فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از پدیده های مورد بررسی در علم باستان شناسی بررسی باورها و مستندات تاریخی درباره طلسمات گنجینه ها است. علم طلسمات به این امور می پردازد: نحوه نگهداری از گنجینه ها، محافظت از آن در برابر سارقان و دشمنان به شیوه دفن در زیر زمین، قراردادن طلسم های مختلف بر روی آن ها، راه های تشخیص و گشودن طلسم در محل قرارگرفتن دفینه ها. نظامی در خمسه خود از این مضامین با جزئیاتی دقیق بهره برده است. لزوم بازبینی آثار سنتی ادب فارسی از جهت دانسته های علم باستان شناسی و کشف ارزش های تاریخی یک اثر برجسته ادبی این ضرورت را ایجاد کرده است که نحوه کاربرد مضامین طلسمات و گنجینه ها در خمسه نظامی کشف و بررسی شود. این پژوهش ضمن بهره گیری از مشاهدات میدانی، با انجام مصاحبه با کارشناسان میراث فرهنگی و بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی انجام شده است. تحلیل ابیات مبتنی بر تقسیم بندی کالریج از تخیل و همین طور دو کارکرد متفاوت از تصویر در ادبیات، یعنی کارکرد زبانی و مجازی نشان می دهد که از نظر محتوا، طلسمات و گنجینه ها در حوزه های داستانی و همین طور تفاخر، تمثیل، توصیف، تغزل، مدح و منقبت و عرفان و تعرف به کار رفته اند که از این میان حوزه داستانی به دلیل استفاده از جزئیات دقیق بیشترین نمود را دارد و در سایر حوزه ها قدرت مضمون پردازی شاعر را آشکار می کند. در تحلیل بلاغی، بررسی سه ساختار متفاوت ادبی نشان می دهد که نظامی با کشف ویژگی های یکسان مفاهیم خاص و طلسمات و گنجینه ها آرایه های زیبای ادبی خلق کرده است.
بررسی و تحلیل تصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی با توجه به تحولات اجتماعی و فردی دوران زندگیش قابل تاًمل است. وی همواره از وقایع و حوادث پیرامونی خود متأثر بوده است. شمس لنگرودی ناملایمات و تلخی ها را در قالب اشعار خود و با بهره گیری از ابزار و جنبه های گروتسک برای مخاطبان آثارش به تصویر می کشد. تا قبل از انتشار کتاب «گروتسک در ادبیات» به سال 1957 میلادی توسط ولفگانگ کایزر، گروتسک فقط نوعی کمدی خشن شناخته می شد. اما کایزر و میخاییل باختین باعث شناساندن ابعاد و جنبه های دیگرگروتسک، از قبیل کمدی و وحشت توأم، ناموزونی، ناهماهنگی و اغراق و زیاده روی گروتسک به ادبیات شدند. در این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سعی برآن است، ضمن بررسی اشعار گروتسکی شمس لنگرودی دریابیم که کدام یک از جنبه های گروتسکی در اشعار وی نمود بیشتری دارد؟ با توجه به شناختی که از شخصیت شمس داریم، انتظار می رود که جنبه کمدی توام با وحشت در اشعارش فراوانی بیشتری داشته باشد. نتیجه پژوهش اما از درصد بیشتر جنبه ناموزونی اشعار شمس نسبت به سایر ممیزه های گروتسکی حکایت دارد.
تندروی خشونت آمیز داخلی در رمان تروریست اثرجان آپدایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حادثه 11 سپتامبر در آمریکا باعث تحولات بسیاری در دنیا گردید که دنیای ادبیات و هنر نیز از آن بی بهره نماند و کتابهای زیادی تحت تاثیر این حادثه منتشر شد. . تندروی خشونت آمیز داخلی همانند تندروی خشونت آمیز خارجی فاجعه به بارآورده است. در این مقاله رمان تروریست اثر جان آیدایک بر اساس تندروی داخلی بررسی می شود. برای تحلیل رفتارهای شخصیت اصلی داستان از دیدگاه مکالی و مسکالنکو استفاده شده است که تندروی و رادیکالیسم را به سه دسته فردی، گروهی و جمعی و دارای دوازده مکانیسم تقسیم کرده اند. در رمان تروریست مکانیسم های فردی کاربرد بیشتری دارند. بررسی نشان می دهد که مشکلات فراوانی از جمله عدم حضور پدر، بی پروایی زندگی خانوادگی مادر، دردسرهای همکلاسی ها در دبیرستان و نیز محیط پیرامون نقش مهمی در ایزوله شدن وسردرگمی هویتی احمد و هدایت وی بسوی تروریست شدن دارند. اما احمد در پایان رمان بمب را منفجر نمیکند زیرا که شک و تردید در نگرش وی به خود و نیز در چرایی انفجار وجود دارد.
جدال یأس و امید در ویران شهر "نیما یوشیج" و "بدرشاکر السیاب" با تکیه بر دو سروده «سوی شهر خاموش» و «مدینه بلا مطر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
148 - 173
حوزه های تخصصی:
ویران شهر، جامعه ای خیالی است که در آن هرج و مرج به نهایت خود رسیده و امید چندانی به بهبودی آن نیست. نیمایوشیج و بدر شاکر السیاب دو شاعر پرآوازه ی معاصر فارسی و عربی، در پی اعتراض به اوضاع نابسامان جامعه و تلاش در بهبود امور، ویران شهری را در قصائد خود با نام «سوی شهر خاموش» و «مدینه بلامطر» ترسیم می کنند. این جستار با بررسی جلوه های یأس و امید در کلام دو شاعر به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به پرسش ذیل است: عوامل اصلی پیدایش فضای ویران شهر در کلام دو شاعر چیست و در جدال یأس و امید، پیروزی نهایی با کیست؟ نگارنده بر این باور است که هر دو شاعر با به تصویر کشیدن فضای جامعه و نشان دادن عوامل اصلی پیدایش ویران شهر که همانا ظلم و فساد حاکمان و سکوت و سرخوردگی مردم جامعه است سعی در اصلاح و بیداری ملت داشته اند. در جدال یأس و امید، پیروزی نهایی با امید است و هر دو شاعر چشم انتظار تغییر و انقلابی عظیم در جامعه هستند.
فهم «در انتظار گودو» از منظری روانکاوانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
207 - 231
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با توسل به میراث فکری فروید و لاکان خاصه آن گونه که اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روانکاو معاصر، آن را پرورانده است، به برسی اجمالی از اثر در انتظارگودو ساموئل بکت می پردازد. ژیژک بر مبنای مفهوم" شی" یا همان "چ یز" لاکان، تقسیم بندی خاصی از مدرنیسم و پست مدرنیسم ارائه می کند و بر مبنای همین تقسیم بندی مدعی است که نمایش نامه ی در انتظار گودو در زمره ی آثار مدرنیستی است. اما ما با شرح و توضیح برخی از خود منظومه مفاهیم ژیژک و با مبنا قرار دادن تقسیم بندی او، داعیه ی او را به چالش می کشیم و تا حدی نشان می دهیم که در انتظار گودو اثری پست مدرنیستی است. از این حیث مقاله ی حاضر سر آن ندارد که به برسی خیل عظیم آثاری بپردازد که پیرامون در انتظار گودو وجود دارند، بلکه این مقاله بیشتر نوعی توضیح مفاهیم فلسفی-روانکاوانه ی ژیژک، و یا به تعبیر دقیق، نوعی دیالوگ و درگیری فکری با این فیلسوف و روانکاو معاصر است. به همین خاطر، آنچه به عنوان نتیجه گیری نیز بیان می کند بیشتر به نوعی پرسش یا چالش شباهت دارد تا نوعی نتیجه گیری قطعی. با اتخاذ چنین استراتژی است که مقاله حاضر بیان می دارد که گودو نامی برای یک "جیغ خاموش" است؛ چرا که گودو نامی برای عدم بیش نیست، گودو نام غیبتی محوری است؛ جیغ خاموشی که در گلوگیرکرده است و شاید به تعبیری که همسو با روح آثار بکت باشد، این جیغ خاموش همان "سکوت" است.
تحلیلی روانشناسانه از دو مجموعه داستان قصه های مجید و نیکلا کوچولو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
301 - 324
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی روانشناسانه شخصیت های داستانی در قصه ها ی مجید نوشته هوشنگ مرادی کرمانی و نیکلا کوچولو نوشته رنه گوسینی فرانسوی است. در این تحقیق سعی بر آن است که با تکیه بر نظریه های روانکاوی، همچون ساختار ذهن مشتمل بر «نهاد»، «من»، «فرامن»، «منِ ایده آل»، «ایده آلِ من» و همچنین همانندسازی به مثابه ی مکانیسمی دفاعی، به درکی عمیق تر از شخصیت های این قصه ها برسیم. هریک از این ساختارها مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. «نهاد»، «من» و «فرامن» شخصیت انسان را شکل می دهند و همواره در حال کشمکش هستند. «نهاد» لذت جوست و «فرامن» به دنبال سرکوب خواسته ها و لذت جویی «نهاد». «من» کشمکش های میان «نهاد» و «فرامن» را کنترل می کند. «من ایده آل» به مفهوم ارزیابی آگاهانه فرد از خویش است، ولی «ایده آل من» آن بخش از وجود فرد است که میل دارد به آن دست یابد. همانند سازی نوعی مکانیسم دفاعی برای مدیریت تنش های درونی و بیرونی است. شخصیت های اصلی این داستان ها قابلیت انطباق با این بخش ها را دارند و می توانند معرف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشند. این پژوهش به تحلیل این دو مجموعه داستان بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد.
پژوهشی بر نوع ادبی " بارا ماسا" در ادبیات هندی- و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
571 - 593
حوزه های تخصصی:
بارا ماسا در زبان هندی به معنای دوازده ماه است باره به معنای عدد دوازده و ماسا در معنای ماه سال آمده است .بارا ماسا نوعی شعر ادبی در زبان هندی است که در هییت ها و قالب های شعری گوناگون سروده می شود این نوع شعر اولین بار در ادبیات بومی شمال هندوستان ظهور کرده است . از مشخصات این نوع شعر این است که شاعر مطلب مورد نظر خود را بر اساس توالی ماه ها بیان می کند و هر بند شعر به روزها و ماه اختصاص می یابد گفتگو در ماههای سال به درد فراق از سوی شاعر مرد از زبان بانوی هندوی هندی دردمند سروده می شود. شارلوته وودویل در پژوهش خود به بارا ماساهای گوناگونی اشاره می کند این نوع شعردر اشعار مسعود سعد سلمان و دیگر شاعران فارسی سبک هندی با الهام از ادبیات بومی هندوستان به وضو ح دیده می شود. این پژوهش به بررسی و مطالعه " بارا ماسا "وسیرادبی آن در ادبیات هندی و فارسی به تفضل می پردازد.
بررسی تطبیقی آگنوستیسیسم در قصیده «طلاسم» ایلیا ابوماضی و غزل «من این ایوان نه تو را نمی دانم» مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
600 - 623
حوزه های تخصصی:
ندانم گویی از عناصر تصویر شعری است که دیدگاه شاعر را نسبت به جهان خلقت بیان می کند که ایلیا ابوماضی و مولانا شاعران لبنانی و ایرانی، درصدد بیان آن برآمدند. لزوم شناخت درون مایه و مفاهیم مشترک و مختلف دو شاعر و تأثیر و تأثر از یکدیگر، ضرورت اصلی پژوهش است. در این مقاله با رهیافتی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر ادبیات تطبیقی آمریکایی، به برخی وجوه اشتراک و افتراق قصیده «طلاسم» ایلیا ابوماضی وغزل «من این ایوان نه تو را نمی دانم» مولانا، پرداخته می شود. نتایج نشانگر آن است که آنها، شباهت هایی در مفاهیم داشته اند و میان آنها هیچ تأثیر و تأثری وجود ندارد و در شعرفلسفی متأثر از شاعران قبل از خود بودند. جهان بینی هر دو مبتنی بر فلسفه است و در پی یافتن حقیقت هستند و توانستند با ایجاد شک انسان را به سوی هستی بکشانند؛ می توان گفت ایمان مولوی از ابوماضی قویتر است. مفاهیم ایلیا از پیچیدگی بیشتری برخوردار است، زیرا او توجه خاصی به رمزگرایی دارد، اما شعر مولانا به دور از تکلف و عارفانه بیان شده است.
Opter pour le Bon Sens: les enjeux et les pratiques dans la traduction des textes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
155 - 166
حوزه های تخصصی:
Lors de la traduction des textes quelconques il existe plusieurs obstacles à franchir pour un traducteur. La traduction des romans n’en est pas exclue. Il arrive à maintes fois que le traducteur accomplit l’acte de traduction mais le texte final ne donne pas le message propre du texte de départ, et le traducteur reste hésité parmi ses alternatives. Au sens propre linguistique, il a une préoccupation principale : pouvoir opter pour le bon sens parmi les choix à la disposition lors de la traduction de la langue de départ à la langue d’arrivée. Dans cet article nous considérons la procédure de l’acte de traduction dans une perspective à la fois subjective et empirique, en nous appuyant sur l’aspect expérimental de traduction au sein de l’université Allameh Tabataba’i de Téhéran . Nous sommes prévus d’argumenter la validité ou l’inadéquation d’une traduction ou bien d’une équivalence spécifique et la façon d’opter pour le bon choix, en indiquant les exemples concrets de traduction ; leurs difficultés lexicales, stylistiques et culturelles. Nous verrons qu’a part la connaissance linguistique du traducteur le rôle de l’intuition est incontournablement majeur.
Apprentissage Tridimensionnel d’une Langue(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
186 - 195
حوزه های تخصصی:
Dans le domaine de l’apprentissage du Français Langue Étrangère ou Seconde (FLES), l’essentiel des recherches porte sur les méthodes didactiques et pédagogiques extrêmement pointues. Elles tendent cependant à occulter la nécessaire immersion qui est linguistique, certes, mais aussi culturelle et créative. Elle dénature également la relation interpersonnelle entre les enseignants et les apprenants. Les premiers voulus interchangeables en arrivent à enseigner une langue de manière trop normée et calibrée, les seconds à devenir des clients attendant le miracle de la méthode que des Institutions leur ont « vendue ». Il est pourtant fondamental de prendre en considération la dimension humaine dans l’apprentissage d’une langue vivante afin de ne pas laisser l’intelligence artificielle dénaturer certaines valeurs civilisationnelles et devenir une interface obligatoire entre les Hommes. Plusieurs arguments majeurs soutiennent la thèse de ne pas dissocier langue et culture tout en ajoutant l’idée déjà ancienne de la créativité. Cette prise de conscience invite même à aller au-delà du simple apprentissage d’une langue étrangère et de considérer la démarche comme un pas vers l’altérité.
نشانه شناسی عناصر ارتباطات غیر کلامی در رمان های منزل بورقیبه از ایناس العباسی و شب ناسور اثر ابراهیم حسن بیگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات غیر کلامی نقشی غیر قابل انکار در انتقال مفاهیم و موضوعات مورد نظر فرد دارند که ارتباطات کلامی از بیان آن ها عاجز است. بررسی ها نشان می دهد کاربرد این نوع ارتباطات در رمان های معاصر نیز گسترشی روزافزون داشته و نویسندگان، آگاهانه یا غیرآگاهانه از آن بهره برده اند. پژوهش حاضر نیز با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی نشانه شناسانه عناصر ارتباطات غیر کلامی در رمان های منزل بورقیبه از ایناس العباسی و شب ناسور اثر ابراهیم حسن بیگی پرداخته و میزان بهره گیری نویسندگان از این عناصر و نیز کارکردهای مورد نظر هر یک را تبیین کرده است. حاصل پژوهش حاکی از آن است که ایناس العباسی در 53 مورد از این عناصر بهره برده است که بیشتر بیانگر مضامینی مانند غم و اندوه و... است. در مقابل در رمان حسن بیگی 120 مورد ارتباط غیر کلامی به چشم می خورد که مفاهیمی مانند اضطراب و دلهره و... را به مخاطب انتقال می دهد. در رمان هردو نویسنده، عناصر پیرازبان بیشترین کاربرد را در انتقال پیام داشته است؛ همچنین بیشترین کارکرد مورد استفاده آن ها، کارکرد جانشینی و پس از آن تکمیلی است. سایر کارکردها نیز در رمان ها بازتابی نداشته اند.ارتباطات غیر کلامی نقشی غیر قابل انکار در انتقال مفاهیم و موضوعات مورد نظر فرد دارند که ارتباطات کلامی از بیان آن ها عاجز است. بررسی ها نشان می دهد کاربرد این نوع ارتباطات در رمان های معاصر نیز گسترشی روزافزون داشته و نویسندگان، آگاهانه یا غیرآگاهانه از آن بهره برده اند. پژوهش حاضر نیز با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی نشانه شناسانه عناصر ارتباطات غیر کلامی در رمان های منزل بورقیبه از ایناس العباسی و شب ناسور اثر ابراهیم حسن بیگی پرداخته و میزان بهره گیری نویسندگان از این عناصر و نیز کارکردهای مورد نظر هر یک را تبیین کرده است. حاصل پژوهش حاکی از آن است که ایناس العباسی در 53 مورد از این عناصر بهره برده است که بیشتر بیانگر مضامینی مانند غم و اندوه و... است. در مقابل در رمان حسن بیگی 120 مورد ارتباط غیر کلامی به چشم می خورد که مفاهیمی مانند اضطراب و دلهره و... را به مخاطب انتقال می دهد. در رمان هردو نویسنده، عناصر پیرازبان بیشترین کاربرد را در انتقال پیام داشته است؛ همچنین بیشترین کارکرد مورد استفاده آن ها، کارکرد جانشینی و پس از آن تکمیلی است. سایر کارکردها نیز در رمان ها بازتابی نداشته اند.
خوانش پذیری شعر فاطمه ناعوت و محمدرضا شفیعی کدکنی بر اساس نظریه «شعور مادّه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعور ماده، دیدگاهی است در امتداد آراء هستی شناسان و نواندیشان و برآیندی از سلسله پژوهش های میدانی و آزمایشگاهی پیرامون دو مقوله ماده و شعور که در سده های اخیر ابعاد جدیدی از آن مورد توجه قرار گرفته است. مطابق این نظریه ، قلمرو شعور و ادراک بسیار گسترده و همه اشیاء شعورمند هستند. این نظریه که بن مایه اصلی آن وامدار فلسفه و عرفان شرقی است، در آثار شاعران معاصر عربی و فارسی نیز تبلور یافته است که ازجمله تعقیب کنندگان آن، فاطمه ناعوت، شاعر و روزنامه نگار مصری و محمدرضا شفیعی کدکنی می باشند. مقوله شعور ماده، در شعر هر دو شاعر، حضور قابل توجهی دارد و ذهن آن ها را بر آن داشته است تا روح این معنا را در حوادث و اشکال مختلف امروز تسرّی بخشند. به همین علت، خوانش پذیری شعرشان بر مبنای نظریه شعور ماده از مهم ترین یافته ها در مسیر بررسی شعر این دو شاعر است. مقاله حاضر بر آن است تا میزان انطباق آثار دو شاعر را با مبانی نظریه شعور ماده مورد بررسی قرار دهد. نتیجه این بررسی نشان می دهد، ناعوت و شفیعی، ضمن پذیرش درک پذیری و شعورمند بودن عناصر، روابط بین اشیاء را براساس شبکه های نظام مند، حافظه پنهان و هوشمندی، کشف و با استفاده از فن های شعری انعکاس بخشیده اند و البته برای فرار از پیچیدگی های زبان فلسفی و عرفانی، عموماً از سوژه های ملموس در شعر استفاده کرده اند.
رفع ابهام از یک عبارت در نامه های ملک الشعراء بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملک الشعرا بهار در یکی از نامه های اخوانی خود به مجتبی مینوی معتقد است که در نخستین کنگره نویسندگان ایران شعر او و رفقای دیگرِ سنت پردازش در هیاهوی اسلوبِ جدید و بی وزن و قافیه حزب توده و شعر امثال نیما و رواهیچ و نیز مهملات تبریزیان جوان نادیده گرفته شده است. این مقاله در صدد است تا منظور بهار را از عبارت «مهملات تبریزیان جوان» آشکار سازد. این کنگره در سال 1325 برگزار شده بود و در آن سال فرقه دموکرات در آذربایجان استقرار داشت. حزب توده به عنوان متولیِ برگزاری کنگره سه نفر را از حزب دموکرات آذربایجان به این گردهمایی دعوت کرده بود: سیدتقی میلانی، اسماعیل شمس و بالاش آذراوغلو. میلانی در این کنگره اشعاری به زبان فارسی خواند. اسماعیل شمس در مورد ادبیات آذربایجان سخنرانی کرد و آذراوغلو اشعاری را به زبان ترکی قرائت نمود که ظاهراً مورد تشویق گرم حضار قرار گرفت. بهار استقبال از اشعار آذراوغلو را در کنار شعرخوانی امثال نیما و رواهیچ بر بی اعتنایی از سوی متجددین و به حاشیه رفتن جریان سنت گرایی ادبی حمل می کند و از این قضیه در نامه اش به مینوی سخت گلایه مند است. او با آوردن صفت مهملات برای اشعارِ شاعرانِ جوانِ تبریز نارضایتی و مخالفت خود را از مواضع سیاسی و فرهنگی فرقه دموکرات ابراز داشته و عملکرد آنان را هم سو با نیت برگزار کنندگان کنگره در تخریب ادبیات ملی ایران ارزیابی کرده است. در این پژوهش تلاش شده تا با روش کتاب خانه ای و گردآوری داده ها به برخی مسائل پشت پرده در برگزاری نخستین کنگره نویسندگان اشاره گردد. این مسائل تاکنون در جایی بازگو نشده است.
تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
197 - 226
حوزه های تخصصی:
تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین لیلا غلامپور آهنگر کلایی * محمود طاووسی * * شهین اوجاقعلی زاده * * * چکیده از یونان باستان تاکنون ارائه ی مدلی کلی از جهان موردتوجه فیزیک دانان و فیلسوفان بسیاری بوده است. ازآنجاکه به نظر می رسد اندیشه ی مذکور، اساس اندیشه های عطار را در منطق الطیر تشکیل می دهد؛ بنابراین این پژوهش به مقایسه و تحلیل کلیت گرایی در اندیشه های عرفانی عطار و فیزیک نوین می پردازد. مطابق نتایج، هم عطار در منطق الطیر و هم فیزیک نوین در جست وجوی کل یکپارچه اند. در منطق الطیر انگیزه ی سفر گروهی تمام مرغان جهان برای رسیدن به سیمرغ، درواقع رسیدن به کل یکپارچه بوده است که در عرفان اسلامی به «وحدت وجود» تعبیر می شود. انتخاب آگاهانه ی واژه ی سیمرغ در برابر سی مرغ بیش از واژه ی دیگر می تواند ارتباط، نظم، تقارن و یکپارچگی تمام موجودات جهان را برخلاف وجود اختلاف ظاهری (سی مرغ مختلف) و گوناگونی نیروهای هستی بیان کند. انیشتین (Albert Einstein ) می خواست با نظریه ی یکپارچگی، ذهن خدا را بخواند؛ اما تمام تلاش های فیزیک دانان تاکنون برای رسیدن به کل یکپارچه با شکست مواجه شده است. ازنظر عطار هم یکپارچگی با حقیقت غایی (سیمرغ حقیقی گوهر) غیر ممکن است و سی مرغ تنها با حقیقت وجودی خویش (سیمرغ یا نخستین فعل الهی) به وحدت رسیدند که دیوید بوهم ( David Bohm ) این کل را «نیمه تمامیت های نسبتاً مستقل» می خواند. واژه های کلیدی: تقارن، سیمرغ، عطار، کلیت گرایی، فیزیک نوین، منطق الطیر . * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران lailagholampour@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران tavoosi@riau.ac.ir *** استادیار زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران alizade@riau.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 16/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 2/9/1400
تصاویر برساخته از مرگ یزدگرد، رستم فرّخ زاد و ماهویه در کشاکش گفتمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارند گان در این پژوهش بر آن هستند که با پیش کشیدن مرگ یزدگرد، ماهویه و رستم فرّخ زاد در شاهنامه و سنجش آن با منابع تاریخی پیش از آن، هم دوره و پس از آن، به بررسی عناصر ایدئولوژیک و جهت دار در آن ها بپردازند. با این بررسی نقش نویسنده و گزاره ها در مناسبات قدرت معین می شود. به شکلی که هم خودِ نویسنده و شاعر و هم خودِ اثر به مثابه کرداری اجتماعی، برساخته مناسبات قدرت و تخاصمات اجتماعی و سیاسی آن دوره بر سر تثبیت گفتمان و معنای وابسته به آن هستند. این امر منجر به قطبی شدن گزاره های به کار رفته توسط نویسنده و شاعر می شود. نویسنده این قطبی شدن ها را بر روی بستری از غیرسازی ، برجسته سازی و حاشیه رانی انجام می دهد. با وجود این، نباید در پی صدق و کذب بودن این روایت ها باشیم؛ بلکه باید آن ها را به عنوان متن های ایدئولوژیک مورد توجه قرار داد. ما از راه برخورد و رویارویی این عوامل، هوّیت متفاوت روایت ها و گزاره های ایدئولوژیک این افراد و آثار را به شکلی عقلانی و اخلاقی درک و دریافت می کنیم.
بررسی تطبیقی معراجنامه های بایزید و روزبهان بقلی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
125 - 158
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی درباره چگونگی و چرایی تولید گفتمان سخن می گوید و با توجه به بافتِ درون زبانی و برون زبانی سعی در موشکافی گفتمانِ تولید شده دارد. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی – تطبیقی بخش هایی از معراجنامه بایزید بسطامی و روزبهان بقلی را با تکیه بر مدل نورمن فرکلاف بازنگری کرده است. نتایج نشان می دهد که بایزید و روزبهان با انتخاب واژگان و نحو خاص، گفتمان متمایزِ عرفانی خود را تولید و بازآفرینی کرده اند. مکاشفه، گفت و گو و تجلی سه پایه مشترک معراج بایزید و بقلی است، اما ساختار فکری، ایدئولوژیکی و عرفانی هر کدام تفاوت های ظریفی دارد. گفتمان عرفانی بایزید بر محور من (انسان)/ خدا (او) شکل گرفته است و در آن میانجی یا واسطه ای وجود ندارد که در طی تهذیب نفس و کشش الهی انانیت زایل و هویت انسان با فنا شدن در حق، مستحیل می شود و جز حق چیزی باقی نمی ماند، اما گفتمان روزبهان حول محور شخصیت های روزبهان (انسان)، ملائکه، خضر و خدا شکل گرفته است. در این گفتمان ملائکه و خضر واسطه بین او و خداوند هستند و خضر نمادِ پیر و راهنمای انسان است. ضمناً در پایان معراجِ بایزید همه صفات اشارات و زبان او توحیدی شده است، اما روزبهان از خداوند طلب فرجام نیک دارد. روزبهان از مرگ می هراسد و بایزید به حق پیوسته است. سهم بایزید در عرفان اصیل ایرانی - اسلامی به مراتب از روزبهان برجسته تر است.
بررسی اسامی غیربومی («دیگری») قهرمانان در ادبیات روسی و فارسی (بر اساس آثار چخوف، ن.گومیلیوف، علوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
327 - 352
حوزه های تخصصی:
نام بخشی از هویت انسان است که تحت تأثیر عوامل گوناگون برای نوزاد انتخاب می شود و معمولاً انتخاب نام در بدو تولد و یا قبل از آن توسط دیگران انجام می گیرد. ولی در آثار ادبی، نویسنده به اختیار خود و بر اساس موضوعی که در اثر به آن می پردازد، برای قهرمان داستانش نامی را برمی گزیند. بررسی اسامی قهرمانان به ما کمک می کند تا درک بهتر و عمیق تری از اثر داشته باشیم. گاهی در آثار ادبی شاهد انتخاب اسامی غیربومی برای تعدادی از قهرمانان توسط نویسنده هستیم که دلایل آن می تواند متعدد باشد. بعد از تحولات سال 1320 در ایران، جامعه روشنفکر شدیداً در پی جریانات سیاسی و اجتماعی زیر هجوم ترجمه های غربی و از جلمه روسی قرار داشت، نویسندگان گاهی به تأسی از الگوهای مورد علاقه، برای قهرمانان خود نام غیربومی انتخاب می کردند، به ویژه نویسندگانی که در خارج از کشور نیز مدتی سکونت داشته اند. برای نمونه می توان به اسامی غیربومی قهرمانان (کاتوشکا، مارفینکا، مارگریتا) در آثار بزرگ علوی اشاره کرد. این اتفاق در ادبیات روسی هم می افتد. نیکالای گومیلیوف نویسنده و شاعر سده بیستم نیز به دلیل سفرهایش به ممالک شرقی و آشنایی با عرفان و شاعران ایران زمین، آثاری خلق کرد که در آنها به قهرمانان خود نام غیربومی (حافظ، درویش، پری) داده است. با بررسی اسامی در برخی آثار روسی و فارسی به این نتیجه می رسیم که نویسندگان روسی و ایرانی تحت تأثیر عواملی برای قهرمانان خود نام غیربومی انتخاب کرده اند که تأثیرگذارترین آن جریانات سیاسی و اجتماعی، آشنایی نویسنده با آثار ادبی سایر ملل، حضورش در ممالک دیگر، ....
آندره ژید و گفتمان های قدرت؛ نگاهی نو به فرآیند افسون زدایی از کمونیسم در کتاب بازگشت از شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
644 - 673
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اکتبر روسیه در سال 1917 و استقرار نظام کمونیستی در این کشور، سرزمین شوراها به آرمان شهر بسیاری از روشنفکران آن زمان بدل شد. از آن جمله، آندره ژید بود که طی دعوتی از سوی اتحادیه نویسندگان شوروی در 1936 به همراه تنی چند از دوستان خود، به آنجا سفر کرد تا سرزمین رؤیاهای خود را از نزدیک ببیند. اما آنچه دید و در بازگشت تحت عنوان بازگشت از شوروی نوشت حکایت از تأسف و نومیدی از تحقق آرمان های بزرگ انسان قرن بیستم داشت. این افسون زدایی آشکار در متن ژید ، اما به سادگی حاصل نشده است بلکه هم زمان از تأثیرات و عواملی خبر می دهد که طبق نظر میشل فوکو ، گفتمان قدرت در یک دوره خاص را شکل می دهند و بر انتخاب های فردی و جمعی نویسنده اثر می گذارند. ما در این مقاله تلاش می کنیم تا با استفاده از روش پژوهش تاریخی و با تکیه بر نظریات تاریخ گرایی نوین به درک کنش متقابل گفتمان های مرکزی قدرت و نقش آنها در فرایند افسون زدایی از کمونیسم در نگاه ژید بپردازیم.
تحلیل عنوان رمان های نوجوان (رمان هستی، زیبا صدایم کن و عاشقانه های یونس در شکم ماهی) از دیدگاه توصیفی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل عنوان رمان های نوجوان (رمان هستی ، زیبا صدایم کن و عاشقانه های یونس در شکم ماهی ) از دیدگاه توصیفی ژرار ژنت
سجاد نجفی بهزادی*
چکیده
عنوان به مثابه عاملی پیرامتنی نقش مهمی در جذب مخاطب و خوانش متن دارد. این مؤلفه در آثار داستانی نوجوانان اهمیت و ارزش دوچندانی دارد. عنوان اثر باید به گونه ای هنرمندانه انتخاب شود تا بتواند کیفیت متن را به نمایش بگذارد. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل کارکرد توصیفی عنوان رمان های هستی ، زیبا صدایم کن و عاشقانه های یونس در شکم ماهی بر اساس نظریه ی برون متنی و درون متنی ژرار ژنت است. در این پژوهش عنوان رمان های گفته شده بر اساس نظریه ی ژار ژنت و کارکردهای توصیفی (مضمونی، کنایی، استعاری و..) بررسی و تحلیل شده اند. روش پژوهش، تحلیل کیفی محتوای آثار و شیوه ی گردآوری اطلاعات به صورت اسناد کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان داد که رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی چندین کارکرد مهم دارد؛ کارکرد جذب کنندگی، کارکرد توصیفی از نوع استعاری و عنوانی برون متنی از کارکرد آن است. رمان های هستی و زیبا صدایم کن نیز به ترتیب کارکردی هویتی و مضمونی دارند. عنوان های برون متنی به دلیل ارجاع برخی از اطلاعات به پس زمینه ذهن مخاطب، نقش مهمی در مشارکت خواننده در داستان و مفاهیم آن دارند.
واژه های کلیدی: رمان نوجوان، زیبا صدایم کن ، عاشقانه های یونس در شکم ماهی ، عنوان، کارکرد توصیفی ژنت، هستی .
* استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد najafi23ir@yahoo.com
تاریخ دریافت مقاله: 1/10/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 12/4/1400
زبان عرفانی در مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
101 - 129
حوزه های تخصصی:
بیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهم ترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبه های پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکان پذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربه های عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکل های هنری و ادبی زبان روی آورده اند، نماد و تمثیل دو شکل هنری از جمله شکل های هنری زبان است. این پژوهش به شیوه تحلیلی در پی بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری تمثیل و نماد جهت آشکار کردن تجربه های عرفانی مولوی در مثنوی است. مولوی در راستای به کارگیری تمثیل با در نظر گرفتن تنگناهای زبان بشری کوشیده است تا با زبان ویژه خویش، راه را بر تأویل های عرفانی برای خود و مخاطب بگشاید. آنچه در فهم زبان مثنوی اهمیت دارد، شناخت زبان نمادگرا در فضای گسترده این اثر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولوی با آگاهی از ظرفیت های کلامی، به زبان عرفانی خود پویایی داده است. توجّه به زبان و کاستی های آن، معناگرایی، تکرار واژگان ویژه و تمرکز بر اندیشه ای واحد، آگاهی ازتجربه های عرفانی در عینِ بیان ناپذیری آن ها و ادراک مخاطبان از جمله عوامل مؤثر در درک زبان عرفانی مثنوی معنوی است.