فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این تحقیق، شناساندن ژرف ساختهای فکری، فرهنگی و سیاسی کتاب آثار الوزرا، نوشته «سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی» به عنوان یکی از نمونه های وزارت نامه نویسی فارسی دوره تیموری از طریق تحلیل لایه های سبکی این متن است. دستاورد این تحقیق، که به روش تحقیق ترکیبی (تحلیلی-توصیفی- استدلالی) انجام شد، بدین ترتیب است: در لایه زبانی، وجود رمزگان اخلاقی پربسامد، کمبود شاخص و بهره مندی بیشتر از واژگان حسی، متن را از هدف اصلی وزارت نامه نویسی دور کرده است. در لایه نحوی، بهره مندی بیشتر از وجهیت اخباری، جملات ساده و جملات کوتاه بر قطعیت، صراحت و سرعت روایت در متن افزوده است. در لایه بلاغی، نویسنده، استفاده معناداری از ابزارهای بلاغی نکرده است. در لایه کاربردشناسی، کنش بیانی/اظهاری در مرتبه نخست و کنش ترغیبی در مرتبه بعدی قراز می گیرد و نشان می دهد که نویسنده چگونه از این دو کنش برای رسمیت دادن به ارزشهای حاکم بر دیدگاه های ارزشی (اخلاقی/آرمانی) خود استفاده کرده است. منظور اصلی عقیلی از پردازش این متن، بیش از تدوین متن تاریخی/سیاسی با مختصات وزارت نامه ای، تألیف اثری تعلیمی و اخلاقگرا با رویکرد ترغیب نسبت به محسنات اخلاقی از طریق تأکید بر ناپایداری جهان و انعکاس رفتار انسان در سرنوشت او با تکیه بر مفاهیم عدل و معاداندیشی بوده است.
پیمان انسان و شیطان در فاوست گوته و داستان «ضحاک» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۳۵-۷
حوزه های تخصصی:
ابرپیرنگ به آن دسته از پیرنگ هایی گفته می شود که در میان اقوام و فرهنگ های گوناگون بسیار تکرار می شوند. هدف این نوشتار، کشف ساختار ابرپیرنگ جهانی «پیمان انسان با شیطان» در دو روایت «ضحاک» در شاهنامه فردوسی و فاوست به روایت گوته است. ابرپیرنگ پیمان انسان با شیطان در روایات گوناگون در میان اقوام و ملل جهان تکرار شده و در زمان ها و مکان های مختلف به حیات خود ادامه داده است. در پژوهش حاضر، کوشش شده است با روش توصیفی-تحلیلی به دو پرسش پاسخ داده شود: نخست، ساختار و الگوی تکرارشونده حاکم بر این ابرپیرنگ چیست؛ دیگر اینکه، تفاوت ها و شباهت های روایت فردوسی و گوته در این ابرپیرنگ در بخش های متنوع، همچون چرایی پیمان با شیطان، انگیزه های پیمان، کنش های قهرمانان، چگونگی ظهور شیطان بر قهرمانان، و فرجام آنها چگونه است. نتایج نشان می دهد که ساختار این ابرپیرنگ الگویی تکرارشونده به این قرار دارد: پیمان بستن شیطان با افرادی با ویژگی های برتر، فروختن روح به شیطان، انجام دادن یک گونه از خویش کاری های مشابه پس از پیمان با شیطان، و فرجامی از نوع سقوط کامل یا بازگشت به رستگاری پس از تحمل پیامدهای دردناک رفتارهای نادرست. تفاوت های این دو روایت از یک داستان واحد، شامل انگیزه های پیمان بستن است که در فاوست بهره مندی تمام عیار از خوشی های مادی و دنیایی، و در داستان «ضحاک» قدرت طلبی است. تفاوت دیگر در کنش های قهرمانان پس از پیمان بستن است که در فاوست با شهادت دروغ و قبول مال دزدی همراه است، اما در داستان «ضحاک» با قتل و رابطه نامشروع سروکار دارد که در هردو روایت مشترک است. چگونگی ظهور شیطان بر این دو نیز متفاوت است. در فاوست شیطان به شکل سگ، اسب آبی، و سالک دانشجو ظهور می کند و در داستان «ضحاک» به شکل مردی نیک خواه، خوالی گر (آشپز) و پزشک ظاهر می شود. فرجام پیمان در فاوست پس از تحمل سختی های بسیار به رستگاری ختم می شود و در ضحاک به بندی شدن او در بن غاری می انجامد. برمبنای این پژوهش، می توان درباره احتمال تأثیرپذیری گوته از فردوسی تأمل کرد.
واکاوی مفاخره در شعر فارسی با استفاده از نظریه میدان ادبی بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۸۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
مفاخره در مقام مضمونی شعری یا به عنوان زیرگونه ای ادبی، در دیوان های شاعران کلاسیک فارسی حضوری پررنگ دارد. این جستار با رویکردی تحلیلی در پی واکاوی مفاخره در شعر شاعرانی چون منوچهری دامغانی، سنایی غزنوی، و خاقانی شروانی برپایه نظریه میدان بوردیو است. به این منظور، پس از استخراج نمونه هایی از قصاید مفاخره آمیز این شاعران و درنظرگرفتن مسائل تاریخی و اوضاع اجتماعی حاکم بر دوره های موردنظر و منش و ذهنیت شاعران، کوشش کردیم نمونه ها را براساس چهار قاعده میدان ادبی بوردیو (منش، سرمایه، منازعه و بی غرضی) تحلیل کنیم. نتایج بررسی ها نشان داد که منوچهری، به دلیل گرایش به میدان قدرت، برای رسیدن به نام و نان و تثبیت موقعیت خود، شعر و هنرش را برای مدح و مفاخره به این میدان اختصاص داده و اصل بی غرضی میدان ادبی را، که در پی ناب سازی ادبیات است، رعایت نکرده و به همین دلیل به حاشیه میدان رانده شده است. اما، با تغییر میدان قدرت در عهد غزنویان دوم و دوره سلجوقی و تغییر احوال شاعران به دلیل مسائل و پریشانی های به وجودآمده، شاعرانی چون سنایی و خاقانی با توجه به منش خاص خود از میدان قدرت فاصله گرفتند و در پی ناب سازی ادبیات و مبارزه با میدان قدرت برآمدند که دراین میان، خاقانی، به دلیل بی غرضی و رعایت قواعد میدان ادبی، توفیق بیشتری نسبت به سنایی غزنوی داشته است.
عنصر غالب معرفت شناسانه در رمان نوجوان گفت وگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگ ها نوشته جمشید خانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۱۰۰-۶۹
حوزه های تخصصی:
از زمانی که برایان مک هیل در تفکیک رمان مدرن از رمان پسامدرن بر عنصر غالب معرفت شناسانه و هستی شناسانه تأکید ورزید، به موضوع عنصر غالب در بیشتر پژوهش های مربوط به آثار پسامدرن توجه شد. مک هیل معتقد بود که در رمان های مدرن عنصر غالب مسائل معرفت شناسانه است، درحالی که رمان های پست مدرن به موضوعات هستی شناسانه اهمیت بیشتری می دهند. معرفت شناسی بخشی از دانش فلسفی است که طی سه قرن اخیر اهمیت ویژه ای یافته و موضوع آن بررسی مسئله شناخت و ویژگی های آن است. مک هیل اعتقاد داشت که رمان های مدرن هم در محتوا و هم در ساختار به پرسش هایی می پردازند که حول مسئله شناخت می چرخند. پرسش هایی نظیر اینکه شناخت چگونه حاصل می شود؟ محدوده آگاهی کجاست؟ معرفت چه ساختاری دارد؟ و مواردی از این قبیل. رمان گفت وگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگ ها شرح وقایع یک روز از زندگی نوجوانی به نام «رهی» است که مهمان خانواده ای می شود که فرزند خود را ازدست داده اند. نویسنده در این اثر هم در محتوا و هم در ساختار موضوع شناخت را دست مایه روایتگری قرار داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی عنصر غالب معرفت شناسانه در این رمان پرداخته است. نتایج نشان می دهد که خانیان در این اثر با استفاده از رویکردهایی همچون چیستی و کارکرد نشانه های زبانی در امر آگاهی، مسئله نیت مندی و موضوع پویش در آگاهی به بررسی ویژگی ها، شرایط و گستره شناخت پرداخته است.
نقد کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی اثر محمد حنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۱۹۳-۱۷۹
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به نقد و بررسی کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی اثر محمد حنیف می پردازد. نویسنده در مقدمه این کتاب 317 صفحه ای ادعا می کند که «هدف اصلی پژوهش یافتن وجوه مختلف هویت ملی ایرانیان در قصه های عامه دوره صفوی است» (1394: دوازده) و سپس ادعا می کند «نگارنده پس از بررسی موضوع هویت خواهد کوشید تا در خلال بررسی متون به سؤال هایی در باب هویت پاسخ دهد» (همان: سیزده). محمد حنیف مسئله اهمیت هویت در عصر صفوی و پیوند آن با قصص این دوره را به خوبی متوجه شده است1 و در کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی سعی در بازنمود این مسئله دارد، اما ایرادات اساسی در کار وی به چشم می خورد که در ادامه به چهار مورد از مهم ترین آن ها اشاره خواهد شد.
خوانش برجستگی های زبانی و بومی- اقلیمی در شعر معاصر مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوم (local) از واژه های پرتکرار درحوزه ی دانش زیست محیطی است. این اصطلاح در پیوند با مفاهیم ادبی و دانش بوم شناسی (ecology) فصل جدیدی در مطالعات میان رشته ای گشوده است. منظور از ادبیات بومی- اقلیمی هر نوع تجربه ای است که در رهگذر زندگی یک شاعر با محیط پیرامون در خیال، زبان، اندیشه و عواطفش انعکاس پیدا کند. شعربومی- اقلیمی، شعری سوبژکتیو با ارگانیسمی که سنت و مدرنیزم در بافت آن نمایان است. این جستار به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بومی- اقلیمی در غنای صورت های زبانی و ذهنی شعر مازندران چه نقشی هایی ایفا کرده است. پژوهش حاضر حاصل خوانش(225) دفتر شعر پنجاه شاعر مازندران از(1350تا1400)است که در آن نویسندگان کوشیده اند، عناصر بومی- اقلیمی را در دو کلان شاخصه ی جغرافیایی و اجتماعی– فرهنگی در نه خُرد شاخصه صورت بندی نمایند. از این منظر نقش عناصر محیطی و رسالت جغرافیایی در تمام گرایش های سبکی، قالب ها و ژانرهای موجود در شعراستان مازندران واکاوی شده است. یافته های این پژوهش با توجه به تحلیل داده های آماری، نشان می دهد که المان های بومی- اقلیمی در شاخصه ی اجتماعی– فرهنگی شعر مازندران نمود قابل ملاحظه ی داشته چنانکه آداب و رسوم، باورها و اعتقادات، واژگان بومی، سنت و مدرنیته، موسیقی و نگاه زیست محیطی در روساخت و ژرف ساخت سروده ها به تصویر درآمده است. روش پژوهش تلفیقی از نوع کمی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع اسنادی و سایت های معتبراینترنتی است.
کج روی های اخلاقی و رفتارهای نابهنجار درسرگذشت حاجی بابای اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان حاجی بابای اصفهانی نخسیتن رمان فارسی است که در آن از آداب و رسوم مردم ایران بحث می شود. نویسنده سرگذشت حاجی بابا را شرح می دهد که ازسویی به اصول اخلاقی باور دارد و ازسوی دیگر، این اصول را مانعی برای پیشرفت خود می بیند. درواقع این رمان رفتارهای اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی مردم و مفاسد اداری دوره قاجار را به تصویر می کشد. این پژوهش ضمن بازخوانی رمان حاجی بابای اصفهانی ، کج روی های اخلاقی و رفتارها و گفتارهای دوگانه مردم را تشریح می کند که در موقعیّت های مختلف به علت تعارض درونی رخ می دهد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. مهم ترین هدف این مقاله نشان دادن نقش بسیار مهم و تأثیرگذار مفاسد اخلاقی و دوگانه های رفتاری در شخصیّت پردازی قهرمان اصلی داستان است. براساس نتایج پژوهش، ناهنجاری های اخلاقی با مقاصد منفعت جویی، نجات جان، رهایی از بند و دفع شرّ انجام می شود. در سرگذشت حاجی بابای اصفهانی اخلاق گرایی، رویکردی دنیاطلبانه دارد و ارزش فضیلت ها نسبی است. بیشتر این رفتارها دراصل نشانه انحطاط اخلاقی و فرورفتن در مفاسد است؛ اما این رفتارها در این رمان توجیه دیگری نیز دارد. داستان حاجی بابا به داستان های پیکارسک شبیه است و ازآنجاکه هجو اجتماع و مردم زمانه از ویژگی های مهم این نوع داستان هاست، توصیف جنبه های منفی و رفتارهای غیراخلاقی شخصیّت ها در این سرگذشت برجسته شده است. درواقع تمرکز نویسنده بر جنبه های داستانی، تلاش او برای جذابیّت بیشتر داستان و اغراق عامدانه در توصیف صفات منفی شخصیّت ها می تواند از عوامل عمده در بیان رفتارهای ناهنجار باشد. رمان حاجی بابای اصفهانی ، رفتارهای ناهنجار، انحطاط اخلاقی
بررسی فلسفه اخلاق در شاهنامه فردوسی براساس نظریه امر الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
58 - 92
حوزه های تخصصی:
نظریه امر الهی از نظریه های کهن فلسفه اخلاق و بحث در رابطه دین و اخلاق است و پیشینه آن به مناظره سقراط و اوثیفرن بازمی گردد. در عصر کنونی بحران معنویّت، اخلاق و حقوق انسان ها و نیز مسئله جهانی شدن و استحاله فرهنگ ها و چالش هویّت ملت ها، گفتمان غالب و دغدغه مهم بشر است؛ درنتیجه بار دیگر به دین و اخلاق توجه جدی می شود و لزوم التفات به نظریه های بومی و سازگار با فرهنگ جامعه اهمیت می یابد. می توان تقریرهای مختلف نظریه امر الهی را در آرا و اندیشه های فلاسفه و حکمای دوران مختلف جست وجو و بررسی کرد؛ بنابراین این پژوهش با روش تحلیلی تطبیقی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، ضمن واکاوی ایدئولوژی فلسفی فردوسی در حوزه دین و اخلاق و بررسی نتایج عملی آن در تبیین جایگاه و حقوق انسان در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و... به مقایسه افکار او با تقریرهای نظریه امر الهی می پردازد؛ نیز با معرفی فردوسی در جایگاه یک نظریه پرداز بزرگ فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی با دیدگاه خرد الهی و حیات اخلاقی خدامحور، می توان تفکر او را تقریری تازه از نظریه امر الهی به شمار آورد.
بررسی مؤلّفه های «خودشکوفایی» در شخصیّت زال برپایه نظریه روان شناختی مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
125 - 165
حوزه های تخصصی:
بررسی و پژوهش در حوزه ادبیات، در ارتباط با علوم مختلف ازجمله روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ، زبان شناسی و... نشان دهنده قابلیت های چندگانه گستره ادبیات است. در میان علوم مختلف، روان شناسی رابطه تنگاتنگی با ادبیات دارد و می توان آن را در تحلیل آثار ادبی به کار برد. از میان شاخه های متعدّد آن، روان شناسی شخصیّت ابزار مناسبی برای بررسی شخصیّت های داستانی است. در میان نظریات متعدّد شخصیّت، الگوی هرمی آبراهام مزلو، روان شناس انسان گرای امریکایی، شاخص و فرایندی است که می توان از آن در بازشناسی شخصیّت ها استفاده کرد. این هرم، الگوی مناسبی برای شناخت ویژگی های انسان کمال طلب و خواستارِ تحقّق خود، در متون ادبی است. آنچه از فرایند این نظریه بر روی شخصیّت ها و تبیین جایگاه آن ها مهم به نظر می آید، جنبه تعلیمی و الگویی و تربیتی آن است. اینکه شخصیّتِ به کمال رسیده و خودشکوفا چه آموخته ها و تجربیاتی کسب کرده است، از جنبه شاخص های تربیتی و اخلاقی بسیار مهم می نماید. از بین آثار مختلف ادبی، شاهنامه فردوسی از آثار انسان گراست؛ نژاد، گوهر، هنر و خرد، چهار عنصری است که به تأکید فردوسی می تواند فرد را در ذهن و عمل به تکامل برساند. انسان در شاهنامه از واقعیت و فراواقعیت، تعقّل و تعهّد و در کلامی گسترده، خرد و اسطوره برخوردار است. خویشکاری شخصیّت های شاهنامه زمینه ای است که می تواند در شناسایی مرتبه انسانی آن ها کمک کند. بازشناخت روانی و شخصیّتی آن ها و اینکه آیا با بررسی روان شناختی شخصیّت ها می توان به شناخت دیگر از آن ها رسید، پرسش محوری این پژوهش است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد تا نشان دهد در میان شخصیّت های متعدّد این اثر، زال می تواند مصداق فرد خودشکوفا در نظریه مزلو باشد. او از شخصیّت های برجسته شاهنامه است که از ویژگی کامل پیوند خرد و اسطوره برخوردار است و توانسته است به مرحله خودشکوفایی برسد. یافته مهم این جستار آن است که زال الگوی خواستاران تحقّق خود است و شخصیّت اسطوره ای حماسی او دارای ویژگی های افراد اخلاق مدار و خودشکوفاست. از ویژگی های او، ادراک روشن از واقعیات، مسئله مداری، فرهنگ ناپذیری، خودانگیختگی، خوی مردم گرایی، پذیرش دیگران، خود و طبیعت است.
شیرین، شه بانویی در خوزستان و میان رودان یا شاه دختی در ارمنستان؟ (با نگاهی به تاریخ نگاری های ایرانی، سریانی، ارمنی و رومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
97 - 122
حوزه های تخصصی:
با توّجه به این که سیمای شیرین در منابعِ تاریخی با سیمای داستانیِ او تفاوت دارد، در این مقاله ابتدا به چگونگیِ جایگاه و موطن او در منابعِ کهنِ فارسی، سریانی، رومی و ارمنی پرداخته ایم؛ در منابعی همچون تاریخ بلعمی و شاه نامه، شیرینْ کنیز و محبوبه خسرو است و ذکری هم از موطن و اصالت او نیامده، امّا در منابعی دسته اوّل و هم روزگار با خسرو و شیرینِ تاریخی، همچون رویدادنامه سریانی، تاریخ سبئوس، تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا، شیرینْ اهلِ خوزستان و نواحیِ جنوبِ غربیِ ایران شهرِ عهدِ ساسانی یا میان رودان دانسته شده است. امّا این که چرا شیرین که در روایات تاریخی، اهلِ جنوبِ غرب ایران یا خوزستان بوده و در روایاتِ ناحیه اران، مبدّل به شاه دختی ارمنستانی شده، برخاسته از چند پیش زمینه و دلیلِ تاریخی دانسته ایم بدین قرار: 1) روایت پردازانِ این قصه خود اهلِ این ناحیه بوده اند و او را از آنِ خود کرده اند؛ 2) خسروپرویز در مقطعی تاریخی در بردع و آذربایجان به سر برده و خاطره اش در آن سامان باقی مانده؛ 3) شیرین خود از اهلِ نصارا و هم کیشِ ارمنیان بوده؛ 4) احتمال خلط و التباس بین مکانی به نام «بیت آرامایه» و «ارمن» و جایگزینی تبارِ ارمنی به جای تبارِ آرامی برای شیرین هم هست. بنابراین قصه پردازانِ اران و ارمن، برای هویت سازی و هم ذات پنداری او را بدانجا نقلِ مکان داده اند.
معرفی و تحلیل نسخه های خطی آثار رشید تبریزی و بررسی سبکی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
153 - 187
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی منظوم و منثور فارسی، اسناد تاریخی موثقی از پیشینه فکری، زبانی و ادبی حوزه فرهنگی زبان فارسی به شمار می روند. معرفی نسخه های خطی این آثار و بررسی ویژگی های آن ، گام مهمی در مطالعه ارزش زبانی و ادبی این دست نوشته هاست. در این جستار، با روش استقرایی به معرفی و بررسی نسخه های خطی کلیات رشید تبریزی و بررسی سبکی آن ها می پردازیم. رشید تبریزی از شاعران مهم عصر صفوی در قرن یازدهم هجری است که مستقیماً با دربار صفویان ارتباط داشته است. کلیات رشید تبریزی ازنظر فکری، زبانی، و ادبی ویژگی های مهمی دارد که بررسی آن برای شناخت دقیق تر شعر عصر صفوی و قرن یازدهم ضرورت دارد. به طورکلی مهم ترین ویژگی های شعر رشید تبریزی در سطح فکری، مدح امام علی، مدح شاهان و درباریان، و شکایت از روزگار و بی رونقی هنر است. همچنین در سطح زبانی، کثرت لغات عربی، کثرت اصطلاحات عرفانی و بسامد بالای ترکیب های فاعلی، مفعولی و مصدری از مهم ترین ویژگی های شعر اوست. در سطح ادبی هم بسامد بالای تشبیه و استعاره در فعل، بسامد چشمگیر متناقض نمایی، کاربرد انواع جناس و بسامد بالای ابیات مردف از ویژگی های اصلی شعر اوست
نقش واژه ها و تعابیر عامیانه در بازتاب انتقادات اجتماعی؛ مطالعه موردی: «پنج نمایشنامه از میرزا آقا تبریزی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
217 - 245
حوزه های تخصصی:
«پنج نمایشنامه» نوشته میرزا آقا تبریزی از نخستین نمایشنامه های ادب فارسی است که اوضاع نابسامان و ناگوار دوره ناصری را با انشایی آمیخته به طنز نشان می دهد. این نمایشنامه ها با وجود نداشتن وحدت زمان، مکان و موضوع به دلیل دربرداشتن برخی از حقایق تاریخی اهمیّت دارند. جایگاه و اعتبار عنصر گفت وگو در نمایشنامه ها از عوامل تأثیرگذار بر بسامد حضور تعابیر عامیانه در این نوع ادبی است. در متون ادبی مردم پسند، سازه های دستوری و واژگانی زبان عامّه که به دلیل برجستگی، کانونی می شوند، با توجّه به قابلیّت های خود، تصاویری از واقعیّت های اجتماعی را که مورد انتقاد نویسنده است، گاه با صراحت و زمانی با کنایه ترسیم می کنند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است، واژه ها و تعابیر فرهنگ عامه که ظرفیّت نمایشی روایت ها را بالا می برند و در انعکاس اوضاع اجتماعی کارایی دارند، بررسی می شود. براساس یافته های این پژوهش در نمایشنامه های میرزاآقا تبریزی، عناصردستوری شدّت بخش، کنایات، صفات، قیدها و برخی از افعالی که خاستگاه اجتماعی آن ها فرهنگ عامّه است یا بسامد آن ها در تداول عامّه بیش تر است، حضوری چشمگیر دارند و به دلیل شفّافیت و قدرت القایی در بسترسازی برای اجرای نمایشنامه ها، یاریگر نویسنده اند . این واحدهای زبانی در بازگویی موضوعات فرهنگی و اجتماعی نیز نقشی تعیین کننده دارند. به همین روی می توان گفت گزینش واژه های نشاندار زبان عامّه در «پنج نمایشنامه از میرزاآقاتبریزی» عامدانه بوده و حضور هدفمند آن ها به گزارش روایات، بازتاب انتقادات اجتماعی و بیان شیوای نویسنده جهت داده است.
به هم پیوستگی متنی در دو سوره «الضحی» و «الشرح» تحلیلی مبتنی بر نظریه زبانشناختی نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
165 - 199
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بکارگیری مباحث زبانشناسی جدید که در سال های اخیر، زمینه درک و فهم نوینی در تحلیل متون ادبی فراهم ساخته است و اخیراً در تفسیر و فهم آیات قرآن کریم نیز کاربردی شایان یافته است، میزان پیوستگی دو سوره مبارکه «الضحی» و «الشرح» را تحلیل و بررسی نموده است. مقاله در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که انسجام متنی دو سوره تا چه میزان است و این باور برخی از مفسران که دو سوره را یک سوره دانسته اند، تا چه حدی موجه و قابل دفاع است؟ روش مطالعه تحلیلی- توصیفی، با کاربست زبان شناسی نوین و مبتنی بر سه فرانقش زبانی اندیشگانى (تجربی) بینافردی و متنی در نظریه زبانشناسی نقش گرای هلیدی است. دستاورد این مطالعه گویای آن است که وحدت و یکپارچگی موجود در دو سوره که پی در پی و با بیانی دلجویانه به نعمت های مادی و معنوی و الطاف الهی نازل شده بر پیامبر اشاره دارد و ارجاع های برون متنی همگون به وضوح یکپارچه بودن متن هر دو سوره را ثابت می کند و مؤید نظر بسیاری از مفسران است که دو سوره «الضحی و الشرح» را یک سوره دانسته اند.
ضرورت چاپ مجدّد دیوان اثیر اخسیکتی به تصحیح عبّاس ماهیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
207 - 228
حوزه های تخصصی:
اثیر اخسیکتی، سخنگوی نامور سده ششم هجری قمری است که دیوان وی باری به سال 1337 و باری دیگر به سال 1398 خورشیدی منتشر شده است و دکتر عبّاس ماهیار نیز این دیوان را به عنوان رساله دکتری خود تصحیح کرده است. با توجّه به حوزه مطالعات و معلوماتِ عبّاس ماهیار و اینکه سالیان دراز در تحقیق و تصحیح این دیوان صرف عمر کرده بود، تصحیح وی از دیوانِ اثیر اخسیکتی ، کارِ تصحیح این دیوان را چندین پله ارتقا داده است امّا این تصحیح در زمان حیات وی منتشر نشد و در سال 1399 با ویراستاری حمیرا زمرّدی منتشر شد. مقاله حاضر، پژوهشی است در دیوان اثیر اخسیکتی بر مبنای چاپ اخیر و در آن سنجشی با دو چاپ دیگر نیز صورت پذیرفته است و با توجّه به مشکلاتی که در این چاپ ها به خصوص چاپ اخیر وجود دارد، ضرورتِ چاپ دوباره این دیوان به صورتی منقّح، مطرح شده است
تأمّلی بر انواع تأثّرات تلمیحیِ شاعرانِ دوره بازگشت از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
229 - 252
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت شاهنامه، اقبال به آن در دوره بازگشت ادبی زیاد شد. شاعران این دوره می کوشیدند تا از لحاظ سبکی، مضمونی، بلاغی، زبانی و... شعر خود را به شعر شاعران بزرگ، به ویژه فردوسی شبیه کنند. هدف مقاله حاضر، بررسی پنج دیوان از پنج شاعر برجسته این دوره/مکتب، یعنی صحبت لاری، فتحعلی خان صبا، قاآنی شیرازی، سروش اصفهانی و داوری شیرازی، از منظر انواع تأثیرپذیری از تلمیحات شاهنامه ای است که شامل صور خیال متأثّر یا ساخته شده با اشارات و داستان های شاهنامه ای، مدح و برتری ممدوح بر شاهان و پهلوانان، جادوی مجاورت، عبرت و تنبّه دادن خواننده از داستان های عبرت برانگیز شاهنامه ، ذکر احوال شخصیِ شاعر با بهره گیری از داستان های شاهنامه ای، بهره گیری از اشارات شاهنامه ای در مثَل و استفاده از ظرفیت های داستانی شاهنامه در دعای شریطه قصیده می باشد. مقایسه بسامد تلمیحات شاهنامه ای در دیوان پنج شاعر مذکور در پایان مقاله و در قالب جدول آماری آمده است. در این مقایسه قاآنی بیش از همه و داوری کمتر از دیگران از این نوع تلمیحات بهره برده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی با رویکرد توصیفی انجام شده و نتیجه کاوش در دیوان پنج شاعر، نشان می دهد که شاعران مذکور تلمیحات شاهنامه ای را با هدف و در قالب بهره گیری های گوناگون به کار برده اند.
کاربست فرجام در داستان های نوگرایانه بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
299 - 320
حوزه های تخصصی:
پایان بندی از مباحث مهم روایت شناسی است. ابهام و ساختار پیچیده داستان پست مدرن به تبعیت از فرم، به پایان بندی های مختلفی می انجامد که درک و دریافت نتایج برای مخاطب، گیج کننده و بهت آور است. در ادبیات داستانی نوین، بیژن نجدی با شکستن فرم و ساختار کلاسیک، اقدام به خلق آثاری نموده، که به انواع فرجام منتهی شده است که اشکال آن به صورت چرخشی یا دورانی، فرجام چند گانه، موازی یا هم سو، پایان بی پایان، کاذب، باز، قطعی، پیشنهادی و ... است. به کارگیری این تکنیک های نوین درپایان بندی های داستان توسط بیژن نجدی نه تنها به جذابیت و تنوع آثار او کمک قابل ملاحظه ای کرده است بل که نشان از خلاقیت هنری و توان بالای نویسندگی او دارد به گونه ای که در هر داستانش نمونه ای متفاوت از این اشکال دیده می شود. از این رهگذر، پژوهش حاضر با هدف تبیین انواع پایان بندی در رمان های پست مدرن نجدی، به روش توصیفی- تحلیلی، به مطالعه موردی داستان های دو مجموعه یوزپلنگانی که با من دویده اند- دوباره از همان خیابان ها می پردازد.
درباره ی چند مکان جغرافیایی در شاهنامه (باهله، کارستان، مانوی، وریغ، دوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
75 - 98
حوزه های تخصصی:
بنابر گزارش شاهنامه ، هنگامی که خسروپرویز در نبرد با بهرام چوبین به روم گریخت، از مناطقی که در شاهنامه ، باهله، کارستان و مانوی نامیده شده اند، عبور کرد و به شهر وریغ فرود آمد. در این شهر با قیصر روم مکاتبه کرد و پس از دریافت لشکری از رومیان به آذربایجان بازگشت و در دشت دوک با بهرام روبه رو شد و او را شکست داد. چون جغرافیانگاران مسلمان اطلاع مبسوطی از مناطق تحت تصرف امپراطوری روم نداشته اند، نام این مکان ها در منابع جغرافیایی دوران اسلامی یا ضبط نشده اند یا به نام های دیگری ذکر شده اند. در این جستار کوشش شده است تا با استناد به منابع معتبر، جایگاه مناطق مزبور و در مواردی نام دیگر آن ها مشخص شود. روش تحقیق در انجام این پژوهش تحلیلی- توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. در این پژوهش مشخص شد که جایگاه قبیله ی باهله در فاصله ی شهر هیت تا رقه بوده و منظور از کارستان در شاهنامه شهر مرزی حران است. نام های مانوی و وریغ برگرفته از واژه ی (Mannuorrha Auyreth) است. جزء اول این نام (Mannu)، مانوی نام دژی در ادسا و (Aureth) اویریت، نام باستانی شهر (Irrite) است که امروزه (Irridu) نامیده می شود و میان کرکمیش (قرقمیساء) و حران واقع است و اوریغ و وریغ در شاهنامه تلفظی دیگر از آن است. با توجه به توصیف تئوفیلاکت و فردوسی از محل نبرد روشن شد که دشت دوک نیز در شاهنامه اسمی عام است و به مسیر صعب العبور و پرتگاه های محل جنگ اشاره دارد.
ضرورت تصحیح مجدد دیوان فغانی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
173 - 194
حوزه های تخصصی:
فغانی شیرازی مشهور به «حافظ کوچک» شاعر نام آور قرن نهم و از غزل سرایان سرآمد این عصر محسوب می شود. دیوان اشعار او را لال ماتهر دهلوی در شبه قاره و احمد سهیلی خوانساری در ایران تصحیح و چاپ کرده اند؛ اما پس از آن تصحیح، تاکنون بیش از بیست نسخه ی دست نویس از دیوان بابافغانی پیدا شده که برخی از آن ها ازنظر قدمت و صحت معتبرتر از نسخه های مورداستفاده ی مصححان پیشین است. با وجود شناسایی این نسخه ها از این دیوان تاکنون برای تصحیح مجدد غزل ها یا ابیات این دیوان، گامی پیش نهاده نشده است. در این پژوهش کاستی های موجود در متن های تصحیح شده توسط لال ماتهر دهلوی و سهیلی خوانساری باز شناسی شده اند. مهم ترین این کاستی ها عبارت اند از: گزینش ها و خوانش های نادرست، موجودنبودن برخی غزل ها و ابیات، اشکال در وزن و قافیه، اغلاط املایی و خطاهای چاپی. پژوهشگران در این مقاله کوشیده اند ضمن نقد و بررسی روش تصحیح مصححان پیشین و ارائه ی نمونه هایی از اشکال های موجود، لزوم تصحیح دوباره ی دیوان فغانی خوانساری را تبیین کنند.
فخریّه در ادب فارسی (واکاوی گونه شناختی فخریّه و زیرگونه های آن با نگاهی به گونه های هم سنگش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۵
1 - 26
حوزه های تخصصی:
فخریّه که تسامحاً در ادبیات فارسی مفاخره نامیده می شود، یکی از آن دست گونه های ادبی است که در منابع کهن جزو اغراض شعری به حساب آمده است. نظر به اینکه اصلی ترین فخریّات در ادبیّات فارسی عمدتاً فخر به شاعری و قدرت سخنوری است و زمینه پیدایش اش، بیشتر رقابت های صنفی در خاستگاه های قدرت و بعضاً سرخوردگی های فردی و اجتماعی بوده است، با برخی گونه ها و همچنین اغراض و موضوعات ادبی مربوط به این خاستگاه مثل مدحیّه ها، قسمیّه ها و شکواییّه ها، هماهنگی و هم سنگی دارد، به طوری که گاه در هم آمیخته می شوند و در قالب یک اثر ارائه می گردند. البته باید خاطرنشان کرد که بنا به تعریف و نگاه ما در این مقاله، فخریّه آثار دیگری را نیز شامل می شود که تا به امروز یا شناخته نشده اند یا از زیرگونه های فخر به شمار نمی آمده اند. تحقیق حاضر در پی آن است که با اتّکا به مبانی نظری لازم در این تحقیق و تتبّع در نمونه های متنوّع آن و گونه های همسنگش به تعریف و دسته بندی علمی تری دست یابد.
نقد و بررسی ترجمه کتاب التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۵
139 - 151
حوزه های تخصصی:
رساله ی التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم، از مهمترین رسالههای بلاغی قرن چهارم هجری است که توسط دکتر سیروس شمیسا، با عنوان برتری بین بلاغت عرب و عجم به فارسی ترجمه شده و همراه با متن عربی، به صورت دوزبانه در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار گرفته است. مترجم رساله، مقدمه و تعلیقاتی را نیز بر ترجمهی خود افزوده که ضمن آن، گاه مطالب مناقشهانگیزی مطرح شده است. مهمترین این مطالب، مسالهی انتساب رسالهی التفضیل... به ابواحمد عسکری یا خواهرزادهاش، ابوهلال عسکری است. مقالهی حاضر به بررسی ترجمه و مقدمه و تعلیقات مترجم اختصاص یافته و در سه بخش تنظیم شده است: در بخش نخست، استدلالهای مترجم را به سود انتساب رساله به ابوهلال عسکری به تفصیل بررسی میکنیم. بخش دوم به بررسی مقدمه و تعلیقات مترجم اختصاص دارد و در بخش پایانی به بررسی ترجمهی رساله خواهیم پرداخت. ذکر این نکته ضروری است که از آنجا که ترجمهی دکتر شمیسا از این متن، ترجمهای روان و قابل اتکاست و به ندرت خطایی غیرقابل اغماض در آن به چشم میخورد، تکیهی اصلی مقالهی حاضر بر مقدمه و تعلیقات مترجم خواهد بود.