فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
89 - 104
حوزه های تخصصی:
ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی و هرچه روح آدمی را متأثر می کند، توجه نشان می دهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز می سازد، غلبه عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیق ترین و متأترکننده ترین احساسات آدمی است که در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های آن در اشعار احساسی و عاطفی فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش مقایسه این حس در اشعار سه شاعر است و این که شاعران مورد بررسی در کاربرد این گونه مفاهیم چه وجه تشابه و تمایزی با هم داشته اند. در باب نتیجه این تحقیق می توان گفت که تبلور غم و اندوه در اشعار فایز، بیشتر جنبه شخصی دارد و در سروده های مفتون، بیشتر به دلایل خانوادگی و اجتماعی است. در شعر محمدخان دشتی نیز جنبه مذهبی و اجتماعی اندوه نمود چشمگیرتری داشته است. وی شعری را که به دور از بازگویی رنج و درد و اندوه بشری باشد، به هیچ می گیرد و گاه به سرایندگان بی درد در دوره مشروطیت و بازگشت ادبی تاخته است. در اشعار مفتون علت اندوه وی در ابتدای شاعری اش به شکل گنگ و نامفهوم ظاهر می شود، اما به تدریج علت اندوهش را می توان در تلاش وی برای رسیدن به کمال عرفانی یا غم برآمده از احساس تنهایی در هستی یافت.
تروما در داستان پسا 11 سپتامبر2001 : مطالعه موردی مندنی پور و مک یوئن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه که در 11 سپتامبر 2001 رخ داد؛ نه تنها دگرگونی های سیاسی را در پی داشت که بسیاری از سردمداران دنیا را از سریر قدرت بزیر کشید، و فزونتر؛ سبب جنگ و کشتار مردم بیگناه بسیاری شد و تاریخ دنیای مدرن را به پیشا و پسای 11 سپتامبر تقسیم کرد. رمان ، نمایشنامه، داستان کوتاه و آثار غیر داستانی بسیاری دراین زمینه نوشته شده است. نابرابری های نژادی، سیاسی و فرهنگی در برخی از این آثار، تحت تاثیر اثرات تروماتیک این حادثه بروز کرده است. شخصیت های مندنی پور طیفی از شرق و غربند، در صورتیکه شخصیت های مک یوئن درحقیقت همگی سفید پوست و بریتانیایی اند. در این مقاله با استفاده از انگاره ترومای فرهنگی الکساندر مجموعه داستان آبی ماورای بحار اثر مندنی پور و شنبه اثر ایان مک یوئن بررسی شده تا چگونگی ارایه این دو نویسنده در باره حادثه و ترومای شخصیت ها بررسی شود و بنگریم که واکنش شخصیت ها در پی تروما چگونه است.
بررسی تطبیقی شازده کوچولو و قلعه حیوانات بر اساس الگوی جامعه شناختی کلود دوشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
110 - 142
حوزه های تخصصی:
زبان تمثیل، رهکارهایی است برای انتقال مفاهیم و ساده سازی نهاده های پیچیده اجتماعی، اخلاقی، سیاسی در گستره ادبیات معاصر که برون ار زبان تمثیل، امکان عرضه به شیوه مستقیم و آشکار را ندارند. از جمله این آثار تمثیلی دو رمان شازده کوچولو و قلعه حیوانات اند که علی رغم دارا بودن موضوعاتی به ظاهر متفاوت (روانشناختی و سیاسی)، اما از دیدگاه اجتماعی قابل قرابت به نظر می رسند. پرسشی که مطرح می شود، این است که با فرض تفاوت میان شخصیت و محیط زیستی دو نویسنده و به طریق اولی، میان دو جامعه مرجع و دو ژرف ساخت به ظاهر متفاوت، می توان به تناظر و اشتراکی میان دو اثر و در نتیجه دو روساخت به ظاهر متفاوت رسید؟ این پژوهش در نظر دارد؛ با تکیه بر نقد جامعه شناختی کلود دوشه و در قالب یک بررسی تطبیقی، به یافتن تناظرهای احتمالی در باره زمینه های فردی و نیز تاریخی-اجتماعی نگارش دو رمان مزبور، پرداخته تا رد پای نویسنده و ردپای تاریخ در شکل گیری این دو اثر را برون کشد و به عبارتی، به مطالعه جهان خارج متنی این دو رمان، جامعه مرجعی که داستان از آن زاییده شده و نیز جامعه متن ساخته شده توسط آفرینندگان این دو اثر بپردازد. نتایج برامده از واکاوی نشان می دهد که جامعه مندی دو داستان؛ بازتاباننده دغدغه های جامعه شناختی دو نویسنده است و ارجاعات فرامتنی دو اثر؛ به ژرف ساخت، یعنی جامعه مرجعی که دو نویسنده آن را به نوبه خویش تجربه کرده و زیسته اند، از طریق روساخت (پیرنگ، درونمایه، شخصیت پردازی، فرجام) حاصل می شود.
بازخوانی تجربه «پرسه زنی» در رمان فارسی دهه هشتاد (مطالعه موردی: رمان «چرخ دنده ها» نوشته امیر احمدی آریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۳
45 - 76
حوزه های تخصصی:
پرسه زنی گونه ای از گذران اوقات فراغت در جوامع شهری پیشرفته است که اغلب به صورت انفرادی و با نیت تفریح، لذت و تفکر انجام می گیرد. گفتمان های فرهنگی و سیاسی حاکم بر شهر، کیفیت تجربه پرسه زنی را تحت تأثیر قرار می دهند. به دنبال نوسازی و توسعه شهرهای ایران، پدیده پرسه زنی در میان قشرهای مختلف اجتماعی، به ویژه جوانان، رواج پیدا کرده است. این پژوهش بر اساس رویکرد مطالعات فرهنگی به بررسی نحوه بازنمایی تجربه پرسه زنی در رمان فارسی چرخ دنده ها(1388)، نوشته امیر احمدی آریان می پردازد. به این اعتبار، رمان را به مثابه یک میانجی برای فهم تحولات فرهنگی جامعه در نظر گرفته ایم. از آن جا که هدف ما مطالعه و تفسیر تأثیرات متقابل سوژه و فضای اجتماعی در متن ادبی است، در این پژوهش از روش تحلیل مقوله ای محتوا با واحد مضمون استفاده کرده ایم و در پی پاسخ به این پرسش هستیم که انگیزه و نقطه عزیمت سوژه برای پرسه زنی چیست؟ در طول پرسه زنی چه تعاملاتی با خود، دیگری و فضای شهر برقرار می کند و در نهایت چه فرجامی می یابد؟ در فضای داستان، ایدئولوژی های حاکم، چگونه بر کیفیت پرسه زنی سوژه متنی تأثیر می گذارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد رویکرد گزینشی جامعه نسبت به مدرنیسم، بر ادراک سوژه از شهر تأثیر مخربی دارد و تجربه پرسه زنی را تلخ و آشفته می کند. سوژه پرسه زن از فرهنگ شهرنشینی بی بهره است اما مواهب دنیای شهر را مطالبه می کند. انگیزه اصلی او در این رمان، کامیابی، تفریح و بازپس گرفتن جوانی ازدست رفته بوده است. آنچه تجربه می کند، تحقیر، بیگانگی و بی هنجاری است. او راه چاره را در خشونت ورزیدن، انتقام گیری و جنون می یابد و در نهایت خودکشی می کند.
ستیز تفسیری با روایات ملی و حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۳
105 - 117
حوزه های تخصصی:
نهادهای قدرت به مثابه گردانندگان نظام اجتماعی همواره در پی کسب مشروعیت بوده اند. هویت ملی، مذهب، باورهای ایدئولوژیک و استفاده از خرد جمعی از مهم ترین عناصر مشروعیت بخش به شمار می آید. گاهی این عناصر با یکدیگر در تعارض قرار می گیرند و نهاد قدرت مجبور می شود یک یا چند عنصر را برجسته و عناصر دیگر را کم رنگ یا بی رنگ کند. در تاریخ فرهنگی ایران می توان نمودهای گوناگون این تعارض ها را به نظاره نشست. در این مقاله برآنیم تا نشان دهیم که چگونه نهادهای غیر ایرانی قدرت، برای مشروعیت بخشیدن به خود، کوشیده اند تا عناصر هویت ملی را با ساخت و تثبیت پاره ای تفسیرهای دینی ناروا و ناسازگار سست کنند. این تلاش ها به تدریج میراثی از تفسیرهای نادرست را بر جای نهاده که سبب پیدایش نزاع ها و درگیری های هویتی شده است. ما می کوشیم با بررسی یکی از شان نزول های آیه 6 سوره لقمان- که با عنوان «لهو الحدیث» مشهور است- نشان دهیم که چگونه نهادهای غیر ایرانی قدرت کوشیده اند روایات حماسی و ملی ایرانی را به وسیله تفسیرهای ناروا سست سازند و از این فرصت برای بسط قدرت خود سودجویی کنند.
آسیب شناسی تصحیح نزهه العقول فی لطایف الفصولِ ابوطاهر محمد بن محمد یحیی عوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش آسیب های تصحیحی متن نز هه العقول فی لطایف الفصول بررسی می شود؛ نویسندگان با ارائه شاهد و مثال های گوناگون درپی اثبات این امر برآمده اند. نز هه العقول فی لطایف الفصول نثری با موضوع اخلاق و عرفان اسلامی از ابوطاهر محمد بن محمد یحیی عوفی است. ایرج افشار و جواد بشری این متنِ تک نسخه ای را تصحیح کرده اند. اساس این پژوهش، نقد تطبیقی اثر تصحیح شده با اصل نسخه بوده و گاهی نیز برای تأیید و تکمیل تصحیح و درستی نمونه های معیوب، به نمونه های مشابهی از متون کهن اشاره شده است. با اینکه متن، تک نسخه ای است و صححانْ حاشیه های متن رانسخه بدل در نظر گرفته اند، آسیب های تصحیحی متعددی بر آن وارد است و همین امر نگارندگان این مقاله را بر آن داشت تا به بررسی آنها بپردازند. این آسیب ها در چند عنوان دسته بندی شده است؛ آسیب هایی مانند بی توجهی به اصل نسخه، بی توجهی به وزن ابیاتمعنای نادرست ابیات، زوائد متن، کاستی های متن، بی توجهی به جمله بندی و نمونه هایی از این دست که عیناً با مطابقت متن کتاب با اصل نسخه به دست آمده است. همچنین برای پرهیز از اطناب ممل، تنهاخطاهای آشکارِ اثر بررسی شد و از بیان شواهدی که به تکرار می انجامید، صرف نظر شده است.
زیبایی شناسی صنعت حلّ در مرزبان نامه با تأکید بر آیات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اسلوب های بلیغ و بدیع سخن آرایی در مرزبان نامه که عرصه وسیعی برای سخن پردازی و نازک اندیشی های نویسنده فراهم آورده، صنعت حلّ است. وراوینی از همه ظرفیّت ها و اقسام گوناگون این صنعت برای ایجاد عبارات و آراستن کلام بهره برده و در این میان، غلبه با حلّ آیات قرآنی است. توجه به صنعت حل برای شناخت دقایق زیبایی شناختی و معنایی مرزبان نامه ضروری است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به زیبایی شناسی این صنعت مهم ادبی در این کتاب می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که حلّ آیات قرآنی یکی از مهم ترین ویژگی های سبکی و برجسته ترین وجوه زیبایی سخن در مرزبان نامه است که به آن غنای واژگانی و محتوایی بخشیده و باعث تناسب، انسجام و ایجاز بیشتر عبارات آن شده است. وراوینی در اغلب موارد، به حلّ فراتر از یک آیه نظر داشته و پاره ای از کلمات برجسته یک سوره یا آیات همجوار را در محور افقی و عمودی عبارات خود حل کرده است؛ گاهی نیز با این صنعت، بین واژگان مشترکِ برخی آیات در سوره های مختلف، ولی با زمینه معنایی مرتبط، پیوند برقرار کرده است؛ سپس حاصل آن را در تلفیق واژگان عبارات یا ساخت ترکیبات تشبیهی، استعاری، کنایی و... به کار گرفته است. بسیاری از واژگان حل شده در مرزبان نامه در حکم نشانه هایی برای فهم دلالت های ضمنی متن است.
لزوم بازنگری و تصحیح مجدد دیوان فراهی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
91 - 112
حوزه های تخصصی:
معین الدین فراهی هروی،متخلّص به معین/معینی، شاعر،هنرمند،فقیه و مفسّر قرآن در نیمه دوم قرن نهم و سده آغازین قرن دهم(ف907)است.دیوان منتسب به او-وبه زعم مصحّح دیوان قطعی او-در سال1395به همّت احمد بهشتی شیرازی تصحیح و توسط انتشارات روزنه منتشر شده است.موضوع این مقاله بازنگری دیوان از حیث کیفیت تصحیح و سندیت اشعار است.شوربختانه به دلیل کم دقّتی و دانش اندک کاتبان،وجود شاعران دیگر با تخلّص معین/معینی،بی تاریخ بودن و متأخر بودن نسخ مورد استفاده مصحّح و عدم استقصای کامل مصحّح در بررسی سندیت اشعارمنتسب به شاعر،سروده های چند شاعر،عارف شاعر،مفسّر قرآن و مقلّد گلستان سعدی به دیوان او راه یافته است.این اشعار راه یافته،مربوط به سخنوران قبل،معاصر و پس از اوست.در این مقاله کوشش شده،ضمن بررسی این اثر از جوانب لازم در بررسی آثار تصحیح شده،اشعار شاعران دیگر راه یافته به دیوان او مشخّص شده،تا از این رهگذر به مصحّح محترم کمک شود تا در چاپ های بعدی دیوان،ضمن رفع نواقص کار و تکمیل کاستی های موجود،متن منقّح و مستندی از اشعار این اندیشمند ارزشمند ایرانی ارائه کند و گوشه مبهمی از شعر فارسی قرن های هشتم و نهم روشن شود؛عصری که با وجود غنای خود وکثرت آثارارزشمندش، در تحقیقات ادبی با بی مهری پژوهشگران مغفول مانده است.
مقاله کوتاه: معرفی، تصحیح و واکاوی یک بیتی تازه منسوب به رودکی سمرقندی در فرهنگ عجایب اللغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
277 - 290
حوزه های تخصصی:
بازیابی و تصحیح اشعار شاعران پیشگام و متقدم، به ویژه استاد شاعران رودکی سمرقندی، یکی از بایسته های فرهنگی برای پیش برد زبان و ادبیات فارسی است. شعر رودکی در طول تاریخ، همواره موردتوجه شاعران و ادیبان بوده و امروزه نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از دیوان پُرشعر این شاعر که بنا بر گفته ی محققان، بیش از صدهزار بیت بوده، اکنون مقدار ناچیزی موجود است. همین مقدار اندک نیز با مراجعه ی متعدد و بی شمار محققان و رودکی پژوهان معاصر، مانند سعید نفیسی، براگینسکی، میرزایف، علی اشرف صادقی و شماری از رودکی پژوهان در ایران و تاجیکستان، به دست ما رسیده است. نگارندگان باتوجه به اهمیت وافر بازیابی اشعار رودکی در سرچشمه های کهن، با بررسی یکی از فرهنگ های شعری متعلق به عهد عثمانی، به نام عجایب اللغه از فردی به نام ادیبی، بنا دارند بیتی منسوب به رودکی را که تاکنون از دید مصححان و رودکی پژوهان مستور مانده است، در بخش نخست این جستار معرفی و ایراد موجود در مصرع دوم آن را برطرف کنند. در بخش پایانی نیز موضع بیت را در دو مثنوی کلیله و دمنه و سندبادنامه از رودکی بررسی کرده ایم.
مطالعه فراتحلیلی-تطبیقی «سلوک» در ادبیات ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات فراتحلیلی نتیجه نهایی یافته های پژوهش هایی با بن مایه های مشترک را مستخرج و در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. رویکرد فراتحلیلی در حوزه ادبیات تطبیقی نیز نقشه راهی برای مطالعات آتی محققان فراهم می کند. در جستار حاضر، بیش از چهل و سه مقاله با بن مایه مشترک «سلوک» مطالعه و تلاش شد از یافته های آنها در ایجاد شبکه ای منسجم از پیکره های تطبیق پذیر استفاده گردد تا از این رهگذر دریچه ای نوین از مطالعات تطبیقی پیش روی پژوهشگران آتی گشوده شود. علی رغم اهمیت این نوع از مطالعات، تا جایی که نگارنده مطلع است، تاکنون هیچ یک از پژوهشگران داخل و خارج در حوزه ادبیات تطبیقی، رویکرد فراتحلیلی اتخاذ نکرده، و دست کم، در حوزه سلوک، هیچ مطالعه فراتطبیقی تا به این لحظه منتشر نشده است. از این رو، پژوهش حاضر در حوزه ادبیات تطبیقی کاملاً بدیع است. پیکره های مورد بررسی شامل ارداویراف نامه، کمدی الهی دانته، سیرالعباد الی المعاد، منطق الطّیر عطار نیشابوری، خمسه حکیم نظامی، جاناتان مرغ دریایی و ماهی سیاه کوچولو و برخی دیگر از آثار تطبیق پذیر است. پس از معرفی آثار فوق و مجموعه آثار قابل تطبیق با هریک، در نهایت، زمینه های تطبیق پذیر و آثار بکری که هنوز توسط محققان مورد مطالعه تطبیقی قرار نگرفته-اند، معرفی شده است. طبق یافته های تحقیق، دسترسی به ترجمه آثار دیگر ملل، اقتباس ضمنی، الهام از کُتب مقدّس، پیش زمینه مشترک مذهبی و عرفانی آثار سلوک-محور، و وجود دغدغه های مشترک در ترسیم مسیر سلوک، تطبیق پذیری آثار مطالعه شده در پژوهش حاضر را رقم زده اند.
واکاوی هنرسازه فاوامیزی در اشعار احمد شاملو و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
169 - 195
حوزه های تخصصی:
فاوامیزی به عنوان شگردی ادبی که به شکستن سنتِ ازدواجِ درون خانوادگی واژگان و ایجاد شبکه های جدید همنشینی منجر می شود، نقش بارزی در زیبایی و انسجام ساختاری متون ادبی دارد. از آنجا که واژگان در اثر همنشینی مداوم با یکدیگر اثربخشی خود را از دست می دهند؛ لذا برای اثربخشی می توان با عدول از هنجارهای حاکم بر زبان معیار، واژگان را از یک خانواده انتخاب کرد و در کنار خانواده ای دیگر قرار داد تا به برجسته سازی ادبی و گشودن آفاقی جدید و نیز تأثیر بر مخاطب بینجامد. باری، این هنرْسازه به گونه ای بارز در شعر احمد شاملو (1379-1304) و آدونیس (1930) شاعر نوگرای سوری، آشکار است. این پژوهش، براساس روش توصیفی- تحلیلی، مصادیق مشابه و برجسته فاوامیزی، کارکرد و دلالت های آن را در اشعار این دو شاعر تحلیل و بررسی می کند. از این رهگذر وجود این هنرْسازه در قالب ترکیب هایی که از امتزاج دو خانواده متفاوت طبیعی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ماورائی پدید آمده اند، قابل تأمل است. این دو شاعر در اشعارشان فضاهای بسیاری از فاوامیزی را به نمایش گذاشته اند، ولی غالبا یک سویه این ترکیب ها را از طبیعت بر گزیده اند. به نظر می رسد که این پیوند تنگاتنگ با طبیعت و مظاهر آن که با ظرفیت های هنری طبیعت شکل گرفته، بستری مناسب را برای تصویرسازی تجربه ها و اندیشه های آن ها فراهم آورده است.
بازخوانی کارکرد اسطوره در اشعار فارسی و عربی با تکیه بر اشعار شاملو و البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
239 - 268
حوزه های تخصصی:
اسطوره و ادبیات به سبب دارا بودن خاستگاه مشترک؛ یعنی نشأت گرفتن از ناخودآگاه آدمی، با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند. همانگونه که اسطوره از ظرفیت ادبیات به ویژه شعر برای استمرار حیات خود استفاده می کند، شاعران نیز از ظرفیت اسطوره اغلب برای غنا و زیبایی اشعار خویش بهره می گیرند؛ اما کارکرد اسطوره در ادبیات تنها معطوف به عنصر زیبایی شناختی نیست. شاملو در شعر فارسی و البیاتی در شعر عرب نمونه دو شاعری هستند که با آگاهی از ظرفیت اسطوره ها، با تکیه بر تجربه های زیستی مشترک به کارکرد سیاسی و اجتماعی اسطوره ها، در کنار کارکرد زیبایی و ساختاری در شعر نیز توجه کردند. این مقاله به شیوه توصیفی – تحلیلی به کارکرد اساطیر در شعر این دو شاعر می پردازد. از نتایج این پژوهش تطبیقی برمی آید که اگرچه این دو شاعر معاصر در کاربرد اساطیر همانندی هایی دارند، اساطیر در اشعار شاملو از کمیت و کارکرد متنوع تری در قیاس با اشعار البیاتی برخوردار است. نوآوری های شاملو در بازآفرینی اسطوره ها در مقایسه با اشعار البیاتی آشکار است؛ درحالی که البیاتی بیشتر از اسطوره برای بازنمایی جامعه عرب و موقعیت خود در آن جامعه استفاده کرده است؛ شاملو با بازخوانی اسطوره ها، به ماهیت یا کارکرد معرفت شناسانه اساطیر توجه کرده و تلاش کرده از رهگذر آن، جهان بینی ایرانی و انسان معاصر را بازنمایی کند.
شگردها و درون مایه های طنز در شعر محمد کاظم کاظمی شاعرافغانستانی و احمد مطر شاعر عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
269 - 293
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از گونه های موفق ادبیات غنایی است که با تولید روایتی شیرین از تلخی های روزگار، به ویژه در ابعاد اجتماعی و سیاسی کارکردهای درخشان داشته و دارد. خنده ی تلخ عنوانی است که به شعر طنز احمد مطر، شاعر عراقی داده اند. عنوانی که در شعر محمد کاظم کاظمی، شاعر پایداری افغانستانی نیز به طور کامل قابل تطبیق است. طنز این دو شاعر به گونه ای تجسمی مفاهیمی را طرح می کند که دست کم در سراسر جغرافیای شرق، درد مشترک و درمان قاطع اند. مطر و کاظمی چشم دیده ها و روایت هایی را از زندگی مردم خود در قالب خنده ای ریخته اند که در همان آغاز به تلخی می گراید. خاطرات تلخی که در شعر کاظمی از اسطوره ی اُحُد آغاز می شود و امتداد آن در واقعیت های امروزین سلطه ی استعمار و استکبار در خاورمیانه و غرب آسیا، در پلاکاردهای(لافتات) احمد مطر نمود می یابد. این پژوهش پس از اشاره ی کوتاهی به زندگی مطر و کاظمی و بحث پیرامون طنز و کارکردهای آن در شعر مبارزه، کوشیده است ضمن برشمردن شگردهای طنزی این دو شاعر، عناصر مشترک تفکر آنان را در چهار موضوع اعتراض به اختناق، مشروعیت زدایی از حاکمیت سیاسی، اعتراض به عافیت جویی و انفعال توده ها و اعتراض به بی تفاوتی شاعران، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. مطر و کاظمی با درک رابطه ی عمیق طنز و بیدارگری، گفتمان استعمار و استکبار را با زبان مردم، واقعیت گرا، بیدارگر و تأثیرگذار به چالش کشیده اند.
بررسی تطبیقی رمان ده سرخپوست کوچک و رمان الفبای مرگ از منظر روان شناسی جنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
295 - 327
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه تطبیقی دو رمان ده سرخپوست کوچک از آگاتا کریستی و الفبای مرگ از مهرداد مراد را از منظر روان شناسی جنایی بررسی می کنیم. داستان های پلیسی کریستی، به دلیل دقت، ظرافت و توانایی خاص این نویسنده انگلیسی در طراحی معمای جنایی و ترسیم روان شناسانه شخصیت قاتل، از ظرفیت مناسبی برای تحلیل و بررسی های روان شناسانه و جرم شناسانه برخوردارند. رمان الفبای مرگ مهرداد مراد نیز دارای وجوه اشتراک و درونمایه ای تقریبا مشابه با ده سرخپوست کوچک است. در این مقاله، با روشی توصیفی_تحلیلی و با توجه به شرایط روانی بزهکار و بزه-دیده، به بررسی جرمشناسانه این دو اثر ادبی جنایی می پردازیم و تلاش می کنیم با نگاهی روان شناسانه و با استناد به نظریه «فنون خنثی سازی» دیوید ماتزا و گرشام سایکز، که از نظریه های مرتبط با روان شناسی جنایی هستند، به مطالعه در مورد علت شناسی ارتکاب جرم در هر دو بپردازیم. در انتها شخصیت های زن اصلی هر دو اثر را از لنز بزهدیده شناسی و نیز بزهکاری مورد بررسی تحلیلی قرار می دهیم. یافته های پژوهش بیان می دارد که دو نویسنده ژانر جنایی در یک موضوع تقریبا مشابه وجوه مختلفی از علت شناسی جرم و نیز خصوصیات بزهکار و بزهدیده را مورد توجه قرار داده اند.
بهره گیری خلّاقانه مولانا از ویژگی ترکیبی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
151 - 168
حوزه های تخصصی:
توانایی مولانا در واژه سازی کم نظیر و شاید در دنیای شعر فارسی بی نظیر باشد و در این مقاله تنها بخشی از عملکرد او را در زمینه واژه سازی بحث و بررسی شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش می شود در دو بعد واژگان مرکب و ترکیبات توصفی و اضافی، برخی از ساخت های زبانی مولانا نشان داده شود. روش تحقیق «یافتاری–تحلیلی– توصیفی» است. بدین معنا که با مطالعه بیت به بیت سه دفتر مثنوی هر آنچه از واژگان و ترکیبات که در نگاه نخست بدیع به نظر آمده، شناسایی و فهرست بندی شده است. در مرحله دوم یافته ها در فرهنگ نامه ها و نیز به کمک «نرم افزار درج» جست وجو شده است تا نوبودگی و انحصاری بودن کاربرد مشخص شود. بنابراین می توان گفت اولاً این واژگان و ترکیبات برای نخستین بار در این تحقیق مطرح و بررسی می شود؛ دوم اینکه غالب آن ها در دیگر آثار ادبی نیز به کار نرفته اند. از نظر دستوری، واژگان مولانا گاه با دستکاری های خلاف قاعده همراه است؛ مانند ساخت اسم یا مصدر از حرف، کاربرد صفت فاعلی به جای مفعولی، ساخت ترکیب ازطریق حذف حرف واو، ساخت مصدر با اسم خاص، ساخت صفت از اسم خاص، کاربرد پسوند مکان ساز با اسم معنی، حذف مضاف و ساخت مصدر از صفت. از دیدگاه بلاغی، روش اصلی و مهم مولانا قرار دادن واژه در جایگاه ناآشنا و غریب است که به شکل تغییر بافتِ کاربردی نیز قابل بیان و بررسی است.
تحلیل جامعه شناختی ضعف صمیمیت عاطفی در تغزلات غنایی فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
169 - 186
حوزه های تخصصی:
فرخی سیستانی ازجمله شاعرانی است که تغزلات او دربردارنده ویژگی های چند طبقه مهم اجتماعی است. در این مقاله گزاره هایی که در تغزلات وی رابطه عاشق و معشوق را از نظر عاطفی، کم رنگ جلوه می دهد، نمود «ضعف صمیمیت عاطفی» دانسته شده است. مؤلفه هایی مانند «ترجیح عوامل قدرت بر معشوق»، «ترجیح عاشق بر معشوق» و «نمودهای عشق غیرطبیعی در زبان تغزلات فرخی» باعث ضعف صمیمیت عاطفی شده است که با ساختارهای بنیادین اجتماعی و تاریخی عصر وی پیوند می یابد. عشق در شعر فرخی، عشقی زمینی نانجیبانه و بیمارگونه است. نمود این نوع عشق در زبان شعر او، گاهی باعث به وجود آمدن گزاره هایی می شود که در آن ها صمیمیت عاطفی وجود ندارد. از سوی دیگر گزاره های هنجارستیز اجتماعی در تغزلات فرخی که با قراردادهای شعر غنایی ناهمسان است، تنها به یک رفتار فردی مربوط نیست، بلکه بیان کننده رفتار یک طبقه خاص اجتماعی است که با واقعیت تاریخی و اجتماعی عصر آن طبقه قابل تشریح است. در این مقاله که با روش تحلیل گزاره های شعری به نگارش درآمده، پیوند زبان شعر غنایی فرخی سیستانی با ساختار کلی جامعه عصر او از دیدگاه نظریه های جامعه شناسی ادبیات تشریح شده است.
سبک شناسی اشعار آیینی در دوره دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
59 - 83
حوزه های تخصصی:
شعر آیینی یکی از گونه های شعری رایج در دوره دفاع مقدس است. شاعران متعهد این دوره در قالب های متنوع به توصیف وقایع دینی و مدح و مرثیه اهل بیت (ع) پرداخته اند. با بررسی ویژگی های سبکی این اشعار در سه سطح زبانی (موسیقایی، واژگانی)، ادبی و فکری می توان دریافت که شاعران دوره مذکور برای توصیف وقایع دینی کدام یک از قرائت های حماسی، عاطفی و عرفانی را انتخاب کرده اند. با بررسی ویژگی های سبکی، ضمن مرور اشعار مدایح و مراثی دینی این شاعران می توان به تأثیر دفاع مقدس در سروده های آیینی آنان نیز پی برد. این پژوهش موجب توجه بیشتر به سروده های دینی در شعر معاصر شده و بر ارتباط دوسویه شرایط جامعه و فضای ادبی کشور تأکید می کند. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام شده است. ابتدا شاعران آیینی برجسته دفاع مقدس شناسایی شده اند. سپس ویژگی های سبکی اشعارشان استخراج شده است و در پایان، این ویژگی ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. با بررسی ویژگی های زبانی اشعار آیینی این دوره می توان گفت که بسیاری از این اشعار در اوزان سنگین و فاخر سروده شده اند. همچنین شاعران برای افزایش استحکام لحن از تکرار واج های سخت، سایشی و انسدادی بهره گرفته اند. استفاده از واژگان کهن و مربوط به جنگ نیز به ارتقای بار حماسی کلام افزوده است. در حوزه ادبی نیز شاعران از آرایه هایی مانند تشبیه مرکب، اضافه تشبیهی و تشخیص بهره زیادی گرفته اند که موجب پویایی شعر و طمطراق سخن شده است. در زمینه فکری نیز شاهد نگاه افتخارآمیز و حماسی به مفهوم عاشورا و انتظار هستیم. بنابراین می توان دریافت که بسیاری از اشعار آیینی در دوره دفاع مقدس دارای لحن و سبک حماسی است و این مسئله نشان دهنده تأثیر جریان دفاع مقدس بر فکر و کلام شاعران این دوره است.
نگاهی به مفهوم سوژگی و بیناسوژگی در رمان ادسون آرانتس دوناسیمتنو و خرگوش هیمالیایی اش از جمشید خانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی مفهوم سوژگی با رویکردی پروبلماتیک و بررسی نسبت آن با نقد و نظریه ی ادبیات کودک و نوجوان است. در بررسی جریان تفکر درباره ی سوژگی، آگاهی و کنش گری، ویژگی های اصلی این مفهوم قلمداد می شوند. اندیشه و عمل آگاهانه در دیالوگ با دیگری، مستلزم فرض دو طرف در این رابطه است. من در برابر تو، که در این رابطه یک قطب بر قطب دیگر غالب می شود و این غلبه به شکلی پنهان رخ می دهد. به این ترتیب اگرچه آگاهی هر دو طرف، به دلیل انباشت و تعامل آگاهی هایشان، ارتقا می یابد و می بالد، اما هویتی برساخته پیدا می کنند و طرف ضعیف تر، مغلوب هژمونی گفتمان غالب می شود. در نتیجه طرف مغلوب در واقع نمی اندیشد بلکه اندیشیده می شود و با اینکه فکر می کند مختار بوده، تنها در میان امکان های موجود انتخاب کرده است. مفهوم کلیدی در فهم بهتر این رابطه که این پژوهش با نگاهی باختینی به آن می پردازد، بیناسوژگی است که بر فرایندی بودن این رابطه تأکید می کند و حرکت از بودن به شدن را در مذاکره ای سودمند پیشنهاد می دهد. توجه به مفهوم سوژگی در نقد و نظریه ی ادبیات کودک جهان در سال های اخیر چالش برانگیز بوده است، اما در ایران، پژوهش مشخصی در این زمینه یافت نشد. پرسش اصلی پژوهش این است که چطور می توان رابطه ی بین دوگانه ها را بهبود بخشید و رابطه ای بیناسوژگانی را جایگزین نگاه دوقطبی به سوژه ها کرد؟ در پایان، با نگاهی به کتاب ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیایی اش ، اثر جمشید خانیان، تلاش شد تا فرایند بیناسوژگی میان نویسنده و قهرمان داستان بررسی شود تا به این ترتیب کارایی این بحث ها در قلمرو ادبیات کودک و ظرافت های نقد با این رویکرد آشکار گردد. به نظر می رسد خانیان توانسته با آگاهی بخشیدن و کنش مند کردن سوژه های داستانش به آن ها تشخص ببخشد و آن ها را توانمند کند تا در دل یک مذاکره ی بیناسوژگانی واقعیت داستانی را بسازند.
استعاره ی فضایی نقشه نگاری و وجوه دِلالی آن در رمان امپراطور کلمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم محوری و مشترکِ حوزه های معرفتی همچون عرفان، فلسفه، روان شناسی، روان کاوی و مطالعات پسااستعماری؛ تبیین وضعیت دولبه ی کنش نشانه ورزی یعنی هستی- هویت بخشی همراه با فقدان است که موضوع بازنمایی برخی از روایت های ادبی از جمله داستان های کودک و نوجوان شده است. رمان « امپراطور کلمات » در مقام نمونه ای برجسته از تلقی فوق در ادبیات داستانی کودک و نوجوان فارسی است که با تکیه بر استعاره ی فضایی نقشه نگاری به بازنمایی آن موضوع پرداخته است. در این نوشتار وجوه دِلالی استعاره ی مذکور به شیوه ی توصیفی تحلیلی دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که مؤلف- راوی رمان امپراطور کلمات با روایت پردازی مبتنی بر تداخل سطوح روایی از بالا به پایین و بالعکس، از یک سو هویت مندی یا هویت پذیری سوژه ابژه های داستانی را با تکیه بر استعاره ی نقشه نگاری و با تکیه بر دو سمبل یا عنصر خط و کلمه بازنمایی کرده؛ درعین حال، فقدان برآمده از هویت مندی را که شامل انواع محاکمه، معاینه، جنگ، زندانی شدن و جدایی است، نشان می دهد. موازی با این وضعیت، مؤلف- راوی داستان سعی کرده است تا با وجوهی از تعویق خودِ کنشگران، نیز تعلیق برخی از نشانه ها همچون پاک کردن خط ها، شاعرانگی، دیوانه نمایی، کولی گری و شوریدگی، اُمّی نمایی، بی کلمه گی و بی نامی نیز مرزشکنی روایی، امکانِ گذرِ نمادین از فقدان نهفته در نشان مندی و هویت پذیری را به نمایش بگذارد.
تقابل ادبیات اعتراضی با ادبیات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طبقه بندی های موضوعی شعر فارسی با نوع ادبی خاصی که به مبارزه علیه ظلم و بیداد حاکمان و صاحبان قدرت می پردازد روبه رو می شویم. این نوع در موضوعات و گونه های مختلف ادبی نمود و بروز دارد و در دوره اخیر از آن با عنوان ادبیات اعتراضی انتقادی یاد می کنیم. ادبیات اعتراضی-انتقادی در شعر عرفانی به شکل متمایز از دیگر گونه های ادبی مشاهده می شود و تاکنون به چگونگی ارتباط آن با ادبیات عرفانی پرداخته نشده است. بنابراین، هدف از این جستار با رویکرد توصیفی-تحلیلی نخست دسته بندی شاعران عارف و صوفی از منظر اعتراضی و سپس بیان علل تقابل ادبیات اعتراضی با شعر عرفانی و نمود و بروز ریشه های آن در دوره های مختلف است. در نهایت این نتیجه به دست آمد که شعر عرفانی به علت روح درون گرایی، تسامح و تساهل عمیق عرفانی، زمینه مناسبی برای عرضه اعتراض و انتقاد نبوده و علی رغم وجود نمونه های انگشت شمار، بیشتر شاعران عرفانی تمایلی به پرداختن به مضامین اعتراضی نداشته اند. همچنین نتیجه تحقیق بیانگر آن است که ادبیات عرفانی به سبب مبانی فکری و نگاه جبرگرایانه و توکل صرف و روحیه تسلیم، رضا و گاه ترس از سخت گیری های حاکمان و یا تعامل با اهل قدرت، در تقابل با اعتراض بوده است.