فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی عقل در دیدگاه ابوالعلای معرّی و سنایی غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل درون مایه سرور در ترانه های محلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد ترجمه دعای ابوحمزه ثمالی براساس الگوی گارسس در سطح نحوی-واژه ساختی (صرفی) (مطالعه موردی: قمی و انصاریان)
حوزه های تخصصی:
دعای ابوحمزه ثمالی از زیباترین دعاهای امام سجاد (ع) به شمار می رود که توسط ابوحمزه ثمالی در اسناد هدایت جامعه انسانی به ویژه شیعیان ثبت شده است. این دعا ترجمه های بسیاری به فارسی دارد اما تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای ارزیابی ترجمه یهای آن طراحی نشده است. و برای این هدف می بایست الگوی موثق و کارآمد را انتخاب کرد. در همین راستا، مقاله ی حاضر به بررسی کارآمدی الگوی گارسس در ارزیابی ترجمه ی دعای ابوحمزه ثمالی پرداخته و از میان چهار سطح ، سطح نحوی_ واژه ساختی (صرفی) این الگو را مورد مطالعه قرار داده است. از جمله ترجمه های رایج دعای ابوحمزه ثمالی، ترجمه ی «انصاریان و شیخ عباس قمی» است که در این پژوهش با استناد به نظریه ی کارمن گارسس در سطح نحوی_واژه ساختی، دو ترجمه ی مذکور بررسی و نقد شده است. و انتظار می رود پژوهش به این نتیجه دست یابد که از میان مؤلفه های این سطح، «تغییر نحو، تغییر دیدگاه ، بسط نحوی و جبران» بیشترین کارکرد را در ترجمه ی دعاها دارند و از مؤلفه های مثبت این نظریه به شمار می روند. مؤلفه های منفی « ترجمه ی تحت اللفظی و تلویح، تقلیل وحذف» و مؤلفه خنثی «تغییر نوع جمله» می باشد.
تحلیل گفتمان ادبی خطبه حضرت زهرا (س) در برابر زنان مهاجرین و انصار
حوزه های تخصصی:
به طور کلی گفتمان به بافت زبان در مراحل بالاتر از جمله اطلاق می شود. تحلیل گفتمان چگونگی شکل گیری معنا را در ارتباط با عوامل درون زبانی (زمینه متن) و برون زبانی (زمینه اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی) بررسی می کند، به عبارت دیگر گفتمان، واکاوی معنا در بافت است. ادیب در گفتمان ادبی می کوشد با ایجاد تناسب میان عناصر زیباشناختی ادبی و بافت موقعیت به اقناع و اثرگذاری بر مخاطب بپردازد. خطبه حضرت زهرا3 در برابر زنان مهاجر و انصار یکی از مهم ترین خطبه های ایشان در باب دفاع از ولایت است که آن را در بستر بیماری ایراد فرمود. حضرت در این خطبه به منحرف شدن مردم از مسیر اصلی هدایت پرداخته که توسط پیامبر6 ترسیم شده بود و از حقایق فراموش شده پرده برمی دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از منظر گفتمان ادبی به بررسی ساختارهای مختلف خطبه بر اساس بافت موقعیتی و بافت متنی آن پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که موقعیت ایراد خطبه از قبیل سستی و غفلت مردم در دفاع از حق، عهد شکنی و نادیده گرفتن جایگاه حضرت علی7 در امر خلافت باعث شده است که ساختارهای مختلف خطبه صرفاً ابزاری برای زیباسازی متن نباشد و در زمینه تبیین حقایق و بیدارسازی وجدان های به خواب رفته به عنوان عنصری فعال عمل کند و در نهایت به هدف خطبه جامه تحقق بپوشاند که اقناع و اثرگذاری بر مخاطب می باشد.
بررسی معناشناسی دعا در قرآن کریم در سه گام
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
101 - 125
حوزه های تخصصی:
معناشناسی بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساخت گرا) است. معناشناسی به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. در واقع، نویسنده اثر را به عنوان تولید دستورزبانی و گرامری نگاه نمی کند و در نگاهی نو به مطالعه فرهنگ واژه و جهان بینی حاکم بر آن می پردازد. از این رو، با علم تفسیر متفاوت است. این روش در میان مستشرقان نظیر ایزوتسو و برخی از محققان اسلامی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر به کمک دانش معناشناسی با رویکرد به محورهای خرد و کلان و روابط همنشینی و جانشینی به مفهوم دعا در قرآن کریم در سه گام می پردازد. در اولین گام به بررسی معناشناسی واژگانی دعا بر پایه معنای وضعی و لغوی و مطالعه جهان بینی و فرهنگ قومی عرب جاهلی در پیش از اسلام پرداخته است. در دومین گام برای رسیدن به معنای واژه دعا ، به شبکه معناشناسی واژه های هم معنا، واژه های متضاد، و واژه های ملازم دعا در قرآن پرداخته است. در آخرین گام، به تحلیل متنی دعا و تعریف دعا و بررسی واژه های کلیدی و کانونی آن در قرآن می پردازد.
خوانش پسااستعماری خسی در میقات با تکیه بر نظرات فرانتس فانون
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
69 - 84
حوزه های تخصصی:
ادبیّات معاصر عرصه بازتاب جریان های فکری موجود در جامعه به شمار می آید. با وجود تنوّع شاخه های ادبیّات معاصر در جهان و تأثیر و تأثّر آن بر یکدیگر نمی توان حضور جریان های بومی را در کشورهای شرقی و تحت استعمار نادیده گرفت؛ جوامعی که به نوعی دوران استعمار را از سر گذرانده اند و در مرحله پسااستعماری می باشند. در پژوهش پیش رو دیدگاه منتقدانه پسااستعماری جلال آل احمد - که شامل مجموعه نظریات واکنش به میراث فرهنگی استعمار است- از کتاب «خسی در میقات»، با تکیه به نظریات فرانتس فانون بررسی می گردد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است. پس از بررسی و انطباق نظریات این دو نویسنده منتقد می توان گفت جلال آل احمد و فرانتس فانون در یک تفکّر مشترک و هم راستا، مطالعات پسا استعماری خود را محدود به غرب نمی کنند، بلکه نقد تصویر خود در نزد خود نیز بخشی از مطالعات پسااستعماری آنان است.
بچه ترسان ها در فرهنگ عامه استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
۱۶۹-۲۰۸
حوزه های تخصصی:
ترس ها و واهمه های بی نام و بی نشان برآمده از دل سیاهی ها، جهالت ها، خرافه ها و موهومات، در باور بسیاری از مردم طبقات مختلف جامعه بشری امری طبیعی و بدیهی است، و این مهم به ویژه در باور عوام شدت بیشتری دارد. در این مقاله کوشیده ایم به صورت موردی این باورها را در میان مردم استان هرمزگان بررسی و با نمونه های رایج آن در بین دیگر اقوام و ملل مقایسه کنیم. داده های این پژوهش بیشتر متکی بر یافته های میدانی است. لولوهای برآمده از دل سیاهی، بچه ترسان هایی هستند که برای تأدیب، تنذیر، هشدار، عبرت و سر به راه کردن کودکان به اصطلاح ناآرام به کار گرفته می شود، زیرا کودکان عموما ًدرک درستی از جهان پیرامون خود ندارند، و به صورت غریزی و از طریق والدین از طریق همین موهومات و ناشناخته ها از ارتکاب هرگونه خشونت و ناآرامی بازداشته می شوند. در این پژوهش به انواع و اقسام ترس های القایی از سوی بزرگ ترها به کودکان در بین مردم استان هرمزگان اشاره می شود و سعی بر این است تا نقبی برپایه شهودی و علمی درباره برخی از داده های بومی هرمزگان بزند و پایه ها و پیشینه ترس های نهادینه شده هرمزگانی ها را بررسی کند.
بررسی و تحلیل قابلیّت های نمایشی در ادبیّات کهن منظوم و منثور فارسی
منبع:
قند پارسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰
85-105
حوزه های تخصصی:
ادبیّات ایران یکی از شاخصه های تمدّن دیرپای ایران است که دربردارنده آداب و رسوم و هنر این سرزمین است. نمایش نیز گونه ای ادبی است که از دیرباز در فرهنگ این سرزمین مطرح بوده و در قالب سوگ نامه، سورنامه، رقص های ستایش آمیز، پتواژگویی، شبیه خوانی و تعزیه و موارد دیگر برجای مانده است. در ادبیّات فارسی کهن نمی توان بخش مستقلی را به عنوان ادبیّات نمایشی در نظر گرفت ولی از آن جا که ادبیّات کهن فارسی و هنر سرچشمه های واحدی دارند، می توان گفت نوشته های ادیبان هنرمند ایرانی نشان از اُنس آن ها با هنر نمایش داشته و ادبیّات نمایشی نیز از دیرباز همگام با هنرهای دیگر چون موسیقی و نقّاشی در کنار ادبیّات رشد کرده است. ادب فارسی تصویرساز و معناآفرین است و مخاطب را بر آن می دارد که برای دریافت بهتر متن در ذهن خود به تصویرسازی بپردازد و از این جا است که یک تعامل هنرمندانه میان نویسنده و خواننده شکل می گیرد و به وسیله کُنش خواندن و اجرای آن ها، قابلیّت نمایشی آثار جلوه گر می شود. بی تردید ادبیّات کهن بستری برای «نمایش گونه ها» است که در بسیاری آثار مانند آثار نظامی، عطّار، مولوی، فردوسی، بیهقی، عوفی، طسوجی و ... قابل مشاهده است. از آن جا که نمایش به منزله رسانه جهانی است و یکی از بهترین راه های معرّفی ادبیّات غنیّ ایران؛ پژوهش پیشِ رو می کوشد با روش توصیفی و تحلیلی، قابلیّت های نمایشی این گونه آثار را که گمنام مانده و ابزاری توانمند برای نمایش تاریخ، هنر، فرهنگ و اندیشه های ایرانی است، مورد بررسی قرارداده و جایگاه این آثار را در حوزه ادبیّات نمایشی بیان کند.
بررسی تطبیقی موسیقی درونی در غزلیات انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
155 - 182
حوزه های تخصصی:
انوری ابیوردی و ظهیر الدین فاریابی دو تن از نام آورترین سخنوران تاریخ شعر فارسی هستند. این دو تأثیر اساسی و عمده ای در غزل فارسی داشته اند. این مقاله، جُستاری درباره مهم ترین جلوه های موسیقی شعر، در غزل های این دو شاعر گرانمایه است. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از ذکر مقدمه ای پیرامون این دو سخنور در تحوّل و اعتلای غزل، به بررسی موسیقی درونی (بدیع لفظی) در غزل های آن ها پرداخته و همراه با ارایه نمودارها و تحلیل آمارها به این نتایج رسیده است که هر دو شاعر از موسیقی درونی در القای مفهوم و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره برده اند. ظهیر فاریابی با توجه به تعداد کم غزل های خود به خوبی توانسته با بهره گیری از ویژگی ها و جنبه های موسیقایی آرایه ها و متناسب با حال مخاطب در ظهور و بروز جنبه های تقویت موسیقی کلام و معنا آفرینی، استادی و مهارت خود را نمایان کند؛ به طوری که در این بخش صناعاتی همچون: واج آرایی، تکرار و جناس تام، بیشترین نقش را در موسیقی درونی غزل های او ایفا می کنند. انوری نیز از این نوع موسیقی بسیار بهره مند شده و در این بخش به خصوص در واج آرایی، جناس و تکرار بسیار موفق تر از ظهیر عمل کرده است. در نگاهی کُلی، هر دو شاعر در بهره مندی هم زمان متکلم، متن و مخاطب در ارزش گذاری صنایع بدیعی نقش مهم و اساسی داشته اند.
آرای انتقادی سیالکوتی مل وارسته در مطلع السعدین نسبت به دیدگاه های سراج الدین آرزو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
124 - 147
حوزه های تخصصی:
سیالکوتی مل وارسته، از شاعران و نویسندگان فارسی گوی شبه قاره در قرن دوازدهم هجری است . مطلع السعدین، یکی از آثار وارسته در موضوع بلاغت است. وی در این اثر، به بیان دقیق نکات مربوط پرداخته و دقّت و ریزبینی اش در نگارش مطلع السعدین، قابل توجه و حائز اهمیت است. در این اثر ، وارسته به کتاب های بلاغی و نظر اندیشمندان معاصر و پیش از خود ارجاع داده و به عنوان موافق یا مخالف، نظراتی درباره آن ها ارائه کرده است. یکی از کسانی که در این اثر، بسیار از او نام برده می شود، سراج الدین آرزو است. آرزو، شاعر، نویسنده و منقد ادبی بوده، آثاری در نقد اشعار دیگران دارد. البته خود نیز مورد انتقاد برخی افراد قرار گرفته است. وارسته از او همواره به نیکی و با القابی چون سراج المحققین و سراج المدققین نام می برد؛ امّا در مواردی، آرا و اشعار وی را زیر سؤال برده ، رد می کند. در این مقاله به شیوه تحلیل محتوا به نمونه هایی از این موارد خواهیم پرداخت. استقلال رأی، دانش وسیع و مطالعه گسترده وارسته، در آرای انتقادی او نسبت به آثار بلاغی پیش از خود و نیز نظرهای اندیشمندان بزرگی چون سراج الدین آرزو، به روشنی نمایان است.
استفهام بلاغی در شعر پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علم معانی جملات افزون بر معنای ظاهری، یک مفهوم و غرض ثانوی نیز دارند که منظور اصلی گوینده در آن نهفته است. یک دسته از این جملات که قابل صدق و کذب نیستند، جملات استفهامی اند. غرض اصلی از استفهام کسب خبر درباره امر مجهول است، اما علمای بلاغت برای آن اغراض ثانویه متعددی برشمرده اند. در این پژوهش مفاهیم ثانویه جملات پرسشی در دیوان پروین اعتصامی براساس روش توصیفی– تحلیلی بررسی شده است. باید گفت در دیوان پروین، در مجموع 964 مورد پرسش بکار رفته که943 مورد آن از نوع بلاغی محسوب می شود. برای این تعداد استفهام بلاغی می توان 41 مفهوم ثانوی مختلف درنظر گرفت. در این میان مضامینی همچون سرزنش، انکار، نهی و شکایت بیشترین کاربرد را دارند. همه این موارد برای طرح موضوعات اخلاقی مناسب می باشند. از ویژگی های سبکی پروین در کاربرد استفهام، همراه کردن جملات استفهامی با آرایه موازنه است. در این موارد، شاعر یک مضمون اخلاقی را در دو مصراع پیاپی تکرار می کند. این شیوه، علاوه بر افزایش ارزش های موسیقیایی کلام، در القای مضامین مورد نظر شاعر نیز تأثیر بیشتری دارد.
نگاه آسیب شناسانه به روشنفکر در رمان سفر شب از بهمن شعله ور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری به عنوان یک جریان اجتماعی مقوله ای نو و از مباحث مهم جامعه شناسی سیاسی می باشد که تحولات دو قرن اخیر را رقم زده است و از مهم ترین عوامل انسانی در دگرگونی های اجتماعی محسوب می گردد. در ایران رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی به مثابه بزنگاه هایی عرصه خودنمایی روشنفکران بوده است و آنان به عنوان نیرویی معرفی می شوند که جلوتر از مردم خود حرکت کرده و پیشتاز نقد جامعه و حرکت آن به سمت رهایی از بیداد با ارائه راهکارهای مناسب می باشند. این روشنفکران در رمان های فارسی چهره های گوناگون دارند و مؤلفان برای هرکدام رسالتی دیگرگونه قائل شده اند. بهمن شعله ور از جمله نویسندگانی است که وضعیت روشنفکران سرخورده و عاصی سال های پس از کودتای 28 مرداد را در آثار خود به تصویر کشیده است. در پژوهش پیش رو به روش تحلیلی-توصیفی(کتابخانه ای) چهره روشنفکر در رمان سفر شب از بهمن شعله ور آسیب شناسی شده و نتیجه به دست آمده حاکی از آنست که روشنفکر در این رمان چهره ای آسیب دیده و ذهنی مشوش داشته، از مؤلفه هایی مانند ساده گویی، مبارزه در راه تحقق آزادی و دموکراسی تلاش برای احقاق حقوق زنان، ،تحول خواهی و مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت جامعه تقریبا تهی شده است.
نشانه-معنا شناسی مکان در داستان زادن زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت معنا بخشی به این پدیده برای مخاطب باشد. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مکان ها در داستان زادن زال در شاهنامه فردوسی پرداخته، تا با دیدگاهی معناگرا و تحلیل نقش نشانه های مکانی، انواع مکان را نمایان سازد، و با تکیه بر اصول علم نشانه-معناشناسی به بررسی فرآیندهای تاویل مکان ها در این داستان بپردازد. نتایج نشان می دهد، بیشتر رویدادهای داستان در کوه البرز که مکانی اساطیری است صورت می گیرد. حتی اکثر مکان های روایی این داستان نیز در کوه البرز قرار دارد و مکان های دیگر، بیشتر به فضا شدگی تمایل دارند و از مکان بودگی خود دور می شوند و جنبه تخیلی آنها نیرومندتر می گردد و نشانگی جدیدی را می پذیرند که ریشه در تجربیات ذهنی، همچون اسطوره ها، تاریخ، فرهنگ و خاطرات جمعی یک ملت دارد. مکان ها جنبه اسطوره ای داستان زادن زال را تقویت می کنند.
چهره شناسی و چهره پردازی شخصیت در حکایت های گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهره شناسی و چهره پردازی، از جمله موضوع های مهم در آثار سعدی است که با شناخت آن ها، می توان به دیدگاه این اندیشمند، درباره چگونگی شناخت انسان پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی این موضوع در حکایت هایی از گلستان، با روش توصیفی-تحلیلی (کتابخانه ای) است. چهره شناسی از نظر فلسفی، عرفانی، عاشقانه و تعلیمی، چهره پردازی فیزیکی، پوششی و روانشناختی و اهمیّت هر کدام در دیدگاه سعدی، از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر سعدی، چهره شناسی یا فراست، به معنی پی بردن به درون شخصیت از طریق کنش ها یا ارتباطات غیرکلامی است. از نظر چهره پردازی، در حکایت های گلستان، شخصیت ها، سه چهره فیزیکی، پوششی و روان شناختی دارند که هر کدامشان در موقعیتی، مهم ارزیابی شده است. چهره پردازی پوششی و فیزیکی، جایگاه اجتماعی و فرهنگی شخصیت ها و شیوه ارزشیابی از آنان را نشان می دهند و از طریق چهره پردازی روانشناختی، درون شخصیت ها نشان داده شده است. از نظر کارکرد و انتقال درونمایه، سعدی از طریق افعالی مانند بایستن، شایستن، توانستن و خواستن، چهره روانشناختی شخصیت ها را به صورت غیرمستقیم برای خواننده برملا کرده و با ایجاد ارتباط عاطفی، احساس تنفر یا تحسین شان را برانگیخته و بدین ترتیب، شیوه تفکر آنان را درباره موضوع مورد نظر خود جهت دهی کرده است.
سبک شناسی تاریخ عالم آرای عباسی اثر اسکندر بیگ منشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عالم آرای عباسی، کتابی است در باب تاریخ پادشاهان صفوی، از زمان شاه اسماعیل یکم تا پایان پادشاهی شاه عباس یکم، که توسط اسکندر بیگ ترکمان، ملقب به منشی، یکی از دبیران دربار صفوی نوشته شده است. این کتاب در کل مهم ترین سند تاریخی دوران شاه عباس یکم و پنج سال ابتدایی سلطنت شاه صفی محسوب می گردد که به نثری ساده اما آشفته نوشته شده و از بهترین کتاب های تاریخی دوره خود به شمار می آید. در مقاله حاضر، کتاب عالم آرای عباسی براساس سه رویکرد زبانی، ادبی و فکری بررسی شده که از مهم ترین ویژگی های زبانی این کتاب، می توان به فراوانی واژگان مغولی غریب و نامأنوس در هر سطر، اقتباس از آیات و احادیث، استشهاد به اشعار عربی و فارسی اشاره کرد. در این اثر اطناب و کثرت مترادفات بسامد بسیار بالایی دارد تا حدی که به تکرار و گزافه گویی منجر شده است. از بین رفتن جمله بندی های موجز به شیوه قدیم وفخامت و جزالت نثر به ضعف تألیف و سستی الفاظ مبدل گشته است و به نوعی آن ابهت و استحکامی که در زبان دری موج میزند، در این اثر وجود ندارد. در بعد ادبی گرایش زیاد نویسنده به انواع سجع، جناس، تشبیه و کنایه است. و در حوزه ویژگی های فکری به سنت های گفتاری(اعتقادات، ارز ش ها، دانش ها) و سنت های رفتاری(رسوم اخلاقی و قومی، باورها)و سنت های مادی (کیفیت کالاها، بناها و ابزار) پرداخته است. مقاله پیش رو می کوشد تا چگونگی سبک این اثر را بررسی نماید.
بررسی کهن الگوی زن اغواگر در مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها صورت هایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشرند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحولات و دگرگونی های آن ها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. در این تحقیق کهن الگوی زن اغواگر در ادبیات با مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا، تحلیل و مقایسه شده است. شاعران بزرگ به کهن الگویی زن اغواگر در شعر خویش اشاره کرده اند. ایرج میرزا، در مثنوی «زهره و منوچهر»، این کهن الگو را دستمایه داستان خود قرار داده، زهره را الهه عشق نامیده و شخصیتی ویژه به آن بخشیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا با تعاریفی دقیق و جامع از کهن الگو و صور کهن الگویی، نمودهای کهن الگویی زهره در مثنوی زهره و منوچهر ایرج میرزا بررسی گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این روایت ایرج میرزا سرگذشتی شبیه به روایت های شفاهی عامیانه داشته است؛ عناصر گوناگون از اسطوره های مستقل دیگر در روایتی جدید گرد هم می آیند و قصه ای نو می آفرینند که گاه ممکن است بنیاد وجودی آن با اساس کهن الگویی پیشین در تعارض باشد. زهره در این سروده دارای وجوهی متناقض و دوگانه است؛ این امر از آنجا سرچشمه می گیرد که آناهیتا ایزدبانوی عشق، آب، پاکی و بی آلایشی، قداست و عصمت است و نقطه مقابل عشق پاک و الهی، عشق ناپاک و شهوانی است که در روایت های سامی و یونانی به زهره، ایشتر و افرودیت نسبت داده شده است، حال این دو ویژگی متناقض به خاطر ماهیت داستانی ایرج میرزا در یک شخصیت جمع شده اند تا روایت او را جلوه ای دیگر ببخشند.
ارائه نظریه نوین انسان چهارم و سوژه لزج: هملت و تیمبوکتو در بوته نقد مطالعات بین رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقابل دکارتی و استعلای کانتی، تفارق ادبیات و فلسفه را که افلاطون مبدع آن بود؛ تشدید کرد، اما ادبیات به هیچ تقابل، حقیقت یا دانشی آلوده نشد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش مطالعات بین رشته ای نشان دهد که چگونه خوریسموس افلاطونی، رابطه متقابل این دو خواهرخوانده، یعنی فلسفه و ادبیات را تیره و تار کرده است. نگارندگان دیدگاه فلسفی جدیدی را ذیل عنوان انسان چهارم و سوژه لزج ارائه می دهند که در آن ادبیات هرگونه سوژه مندی و کیفیت بازنمایی را رد می کند. هدف مقاله حاضر ارائه انسانی در سپهر ادبیات با رویکرد اخلاقی در فرودین ترین لایه های جامعه است. در عصر رنسانس است که انسان چهارم با حضور بی وزن خود به صحنه می آید و با سوژه زدایی یا سوژه لزج اعلام وجود کرده و دوکسای افلاطونی را به ایقان تبدیل می کند. برای این منظور هملت و تیمبوکتو انتخاب شده اند تا صیرورت انسان چهارم از دوران رنسانس به این سو بررسی شود.
برونداد شعری نشأت گرفته از اندوه و غربت در اشعار «عبدالله پَشِیو» و «معروف رصافی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 191
حوزه های تخصصی:
«معروف رصافی» شاعر نامور عرب و «عبدالله پشیو» از شاعران نامی کرد در عراق از شاعران معاصریند که از پدیده غربت گزینی رنج می برده اند. بایستگی و اهمیت این پژوهش از آن جا نشأت می گیرد که پیش از این، غربت گزینی در شعر این دو شاعر همچون یک پژوهش مستقل تطبیقی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ بنابراین نگارندگان در جستار حاضر برآنند که با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی پدیده غربت گزینی در شعر دو شاعر بپردازند. دو شاعر از اغتراب اجتماعی، سیاسی و روحی ناشی از سیطره استعمار، ظلم، به حاشیه راندن نخبگان و انحصار امور در دست فرومایگان، اوضاع عراق و عقب ماندگی از تمدن جهانی، فقدان آزادی، درهم شکسته شدن آرزوها، تباهی اخلاق، ناهمگونی زندگی شاعر با معیارهای جامعه، تفرقه سیاسی و بی اعتنایی مردم به دعوت شاعر و نیز حس نوستالژی برامده از حسرت بر ارزش ها و گذشته شکوهمند از دست رفته و اغتراب مکانی ناشی از دوری از وطن رنج می برده اند. غربت گزینی و اندوه «پشیو» بر خلاف «رصافی»، محصور در پرداختن به مسائل و معضل های منطقه ای نیست، بلکه دیدگاهی فرامنطقه ای و فراملی دارد. غربت رصافی فزونتر در قالب سروده هایی با درونمایه حزن آلود محصور می ماند لکن پشیو پیشتر احساس غربت خود را با طغیان سروده هایی بروز می دهد که از خشم و اندوهی ژرف نشأت می گیرد. وطن از پربسامدترین جلوه های غربت گزینی نزد دو شاعر است که بر سایر جلوه های غربت در شعرشان تأثیر گذارده است، زیرا غیر از زمان دوری از وطن، در زمان حضور در آن نیز، با مشاهده وضع موجود بر اندوه و احساس غربتشان افزوده می شود.
مضمون سازی با شگرد فراخوانی شخصیت در اشعار علیرضا قزوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
31 - 57
حوزه های تخصصی:
شخصیت های تاریخی و اسطوره ای با هویت و تاریخ مستقلی که دارند، امکان مناسبی برای شاعر فراهم می کنند تا مفاهیم و معانی مورد نظرش را از طریق آنها به خواننده منتقل کند. از سویی خوانندگان نیز با درک مشابهت میان این شخصیت ها و مضامین وارد شده در شعر بهتر می توانند معنای مورد نظر شاعر را درک کنند. در واقع این شخصیت ها عمق بیشتری به کلام و معانی سخن شاعر می بخشند. بررسی این شخصیت ها نیز منجر به نقد و مطالعه دقیق تر متن می شود. پژوهش حاضر به بررسی مضامین جدید در دفتر شعر «عشق علیه السلام» علیرضا قزوه با مطالعه و بررسی شخصیت های میراثی در اشعار او می پردازد. هدف مقاله حاضر بررسی شیوه های مختلف مضمون آفرینی قزوه با استفاده از شگرد فراخوانی شخصیت در دفتر شعر «عشق علیه السلام» است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی (تحلیلی-توصیفی) است. در دفتر «عشق علیه السلام» 17 شخصیت حضور دارند که در سه دسته دینی، تاریخی و اسطوره ای قابل تقسیم هستند. شاعر به دو صورت با این شخصیت ها ارتباط برقرار کرده است؛ نخست: بیان میراث؛ یعنی به کارگیری آنها بدون دخل و تصرف در ابعاد شخصیتی یا ویژگی های آنها و دیگر بازآفرینی آنها. این شخصیت ها در اشعار قزوه، کاربردهایی دارند از جمله؛ توصیف، تصویرآفرینی، گسترش و بسط معنایی همراه با ایجاز، ترسیم حال شهدا و جانبازان، انتقاد از اوضاع کنونی مسلمانان و جهان اسلام و یادآوری مجد و شکوه گذشته مسلمانان.