آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

مقاله حاضر به بررسی داستان «سالمرگی» اصغرالهی از منظر تک صدایی و چندصدایی پرداخته است. بنیان نظری در این بررسی مبتنی بر دیدگاهی است که باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی طرح و تبیین کرده است. در ضمنِ مقاله نخست کوشش شده است تعریف دقیقی از تک آوایی و چندآوایی به دست داده شود و سپس اصول و موازینی که از خلال اثر باختین قابل دریافت است به منظور تبیین موضوع به کار گرفته و در نهایت رمان سالمرگی براساس آن ها بررسی و تحلیل شود. مقاله در کلیت خود می کوشد به پرسش های زیر پاسخ دهد: 1- براساس چه معیارهایی می توان رمانی را چندصدایی دانست؟ 2- چه نسبتی میان چندصدایی و تکوین شخصیت در رمان وجود دارد؟ 3- آیا داستان سالمرگی را می توان اثری چندصدایی تلقی کرد؟ و اگر چنین است کدام خصوصیات آن را در طراز چنین داستان هایی قرار داده است؟ نتایج مقاله نشان می دهند که رمان سالمرگی چند صدایی است و شخصیت های مستقلی که نسبت گفتگویی با هم دارند در داستان باعث این چند صدایی شده اند.

تبلیغات