فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
چهره های پارانویا: پارانویا و لذت شکنجه
حوزه های تخصصی:
پارانویا، ایذاء و اذیت آشکار
حوزه های تخصصی:
من گرسنه نیستم (بررسی فرایند درمان یک بیمار مبتلا به بی اشتهایی روانی)
حوزه های تخصصی:
پیامد سبکهای دلبستگی بر بیادآوری و محتوای خوابدیده ،آزمون فرضیه دلبستگی در وهله خواب
حوزه های تخصصی:
الگوی خودکشی در موارد ثبت شده پنج ساله سازمان بهشت زهرای تهران
حوزه های تخصصی:
توانبخشی اسکیزوفرنیا : در انتها یا از آغاز ؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" بخش عمده بیماران روانی که نیازمند بستری طولانی مدت و توانبخشی هستند را مبتلایان به اسکیزوفرنیا تشکیل می دهند. قسمت زیادی از این بیماران همراه با بیماری خود به سنین سالمندی رسیده اند و علاوه بر عوارض بیماری اسکیزوفرنیا با کمبودها و بیماریهای ناشی از سالمندی هم روبرو هستند.
بر خلاف دهه های گذشته که درمان موثری برای بیماری اسکیزوفرنیا وجود نداشت، امروزه می توان با تشخیص فوری و درمان بهنگام بیماری با داروهای موثر از زمان و مقاومت به درمان جلوگیری کرد و ضمن بهبود چشمگیر پیش آگهی بر کیفیت زندگی بیماران و مراقبان آنان افزود.
در حال حاضر تقسیم بندی مصنوعی بیماران اسکیزوفرنیک به انواع حاد و مزمن اعتباری ندارد و در عین حال توصیه می شود به جای برپا کردن بیمارستانهای ویژه بیماران روانی که موجب جدا افتادن بیماران از اجتماع می گردد در بیمارستانهای عمومی بخش هایی به این بیماران اختصاص داده شود تا ضمن برخورداری از مراقبتهای درمانی و توانبخشی بهتر از عواقب روانشناختی و اجتماعی بستری در بیمارستانهای اختصاصی روانی هم محفوظ بمانند."
همه گیرشناسی بی اختیاری ادرار در دانش آموزان 11 - 7 ساله ی شهر سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (mbct) در کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این گزارش تحقیقی است که اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) را در کاهش و پیشگیری از افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد افسردگی و اضطراب بررسی کرده است.
روش: در این کارآزمایی عرصه ای، 65 دانشجوی دختر ساکن خوابگاه دانشگاه اصفهان، به صورت تصادفی، انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایشی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در طی هشت جلسه دو ساعته، به صورت گروهی، به شیوه MBCT آموزش دیدند. آزمودنی ها پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک، مقیاس نگرش ناکارآمد و پرسشنامه افکار خودآیند را قبل از شروع آموزش و در مقاطع مورد نظر، جلسات چهارم و هشتم و 60 روز پس از پایان آموزش تکمیل کردند. گروه گواه بدون هیچ آموزشی فقط پرسشنامه های فوق را پر کرد.
یافته ها: کاربرد تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه های تکراری نشان داد که روش MBCT در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خود آیند موثر است. همچنین این روش می تواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب نقش داشته باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد ذهن آگاهی به وسیله «آموزش کنترل توجه» موثر واقع شود و از عود و بازگشت افسردگی و اضطراب پیشگیری کند. در این مقاله، رهنمودهای کاربردی نتایج تحقیق حاضر، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
" بررسی برخی از اختلالات حرکتی ناشی از داروهای نورولپتیک درجانبازان بستری در بیمارستان تخصصی اعصاب و روان ایثار اردبیل در سال 1384"
حوزه های تخصصی:
بررسی متغیرهای خانوادگی و فردی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: بنابر پژوهشهای انجام شده در زمینه علل گرایش افراد به مصرف و سو مصرف مواد مخدر، این پژوهش بر آن است تا افراد در معرض خطر سو مصرف مواد مخدر را با توجه به متغیرهای خانوادگی و فردی مورد بررسی قرار دهد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 716 نفر از افراد در معرض خطر سو مصرف مواد مخدر در 11 شهرستان استان فارس انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: 1- آزمون کانون کنترل راتر 2- پرسشنامه سبکهای دلبستگی 3- پرسشنامه پیوند والدینی 4- مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون 5- پرسشنامه مهارتهای مقابله ای وینتراب 6- پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت
یافته ها: تمامی متغیرها بین گروه سالم و گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده تفاوت معنی دار داشتند. بدین صورت که در متغیرهای تاب آوری، اعتماد به نفس، مهارتهای مساله مدار، مراقبت و سبک دلبستگی ایمن، نمرات گروه سالم بالاتر از نمرات گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده بود. اما در متغیر محافظت بیش از حد، سبک دلبستگی دوسوگرا، کانون کنترل (نمره بالا به معنی کانون کنترل بیرونی)، تطابق هیجان مدار و تطابق کمتر مفید و غیرموثر نمرات گروه سالم کمتر از گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده بود. مقایسه گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده نشان داد که در متغیرهای تاب آوری، دوسوگرایی، مهارتهای مشکل مدار، و کمتر مفید و غیر موثر گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند. اما در متغیرهای مراقبت، محافظت بیش از حد و سبک دلبستگی ایمن، اعتماد به نفس، کانون کنترل، و تطابق هیجان مدار تفاوت بین دو گروه معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، جهت افزایش تاب آوری در برابر سو مصرف مواد مخدر، لازم است تا مداخلات پیشگیرانه در سالهای اولیه عمر کودک از طریق آموزش والدین در زمینه مراقبت و محافظت کافی، و تلاش برای شکل دهی سبک دلبستگی ایمن، راهبردهای ایجاد اعتماد به نفس، کانون کنترل درونی و بکارگیری مهارت تطابقی مشکل مدار انجام شود. این یافته ها همچنین تلویحاتی را برای مداخلات روانشناختی ارایه می دهد."
مقایسه الگوی همبودی اختلال وسواسی- اجباری در کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف مقایسه همبودی اختلال وسواسی - اجباری در کودکان و نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک صورت گرفت.
روش: در این پژوهش تعداد 100 نفر (50 نفر کودک و نوجوان، 50 نفر بزرگسال) مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و بستری در بیمارستان به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. تشخیص اختلال دوقطبی بر پایه پرسشنامه های K-SADS (اطفال) و SCID (بزرگسالان) در نظر گرفته شد. همبودی و فنومنولوژی اختلال وسواسی - اجباری به صورت مادام العمر و با استفاده از چک لیست DSM-IV و پرسشنامه های ییل - براون کودکان و بزرگسالان ارزیابی گردید.
یافته ها: میزان همبودی اختلال وسواس - اجبار در کودکان و نوجوانان 52% و در بزرگسالان 28% بود و اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود داشت. مقایسه فنومنولوژی وسواس - اجبار در دو گروه نشان داد تنها در گروه وسواس های مذهبی، جنسی، پرخاشگری و سوماتیک و اجبارهای چک کردن تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد (22% کودکان در مقابل 6% بزرگسالان).
نتیجه گیری: میزان بالای همبودی اختلال وسواسی - اجباری در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I خصوصا کودکان و نوجوانان در تایید مطالعات پیشین است. میزان بالاتر اختلال وسواسی - اجباری در گروه کودکان و نوجوانان می تواند مطرح کننده زیر گروه بالینی خاصی از اختلال دوقطبی باشد که نیازمند برنامه درمانی متفاوتی است.
بررسی شیوع و علل اختلالات یادگیری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه دستیابی به میزان شیوع نارساییهای ویژه در یادگیری و عوامل مرتبط با آن در میان دانش آموزان دوره ابتدایی استان اردبیل می باشد. روش تحقیق از نوع علی - مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه های سوم الی پنجم ابتدایی مدارس شهری استان اردبیل تشکیل می دهند که از میان آنها، قریب به 1440 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از چک لیست ویژگی های کودکان مبتلا به نارساخوانی، نارسانویسی و نارسایی در حساب، که در اختیار معلمان قرار گرفته بود، توام با تحلیل دفاتر املا انشا و حساب دانش آموزان، اقدام به شناسایی کودکان مبتلا به نارساییهای ویژه در یادگیری شد بطوری که میزان شیوع این نارسایی در حد 13 درصد بدست آمد در مرحله دوم مطالعه، از میان این دانش آموزان، 48 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند که 50 درصد آنها دختر و 50 درصد دیگر پسر بودند. همچنین تعداد 48 نفر دانش آموز عادی نیز از همان کلاسهایی که دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری انتخاب شده بودند بصورت کاملا تصادفی برگزیده شدند. هر دو گروه قابل مطالعه و قابل مقایسه به آزمونهای تشخیص شنیداری وپمن، آزمون هوشی ریون، آزمون حافظه وکسلر، آزمون ماریان فراستیک، آزمونهای خواندن، املا و ریاضی، و آزمونهای محقق ساخته پاسخ دادند. همچنین آزمون مشکلات رفتاری راتر نیز از دید معلمان برای هر دو گروه دانش آموزان اجرا شد. لازم به ذکر است که ماهیت مطالعه ایجاب می کرد که از روش علی مقایسه ای استفاده شود و شیوه جمع آوری اطلاعات نیز انفرادی بوده و در محل تحصیل دانش آموزان و بوسیله آزمونگران آموزش دیده صورت گرفته است. نتیجه مطالعه نشان داد که 13 درصد دانش آموزان پایه های سوم و چهارم و پنجم ابتدایی مدارس شهری استان اردبیل مبتلا به نارساییهای ویژه در یادگیری هستند و از عوامل مرتبط با این نارساییها می توان به اشکال در یادآوری، استفاده کمتر از تکرار و تمرین و ضعف در حافظه بینایی، کنترل ذهنی ضعف، ضعف در تشخیص شنیداری اشاره کرد. همچنین این دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری بیشتری بوده و از نظر ادراک بینایی حرکتی ضعیف تر از دانش آموزان عادی هستند.
کارکردهای شناختی، نوروپسیکولوژیک، و نورولوژیک بیماران وسواسی باو بدون علایم افسردگی در مقایسه با هم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی کارکردهای شناختی و نوروپسیکولوژیک و نرم نشانه های عصبی در بیماران مبتلا به وسواس بود.
روش: در این پژوهش که از نوع مقطعی - تحلیلی بود، 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری (OCD) (21 بیمار وسواسی توام با علایم افسردگی و 25 بیمار وسواسی بدون علایم افسردگی) و 25 فرد سالم که از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تاهل و دامنه هوشی همتا گردیده بودند، انتخاب شدند. با استفاده از آزمون های بالینی وسواس و افسردگی (BDI-II، MOCI، CAC)، آزمون های نوروپسیکولوژیک (BD، WMS، TOH، WCST) و آزمون های نورولوژیک (EHI، NES) سه نوع ارزیابی به کار گرفته شد.
یافته ها: تفاوت گروه OCD و گروه کنترل سالم در آزمون های بالینی وسواس و نوروپسیکولوژیک معنی دار بود، اما در مورد نرم نشانه های عصبی تفاوت معنی دار آماری میان این دو گروه به دست نیامد. هم چنین در تفکیک بیماران وسواسی به دو گروه افسرده و غیر افسرده، در مورد آزمون های نوروپسیکولوژیک (به جز WMS) و آزمون های نورولوژیک (به جز خرده مقیاس ادغام حسی) تفاوت معنی دار آماری به دست نیامد.
نتیجه گیری: چنین می توان نتیجه گرفت که گروه OCD و گروه کنترل سالم از لحاظ مشخصات نوروپسیکولوژیک با هم تفاوت دارند و احتمالا مدارهای اوربیتوفرونتال در بروز، تداوم و / یا تشدید این علایم در OCD دخالت دارند. اما در تعامل وسواس و افسردگی تعیین ویژگی های فوق بر اساس آزمون های به کار رفته، دشوار و نیازمند روش های جامع تر و دقیق تری است.
تحلیلی بر دیس پراکسیا (نارسایی حرکتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارسایی حرکتی برای توصیف کودکی بکار می رود که بدون وجود بیماری عصبی و یا مغزی با دشواری در اجرای برخی از حرکت ها روبرو باشد. دامنه این دشواریها بسیار وسیع است و ممکن است از مشکل حرکت روی یک خط راست گرفته تا مشکل نوشتن گسترده شده باشد. این مقاله به بحث پیرامون نارسایی حرکتی و دانش آموزان با نارسایی حرکتی می پردازد. این دانش آموزان در صورت فقدان کمکهای مناسب زیان می بینند. به ویژه بر این نکته تاکید می شود که تشخیص نیازهای این کودکان و سیاستهای حمایتی مناسب برای برآورده ساختن نیازهای دانش آموزان با نارسایی حرکتی ضروری است. این دانش آموزان مانند کودکان اوتیسم دارای نیازهای آموزشی ویژه می باشند، ولی این نیازها کمتر بطور قانونی و یا عرفی برسمیت شناخته می شوند. علت اصلی این مورد اخیر این است که کودکان با نارسایی حرکتی مانند دیگر همسالان خود هستند تنها با این تفاوت که نامرتبند و نمی توانند برخی از فعالیتهای حرکتی و یا آکادمیک خود را سازماندهی کنند. گرچه این دانش آموزان از هوش بهنجار برخوردارند ولی دشواری آنها در یادگیری تحت تاثیر نارسایی حرکتی قرار می گیرد. به همین دلیل نارسایی حرکتی را معلولیت پنهان خوانده اند. شایان ذکر است که اختصاص بودجه برای حمایت از کودکان با نیازهای آموزشی ویژه، گر چه لازم است اما کافی نیست. نیازهای آموزشی ویژه همه دانش آموزان باید به رسمیت شناخته شوند و بطور مناسب برآورده گردند.
اختلال کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به فنیل کتونوری درمان شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که مطالعات انجام شده روی بیماران مبتلا به فنیل کتونوری (PKU) که دارای هوش طبیعی هستند و به موقع و مداوم تحت درمان بوده اند، اختلالاتی در کارکردهای اجرایی مغز نشان داده است، این مطالعه با هدف بررسی بیشتر تفاوت کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به فنیل کتونوری درمان شده با کودکان طبیعی انجام شده است.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی، 10 کودک مبتلا به PKU (تحت درمان) با بهره هوشی طبیعی با 15 کودک سالم که همگی از نظر سن و جنس و بهره هوشی با آنها همسان شده بودند، به وسیله سه آزمون نوروسایکولوژیک برج لندن (نگاشت کامپیوتری)، آزمون عملکرد مداوم و آزمون استروپ مقایسه شدند.
یافته ها: در آزمون برج لندن، عملکرد افراد مبتلا به PKU ضعیف تر از گروه کنترل بود. این اختلاف در سه مرحله اول آزمون معنی دار بود. در آزمون عملکرد مداوم، تعداد خطاهای حذف در گروه مورد به طور معنی دار بیشتر از گروه کنترل بود. تفاوت تعداد خطاهای ارتکاب در دو گروه معنی دار نبود. در آزمون استروپ، از نظر آماری بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج این مطالعه، بین سطح فنیل آلانین همزمان با آزمون و نتیجه آزمون ها ارتباطی نشان نداد.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که کارکردهای اجرایی افراد مبتلا به PKU که تحت درمان قرار گرفته اند، علیرغم بهره هوشی طبیعی، در مقایسه با کودکان طبیعی دارای درجاتی از اختلال، به ویژه در زمینه برنامه ریزی و توجه است.
ویژگیهای روانسنجی ماده های فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی بک
حوزه های تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر بررسی همسانی درونی و اعتبار مادّههای فرم کوتاه پرسشنامة افسردگی بکBDI-13)) در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. 194 دانشجوی دانشگاه شهید چمران، فرم کوتاه پرسشنامة 13 سؤالی افسردگی بک ویرایش ایرانی را تکمیل کردند. بر اساس تحلیل مؤلفههای اصلی، دو عامل به دست آمد: عامل اول، عاطفه منفی نسبت به خود، 9/43% واریانس و عامل دوم، بیلذتی، 6/8% واریانس مادّههای پرسشنامه را تبیین کرد. ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن برای کل پرسشنامه 89/0 و82/0 و ضریب همبستگی بین فرم کوتاه و فرم 21 سؤالی پرسشنامة افسردگی بک 67/0 بودند. براساس نتایج این پژوهش، فرم کوتاه BDI واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و غربالگری افسردگی در جامعة بهنجار در ایران است.
"