فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان و عزّت نفس دانش آموزان پسر سوم راهنمایی شهرستان قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر اثربخشی راهبردهای شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان و عزّت نفس دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی بررسی شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی، و طرح پژوهش پیش آزمون _ پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری 2610 دانش آموز پسر سال سوم راهنمایی شهرستان قدس، در سال تحصیلی 91-1390، بودند که از میان آن ها 60 نفر در قالب دو گروه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون اضطراب امتحان عبدالقاسمی (TAI) و عزّت نفس کوپر اسمیت بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون اضطراب امتحان و عزّت نفس گرفته شد، سپس برای گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 50 دقیقه ای آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی انجام شد و پس از اتمام جلسات آموزش، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر کاهش اضطراب امتحان(001/0 P<) و افزایش عزّت نفس(05/0 P<) دانش آموزان مؤثر بوده است .
مرگ آگاهی تجربه ای بیدارکننده: دو مطالعه بر اضطراب مرگ و ارزش گذاری آرزوهای بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در دو مطالعه به بررسی چگونگی رابطه میان اضطراب مرگ با آرزوهای بیرونی پرداخته است. مطالعه اول از نوع توصیفی و همبستگی است. 457 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و مقیاس اضطراب مرگ و نمایه آرزو را کامل کردند. در مطالعه دوم که از نوع آزمایشی و در قالب طرح دو گروهی با پس آزمون بود. شرکت کنندگان 104 نفر دانشجو بود ند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند و با بکارگیری تکلیف فراخوانی افکار مرگ و نمایه آرزو، اثر برجستگی مرگ بر آرزوهای بیرونی در میان آن ها آزمون شد. در مطالعه اول با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه مثبت معنادار میان جذابیت ظاهری با اضطراب مرگ و خرده مقیاس هایش مشاهده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانسِ چندمتغیره مطالعه دوم نیز نشان داد که برجستگی مرگ منجر به کاهش اهمیت آرزوهای بیرونی، در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شد. همچنین، تأثیر برجستگی مرگ بر جذابیت ظاهری، معنادار بود. نتایج به دست آمده مطابق با مبانی دیدگاه های انسان گرا و وجودی و نظریه های خودمختاری و مدیریت وحشت، به نقش بیدارکننده مرگ آگاهی بر اجتناب از پیگیری سبک زندگیِ بی اصالت (پیگیری آرزوهای ناسالم) تأکید می کند.
علت اضافه وزن چیست
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
الگوی پیش بینی هراس اجتماعی بر پایه باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی و مخصوصاً هراس اجتماعی از مهمترین اختلالاتی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش: تعداد 284 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک به پرسشنامه های باورهای فراشناختی، توان حل مسأله اجتماعی و هراس اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات افراد در باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی همبستگی معناداری وجود داشت، در این میان باور مثبت در مورد نگرانی، نیاز به کنترل فکر و توان حل مسأله اجتماعی نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی داشتند، اما وقوف شناختی، اطمینان شناختی و کنترل ناپذیری نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی نداشتند. نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل مؤثر در سلامت روانی هستند و میتوان با تغییر فراشناخت هایی که شیوه ناسازگارانه تفکرات منفی را زیاد می کنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد.
نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان: فرآیندهای فراتشخیصی یا وابسته به تشخیص در اختلال های خلقی و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: میزان بالای همبودی میان اختلالات خلقی و اضطرابی می تواند به دلیل فرآیندهای فراتشخیصی مشترک باشد. به همین دلیل هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش دو فرآیند فراتشخیصی نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، در ایجاد و تدوام اختلال های خلقی و اضطرابی است.
روش: 89 بیمار (21 نفر مبتلا به افسردگی اساسی؛ 35 نفر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر؛ 33 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری) از بیمارستان های طالقانی و بقیه الله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به وسیله ی مقیاس نشانگان شناختی/ توجّهی و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ارزیابی گردیده و با گروه بهنجار (31 نفر) مورد مقایسه قرار گرفتند. داده ها، با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بون فرنی تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- اجباری و اختلال افسردگی اساسی در نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، ملامت خویش و فاجعه سازی)، نمرات بیشتری نسبت به افراد بهنجار کسب کردند. این تفاوت پس از در نظر گرفتن اختلال های همبود همچنان پابرجا ماند.
نتیجه گیری: نشانگان شناختی/ توجّهی و برخی از راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، فاجعه سازی و ملامت خویش) فرآیندهای فراتشخیصی بوده و می توانند در ایجاد و تداوم اختلال های اضطرابی و خلقی گوناگون نقش حیاتی ایفا کنند.
بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه ADHD مرکب ، عمدتاً بی توجه و ADHD همراه با ODD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیقات، تفاوت میان زیرگروه های ADHD مطرح است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه های ADHD مرکب، عمدتاً بی-توجه و ADHD همراه با ODD در یک نمونه 6 نفری مبتلا به این اختلال در محدوده سنی 7-10 ساله بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و بهره گیری از مصاحبه بالینی و پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) و آزمون هوش ریون کودکان (دامنه هوشی 90-119) نمونه ها انتخاب و در یک بررسی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، فرایند درمان بر روی (2 نفر گروه ترکیبی، 2 نفر عمدتاً بی توجه، 2 نفر ADHD همراه با ODD) انجام شد. یافته ها نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودارها و نیز براساس شاخص های آمار توصیفی، آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش علایم ADHD نوع ترکیبی و ADHD عمدتاً بی توجه می شود. آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش معنی دار علایم زیرگروه ADHD/ODD نمی-گردد.
رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به اینترنت، به عنوان یکی از پدیده های عصر جدید، شامل جنبه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. تحقیق حاضر، با هدف تعیین رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه تحقیق، شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران بود که در سال 1392 در یکی از مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد، تعداد 161 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت، دلبستگی بزرگسالان و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی (264/0=r)، ناایمن اضطرابی (300/0=r) و ترس از ارزیابی منفی (174/0=r) با اعتیاد به اینترنت رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین سبک دلبستگی ایمن (020/0=r) با اعتیاد به اینترنت، رابطه معناداری یافت نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی (130/0=R2) و ترس از ارزیابی منفی (030/0=R2) سهم معناداری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان دارند. بنابراین، ضروری است، در فرآیند پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به نقش عوامل روان شناختی مانند سبک های دلبستگی ناایمن و ترس از ارزیابی منفی توجه نمود.
مقایسه مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا از نظر ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و نرخ باروری در شجره خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه دو گروه از مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا از نظر ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و نرخ باروری در شجره خانوادگی بود. در این پژوهش دو نمونه از مردان همجنس گرا شرکت کردند. گروه اول مردان 18 تا 39 ساله ایرانی داخل و خارج از ایران (258 مرد همجنس گرا، 179 مرد دگرجنس گرا) و گروه دوم مردان بالاتر از 40 سال ساکن تهران (42 مرد همجنس گرا و 30 مرد دگرجنس گرا) بودند. برای جمع آوری داده ها، علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی و نرخ باروری در شجره خانوادگی، از مقیاس ناهمنوایی جنسیتی کودکی (CGN-Both) و پرسش های مربوط به غربالگری جهت گیری جنسی استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو گروه مردان همجنس گرا، میانگین ناهمنوایی جنسیتی افراد همجنس گرا به طور معنادار بیشتر از افراد دگرجنس گرا است. تفاوت ناهمنوایی جنسیتی بین مردان همجنس گرا و دگر جنس گرای بالای 40 سال به لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج مقایسه بین همجنس گرایان و دگرجنس گرایان از نظر نرخ باروری (تولد) در شجره پدری و مادری در نمونه غیرحضوری نشان داد که فقط در متغیرهای نرخ باروری خاله ها و نرخ باروری در زنان شجره مادری تفاوت بین دو گروه معنادار بود. نرخ باروری در مردان همجنس گرا بیشتر از مردان دگرجنس گرا بود. تفاوت بین دو گروه مردان همجنس گرا و دگرجنس گرای بالای 40 سال برای نرخ تولد پاسخ دهندگان متاهل و نرخ باروری خواهران آنها معنادار بود. نرخ تولد در مورد مردان همجنس گرا کمتر از مردان دگرجنس گرا و نرخ باروری خواهران مردان همجنس گرا بیشتر از همتایان دگرجنس گرایشان بود. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و انتقال عوامل ژنتیکی، پیش بینی کننده گرایش احتمالی به همجنس در بزرگسالی است.
عملکرد قربانیان تجاوز جنسی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در حافظه روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجاوز به عنوان یک رویداد استرس زا دارای عواقب بلندمدت، همچون اختلالات شناختی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی عملکرد قربانیان این رویداد در حافظه روزمره پرداخته است. در یک مطالعه علی- مقایسه ای به شیوه نمونه گیری در دسترس 17 نفر از زنان و دخترانی که حداقل یکبار مورد آسیب حمله جنسی قرار گرفته و مبتلا به PTSD بودند و 17 نفر از زنان و دخترانی که در معرض این آسیب نبودند انتخاب شدند. نمونه ها در سه متغیر سن، تحصیلات و طبقه اقتصادی-اجتماعی همتا شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس خودسنجی تاثیر رویداد IES-R)) و پرسشنامه اضطراب، استرس و افسردگی (DASS21، لاویبوند و لاویبوند، 1995) مورد مصاحبه ساختار یافته PTSD قرار گرفتند و سپس آزمون حافظه رفتاری ریورمید (RBMT-3) از آنها گرفته شد. میانگین نمرات حافظه دو گروه بر اساس تحلیل واریانس یک راهه آنوا مقایسه شد. یافته ها نشان داد که عملکرد کلی حافظه روزمره، حافظه کلامی و حافظه آینده نگر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل عملکرد پایین تری دارد نتایج نشان می دهد که حادثه ی حمله ی جنسی و ابتلاء به PTSD موجب تخریب حافظه ی روزمره، حافظه کلامی و حافظه آینده نگر قربانیان تجاوز جنسی شده است. بر اساس نتایج، به محققان پیشنهاد می شود علاوه بر پژوهش در خصوص حافظه روزمره به انواع دیگر حافظه در این افراد توجه نمایند.
پیگیری سیر 6 ماهه شدت علایم وکیفیت زندگی بیماران دوقطبیI پس از ترخیص از بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف پیگیری سیر شدت علایم و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی I انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به صورت طولی و آینده نگر بر روی 20 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی I بستری شده در بیمارستان نور اصفهان انجام شد. ارزیابی ها در آغاز بستری، ترخیص، 3 و 6 ماه بعد انجام شد. شدت علایم خلقی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب به کمک مقیاس درجه بندی Young (YMRS) یا Young mania rating scale) و پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی سنجیده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس تکراری نشان داد که میانگین شدت علایم خلقی در هنگام بستری شدن بیماران، به طور معنی داری بیشتر از میانگین شدت علایم در هنگام ترخیص از بیمارستان، 3 و 6 ماه پس از ترخیص می باشد (001/0 > P)، اما بین نمرات کیفیت زندگی در مقاطع ترخیص از بیمارستان، 3 و 6 ماه پس از ترخیص به صورت کلی در بیماران تفاوت معنی داری وجود ندارد (17/0 = P).
نتیجه گیری: می توان اذعان داشت که بستری شدن بیماران در کاهش شدت علایم و افزایش کیفیت زندگی آن ها در موقع ترخیص مؤثر بوده است و در مقاطع بعدی به همان حال باقی مانده است.
بررسی تحولی هویت و رابطه آن با حرمت خود و حالت اضطراب در دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول منزلت های هویتی سردرگم ‘ دنباله رو‘ بحران زده و هویت یافته و نیز تغییرات هویت ملی و هویت مذهبی در دانشجویان سال اول تا چهارم دوره کارشناسی مورد بررسی قرار گرفت . همچنین میزان حرمت خودو حالت اضطراب در منزلت های هویتی چهارگانه و هویت ملی وهویت مذهبی مورد مقایسه قرار گرفت . پژوهش حاضر با هدف بررسی میران تغییرات هویت ((من)) ‘ هویت ملی و هویت مذهبی طی چهار سال در دانشگاه از یکسو و نیز مشخص کردن سطح حرمت خود و اضطراب در هر یک از زیرگروههای هویتی وتعیین سطح سلامت روانی در آنها انجام شد . پنج پرسشنامه پژوهش حاضر طی دو مرحله به صورت گروهی روی 427 دانشجوی دختر و پسر اجرا شد . یافته های حاصل از مقایسه منزلت های هویتی حاکی از کاهش معنی دار هویت دنباله رو بود .
اثربخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال دوقطبی یک بیماری روان پزشکی مزمن و ناتوان کننده است که میزان شیوع نوع یک آن، 4/1 تا 6/1 درصد است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک پس از تثبیت فاز حاد می باشد. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام بیماران مرد با تشخیص اختلال خلقی دوقطبی نوع یک بستری در بخش های بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در سال 1390 بودند که با درمان دارویی فاز حاد در آن ها تثبیت شده بود. از میان این بیماران،30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه 15 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمونتحت گروه درمانی شناختی-رفتاری 10 جلسه ای و گروه شاهد تحت درمان گروهی حمایتی غیر ساختاریافته قرار گرفتند. آزمون های افسردگی و اضطراب بک و عزت نفس آیزنک برای تمام بیماران، قبل، بلافاصله بعد و 2ماه و 6 ماه بعد از اتمام جلسات تکمیل شد. داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس و تی مستقل با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند. یافته ها: بعد از گروه درمانی شناختی-رفتاری، میزان افسردگی و اضطراب در پایان درمان و دو ماه و شش ماه پی گیری،کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0>P) اما افزایش در میزان عزت نفس در پایان درمان و دوره ی پی گیری، معنی دار نبود. نتیجه گیری: رویکرد گروه درمانی شناختی-رفتاری به عنوان یک درمان موثر برای کاهش افسردگی و اضطراب بعد از تثبیت فاز حاد در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک می تواند مد نظر قرار گیرد و می توان در بازتوانی بالینی این بیماران، از آن کمک گرفت.
مطالعه مقدماتی رابطه نشانگان پیش قاعدگی و افسردگی با باورهای فراشناختی در زنان دانشجو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه افسردگی و نشانگان پیش قاعدگی با باورهای فراشناختی زنان دانشجو بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحلیل همبستگی و جامعه آماری آن، دانشجویان زن و دختر رشته روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 86-85 بود. سی نفر دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسش نامه های فراشناخت، افسردگی بک و پرسش نامه محقق ساخته نشانگان پیش قاعدگی بود. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزارSPSS13 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که خرده مقیاس باورهای فراشناختی منفی، در مورد غیر قابل کنترل و خطرناک بودن نگرانی، رابطه معنی داری با نشانگان پیش قاعدگی داشته است (P<0.05). همچنین بین تمام باورهای فراشناختی ناکارآمد و میزان افسردگی دوران ماهیانه زنان رابطه وجود داشت (P<0.05).. نتیجه گیری: ویژگی های فراشناخت ممکن است در ایجاد و تداوم نشانگان پیش قاعدگی و افسردگی در زنان موثر باشد.
بررسی مهارت های ارتباطی و تعاملی در بیماران روان پریش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی مهارت های ارتباطی و تعاملی، بر روی بیماران روان پریش بالای 18 سال در سال 1379، انجام گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 80 بیمار روان پریش ( 38 زن و 42 مرد) از 4 مرکز درمانی رعد، سینا، رازی و امام حسین (ع) بودند که روش مطالعه، توصیفی - مقطعی بود و نمونه های مورد مطالعه به صورت غیراحتمالی و با روش نمونه گیری متناسب با اندازه، انتخاب شدند.
ابزار مورد استفاده جهت گردآوری اطلاعات، آزمون مشاهده ای ACIS بود که اطلاعات آن توسط کار درمانگر تکمیل شده است.
آزمون های آماری مورد استفاده در این مطالعه عبارت است از: ضریب همبستگی اسپرمن، ویل کاکسون و من ویتنی.
نتایج:
1- میانگین رتبه آزمون ACIS در گروه بیماران اسکیزوفرنی، به صورت معنی داری پایین تر از گروه بیماران اسکیزوافکتیو بود(P<0.001) .
2- میانگین رتبه آزمون ACIS در گروه بیماران بستری به صورت معنی داری پایین تر از گروه بیماران سرپایی بود (P<0.001).
3- میانگین رتبه آزمون ACIS در گروه بیماران روان پریش زن و مرد تفاوت معنی داری نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده ضعف مهارت های ارتباطی و تعاملی در بیماران اسکیزوفرنی و نیز بیماران بستری را مشخص کرد. نتایج این تحقیق اطلاعات مفیدی در رابطه با مهارت های ارتباطی و تعاملی در اختیار کار درمان گرانی که با این بیماران سر و کار دارند، قرار می دهد. لیکن شناخت دقیق تر این مهارت ها در اختلال ها و موقعیت های دیگر، احتیاج به بررسی بیشتری دارد.
روانی کلام در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا (یک بررسی مقایسه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی جنبه هایی از مقوله روانی کلام در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد تا بتوان علایم ثابتی از اختلالات گفتاری و زبانی و شدت آنها ارایه کرد و سپس به کمک آن آزمون های گفتاری – زبانی دقیق تری تهیه نمود و جنبه های آسیب دیده زبانی و گفتاری را شناخت.
روش: در این پژوهش تحلیلی – مقطعی با استفاده از بخش گفتار خودبه خودی آزمون زبان پریشی فارسی با دو گروه 22 نفره از افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا و سالم (17 مرد و پنج زن در هر گروه) مصاحبه شد. در پاسخ به هر سؤال ویژگی های روانی کلام (مکث پر و خالی، تکرارهای نابجا و درصد تصحیح خودبه خودی) بررسی گردید. داده ها با نرم افزار SPSS 5/11 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: گروه سالم و بیمار در میانگین درصد مکث پر و خالی با هم تفاوتی نداشت. اما میانگین درصد تکرار نابجا و تصحیح خودبه خودی تفاوت معنی دار داشت (001/0p<). در خرده آزمون های تفکیکی برای مکث پر و مکث خالی، با توجه به مرزهای نحوی و معنایی، فقط در گروه مبتلا به اسکیزوفرنیا تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد. در مبتلایان تفاوت های درصد مکث پر قبل از تکواژ محتوایی نسبت به تکواژ دستوری (01/0p<)، درصد مکث پر در اول جمله قبل از تکواژ محتوایی نسبت به تکواژ دستــوری (05/0p<) و درصد مکث خالی در اول جمله و وسط جمله و نیز قبل از یک تکواژ محتوایی نسبت به تکواژ دستوری (001/0p<) معنی دار بود.
نتیجه گیری: کمی حجم نمونه و استفاده از متغیرهای وابسته به بافت ممکن است در یافت نشدن تفاوت معنی دار برای برخی از متغیرها نظیر مکث مؤثر بوده باشد. اما وجود تفاوت معنی دار در متغیرهای تقریباً مستقل از تاثیرات بافت (مثل تکرار نابجا) می تواند تاییدی بر یافته های سایر محققان مبنی بر آسیب روانی کلام در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا و شاید وجود یک آسیب عصبی باشد.
اثربخشی درمان تعامل والد کودک بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران بر میزان کاهش علائم نافرمانی مقابله ای در کودکان پیش دبستانی بود.
روش: جامعه آماری شامل همه کودکان سنین 4 تا 7 ساله تحت آموزش در مهد کودک های خصوصی زیر نظر سازمان بهزیستی مشهد بود. آزمودنی ها شامل 30 کودک دارای اختلال نافرمانی مقابله ای و مادران آنها بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه مقایسه) جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش در 7 جلسه درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک شرکت نموده و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان تعامل والد- کودک، در شدت علائم نافرمانی مقابله ای در گروه آزمایش از نظر آماری کاهش معناداری پدید آورده است.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران، می تواند علائم نافرمانی مقابله ای کودک را کاهش دهد.