فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
ریخت شناسی داستان های عاشقانه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش مهمی از ادب کلاسیک فارسی را داستان هایی تشکیل می دهند که به سبب موضوع عاشقانه آن ها داستان های غنایی خوانده می شوند. اگرچه این نوع ادبی با نوع ادبی حماسه کاملاً متفاوت است اما در مهم ترین متن حماسی فارسی یعنی شاهنامه فردوسی نیز می توان داستان هایی یافت که موضوع آن ها عاشقانه است و در حیطه داستان های غنایی طرح می شود. در این مقاله به بررسی ساختارها و به عبارتی، ریخت شناسی داستان های غنایی شاهنامه پرداخته می شود. هدف این بررسی تنها نشان دادن یکسان بودن یا نبودن شکل این داستان ها با استفاده از روش پراپ نیست بلکه بررسی تأثیر ژانر حماسه بر این نوع داستان ها و نیز مقایسه اجمالی آن ها با داستان های صرفاً غنایی است. در این مقاله کوشش شده است اهمیت ژانر ادبی، از طریق بررسی میزان اثرگذاری انواع ادبی بر عناصر داستانی و روایت داستان های عاشقانه شاهنامه نشان داده شود. داستان های انتخاب شده عبارتند از زال و رودابه، سیاوش و سودابه، رستم و تهمینه و بیژن و منیژه. در این داستان ها عناصر داستانی مطرح در ریخت شناسی پراپ چون صحنه های آغازین، انگیزه ها، موانع و شخصیت ها بررسی می شود؛ هدف بررسی این عناصر، مشخص شدن ریخت شناسی این داستان هاست تا از این طریق بتوان به تأثیر ژانر حماسه بر عناصر داستانی به کار رفته پی برد.
علل پای بندی پیروان مکتب عرفانی بغداد به رعایت شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب عرفانی بغداد تقریبا از اوایل سده دوم هجری و اندکی پس از تاسیس بغداد، توسط برخی از صوفیان، از جمله معروف کرخی، در این شهر شکل گرفت و بعد از او از طریق سری سقطی ادامه یافت تا نهایتا به وسیله جنید بغدادی شکل کامل خود را به دست آورد. این مکتب در قرن چهارم به پشتوانه آموزه های جنید و توسط شاگردانش هم چون شبلی، واسطی، جریری و ... به اوج شکوفایی خود رسید. مهم ترین وجه تمایز پیروان این مکتب، تقید و التزام شدید آنان به رعایت ظواهر شریعت است. واکنش این عده نسبت به پیروان مکتب سکر را مهم ترین دلیل این مساله می دانند و با مطرح ساختن مبحث سکر و صحو، سعی در توجیه آن می کنند، بدین طریق که جنید بغدادی صاحب صحو و هوشیاری است و به همین سبب او و دیگر بغدادیان، به سبب داشتن این خصیصه، گرفتار سکر نمی شوند و در نتیجه، همیشه آماده انجام دستورهای شریعت هستند. هرچند مبحث فوق در توجیه این مطلب صحیح است، اما تنها عامل تقید بغدادیان به انجام ظواهر شریعت نیست، بلکه عوامل دیگری نیز در آن دخیل است. در این مقاله ابتدا با بررسی حوزه رواج و گسترش مکتب بغداد در قرون سوم و چهارم و پنجم به معرفی اجمالی مهم ترین پیروان آن پرداخته می شود و سپس علل تقید بنیان گذاران این مکتب به رعایت ظواهر شریعت بررسی خواهد شد
تجلّیات الهی در نگاه تفسیری ابن عربی از سوره توحید و بازتاب آن در ادبِ عرفانیِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث تجلّی یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی به شمار می رود که از طریق آن چگونگی خلقت عالم مورد بحث قرار می گیرد. بر طبق این نظریّه، وجود، یکی است و آن تنها وجود حضرت حق است و همة کثرات و عوالم، در حقیقت تجلّیاتِ آن وجود حقیقی به شمار می روند. تعمّق در مبحث تجلّی، یکی از راههای دستیابی به توحید حقیقی به شمار می رود. در دین اسلام و قرآن کریم نیز، فهم درست سوره اخلاص به عنوان راهی برای درک توحید حقیقی بیان شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی تفاسیر عرفانی ابن عربی و برخی شارحان او از این سوره، بر اساس مبحث تجلّی و سپس، میزان انعکاس و بازتاب دیدگاه های تفسیری وی در اشعار و آراء شاعرانی پرداخته شده که به نوعی از مکتب ابن عربی تأثیر پذیرفته یا از شارحان آثار او به شمار می روند. ابن عربی در تفسیر آیه نخست سوره توحید، «هو» را به مقام ذات تعبیر کرده و «الله» را نشان از مقام واحدیّت و تجلّیات اسمائی و صفاتی حق دانسته است. همین مطالب با به کارگیری عینِ اصطلاحِ خاصِ ابن عربی، در ادبیات عرفانی فارسی بازتاب یافته است.
بر اساس نتایج این پژوهش، مشخص می شود که شاعران و عارفان بسیاری از دیدگاه های تفسیری ابن عربی تأثیر پذیرفته اند که از آن جمله می توان به فخرالدین عراقی، اوحدی مراغه ای، شیخ محمود شبستری، شاه نعمت الله ولی، عبدالرحمن جامی، بیدل دهلوی و صائب تبریزی اشاره کرد. دلیل این امر بسامد بالای استفاده این شاعران از اصطلاحات ویژه و خاص ابن عربی همچون، مقام ذات، احدیّت، واحدیّت و امثال آن است که این اصطلاحات را ابن عربی به منظور شرح و بسط مبحث تجلّی، مورد استفاده قرار داده است.
تبیین حقایق عرفانی و معرفت شناسی در ساقی نامه های ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
دفاع از ابلیس نزد برخی از اکابر صوفیان
حوزه های تخصصی:
دیدگاه صوفیه نسبت به ابلیس، یکی از بحث انگیزترین و در عین حال جذاب ترین مقولاتی است که در امهات متون آنان انعکاس یافته است. از یک طرف با آرایی کاملاً متشرّعانه مواجهیم که در ردّ شیطان و لعن او از درگاه الاهی، بیهیچ شک و شبهه ای سخن رانده اند و از دیگر سو برخی از نام داران عالم تصوّف در دفاع از ابلیس و یا حداقل اعتذار او از عدم سجود بر آدم(ع) ، با تأویلات خود نهایت سعیشان را بکار گرفته اند و حتّی او را مظهر عشق و فتوت برشمرده اند. این مقاله به مطالعة نظرات مختلف بزرگان صوفیه در خصوص ابلیس ـ با تأکید بر مبانی فکری نام دارانی چون حلّاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی، فریدالدّین عطار نیشابوری و مولانا جلال الدّین محمّد بلخی ـ میپردازد.
پست مدرنیته، داستان پست مدرن و پیامدهای آن
حوزه های تخصصی:
جنبه های نمایشی اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد شاملو از معدود شاعرانی است که قابلیت های نمایشی را در اشعار خود به نمایش گذاشته است. مطالعه ی نقاط اشتراک دو حوزه ی نمایش و شعر، به شناخت عناصر نمایشی موجود در آثار احمد شاملو کمک شایانی می کند. اکثر اشعار شاملو، در قالب «شعر سپید» سروده شده که شعر سپید، قالب مورد علاقه ی سرایندگان «شعر نمایشی»، همچون شکسپیر است. دیالوگ، مونولوگ، دستور صحنه، روایت، صوت نمایشی و همچنین توجه به دکلماسیون شعر ، از عناصر نمایشی موجود در اشعار شاملو هستند. مرحله ی اول، خوانش صحیح و درک معنای هر شعر است؛ مرحله ی دوم، تحلیل عناصر نمایشی و زدن اتود تئاتری بر مفهوم هر شعر و مرحله ی نهایی، استخراج طرح نمایشی از آن شعر است. این پژوهش، از حیث ماهیت و هدف، از نوع تحلیلی و تبیینی است و به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، تهیه ی فیش از منابع مکتوب، انجام مصاحبه و مشاهده ی نمایش است.
حماسه ای شیعی از قرن پنجم
حوزه های تخصصی:
تاکنون، در تاریخ ادبیات فارسی، حماسه های شیعی، محصول دوران تیموری و صفوی شناخته می شده است ولی منظومه ای که در این مقاله معرفی می شود، نشان می دهد که چند دهه بعد از سروده شدن شاهنامه، شاعری درقرن پنجم به سرودن حماسه ای درمغازی امام علی بن ابی طالب (ع) پرداخته است. همزمان با گرشاسپنامه اسدی. این منظومه، هم به لحاظ تاریخ حماسه ها در ادب فارسی و هم از دید تاریخ تشیع، در کمال اهمیت است. ارزش واژگانی و نحوی آن نیز در تاریخ زبان فارسی بسیار زیاد است. اطلاعاتی که در باب «شهربانو» و برادران او و ارتباط ایشان با خاندان امام علی بن ابی طالب (ع) می دهد، حتی اگر افسانه باشد، بسیار نادر و بی سابقه است.
نگاهی به طبیعت در آثار جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعت و مظاهر آن، از دیرباز در آثار ادبی و هنری، ظهور و حضوری گرم و پر نشاط داشته است؛ اما نویسندگان و شاعران رمانتیک در آثار خود به طبیعت را زنده، زیبا و همچون پناهگاه روحی برای خویش تصویر کرده اند. جبران خلیل جبران، نویسنده و نقاش لبنانی نیز همانند نویسندگان و شاعران رمانتیک بزرگ دیگر، در آثار خود طبیعت را به عنوان یکی از عناصر و وسایلی که می تواند التیام بخش دردهای انسان معاصر باشد به وفور آورده است. در این مقاله پس از نگاهی کلی به جایگاه طبیعت در مکتب ادبی رمانتیسم و نوع نگرش رمانتیک ها به طبیعت و تصویر آن در آثارشان، جایگاه طبیعت در اندیشه و آثار جبران بررسی شده و بعضی از مهمترین اصول نوع نگرش جبران به طبیعت بیان شده است. با مطالعه آثار جبران می توان دریافت که او نیز مانند دیگر رمانتیکهای بزرگ به طبیعت و پدیده های آن در آثار خود حیات و اصالت بخشیده، و با دیدگاهی عاطفی به توصیف پدیده های طبیعی پرداخته است؛ از سوی دیگر او مانند دیگر نویسندگان بزرگ رمانتیسم، به تمجید زندگی روستایی در برابر زندگی شهری پرداخته است. از لحاظ فنی نیز اعتقاد جبران به زنده بودن طبیعت و اجزای آن باعث شده است که او از صنایع ادبی مانند تشخیص در تصویرگری پدیده های طبیعی استفاده نماید به طور خلاصه باید گفت که طبیعت در آثار جبران زنده و زیباست و همینگونه نیز توصیف شده است.
شگردهای داستان پردازی در بوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای شناخت ادبیات داستانی سنّتی فارسی, بررسی آن با شیوه های علمی جدید و اعمال تحلیل های ساختارگرایانه بر روی متون روایی است. نتیجة کار بست چنین شیوه هایی, علاوه بر احیای سنّت های داستانی قدیم, به شناخت هر چه بیشتر ساختار روایی متون و کشف شگردهای اصلی داستان پردازی نویسندگان و تبیین نقاط قوت و ضعف آثار آنها منجر می¬شود.در مورد لفظ و معنای اشعار سعدی, شارحان و محقّقان مباحث فراوانی مطرح کرده اند اما دربارة تکنیک داستان پردازی او کمتر مطلب در خور توجهی یافت می شود. این مقاله کوشیده است تا نخست همة حکایات بوستان را با توجه به تعاریف مشخص و کمّی, بررسی نماید. آنگاه با عنایت به عنصر تشکیل دهندة ساختار حکایات (اعم از تعداد حوادث, تعداد اشخاص, نتیجه گیری پایان حکایات و ... ) به تفکیک و طبقه بندی آنها بپردارد. با اعمال شیوه ای که به تسامح می توان آن را "ریخت شناسی" نامید, پنج الگوی روایی حاصل شده است که غالب حکایات سعدی در این الگوهای پنجگانه جای می گیرد و سعدی با توجه به کلیشه های روایی مضبوط در ذهن خود, به تکمیل و تتمیم حکایات و گاه گسترش و تجدید آنها دست زده است.بحث در جنسیت اشخاص, طبقة اجتماعی اشخاص, کم و کیف حضور اشخاص, شخصیت های واقعی و تمثیلی, نقد شیوه های روایت و انواع گفت و گو در بوستان سعدی, از دیگر مطالبی است که در این مقاله مورد توجّه قرار گرفته است.
خوانشی پست مدرن از مفهوم تاریخ در دو نمایشنامه آرکادیا اثر تام استاپارد و مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی (عنوان عربی: قراءة ما بعد حداثیة لمفهوم التاریخ فی مسرحیتی آکاردیا لتوم استوبارد وموت یزدجرد لبهرام بیضایی)
حوزه های تخصصی:
در دهه های، اخیر نقدهای بسیاری پیرامون مفهوم تاریخ و اموری که تاریخ نگاران همواره به آنها توجه کرده اند، در محافل علمی و فلسفی پسامدرن مطرح شده است.مهمترین پیامد این نقدها، به چالش کشیده شدن رسالت تاریخ در ارایه تصویری دانشورانه و عینی از رویدادهای گذشته است. این دیدگاه نسبی در پیوند با درستی تاریخ، با زیر سوال بردن سرشت و طبیعت آن، امکان دستیابی به حقیقت تاریخی را مورد تردید قرار می دهد و بیان می دارد که تاریخ نگاران، همواره با تکیه بر قدرت تخیل و وابستگی های باور شناختی خویش، رویدادهای گذشته را بازسازی کرده اند. در راستای سست شدن مفهموم تاریخ در قلمرو فلسفه، در حوزه ادبیات نیز نویسندگان برآن شدند تا در آثار خود تاریخ را بدان شیوه ای که خود می خواهند، روایت کنند. دستاورد این نگرش، پیدایش گونه ای ادبی است که می توان در فارسی آن را جایگزین تاریخ نامید. در این جستار، تلاش شده است ابتدا تصویری فراگیر از رویکرد پسامدرنیسم به تاریخ ارایه شود و پس از آن، دو جایگزین تاریخ آرکادیا و مرگ یزدگرد، از دو نویسنده انگلیسی و ایرانی، تام استاپارد و بهرام بیضایی، از این دیدگاه واکاوی شود. در این جستار، پژوهشگران، شگردها و فنون مشترکی را بررسی می کنند که این دو نویسنده به شیوه هایی متفاوت در این دو اثر به کار بسته اند تا بدین گونه ارزش و اعتبار تاریخ را به چالش بکشند و زمینه را برای سر برآوردن خرد روایت های تاریخی خود فراهم کنند.چکیده عربی:عرضت المجالس العلمیة والفلسفیة لما بعد الحداثیین فی العقود الأخیرة، انتقادات وفیرة علی هامش التاریخ، والأمور التی اعتنی بها المؤرخون، ما أدی إلی تحدی غایات التاریخ لتقدیم صورة علمیة وواقعیة عن أحداث الماضی. هذه الرؤیة النسبیة فی علاقتها مع صحة التاریخ تشک فی الوصول إلی الحقائق التاریخیة بعد الشک فی طبیعة التاریخ وجوهره وتؤکد علی أن المؤرخین دوما حاولوا تصویر أحداث الماضی باعتمادهم علی الخیال وانتماءاتهم الفکریة. وهذا الأمر تسرب إلی دائرة الأدب أیضا، إذ حاول الأدباء ذکر الأحداث التاریخیة وفقا لأهواءهم. وهذا أدی إلی ظهور نوع أدبی یمکن اعتباره فی الفارسیة، بدیلا للتاریخ. حاول المقال تقدیم رؤیة شاملة عن نظرة ما بعد الحداثیین للتاریخ، ثم یدرس بدیلی التاریخ: آرکادیا وموت یزدجرد، للکاتبین الإنجلیزی والإیرانی توم استوبارد وبهرام بیضائی، وفقا للرؤیة المذکورة، کما یلقی المقال الضوء علی أسالیب الکاتبین، وفنونهما المشترکة التی تم استخدامها فی هذین الأثرین بطرق مختلفة، لتحدی مکانة التاریخ، تمهیدا لظهور روایتیهما التاریخییتین.
معناشناسی و هویت ساختار در شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر با ابزار بیانی و زبانی خاص خود، هویتش را در تقرب به ساختاری نو و بدیع به منظور ارائه معناهایی آگاهانه و اندیشیده می یابد و در این پویایی از سطح شعر کلاسیک تا تولد شعر معاصر، تا اندازه ای مدیون تلاش نیماست. در پاره ای از شعر معاصر تکرار مصرع در آغاز و پایان، به شعر ساختاری دوری و چرخشی می دهد که به منظور القای نظریه ای خاص، استحکام ویژه ای به ساخت شعر می بخشد. این تکرار مانند اسکلتی محکم علاوه بر ترمیم افت موسیقیایی ناشی از حذف عناصری موسیقی کناری - قافیه و ردیف - تشکیل مرکز و کانون شعری، یکپارچگی (Coherence) و تک آوایی کردن شعر، ایجاد توقف در فواصل عمودی شعر برای تقویت انرژی حافظه مخاطب و دوری شعر از سستی و ابتذال، تأکید و تحمیل پیام شعری، تکثیر و رهایی معنا، تعدد و تنوع مدخلیت، ساختاری اپیزودیک (episodic) به شعر معاصر می بخشد. جستجوی دلالتها و نشانگان مستقیم و غیر مستقیم معنایی در ساختار شعر معاصر - بویژه در شعر نیما به عنوان نماینده و معمار شعر نو - پرسشی بنیادین است که در این مقاله مورد چند و چون قرار می گیرد.
تحلیل نسبت میان درون مایه های آثار داستانی سیمین دانشور با پیشینة فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرینش متن بدون ارتباط با میراث ادبی و متون قبل از آن صورت نمی گیرد. رُمان و داستان کوتاه معاصر فارسی ژانری (نوع ادبی) نسبتاً نوپاست. ارتباط این ژانر نوپدید با میراث فرهنگی پُردیرینة ایران موضوعی درخور تأمّل است. در نقد ادبی به منظور بررسی ارتباط بین متون، رویکردی نو به نام بینامتنیّت مطرح است. این پژوهش بر پایة دیدگاه یکی از مؤثّرترین نظریّه پردازان حوزة بینامتنیّت یعنی ژِرار ژنِت، منتقد فرانسوی، شکل گرفته است. مطابق نظریّة او، هرگونه ارتباط متن با غیر خود، فرارَوی متنی یا فرامتنیّت نام دارد که جنبه های متعدّدی را شامل می شود. از این میان، بیش متنیّت و بینامتنیّت دربارة ارتباط بین دو متن است. بینامتنیّت حضور مستقیم متنی در متن دیگر و بیش متنیّت هرگونه تأثیر متنی از متن دیگر است. این جستار، ارتباط مجموعه داستان های «شهری چون بهشت» و «به کی سلام کنم؟» و رُمان های «سووشون»، «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» را با میراث فرهنگی، به عنوان زیرمتن تحلیل می کند و نقش این بهره گیری در شیوة داستان نویسی دانشور را بازمی کاود. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی سعی کرده است بر مبنای چهارچوب نظریّة بینامتنیّت، آثار داستانی اشاره شده را تحلیل کند. اجمالاً این پژوهش حاکی از حضور مستقیم عناصر نظام فرهنگی و میراث های ادبی ایران در آثار یاد شدة دانشور است.
زبان عامیانه در غزل حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم که عناصر عامیانه غزلیات حافظ را باز شناسیم و نشان دهیم. با توجه به اینکه غزل حافظ نمونه درخشان این نوع در شعر فارسی شمرده شده، شاید در نظر اول جستجوی عناصر عامیانه در آن بیهوده به نظر آید. اما، پس از بررسی اشعار شاعر شیراز به قصد یافتن این عناصر در آن، مشخص می گردد که خواجه در آفرینش هنری خود تا حد زیادی به زبان عامیانه توجه داشته و به عنوان یکی از مصالح اصلی زبان هنری از آن بهره گرفته است. نتیجه دیگری که از این مطالعه به دست خواهد آمد تعیین درجه امکان هم نشینی این دو جنبه زبانی یعنی زبان ادبی و زبان عامیانه در یک اثر و کیفیت آن است- دو جنبه ای که تا حدودی متباین به نظر می رسند. ضمنا، در این بررسی، سعی خواهد شد پیوند این دن مرتبه زبانی و میزان وابستگی زبان ادبی به زبان عامیانه در روند آفرینش غزلیات حافظ مشخص گردد.
بررسی تطبیقی مرثیه ای برای ژاله و قاتلش اثر ابوتراب خسروی و درون مایه خائن قهرمان اثر بورخس، از دیدگاه پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی برای خوانش تطبیقی داستان مرثیه ای برای ژاله و قاتلش،اثر ابوتراب خسروی، نویسنده معاصر ایرانی و درون مایه خائن قهرمان، اثر خورخه لوئیس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی است. این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و براساس مؤلفه های چارچوب گریز پست مدرنیسم انجام شده است که از مهم ترین جریانات فکری عصر جدید به شمار می رود. در این پژوهش، به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که وجوه اشتراک بین داستانِ درون مایه خائن قهرمان و مرثیه ای برای ژاله و قاتلش که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و نشان دهندة تأثیرپذیری ابوتراب خسروی از بورخس در خلق این اثر است. استفاده از رویکرد پست مدرن، همسانی پیرنگ، شیوه روایی یکسان، استفاده از نماد های مشترک و ...، گزاره های مشترک این دو متن هستند. بررسی و تحلیل این اشتراک ها برای اثبات تشابهات این دو متن، از مهم ترین اهداف این مقاله به شمار می رود.
هو الظاهر و الباطن علم ظاهر و باطن یا ظاهر و باطن علم (پیرامون علم و معرفت در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
قوتِ اصلیِ بشر، نور خداست