فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
۴۹۲۵.

بررسی تعبیر هیدگر از نسبت روح1 و زمان (وجود2) در پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجدد هیدگر تجربه هگل پدیدارشناسی روح تناهی و نامتناهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
تعداد بازدید : ۱۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۹۲
این مقاله برآن است تفسیر هیدگر از نسبت روح و زمان(وجود) در پدیدارشناسی روح هگل را موردبررسی قرار دهد. بدین منظور، نقد هیدگر به هگل راجع به نسبت بین زمان و روح، تعبیر او از پدیدارشناسی روح به عنوان فلسفه ای سوژه محور و نمونه ای از متافیزیک فیخته ای و دکارتی، و نقش فلسفه روح در تبیین متافیزیک جدید خودبنیادی موردبررسی قرار گرفته است. هدف از این مقاله بررسی مسائلی مانند معنای وجود، نسبت بین زمان و روح، مسئله تناهیِ وجود و نامتناهیِ روح در مواجهه فلسفی بین هیدگر و هگل است. در نهایت به این نتیجه می رسیم که از نظر هیدگر زمان و زمان مندی ذات روح در فلسفه هگل را تشکیل می دهد و روح هگل همانا تجسم خوداظهاری مطلقِ عقلِ (استدلالی/ شهودی) است که به صورت حضور مثبت مطلق خود را نمایان می سازد. با تعبیر هیدگر از مفهوم تجربه آگاهی هگل به عنوان سوبژکتیویته سوژه، به نظر او، فلسفه هگل به ناچار به ظهور متافیزیک جدید خودبنیادی می انجامد که اوج آن در تکنیک مدرن قرار دارد. در این راستا نقد برخی از شارحان به هیدگر این است که در این مواجهه جنبه هایی از فلسفه هگل، نظیر شناخت بین الاذهانی، تاریخ مندی تجربه روح و نقش مسئله نفی و سلب در حرکت دیالکتیکی و نقد او از تجدد نادیده گرفته شده است.
۴۹۲۸.

تحول وجودی انسان در قرآن و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقدس تقرب تشبه به مسیح اتحاد با خدا تحول وجودی حیات جدید فرزند خدا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۳۴۶ تعداد دانلود : ۵۰۵
از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سعادت و کمال انسان است. این سعادت در اسلام و مسیحیت، تحول کمالی انسان به سوی خدای متعال و نزدیک شدن به اوست. حقیقت این تحول از منظر قرآن کریم و عهد جدید، تحولی وجودی و حقیقی و البته تشکیکی و به بیان این دو متن مقدس «حیات و تولد جدید»، «هجرت به جانب خداوند» و «نورانی شدن» است. اما به رغم این اشتراکات، با توجه به تفاوت بنیادین الهیات و انسان شناسی اسلام و مسیحیتِ مبتنی بر نوشته های پولس، این موضوع در این دو سنت نقاط افتراق نیز، دارد. در اسلام، همة بحث پیرامون نزدیک شدن به خدای متعال است، اما در مسیحیت، مقصود از نزدیک شدن، همانندی با مسیح، یکی شدن با خدا، حضور در خانواده الهی و فرزند خدا شدن است. در اسلام، قرب بیشتر مبتنی بر ایمان و عمل صالح است، اما در مسیحیت، قرب، همچون ایمان، اعطایی است.
۴۹۲۹.

خاستگاه ارزش ها از نگاه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش زندگی نیچه خواست قدرت اخلاق والاتباری اخلاق فروتباری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
تعداد بازدید : ۱۳۴۶ تعداد دانلود : ۸۶۸
نیچه، وجوهی دوگانه برای خاستگاه ارزش ها در نظر می گیرد. از یک طرف، وی به نوعی وفاداری خویش را به نمایان ترین رویه اندیشه غرب، یعنی این اندیشه که جهان را به مثابه یک کل در نظر می گیرد، نشان داده و بدین ترتیب، جهان را به مثابه نیروهای کنشی و واکنشی در نظر گرفته است که زندگی را به وجود می آورند. زندگی از نگاه وی، زندگی نوعی بایستن را درون خود دارد که ما را ناگزیر از به کاربردن ارزش ها می کند و آنگاه که ما ارزش ها را پاس می داریم، زندگی از رهگذر کنش ما ارزشمند می شود. این نگاه به ساحت ارزش و ارزش گذاری درواقع نگاهی پیشاسوبژکتیو به خاستگاه ارزش ها است و اجازه نمی دهد زندگی را با چیزی ورای آن ارزیابی کنیم. از طرف دیگر، وی با پرداختن به اخلاق فروتباری و والاتباری در فلسفه خویش و اشاره به اینکه والاتباران بانیان ارزش و ارزش گذاری بوده اند، خاستگاه دیگری برای ارزش ها قائل می شود. این تعارض، فلسفه نیچه را با چالشی روبه رو می کند که هر خوانش دقیق و منسجمی ناگزیر از حل آن است. در این مقاله ضمن تحلیل ارزش های والاتباری و فروتباری، تلاش شده است که این تعارض برطرف شود و خوانشی منسجم و یک دست از خاستگاه ارزش ها در فلسفه نیچه ارائه شود. واژگان کلیدی: نیچه، ارزش، زندگی، اخلاق والاتباری، اخلاق فروتباری، خواست قدرت
۴۹۳۰.

تأملی عمیق تر در خصوص مراحل اگزیستانس نزد کرکگور

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاقی پارادوکس اگزیستانس جهش کرکگور استحسانی ایمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۹۰۷
شاید بتوان گفت مهمترین دیدگاه سورن کرکگور مراحل تطور وجود انسان است. وی معتقد است که می توان تمامی انسانها را در یکی از سه مرحله استحسانی، اخلاقی و دینی جای داد. در واقع انسان یا می تواند در نازلترین مرتبه وجودی در حیات بشری یعنی مرحله استحسانی باقی بماند یا به مرحله بالاتر یعنی مرحله اخلاقی که ویژگی آن دوری از تمتعات حسی زودگذر و التزام به قانون اخلاقی عام و کلی منتقل شود و یا به اصیل ترین مرحله اگزیستانس یعنی مرحله ایمانی نائل آید. ویژگی مرحله استحسانی، استمتاع دنیوی و لذت صرف است و ویژگی حیات اخلاقی تکلیف و تعهد به امر عام است. این دو مرحله در اثر معروف کرکگور «یا این یا آن» منعکس شده است. اما باید دانست از آنجا که حیات اخلاقی تمهیدی بر مرحله بالاتر یعنی حیات ایمانی است و خود، موضوعیتی ندارد لذا لحن این کتاب که همان «یا این یا آن» است در نهایت منجر به « نه این و نه آن » می شود.
۴۹۳۳.

نسبتِ وجود و مرگ در منظومه ی فلسفیِ آلن بَدیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود مرگ وجودشناسی نظریة مجموعه ها آلن بدیو تابعِ نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۶۳۳
نوشتارِ حاضر تلاشی است برایِ درکِ نسبتِ وجود و مرگ در منظومة فلسفیِ آلن بدیو ( -1937)، فیلسوف، ریاضیدان و فعالِ اجتماعیِ معاصر فرانسوی. بدیو فیلسوفی نظام ساز بوده و جزوِ معدود فلاسفه ای است که در قرن بیست ویکم از وجودشناسی و ضرورتِ احیای آن سخن می گوید. او می کوشد تا با رجوع به نظریة مجموعه ها یک نظام هستی شناسانة نو بنا کند تا در دامِ نسبی گرائیِ مطلقِ فیلسوفان پست مدرن و پساساختارگرا نیفتد و در عین حال بر محدودیت ها و نقایصِ وجودشناسیِ ایدئولوژی زدة کلاسیک فائق آید. در همین راستا او یک هستی شناسیِ کثرت گرایانه را بنیان گذاری می کند که بر روشِ تقلیل تأکید دارد و برخلاف هستی شناسی هایِ سنتی از افزایش و رسیدن به وحدتِ جامع گریزان است. درک او از وجود و نسبتِ آن با مرگ در همین چارچوب شکل گرفته است. در همین راستا او وجود را به درجة این همانیِ یک کثیر با خود در نسبتِ با یک وضعیت، تعریف می کند. بنابراین، او وجود را نه مفهومی هستی شناختی بلکه آن را مفهومی معطوف به منطقِ هستنده توصیف می کند. به باورِ او وجودِ یک چیز هیچ نسبتی با هویتِ کثیر آن ندارد. معنای این ادعا آن است که وجود نه امری ذاتی بلکه مربوط به نمودِ هستنده است. از این رو، او مرگ را به حداقل بودن درجة وجود یک هستنده، یا معدوم بودن آن، در وضعیتِ مرجعش، تعریف می کند. به بیانِ ریاضی، مرگِ یک هستنده نمایانگرِ نزولِ تابعِ نمودِ هستندة مورد نظر است. بدین ترتیب، او مرگ را نیز یک مفهوم منطقی و نه هستی شناسانه معرفی می کند. به اعتقاد بدیو از این تحلیل دو نتیجه حاصل می شود: 1- مرگ یک تغییرِ بیرونی در تابعِ نمودِ یک هستنده است، 2- اندیشیدنِ به مرگ، بیهوده است؛ زیرا به اعتقاد او مرگ صرفاً یک پیامدِ منطقیِ تغییرِ ارزشِ تابعِ نمود است، و از سوی دیگر، آنچه شایستة اندیشیدن است، رخدادی است که عاملِ این تغییرِ ارزش توابعِ نمود است.
۴۹۳۵.

مطالعه تطبیقی تعالیم دین زردشت و فلسفه مکتب اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اِگزیستانسیالیسم آزادی مسئولیت انتخاب زرتشت تقدیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۸۳۹
مکتب اصالت وجود یا اگزیستانسیالیسم، هستی انسان و مسائل مربوط به وی را به عنوان مرکز ثقل تفکّراتش، قرار داده است و دغدغه اثبات مسئولیّت، امکان تعالی و بهبودی وضع زندگی او را دارد؛ اما قرن ها پیش از ظهور فلسفه اصالت وجود در غرب، زرتشت، پیامبر ایران باستان، با اعتقاد راسخ به وجود اهورامزدا (خدا) و ارج نهادن به انسان، پرورش و پویایی ویژگی های اخلاقی و سعادت انسان را به عنوان هدف خود دنبال می کرد که این امر از اهمیّت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش، مقایسه تطبیقی تعالیم مکتب اصالت وجود وآموزه های زرتشت، در چارچوب مفاهیمی چون: اصالت وجود انسان، اختیار و آزادی، انتخاب، مسئولیّت، عدم اعتقاد به تقدیر و توصیه به تلاش و دوری از گوشه نشینی می باشد. در این راستا ابتدا به تبیین مفاهیم ذکر شده در هر یک از مکاتب مورد نظر پرداخته و سرانجام با مطالعه وجوه تشابه و تمایز موجود، این نتیجه حاصل شده که قرن ها پیش در ایران، مسئله «هستی انسان» و ارتباط آن با جهان، بسیار خردمندانه مطرح شده است. درواقع، زرتشت در زمانی کهن و در میان جامعه ای ابتدایی، همان چیزی را مطرح کردکه مکتب اگزیستانسیالیسم امروز در میان مردمی متمدن مطرح می کند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای انجام شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان