فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
جنبهای تجربی از علم حضوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۶ و ۷
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، ابتدا دریافتهای حسی و احساسات انسانی همچون درد و لذت بهعنوان برخی از مصادیق علم حضوری برمبنای فلسفة اشراقی تبیین میشود و سپس جهات تمایز و اشتراک آنها با «معرفت از راه آشنایی» راسل و «شهود» برگسون مورد بررسی قرار میگیرند و ادامة بحث، اختصاص دارد به بررسی تطبیقی این نحوه از علم حضوری با برخی دیدگاههای ویتگنشتاین و جمعبندی نهایی و تاکید نویسنده بر رویکرد اشراقی مذکور.
جریان علیت در تاریخ ، تاملی در نگرش سارتر و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
استاد مطهری با توجه به افکار جدید، توانست روند تاریخ را با توجه به اصل علیت تبیین کند. در این نوشتار که کنار آرای استاد به دیدگاههای برخی افراد برجسته مانند هگل و مارکس و به گونهای مفصلتر به دیدگاه فیلسوف فرانسوی و نماینده مهم مکتب اگزیستانسیالیسم؛ سارتر پرداخته شده، به این مهم توجه میشود که ارزش مطالعه و بررسی تاریخ چیست و بر چه اصولی استوار است. استاد مطهری در ارائه تفکر خود با وجود آن که به سنن و قوانین تاریخی و جریان ثابت اصل علیت تأکید داشت، به بسیاری از دغدغههای افراد طرفدار آزادی در جهان پاسخ مثبت داد. بررسیها نشان میدهد او در عین حال که توانست از عهده تبیین منطقی جریان اصل علیت در تاریخ برآید و نوعی ضابطه و قانونمداری را در روند تاریخی به اثبات رساند، این امکان را یافت که بر اختیار و آزادی انسان در تعیین سرنوشت خویش تأکید کند. کاری که به جرأت بنا به اظهار نظر بسیاری مانند آن چه سارتر بدان تأکید میکند، مارکسیسم نتوانست آن را به انجام برساند. شاید اغراق نباشد که بگوییم نارسایی افکار افرادی مانند سارتر که برای حفظ آزادی و اختیار انسان به ناچار در افکار خود زمینههای فروکاست نقش علیت در تاریخ را فراهم آوردند، در اندیشه های شیعی استاد به خوبی ترمیم شده است.
حملیه مرددة المحمول و کاربرد آن در استدلال های مباشر و قیاس های اقترانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
حملیة مرددهْْالمحمول پس از سده هفتم در میان منطقدانان مورد توجه واقع شده است. این قضیه، حملیهای است که تردید در ناحیة محمول آن است. بنابراین، با قضیه منفصله که تردید بین دو قضیه است، تفاوت دارد. این قضیه در کنار حملیههای دیگر، میتواند در استدلالهای مباشر و قیاسهای اقترانی شرکت کند و نتایجی را به بار آورد. همچنان که این حملیه در کنار منفصلهها میتواند با شرکت در قیاسهای استثنایی، نتایجی داشته باشد، ولی تا کنون منطقدانان به درستی احکام حملیة مرددهْْالمحمول را در استدلالها به دلیل تشابهش با منفصله بررسی نکردهاند. از سوی دیگر، به سبب تشابه آن با منفصله احتمال رسوخ مغالطه در قیاسهای استثنایی میرود. از این رو، شناسایی درست این دسته از حملیهها برای جلوگیری از مغالطههای احتمالی لازم است. آنچه در این مقاله مورد نظر است، بررسی احکام استنتاجی مرددهْْالمحمولها در استدلالهای مباشر و قیاسهای اقترانی است. اما بررسی احکام استنتاجی مرددهْْالمحمولها در قیاسهای استثنایی به نوشتار دیگری موکول میگردد.
صلح پایدار، و عاملیت سیاسی نزد کانت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از بررسی مفاد رساله صلح پایدار کانت، به این می پردازیم که کانت با مسئله عاملیت سیاسی برای رسیدن به هدف مشخص برقراری صلح پایدار چگونه برخورد می کند. رساله صلح پایدار کانت در مورد اقدام های فوری برای تحقق صلح و نیز اقدام هایی سخن می گوید که به زعم او برای تحقق صلحی پایدار باید به کار بست. از نظر کانت تحقق صلح پایدار در میان ملت ها از طریق حکومت های جمهوری ممکن است. رساله کانت حاوی مضامین متنوعی است که در بحث حاضر به برخی از آن ها که در نهایت به نظر او درباره عاملیت سیاسی مربوط می شوند خواهیم پرداخت. استدلال کانت در نفی حق انقلاب و نقشی که برای طبیعت (مشیت) در پیش رفت تاریخ و پیش برد هدفش در نظر می گیرد در این بررسی اساسی است. با در نظر گرفتن این دو مورد به این خواهیم پرداخت که چگونه تلاش کانت برای سازمان دادن سیاست براساس امور مطلق نه تنها کمکی به انسجام نظریه سیاسی اش نمی کند، بلکه وارد کردن امر مطلق در سیاست، مشکلی درونی را در خود اصل اخلاقی کانت می نمایاند.
مبانی پلورالیسم دینی (رابطه تجربه دینی و پلورالیسم)
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا رابطه تجربه دینی و پلورالیسم دینی را مورد بررسی قرار دهد. ابتدا سعی شده است تعریف روشنی از تجربه دینی و پلورالیسم دینی به دست داده شود. تجربه دینی به معنای مواجهه انسان با امور ماوراء الطبیعی یا مشاهده و مشارکت در آن ها یا دریافتی است که متعلق آن خدا یا امور مرتبط با خداست. پلورالیسم دینی راهی برای تبیین تنوع و کثرت ادیان و حیانی و غیر وحیانی است و بر آن است که تمامی ادعاهای ادیان می تواند به وجهی صحیح باشد: سپس این نکته مورد بحث قرار گرفته که جان هیک - مبتکر پلورالیسم دینی در دوره معاصر - پلورالیسم دینی را بر تجربه دینی و تجربه دینی را بر نظریه کانت درباره فنومن و نومن مبتنی کرده است. در ادامه اشکالات نظریه فنومن و نومن آشکار گردیده سپس روشن شده است که این اشکالات به پلورالیسم دینی هم سرایت می کند. در پایان این نتیجه گرفته شده است که پلورالیسم دینی به لا ادری گری منتهی می شود زیرا هیک بر ان است که هیچ مفهومی از مفاهیم انسانی را نمی توان به واقعیت متعالی نسبت داد و یا به مقبولیت و حقانیت یک دین خاص.
کارل کرش
نقد برهان(علامت تجاری)دکارت در باب اثبات وجود خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکارت، فیلسوف شهیر فرانسوی که به قولی موسس فلسفه دوران جدید محسوب می شود درمهم ترین آثار خود،یعنی « تاملات در فلسفه اولی»و نیز «اصول فلسفه»براهینی براثبات وجود خداارائه کرده است .مطالب کتاب تاملات، در زمان خود دکارت اعتراضات زیادی را برانگیخت که مجددا توسط وی پاسخ داده شد.یکی از براهین دکارت برای اثبات خدا استدلال از راه تصور خداوکمال لایتناهی نهفته در این تصور است که به موجب قانون علیت باید ماخوذ ازعلتی دست کم معادل خودباشد و چون درجهان طبیعت چنین مرجعی برای ایجاد تصور کمال لایتناهی وجود ندارد پس باید یک خدای کامل نامتناهی منشا پیدایش این تصور باشد.این مقاله به بخشی از اعتراضات یکی از معاصرین دکارت(پی یر گاسندی)در این باره و سپس به بررسی تطبیقی آن با برهان ظاهرا مشابه آن در فلسفه و معارف اسلامی ، موسوم به برهان فطرت می پردازد.
قوانین طبیعت
تغایر تجارب وحیانی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی این مقاله، بررسی تفاوت تجارب وحیانی و عرفانی است. نگارنده، پس از بررسی عامل اهمیت یافتن تجارب عرفانی در دورة جدید، به بررسی دو دیدگاه ساختیگروی و ذاتگروی در زمینة تجربة دینی پرداخته و تأثیر این بحث را در تفاوت تجارب عرفانی و وحیانی نشان داده است. طبق ذاتگروی، میان تجارب دینی، هستة مشترکی در کار است که تفاسیر و زبان و معارف فاعل تجربه، در آن تأثیر ندارد؛ ولی ساختیگروی میگوید که هیچ تجربة تفسیر نشدهای در کار نیست. نگارنده نشان داده است که طبق هر دو دیدگاه، تجارب وحیانی از سنخ دیگری هستند.
زهد از نگاه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه در ظاهر امر چنین می نماید که فلسفه ی نیچه، فلسفه ای زهد ستیز و ضد اخلاق است، با توجه به تأکید وی بر روش های مختلف خودسازی و والایش، جای آن دارد که میان آرمان زهد و زهد مثبت و نیز گونه ی سومی از زهد، در نوشته های او تفاوت قائل شد. وی نخست زهدی را که به توقّف و تعلیق فرایند تعقّل و اراده و غریزه ختم می شود، رد می کند و سپس اخلاق سروری عهد باستان را می ستاید که در قلمرو آن، عقل مطیع و غریزه ی والایش یافته، به خوبی، در کنار یک دیگر فعالیت معمولی خود را ادامه می دهند. با وجود این، او به گونه ی سومی از زهد نیز اشاره می کند که نوعی ریاضت در حیطه ی اندیشیدن و فلسفیدن است؛ ریاضتی که به یُمن آن، فیلسوف ناب، به تحلیل نیچه، از فضای دروغ پردازانه ی فلسفه ی مبتنی بر آرمان زهد در می گذرد و به چشم اندازی فراگیرتر، با خصایص ویژه ی خود دست می یابد.