فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی دانش و نگرش جمعی از ارامنه ساکن تهران در مورد اعتیاد و مواد مخدر است.
روش: این مطالعه در بهار 1386 در 47 نفر از شهروندان ارمنی ساکن شهر تهران که در کارگاه آموزش پیش گیری از اعتیاد شرکت کرده بودند، انجام شد. به تمام اقلیت های مسیحی ساکن تهران در مورد حضور در کارگاه به شکلی نظام مند اطلاع رسانی شد.
یافته ها: شرکت کنندگان، ناامیدی، مشکلات روان شناختی، دسترسی به مواد و معاشرت با افراد معتاد را عوامل مهم در شروع مصرف دانستند و اکثر آنها وسوسه زیاد، فقدان حمایت کافی خانواده و تداوم ارتباط با مصرف کنندگان را مهم ترین عوامل عود در افراد درمان شده ذکر کردند، و از پی گیری درمان و مشاوره با مراکز بازتوانی به عنوان مهم ترین عوامل جلوگیری کننده از عود در معتادان درمان شده نام بردند. اکثر شرکت کنندگان در مورد مواد موجود و نیز خطرات ناشی از آن در جامعه اطلاعات قابل قبولی داشتند.
بحث: با توجه به میزان شیوع اعتیاد در میان اقلیت های دینی، ضروری به نظر می رسد که روان شناسان و مشاوران مدارس با توجه به ویژگی های فرهنگی این گروه، در طول دوره تحصیل نوجوانان شان در مورد اعتیاد و مواد مخدر به آنان آموزش بدهند تا از همان زمان دانش بیشتر و نگرش صحیح تری نسبت به آن پیدا کنند.
بررسی ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای در سه گروه از زنان تن فروش، معتاد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای سه گروه از زنان تن فروش (روسپی)، معتاد و عادی انجام شده است. روش: به روش نمونه گیری در دسترس 42 زن تن فروش، 45 زن معتاد، و 43 زن عادی انتخاب شدند. در این بررسی از پرسش نامه مقابله با فشار روانی اندلر و پارکر و پرسش نامه شخصیتی نئو (فرم کوتاه 60 سؤالی) استفاده شد. یافته ها: یافته-های پژوهش نشان داد تفاوت معناداری بین سه گروه نمونه در ویژگی های شخصیتی تجربه گرایی و موافقت وجود دارد. به عبارت دیگر تجربه گرایی و موافقت در گروه زنان تن فروش کمتر از دو گروه دیگر عادی و معتاد بود. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی است.
اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر ولع مصرف بیماران وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش آموزشی- درمانی پسخوراند عصبی (نوروفیدبک) بر شدت ولع مصرف در بیماران وابسته به مواد افیونی انجام گرفت. به این منظور 20 نفر از بیماران مرد وابسته به مواد افیونی با میانگین سنی 30 سال، تحت درمان نگهدارنده با متادون یا بوپرونورفین، به شیوه در دسترس انتخاب و پس از اجرای پرسشنامه سنجش ولع هروئین ( HCQ )، همتاسازی و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بیماران گروه آزمایش علاوه بر دارودرمانی، 30 جلسه (به مدّت 5 هفته، هر هفته 6 ساعت) درمان نوروفیدبک دریافت کردند و بیماران گروه کنترل تنها درمان دارویی نگهدارنده با متادون یا بوپرونورفین را پشت سر گذاشت. در پایان دوره بیماران دو گروه به وسیله تست HCQ مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری حاکی از آن بود که گروه آزمایش در پایان دوره در متغیرهای انتظار مثبت، تمایل به مصرف و میانگین کل شدّت ولع نسبت به گروه کنترل کاهش نشان داده است. بنابراین روش درمانی نوروفیدبک می تواند در کاهش شدّت ولع بیماران وابسته به مواد افیونی اثربخش باشد.
تاثیر آموزش مهارت های مقابله ای به روش بحث گروهی بر نگرش دانش آموزان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه تاثیر یک نوع مداخله آموزشی بر تغییر و منفی سازی نگرش دانش آموزان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر، مورد بررسی قرار گرفت. مداخله آموزشی شامل 8 جلسه آموزش مهارت های مقابله ای بود که به روش بحث گروهی بر روی یک نمونه از دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه (n=559) در ده منطقه آموزش و پرورش استان کرمان اجرا شد. برای سنجش نگرش آزمودنی ها یک پرسشنامه نگرش سنج مورد استفاده قرار گرفت که توسط محقق ساخته شد و پایایی و اعتبار آن با استفاده از روش بازآزمایی، آلفای کرونباخ و اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی برآورد گردید. نتایج، نشان دهنده تایید فرضیه های پژوهش بود. یعنی آموزش مهارت های مقابله ای به شیوه بحث گروهی، نگرش دانش آموزان نسبت به مواد مخدر را تغییر دارد؛ بر منفی سازی نگرش دانش آموزان در گروه های آزمایش (ده کلاس در ده مدرسه، (n=282 و بر تغییر هر سه مولفه شناختی، عاطفی و رفتاری نگرش نسبت به سوء مصرف مواد مخدر نیز تاثیر معنادار داشت.
استروئیدهای آنابولیک: مروری بر تاریخچه، شیوع و سوءمصرف در میان ورزشکاران و غیر ورزشکاران
حوزه های تخصصی:
آندروژن های منسوب به استروئیدهای آنابولیک در دهه های اخیر جهان را با مشکلات سوءمصرف مواجه کرده است. مصرف تستوسترون ها به صورت مجزا از سال ۱۹۳۰ و به عنوان آندروژن به سرعت رشد و توسعه پیدا نمود. طولی نکشید که ورزشکاران به تأثیرات هورمونی این مواد پی برده و به همین منظور مصرف آن به سرعت در میان ورزشکاران نخبه و بدنسازکاران در سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ گسترش یافت. بنابراین تا قبل از سال های ۱۹۸۰ استروئیدهای آنابولیک شیوع وسیعی در میان ورزشکاران پیدا نموده و حتی در افراد عادی نیز نفوذ پیدا کرد. امروزه اکثر مصرف کنندگان مواد استروئیدی را ورزشکاران رقابتی تشکیل نمی دهد بلکه بسیاری از مردان در سنین جوانی عمدتاً از این داروها برای بهبود ظاهر شخصی خود استفاده می کنند. سوءمصرف مواد استروئیدی هم اکنون در بیشتر مناطق جهان از قبیل کشورهای اسکاندیناوی، ایالات متحده آمریکا، برزیل و بسیاری از کشورهای انگلیسی زبان شیوع گسترده ای پیداکرده است. ایران نیز یکی از کشورهایی است که در سالیان اخیر به صورت خطرناکی سوءمصرف مواد استروئیدی را در الگوهای مصرفی بسیاری از جوانان جای داده است. بنابراین نیاز به مداخلات پیشگیرانه در این حوزه می باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش تکانشگری در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش تکانشگری در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع روش های آزمایشی است که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه پژوهش عبارت بود از: کلیه معتادانی که در سال 92-1391 به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان مریوان مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف به یکی از گروه های آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش علائم تکانشگری در افراد وابسته به مواد موثر باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد وابسته به مواد بیشتر در معرض هیجانات منفی قرار دارند بنابراین، در چنین موقعیت هایی احتمالا بدون برنامه و به صورت تکانشی عمل می کنند. بنابراین، آموزش تنظیم هیجان به این افراد می-تواند میزان کنترل آن ها را در چنین موقعیت هایی بالا ببرد.
سهم ابعاد فرسودگی تحصیلی، تاب آوری و استرس ادراک شده در پیش بینی گرایش به اعتیاد دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین سهم ابعاد فرسودگی تحصیلی، تاب آوری و استرس ادراک شده در پیش بینی گرایش به اعتیاد دانش آموزان بود. روش: در این مطالعه همبستگی، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمونه ای 200 نفری از دانش آموزان متوسطه استان خراسان جنوبی انتخاب شدند و به پرسش نامه های تاب آوری، فرسودگی تحصیلی، استرس ادراک شده، و گرایش به اعتیاد، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مثبت معناداری بین فرسودگی تحصیلی، استرس ادراک شده و تاب آوری با گرایش به اعتیاد وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین فرسودگی تحصیلی و استرس ادراک شده به دست آمد. نتیجه گیری: ابعاد فرسودگی تحصیلی (خستگی مفرط، بی علاقگی، احساس ناکارآمدی) و ابعاد استرس ادراک شده (واکنش های عاطفی منفی، سطح توانایی مقابله) و تاب آوری 20 درصد توانایی پیش بینی گرایش به اعتیاد را دارند. از بین این ابعاد فقط سطح توانایی مقابله و تاب آوری در گرایش به اعتیاد تاثیر داشته است. لذا توجه بیشتر مسئولین آموزش و پرورش در جهت پیشگیری و درمان اعتیاد دانش آموزان، برای داشتن جامعه ای سالم ضروری است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و مهارت های ارتباطی بر میزان پرخاشگری معتادان به حشیش زندان شهر همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و مهارت های ارتباطی بر میزان پرخاشگری معتادان به حشیش زندان شهر همدان انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل 700 نفر از زندانیان اردوگاه کار درمانی همدان بودند که سابقه مصرف حشیش و رفتار پرخاشگرانه داشتند که با استفاده از فرمول حجم نمونه Krejcie و Morgan به صورت تصادفی ساده 248 نفر انتخاب شدند و بعد از اجرای پرسش نامه پرخاشگری Buss-Perry AGQ (Aggression questionnaire)، 63 نفر از این افراد که پرخاشگری بالایی داشتند، انتخاب و از بین آن ها نیز به طور تصادفی 45 نفر انتخاب نهایی شدند که در سه گروه 15 نفری جای گرفتند.
15 نفر در گروه آموزشی مدیریت خشم (مهارت های زندگی، Kling و Chris 1998) 15 نفر در گروه آموزش مهارت های ارتباطی (روان شناسی روابط انسانی، Bulletin 1994) و 15 نفر در گروه شاهد جایگزین شدند. گروه آزمایش اول در 8 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 1 ماه تحت آموزش مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه آزمایش دوم نیز در 8 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 1 ماه تحت آموزش مهارت های ارتباطی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام برنامه آموزشی پس آزمون برای هر سه گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت خشم و مهارت های ارتباطی بر کاهش پرخاشگری مؤثر بوده اند.
نتیجه گیری: آموزش مهارت های ارتباطی در مقایسه با مدیریت خشم در کاهش پرخاشگری مؤثرتر بود.
کاربرد تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در بین دانشجویان شهر همدان انجام گردید.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که روی 140 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر همدان انجام شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود که با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم و وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد در دوبخش کلی آگاهی از عوارض سوء مصرف اکستازی و سازه های تئوری عمل منطقی بود که قبل و 2 ماه بعد از انجام مداخله آموزشی توسط دانشجویان تکمیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در بین سازه های تئوری عمل منطقی، هنجارهای انتزاعی قویترین پیش بینی کننده سوء مصرف اکستازی بود. اختلاف معنی داری برای میانگین نمرات سازه های این تئوری از قبیل نگرش نسبت به مصرف، هنجارهای انتزاعی ترغیب کننده و قصد مصرف اکستازی در گروه های مداخله و شاهد به دست آمد. همچنین ارتباط معنی داری بین بهره گیری از مداخله آموزشی در افزیش آگاهی دانشجویان از پیامدهای سوء مصرف اکستازی بین گروه مداخله و گروه شاهد مشاهده گردید.
نتیجه گیری: با توجه با یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که آموزش اختصاصی بر اساس تئوری عمل منطقی در بهبود نگرش، هنجارهای انتزاعی و قصد رفتاری دانشجویان موثر بوده است، لذا پیشنهاد می گردد از این الگو در آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد استفاده گردد.
"مقایسه اثربخشی درمان نگهدارنده با متادون و درمان سم زدایی با متادون بر نشانه های اضطراب و افسردگی افراد وابسته به مواد مخدر "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تحقیق حاضر اثربخشی دو نوع روش درمانی سم زدایی(MD) با متادون و درمان نگهدارنده با متادون را (MMT) بر نشانه های افسردگی و اضطراب افراد وابسته به مواد مخدر مقایسه می کند. در این تحقیق درمان سم زدایی با متادون و درمان نگهدارنده با متادون به عنوان متغیر مستقل و نشانه های افسردگی و اضطراب به عنوان متغیر وابسته می شدند. حجم نمونه تحقیق 100 نفر بوده که هر گروه درمانی 50 نفر را شامل می شود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود که در سه مقطع زمانی قبل از شروع درمان و 45 و 90 روز بعد میان بیماران توزیع و اجرا شد. آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که نشانه های افسردگی گروه MMT، بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت و بعد از گذشت 90 روز نیز، این کاهش معنادار بیشتر شد. در خصوص نشانه های اضطراب هم همین طور بود. به عبارت دیگر، نشانه های اضطراب گروه MMT بعد از گذشت 45 روز به طور معناداری کاهش یافت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز ادامه یافت. در گروه MD نیز نشانه های افسردگی بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز همچنان بیشتر شد، نشانه های اضطراب هم در گروه MD، بعد از 45 و 90 روز کاهش معناداری داشت. نتایج حاصله نشان دهنده نقش مؤثر عامل زمان بر اثربخشی این دو نوع درمان بود، اما در تعامل عوامل زمان با گروه و نشانه ها نتایج حاکی از آن بود که گروه به تنهایی عامل موثری بر نتایج تحقیق نبود.
"
عوامل خطر ساز و حفاظت کننده مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در نوجوانان کشور
حوزه های تخصصی:
مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در میان نوجوانان یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جوامع است. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل خطر ساز و حفاظت کننده مرتبط با مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در نوجوانان 18-13 کشور انجام شد. 2538 نفر از دانش آموزان راهنمایی و متوسطه و پیش دانشگاهی مشغول به تحصیل در (85-1384) از ده استان کشور (1255 دختر و 1283 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با استفاده از دو پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد و پرسشنامه عوامل خطر ساز و حفاظت کننده مصرف مواد (RAPI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که مجموعه ای از عوامل خطر ساز و حفاظت کننده در چند حیطه مختلف با مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در نوجوانان مرتبط است. در حیطه خانواده عوامل پیوند ضعیف با خانواده و تعارض های خانوادگی و در حیطه فردی عواملی مانند هیجان خواهی بالا، نگرش مثبت به مواد، سطح پایین جرأتمندی، خودپنداره منفی و خلق افسرده از مهمترین پیش بینی کننده های مصرف مواد در نوجوانان بودند. در حیطه اجتماعی و مدرسه داشتن همسالان مصرف کننده و دارای رفتارهای ضد اجتماعی و عدم تعهد به مدرسه و فضای روانی اجتماعی نامناسب مدرسه به طور معنی داری با مصرف مواد رابطه داشتند. با توجه به اینکه مصرف مواد در نوجوانان پدیده ای چندعاملی است، برنامه های پیشگیرانه باید چند سطحی بوده و عوامل خطر ساز و حفاظت کننده را در حیطه های مختلف هدف قرار دهند. طراحی مداخلات آموزشی برای والدین، کارکنان مدارس و نوجوانان باید بخش مهم برنامه های پیشگیرانه باشد. آموزش مهارت های زندگی برای ایجاد تغییر در دانش، نگرش و مهارت های فردی و اجتماعی نوجوانان می تواند در پیشگیری از مصرف مواد مؤثر واقع باشد.
واکاوی پدیدارشناسانه علل گرایش به اعتیاد و عامل های زمینه ساز ترک آن
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین دیدگاه معتادان بهبودیافته درخصوص علل گرایش به اعتیاد و عامل ترک موفقیت آمیز آن است. این مطالعه به روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تاویلی صورت گرفت. بدین منظور مصاحبه های بدون ساختار با ده معتاد بهبودیافته 24 تا 49 ساله انجام شد که در طی آن معتادان، تجربه های خود را درخصوص این پدیده بیان کردند. سه مضمون از یافته ها استخراج شد که می توانند دیدگاه معتادان بهبودیافته را از علل گرایش به اعتیاد و عامل ترک موفقیت آمیز آن به تصویر بکشند. این مضمون ها عبارتند از: علل فردی اعتیاد، علل اجتماعی گرایش به اعتیاد و انزجار از وضع موجود زندگی. یافته های این تحقیق توانست تصویر روشنی از علل گرایش افراد به اعتیاد و عامل ترک موفق آن ارائه کند. عدم وجود ثبات شخصیتی، حس برتری جوئی، گرایش به لذت طلبی، نبود مهارت های اساسی زندگی،کنجکاوی، احساس خوشی کاذب به دنبال مصرف، شرایط محیطی نامناسب و برخورد نامناسب اعضای خانواده، مهم ترین عامل های گرایش افراد به اعتیاد و تداوم آن است. همچنین انزجار از وضع موجود، مهم ترین عامل ترک اعتیاد معتادان بهبودیافته است.
بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی ـ بازداری رفتاری و مهارت های اجتماعی بر سوءمصرف مواد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پ ژوهش حاضر بررسی ارتباط خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی و بازداری رفتاری (از طریق تأثیر بر مهارت های اجتماعی) با سوءمصرف مواد در دانش آموزان دبیرستانی بود. روش: جامعه ی مطالعه حاضر را تمامی دانش آموزان اول و دوم دبیرستان های پسرانه مناطق آسیب پذیر شهر اردبیل تشکیل می دادند که از میان آن ها 616 دانش آموز به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی، مقیاس تکانشوری، مقیاس فعال سازی- بازداری رفتار، مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون و مصرف مواد استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از نرم افزار spss و تحلیل مسیر بر پایه ی ویراست 7 انجام گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی-بازداری رفتاری و مهارت های اجتماعی به صورت مستقیم و نیز متغیرهای خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی رفتاری به صورت غیرمستقیم با سوءمصرف مواد در دانش آموزان ارتباط معنا داری داشت. نتیجه گیری: این نتایج ضمن همسویی با یافته های دیگر، نشان می دهند که افزایش سطوح تکانشوری و سیستم فعال سازی رفتاری و کاهش خودکارآمدی، بازداری رفتاری و مهارت های اجتماعی میزان سوءمصرف مواد را در دانش آموزان افزایش می دهد.
تأثیر مواد مخدر و روان گردان ها بر امنیت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مصرف، فروش و قاچاق مواد مخدر و روان گردان ها همواره یکی از محورهای اصلی امنیت اجتماعی بوده و طیف وسیعی از فعالیت های حقوقی، سیاسی، بهداشتی، آموزشی، رویه های عرفی و نیز ارزش های اخلاقی را به خود اختصاص داده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مواد مخدر و روان گردان ها بر امنیت اجتماعی است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای است. نگارنده با بهره گیری از منابع موجود و تجربیات مکتوب در کتابخانه ، اینترنت و آرشیو اسناد و نظریات دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل و هیئت بین المللی کنترل مواد مخدر اهداف تحقیق را دنبال کرده است. نتیجه تحقیق نشان داد امنیت اجتماعی یک نیاز اجتماعی و مواد مخدر به عنوان بلای خطرناک اجتماعی است و ایجاب می کند که آموزش های آگاه سازی نهادینه شود و واحدهای درسی آشنایی با انواع مواد مخدر وروان گردان مورد توجه قرار گیرد و فرایند رویکرد اجتماعی کردن امر مبارزه با مواد مخدر و روان گردان استمرار یافته و ایجاد اشتغال، ازدواج آسان، ترویج ورزش، توسعه پژوهش های مرتبط، مسئول شناختن والدین و ساماندهی مراکز کاهش آسیب، پیگیری شود.
بروز نشانگان روان پزشکی در زنان دارای همسران معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد شوهران به مواد مخدر میتواند به مشکلات روان شناختی همسران آنان منتهی شود. در پژوهش حاضر نشانگان روان پزشکی همسران مردان معتاد بـا غیرمعتاد مقایسه شدند. صد و هشتاد و شش زن دارای همسر معتاد از یک مرکز دریافت کمکهای حرفه ای در تهران و 173 زن از اقوام گروه اول که همسرانشان معتاد نبودند، به پرسشنامه نشانگان مختصر روان پزشکی (دروگاتیس و کلیرلی، 1977) پاسخ دادند. نتایج تحلیل نیمرخ نشان دادند که نمره هـای زنان با همسران معتاد در همه نشانگان روان پزشکی به گونه معناداری بالاتر بودند. نتایج براساس مشکلات روابط زناشویی و سوء رفتارهای شوهران معتاد مورد بحث قرار گرفتند.
رابطه بین تحمل آشفتگی و اضطرار منفی و مثبت با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شواهد نشان می دهند که هم عواطف منفی و هم مثبت در گرایش افراد به مصرف مواد نقش دارند، با توجه با این امر پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط تحمل آشفتگی، اضطرار مثبت و منفی با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد انجام گرفت.
مواد و روش ها: در یک مطالعه همبستگی از وابستگان به مواد که در نیمه دوم سال 1391 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند تعداد 120 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و بعد از مصاحبه بالینی به پرسش نامه های جمعیت شناختی، تحمل آشفتگی، اضطرار مثبت و منفی، شدت وابستگی و ولع مصرف پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان با کاربرد نرم افزار SPSS 18 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که شدت وابستگی به مواد با میزان تحمل (33/0-r= ؛ 002/0≥p )، جذب (26/0- r= ، 01/0 ≥p ) و نمره کلی مقیاس تحمل آشفتگی (25/0- r= ، 02/0≥p ) رابطه منفی، ولی با اضطرار منفی رابطه مثبت معنی داری دارد (23/0 r= ، 04/0≥p ). ولع مصرف ماده نیز تحمل (35/0-r= ؛ 001/0≥p)، ارزیابی (30/0- r= ؛ 002/0≥ p)، جذب (34/0- r= ؛ 001/0≥ p)، تنظیم (23/0- r=؛ 03/0≥p ) و نمره کلی مقیاس تحمل آشفتگی (45/0-r= ؛ 001/0≥ p) رابطه منفی ولی با اضطرار منفی (29/0 r=؛ 01/0≥p ) و اضطرار مثبت (26/0r= ؛ 03/0≥ p) رابطه مثبت معنی داری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 31 درصد واریانس ولع مصرف به صورت معکوس توسط تحمل آشفتگی تبیین می شود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت ولع مصرف به عنوان یک عامل مهم در عود اعتیاد، آموزش مهارت های مقابله با عاطفه منفی به ویژه افزایش قدرت مقابله با آشفتگی در کنار درمان های معمول سوء مصرف و وابستگی به مواد به درمان جویان معتاد پیشنهاد می شود.
" درمانگری پسخوراند عصبی ، یک درمان موثر برای اعتیاد "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش اثربخشی روش درمانگری پسخوراند عصبی بر نشانه های آسیب شناختی بیماران مرد وابسته به مواد مخـدر بررسی شد. 20 معتـاد مراجعه کننده بـه کلینیکهـای تـرک اعتیاد، پس از پـاسخدهی به فهرست تجدیدنظر شـده نشانه های مرضی (SCL-90-R؛ دروگاتیس، 1975) در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بیماران گروه آزمایشی علاوه بر دارودرمانگری، 30 جلسـه درمانگری پسخوراند عصبی دریافت کردند و بیماران گروه گواه تنها تحت دارودرمانگری بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری، کاهش معنادار شدت نشانه های خودبیمارپنداری، وسواس، حساسیت در روابط بین فردی، پرخاشگری و روان گسستهواری را در گروه آزمایشی نشان دادند. درمان پسخوراند عصبی همراه با دارودرمانگری، در بهبـود نشانگان آسیب شنـاختی روانی معتادان مؤثرتر از دارودرمانگری تنهاست.
"