فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۴۰ مورد.
مقایسه فراوانی و شدت افسردگی در بیماران بستری در بیمارستان به علت حمله حاد عروق کرونر و بیماری کاتاراکت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"مقدمه: اختلالات افسردگی یکی از ناتوانی های شایع مرتبط با بیماری های ایسکمیک قلبی می باشند و اثرات جدی در افزایش خطر حوادث قلبی بعدی و مرگ و میر در این بیماران دارند. بیماران مبتلا به کاتاراکت نیز با توجه به ماهیت بیماری و ایجاد ناتوانی در وضعیت بینایی در بروز خطر افسردگی می باشند اما به نسبت سایر بیماران بستری در بیمارستان، این میزان شیوع نزدیک تر به شیوع در کل جامعه می باشد و لذا می توانند به عنوان گروه کنترل بیمارستانی مناسبی مد نظر قرار گیرند، لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران متعاقب حمله حاد عروق کرونر و مقایسه با بیماران مبتلا به کاتاراکت انجام شد. روشکار: این مطالعه یک مطالعه ی توصیفی تحلیلی مقطعی بود. حجم نمونه در هر گروه 140 نفر بود و روش نمونه گیری سرشماری بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی استاندارد افسردگی بک و هم چنین پرسش نامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS و استفاده از جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری خی دو انجام شد. نتایج: درگروه بیماران عروق کرونری، 4/56% مرد،80% متاهل و در گروه بیماران کاتاراکت 1/47% مرد و 8/77% متاهل بودند. تفاوت معنی داری بین گروه ها از نظر عواملی مانند سن، جنس، شغل، وضعیت تحصیلات، وضعیت تاهل و محل زندگی وجود نداشت. با توجه به نتایج حاصل 70% افراد مورد مطالعه در گروه بیماران قلبی و 47% در گروه بیماران چشم افسردگی داشتند (0001/0=P). بیشترین درصد افسردگی در هر دو گروه در زنان دیده شد (002/0=P). در بیماران هر دو گروه کرونری و کاتاراکت در افراد با سابقه فشار خون بالا، دیابت و چربی خون بالا، میزان افسردگی بیشتر بود. بحث: میزان بالای افسردگی در افراد متعاقب حمله حاد عروق کرونر می تواند به علت شرایط ویژه بیماری آن ها، محیط پر استرس بستری و درمان های خاص آنان و هم چنین وجود افسردگی قبلی در آنان باشد. لذا تاثیر آن به عنوان یک عامل خطر تشدید بیماری های عروق کرونر قلبی باید مد نظر بوده و غربالگری بیماران بستری به علت حمله حاد عروق کرونر از نظر افسردگی توصیه می گردد.
"
بررسی تأثیر شناخت درمانی گروهی در کاهش افسردگی بیماران مرد HIV مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
"از جمله مشکلات روانی که شیوع نسبتاً بالایی، به خصوص در بین بیماران HIV مثبت دارد، افسردگی است. یکی از روش های غیردارویی که در درمان این بیماری مؤثر بوده شناخت درمانی گروهی است و پژوهش ها نشان داده است که در بیماران افسرده بستری و سرپایی از کارایی نسبتاً بالایی برخوردار است. در این پژوهش سعی شد که تاثیر شناخت درمانی گروهی در کاهش میزان افسردگی بیماران مرد HIV مثبت افسرده بررسی شود. بیماران به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. قبل از مداخله درمانی هر دو گروه با آزمون افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در ده جلسه شناخت درمانی گروهی شرکت نمودند ولی در گروه کنترل هیچ گونه مداخله روانشناختی انجام نگرفت. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری t وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج پژوهش نشان داد که شناخت درمانی گروهی به طور معنی داری (001/0>p) در کاهش میزان افسردگی بیماران مرد HIV مثبت مؤثر بود.
"
" نقش باورهای مرتبط با درد در سازگاری با بیماری سرطان "(مقاله علمی وزارت علوم)
"مقاله حاضر رابطه بین باورهای مربوط به درد و سردرد سرطان و تاثیر این باورها را بر سطح سازگاری بیماران مبتلا به سرطان مورد مطالعه قرار داده است. در این مطالعه 232 بیمار با میانگین سنی 34.6 سال (SD=15.26) شرکت داشتند. تمام بیماران پرسشنامه اطلاعات عمومی و پرسشنامه ادراک ها و باورهای مربوط به درد را تکمیل کردند. 132 نفر از این بیماران پرسشنامه زمینه یابی سلامت
(فرم کوتاه 36 سوالی) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل ساختار عاملی پرسشنامه ادراک ها و باورهای درد به استخراج 4 عامل منجر گردید. این عوامل به شرح زیر نام گذاری شد: باور به استمرار درد در آینده، باور به ثبات درد در زمان حال، باور به اسرار آمیز بودن درد و سرزنش کردن خود به خاطر درد. ضرایب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) عبارات تشکیل دهنده 4 عامل مذکور بین 0.70تا 0.77متغیر بود. این ضرایب حاکی از همسانی درونی قابل قبول عوامل پرسشنامه مورد مطالعه است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که باورهای مربوط به درد با شدت درد و میزان اختلال در عملکرد روزانه رابطه دارد. همچنین همبستگی معناداری بین باور به استمرار درد آینده، باور به ثبات درد در زمان حال و باور به اسرار آمیز بودن درد و بسیاری از شاخص های سلامت وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که پس از کنترل عامل عمیق تر به ثبات درد در زمان حال، پیش بینی کننده درد شدیدتر و اختلال بیش تر در عملکرد روزانه است. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری حاکی از آن است که پس از کنترل شدت درد، باور عمیق تر به ثبات درد در زمان حال پیش بینی کننده درد بدنی بیش تر و سلامت عمومی و سرزندگی ضعیف تری است؛ همین تحلیل ها نشان داد که باور عمیق تر به استمرار درد در آینده پیش بینی کننده سلامت عمومی ضعیف تر و نیز باور عمیق تر به اسرار آمیز بودن درد پیش بینی کننده سلامت عمومی و سلامت روانی ضعیف تری است. برخی از کاربردهای بالینی این یافته ها در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
"
فراوانی افسردگی در بیماران همودیالیزی بیمارستان امام خمینی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش تعیین میزان فراوانی افسردگی در بیماران تحت درمان با همودیالیز و تعیین عوامل خطر مرتبط با افسردگی در این بیماران به منظور پیشنهاد مداخلات پیشگیرانه و درمانی بود . این پژوهش مقطعی روی 80 بیمار ( 48 مرد ، 32 زن ) مبتلا به نارسایی مزمن کلیه تحت درمان با همودیالیز انجام شد . بیماران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزارهای مورد استفاده ، پرسشنامه های جمعیت شناختی ، آزمون افسردگی بک و ملاک های تشخیص DSM - IV برای اختلال افسردگی اساسی و افسرده خویی بود.
"بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به اختلال سردرد تنشی مزمن "
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به سردرد تنشی مزمن و تأثیر آن بر اضطراب بیماران فوق به صورت تک موردی (طرح خط پایه چندگانه در بین آزمودنی ها) صورت گرفته است. بدین منظور، سه بیمار مبتلا به سردرد تنشی مزمن از بین مراجعه کنندگان به یک مطب مغز و اعصاب انتخاب و خط پایه آنها به وسیله مقیاس درجه بندی دیداری درد و پرسشنامه اضطراب بک تعیین گردید (نمونه های در دسترس). آنگاه بیمار اول پس از یک هفته خط پایه، بیمار دوم پس از دو هفته خط پایه و بیمار سوم پس از سه هفته خط پایه در نه جلسه یک ساعته مورد مداخله هیپنوتیزم درمانی قرار گرفتند. ارزیابی اثرات مداخله در پایان هر جلسه به وسیله ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که شدت درد و نمرات اضطراب هر سه بیمار در مرحله مداخله نسبت به خط پایه کاهش قابل توجهی داشته و پس از یکماه پیگیری برای هر سه بیمار پایدار بوده است.
بررسی رابطه ی فرسودگی شغلی با روش مقابله ئی پرستاران در بیمارستان های استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
" پژوهش های مختلف، وجود اضطراب و افسردگی را در همسران نابارور نشان داده است. در این پژوهش، میزان اضطراب و افسردگی در همسران نابارور، و رابطه اضطراب و افسردگی با متغیرهایی همچون سن، تحصیلات، و طول مدت ازدواج، و همچنین تفاوت اضطراب و افسردگی در زنان و مردان نابارور بررسی شده است. برای این کار از میان مراجعه کنندگان به مرکز باروری و ناباروری شهر اصفهان، 56 نفر (24 مرد و 32 زن) از میان افراد بدون فرزند یا فرزند خوانده، با تشخیص ناباروری پزشک، و با دست کم تحصیلات سیکل، به طور تصادفی گزیده شدند و به آزمون های اضطراب و افسردگی بک پاسخ دادند.
یافته ها نشان داد که نزدیک به 27 درصد افراد اضطراب خفیف و بالاتر، و نزدیک به 68 درصد افراد افسردگی خفیف و بالاتر را تجربه می کنند. فراوانی و میزان افسردگی و اضطراب در زنان بیش از مردان است. اضطراب با متغیر سن همبستگی معکوس و معنادار دارد، در حالی که افسردگی و اضطراب با طول مدت ازدواج همبستگی معنادار ندارد. همچنین میزان تحصیلات بر اضطراب و افسردگی تجربه شده موثر نیست."
فراوانی اختلالات خلقی یک قطبی و دو قطبی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف این مطالعه تعیین فراوانی مادام العمر اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بود.
روش: 85 45) زن و 40 مرد( بیمار 18-65 ساله مبتلا به MS، به روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب و با استفاده از مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته، بر اساس ملاک های DSM-IV ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها به تناسب، از آزمون های آماری خی دو و من- ویتنی استفاده شد.
یافته ها: فراوانی مادام العمر اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به MS، 34.5 درصد بود که از این میزان، 15.6 درصد به اختلال افسردگی طبقه بندی نشده، 8.2 درصد به اختلال دوقطبی نوع اول، 5.9 درصد به اختلال افسردگی عمده، 2.4 درصد به اختلال دو قطبی طبقه بندی نشده، 1.2 درصد به اختلال دیس تایمیک و 1.2 درصد به اختلال دو قطبی نوع دوم مبتلا بودند.
نتیجه گیری: مجموع فراوانی اختلالات خلقی در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس قابل توجه و سهم اختلالات دو قطبی بیش از انتظار است. از آنجا که بسیاری از این اختلالات قابل درمان می باشند، پزشکان می باید در تشخیص، درمان و پیگیری به موقع اختلالات روانپزشکی بیماران MS از آگاهی و حساسیت کافی برخوردار باشند.
بررسی موارد آتاکسی حاد مراجعه کننده به بخش اعصاب بیمارستان مفید از مهر ماه 80 تا مهر ماه 82(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
اصطلاح آتاکسی زمانی عنوان میگردد که اختلال در کنترل وضعیت و حرکت بوجود آید. این کنترل توسط مخچه و سیستمهای دریافت کننده آن از لب فرونتال و ستون خلفی نخاع صورت میگیرد. تظاهر اولیه معمولاً اختلال راه رفتن و عدم کنترل در راه رفتن که به صورت با فاصله راه رفتن و تلوتلو خوردن بروز مینماید. آتاکسی حاد به آتاکسی گفته میشود که به طور ناگهانی اتفاق افتاده باشد. با توجه به آنکه آتاکسی حاد یکی از علل شایع مراجعه به مراکز اعصاب کودکان میباشد و تا به حال بررسی در این مورد در ایران صورت نگرفته است برآن شدیم تا این تحقیق را انجام دهیم. لذا از مهر 80 تا مهر 82 تمام کودکانی که با شکایت اختلال تعادل در راه رفتن به طور ناگهانی، به بخش اعصاب کودکان بیمارستان مفید مراجعه نمودند را مورد معاینه قرار داده و از بین آنها 100 مورد آتاکسی حاد تشخیص و مورد مطالعه قرار گرفت. در مورد بیماران بستری و آزمایشات و تصویربرداری لازم به عمل آمد. سپس نتایج بدست آمده در پرسشنامه ای جمع آوری و اطلاعات استخراج گردید. در نتایج بدست آمده شایعترین علت، آتاکسی حاد مخچه ای مشاهده شد که در تمامی این کودکان با یک عفونت تب دار قبلی همراه بوده است. در اکثریت موارد عفونت قبلی آبله مرغان گزارش گردید، یک مورد مننگوانسفالیت اریونی و یک مورد آنسفالیت هرپسی نیز مشاهده شد پس از آن علت مسمومیت دارویی با بیشترین طیف سنی کودکان (4-2 سال) قرار داشت. و بدنبال آن به ترتیب علل پلی نوروپاتی عفونی، میگرن، اپسوکلونوس مایوکلونوس، تومور مغزی، A.D.E.M، M.S. قرار داشتند.