فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
بررسی میزان و علل افسردگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه و ارائه راهکارهای تقلیل و رفع آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رابطة فاجعه سازی درد، اضطراب درد، روان رنجورخویی، حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله با ناتوانی عملکردی در بیماران روماتیسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای فاجعهسازی درد، اضطراب درد،
روانرنجورخویی، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله و در پیشبینی ناتوانی عملکردی در بیماران رماتیسمی شهر اهواز بود.
روش: بدین منظور یک گروه 151 نفری از بیماران مبتلا به روماتیسم با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای مقیاس فاجعهسازی درد، مقیاس علائم اضطراب درد، خرده مقیاس روانرنجورخویی پرسشنامه شخصیتی آیزنک، خرده مقیاس حمایت اجتماعی مقیاس سنجش تأثیر آرتریت، پرسشنامه راهبردهای مقابله، مقیاس سنجش تأثیر آرتریت را تکمیل کردند.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای پژوهش قادر به تبیین 39% واریانس ناتوانی عملکرد بودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب فاجعهسازی درد، روان رنجورخویی، حمایت اجتماعی و یکی از راهبردهای مقابلهای در معادله باقی ماندند. این متغیرها جمعاً 38% از واریانس ناتوانی عملکردی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش از نقش عوامل روانشناختی در پیشبینی وضعیت عملکردی در بیماران روماتیسمی حمایت میکند.
کارآمدی آموزش معنویت با رویکرد اسلامی در کاهش اضطراب وجودی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کارآمدی آموزش معنویت اسلامی در کاهش اضطراب وجودی انجام گرفته است. طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری، شامل همه دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر کرمانشاه، در سال تحصیلی 93-1392بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، یک دبیرستان انتخاب و از جمعیت 120 نفری دانش آموزان مذکور، تعداد 30 نفر، که نمره اضطراب وجودی زیرخط برش را در مقیاس اضطراب وجودی گود کسب کرده بودند، انتخاب شده و به 2 گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای گروه آزمایش، 5 جلسه90 دقیقه ای آموزش معنویت با رویکرد اسلامی برگزار گردید. پس از اجرای جلسات آموزشی، آزمون اضطراب وجودی گود بر هر 2 گروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ اضطراب وجودی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ یعنی آموزش معنویت اسلامی در کاهش اضطراب وجودی تأثیر کارآمدی داشته است.
مروری بر عامل های خطر خانوادگی در فرزندانِ والدین معتاد
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مرور عامل های خطر خانوادگی ابتلا به اعتیاد در فرزندان والدین مصرف کننده مواد و الکل است. عامل های ژنتیک، خطر ابتلای به اعتیاد در فرزندان والدین مصرف کننده را افزایش می دهد. همچنین عامل های اختصاصی در چنین خانواده هایی نیز وجود دارد مانند دسترسی به مواد، نگرش مثبت به مواد، الگوگیری از والدین. سایر عامل های خطر غیراختصاصی خانوادگی نیز این کودکان و نوجوانان را در خطر بالای اعتیاد قرار می دهد مانند: خانواده آشفته، طلاق، اختلافات والدین، استرس های بالا، نظارت ناکافی بر رفتار فرزندان، خشونت و آزار و بدرفتاری روانی، ابتلای به بیماری های مختلف روانی. این در حالی است که مداخلات پیشگیرانه متعدد مبتنی برخانواده وجود دارند که اثربخشی آنها تأیید و به اثبات رسیده است. در پایان مقاله به ضرورت ارائه مداخلات مبتنی برخانواده پرداخته شده است و تعدادی از مداخلات مؤثر به طور کوتاه معرفی شدند.
اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد یکپارچه گرا (IT) بر کاهش علایم روان شناختی معتادین بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد یک معضل مهم در حوزه های گوناگون به ویژه سلامت و جامعه به شمار آمده؛ و دارای عوارض متعدد و گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی، اخلاقی و حقوقی است. از این رو، آگاهی افراد از روش های درمانی مؤثر، می تواند در بهبود و مهار آن، سودمند و تأثیرگذار باشد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر گروه درمانی مبتنی بر رویکرد یکپارچه گرا بر کاهش علایم روان شناختی در معتادین بزهکار بوده است.
مواد و روشها: در یک کارآزمایی بالینی 30 مددجو به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. پیش از مداخله درمانی هر دو گروه با فهرست تجدید نظر شده علائم روانی (SCL-90-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در دوازده جلسه ی گروه درمانی IT شرکت نمودند، سپس هر دو گروه مورد پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که گروه درمانی به طور معنی داری )05/0(p< در کاهش حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، خشونت و ترس مرضی، مؤثر بوده؛ ولی گروه درمانی بر کاهش پارانوئیا، روان پریشی و وسواس فکری- عملی تأثیر معنی داری نگذاشته است.
نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد یکپارچه گرا می تواند در بهبود برخی از شاخص های مربوط به سلامت روانی معتادین مفید باشد و به عنوان یک روش درمانی مقرون به صرفه و مؤثر در درمان اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
فراوانی اختلال وسواسی-جبری در دوره های قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اختلال وسواسی-جبرییکی از ناتوانکنندهترین اختلالات اضطرابی است. با توجه به افزایش سطح اضطراب درچرخهی باروری زنان، این مطالعه با هدف بررسی فراوانیاختلال وسواسی-جبریدر دورههای قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان در زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 انجام شد.
روشکار: این مطالعهی توصیفی-مقایسهای بر روی 900 زنمراجعهکننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 (500 نفرقبل از ازدواج، 200 نفر باردار و200نفر در دورهی پس از زایمان) واجد شرایط پژوهش، بر اساس نمونهگیری چندمرحلهای انجام شد. دادهها با پرسشنامههایاختلال وسواسی-جبری مادزلی وییل-براون و افسردگی ادینبورگ گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، توسط نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها:فراوانی اختلال وسواسی-جبری در زنان در دورههای قبل از ازدواج 4 درصد، بارداری 18.5 درصد و پس از زایمان 24 درصد بود و سه گروه با هم اختلافمعنیداری داشتند(000/0=P). در سه گروه، میانگین نمرهی استاندارد شده (صفر تا 100) اختلال وسواسی-جبری در 4 حیطه شامل شک و تردید، بازبینی، کندیو شست و شو به ترتیب 1.0، 61.70، 44.3 و 40.9 بود. میانگین نمرهی شدت اختلال در گروه قبل از ازدواج 7.1±15.9، بارداری 4.5±20.6 و پس از زایمان 5.1±20.9 به دست آمد و تفاوت، معنیدار بود(0.007=P).
نتیجهگیری: زنان در دوران بارداری و پس از زایمان در معرض خطر ابتلا به اختلال وسواسی-جبریهستند که این امر توجه مسئولین بهداشتی کشور به سلامت روان مادران در دوران بارداری و پس از زایمان را میطلبد.
تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر علائم افسردگی و توانمندی های منش در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افسردگی و توانمندی های منش افراد مبتلا به بیماری سرطان بود. در قالب یک طرح نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون و پس آزمون، 58 آزمودنی از میان کلیه بیماران مبتلا به بیماری سرطان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از جمعیت نمونه به طور تصادفی ۱۵ نفر در گروه آموزشی مثبت نگر و ۱۵ نفر در گروه کنترل(لیست انتظار) قرار گرفتند. مداخله این پژوهش (درمان مثبت نگر) شامل ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای بود که به شکل گروهی و هفتگی برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس شادکامی- افسردگی آکسفورد ( OHDQ ) و همچنین مقیاس توانمندی ها و فضایل منش لینلی و همکاران ( VIA-IS ) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مثبت نگر در کاهش افسردگی، افزایش توانمندی ها و فضائل منش، افزایش سطح زندگی معنادار، زندگی لذت بخش و متعهدانه افراد مبتلا به سرطان مؤثر بوده است.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی در میان زنان متأهل نگاشته شده است. روش پژوهش مورد استفاده، پیمایش بود و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز به تعداد 378460 نفر بود که از بین آن ها، 384 نفر به عنوان نمونه نهایی بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و به منظور برآورد اعتبار آن، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار Spss18 ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی در تمامی ابعاد چهارگانه(حمایت خانواده پدری، حمایت خانواده پدر شوهری زن، حمایت دوستان و اعتماد بین زوجین)، با متغیر افسردگی، رابطه معنادار و معکوسی داشته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که، 24% تغییرات مرتبط به متغیر «افسردگی»توسط متغیرهای مستقل مورد استفاده تبیین شده است.
رورشاخ و نارسایی پردازش خبر در بیماران افسرده
حوزه های تخصصی:
"
در این پژوهش قابلیت شاخصهای شناختی رورشاخ در متمایز کردن مشکلات پردازش خبر در بیماران افسرده مورد بررسی قرار گرفت. 30 آزمودنی افسرده و 30 آزمودنی غیرافسرده با سنین و تحصیلات مشابه از طریق مصاحبة بالینی براساس ضوابط DSM-IV و پرسشنامة افسردگی بک انتخاب شدند. برای ارزشیابی نارساکنشی بازخوردها از مقیاس نارساکنشی بازخوردها (DAS) استفاده شد و ارزشیابی شاخص ادراکی ـ تفکری و شاخصهای تفصیلی مربوط به پردازش خبر از طریق اجرای آزمون رورشاخ و نمرهگذاری اکسنر صورت گرفت. نتایج نشان دادند که شاخص ادراکی ـ تفکری برای تمایز مشکلات بیماران افسرده در پردازش خبر کفایت لازم را ندارد اما ترکیبی از برخی متغیرهای آن و شاخصهای شناختی رورشاخ برای چنین هدفی قابل استفاده است. بدین ترتیب شاخص جدیدی با نام «شاخص نارسایی پردازش خبر» (IPDI) به دست آمد."
پیش بینی بدکارکردی جنسی بر اساس باورهای جنسی در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی بدکارکردی جنسی بر اساس مؤلفه های باورهای جنسی شامل محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری در دانشجویان زن متأهل بود. مواد و روش ها:روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان زن متأهل دانشگاه های اهواز در سال 1394 بود که 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شاخص عملکرد جنسی زنان Rosen (Female sexual function index) و پرسش نامه باورهای ناکارامد جنسی Nober (Sexual dysfunctional beliefs) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS به روش تحلیل ممیز گام به گام مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها:تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری قادر به پیش بینی عضویت گروهی افراد با و بدون بدکارکردی جنسی با 5/78 درصد صحت در دانشجویان زن متأهل بود. همچنین، کارامدترین متغیر در پیش بینی عضویت گروهی افراد لذت جنسی به عنوان یک گناه با سطح معنی داری 001/0 بود. نتیجه گیری:باورها به عنوان نگرش های شخصی افراد، نقش تعیین کننده ای در بدکارکردی جنسی افراد دارد. لازم است تا در مشاوره و درمان افرادی که بدکارکردی جنسی دارند، به باورها به عنوان عامل مهم برای کاهش بدکارکردی جنسی توجه کرد.
نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی و اضطراب تأثیر زیادی بر میزان عملکرد، کیفیت زندگی، مدت بستری و نتیجه درمانی بیماران مبتلا به سرطان دارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 250 بیمار مبتلا به سرطان بستری در بخش آنکولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس طرحواره های هیجانی Leahy ( Leahy Emotional Schema Scale یا LESS)، مقیاس اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) و نسخه دوم مقیاس افسردگی Beck ( Beck Depression Inventory یا BDI-II) جمع آوری گردید و با استفاده از روش آماری همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رابطه معنی داری بین تمام زیرمقیاس های طرحواره های هیجانی با افسردگی و اضطراب مشاهده شد (05/0 > P). از بین طرحواره های هیجانی، راهبردهای غیر قابل کنترل بودن، ارزش های والا، گناه، خودآگاهی و تلاش منطقی، توانایی پیش بینی افسردگی بیماران مبتلا به سرطان را داشت که در مجموع، 38 درصد از واریانس و تغییرپذیری افسردگی توسط این متغیرها تبیین گردید. همچنین، راهبردهای غیر قابل کنترل بودن، سرزنش، تلاش منطقی و گناه در پیش بینی اضطراب بیماران مبتلا به سرطان نقش داشت و 24 درصد از واریانس و تغییرپذیری اضطراب توسط این متغیرها تبیین شد.
نتيجه گيري: طرحواره های هیجانی نقش مهمی در پیش بینی میزان افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به سرطان دارد. بنابراین، طراحی مداخلات روان شناختی در این زمینه توأم با شناسایی و تعدیل طرحواره های هیجانی منفی، می تواند منجر به کاهش افسردگی و اضطراب در این بیماران گردد.
مقایسه ابعاد سه گانه شخصیتی معتادان مرد خودمعرف و افراد بهنجار
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه نیمرخ شخصیتی افراد معتاد و بهنجار انجام گرفت. روش: روش این پژوهش از نوع علّی-مقایسه ای بود که در آن نمونه ای شامل 30 نفر از معتادان خود معرف به روش در دسترس برگزیده شده و با 30 نفر از افراد بهنجار (غیر معتاد) از نظر جنس، سن، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات همتا شدند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که افراد معتاد تنها در بعد روان رنجورخویی نمرات بالاتری نسبت به گروه بهنجار اخذ کرده اند ولی در سایر ابعاد شخصیتی بین دو گروه تفاوت معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: این یافته ها میتوانند تلویحات کاربردی در کلینیکها داشته باشند.
نقش پیش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در ماندگاری درمان اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در پیش بینی کنندگی ماندگاری در درمان طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه، پژوهشی از نوع توصیفی همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد مطالعه 100 نفر از معتادان خود معرف مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان در سال 92-91 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه جهت گیری مع نوی معتادان جورج و پرسش نامه بار روانی معتادان زاریت و همکاران استفاده شد که توسط بیماران و مراقبان آن ها تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 18 SPSS و بکارگیری روش های آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون رگرس یون چندگانه و همبستگی پیرسون)، مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های معتادان با ماندگاری در درمان معتادان رابطه معنی داری وجود داشت (001/0 p<). به این ترتیب بار روانی خانواده های معتادان، پیش بینی کننده منفی و معنی دار ماندگاری در درمان می باشد و قادر است 10 درصد (10/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین کند. هم چنین یافته ها نشان داد جهت گیری مع نوی معتادان، پیش بینی کننده مثبت و معنی دار ماندگاری در درمان بوده و قادر است 20 درصد (20/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین نماید.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها از جمله عوامل تأثیرگذار و پیش بینی کننده ماندگاری درمان محسوب می شوند، لذا پیشنهاد می شود در فرایند درمان معتادان و به خصوص به همراه خانواده درمانی، پیشینه مذهبی فرد با تأکید بر بعد معنوی به عنوان مرکز ثقل همه ابعاد انسانی مورد توجه قرار گیرد.