامل پنج بعد است برای تحلیل این فرضیه از تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران است و پس از جلسات بازی درمانی برای گروه آزمایش، تمام آزمودنیها با همین آزمون مورد بررسی قرار گرفت. بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به طور معنی داری آموزش روش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک به مادران سبب کاهش هیجانات تحصیلی در دانش آموزان مقطع ابتدایی می شود.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر چشم انداز زمانی و رضایت از زندگی همسران شهیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی معنادرمانی گروهی بر چشم انداز زمانی و رضایت از زندگی همسران شهیدان جنگ تحمیلی بود. طرح پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.30 نفر از همسران شهیدان با روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله معنادرمانی طی ده جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چشم انداز زمانی و مقیاس رضایت از زندگی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد مداخله مبتنی بر معنادرمانی گروهی به افزایش رضایت از زندگی و برخی از خرده مفیاسهای چشم انداز زمانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل منجر شد. معنادرمانی گروهی علاوه بر نقش مؤثر در افزایش رضایت از زندگی و چشم انداز زمانی همسران شهیدان تلویحات کاربردی مهمی برای متخصصان و درمانگران به منظور اهتمام ویژه به این نوع مداخله در مسیر کمک به آنها دارد.
تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده: مطالعه ای مقایسه ای بین خانواده های با و بدون فرزند کم توان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده های دارای کودک معلول انزوای اجتماعی و مشکلات سلامت روانی را در حد اعلای خود تجربه می کنند و نسبت به مشکلات رفتاری، اجتماعی و هیجانی آسیب پذیرترند. بر همین مبنا هدف پژوهش حاضر مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند معلول و خانواده های دارای فرزند سالم بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه ی خانواده های دارای فرزند معلول جسمی – حرکتی و خانواده های دارای فرزند سالم شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 خانواده(75 خانواده دارای فرزند کم توان جسمی-حرکتی و 75 خانواده دارای فرزند سالم) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره جهت مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند کم توان و خانواده های دارای فرزند عادی نشان داد که خانواده های دارای فرزند معلول تعادل عاطفی پایین تری نسبت به خانواده های دارای فرزند عادی دارند. همچنین خانواده های دارای فرزند کم توان در الگوی ارتباطی سازنده متقابل نمرات کمتری از خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کردند و در مقابل در الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر نمرات بیشتری را نسبت به خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کرده اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که خانواده های دارای فرزند کم توان در مقایسه با خانواده های دارای فرزند سالم از تعادل عاطفی پایین تری برخوردارند و در روابط خانوادگی خود بیشتر از الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر استفاده می کنند
تحلیلی بر نقش فرهنگ در آسیب شناسی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادبیات پژوهشی موجود در زمینه آسیب شناسی روانی نشان می دهد که اختلال روانی محصول عوامل چند گانه است. مقاله حاضر، از بین عوامل متعدد دخیل در آسیب شناسی روانی، به عامل فرهنگ پرداخته است. شیوه ها و باورهای فرهنگی می توانند بر سبک مقابله فرد با پریشانی روانشناختی اثر گذاشته و گاهی به او در مواجهه با بیماری روانی کمک کنند. از سوی دیگر همین عوامل فرهنگی می توانند منبع پریشانی، تعارض و زمینه ساز بروز اختلال روانی در فرد باشند. نفوذ عوامل فرهنگی در آسیب شناسی روانی به اندازه ای است که حتی ابراز علائم روانشناختی و مراجعه فرد برای درمان نیز تحت تأثیر زمینه فرهنگی است. به علاوه، تأثیرات فرهنگی می توانند چالش های فراوانی را بر متخصصان سلامت روان تحمیل کنند. وظیفه روانشناسان ارزیابی، فرمول بندی، تشخیص و مداخله مؤثر در زمینه اختلالات روانی است. برای آنکه مداخلات مؤثر واقع شوند باید از نظر فرهنگی مناسب، پذیرفته شده و همچنین اخلاقی باشند. برای طراحی یک مداخله مؤثر و متناسب با بافت فرهنگی، متخصصان باید در ارزیابی و درمان اختلالات روانی زمینه فرهنگی مراجع را در نظر بگیرند. در این مقاله سعی شده تا نقش فرهنگ در سبب شناسی اختلالات روانی، ابراز علائم و مراجعه فرد برای درمان تشریح گردد. همچین ملاحظات فرهنگی در زمینه سنجش و درمان اختلالات روانی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
بررسی تأثیر رویکردهای آموزشی بر مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر1بررسی عملکرد رویکردهای آموزشی در تقویت مهارتهای اجتماعی فراگیران و پاسخ دادن به این پرسش است که هر یک از این رویکردها چه تأثیری بر تقویت مهارتهای عاطفی- اجتماعی کودکان می گذارد. برای این منظور پنجخرده مقیاس مهارتهای عاطفی- اجتماعی شامل خودکنترلی، خودکارآمدی تحصیلی، پشتکار، مهارت رهبری و توانایی ارتباط اجتماعی انتخاب شدند. این مقیاسها طی سال تحصیلی 94-1393در سه مرحله سه ماهه با توجه به تفاوتهای روش شناختی دو رویکرد آموزشی واحد کار و پروژه ای مقایسه شدند. چارچوب نظری این پژوهش بابهره گیری از الگوی مدارس رجیو امیلیا و نظریات مالاگاتزی و لیلیان کتز تنظیم شده است. روش تحقیق از نوع پیمایش مقطعیو ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه شامل 383 کودک7-6 ساله بودهکه در مراکز پیش دبستانی شهر کرمان تحت آموزش بوده اند.یافته های حاصل از آزمون T مستقل نشان داد که میانگین مهارتهای اجتماعی-عاطفی کودکان پروژه- محور در مقایسه با واحدکار بیشتر است.همچنین هر یک از مهارتهای عاطفی-اجتماعی طی دوره های زمانی متفاوت در کودکان بروز می کند، به طوری که توانایی روابط اجتماعی در رویکرد پروژه ای و توان رهبریدر رویکرد واحدکار بسیار بیشتر از دیگر خرده مقیاسها به دست آمد. در بعد مهارتهای خودکارآمدی، خودکنترلی و پشتکار کودکان تفاوتی معنادار دررویکرد پروژه ای نسبت به رویکرد واحد کار آشکار شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود والدین، برنامه ریزان و مدیران آموزشی ظرفیتها و ضعفهای کودکان را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهند تا خدمات آموزشی متناسب و هدفمند دریافت کنند.
شناسایی دلایل تمایل و عدم تمایل دانش آموزان به انتخاب رشته هنر (مطالعه ی موردی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه منطقه 2 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ع وام ل م وث ر بر تمایل و عدم تمایل ب ه انتخاب رش ت ه هنر بوده اس ت. روش ت ح ق ی ق ت وص ی ف ی (پیمایشی) و ج ام ع ه آم اری آن را دان ش آم وزان دختر مدارس دولتی اول متوسطه منطقه 2 شهر تهران به تعداد 2105 نفر ت ش ک ی ل دادند ک ه از ب ی ن ای ن ج ام ع ه ت ع داد 327 ن ف ر ب ه ع ن وان ن م ون ه به روش تصادفی خوشه ای ان ت خ اب گ ردی د. اب زار ج م ع آوری اطلاع ات پ رس ش ن ام ه ای محقق ساخته در م ق ی اس پنج درجه ای ل ی ک رت بود که روایی صوری و محتوایی آن بوسیله اساتید و خبرگان مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار به کمک اجرای آزمایشی و ضریب آلفای کرونباخ (77/0) محاسبه شد. ب رای ت ج زی ه و ت ح ل ی ل داده ه ا از آزمون های k-s، تحلیل عاملی و فریدمن استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که به ترتیب اولویت، خصوصیات فردی، عوامل خانوادگی، مدرسه و معلمین و مشاورین، تاثیر همسالان و دیگران چهار عاملی هستند که در تمایل دانش آموزان به رشته هنر تاثیر دارند. همچنین نتایج تحقیق بیان کننده ی آن بود که به ترتیب اولویت، عوامل خانوادگی، مدرسه و معلمین و مشاورین، تاثیر همسالان و دیگران و در نهایت خصوصیات فردی چهار عاملی هستند که در عدم تمایل دانش آموزان به رشته هنر تاثیر دارند. شناسایی و بررسی این عوامل می تواند در فرآیند هدایت تحصیلی دانش آموزان مفید باشد.
رابطه ی تعهد عاطفی با قصد و نگرش نسبت به یک رفتار منفی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در بین پژوهشگران در مورد ماهیت نگرشی یا انگیزشی تعهد سازمانی توافقی وجود ندارد. این پژوهش برای بررسی یک مدل نگرشی از تعهد سازمانی انجام شده است که مبنای آن مدل نگرشی ایگلی و چایکن (1993) است.
روش: نمونه ی پژوهش شامل 256 نفر از دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه اصفهان بود که به صورت داوطلب انتخاب شدند. متغیرهای کنترل یعنی عادت، پیامد فایده گرا، پیامد هنجاری و پیامد هویت خود از طریق ویگنت بررسی گردیدند و متغیرهای دیگر یعنی نگرش به هدف، نگرش در جهت رفتار و قصد رفتار از طریق سؤال سنجیده شدند. برای تحلیل آماری یافته ها از رویکرد معادلات ساختاری، برآورد تعمیم یافته (GEE) و نرم افزار R استفاده گردید.
یافته ها: از سه مدل هم ارز معرفی شده که شاخص های برازش یکسانی داشتند، تنها یک مدل تأیید شد. نتایج نشان داد که این فرضیه که نگرش در جهت رفتار دزدی، بین نگرش به هدف (تعهد عاطفی) و قصد دزدی متغیر میانجی است، رد شد و به جای آن مدل اصلاح شده که قصد با تعهد عاطفی جایگزین شده و متغیرهای عادت، پیامد فایده گرا، پیامد هنجاری و پیامد هویت خود، نقش کنترل را ایفا می کنند؛ تأیید شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها مشخص شد که تعهد سازمانی یک متغیر نگرشی است که متغیر ملاک برای نگرش در جهت رفتار از طریق قصد است. مدل پیشنهادی ایگلی و چایکن (1993) مورد بازنگری قرار گرفته و تعهد به هدف به عنوان متغیر ملاک جایگزین شد. به مدیران و سازمان ها پیشنهاد می شود در جامعه پذیر کردن کارکنان در رفتارهای مطلوب سازمان، اهتمام جدی به خرج دهند.
الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای،665 نفر از آن ها انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نظام های مغزی-رفتاری، مقیاس تعارضات بین والدین، مقیاس پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به تعارضات بین والدین و پرسشنامه خودگزارش دهی نوجوان بود. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که در آن، متغیر پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تعارضات بین والدین و نظام های مغزی رفتاری با مشکلات هیجانی-رفتاری وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها بود. همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان معنی دار به دست آمد؛ بنابراین تعارضات بین والدینی و نظام های مغزی-رفتاری با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان نقش مؤثری ایفا می کنند. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی و مدل توسعه داده شده آن قابلیت تبیین مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان را دارد. در نتیجه می توان از این مدل برای تنظیم مداخلات درمانی و همچنین تشخیص عوامل خطر در امر پیشگیری از مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان استفاده کرد.
بررسی رابطه ی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی، فناوری های نوین، دل بستگی و جنسیت با گرایش به تخریب گری (مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی، فناوری های نوین، دل بستگی و جنسیت با گرایش به تخریب گری در دانش آموزان دبیرستانی می باشد. جامعه ی پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره ی متوسطه استان کرمان بود. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تعداد 806 نفر از دانش آموزان کرمانی (404 نفر) و جیرفتی (402 نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از ابزارهای محقق ساخته ی گرایش به تخریب گری، سرمایه ی فرهنگی، استفاده از فناوری های نوین و پرسش نامه ی استاندارد سبک دل بستگی والدین و هم سالان، داده ها گردآوری شد. تحلیل داده ها نشان داد که صرفاً دو متغیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی به صورت مثبت و دل بستگی به والدین به صورت منفی، مستقیماً بر گرایش دانش آموزان اثر می گذارد. هم چنین، تمام متغیرهای برون زاد (سرمایه ی فرهنگی، فناوری های نوین، دل بستگی و جنسیت) با واسطه ی تأثیر بر سرمایه ی اجتماعی می توانند بر گرایش به تخریب گری تأثیر بگذارند. دیگر نتایج نیز بیان گر اثر تعدیل گر زیست بوم اجتماعی و تفاوت بین مدل های برآمده از دو شهر کرمان و جیرفت بود. در ادامه با توجه به مبانی نظری و تحقیقات پیشین، یافته ها به بحث گذاشته می شوند.
بررسی تاثیر عامل قومیت بر سلامت روان، همسرآزاری، حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر قومیت بر سلامت روان، حمایت اجتماعی، رضایت زناشویی و همسرآزاری در زنان ایرانی اجرا شد. در قالب یک مطالعه علی– مقایسه ای، از بین جامعه ی آماری زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در ایران، تعداد320 زن به طور تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه SCL-90-R، سرمایه اجتماعی )مبارک بخشایش، 1389)، مقیاس سوء رفتار با همسر (هودسن، 1992)، رضایت زناشویی کانزاس (اسچام، 1986) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-20 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد با کنترل تحصیلات، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزند، تعداد خانواده اصلی، تحصیلات همسر و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، در مجموع بین سلامت روان زنان و ابعاد آن، برحسب قومیت، تفاوت معناداری وجود نداشت. علاوه بر این، بین زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی نیز تفاوتی مشاهده نشد؛ اما زنان قومیت های مورد بررسی در مؤلفه همسرآزاری جنسی، تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند؛ به گونه ای که میزان همسرآزاری جنسی در زنان لر به طور معناداری بیشتر از زنان فارس و ترک و در زنان کرد به طور معناداری بالاتر از زنان ترک بود (05/0p
پیش بینی حالات روان شناختی مثبت در سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون میزان طلاق، آن را به یک معضل مهم اجتماعی تبدیل کرده است و این امر توجه بسیاری از محققان را به بررسی علل و پیامدهای افزایش طلاق و لزوم سازگاری با شرایط پس از آن به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی حالات روان شناختی مثبت در سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه انجام شده است. در این پژوهش 150 زن مطلقه با دامنه سنی بین 19 تا 65 سال به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این مقاله از پرسشنامه های سازگاری پس از طلاق فیشر و پرسشنامه حالات روان شناختی مثبت، استفاده شده است. از تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد ضریب همبستگی چندگانه ای بین حالات روانشناختی مثبت با سازگاری طلاق وجود دارد از بین حالات روانشناختی مثبت، خوش بینی، احساس کنترل، امیدواری، معنادار بودن زندگی و رضایت از زندگی می توانند 53 درصد از واریانس سازگاری طلاق در زنان مطلقه را پیش بینی نمایند. به این ترتیب که با افزایش حالات روانشناختی همچون خوش بینی، احساس کنترل، امیدواری، معنادار بودن زندگی و رضایت از زندگی میزان سازگاری بعد از طلاق نیز افزایش پیدا می کند.
پیش بینی گرایش به آرایش براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان و دختران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
67 - 78
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، پیش بینی گرایش به آرایش، براساس طرحواره های ناسازگار اولیه، در زنان و دختران شهر اصفهان است. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، شامل تمام دختران و زنان اصفهان هستند که تعداد 120 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (یانگ، 2005) و گرایش به آرایش (اکبری و همکاران، 1394) است. یافته ها: داده های پژوهش توسط ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، از بین حوزه های مختلف طرحواره ها، فقط حوزه بریدگی و طرد، با گرایش به آرایش رابطه معنادار دارد و می تواند آن را پیش بینی کند (01/0>P).