فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر بازی های گروهی و محلی بر افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 16 تا 19ساله بود.
ارائه الگوی رشد پس از سانحه در بیماران سرطانی :یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
رشد پس از سانحه به تغییرات مثبت در زندگی که از حوادث ترومایی به وجود آمده است، اشاره دارد. این پژوهش با هدف ارائه الگویی از عوامل موثر در رشد پس از حادثه در بیماران سرطانی انجام گرفت. این پژوهش با شیوه کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند آزمودنیها برگزیده وتا جایی که در جریان مصاحبه اطلاعات جدیدی به دست می آمد، ادامه پیدا کرد. سرانجام 15 بیمار سرطانی انتخاب شدند وازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استراوس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایح نشان داد که خودشکوفایی مقوله مرکزی الگوی رشد پس از حادثه بود. شرایط علی برای رشد پس از حادثه روبروشدن با رنج ابتلا به سرطان به دست آمد. برای شرایط مداخله ای عوامل مربوط به خود، اطرافیان نزدیک، جامعه و پرسنل درمانی استخراج گردید. کنش ها وتعاملات مستخرج شده، شامل کنش ها وتعاملات فرد واطرافیان نزدیک بود ومعنویت به عنوان بستر وشرایط زمینه ای رشد در پژوهش حاضر به دست آمد. وسرانجام پیامد های نهایی مستخرج از پژوهش عبارت از رشدپس از سانحه بود. رشدپس از سانحه به معنای یک فرایند دارای پیامد مثبت است که در بستر معنویت ودر کنارخانواده به وقوع می پیوندد عوامل موثر دراین رشد شامل خود فرد، اطرافیان نزدیک، پرسنل درمانی وجامعه است واین رشد نیازمند مولفه ها وراهبردهای خاص می باشد.
نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع علایم افسردگی به طور روزافزونی در حال افزایش است و اثرات مخرب آن بر روی فرد و جامعه بسیار گسترده می باشد. شناسايي عوامل خطر و محافظت کننده و درک فرایند ابتلا به علایم افسردگی به منظور پیشگیری به موقع و تلاش های مداخله ای اولیه، ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی بود.
مواد و روش ها: جامعه آماري این مطالعه، دانشجويان مقطع كارشناسي بودند كه 357 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسش نامه بررسی تجارب زندگی (Life Experiences Survey یا LES)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ) و پرسش نامه افسردگي Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) استفاده گردید. فرضیه پژوهش از طریق روش تحليل رگرسيون مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: راهبردهاي انطباقي تنظيم شناختي هيجان، رابطه بين رويدادهاي استرس زا و علایم افسردگي را تعديل نمود.
نتيجه گيري: افرادی که به دنبال تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان بیشتری از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، علایم افسردگی کمتری را تجربه می نمایند و بر عکس افرادی که پس از تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان کمتری از این راهبردها استفاده می کنند، تجربه علایم افسردگی بیشتری دارند. بر این اساس، مداخلات و برنامه های پیشگیرانه در زمینه علایم افسردگی، باید اهتمام ویژه ای به آموزش و ترویج راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان داشته باشند.
مدیریت افسردگی از دیدگاه طب تلفیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی، از جمله شایع ترین مشکلات روان پزشکی محسوب می شود که در صورت عدم درمان، نتایج زیانباری را در عملکرد فرد به وجود می آورد. درمان رایج این اختلال شامل مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین (Serotonergic Substance Reuptake Inhibitors یا SSRIs)، ضد افسردگي های سه حلقه ای (Tricyclic Antidepressants یا TCAs)، چهار حلقه ای و مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (Monoamin Oxidase Inhibitors یا MAOIs) می باشد. در بعضی منابع، درمان های گیاهی نیز برای درمان این اختلال توصیه شده است.
مواد و روش ها: مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی درمان های رایج و گیاهی درمان اختلال افسردگی انجام شد. مطالب مربوط به موضوع افسردگی از منابع مختلف پزشکی ایرانی جمع آوری و سپس با مشورت با استادان صاحب نظر، جمع بندی و تدوین گردید. روش های درمانی استاندارد مطرح در کتاب ها و مقالات پزشکی رایج نیز مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت، درمان های افسردگی از هر دو دیدگاه جمع بندی و ارایه شد.
یافته ها: در مطالعات مختلف، داروهای گیاهی اثرات قابل توجهی در درمان افسردگی نشان داده اند و می توانند انتخاب مناسبی برای درمان این اختلال در همراهی با داروهای رایج باشند.
نتيجه گيري: از میان درمان های مؤثر جهت درمان افسردگی بر حسب شدت آن، شغل، مدت افسردگی، عود افسردگی و سایر بیماری های همراه، پزشک معالج اقدام به استفاده از مناسب ترین و ارزان ترین روش موجود خواهد کرد. در این راستا، انجام مطالعات وسیع تر ضروری به نظر می رسد تا جنبه های بیشتری از اثربخشی و بی عارضه بودن درمان های مکمل را آشکار نماید.
بررسی اثربخشی آموزش ذهن شفقت ورز بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در معتادین مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
187-208
حوزه های تخصصی:
هدف: آموزش ذهن شفقت ورز مطابق با ساختار درمان های شناختی رفتاری طراحی شد و سیر تاریخی این مدل درمانی در عدم بهبود هیجان های منفی در درمان شناختی رفتاری ریشه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن شفقت ورز بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در معتادین مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. تعداد30 مرد مصرف کننده مواد (میانگین سنی=5/32 سال) به شیوه نمونه گیری در دسترس از دو مرکز ترک اعتیاد انتخاب شدند و پس از تشخیص با مصاحبه ی بالینی ساختاریافته برای اختلال های محور I در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش در دوازده جلسه گروه درمانی مبتنی بر آموزش ذهن شفقت ورز گیلبرت شرکت کردند. شرکت کنندگان به وسیله ی پرسش نامه طرحواره اولیه یانگ (فرم کوتاه) در سه مرحله پیش از شروع مداخله، جلسه پایانی و یک ماه بعد (جلسه پیگیری) ارزیابی شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که نمرات در طرحواره ها به جز طرحواره های رهاشدگی/بی ثباتی، بی اعتمادی/بدرفتاری، گرفتاری، استحقاق/بزرگ منشی، معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی، در گروه آزمایش کاهش یافت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت آموزش ذهن شفقت ورز، درمان موثری در تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در معتادین مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون است.
اثر تقویت بازنمایی های حافظه بر حرمت خود در افراد دارای اضطراب امتحان: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرمت خود پایین یکی از مؤلفه های کلیدی و زیربنایی در آسیب شناسی روانی، ازجمله اضطراب امتحان است. به نظر می رسد که میزان فعالیت بازنمایی های مثبت فرد از خودش در حافظه، نقش مهمی در ادراک فرد از خودش ایفا می کند. هدف از مقاله حاضر، تعیین اثر تقویت بازنمایی های حافظه بر حرمت خود در افراد دارای اضطراب امتحان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون بود. بر اساس رویکرد رقابت بازیابی، یک بسته آموزشی جهت ارتقاء حرمت خود طراحی شد و پس از تأیید اعتبار محتوای آن توسط 5 متخصص روانشناس، این بسته در قالب مداخله گروهی 10 جلسه ای (هر هفته یک جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا شد. شرکت کنندگان در پژوهش 10 دانش آموز مقطع دبیرستان با تشخیص اضطراب امتحان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و قبل و پس از مداخله و همچنین در پیگیری یک ماهه، پرسشنامه های اضطراب امتحان اسپیلبرگر و حرمت خود روزنبرگ را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش تحلیل روند یک راهه (تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که اجرای این مداخله توانسته منجر به بهبود حرمت خود و کاهش معنادار اضطراب امتحان در افراد نمونه گردد (01/0 ˂ p) و این روند تا پیگیری یک ماهه نیز ادامه یافت. بطور کلی به نظر می رسد که انجام مداخله بر روی مؤلفه های زیربنایی آسیب شناسی روانی، از جمله حرمت خود پایین، می تواند اثرات مفید و همچنین پیشگیرانه ای در این زمینه داشته باشد و حتی بدون چالش عمدی با افکار، ممکن است بتوان تغییراتی در خودپنداره افراد ایجاد کرد.
رابطه علّی هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد: نقش میانجی هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
257-272
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، نمونه ای 300 نفری از آن ها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه سبک های هویت بروزنسکی (1989)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم (1979)، پرسش نامه هیجان خواهی آرنت (1994) و مقیاس آمادگی به اعتیاد وید و بوچر (1992) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی، برازنده داده هاست. همچنین، در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها، از لحاظ آماری معنادار بودند. به علاوه مسیرهای مستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی، و هیجان خواهی به آمادگی به اعتیاد و هیجان خواهی به لحاظ آماری معنادار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجان خواهی نیز معنادار بود. نتیجه گیری: یافته ها دارای تلویحات کاربردی است.
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر بهبود حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود نارسایی های عملکرد حافظه در اختلال استرس پس از سانحه و ارتباط این نارسایی ها با شدت علائم اختلال، لزوم به کارگیری راهکارهای نوین بهبود حافظه را در این بیماران می طلبد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی در حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. برای این هدف، 4 نوجوان (2 دختر و2 پسر) با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از 2 ابزار تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه تأثیر حوادث) انتخاب گردیدند. سپس نمونه موردنظر به صورت انفرادی به مدت 20 جلسه تحت برنامه آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفت. همه آزمودنی ها در سه مرحله (پیش از آموزش، پس از آموزش و 2 ماه پیگیری) با استفاده از پاره تست فراخنای ارقام مستقیم و معکوس آزمون هوش وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به افزایش توانایی حافظه افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه از مرحله پیش از آموزش تا پیگیری شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان ادعا نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی می تواند گزینه مناسبی برای بهبود حافظه نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه باشد.
تأثیر بیوفیدبک تنفسی دیداری غیر تصویری خانگی محقق ساخته بر علائم اضطراب و اضطراب انتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته بر کاهش علائم اضطراب و اضطراب انتظار و مؤلفه های آن انجام گرفته است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری افراد ۴۵-۱۹ سال مبتلا به اضطراب فراگیر شهر تهران بود. نمونه شامل ۱۹ نفر دارای اضطراب فراگیر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و گواه (۹ نفر) قرار گرفتند. در مرحله غربالگری از مصاحبه تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر بر اساسIV DSM- و از پرسشنامه های اضطراب بک(BAI) و اضطراب انتظار برای بررسی متغیرهای پژوهش استفاده شد. درمان بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته طی ۱۰ جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با آزمون های کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد، دستگاه بیوفیدبک محقق ساخته علائم اضطراب را کاهش داده است (۰۱/۰>p ) ولی در رابطه با اضطراب انتظار هیچ گونه تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه دیده نشد. بر اساس یافته های تحقیق، در راستای گسترش روزبه روز دانش و تحقیقات در رابطه با کارایی انواع بیوفیدبک در اثربخشی روی طیف های مختلف اختلالات و همچنین در بهینه سازی توانمندی ها، پیشنهاد می شود تا این استفاده خانگی از دستگاه در اهداف و کاربردهای مختلف طراحی و در دسترس افراد قرار گیرد تا استفاده و اثربخشی دیرپا و بسنده ای از این فن آوری صورت گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، کم رویی جنسی و جرأت ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :عملکرد جنسی مناسب و سالم، یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد حس لذت مشترک در بین زوجین می شود. با توجه به اهمیت فرایندهای روان شناختی جنسی زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر عملکرد جنسی و فرایندهای روان شناختی جنسی زنان 20 تا 50 سال متأهل مبتلا به اختلالات جنسی شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:روش این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه شاهد و پیگیری یک ماهه بود. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان متأهل 20 تا 50 سال بود که در بهار 1394 به کلینیک ها و مطب های روان پزشکی زنان و زایمان واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده و با توجه به نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 thedition یا DSM-V)، تشخیص اختلالات جنسی دریافت بودند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزار جمع آوری شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، عملکرد جنسی زنان Rosen، کم رویی جنسی van lankveld و جرأت ورزی جنسی Hurlbert بود. مداخله پژوهش شامل 10 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای درمان ACT برای گروه آزمایش بود و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها:روش ACT بر بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مؤثر بود (05/0 > P). نتیجه گیری:می توان برای بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی، از روش ACT سود جست.
تأثیرآموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:دیابت نوع یک بیماری خانواده نام گرفته است، چراکه ابتلای فرزند به دیابت سیستم خانواده را با فشارها و تنش های فراوانی مواجه می کند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مقابله با تنیدگی بر نشانه های بالینی مادران دارای نوجوان مبتلابه دیابت نوع یک بوده است.
اثربخشی روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روان درمانی تکمیلی یکی از درمان های مشتق شده از درمان شناختی-رفتاری است که از طریق کاهش آشفتگی های روانی و ایجاد روحیه مبارزه جویی، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را افزایش می دهد. در این مطالعه هدف این بود که تأثیر روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مورد بررسی قرار گیرد.روش: جامعه مورد مطالعه، بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی در سال 1394 بودند. در این پژوهش 5 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر آزمودنی پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستان را تکمیل کرد.یافته ها: نتایج نشان داد روان درمانی تکمیلی موجب کاهش معنادار اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی شد. نتیجه گیری: روان درمانی تکمیلی می تواند به کاهش آشفتگی های روانی بیماران کمک کند.
پیش بینی گرایش به مواد مخدر بر اساس تنهایی روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران معتاد اقدام به ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مواد مخدر بر اساس تنهایی روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران معتاد اقدام به ترک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. حجم نمونه شامل 120 نفر از بیماران معتاد اقدام به ترک بودند که بر اساس فرمول کوکران تعیین، و با روش نمونه گیری ملاک مدار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسش نامه های گرایش به مواد مخدر فرچاد (1385)، تنهایی روان شناختی راسل، پیلوا و کورتونا (1980)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تنهایی روان شناختی و نشخوار فکری با گرایش به مواد مخدر رابطه مثبت دارد، اما تنظیم شناختی هیجان با گرایش به مواد مخدر رابطه منفی داشت، در صورتی که بین سرزنش خود و گرایش به مواد مخدر رابطه وجود نداشت. قوی ترین متغیر پیش بینی کننده گرایش به مواد مخدر «تنهایی روان شناختی» بود. نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی سوءمصرف مواد دارد. بر این اساس متخصصان بالینی می توانند با ارائه مشاوره مناسب از ایجاد تنهایی روان شناختی پیشگیری و با آموزش راهبردهای تنظیم شناختی به مقابله با سوءمصرف مواد بپردازند.
رابطه ساده و چندگانه خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی با خودکارآمدی ترک اعتیاد در بیماران تحت درمان داروهای نگهدارنده بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. به این منظور تعداد 356 نفر از بیماران تحت درمان داروهای نگهدارنده همچون متادون و بوپرنورفین در کیلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و پرسشنامه های خودشیفتگی پاتولوژیک پینکاس و همکاران، خودکنترلی شناختی گراسمیک و همکاران و خودکارآمدی ترک اعتیاد برامسون را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی با خودکارآمدی ترک اعتیاد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی 20 درصد از واریانس خودکارآمدی ترک اعتیاد را پیش بینی می کنند. بحث و نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت که ترکیب خودشیفتگی تعدیل شده و خودکنترلی بالا می تواند خودکارآمدی افرادی که سابقه مصرف مواد داشته اند و تحت درمان داروهای نگهدارنده قرار گرفته اند را افزایش دهد و در ادامه درمان این افراد، انجام مداخلات روانشناختی ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های افسردگی بیماران زن مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر کاهش نشانه های افسردگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis یا MS) بود. مواد و روش ها:طرح پژوهش شبه آزمایشی بود که به شیوه پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه شاهد انجام گرفت. از بین بیماران زن مبتلا به MS دارای نشانه های افسردگی مراجعه کننده به انجمن MS در سال 1394، نمونه ای 45 نفره انتخاب شد و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره CBT، ACT و گروه شاهد قرار گرفتند. جلسات درمانی طی 8 جلسه و در هر جلسه به مدت 45 دقیقه برگزار گردید. داده ها به وسیله پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:هر دو روش CBT، ACT در کاهش علایم افسردگی بیماران مبتلا به MS مؤثر بود (001/0 > P). روش CBT نسبت به ACT اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری:دو روش CBT، ACT از راه های مؤثر در کاهش افسردگی بیماران مبتلا به MS محسوب می شوند. این نتیجه با توجه به اثربخشی بیشتر CBT، پیشنهاد می کند که CBT به عنوان درمان ترجیحی برای کاهش نشانه های افسردگی در بیماران مبتلا به MS در نظر گرفته شود.
رسانه و اعتیاد: نقش برنامه های شبکه های سراسری سیما در پیشگیری از اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش برنامه های شبکه های سراسری سیما در پیشگیری از اعتیاد در شهر تهران بود. برای دستیابی به این هدف پنج مؤلفه تحقیق شامل «اطلاع رسانی و آگاه سازی»، «تاثیر بر نگرش ها و ارزش های اجتماعی»، «تامین الگوهای رفتاری»، «ایفای نقش تفریحی و سرگرمی" و"ویژگی های برنامه موفق پیشگیری" مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، مشتمل بر افراد 15 تا 60 ساله ساکن شهر تهران بود. نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که با استفاده از طیف پنج درجه ای لیکرت تنظیم شد. پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای 95/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بودکه نقش شبکه های سراسری سیما در چهار مؤلفه اول تحقیق (اطلاع رسانی و آگاه سازی، اثر گذاری بر نگرش ها و ارزش های مخاطبان، تامین الگوهای رفتاری مخاطبان، نقش تفریحی و سرگرمی)، کمتر از سطح متوسط ارزیابی شد. در مقایسه بین نقش مولفه های تحقیق در پیشگیری از اعتیاد، بین مولفه چهارم (نقش تفریحی و سرگرمی) و مولفه دوم (اثرگذاری بر نگرش ها و ارزش های مخاطبان ) تفاوت آماری معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش به نظر می رسد که برنامه های شبکه های سراسری سیما در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر نتوانسته اند نقش اثرگذاری داشته باشند و این موضوع نیازمند برنامه ریزی بهتر است.
بررسی اثربخشی درمان تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای بر حافظه کاری و علائم اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمانی تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای (rTMS) مغز از روی جمجمه بر حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام گرفته است. روش: بدین منظور در این طرح پژوهشی 30 نفر از مبتلایان به اختلال دوقطبی با روش نمونه گیری هدفمند از مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله درمانی با آزمون حافظه کاری N-back و پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس درجه بندی مانیای یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای افراد گروه آزمایش به مدت 20 روز برنامه درمانی (rTMS) اجرا گردید به این ترتیب که هرروز به مدت 20 دقیقه شرکت کنندگان فرک انس 1 هرتز را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی نیمکره ی راست و تتابرست تحریکی را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی نیمکره ی چپ، دریافت کردند. برای تحلیل نتایج از روش آماری کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که rTMS در بهبود عملکرد حافظه کاری و بهبود علائم خلقی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثر است. نتیجه گیری: بعد از مداخله، بین دو گروه آزمایش و کنترل در بهبود حافظه کاری تفاوت معناداری وجود داشت و همین طور در علائم اختلال دوقطبی نیز بهبود معناداری ایجاد شد. می توان چنین نتیجه گرفت که مداخله تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای مغز، در بهبود حافظه ی کاری و علائم اختلال دوقطبی مؤثر است.
نقش بی اشتیاقی اخلاقی و هوش اجتماعی در پیش بینی ولع مصرف افراد مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
155-168
حوزه های تخصصی:
هدف: ولع مصرف یکی از پرفشارترین مباحثی است که در علم اختلال های اعتیادی با آن مواجه می شویم. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش بی اشتیاقی اخلاقی و هوش اجتماعی در پیش بینی ولع مصرف افراد مصرف کننده مواد انجام گرفت. روش : روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. افراد مصرف کننده مواد که در نیمه اول سال1396 به مراکز ترک اعتیاد سرپایی استان کرمانشاه مراجعه کرده و تحت درمان بودند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 120 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل سه پرسش نامه ی بی اشتیاقی اخلاقی بندورا و همکاران، هوش اجتماعی آنگ توت تت و ولع مصرف سوموزا و همکاران بود. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها : نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که ولع مصرف با نمره کل بی اشتیاقی اخلاقی و مؤلفه های توجیه اخلاقی، مقایسه سودمند، بی اعتنایی به پیامدها، غیرانسانی کردن و نسبت دادن سرزنش رابطه مثبت دارد و با هوش اجتماعی رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 15درصد از واریانس ولع مصرف به وسیله بی اشتیاقی اخلاقی و هوش اجتماعی تبیین می شود. نتیجه گیری: می توان گفت بی اشتیاقی اخلاقی و هوش اجتماعی از متغیرهای مرتبط با ولع مصرف می باشد که باید در برنامه ترک اعتیاد موردتوجه باشد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری و ناتوانی فرزندان، یکی از منابع عمده پریشانی والدین به خصوص مادران به شمار می رود و سلامت و بهزیستی روانی آن ها را به خطر می اندازد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نيمه آزمايشي همراه با پيش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بر روی 16 نفر از مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم دارای پرونده در بهزیستی شهر سبزوار انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد تخصیص یافتند. گروه آزمايش تحت مداخله 8 جلسه اي رویکرد ACT قرار گرفتند؛ در حالي که گروه شاهد هیچ مداخله اي را دریافت نکردند. پرسش نامه نگرانی پنسیلوانیا (Pennsylvania State Worry Questionnaire یا PSWQ)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (Intolerance of Uncertainty Scale یا IUS) و شاخص شدت بی خوابی (Insomnia Severity Index یا ISI) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رویکرد ACT منجر به کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (001/0 = P)، نگرانی (001/0 = P) و بی خوابی (001/0 = P) مادران گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد شد.
نتيجه گيري: روش ACT تأثیر بسزایی در کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارد و درمانگران می توانند از این رویکرد درمانی در جهت کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی این مادران استفاده نمایند.
تاثیر بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در توانایی برنامه ریزی و توجه انتخابی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در توانایی برنامه ریزی و توجه انتخابی کودکان مبتلا به ADHD بود. در این پژوهش از روش نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد که در آن یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل وجود دارد . جامعه پژوهش حاضر شامل کودکان مبتلا به ADHD ساکن شهر تهران است. از این جامعه نمونه ای شامل 25 کودک دختر و پسر ADHD در رده سنی 7 الی 12 سال، که توسط حداقل یک روانپزشک و یک روانشناس بالینی تشخیص ADHD دریافت کرده اند، انتخاب شدند. افراد در هر دو گروه بدون سابقة بازی درمانی بود و داوطلبانه از سوی والدین انتخاب و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم و بررسی شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در توانایی برنامه ریزی و توجه انتخابی کودکان مبتلا به ADHD موثر است. در نتیجه می توان گفت کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به ADHD قابل ارتقاء است.