فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
کارآزمایی بالینی جهت بررسی تاثیر اولانزاپین در درمان نگهدارنده وابستگی به مواد افیونی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تحقیق حاضر محققان به بررسی تاثیر الانزاپین برکاهش عود سوء مصرف در افرادی که مبتلا به بیماری دیگری جز وابستگی به مواد افیونی نیستند می پردازند.
روش: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی (RCT) طراحی گردید. جامعه مورد مطالعه مردان وابسته به مواد افیونی (بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR) مراجعه کننده به درمانگاه اعتیاد مرکز ملی مطالعات اعتیاد بودند. بیماران در طی 7 تا 10 روز با استفاده از کلونیدین، کلونازپام، دیسیکلومین و NSAIDs به صورت سرپایی سم زدایی شدند. در مرحله دوم، از بین بیماران مرد مراجعه کننده، افراد واجد شرایط ورود به طرح انتخاب شدند. فرم های اطلاعاتی جمعیت شناختی، رضایت نامه شرکت در طرح و پرسشنامه شدت اعتیاد (ASI) و تست های افسردگی بک و خودسنجی زونگ تکمیل گردید.40 نفر از افراد حائز شرایط در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). تخصیص تصادفی نمونه ها به دو گروه درمان فعال (با پانزده میلی گرم الانزاپین) و دارونما به روش بلوک بندی انجام شد. مطالعه 8 هفته ادامه یافت.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بیماران هر دو گروه مورد بررسی در طول زمان، کاهش تمامی شاخص های ASI را نشان دادند ولی بین دو گروه مورد مطالعه از نظر میزان این کاهش در طول زمان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مقایسه میزان بروز افسردگی و اضطراب بر حسب معیارهای بک و زونگ در حالت پایه و مراحل پیگیری بعد از مداخله در هر دو گروه با در نظر گرفتن فاکتور زمان تفاوت آماری معنی داری وجود داشت، ولی بین دو گروه در طول زمان پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت. از نظر تعداد دفعات و زمان میل به مصرف مواد در هر دو گروه مورد مطالعه در حالت پایه و مراحل پیگیری برحسب فاکتورهای زمان تفاوت معنی داری یافت شد. ولی بین دو گروه در طول زمان پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت. با گذشت زمان احتمال بقاء در درمان کاهش یافته و از نظر آماری تفاوت معناداری بین دو روش وجود داشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه کارآیی الانزاپین در درمان نگهدارنده مواد افیونی را تایید نمی نماید.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، سیاهه فرونشانی افکار و پرسشنامه خصیصه گناه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای ابتدا 518 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. از این میان، افرادی که در هر سه مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه، نمره بالاتر از یک انحراف معیار داشتند . 30 نفر به روش تصادفی ساده به دو گروه 15 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری، نشان می دهد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر سه متغیر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه نسبت به گروه کنترل کاهش معنا داری را نشان دادند (001/0 P< ) نتایج نشان می دهد که گروه درمانی شناختی- رفتاری نقش مؤثری در کاهش علایم درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه در جمعیت دختران دانشجو دارد.
مقایسه اضطراب دانش آموزان دختر و پسر
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۹۳
حوزه های تخصصی:
نگرانی و رابطه آن با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه نگرانی با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری و نقش آن در بازداری فعال شدن شاخص های پردازش هیجانی در بیماران وارسی کننده بود. شصت آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری (30 شستشو کننده، 30 وارسی کننده) و 60 نفر به عنوان گروه کنترل (30 بیمار مضطرب، 30 فرد بهنجار) برای این هدف انتخاب شدند. گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناسی با گروه وارسی کننده همتا شدند و از نظر نوع افکار و اعمال وسواسی – اجباری با استفاده از مقیاس وسواسی – اجباری مادزلی و نیز مصاحبه بالینی مورد بررسی قرار گرفتند. نگرانی آزمودنیها از طریق پرسش نامه نگرانی اهواز و شاخص های پردازش هیجانی بر حسب میزان ضربان قلب و میزان تشویش ذهنی تجربه شده اندازه گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیماران وارسی کننده از نظر میزان نگرانی با گروه شستشو کننده و بهنجار تفاوت معنی دار دارند، اما با گروه مضطرب تفاوتشان معنی دار نبود. همچنین بین گروه وارسی کننده با گروه شستشو کننده از نظر میزان ضربان قلب و تشویش ذهنی تفاوت معنی دار بود. در نتیجه می توان با توجه به سطوح نگرانی و شاخص های پردازش هیجانی بین نوع وارسی اختلال وسواسی – اجباری با نوع شستشوی آن تفاوت قایل شد.
رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری(همبستگی) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر بوشهر در سال تحصیلی 96- 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 240 نفر از دانش آموزان انتخاب و به پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، هوش اخلاقی و هیجان خواهی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد. در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی آمادگی به اعتیاد معنی دار به دست آمد؛ همچنین، هیجان خواهی در رابطه با خودتنظیمی، هوش اخلاقی و آمادگی به اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در برنامه های پیشگیری از اعتیاد نوجوانان ضروری است تا متغیرهای روان شناختی هیجان خواهی، خودتنظیمی و هوش اخلاقی در نظر گرفته شوند.
مقایسه تعامل کلامی مادران و کودکان دارای لکنت و بدون لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی تعامل کلامی بین مادر و کودک دارای لکنت و مقایسه آن با کودکان بدون لکنت است. روش: از بین مراجعه کنندگان دارای لکنت به کلینیک های گفتار درمانی شهرستان رباط کریم در دو ماه مهر و آبان 1384، 20 کودک به همراه مادرانشان به صورت تصادفی انتخاب شدند و نمونه های گروه مقایسه نیز از بین دانش آموزان ناحیه یک شهرستان رباط کریم که با گروه اول همتا شده بودند، انتخاب شدند. از 40 جفت مادر و کودک، 20 جفت شامل مادر طبیعی و کودک دارای لکنت زبان بودند که از میان کودکان 18 نفر پسر و 2 نفر دیگر دختر بودند که دارای میانگین سنی 8.9 (دامنه 7.2 – 12.4) بودند و 20 جفت دیگر شامل مادر و کودک بدون لکنت بودند که به لحاظ جنسی و سنی با گروه مقایسه، منطبق شده بودند و متوسط سنی کودکان آنها نیز 8.9 (7.0-12.1) سال بود. کودکانی که دارای مشکلات شنوایی، تولیدی، صوت، زبانی، روانی و عاطفی، جسمانی و یا روانی گفتار (در کودکان بدون لکنت) بودند، از مطالعه حذف شدند. از هر گروه یک نمونه گفتاری به مدت 15 دقیقه ضبط شد که 5 دقیقه اول شامل تعامل کلامی کودک با درمانگر و 10 دقیقه باقی شامل تعامل کلامی مادر و کودک در هنگام کامل کردن یک پازل تصویری بود که همه این تعاملات با دستگاه ضبط صوت ضبط و در نهایت پیاده شد. یافته ها: میانگین امتیازات در تمامی اجزای ارتباطی هم در گروه مادران کودکان دارای لکنت در مقایسه با گروه مادران کودکان بدون لکنت و هم در گروه کودکان دارای لکنت در مقایسه با همتایان عادی شان به جز در تعداد کل کلمات تفاوت معناداری با هم نداشتند؛ تنها تفاوت معنادار بین مادران کودکان دارای لکنت و بدون لکنت در تعداد کل کلمات به کار رفته بود (P=0.037)؛ بدین معنا که مادران دارای کودکان دارای لکنت از میزان کلمات بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی استفاده می کردند و از سویی دیگر بین میزان کلمات استفاده شده در کودکان دارای لکنت و گروه مقایسه نیز تفاوت معناداری وجود داشت (P=0.049). نتیجه گیری: نتایج نشانگر تفاوت هایی در تعامل کلامی و بالا بودن سرعت گفتاری مادران کودکان دارای لکنت و فرزندان دارای لکنت در مقایسه با گروه مقایسه است. یافته های این پژوهش بر تعامل های کلامی در درمان کودکان دارای لکنت تاکید می کند.
اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد و ملاحظات درمانی
حوزه های تخصصی:
همبودی اختلالات روان پزشکی و سوءمصرف مواد یک پدیده ی شناخته شده و بسیار پیچیده است. مشکلات و علائم روانی می توانند مرتبط با مصرف، غیر مرتبط با مصرف و یا ترکیبی از هر دو حالت باشند. به همین دلیل شناسایی و درمان اختلالات روان پزشکی همبود در بهبود پیامدهای درمانی اهمیت اساسی دارد. در این مطالعه اصول راهنمای تشخیص اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد و ملاحظات درمانی آن ها مرور شده است. واژه «اختلالات همبود» در اینجا به معنای اختلال یا اختلالات روان پزشکی است که همراه با اختلالات مصرف مواد در یک فرد وجود دارد. اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد می تواند «اولیه» باشند، یعنی مستقل از اعتیاد وجود داشته باشند یا «ثانویه» به مصرف مواد ایجادشده و یک اختلال «القاء شده توسط مواد» باشند. بیماران ممکن است هنگام پذیرش، اختلالات همبود قابل شناسایی داشته باشند یا ممکن است علائم در طول درمان پدیدار شوند. در صورت عدم شناسایی دقیق اختلالات روان پزشکی همبود و پرداختن متناسب به درمان آن ها، این اختلالات سیر بهبودی بیماران را تحت تاثیر قرار داده و عامل مهم تعیین کننده در درمان اعتیاد می باشند.
گزارش دو مورد سندرم شیوگرن - لارسون از یک خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"سندرم شیوگرن – لارسون یک اختلال اتوزومال مغلوب می باشد که مشخصه بیماری به صورت ایکتیوز شدید منتشر، عقب ماندگی ذهنی، دی پلژی یا تتراپلژی اسپاستیک و تشنج می باشد.
این اختلال از سندرم های نادر بوده و در اثر جهش در ژن ALDH3A2 اتفاق می افتد. این ژن بر روی کروموزوم 17 p11.2 قرار داشته و عمل آن کد نمودن آنزیم «فتی آلدیید دهیدروژناز» است. این آنزیم اکسیداسیون آلدییدهای با زنجیره متوسط و بلند از الکل چرب را کاتالیز می نماید.
یافته های تصویر برداری مغز در این بیماران گویای تاخیر میلینیزاسیون و نقص میلین است که با ام.آر.آی قابل مشاهده است. در بررسی های به عمل آمده توسط ام.آر.اس (ماگنتیک رزونانس اسپکتروسکوپی) در بافت سفید مغزی پیک غالبی از تجمع لیپید که همان فتی آلدییدها و فتی الکل ها می باشد قابل مشاهده است.
بیماران معرفی شده دو خواهر و برادر از والدین منسوب نزدیک است که تنها فرزندان خانواده می باشند. برادر 6 ساله و خواهر 3 ساله و هر دو مبتلا به تاخیر تکاملی، عقب ماندگی ذهنی، اسپاستیسیتی شدید اندام های فوقانی و تحتانی و تشنج مقاوم به درمان هستند. مساله قابل توجه وجود ایکتیوز شدید منتشر پوستی در هر دو بیمار می باشد. در بررسی های به عمل آمده از لحاظ تصویر برداری مغزی در ام.آر.آی تغییر سیگنال بافت سفید مغزی و در ام.آر.اس پیک قابل ملاحظه لیپید مشاهده گردید که تشخیص سندرم «شیوگرن – لارسون» را تایید نمود.
"
شب ادراری کودکان
مقایسه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)، اختلال رفتاری ناتوان کننده ای است که مشکلاتِ سازگاری بسیار ی برای خود بیماران و خانواده ی آنها ایجاد می کند. هدف این پژوهش، مقایسه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به OCD و عادی ب ود. روش: روش پژوهش علّی_مقایسه ای بود. جامعه ی آماری را کلیه ی بیماران مبتلا به OCD تشکیل دادند که در نیمه ی اول سال 1392 به بیمارستان روانپزشکی رازی تبریز مراجعه کرده بودند. تعداد 25 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 25 نفر نیز از بین افراد عادی به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها نیز از MANOVA استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه بیماران OCD و افراد عادی، از نظر عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که میانگین نمرات بیماران OCD در عدم تحمل بلاتکلیفی بالاتر از افراد عادی بود. همچنین در متغیرهای تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی بین بیماران OCD و افرادبهنجار تف اوت معناداری مشاهده شد؛ بدین صورت که میانگین نمرات بیماران OCD در تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی پایین تر از افراد عادی بود. نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که تحمل بلاتکلیفی، تنظیم کارآمد هیجان و رضامندی زناشویی بیماران وسواسی در مقایسه با گروه عادی دارای نارسایی بوده و در نتیجه نیازمند توجه ویژه در درمان این اختلال می باشند.
درمان شناختی رفتار افسردگی
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر برنامه ی آموزش روان گروهی بر میزان استرس و اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان در سال 92
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا مطالعه ای باهدف تأثیر برنامه آموزش روان گروهی بر استرس و اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام دهد . این پژوهش مطالعه ای از نوع مداخله ای دو گروهی و سه مرحله ای بوده که پژوهشگردر سال 1392 به منظور دستیابی به اهداف پژوهش به مدیریت درمانگاه داخلی اعصاب (مرکز درمانگاه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بیمارستان الزهرا (س)) درشهر اصفهان مراجعه و نمونه ها به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. نتایج آزمون آماری t مستقل نشان داد که در میانگین نمره استرس و اضطراب خانواده ها بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله، کاهش معنادار در گروه آزمون، نسبت به گروه کنترل وجود دارد. نتایج آزمون آنالیز واریانس با مشاهدات تکراری نیز کاهش معنادار در میانگین نمره استرس و اضطراب را در گروه آزمون را نشان داد ( P<0.001 ) . با توجه به یافته ها، مؤثر بودن برنامه آموزش روان گروهی در پیشگیری از افزایش استرس واضطراب و بهبود آن در خانواده های دارای فرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مشاهده می گردد .
مقایسه نارسایی هیجانی وکنترل عواطف در سوء مصرف کنندگان مواد و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نارسایی هیجانی و کنترل عواطف در سوء مصرف کنندگان مواد و افراد سالم بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را تمامی مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد شهرستان نورآباد (دلفان) تشکیل می-دادند. آزمودنی های پژوهش شامل50 نفر از معتادین تحت درمان و 50 نفر از افراد سالم بودند که به روش همتا سازی (بر اساس سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و تعداد فرزندان) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین مراکز درمانی انتخاب شدند. در این تحقیق از مقیاس نارسایی هیجانی و کنترل عواطف استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از افراد معتاد و غیر معتاد در نارسایی هیجانی و کنترل عواطف تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، دشواری در شناسایی احساسات، افسردگی، اضطراب و خشم مهم ترین پیش بینی کننده های شدت اعتیاد بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که دشواری در بیان هیجانات و ناتوانی در کنترل عواطف منفی (خشم، افسردگی و اضطراب) از جمله عوامل خطر پذیر برای سوء مصرف مواد هستند.
بررسی ویژگیهای جمعیت شناختی بیماران وابسته به مواد افیونی موفق در ترک مراجعه کننده به واحد سرپایی دا
حوزه های تخصصی:
رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی (متوسطه اول) شهر اردبیل بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش، 75 دانش آموز به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی متغیرهای پژوهش از مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، مقیاس انگیزه پیشرفت (AMQ) هرمنس و مقیاس اضطراب امتحان اهواز استفاده شد. معدل کل دانش آموزان در ترم قبلی نیز به عنوان شاخص برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. تحلیل چند متغیری رگرسیون نشان داد، متغیرهای انگیزش تحصیلی (001/0> P)، خودکارآمدی (001/0> P) و اضطراب آزمون (05/0> P) به ترتیب پیش بین های معناداری برای عملکرد تحصیلی هستند. همچنین بین خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و اضطراب آزمون ضریب همبستگی معناداری به دست آمد. به نظر محققان شایسته است معلمان و مربیان با فراهم آوردن شرایط مناسب برای افزایش انگیزش تحصیلی، رشد خودکارآمدی و تنظیم اضطراب آزمون به دانش آموزان فرصت بیشتری برای یادگیری فراهم آورند. همچنین توانمندسازی مشاورین مدارس در جهت تشخیص و ارائه خدمات روان شناختی از اهمیت اساسی برخوردار است. بنابراین نتایج حاصل می تواند تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای دانش آموزان داشته باشد.