فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه:افسردگی بیماری بسیار شایع عصر حاضر است و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. افسردگی در تمام سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. بر اساس متون روان شناسی مرضی حدود 20 درصد کل کودکان و نوجوانان دچار حالات افسردگی بوده و نیازمند به دریافت خدمات تخصصی روان پزشکی و روان درمانی هستند. بعضی از پژوهشگران بر این باور هستند که اختلالات افسردگی در نوجوانان بسیار کمتر از حد واقعی آن مورد تشخیص و درمان قرار می گیرند.
با توجه به تأثیرافسردگی بر نحوه عملکرد نوجوانان و نیاز به تحقیقات بیشتر به منظور اطلاع از میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان این مطالعه طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی بر روی تعداد 1606 دانش آموز 11 تا 16 ساله مدارس راهنمایی پسرانه و دخترانه (دولتی و غیرانتفاعی) نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال 87-1386 و به روش نمونه گیری خوشه ای بود. از کلیه دانش آموزان پرسش نامه افسردگی (ماریاکواکس) تکمیل و اطلاعات توسط SPSS مورد تحلیل کای اسکویر قرار گرفت.
نتایج:از کل1606دانش آموز نوجوان،353نفر 22 درصد افسرده شناخته شدند.در این مطالعه میانگین نمره به دست آمده برابر 46/13 و انحراف معیار 32/7بود. شیوع افسردگی در بین دانش آموزان دختر2/24 درصد که به طور معنی داری بیشتر از دانش آموزان پسر (8/19 درصد) بود (035/0=p).
بین میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنی داری وجود ندارد (016/0=p). کمترین میزان شیوع افسردگی در ناحیه 1 و بیشترین میزان شیوع افسردگی در ناحیه 4 می باشد (001/0 >p) .
نمره افسردگی هر دانش آموز نیز وجود داشته ولی آنچه در این پژوهش مهم و مورد نظر بود شیوع افسردگی بود و نه شدت افسردگی و در نتیجه بود و نبود افسردگی ملاک بوده که بدین ترتیب یک متغیر اسمی محسوب می شود.
کای اسکویر در مواردی بکار برده می شود که متغییرها دارای مقیاس اسمی باشند. به عبارت دیگر با توجه به این که درجداول داشتن یا نداشتن افسردگی مطرح است وتفاوت بین افراد از نظر این ویژگی بررسی شده است نیاز به یک امار غیر پارامتریک یعنی کای اسکویر دارد.
از آزمون تی هم با وارد کردن نمره های افسردگی استفاده شد ولی نتایج گیج کننده به دست آمد و به دلیل ذکر شده در بالا از آزمون تی صرف نظر شد .
بحث: این مطالعه نشان می دهد در نوجوانان ایرانی میزان شیوع اختلال افسردگی اساسی از بعضی کشورها بیشتر با یعضی ازکشورها برابر بوده است.
مقایسه خودافشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متاهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه خود افشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم بود. پژوهش حاضر یک طرح علی مقایسه ای است و جامعه آماری آن شامل تمامی زنان متاهل ساکن در شهر اردبیل بودند که به مراکز مشاوره شهر اردبیل مراجعه و تشخیص اختلال فوبی اجتماعی دریافت نموده بودند. از میان این زنان، 40 زن مبتلا به فوبی اجتماعی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ گروه بهنجار نیز 40 نفر بودند که از میان زنان متاهل ساکن اردبیل به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و در متغیرهای جایگاه اجتماعی-اقتصادی، سطح تحصیلات و مدت تاهل با گروه زنان مبتلا به فوبی اجتماعی همتا شدند. سپس هر دو گروه به مقیاس فوبی اجتماعی کانور و همکاران، مقیاس خود افشاسازی، مقیاس صمیمیت و مقیاس پردازش هیجانی پاسخ دادند. داده هابا استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که خود افشاسازی و صمیمیت در زنان متأهل مبتلابه فوبی اجتماعی در مقایسه با زنان سالم بطور معناداری کمتر است و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی در مقایسه با گروه سالم بیشتر است. این پژوهش می تواند درزمینه پیشگیری، درمان و ارائه خدمات مشاوره ای به زنان مبتلا به فوبی اجتماعی سودمند باشد.
مقایسه سبک های دفاعی من در افراد مبتلا به اختلال جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تمایز قائل شدن میان افراد مبتلا به اختلال جسمانی سازی و اضطرابی همواره مورد توجه روانشناسان بالینی بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سبک های دفاعی من در بین افراد مبتلا به اختلال های جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام افراد مبتلا به اختلال های جسمانی سازی و اضطرابی مراجعه کننده به کلینیک های دولتی و خصوصی سطح شهر تهران در سال 1391 و همچنین افراد عادی ساکن این شهر بود. برای دستیابی به این هدف، 90 نفر (30 بیمار جسمانی-سازی، 30 بیمار اضطرابی و 30 نفر از افراد عادی) از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) پاسخ دادند. افراد گروه عادی علاوه بر مقیاس نامبرده به مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) نیز پاسخ دادند. برای تحلیل داده های پژوهش حاضر، از شاخص های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که اختلاف میانگین نمرات سبک دفاعی رشدنایافته بین هر سه گروه معنادار بود. علاوه بر این، میانگین نمرات سبک های دفاعی رشدیافته و نوروتیک نیز بین گروه های افراد عادی، بیماران اضطرابی و جسمانی سازی دارای تفاوت معنادار بودند. البته سبک های دفاعی رشدیافته و نوروتیک میان گروه های بیماران اضطرابی و جسمانی سازی تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان از بررسی سبک های دفاعی برای تمیز اختلالات اضطرابی و جسمانی سازی استفاده کرد. به عبارت دیگر، سبک های دفاعی من باید کانون توجه بالینی در درمان اختلالات جسمانی سازی و اضطرابی قرار گیرند.
رابطه ی علی استعداد اعتیاد از طریق طرح واره های ناسازگار اولیه، سرمایه روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی با میانجی گری الگوهای ارتباطی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گر الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی استعداد اعتیاد انجام گرفته است. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر و دختر کرمانشاه، در مقطع متوسطه در سال تحصیلی 94-93 بوده است. با استفاده از جدول مورگان 400 دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند؛ که به پنج پرسش نامه، الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و استعداد اعتیاد پاسخ دادند. به منظور ارزیابی مدل پیشنهادی از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش با میانجی گری الگوی ارتباطی خانواده (خرده مقیاس گفت و شنود) از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار شکست، وابستگی، محرومیت هیجانی و بی اعتمادی، بااستعداد اعتیاد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین خرده مقیاس های خود کارآمدی، تاب آوری و ارتباط با استعداد اعتیاد رابطه منفی وجود دارد که نشان داد توانایی پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت حیطه های فردی و خانوادگی در استعداد به اعتیاد دارد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های پیشگیری از رفتارهای پرخطر می تواند بسیار مفید واقع شود.
معالجه نقیصه های اخلاقی (بوسیله طریقه فردی)
حوزه های تخصصی:
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان مبتنی بر حل مسأله بر کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) و درمان حل مسأله (PST) بر اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) دانشجویان دختر دانشگاه ارومیه انجام شد. روش: برای رسیدن به این هدف، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه به کمک پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور بررسی شدند. سپس کسانی که نمره اضطراب شان بیشتر از نقطه برش (19) بود، جدا شده و مجددا توسط چک لیست اضطراب اجتماعی بررسی گردیدند. از این گروه30 نفر از کسانی که SAD داشتند به شکل تصادفی در سه گروه 10 نفری (2 گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. حل مسأله درمانی طی 7 جلسه 60 دقیقه ای و فراشناخت درمانی به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای بر روی هریک از گروه های آزمایش، اجرا گردید. بعد از اجرای کاربندی شرکت کنندگان مجدداً با پرسشنامه اضطراب اجتماعی آزمون شدند. برای تحلیل داده های آماری از آزمون t و تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند، بین نمرات پس آزمون SAD در هر سه گروه (آزمایشی و گروه گواه) تفاوت معنادار وجود دارد. درمان فراشناختی و حل مسأله درمانی به صورت موثری توانستند اضطراب اجتماعی دانشجویان را کاهش دهند. بررسی تفاوت اثربخشی دو روش درمانی حاکی از وجود تفاوت، در مؤلفه علایم فیزیولوژیک بود که این تفاوت به نفع گروه PST بود.
نتیجه گیری: درمان فراش ناختی و حل مسأله درمانی موجب کاهش SAD شده و می توان از آن ها در مراکز مشاوره دانشجویی و مراکز درمانی به عنوان مداخله موثر بر کاهش اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
تأثیر توجه متمرکز بر خود بر سوگیری حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه ی حاضر مقایسه اثر توجه متمرکز بر خود بر سوگیری حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی است. برای انجام این پژوهش 45 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه تبریز که نمره بالای خط برش مقیاس هراس اجتماعی کانور داشتند، در مطالعه شرکت داده شدند. روش نمونه گیری بصورت دسترس بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی به سه تقسیم شدند: دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل. برای همه ی آزمودنی ها، کلمات دارای بار هیجانی، برای به خاطر سپردن، ارائه می شد. در حین آزمایش در یکی از گروه ها از طریق بازخورد کاذب، افزایش توجه متمرکز بر خود و در گروه دیگرکاهش توجه متمرکز بر خود ایجاد شد و گروه کنترل بازخورد غیرمرتبط دریافت کردند. در مرحله بعد واژه های هیجانی قبلی به همراه یک سری کلمات دیگر به آزمودنی ها ارایه شد تا آنها را بازشناسی نمایند. سوگیری پاسخ (ß) و حساسیت پاسخ(d') ، برای بازشناسی کلمات هیجانی با استفاده از تئوری تشخیص علامت محاسبه و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در حساسیت پاسخ در بین سه گروه وجود دارد، اما تفاوت معناداری در سوگیری پاسخ در بین گروه ها یافت نشد. مبتنی بر یافته های این پژوهش، حساسیت افراد دچار اضطراب اجتماعی به انگیختگی درونی در مواجهه با موقعیت های استرس زای اجتماعی و سوگیری حافظه این افراد تأیید می گردد.
نیازسنجی حمایت اجتماعی مادران کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال درخودماندگی، اختلالی است که بر دامنه وسیعی از حیطه های رشدی کودک اثر نامطلوب می گذارد و علاوه بر خود فرد، اطرافیان نیز به میزان زیادی درگیر مشکلات متعدد رفتاری کودک می شوند. از این رو، ارایه خدمات توان بخشی و حمایتی می تواند در کاهش این بار سنگینی که بر دوش والدین است، تا حدودی موثر باشد. بررسی حاضر نیازهای مادران کودکان درخودمانده به حمایت اجتماعی و توان بخشی فرزندانشان را مورد سنجش قرار داد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی و جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان درخودمانده در مرکز توان بخشی به آرا وابسته به دانشگاه شهید بهشتی بود. نمونه مورد مطالعه شامل بیست و هفت نفر از مادران کودکان درخودمانده بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نیازهای خانوادگی محقق ساخته بود که با استفاده از پرسشنامه نیازهای خانوادگی سیکلوس و کرنز (2006) طراحی شده بود و توسط مادران تکمیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بیشترین نیاز مادران به داشتن اطلاعات درباره فرایند آموزش و مشارکت در برنامه های آموزشی و درمانی فرزندشان بود. بیشترین مشکلات کنونی کودکان درخودمانده در حیطه های گفتاری، ارتباط اجتماعی و مسائل عاطفی و بیشترین مسائل کودکان در سال گذشته در مشکلات رفتاری، مسائل عاطفی و توجه و تمرکز بوده است. همچنین بیشترین مسائل مادران در سال گذشته، مسائل خانوادگی و شغلی بوده است. به این ترتیب، مادران این گونه کودکان نیاز بالایی به حمایت اجتماعی و توان بخشی اجتماعی کودک خود دارند و این موضوع ضرورت برنامه ریزی برای آموزش خانواده و طرح ریزی برنامه های حمایتی و آموزشی مناسب را نشان می دهد.
" افسردگی کهنسالان از چیست و چه باید کرد "
حوزه های تخصصی:
مقایسه واکنش عاطفی بین خانواده کودکان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال های اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه نیمرخ جوّ خانواده افراد وابسته به مواد و عادی به منظور ارائه مداخلات مبتنی بر خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور مقایسه جوّ خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 50 نفر دارای اختلال وابستگی به مواد بودند که به مراکز درمان سرپایی اعتیاد واقع در مناطق غرب و شرق تهران مراجعه می کردند و 50 نفر عادی که با گروه اول به جز مصرف مواد همتا بودند. پرسشنامه سنجش جوّ خانواده موس و موس (1989) در میان دو نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که انسجام، تعارض، جهت-یابی پیشرفت، جهت یابی منطقی-فرهنگی، جهت یابی مذهبی، سازمان و کنترل در دو گروه تفاوت معنادار دارند ولی در مولفه های بیانگری، استقلال و جهت یابی فعالیت های تفریحی تفاوت معنادار نبود. نتیجه گیری: این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمان گران راهبردهای مداخله ای متناسب با ویژگی های خانواده های دارای عضو معتاد را پیشنهاد می کند.
تأثیر مداخله داستان های اجتماعی بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله داستان های اجتماعی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر اتیستیک انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- و پس آزمون با گروه در لیست انتظار بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان پسر 6 - 12 ساله اتیستیک شهر شیراز در سال تحصیلی 92-91 بودند که از میان آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و در لیست انتظار گمارده شدند، به طوری که هر گروه 15 نفر بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش داستان های اجتماعی را در 16 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه در لیست انتظار این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسش نامه سنجش مهارت های اجتماعی استونی و همکاران(2010) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات مهارت-های اجتماعی و خرده مقیاس های آن(توانایی درک هیجانات و دیدگاه های دیگران، توانایی شروع تعامل با دیگران و توانایی حفظ تعامل با دیگران) در گروه آزمایش به طور معنا داری افزایش یافته است(01/0>P). یافته ها بیان کننده تأثیر مداخله داستان های اجتماعی بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر اتیستیک بود. بنابراین، پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای مداخله داستان های اجتماعی برای بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان اتیستیک اقدام شود.
معرفی و کاربرد الگوی رهنموددادن همزمان در آموزش کودکان با اختلال اتیسم وکودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های موثر در آموزش کودکان با اختلال اتیسم و کودکان با کم توانی ذهنی روش رهنموددادن همزمان است. روش رهنموددادن همزمان را می توان هم برای مهارت های مجزا یعنی پاسخ تنها در یک دوره نسبتا کوتاه و هم برای مهارت های زنجیره ای و دنباله دار یعنی یک تعداد از توالی رفتارها که یک رفتار پیچیده را شکل می دهند، استفاده کرد. وقتی رهنموددادن همزمان استفاده می شود، معلم یک رهنمود کنترل شده یعنی رهنمودی را که مطمئن است پاسخ صحیح به حساب می آید؛ همزمان با محرک آماج شامل هدف، ژست، فعالیت یا وضعیتی که می خواهیم یادگیرنده وقتی آموزش تمام می شود، پاسخ دهد، ارایه می دهد.
نتیجه گیری: این مقاله به بررسی روش رهنموددادن همزمان در آموزش کودکان با کم توانی ذهنی و کودکان با اختلال اتیسم می پردازد
اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی بود.
روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی زنان مراجعه کننده به انجمن بیماران کلیوی بوشهر تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفت، و گروه گواه، هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل؛ پرسشنامه افسردگی بک و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردیدند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین افسردگی و کیفیت زندگی گروه آزمایش در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در افسردگی و کیفیت زندگی بیماران دیالیزی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: عوامل بیشماری از جمله انواع استرس های اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی در زمینه سازی و بروز اعتیاد نقش دارند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد انجام شده است.
روش پژوهش: در یک طرح آزمایشی، 30 نفر از افراد وابسته به موادی که در مرکز اجتماع درمان مدار اصفهان مقیم بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و شاهد (15 نفر) بررسی شدند، گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه شاهد درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش در آغاز، پایان و سه ماه پس از پایان درمان، پرسش نامه کیفیت زندگی (36SF یا -Item short form health survey36) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس و تحلیل کواریانس با اندازه های تکراری استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس بین دو گروه در مرحله پس آزمون در هفت بعد کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمانی (09/4 = F، 012/0 > P)، محدودیت نقش جسمی (560/3 = F، 021/0 > P)، درد بدنی (779/4 = F، 006/0 > P)، سلامت عمومی (987/3 = F، 014/0 > P)، سرزندگی (369/9 = F، 0001/0 > P)، عملکرد اجتماعی (09/4 = F، 012/0 > P) و سلامت روان (420/5 = F، 004/0 > P) تفاوت معنی داری را نشان داد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس با اندازه های تکراری در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری را در دو بعد درد بدنی (047/7 = F، 013/0 > P) و سلامت عمومی (055/7 = F، 013/0 > P) نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد مؤثر است.
الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد: نقش میانجی ادراک خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. کلیه افراد مبتلا به وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1393 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 140 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس های مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق درمان، انحراف شخصیتی و ارزیابی شناختی حوادث پرخطر پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان با ویژگی های شخصیتی افکار خصمانه، بدنام سازی دیگران، بی اعتمادی به خود، وابستگی و سلطه پذیری ارتباط منفی دارد؛ ولی بین ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان ارتباط مثبت مشاهده شد. همچنین 53 % از واریانس بازشناسی، 44 % از واریانس دوسوگرایی و 47 % از واریانس گام برداری به وسیله ویژگی های انحرافی شخصیت تبیین شد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر ویژگی های انحرافی شخصیت به سه مؤلفه انگیزش درمان را با میانجی گری ادراک خطر تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که ادارک خطر پایین یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط ویژگی های انحرافی شخصیت به انگیزش درمان می باشد.