فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
بررسی مورد–شاهدی افسردگی در بیماران مبتلا به آنژین ناپایدار قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"
مقدمه: افسردگی به عنوان یک عامل خطر جهت ایجاد و تشدید بیماری های عروقی قلب مطرح می باشد، هم چنین ممکن است پیامد آن ها بوده و در نهایت منجر به بدتر شدن پیش آگهی، طولانی شدن درمان و افزایش هزینهﻫﺎی درمانی گردد. این مطالعه میزان علایم افسردگی را در بیماران مبتلا به آنژین ناپایدار قلبی در مقایسه با سایر بیماران بستری ارزیابی نموده است.روش کار: در این مطالعه مقطعی و مورد- شاهدی 100 بیمار مبتلا به آنژین ناپایدار قلبی بستری در اورژانس قلب بیمارستان قائم(عج) در سال 1385 از نظر میزان علایم افسردگی در مقایسه با گروه شاهد بستری غیر مبتلا به آنژین قلبی بررسی شدند. روش جمع آوری دادهﻫﺎ با استفاده از پرسش نامه ی جمعیت شناختی و آزمون افسردگی بک بود. یافته ها به کمک روشﻫﺎی آمار توصیفی و شاخصﻫﺎی تمایل مرکزی و پراکندگی و روشﻫﺎی آماری استنباطی مانند آزمون کای اسکویر و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: میانگین سنی بیماران قلبی 7/11±4/59 سال بود، 64% مونث و36% مذکر بودند. میزان افسردگی در گروه بیمار (81%) به طور
معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود (01/0=P). ارتباطی بین سن، جنس، تاهل، تحصیلات، شغل، سابقه ی فامیلی افسردگی، مصرف داروی قلبی و روان پزشکی و مدت ابتلا به بیماری قلبی و روان پزشکی، با افسردگی پیدا نشد. افرادی که رضایت از درآمد آن ها کم بود، به طور معنی داری میزان افسردگی بیشتری داشتند (006/0=P).نتیجه گیری: میزان علایم افسردگی به طور بارزی در افراد مبتلا به آنژین ناپایدار قلبی بستری در بیمارستان بالاتر از سایر بیماران بستری است.
"
اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر بی ثباتی هیجانی و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال دو قطبی اختلالی ناتوان کننده است که با دوره های عود کننده مانیا، هیپومانیا و افسردگی مشخص می شود. رفتار درمانی دیالکتیکی اساساً برای کمک به افرادی با مشکل در تنظیم هیجان تدوین گردید. این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر بی ثباتی هیجانی و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی شهر اصفهان انجام گرفت.
روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز خصوصی روانپزشکی شهر اصفهان در پاییز و زمستان 1393 شامل می شدند. از بین آنها 24 بیمار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک، تشخیص اختلال دو قطبی را دریافت نموده و سایر ملاک های ورود به تحقیق را دارا بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی آزمودنی ها در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه 12 نفر). آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه شخصیتی آیزنک (1986) و تکانشگری بارت (2004) پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، علاوه بر دارو درمانی، رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی بر اساس بسته درمانی لینهان (1987) را دریافت نمودند اما بر گروه کنترل به جز دارو هیچ مداخله روانشناختی اعمال نگردید.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بی ثباتی هیجانی و تکانشگری را بیماران دو قطبی را در مرحله پس آزمون کاهش داد و این اثر بخشی در مرحله پیگیری45 روزه نیز پایداری خود را حفظ نمود.
نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر، می توان از رفتار درمانی دیالکتیکی به منظور کاهش بی ثباتی هیجانی و تکانشگری این بیماران در کنار دارو درمانی استفاده نمود.
عوامل خطرزای مصرف موادمخدر و روانگردان در بین دانشجویان و دانشآموزان دبیرستانی
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه مصرف مواد مختلف ممنوعه همچون موادمخدر، روان گردان و نیروزا به عنوان یک مساله اجتماعی نگرانیهای زیادی را در سطوح مختلف جوامع بشری ایجاد کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی شیوع مصرف موادمخدر و روان گردان در بین دانش آموزان و دانشجویان و شناسایی عوامل خطرزای مرتبط با مصرف این مواد در بین آن ها بود. روش: جامعه آماری این تحقیق توصیفی پیمایشی را کلیهی دانش آموزان و دانشجویان شهرستان خدابنده تشکیل میدادند. از بین افراد جامعهی آماری با روش نمونه گیری خوشه ای در دانش آموزان و دانشجویان 580 پرسشنامه توزیع شد که البته پس از حذف پرسشنامه های ناقص تعداد 480 پرسشنامه کدگذاری شد. یافته ها: مهم ترین دلایل مصرف موادمخدر گزارش شده توسط مصرفکنندگان این مواد به نقل از دانش آموزان و دانشجویان شهر خدابنده به ترتیب عبارت بودند از: لذت و کنجکاوی، قرار گرفتن در معرض محیط بد مثل دوستان و آشنایان مصرفکنندهی مواد، بیکاری، مشکلات اقتصادی، بیاطلاعی و کمبود محبت. نتیجه گیری: تحلیل نتایج این تحقیق نشان دهندهی شیوع بالای مصرف این مواد و ضرورت تدوین برنامه های پیشگیری برای این افراد است.
اثربخشی مداخله با استفاده از حیوانات اهلی و عروسکی بر کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان طیف اتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مینه و هدف: اختلال های طیف اتیسم از اختلال های دوران کودکی و عارضه رشدی عصبی پیچیده ای است، که بر تمامی جنبه های رشدی کودک اثر می گذارد. پژوهش حاضر به تعیین اثربخشی درمان با کمک حیوانات بر بهبود کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان اختلال های طیف اتیسم پرداخته است.
مواد و روش ها: 14 کودک اتیسم با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله فهرست ارزیابی درمان اتیسم (ATEC ) توسط مادران تکمیل گردید.
یافته ها: به منظور بررسی تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیّری (MANCOVA) استفاده شد و معنی داری آزمون در تمام متغیرهای کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری در سطح (001/0P<) مشخص گردید.
نتیجه گیری: از آن جایی که کاهش نمره در تمام خرده مقیاس های آزمون ATEC نشان دهنده بهبود است بنابراین، بر اساس چک لیست تکمیل شده توسط مادران، درمان با کمک حیوانات توانسته تا حد زیادی، کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان طیف اتیسم را افزایش داده و تأثیر مثبتی داشته است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد در زنان مبتلا به درد مزمن لگن(مقاله علمی وزارت علوم)
درمان های پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم در زمینه درمان دردهای مزمن است. این تحقیق، بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد در زنان مبتلا به درد مزمن لگن و از نوع کارآزمایی بالینی بود. 22 نفر بیمار مبتلا به درد مزمن لگن براساس تشخیص پزشک متخصص و مصاحبه بالینی به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان به درمانگاه الزهرا و نور اصفهان انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. نمره های پرسشنامه های فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماه پس از درمان توسط روش تحلیل واریانس چندگانه با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی پذیرش و تعهد در زنان مبتلا به درد مزمن لگن، بر اساس مقیاس فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد مؤثر بوده است (05/0>p). این تفاوت در دوره پیگیری دو ماهه همچنان پایدار بود.
مقایسه باورهای فراشناختی ودشواری درنظم جویی هیجان در افراد وابسته به مواد و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی باور های فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجان در افراد وابسته به مواد و بهنجار بود.
روش: این پژوهش یک طرح علی- مقایسه ای بود که در آن 50 نفر از افراد وابسته به مواد با 50 فرد بهنجار که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند؛ مقایسه گردیدند. آزمودنی ها پرسشنامه فراشناخت کارترایت – هاتون و ولزو پرسشنامه دشواری در نظم جویی هیجان گراتز و رومر را تکمیل نمودند و داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس چند متغیری T هاتلینگ تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج آزمون نشان داد که میان باورهای فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجانی افراد وابسته به مواد و بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از زیر مقیاس های باورهای فراشناختی در زیر مقیاس باورهای مثبت درباره نگرانی و از زیر مقیاس های دشواری در نظم جویی هیجانی، در زیر مقیاس فقدان آگاهی هیجانی در دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آسیب نظارت فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجان می تواند یک عامل کلیدی در وابستگی به مواد باشد که برای فهم، پیشگیری و درمان آن مفید است.
بررسی ارتباط بین استعاره ها و خلق افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی ارتباط بین خلق افسرده و محتوای استعاره های افراد بررسی شده است.
روش: آزمودنی ها شامل 30 بیمار افسرده و 30 فرد بهنجار بودند. گروه افسرده با تشخیص روانشناس یا روانپزشک و به کارگیری مصاحبه بالینی )بر اساس (DSM-IV و نمره بک (بیش از 15) و گروه بهنجار نیز با مصاحبه بالینی و نمره بک (کمتر از 15) انتخاب شد. دو گروه با آزمون جملات ناتمام و پرسشنامه بررسی استعاره ها مورد ارزیابی قرار گرفتند و ارتباط بین خلق و محتوای استعاره در آنها بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین خلق فرد و محتوای استعاره های آنها همبستگی منفی وجود دارد، یعنی هر چه میزان افسردگی فرد بیشتر باشد، استعاره ها بار منفی تری خواهند داشت.
نتیجه گیری: این پژوهش در راستای نظریات و تحقیقاتی است که در زمینه همسویی خلق و حافظه مطرح شده است.
پیامد سبکهای دلبستگی بر بیادآوری و محتوای خوابدیده ،آزمون فرضیه دلبستگی در وهله خواب
حوزه های تخصصی:
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی بر کاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه به واسطهی افزایش میزان ناباروری زوجها و بیسرپرستی کودکان، فرزندخواندگی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی برکاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزندخواندگی انجام گرفته است.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع طرحهای نیمهآزمایشی است. جامعهی پژوهش شامل تمام زوجین متقاضی فرزندخواندگی بوده که از خرداد 88 لغایت خرداد 89 به سازمان بهزیستی خراسان رضوی مراجعه نمودهاند. زوجین واجد معیارهای پژوهش به شیوهی نمونهی در دسترس انتخاب و پرسشنامهی اضطراب کتل و سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن را تکمیل نمودند. از بین ایشان تعداد 14 زوج دارای نمره ی خام بیشتر از 35 در تست اضطراب و سبک مقابلهی هیجانمدار در پرسشنامهی سبکهای مقابله بودند، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد جایگزین شدند. سپس 8 جلسهی آموزش مهارتهای فرزندخواندگی برای گروه آزمون اجرا گردید. گروه شاهد روند عادی مراحل اداری را سپری نمودند. بعد از اجرای مداخله، میزان تنیدگی و سبکهای مقابلهی دو گروه مجددا اندازهگیری و 6 هفته بعد آزمون پیگیری روی گروه آزمون اجرا شد. دادهها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس یک سویه و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل گردید.
یافتهها: بین دو گروه آزمون و شاهد، از نظر تفاوت نمرات در دو ﺁزمون اضطراب کتل (05/0P≤) و سبکهای مقابله (05/0P≤) تفاوت مثبت و معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: آموزش مهارت های فرزتدخواندگی میتواند موجب کاهش میزان تنیدگی زوجین متقاضی فرزند گردیده و باعث شود که این افراد در مقابله با تنیدگی، بیشتر از سبک های مقابلهی مسئلهمدار استفاده کنند.
بررسی رابطة باورهای فراشناختی مختل با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین باورهای فراشناختی مختل و موفقیت تحصیلی در دانش آموزان دارای «اضطراب امتحان» می باشد. نمونة این پژوهش شامل243 آزمودنی دارای اضطراب امتحان بود که از میان 900 دانش آموز سال سوم راهنمایی شهرستان نوشهر شناسایی شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامة فراشناخت ولز و پرسشنامة اضطراب امتحان اسپیل برگر استفاده شده است. معدل کل نمرات دانش آموزان به عنوان موفقیت تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی مختل با موفقیت تحصیلی (21/0-=r) دانش آموزان دارای اضطراب امتحان رابطة منفی معنی داری دارد. بین باورهای فراشناختی مختل و شدت اضطراب امتحان (17/0=r) همبستگی مثبت معنی داری به دست آمد (01/0>p). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 11درصد واریانس مربوط به موفقیت تحصیلی توسط مؤلفه های فراشناختی تبیین می شود. این نتایج حاکی از آن است که با افزایش باورهای فراشناختی مختل موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان کاهش می یابد.
مقایسه کیفیت روابط صمیمانه و تجربه خشم میان فردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه صمیمیت و تجربه خشم میان فردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار بود. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، 30 نفر اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر گروه بهنجار) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های مقیاس چند بعدی خشم (MAI)، پرسشنامه کیفیت روابط (QRI) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، در بعد کیفیت روابط میانگین نمرات آزمودنی ها تنها در زیر مقیاس حمایت اجتماعی با یکدیگر تفاوت معنادار داشت. میانگین حمایت اجتماعی در گروه مبتلا به اضطراب فراگیر با گروه بهنجار متفاوت بود. میانگین گروه مبتلا به اضطراب فراگیر در مقیاس کلی خشم بیشتر از گروه بهنجار بود. در زیر مقیاس انگیختگی هر دو گروه بالینی نمرات بیشتری از گروه بهنجار داشتند و تجربه درونی خشم نیز در افراد مبتلا به وسواس اجباری بیشتر بود. این نتایج برخی جنبه های مشابه دو اختلال را آشکار ساخته که می تواند در آسیب شناسی و درمان اختلال ها مفید باشد.