فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
"هدف: درمان با تشنج الکتریکی اگر چه یکی از درمانهای مفید و مؤثر روانپزشکی است، ولی بدلیل تهاجمی بودن و عوارض محتمل آن، می بایست در موقعیتهایی که پژوهش های قبلی و کتب مرجع آنرا مؤثر دانسته اند بکار رود. این پژوهش با هدف تعیین دلایل تجویز تشنج الکتریکی در مرکز روانپزشکی رازی صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی بیمارانی که از تاریخ 1/10/1382 تا تاریخ 30/12/1383 در مرکز درمانی روانپزشکی رازی بستری شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه نمونه، بیمارانی بودند که بوسیله تشنج الکتریکی مداوا شده بودند. نمونه گیری به روش تمام شمار انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات، فرم پرسشنامه محقق ساخته ای بود که توسط پزشک تجویزکننده تشنج الکتریکی تکمیل می گردید و تشخیص بیماری و دلیل تجویز تشنج الکتریکی و نیز سن و جنس بیماران را مورد سئوال قرار می داد. داده های بدست آمده با استفاده از تستهای همبستگی و آزمون مجذور خی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: شایعترین اختلالات تشخیص داده شده که در مرکز رازی بوسیله تشنج الکتریکی درمان شده عبارت بودند از: 1- اسکیزوفرنیا 2- اختلال دوقطبی 3- اختلال اسکیزوافکتیو. شایعترین دلایل تجویز تشنج الکتریکی در مرکز روانپزشکی رازی نیز عبارت بودند از: 1- مقاومت به درمان 2- شدید و حاد بودن علائم سایکوتیک و 3- وجود علائم کاتاتونیا و موتیزم. همچنین در این پژوهش مشخص شد که سن و جنس تأثیری بر تجویز تشنج الکتریکی در بیماران مرکز رازی نداشته است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت، مفید و مؤثر بودن تشنج الکتریکی از یک سو و نگرانیهای موجود پیرامون استفاده از این شیوه درمانی در موقعیتهایی که مورد تأیید کتب مرجع و پژوهش های قبلی نیستند، بنظر می رسد لازم است بر آموزش این نوع از درمان به دستیاران روانپزشکی و گروه های وابسته تأکید بیشتری شود و در دوره های بازآموزی روانپزشکان نیز جلساتی در مورد تشنج الکتریکی باشد. "
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی (ODD) دانش آموزان پسر هشت تا 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی دانش آموزان پسر هشت تا ده ساله شهرستان نهاوند بوده است. نمونه گیری در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف صورت گرفت و در نهایت 30 دانش آموز که بر اساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، ODD تشخیص داده شده بودند انتخاب شده و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش (n=15) و گواه (n=15) تقسیم شدند. سپس آموزش مهارت های زندگی به مدت 2.5 ماه در 10 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در پایان دوره آموزش و دو ماه پس از آن، همه آزمودنی ها دوباره به کمک ابزارهای یاد شده ارزیابی شدند. در مرحله بعد داده های قبل و بعد از آموزش و پیگیری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه، پس از پایان جلسات آموزش مهارت های زندگی، بر اساس ارزیابی جداگانه والد و معلم، کاهش معناداری در نمرات شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی پیدا کرده است (P<0.001). بررسی پیگیری نیز نشان داد که بهبودهای به دست آمده از آموزش دو ماه پس از پایان آموزش نیز همچنان حفظ شده است (P<0.001). این نتایج نشان می دهند که آموزش مهارت های زندگی روش سودمندی جهت کاهش شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی در کودکان مبتلا می باشد.
تاثیر روان درمانی بین فردی بر درمان افسردگی نوجوانان: مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
افسردگی به عنوان یک اختلال متعارف در میان نوجوانان اغلب شامل یک دوره بالینی مزمن و عود کننده است. تجربه یک دوره افسردگی در کودکی یا نوجوانی یک عامل خطر برای دوره های افسرده ساز آتی و همچنین مشکلات روانی - اجتماعی محصوب می شود. یافته های پژوهشی نشان داده اند که در اوایل دهه 1990 درباره استفاده از درمان های خاص برای افسردگی نوجوانان شواهد تجربی حمایت کننده وجود نداشته است. بر این اساس، علاقه فزاینده ای نسبت به رشد و آزمون درمان های جدید که کوتاه مدت نیز بوده اند، به چشم می خورد. در این میان، روان درمانی بین فردی برای نوجوانان افسرده، به مثابه یک رویکرد درمانی که به سادگی در گستره ای از موقعیت ها مورد استفاده واقع می شود. به دلیل تاکید بر شناسایی حوزه مساله ساز بین فردی، نشانگان افسرده ساز مرتبط با حوزه مساله ساز، تمرکز بر روابط فعلی و کمک به بیمار جهت تسلط بر بافت بین فردی افسردگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روان درمانی بین فردی در درمان افسردگی نوجوانان است. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است. در این پژوهش، یک آزمودنی 16 ساله دختر که با استفاده از مصاحبه بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه دشواری های بین فردی در نوجوانان، مبتلا به افسردگی تشخیص داده شده بود، شرکت کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در زمینه درمان افسردگی نوجوانان روان درمانی بین فردی یک رویکرد درمانی کارآمد قلمداد می شود.
اثربخشی آموزش والدین بر مشکلات رفتاری کودکان ADHD (مطالعه ی تک موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح پژوهشی حاضر یک مطالعه تک موردی بود که با هدف بررسی اثربخشی آموزش والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان adhd اجرا شد. آزمودنی های طرح، چهار مادر دارای کودک مبتلا به adhd بوده اند. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکان از میان کودکان adhd که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان دارویی با ریتالین قرار داشتند، مورد انتخاب قرار گرفتند.
" خودشیفتگی چیست و خودشیفته کیست "
حوزه های تخصصی:
ریلکسیشن ، تکنیکی مؤثر
" اثربخشی گروه درمانی شناختی بر کاهش نشانگان افسردگی "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی روش درمان گروهی شناختی در کاهش نشانگان افسردگی دانش آموزان است. برای این منظور 12 نفر به صورت تصادفی، انتخاب و طی 12 جلسه، تحت درمان شناختی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد درمان شناختی در کاهش نشانگان افسردگی موثر است.
"
مقایسه نگرش دینی در دانشجویان مستعد و غیرمستعد سوء مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه نگرش دینی دانشجویان پسر مستعد و غیرمستعد سوء مصرف مواد بوده است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 386 دانشجوی پسر دوره کارشناسی دانشگاه تهران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش دینی (خدایاری فرد و همکاران، 1385)، مقیاس تجدید نظر شده می بارگی مک اندرو، (MAC-R) و مقیاس پذیرش اعتیاد، (AAS) است. نتایج آزمون t نشان داد که گروه غیرمستعد سوء مصرف مواد از نگرش دینی بیشتری برخوردار هستند. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داده است که میانگین گروه غیر مستعد سوء مصرف مواد در سه مولفه شناخت دینی، باور دینی و التزام به وظایف دینی بیشتر از گروه مستعد سوء مصرف مواد است اما در مولفه گرایش و عواطف دینی بین دو گروه مستعد و غیر مستعد سوء مصرف مواد تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. بر اساس یافته های این پژوهش با تقویت باورهای دینی در نوجوانان و جوانان کشور می توان از سوء مصرف مواد در آن ها پیشگیری نمود. همسویی و عدم همسویی یافته ها در پایان مورد بحث قرار گرفته است.
" اثربخشی بازی درمانی به شیوه رفتاری شناختی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی به شیوه شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان 7 تا 9 ساله ی پسر است. به این منظور، پنج کودک پسر 7 تا 9 ساله، به شیوه ی غیر تصادفی و هدفمند ، انتخاب شدند. بازی درمانی با رویکرد cbpt طی ده جلسه ی انفرادی و گروهی و هفته ای دو بار در محل اقامت آنها انجام شد.
بیش فعالی چیست؟
بیماری آلزایمر: دیروز، امروز، فردا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقایسه فعالیت سیستم های مغزی - رفتاری بیماران مبتلا به اختلال وسواس و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و افراد بهنجار بر اساس نظریه شخصیتی جفری گری انجام شد.
روش: 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و 20 فرد بهنجار انتخاب و بر اساس متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات همتاسازی شدند. برای بررسی فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری از پرسشنامه شخصیتی گری-ویلسون استفاده شد. داده ها با آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: دو گروه در دو سیستم فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری تفاوت معنی دار داشتند، ولی در سیستم ستیز و گریز تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر با فرضیات بنیادی نظریه حساسیت به تقویت گری و شرایط عصب روان شناختی حاکم بر بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی همسو می باشد.
مقایسه مشکلات دوره بلوغ دختران نوجوان کم توان ذهنی با دختران نوجوان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات دوره بلوغ (رفتاری و جنسی) دختران کم توان ذهنی و مقایسه آن با مشکلات دوره بلوغ در دختران عادی در شهر تهران است. روش: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مقطعی است. تعاد 90 نفر دختر کم توان ذهنی و 90 نفر دختر عادی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به صورت گروه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای بررسی مشکلات رفتاری در دوره بلوغ از چک لیست رفتاری آخنباخ (فرم CBCL) و برای بررسی مشکلات جنسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله آزمون های آماری t مستقل، یومن ویتنی، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دختران کم توان ذهنی در دوره بلوغ حالت هایی چون گوشه گیری، اضطراب/ افسردگی، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، درونی سازی و مشکلات جنسی در آنها نسبت به دختران عادی بیشتر مشاهده می شود و در مقیاس های شکایت جسمانی، مشکلات تفکر، رفتار بزهکارانه و برونی سازی بین دو گروه، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دختران کم توان ذهنی در مقایسه با دختران عادی با داشتن بهره هوشی پایین و اختلال در رفتار سازشی، در حل مشکلات فردی و اجتماعی نقص عمده دارند؛ بنابراین بلوغ و تغییرات همراه با آن می تواند مشکلاتی را برای این افراد و خانواده های آنها ایجاد کند.
تاثیر روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی در کاهش نشانه های اختلال وسواس - اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی بر میزان نشانه های اختلال وسواس ـ اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان اجرا گردید. بدین منظور تعداد 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواس- اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک عدم ابتلا آن ها به اختلال افسردگی اساسی و اختلالات شخصیت تایید شده بود، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس ـ اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا گردید. گروه آزمایشی به مدت 6 هفته با استفاده از کتابچه راهنمای درمانی که توسط پژوهشگر تدوین شده بود و شامل آموزش عملی و ارائه تکالیف خانگی استفاده از روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ بود به خوددرمانی پرداختند و در طول درمان هر هفته طی یک برنامه زمانبندی شده از طریق تماس تلفنی با پژوهشگر، گزارشی از روند درمان را ارائه می کردند. آزمودنی های گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. فرض بر این بود که روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی باعث کاهش نشانه های اختلال وسواس ـ اجبار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری می شود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی منجر به کاهش معنی دار نشانه های اختلال وسواس ـ اجبار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است (001/0P<). این بهبودی در پیگیری یک ماه بعد همچنان مشهود بود (001/0P<). باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان اینگونه نتیجه گیری کردکه روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی می تواند به عنوان روش موثری در درمان اختلال وسواس- اجبار به کار رود.