آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

اگرچه در ظاهر امر چنین می نماید که فلسفه ی نیچه، فلسفه ای زهد ستیز و ضد اخلاق است، با توجه به تأکید وی بر روش های مختلف خودسازی و والایش، جای آن دارد که میان آرمان زهد و زهد مثبت و نیز گونه ی سومی از زهد، در نوشته های او تفاوت قائل شد. وی نخست زهدی را که به توقّف و تعلیق فرایند تعقّل و اراده و غریزه ختم می شود، رد می کند و سپس اخلاق سروری عهد باستان را می ستاید که در قلمرو آن، عقل مطیع و غریزه ی والایش یافته، به خوبی، در کنار یک دیگر فعالیت معمولی خود را ادامه می دهند. با وجود این، او به گونه ی سومی از زهد نیز اشاره می کند که نوعی ریاضت در حیطه ی اندیشیدن و فلسفیدن است؛ ریاضتی که به یُمن آن، فیلسوف ناب، به تحلیل نیچه، از فضای دروغ پردازانه ی فلسفه ی مبتنی بر آرمان زهد در می گذرد و به چشم اندازی فراگیرتر، با خصایص ویژه ی خود دست می یابد.

تبلیغات