فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
"هدف: اسکیزوفرنیا یکی از اختلالات پیچیده روانپزشکی می باشد. گرچه داروهای ضد روانپریشی تکیه گاه اصلی درمان اسکیزوفرنیا به شمار می روند، ولی مداخلات روانشناختی نیز در بهبود نشانه های بالینی مؤثر هستند.شعردرمانی نیز به عنوان یکی از این مداخلات، ممکن است در بهبود جنبه های روانی - اجتماعی اسکیزوفرنیا مؤثر باشد.هدف این مطالعه بررسی تأثیر شعردرمانی گروهی بروضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک می باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی است. در این مطالعه تعداد 29 بیمار اسکیزوفرنیک به روش مبتنی برهدف از مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی در دو گروه مداخله (14بیمار) و شاهد (15بیمار) قرار گرفتند. برای گروه مداخله 12جلسه یک ساعته شعردرمانی، هفته ای دو بار به مدت 6هفته برگزار شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاس مختصر ارزیابی روانپزشکی (BPRS) بودند. تجزیه و تحلیل آماری به وسیله آزمون های آماری تی زوجی و تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله شعردرمانی نشان داد . این در حالی است که در گروه شاهد تفاوت معناداری بین میانگین های قبل و بعد وجود نداشت (774/0 = P ). همچنین پس از شعردرمانی بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود داشت، در حالی که قبل از شعردرمانی گروهی، تفاوت معناداری بین گروه مداخله و شاهد وجود نداشت (812/0 = P ).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله شعردرمانی بر بهبود وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک مؤثر است. "
هیپنوتیزم پذیری
زعفران برای افسردگی
رابطه ویژگی های شخصیتی و تکانشگری با میزان وابستگی نیکوتین در افراد سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و تکانشگری با میزان وابستگی به نیکوتین در افراد سیگاری انجام شد.
روش: 89 دانشجوی پزشکی پسر شامل 30 دانشجوی غیرسیگاری و 59 دانشجوی سیگاری در مطالعه شرکت کردند. دانشجویان سیگاری با توجه به نمره پرسشنامه تحمل نیکوتین به دو دسته با وابستگی زیاد به نیکوتین (22 نفر) و با وابستگی کم به نیکوتین (37 نفر) تقسیم و سپس با استفاده از پرسشنامه هایی چون پرسشنامه افسردگی بک، معیار اضطراب کتل، پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر، پرسشنامه تکانشگری آیزنک، پرسشنامه تکانشگری بارت، پرسشنامه حس جویی زاکرمن و آزمون های رفتاری چون آزمون کاهش ارزش تعویقی و آزمون خطرپذیری بادکنکی ارزیابی شدند.
یافته ها: سه گروه آزمودنی در نمرات افسردگی (05/0p<)، تکانشگری حرکتی (05/0p<)، مخاطره جویی (01/0p<)، تکانشـگری (05/0p<)، حس جویی (01/0p<)، ماجراجویی (01/0p<)، تجربه جویی (01/0p<)، رفتارهای کنترل نشده (01/0p<)، نوجـویی (01/0p<)، فقـدان پشـتکار (05/0p<) و فقدان خودراهبری (05/0p<) اختلاف معنی داری داشتند. همچنین افراد سیگاری با وابستگی زیاد در مقایسه با گروه غیرسیگاری ها کاهش ارزش تعویقی سریع تری را نشان دادند.
نتیجه گیری: عواملی چون نمرات افسردگی، تکانشگری حرکتی، مخاطره جویی، تکانشگری حس جویی، ماجراجویی، تجربه جویی، رفتارهای کنترل نشده، نوجویی، فقدان پشتکار و فقدان خودراهبری نقش مؤثری در پیش بینی وابستگی زیاد افراد به سیگار داشتند. سه عامل مخاطره جویی، حس جویی و رفتارهای کنترل نشده نیز نقش مهمی در پیش بینی وابستگی کم افراد به سیگار ایفا می کردند.
رابطه عملکرد پوشش معکوس بینایی با علائم مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه میان عملکرد پوشش معکوس بینایی با علائم مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. بدین منظور، 32 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (15 بیمار حاد و 17 بیمار مزمن) و 32 نفر از افراد بهنجار با دامنه سنی 19 تا 51 سال انتخاب شدند. دو گروه آزمودنی بر اساس متغیرهای جنس، سن، و سطح تحصیلات همتاسازی شده و به وسیلة آزمایة "پوشش معکوس بینایی" مورد ارزیابی قرار گرفتند. علاوه بر این، به منظور بررسی همبستگی چند متغیری بین علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی و عملکرد پوشش معکوس بینایی، مقیاس های اندازه گیری علائم منفی (SANS) و علائم مثبت (SAPS) بر بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی اجرا شدند. نتایج حاکی از آن بود که در مقایسه با افراد بهنجار، بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در تمام موارد فاصله بین تحریکات (ISI) (20، 40، 60، 80، و 100 هزارم ثانیه) و حالت بدون پوشش در آزمایة پوشش معکوس بینایی، به طور معناداری ضعیف تر عمل کردند. تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین علائم مثبت، مؤلفه اختلال تفکر صوری، پیشبینی کننده منفی و معنادار عملکرد پوشش معکوس بینایی است و از بین علائم منفی، مؤلفه های اختلال توجه، گنگی عاطفی، و کمبود اراده، پـیش بینـی کننده های منـفـی و معنادار عملکرد پـوشش معکوس بینایی بودند.
کیفیت خواب در جانبازان مبتلا به اختلال استرس بعد از حادثه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
خلاصه مقدمه: با توجه به اینکه اختلال استرس بعد از حادثه شایعترین اختلال روانپزشکی در افراد شرکت کننده در جنگ ایران و عراق است و نیز با توجه به تأثیر گسترده خواب بر عملکرد شخصی و اجتماعی فرد و ضرورت تعیین عوامل مرتبط با کیفیت پایین خواب در این بیماران این تحقیق با هدف بررسی کیفیت خواب در جانبازان اختلال استرس بعد از حادثه صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی- مقطعی است. نمونه مورد بررسی شامل 70 جانباز بود که به روش تصادفی ساده از بین مراجعین به درمانگاه روانپزشکی بیمارستان بقیه اله (عج) انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود به منظور توصیف متغیرهای کیفی از جداول فراوانی و فراوانی نسبی و به منظور توصیف متغیرهای کمی از میانگین، میانه و انحراف معیار استفاده شد. نتایج: میانگین و انحراف معیار سن به ترتیب برابر 10/41 و 16/6± سال بود. میانگین و انحراف معیار درصد جانبازی به ترتیب برابر 8/34 و 7/14± درصد بود. کیفیت خواب در 6/88 درصد دارای کیفیت نامناسب و 4/11 درصد آنان دارای کیفیت مناسب بود. فاصله رفتن به رختخواب تا به خواب رفتن بین 2 دقیقه تا 4 ساعت متفاوت بوده است. میانگین و انحراف معیار آن برابر 49±65 دقیقه بود. کیفیت خواب در گروههای شغل (012/0p=) و سابقه بستری روانپزشکی (001/0p=) اختلاف آماری معنیداری داشت. کیفیت خواب با سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، درصد جانبازی و مدت زمان حضور در جبهه همبستگی نشان نداد (05/0P>). نتیجهگیری: مطالعه حاضر، کیفیت خواب جانبازان اختلال استرس بعد از حادثه را در حد نامطلوبی گزارش نمود. با توجه به تاثیر قابل توجه کیفیت خواب بر عملکرد و کیفیت زندگی افراد، لازم است که این جنبه از سلامتی این افراد مورد توجه برنامهریزان و مدیران بهداشتی و همچنین پزشکان مرتبط قرار گیرد.
"
تاثیر آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی، خودگردانی رفتارهای انگیزشی و خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق به منظور بررسی تاثیر آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی، خودگردانی رفتارهای انگیزشی و خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه های نارسایی توجه در کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی انجام شده است. روش: تعداد 60 دانش آموز پسر پایه سوم ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به شیوه غربالگری انتخاب شدند. برای انتخاب آزمودنیها، از مصاحبه تشخیصی مبتنی بر DSMV و پرسشنامه CSI-4 ویژه معلمان استفاده شد. پس از اعمال مداخلات آموزشی- درمانی و اندازه گیری مجدد نشانه های نارسایی توجه در پس آزمون و آزمون پیگیری (دو ماه بعد از اتمام مداخلات)، نتایج استخراج شده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که اثر اصلی اجرای آزمونهای سه گانه (پیش آزمون- پس آزمون و آزمون گیری) در سطح P<0.001 معنی دار است؛ در این راستا، نتایج آزمونهای تعقیبی حاکی از آن بود که نشانه های نارسایی توجه در پس آزمون پیگیری نسبت به پیش آزمون، بهبود معنی داری پیدا کرده است اثر اصلی اجرای مداخلات آموزشی- درمانی سه گانه در سطح P<0.001 معنی دار است؛ در این راستا، نتایج آزمونهای تعقیبی نشان داد که کاربندی آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی نسبت به دو مداخله دیگر (آموزش خودگردانی رفتارهای انگیزشی و آموزش خودآموزی کلامی) موجب بهبودی نشانه های نارسایی توجه شده است اثر تعاملی اجرای آزمونهای سه گانه و اجرای مداخلات درمانی- آموزشی سه گانه در سطح P<0.001 معنی دار است. نتیجه گیری: بررسی تاثیرات اصلی ساده نشان داد که در گذر از پیش آزمون به پس آزمون، اثر آموزشی خودگردانی رفتارهای توجهی و آموزش خودآموزی کلامی بر نشانه های نارسایی توجه معنی دار بوده است و با گذر از پس آزمون به آزمون پیگیری، تاثیرات آموزشی خودگردانی رفتارهای توجهی بر نشانه های نارسایی توجه تداوم معنی دار پیدا کرده است، اما با گذر از پس آزمون به آزمون پیگیری، اثر آموزش خودآموزی کلامی بر نشانه های نارسایی توجه معنی دار نبوده است و با گذر زمان، تاثیرات این مداخله، کاهش معنی دار پیدا کرده است.
الگوی سرشت و منش در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مقایسه آن با هنجار جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر کوشیده است تا با ارزیابی ابعاد سرشت و منش در مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی و مقایسه آن با نمونه بهنجار، تصویر روشن تری از این اختلال ارائه دهد.
روش: در یک بررسی مقطعی، 24 مرد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی بر اساس مصاحبه بالینی SCID-II انتخاب شدند. میزان اضطراب و افسردگی به عنوان متغیر همپراش به کمک پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک سنجیده شد. ابعاد مختلف سرشت و منش نیز با استفاده از پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر ارزیابی شد.
یافته ها:نمرات نوجویی و آسیب پرهیزی بالاتر و نمره پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تر از هنجار جامعه ایران بود. نمرات پاداش وابستگی و خودفراروی با نمونه هنجار جامعه تفاوت معنی داری نداشت. ارتباط مثبت معنی داری بین آسیب پرهیزی و اضطراب بک وجود داشت. نتیجه گیری:نمرات پایین در ابعاد منش نشانه تکامل ضعیف تر منش و تأکیدکننده وجود اختلال شخصیت است. نمره نوجویی بالا و پشتکار پایین (از ابعاد سرشت) نشان از تعلق گروه مورد مطالعه به کلاستر B از اختلالات شخصیت دارد. نمرات بالای آسیب پرهیزی و میزان طبیعی پاداش وابستگی با مطالعات قبلی ناهمخوان است که مهمترین علت احتمالی آن، علاوه بر حجم کم نمونه، می تواند مربوط به وجود افراد با خصوصیات سایکوپاتی ثانویه و وجود اضطراب در نمونه های بالینی باشد که بر بعد آسیب پرهیزی اثر می گذارد.
" بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان ایلام"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: اختلالات رفتاری طیف وسیعی از مشکلات دوران کودکی را تشکیل می دهد که شیوع آن در مناطق مختلف ایران و جهان دارای نوسانات بسیاری است. پژوهش حاضر به بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان ایلام می پردازد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و مقطعی است که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی استان ایلام در سال تحصیلی 84-1383 تشکیل می دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر 1546 دانش آموز بود که با استفاده از فرمول حجم نمونه و براساس شیوه نمونه گیری طبقه ای برحسب جنسیت، منطقه و محل زندگی و پایه تحصیلی و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. از پرسشنامه راتر فرم معلم به عنوان ابزار غربالگری و فرم مصاحبه تشخیصی روانپزشکی برای دانش آموزانی که در آزمون راتر نمره بالاتر از نقطه برش داشتند، جهت تأیید تشخیص استفاده گردید. برای تحلیل داده ها آزمون خی دو مورد استفاده قرار گرفت
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان ایلام 2/10 درصد می باشد. میزان شیوع در پسران بیشتر از دختران، در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی و در پایه تحصیلی سوم بیشتر از سایر پایه های تحصیلی است. همچنین نتایج میزان شیوع برحسب زیرگروه های طبقات تشخیصی اختلالات رفتاری آزمون راتر نشان داد که اختلال ناسازگاری اجتماعی بیشترین و اختلال رفتارهای ضداجتماعی کمترین میزان شیوع را داشتند و در بین عوامل جمعیت شناختی، تحصیلات والدین، طلاق والدین و سابقه بیماری روانی در خانواده با بروز اختلالات رفتاری در کودکان رابطه معناداری داشتند .
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات رفتاری در استان ایلام در مقایسه با سایر پژوهشهای انجام گرفته در داخل و خارج از کشور در دامنه متوسط قرار دارد.
"
مقایسه مولفه های آزاردیدگی در دختران فراری و عادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه انواع مولفه های آزار (بی توجهی، آزار عاطفی، آزار جسمی، آزار جنسی) در دختران فراری و عادی انجام شده است. بدین منظور تعداد 120 نفر آزمودنی (40 دختر فراری انتخاب شده از مراکز نگهداری بهزیستی استان تهران، 40 دختر دانش آموز انتخاب شده از مقطع سوم دبیرستان های شهر تهران، 40 دختر انتخاب شده از پارک ها و فرهنگسراهای شهر تهران) در دامنه سنی 14 تا 25 سال با تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم توسط پرسشنامه آزار دیدگی محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش پرسشنامه جدیدی که حاوی بخش هایی برای آزار عاطفی و بی توجهی است توسط محقق ساخته و مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از بالاتر بودن تمامی مولفه های آزار دیدگی در دختران فراری در مقایسه با دختران عادی (در سطح معنا داری p<0.001 برای تمامی مولفه های آزار دیدگی) بوده است. به این ترتیب با توجه به میزان بالای آزار دیدگی تجربه شده توسط دختران فراری، استفاده از مداخلات درمانی مناسب و آموزش و آگاه سازی خانواده ها در خصوص اثرات سوء بدرفتاری بر سلامت روانی فرزندان توسط موسسات مسوول، می تواند نقش عمده ای در کاهش اثرات سوء و پیشگیری از فرار داشته باشد.
مقایسه سبک دلبستگی ویژگی های شخصیتی و خصیصه اضطراب در مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های مادر بر اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک است. فرض اساسی این پژوهش این است که میان ویژگی های دلبستگی، شخصیتی و اضطرابی مادر (به عنوان عوامل مؤثر بر رفتار مادرانه) با رشد اجتماعی و اضطراب دلبستگی در کودک رابطه وجود دارد. به منظور بررسی این رابطه، ویژگی های مادر (سبک دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و خصیصه اضطراب) در دو گروه مـادران کودکان دارای اختـلال اضطـراب
جدایی و مادران کودکان سالم مورد مقایسه قرار گرفت. این پژوهش از نوع مقطعی است و جامعه آماری آن را مادران کودکان مهـدهای کودک منطقـه 8تهران تشکیل می دهند. تعداد نمومه شامل 60 مادر و کودک دارای اختلال اضطراب جدایی و سالم می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیتی میلون 2، اضطراب صفت ـ حالت، مقیاس رشد اجتماعی کودک و ابزار غربالگری اختلال های هیجانی کودکان استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های t تست یومن ویتنی، همبستگی و تحلیل رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشانگر آن بود که دلبستگی ناایمن اضطرابی ـ دوسوگرا، خصیصه اضطراب صفت و برخی ویژگی های شخصیتی مادر می تواند پیش بینی کننده اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک باشد.
رابطه بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روان شناختی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روان شناختی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: 263 دانشجوی دختر و پسر به روش تصادفی ساده از میان دانشکده های مختلف انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار تحقیق در این پژوهش عبارتند از مقیاس ترس از بد ریختی بدنی و مقیاس فهرست 90 نشانه ای. ضریب اعتبار پرسشنامه ترس از بد ریختی بدنی 95/0 و پرسشنامه فهرست 90 نشانه ای 88/0 بود. نتایج: نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که همبستگی مثبت معنی داری بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روانشناختی وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج حاصله از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد که در کل دانشجویان حساسیت بین فردی و رفتار وسواسی- جبری بهترین پیش بینی کننده های ترس از بد ریختی بدنی محسوب میشوند.
"
" کارکرد خانواده در بیماران دچار اختلال هویت جنسی "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: اختلال هویت جنسی یک وضعیت نسبتاً نادر است که در آن افراد، هویت جنسی خود را با آنچه ظاهر آنها نشان می دهد نامتجانس احساس می کنند. از عوامل مهم مرتبط با آن خانواده را بوده که احتمالاً در سبب شناسی و در عین حال نگهداری آن مؤثر است. به این ترتیب بررسی رابطه کارکرد خانواده با این اختلال به خصوص در کشور ایران که هدف این مطالعه نیز می باشد، می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش به روش مقطعی مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری در دسترس انجام شد که در آن تعداد 37 نفر از مراجعه کنند گان به سازمان پزشکی قانونی که تشخیص اختلال هویت جنسی، توسط کمیسیون روانپزشکی در آنها محرز شده بود، پرسش نامه های اطلاعات فردی و ابزار سنجش خانواده که ابزاری برای بررسی کارکرد خانواده است را تکمیل نمودند(گروه نمونه) و با روش همسان سازی 37 نفر از افراد در دسترس که با ارزیابی روانپزشک فاقد هرگونه اختلال روانپزشکی بودند نیز به عنوان گروه مقایسه پرسش نامه ها را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که «کارکرد خانواده»(034/0=P) و همچنین ابعاد کارکردی «آمیختگی عاطفی» (03/0=P)، «کنترل رفتار»(021/0=P) و «پاسخگویی عاطفی»(009/0=P) در گروه نمونه نسبت به گروه مقایسه دارای اختلال معنادار و از کارایی پایین تری برخوردار بود، در حالی که این تفاوت در مورد ابعاد کارکردی «نقش ها»(15/0=P)، «حل مسئله» (16/0=P) و ""ارتباط"" (066/0=P) به طور معنادار به چشم نمی خورد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش وجود اختلال هویت جنسی در افرادی که دچار مسائل و مشکلات عاطفی، احساسی و هیجانی بیشتری در خانواده هستند محتمل تر و کمک گسترده به این افراد از طریق مداخلات خانوادگی می تواند مؤثر واقع شود. همچنین آگاهی دادن به خانواده ها در مورد نیازهای عاطفی و تربیتی فرزندان، احتمال بروز این اختلال را کاهش می دهد. "
مقایسه کارکرد اجرایی و شواهد عصب روانشناختی در اختلال وسواسی ـ اجباری و اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
مقدمه: منظور از پژوهش حاضر سنجش کارکرد اجرایی بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی-اجباری و اضطراب فراگیر بود. روش: نمونه مورد مقایسه متشکل از سه گروه 22 نفری از مبتلایان به اختلالات وسواسی- اجباری، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار با همتاسازی در متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل بود. روش پژوهش از نوع پس رویدادی بوده است و داده های پژوهش پس از جمع آوری از طریق آزمون های اضطراب بک، افسردگی بک II، مقیاس وسواسی- اجباری ییل- برآون و آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: در سنجش کارکرد اجرایی با استفاده از آزمون ویسکانسین، گروه وسواسی عملکرد ضعیف تری را نسبت به دو گروه دیگر نشان داد، اما تفاوتی میان گروه های اضطراب فراگیر و بهنجار دیده نشد. بحث: به نظر می رسد که در اختلال وسواسی- اجباری، وجود نقائص عصب روان شناختی منجر به عملکرد ضعیف تر این بیماران نسبت به مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار می شود.
"