فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مخدّر با استفاده از خودمتمایزسازی و فراشناخت است. به این منظور پرسشنامه های گرایش به اعتیاد (وید و همکاران، 1992)، خودمتمایزسازی (اسکورنوفرایدلندر، 1988) و باورهای فراشناختی (ولز و کاترایت - هاتون، 2004)، روی تعداد 288 (137 دختر، 151 پسر) دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. تحلیل یافته ها نشان داد که نمره کلّ خودمتمایزسازی (R=-0/11) پیش بینی کننده گرایش به سوء مصرف مواد مخدّر در دانشجویان است. تحلیل رگرسیون گام به گام به تفکیک خرده مقیاس های فراشناخت نشان داد که از بین 5 مؤلّفه موجود، باورهای مثبت درباره نگرانی (R=0/36)، اطمینان شناختی(R=0/25) و خودآگاهی شناختی (R=0/31)، پیش بینی کننده گرایش به سوء مصرف مواد مخدّر است. کنترل ناپذیری فکر (R=0/26) و نیاز به کنترل فکر (R=0/30) پیش بینی کننده گرایش به سوء مصرف این مواد نبودند. بر اساس یافته های ذکرشده به نظر می رسد دانشجویانی که خودمتمایزسازی پایانی دارند گرایش به سوء مصرف این مواد در آن ها بالاتر است. از سوی دیگر دانشجویانی که با نقص در فرآیندهای شناختی روبه رو هستند، بیشتر احتمال دارد به اعتیاد گرایش پیدا کنند.
اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر خود کنترلی، خودکارآمدی و تکانشوری در دانش آموزان دارای استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر خودکنترلی، خودکارآمدی و تکانشوری دانش آموزان مستعد اعتیاد می باشد. روش: روش تحقیق از نوع آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 50 نفر از دانش آموزان پسر دارای استعداد اعتیاد از بین دبیرستان های مشکین شهر از طریق پرسش نامه استعداد اعتیاد شناسایی و بطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. مقیاس های خودکنترلی، خودکارآمدی و تکانشوری قبل و بعد از آموزش حل مسئله اجتماعی توسط دانش آموزان تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش حل مسئله اجتماعی قرار گرفته و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش حل مسئله اجتماعی موجب افزایش خودکنترلی، و خودکارآمدی؛ و کاهش تکانشوری در دانش آموزان دارای استعداد اعتیاد شد. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر متغیرهای روان شناختی در افراد مستعد اعتیاد می باشد. لذا پیشنهاد می شود از این آموزش به منظور پیشگیری از اعتیاد در مدارس استفاده شود.
اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی معتادان بود. روش: پژوهش مورد نظر از نوع روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش عبارت بودند از: مردان معتادی که در سال 1394 به مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز مراجعه کرده بودند.50 نفر از این معتادان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و بطور تصادفی کاربندی آزمایش انجام شد. شرکت کنندگان پرسش نامه کیفیت زندگی را در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بعد از 60 روز) تکمیل کردند. گروه آزمایش، آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب را در 10 جلسه، 90 دقیقه ای، هرهفته یک بار دریافت نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب منجر به افزایش کیفیت زندگی در حیطه های جسمانی، روان شناختی، اجتماعی و محیطی در معتادان شد. نتیجه گیری: آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب می تواند افزایش کیفیت زندگی در معتادان را در پی داشته باشد.
مقایسه طرد اجتماعی، احساس پیوستگی و ادراک خطر در افراد وابسته به مواد، سیگار، قلیان و عادی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرد اجتماعی، احساس پیوستگی و ادراک خطر در افراد وابسته به مواد، سیگار، قلیان و عادی بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد، سیگار، قلیان و افراد عادی ساکن شهر اردبیل در نیمه اول سال 1395 بودند. 120 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند که به ازای هر گروه 30 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی ارزیابی شناختی حوادث پرخطر، مقیاس احساس پیوستگی و مقیاس طرد اجتماعی همسالان استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقیاس خطر استفاده از داروهای محرک، رفتارهای پرخاشگرانه، می بارگی، رفتارهای پرخطر شغلی و تحصیل میانگین گروه عادی از سه گروه سیگاری، قلیانی و وابسته به مواد کمتر بود. اما در متغیر قابل درک بودن و کنترل پذیری میانگین گروه عادی از سه گروه سیگاری، قلیانی و عادی بالاتر بود. در متغیر توهین، نادیده گرفتن، تهمت و اتهام میانگین گروه عادی از هر سه گروه سیگاری، قلیانی و عادی کمتر بود. طرد اجتماعی، احساس پیوستگی و ادراک خطر از عواملی هستند که در گرایش افراد به سمت مواد، سیگار و قلیان نقش مؤثری ایفا می کنند. بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی، پیشگیری و درمانی اعتیاد بر این ویژگی های روانشناختی تأکید گردد تا از این رهگذر به غنی سازی برنامه های پیشگیرانه و درمانی کمک شود.
اثر بخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین معتاد . روش: شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل ۴۰ نفر از زوجین معتاد کمپ امید به زندگی شهرستان سبزوار بود که ۲۰ نفر در گروه گواه و ۲۰ نفر در گروه آزمایش گمارش شدند. اعضای گروه آزمایش ۸ جلسه گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل را دریافت کردند و به اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای ارائه نشد. قبل و بعد از اجرای مداخله پرسشنامه پرخاشگری توسط گروه نمونه تکمیل شدند. یافته ها: در پس آزمون، پرخاشگری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشته است. یافته های پژوهش مؤید این مهم است که گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش پرخاشگری زوجین معتاد می گردد.
مدل ساختاری روابط عوامل روانی اجتماعی در آمادگی اعتیاد نوجوانان با نقش واسطه ای هم وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری با توجه به نقش واسطه ای هم وابستگی در رابطه عوامل روانی و اجتماعی با آمادگی اعتیاد نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر و پسر شاغل به تحصیل در سال 95-94 در منطقه 16 آموزش و پرورش شهر تهران بودند که در دوره دوم متوسطه مدارس دولتی تحصیل می کردند. نمونه تحقیق 400 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های آمادگی اعتیاد، هم وابستگی استونبرینک، سلامت اجتماعی کییز، و عوامل روانی (عوامل خطرساز و محافظت کننده مصرف مواد) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد شاخص های برازش مدل پس از اصلاح و حذف روابط غیر معنادار و ایجاد کواریانس میان برخی زیرمقیاس های متغیرهای عوامل اجتماعی، هم وابستگی و آمادگی اعتیاد از وضعیت مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد هم وابستگی به عنوان یک رفتار اکتسابی شامل غفلت از خود و کاهش هویت فردی، تحت تأثیر عوامل روان شناختی و نیز عوامل اجتماعی شکل می گیرد و رابطه این عوامل روانی اجتماعی را با آمادگی برای مصرف مواد مخدر واسطه گری می کند.
بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی مردان معتاد و غیر معتاد (عادی) در شهرستان عسلویه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی در مردان معتاد و غیرمعتاد شهرستان عسلویه انجام گرفت. این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای می باشد. جامعه آماری 106 نفر معتاد و 59 نفر غیر معتاد بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) گرد آوری شده و با کاربرد آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی دوگروه تفاوت معناداری وجود دارد ( .( p <0/05به این صورت که سوء مصرف مواد ممکن است کیفیت زندگی افراد را در هر چهار بعد (سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) تحت تاثیر قرار دهد.
تأثیرموسیقی درمانی بر کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیرموسیقی درمانی بر کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر در شهر همدان بود. روش: در این طرح شبه آزمایشی تعداد 60 نفر از معتادین به مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی همدان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی تعداد 30 نفر به گروه گواه و 30 نفر به گروه آزمایش تخصیص یافتند. گروه آزمایش به مدت 8 ماه بطور سه روز در هفته به مدت 5 ساعت در معرض موسیقی قرار گرفتند. هر دو گروه با مقیاس اضطراب، افسردگی، استرس و آزمایش متادون پیش و پس از موسیقی درمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: داده ها نشان داد موسیقی درمانی موجب کاهش میزان افسردگی و استرس می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت موسیقی درمانی روش مفیدی در کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر می باشد. بنابراین به عنوان یکی از شیوه های کارآمد درمان پیامدهای اعتیاد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مدل یابی عوامل نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر در بین دانشجویان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش مدلی از پیشایند های مهم نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر، به منظور شناخت کامل تر این سازه بود. این مدل نقش انسجام خانوادگی، ویژگی های شخصیتی، دلبستگی به همسالان، نو دوستی و حمایت اجتماعی را بر نگرش افراد نسبت به اعتیاد به مواد مخدر بررسی می کند. روش: نمونه شامل 570 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسش نامه شخصیتی NEO (فرم کوتاه)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاس نو دوستی، مقیاس دلبستگی به همسالان و مقیاس انسجام خانواده بود. مدل پیشنهادی به روش مدل سازی معادلات ساختاری ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص های نکویی برازش کفایت مناسبی داشتند. ویژگی های شخصیتی و انسجام خانوادگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر تأثیر داشتند و دلبستگی به همسالان، نودوستی و حمایت اجتماعی بر نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر تأثیر مستقیم و معناداری داشتند. بحث و نتیجه گیری: یافته ها با نتایج پژوهش های مشابه قبلی همخوانی داشته و می توان با توجه به مدل پیشنهادی به تبیین عوامل مؤثر بر نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر پرداخت.
رابطه چشم انداز زمانی با گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی رابطه میان چشم انداز زمانی و گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در نوجوانان اجرا شد. روش: به این منظور405 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم متوسطه مدارس شهر تهران به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه های چشم انداز زمانی زیمباردو و مقیاس آمادگی اعتیاد مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد میان گرایش به سوءمصرف مواد مخدر با چشم انداز زمانی گذشته گرای منفی، حال گرای لذت طلب، حال گرای تقدیرنگر، رابطه مثبت و با چشم انداز زمانی آینده گرا رابطه منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از بین ابعاد چشم انداز زمانی چهار بعد گذشته گرای منفی، حال گرای لذت طلب، آینده گرایی و حال گرای تقدیرنگر به عنوان متغیرهای پیش بین شرایط ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح گرایش به سوءمصرف مواد مخدر را دارا بودند و درنهایت چهار بعد فوق 38% از واریانس گرایش به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: چشم انداز زمانی عامل مهم و کلیدی در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر است. نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش فرد به سمت آینده گرایی و یاد دادن به تأخیر انداختن لذت فوری و در نظر گرفتن عواقب و پیامدهای اعمال حال حاضر می تواند در ایجاد گرایش به چشم انداز زمانی متعادل و پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر بسیار مؤثر باشد.
مقایسه تأثیر مشاوره مسیر شغلی سازه گرا بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانش آموزان دختر دارای والدین معتاد و غیرمعتاد شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر مشاوره مسیر شغلی سازه گرا بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانش آموزان دختر دارای والدین معتاد و غیرمعتاد شهر اصفهان انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. بدین منظور، 60 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 4 گروه آزمایش (15 نفر دارای والدین معتاد و 15 نفر غیر معتاد) و گواه (15 نفر دارای والدین معتاد و 15 نفر غیر معتاد) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه انطباق پذیری مسیر شغلی بود. گروه های آزمایش در 7 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات مشاوره مسیر شغلی سازه گرا شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد و پس از پایان جلسات از آن ها پس آزمون اخذ شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مسیر شغلی سازه گرا بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانش آموزان دختر دارای والدین معتاد و غیرمعتاد شهر اصفهان تأثیر متفاوتی داشت (p</001). درعین حال، نتایج آزمون تعقیبی LSD بیانگر آن بود که مشاوره مسیر شغلی سازه گرا در فرزندان دارای والدین معتاد (گروه آزمایش) و فرزندان دارای والدین غیرمعتاد (گروه آزمایش) در بعد دغدغه، کنجکاوی، و کنترل تأثیر متفاوتی نداشت (P>0/05)، ولی در بعد اعتماد در دو گروه تأثیر متفاوتی داشت (P>0/05). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مشاوره سازه گرایی بر انطباق پذیری هر دو گروه از نوجوانان دارای والدین معتاد و غیرمعتاد، پیشنهاد می شود که آموزش و پرورش و دبیران و مشاوران تحصیلی از این روش برای ایجاد انتخاب های مناسب و تقویت انگیزه در دانش آموزان استفاده کنند.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر اضطراب و امیدواری افراد وابسته به مواد در حین ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر اضطراب و امیدواری افراد وابسته به مواد در حین ترک بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد ساکن در کمپ های ترک اعتیاد شهرستان مراغه بودند. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اضطراب زونگ و امیدواری میلر استفاده شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزشی شرکت کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که آموزش واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب اضطراب را کاهش و امیدواری را افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت سطح اضطراب و امیدواری در دوره ترک مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه آموزش نظریه انتخاب به افزایش سطح امیدواری و کاهش اضطراب افراد پس از ترک مواد کمک کنند.
مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم از دیدگاه دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران در خصوص میزان توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-92 بود. روش: روش مطالعه توصیفی، از نوع پیمایشی بود و نمونه آن 74 نفر از دبیران پایه هفتم شهرهای میاندوآب و شاهین دژ بودند که به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه ی محقق ساخته بود که ادراک و انتظار دبیران را در هفت مؤلفه بررسی می کند. یافته ها: نتایج نشان داد که از دیدگاه دبیران در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مؤلفه ی مدیریت هیجان و استرس بیشترین و به مؤلفه ی آموزش درباره مواد کم ترین توجه شده است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که میانگین رتبه ها در مؤلفه ی مدیریت هیجان و استرس بیشترین رتبه و میانگین آموزش درباره مواد دارای کم ترین رتبه می باشد. همچنین در همه مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد بین ادراک و انتظار دبیران تفاوت وجود داشت و لازم است به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد بیشتر توجه شود. نتیجه گیری: دیدگاه دبیران در خصوص میزان توجه کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد مثبت است و توجه به مباحث پیشگیری از اعتیاد و مهارت های زندگی از جمله مهارت های تفکر و آموزش در باره مواد در کتب درسی می تواند از جهات مختلف دارای اهمیت باشد.
میزان شیوع اعتیاد در محیط های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه برآورد میزان شیوع اعتیاد به مواد مخدر در محیط های صنعتی استان اصفهان بود که علاوه بر تعیین میزان شیوع اعتیاد برحسب نوع ماده مصرفی (صنعتی یا سنتی)، اطلاعات جمعیت شناختی سن، جنس، میزان تحصیلات، اطلاعات شغلی و استخدامی و سابقه اعتیاد مورد بررسی قرار داد. روش: بدین منظور 1163 نفر از کارکنان محیط های صنعتی اصفهان به عنوان نمونه انتخاب و به پرسش نامه شیوع شناسی اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد در مجموع 1/25 درصد کارکنان محیط های صنعتی اصفهان به مواد مخدر اعتیاد دارند که از این تعداد 6/9 درصد مواد مخدر صنعتی و 5/15 درصد مواد مخدر سنتی را مصرف می کنند. همچنین 8/13 درصد نمونه به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد دارند. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق حاکی از پیش بینی اعتیاد کارکنان توسط برخی عوامل محیطی، اجتماعی و اقتصادی از قبیل پائین بودن دستمزدها، عدم توجه به مسائل رفاهی کارکنان، اعمال تبعیض و بی توجهی در محیط های صنعتی بود. ماده مخدر شیشه بیشترین فراوانی مصرف را نسبت به سایر مواد دارا می باشد که این یافته با توجه به اثرات این ماده می تواند زنگ خطری برای صنایع باشد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان با متادون در کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روان شناختی افراد در حال پرهیز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :اختلالات مصرف مواد، یکی از مهم ترین مسایل حوزه سلامت روانی به حساب می آید که می تواند برای افراد مبتلا و خانواده و جامعه ای که این افراد در آن زندگی می کنند، موجب پیامدهای زیانباری گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان با متادون و درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روان شناختی افراد در حال پرهیز از مواد مخدر بود. مواد و روش ها:پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه اجرا شد. بر اساس ملاک های ورود به پژوهش، ۴ نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه متادون درمانی و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. افراد تحت درمان با متادون مطابق با تجویز پزشک، درمان خویش را دریافت نمودند و افراد گروه شناخت درمانی، تحت ۱۲ جلسه درمان شناختی- رفتاری اعتیاد قرار گرفتند. تمامی آزمودنی ها در فواصل معین پرسش نامه های کیفیت زندگی، عقاید وسوسه انگیز، پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventor یا BAI) را تکمیل نمودند. یافته ها:با در نظر گرفتن بازبینی دیداری نمودارها، اندازه اثر، شاخص های بهبودی و کاهش نمرات، درمان شناختی- رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (اندازه اثر 9/0- در برابر 62/0-) و کاهش علایم افسردگی (اندازه اثر 92/0 در برابر 78/0) مؤثرتر از درمان با متادون بود، اما هر دو روش درمانی در کاهش ولع (اندازه اثر 84/0 در برابر 74/0) و علایم اضطراب (اندازه اثر 86/0 در برابر 87/0) به یک اندازه مؤثر به دست آمد. نتیجه گیری:درمان شناختی- رفتاری از طریق اصلاح چارچوب تفکر موجب کاهش پریشانی های روان شناختی و ولع مصرف و همچنین، بهبود کیفیت زندگی می گردد.
ذهن آگاهی و مصرف مواد: اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان بازگشت در مصرف کنندگان مواد افیونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :مرور مطالعات انجام شده نشان می دهد که نرخ بازگشت در اختلالات مصرف مواد، حتی پس از شرکت در درمان های دارویی مرتبط بالا است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان بازگشت در مصرف کنندگان مواد افیونی انجام شد. مواد و روش ها:مطالعه حاضر در قالب یک کارآزمایی بالینی در سال 1394 در شهر کاشان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مصرف کنندگان مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کاشان بود. تعداد 70 نفر از مصرف کنندگان مواد افیونی به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه شاهد هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. در هر دو گروه، در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (یک ماه پس از پس آزمون) برای سنجش فروانی بازگشت از آزمایش مرفین استفاده شد. داده های مطالعه با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های t برای مقایسه معنی داری میانگین سنی در بین دو گروه و آزمون 2χ به منظور مقایسه دیگر متغیرهای جمعیت شناختی مانند وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، تاریخچه مصرف، وضعیت تأهل و همچنین، بررسی میزان بازگشت دو گروه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:نتایج آزمون 2χ نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود داشت (050/0 > P). نتیجه گیری:برنامه پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی اثربخش در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر قرار گرفته و از بازگشت پیشگیری نماید.
مروری بر عوامل فیزیولوژی و شناختی مرتبط با اعتیاد .
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مصرف مواد، یکی از جدی ترین معضلات بشری و از پیچیده ترین پدیده های انسانی است. به طوری که سوءمصرف مواد و اعتیاد، امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. این پدیده خانمان سوزآثار مخرب جسمانی، روانی، خانوادگی، شغلی، مالی و اخلاقی را به دنبال دارد. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. با توجه به هزینه های بسیار بالای مبارزه با مواد مخدر، درمان و نگهداری معتادان و همچنین میزان عود بالا پس از درمان، به نظر می رسد پیشگیری از سوءمصرف مواد بسیار مقرون به صرفه و کارآمدتر باشد. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. در طی سال های گذشته، پژوهش های متعددی در ایران در زمینه سبب شناسی و پیشگیری از مصرف مواد انجام شده اند. این پژوهش ها طیف گسترده ای از عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر از جمله عوامل شناختی و فیزیولوژی را مورد بررسی قرار داده اند. به منظور برنامه ریزی برای ارتقای فعالیت های پژوهشی آینده، ارزیابی و دسته بندی نتایج تولید شده علمی در دهه های گذشته ضروری است. در این مقاله مروری، سعی شده است تا عوامل شناختی و فیزیولوژی مرتبط با اعتیاد که در 20 سال اخیر در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمانگران چشم اندازی جهت شناسایی عوامل تهدید کننده و مستعد کننده و در صورت لزوم انجام مداخلات متناسب را پیشنهاد می کند.
جایگاه داروهای هومیوپاتی در درمان سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
متأسفانه شیوع مصرف مواد مخدر در جامعه افزایش یافته است و معضل اعتیاد به عنوان یکی از چهار بحران و مساله روز مطرح است.گسترش اعتیاد می تواند ریشه بنیادهای اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را سست و آن را از درون دچار فساد کند و در نهایت به انحطاط بکشاند. هومیوپاتی به عنوان سیستمی از درمان بر اساس مشابه با مشابه جا افتاده است. بیماری ها با تجویز دوزهای کوچکی از داروهایی درمان می شوند که می توانند علائم مشابهی در افراد سالم ایجادکنند. داروهای هومیوپاتی از مواد متفاوتی چون گل ها،گیاهان، ریشه ها و درختان ساخته می شوند و به همراه مشاوره روان شناختی می توانند به جنبه های روحی، ذهنی، سوءمصرف مواد و هم چنین برخی نشانگان همراه با سوءمصرف کمک کنند. هومیوپاتی به عنوان یک درمان تطبیقی برای مشکلات وابستگی و اعتیاد است و برای کسانی که درتلاش هستند بر مشکل سوءمصرف و رفتارهای اعتیاد آور خود فائق آیند، بسیار سودمند است. روش تحقیق حاضر، تحلیلی-توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب و اسناد و منابع کتابخانه ای است. در مجموع می توان گفت که داروهای هومیوپاتی می توانند برای بیمارانی که دچار سوءمصرف مواد هستند، با موفقیت استفاده شود. این داروها در مدیریت علائم ترک وابستگی به مواد،کارآمد هستند و می توانند تهدید وابستگی شیمیایی را کم کنند. مقاله حاضر با هدف بررسی جایگاه داروهای هومیوپاتی در درمان سوءمصرف مواد تدوین شده است.
عوامل خانوادگی و شخصیتی مرتبط با اعتیاد
حوزه های تخصصی:
سوءمصرف مواد به عنوان یکی از جدی ترین معضلات اجتماعی در ایران بوده و زمینه ساز بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده ی خانمان سوز یک اختلال عود کننده ی مزمن است و تخریب های پیوسته ای که ایجاد می کند، تمام گستره ی زندگی فرد شامل روابط زناشویی، شغل و تحصیل را تحت تأثیر قرار می دهد. اعتیاد پیامدهای نامطلوب اجتماعی و همچنین از بین رفتن سرمایه های انسانی جوان و مغزهای متفکر را به دنبال دارد. به طوری که مصرف مواد یکی از موانع جدی در توسعه جوامع است. با توجه به تأثیرات مخرب این اختلال در زندگی فردی و خانوادگی افراد، لزوم شناسایی عوامل زیرساز و به پیرو آن تمهید روش های درمانی مؤثر بیش از پیش آشکار می گردد. تحقیقات مختلفی نشان داده اند که عوامل شخصیتی و خانوادگی، دو مؤلفه ی مهم از عوامل مستعد کننده در گرایش به اعتیاد هستند. بنابراین در این پژوهش به گردآوری عوامل شخصیتی و خانوادگی مستعدکننده فرد در برابر اعتیاد پرداخته شده است. قطعاً آگاهی از این عوامل پیش بین، در انتخاب زمان مناسب مداخلات درمانی اثرگذار خواهد بود. همچنین توجه به خانواده و آموزش و آگاهی بخشی به خانواده ها بیش از پیش ضرورت دارد.
زنان و سوءمصرف مواد: اهمیت مباحث جنسیتی در پژوهش سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد پدیده ای پیچیده است که به عوامل مختلفی بستگی دارد. به دلیل پیچیدگی بیشتر نقش های زنان نسبت به مردان در زندگی، هر عاملی از جمله اعتیاد در این جامعه اهمیت ویژه ای دارد و گرفتاری ها و معضلات این جامعه را بیشتر می کند. هدف این مقاله مروری بررسی سوءمصرف مواد در زنان بود. روش پژوهش مطالعات کتابخانه ای و یادداشت برداری و خواندن اسناد بود. بر اساس پژوهش ها می توان گفت که سوءمصرف مواد در میان زنان جامعه در حال افزایش است. الگوهای مصرف و عوامل مستعد کننده گرایش به سوءمصرف مواد در زنان متفاوت از مردان است. زنان و دختران وابسته به سوءمصرف مواد در مقایسه با همتایان مرد خود به خاطر شدت انگ و تبعیض مرتبط با مصرف مواد از پیامدهای بدتری رنج می برند. همچنین به دلیل ویژگی های جنسیتی مثل مشکلات جسمی و یا حمایت همسران و خانواده، درمان آنان بسیار دشوارتر است. انگ زدایی از زنان مصرف کننده مواد با فرهنگ سازی در سطح جامعه (استفاده از رسانه ها)، افزایش مراکز درمانی ویژه ی این زنان، حمایت از زنان درمان شده، ایجاد نهادهای حمایتی در جهت اشتغال این زنان و تدوین برنامه های پیشگیرانه در ابعاد مختلف پیشنهاد می شود.