فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
درخت به عنوان یکی از مهم ترین نمادهای فرهنگی، آیینی نقشی بارز در ادراک آدمی از هستی دارد. این پژوهش با رویکرد شناختی و بهره گیری از دیدگاه فرانچسکو دسانکتیس، در باب تصویر خیالی و امر واقع نگاشته شده است. مطابق این دیدگاه، بازنمود واقعیت بر اساس تصرف در تصویرهای ذهنی در دو اثر ادبیِ مرقدآقا از نیما یوشیج و وقت سایه ها نوشته محمود فلکی بررسی شده است. روش توصیفی، تحلیلی پژوهش حاضر نشان می دهد تصویرهای مندرج در این دو اثر در فرایندی دوگانه در وجهی طبیعی و مقرون با واقعیت با عبور از گستره مادی و عینیِ خود به سمت مفاهیم انتزاعی تغییر می یابد. در مرقدآقا درخت، از مفهومی مرکزی در روایتی واقع گرا به مفهومی انتزاعی و امر آرمانیِ فردی سودجو برای تحمیق مردم تغییر می یابد. در وقت سایه ها درخت در آغاز با مفهوم نمادین، اسطوره ای بازتاب می یابد، اما در پایانِ رمان با غلبه فناوری و دنیای مدرن از وجوه انتزاعی مبتنی بر خرافه به اضمحلال تصویر برساخت، تغییر می یابد.
بررسی فضای موسیقایی قصیده في ذکری الحسین (ع) از شیخ احمد وائلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی فضای موسیقایی قصیده "فی ذکری الحسین (ع)" شیخ احمد وائلیچکیدهشیخ احمد وائلی یکی از شاعران معاصر عراق و از دوستداران مکتب اهل بیت (ع) به شمار می رود. وی بخش قابل توجی از اشعار خود را در مدح و منقبت آل الله سروده و تلاش کرده است تا بواسطه اشعار دینی و منبرهای حسینی خود، روح بیداری و مقاومت را در بین مردم کشورش که تحت سلطه استعمارگران بودند، زنده نگه دارد. یکی از قصاید دینی وی که در مدح امام حسین (ع) سروده شده، شعر "فی ذکری الحسین (ع)" است که در آن، ضمن اشاره به عظمت والای امام، به برخی از مصیبت های ایشان در روز کربلا نیز اشاره شده است. با توجه به جایگاه خاص موسیقی در این قصیده، بر آن شدیم تا فضای موسیقایی آن را مورد واکاوی قرار دهیم. بدین منظور، موسیقی بیرونی، کناری و درونی این قصیده مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که آهنگ درونی کلمات، هماهنگی و انسجام واژه ها، همراه با وزن مناسبی که شاعر برای سرودن این قصیده برگزیده، فضایی مناسب را برای بالندگی معانی در اختیار شاعر قرار داده است. گذشته از این نقش موسیقی کناری و درونی، از موسیقی بیرونی در این قصیده پررنگ تر جلوه می کند.کلید واژه ها: احمد وائلی، موسیقی بیرونی، موسیقی کناری، موسیقی درونی، امام حسین (ع).
درنگی در چیستی شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر آیینی به عنوان یکی از کهن ترین انواع ادبی، از نظر ظرفیت و تنوع محتوایی، بیش از سایر انواع، در عرصه ادبیات ظاهر شده است. چرا که بیش از هر نوع ادبی دیگری، باورها، افکار ، احساسات ملی و گاه فراملی و دینی را پیش روی مخاطب می گذارد. اشعار شاعران ایرانی، از روزگاران کهن تا به امروز، به خوبی سیر تغییرات این نوع ادبی را نشان داده است. در این پژوهش با بررسی پیشینه شعر آیینی، مسیر تحول معنایی آن را بررسی می کنیم. سپس با ارائه تعریفی جامع از شعر آیینی و مشخص نمودن جایگاه آن در زبان فارسی، به تحلیل و بررسی مولفه های آن خواهیم پرداخت. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و شیوه آن به صورت تحلیلی است. در این پژوهش، شعر آیینی در گذشته و معاصر مورد مقایسه قرار گرفته است و با توجه به این که این نوع شعر، امروزه دایره معنایی وسیع تری دارد؛ شعر آیینی پس از انقلاب مبنای تحلیل شعرآیینی معاصر قرار داده شده است. شعر آیینی به انواع اشعار توحیدی، ماورایی، رهایی، ولایی و شعر پایداری تقسیم می گردد.
تحلیل تطبیقی ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 115
حوزه های تخصصی:
موضوع تبیین ذات و صفات خدا در عرفان اسلامی متأثر از سنّت قرآنی است که عارفان اسماء ذات، صفات و افعال خدا را به تأسی از آن تبیین و طبقه بندی کرده اند و مولوی در مثنوی معنوی به عنوان برجسته ترین اثر عرفانی در زبان فارسی با دقّت و ظرافت بدان پرداخته و ناشناختگی ذات خدا را آورده است. هم چنین لائودزی، حکیم چینی در دائودِه جینگ، مهم ترین متن آیین دائو که هجده سده پیش از مثنوی معنوی نوشته شده، مباحثی عمده و باریک بینانه در شناخت ناپذیری ذات دائو مطرح کرده است. هدف این جستار بازنمایی و تحلیل یافته های ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ و تبیین همسانی و ناهمسانی آن هاست که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است؛ چنانکه دستاوردهای پژوهش نشان می دهد، حقیقت ذات خدا در مثنوی معنوی و دائو در دائودِه جینگ ذهن گریز و شناخت ناپذیر است، امّا صفات خدا در مثنوی معنوی بسیار پرشمارتر از صفات دائو در دائودِه جینگ است که این موضوع نظر به گستردگی اسم شناسی در عرفان اسلامی و تفسیرهای عرفانی از اسماء خدا قابل توجیه است. هم چنین برخی صفات دائو مانند ژرف بودن، بی صدایی و بی صورتی اگرچه فاقد معادل شناخته در عرفان اسلامی هستند، امّا در مثنوی معنوی به مثابه صفات خدا به کار رفته اند.
مطالعه تطبیقی فیلم سنتوری و رمان عقاید یک دلقک از منظر نظریه اقتباس لیندا هاچن
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
94 - 79
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سینما اقتباس همواره از مهمترین محرک ها بوده است و بخش اعظمی از آثار فاخر سینمایی در زمره آثار اقتباسی قرار می گیرند. رمان عقاید یک دلقک اثر شاخص هانریش بل در سالهای اخیر یکی از پر مخاط ب ترین کتب در ایران بوده است و احتمالا همین محبوبیت و اشتیاق در کنار قابلیت های نمایشی بالای آن داریوش مهرجویی را مجاب نمود تا اقتباسی آزاد از آن داشته باشد و اساس فیلم سنتوری (1385) را بر پایه آن قرار دهد. مهرجویی ضمن وفاداری به بخش عمده ای از مضمون این رمان، با ساخت پیرنگ جدید و پرورش شخصیت پردازی توانست فیلمی ماندگار از خود بر جای بگذارد. هر دو اثر به خوبی نگاه انتقادی خود را به برخی مسائل چون اعتقادات، خانواده، و جامعه ثبت کرده اند و آن را در بستر داستانی ارائه نموده اند. از آنجایی که فیلم سنتوری یک اثر اقتباسی آزاد است، مهرجویی با تغییر برخی رویدادهای اصلی در داستان و برخی عناصر اصلی در روند قصه و روایت پردازی توانسته است تا اثری مستقل و با امضای شخصی خود خلق کند. در این مطالعه تطبیقی، که با روش توصیفی-تحلیلی از منظر نظریه اقتباس لیندا هاچن صورت پذیرفته است، به تحلیل و بررسی روند اقتباس از رمان به فیلم می پردازیم و تفاوت ها و شباهت های میان رمان و فیلم را مورد کند و کاو قرار می دهیم تا پلی میان این دو اثر ماندگار برای درک بهتر ساختار و معناهایشان داشته باشیم.
بازتاب تجدد و حیرت در سفرنامه های ایرانیان عصر قاجار
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 24
حوزه های تخصصی:
مفهوم تجدد از جمله مهم ترین مفاهیمی است که از عصر قاجار تاکنون هم «پرسش» آفریده و هم «مسأله» و نیز «حیرت». در سفرنامه سیاحان حیرت افروزی، بارز و برجسته است. روش تحقیق، کیفی است که با رویکرد تفسیری-تاریخی و با برخورداری از درک همدلانه مبتنی بر کشف نیت مؤلف تنظیم شده، و با تأکید بر امکان گزینش دوگانه مؤلف- مفسّر صورت بندی شده است. با در نظر گرفتن اینکه در ایرانِ عصر قاجار، با جامعه ای بازمانده و مردمانی فقیر در مقایسه با اروپا روبرو بوده ایم، این پرسش به میان خواهد آمد که بازتاب تجدّد از نگاه سیاحان ایرانی در سفر به غرب چگونه رؤیت، تجربه و روایت شده است؟ این نوشتار معطوف به دو مفهوم «تجدّد» و «حیرت» و بازیابی آن در سفرنامه های سیاحان ایرانی است. در این مقام، ما برحسب متون مورد مطالعه، با ریخت شناسی «تجدد» به مثابه ترقّی با رویکردی ایجابی_ایلافی، در قالب نوسازی، شهرسازی و صنعتی شدن، و «حیرت» به مثابه عرفی نگری در ذیل اعجاب آفرینی، باورناپذیری، تحسین آشکار و غبطه خوری روبرو هستیم. ریشه های تحیّر به مختصات تجدّد به سه ساحت «اندیشه»، «سیاست»، «جامعه و فرهنگ» بازمی گردد. در حاشیه این حیرت آفرینی، در دو ساحت «دین و اخلاق» و «سیاست بین المللی و نظامی» با رویکرد انتقادی مواجه ایم.
رویکرد تربیتی به کارکردهای پرسش های هم گرا در دفتر اول مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در آثار مولوی تأثیرگذاری بر مخاطب بسیار مهم است، ازجمله دلایل این ادعا، علاوه بر اشاره های مستقیم وی به رعایت مقتضای حال مخاطب، وجود پرسش های زیاد در مثنوی معنوی است که سبب ایجاد تفکر در مخاطب می شود.روش: در پژوهش حاضر به استخراج کارکردهای تربیتی پرسش های همگرا از دفتر اول مثنوی مولوی پرداخته می شود. برای این منظور با جمع آوری و دسته بندی پرسش های همگرا از دفتر اول مثنوی، پرسش های همگرای تربیتی دسته بندی، و کارکردهای تربیتی این پرسش ها، براساس برانگیزانندگی، استنتاج خواهد شد. در این کار ضمن استفاده از شیوه کتابخانه ای در جمع آوری داده ها و انتخاب نمونه هدفمند و همگون، برای تحلیل داده ها درگزارش نهایی، از تحلیل محتوای کیفی استفاده می شود که به سبب دقیق تربودن شیوه رفت و برگشتی دارد.نتایج و یافته ها: حاصل این پژوهش قرارگرفتن پرسش های هم گرای تربیتی دفتر نخست مثنوی در کارکردهایی مانند ایجاد یادآوری، پذیرش ناتوانی، توجه و تمرکزدهی بر یک موضوع، نمایاندن غفلت و نادانی، غفلت زدایانه، بیان پشیمانی و تلاش برای جبران و خواهش از خدا بوده است. مدرسان می توانند در امر تربیت از پرسش در کارکردهایی که از مثنوی مولوی استخراج شد، برای برانگیزانندگی، خلاقیت و رشد فکری و منطقی دانش آموزان و دانشجویان استفاده کنند.
کاربست خلاقانه واژگان در زبان عارفان براساس نظریه حوزه های لانگاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام تولید یا فهم عبارت های زبانی، در فرآیندهای کاملاً پیچیده و ظریف ساخت مفهومی درگیر می شویم که از منابع فراوان و گوناگونی برداشت می کنند. ازجمله این منابع «معانی واژگانی» است. از نخستین ادوار تکوین تصوف اسلامی، خلق معانی بدیع و نامتعارف و بازی های زبان شناختی با واژگان در گستره وسیعی از زبان عارفان به چشم می خورد. همجواری بافتیِ معنای متعارف واژه درمقابل معنای خلاقانه و بدیع، به چندصدایی معنایی منجر می شود و هدف عارف از این همجواری، شکستن عرف و عادت های زبانی به عنوان محور جمال شناسی در بلاغت صوفیه و در نتیجه عادت ستیزی در نگریستن به واقعیت زبانی و فرازبانی است. پژوهش حاضر می کوشد با توجه به مبانی نظری و روش شناختی نظریه حوزه های لانگاکر، سازوکارهای معناسازی عارفان را از رهگذر «ابهام معنایی واژگانی» بررسی کند. براساس نتایج پژوهش، برخورد خلّاقانه عارفان با دو پدیده «چندمعنایی» و «هم آوا-هم نویسگی»، ضمن فراهم آوردن بستر مناسبی برای معنی آفرینی و گفتمان سازی با تغییر حوزه های معنایی واژگان در فرآیندی ساخت شکن و آشنایی زدا به شاعرانگی و ارزش زیبایی شناختی زبان عرفان افزوده است.
«محلِ اخلاص»؟ «محکِ اخلاص»؟ «مُخِّ اخلاص»؟ «میخِ اخلاص»؟ «محضِ اخلاص»؟ در عبارتی از صد میدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: صد میدان یکی از قدیم ترین آثار عرفانی به زبان فارسی است که حاصلِ مجالسِ خواجه عبداللّه انصاری در محرّم 448ق بوده است. میدانِ بیست ویکم از صد میدان درباره توکّل است و در آن آمده است: «توکّل قنطره یقین است و عمادِ ایمان و محلِ اخلاص». این سخن در کتاب های دیگر مانند تفسیر کشف الأسرار، أنس التَّائبین و حدیقه الحقیقه نیز نقل شده است؛ امّا در دست نوشت ها و چاپ های این متون، ترکیبِ «محلِ اخلاص» به چهار گونه دیگر نیز آمده است: «محکِ اخلاص»، «مُخِّ اخلاص»، «میخِ اخلاص» و «محضِ اخلاص». هرکدام از مصحّحانِ این متون به گونه ای این ترکیب را پذیرفته و چاپ کرده اند: سرژ دو بورکوی و علی اصغر حکمت: «محلِ اخلاص»؛ محمّدسرور مولایی: «محکِ اخلاص»؛ علی فاضل: «مُخِّ اخلاص»؛ محمّدعلی موحّد و نیز حسن نصیری جامی: «میخِ اخلاص». از میان این پنج ضبط، کدام یک درست است؟ این پژوهش به بررسی این عبارت از صد میدان در دو چاپِ اصلیِ آن پرداخته است.
روش: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با شناساییِ منابعِ گوناگونی که عبارت پیش گفته در آن آمده، در تلاش است تا با استناد به دلایل متعدّد نسخه شناسی، زبانی و بلاغی، ضبط صحیح ترکیب یاد شده را مورد بررسی قرار دهد.
یافته ها و نتایج: از میان ضبط های پنجگانه مذکور، ضبط برتر و صحیح «محلِ اخلاص» است. همچنین پژوهش حاضر بر اهمیّتِ یافتنِ منابع و مآخذِ مؤلّف در متونی که نسخه های خطی معتبر ندارند و اهمیّتِ شناختِ منابعِ جنبی در تصحیحِ آن متون تأکید کرده است.
بررسی مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مراحل حل مسئله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان براساس مراحل حل مسئله ی دیویی و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بود. پژوهش حاضر در پارادایم تحقیقات کیفی قرار داشت. انیمیشن های بررسی شده در این پژوهش، شامل ده انیمیشن از انیمیشن های برگزیده ی جایزه ی اسکار بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. این انیمیشن ها با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی و براساس مراحل حل مسئله ی «دیویی» و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این بود که از بین مراحل حل مسئله، بیشترین مرحله مربوط به ارائه ی راه حل و بررسی راه حل ها بود و کمترین مرحله نیز تدوین نتایج و ارزیابی آن ها بود. در این بین از میان ده انیمیشن تحلیل شده؛ انیمیشن شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین مراحل حل مسئله و انیمیشن های دلیر و منجمد کمترین مراحل حل مسئله را داشتند. نتیجه ی دیگر پژوهش، تحلیل ویژگی های حل کنندگان مسئله بود که بیش ترین این ویژگی ها مربوط به کارآمدی و کمترین آن ها مربوط به دانش پیشین بود. ویژگی های جست وجوی کمک و تولید راه حل های مختلف نیز مشاهده شدند. از بین انیمیشن های تحلیل شده در این قسمت انیمیشن های کوکو، شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین ویژگی های حل کنندگان مسئله را داشتند و انیمیشن های بالا و دلیر کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند.
تأثیر جنسیت بر رفتارهای سوگواری در مرثیه های شخصی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
1 - 30
حوزه های تخصصی:
سوگ سروده های شخصی در میان گونه های غنایی، بسیار به حسیّات طبیعی و عواطف راستین انسانی نزدیک است. ظهور فردیت شاعر در مرثیه های شخصی، امکان مطالعات روان شناختی/ مؤلف محور را در این گونه ی ادبی فراهم کرده است. مسئله ی اصلی این تحقیق میان رشته ای، سنجش اثرگذاری متغیّر جنسیت بر رفتارهای سوگواری در مرثیه های شخصی شاعران زن و مرد است. برای انجام پژوهش از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- تحلیل قیاسی- آماری) استفاده شده. جامعهی آماری تحقیق، شامل مراثی شخصی (سوگ همسر/ معشوق- فرزند) از هفت شاعر مرد و هفت شاعر زن (درمجموع 16 مرثیه) است که این نتایج به دست آمد: زنان در رثای فرزندانشان بیشتر واکنش های عاطفی و فیزیکی از خود نشان می دهند؛ واکنش های ارتباطی و معنوی کمتر در این دسته مرثیه های زنان وجود دارد. مردان در سوگ فرزندانشان، واکنش های احساسی و فیزیکی به میزان فراوان، اما متفاوت تر و کمتر نسبت به زنان بازتاب می دهند؛ همچنین مردان واکنش های معنوی، ارتباطی و رفتاری بیشتری انعکاس داده اند، به گونه ای که خشم، آمریت و روی گردانی از ارزش ها با جلوه ای برون گرایانه و فرادستانه در مراثی مردان قابل توجه است. زنان و مردان در سوگ همسر، واکنش های فیزیکی و احساسی کمتر و درعوض واکنش های معنوی بیشتری نشان می دهند. این امر از بار عاطفی و فردیت بازتاب یافته در مراثی سروده شده برای همسر در میان سوگ سروده های شاعران زن و مرد کاسته است. مطابق داده های پژوهش، هرچقدر بر میزان آزادی های اجتماعی و فرهنگی زنان افزوده شده، واکنش های معنوی و رفتاری در مراثی آنان نمود بیشتری یافته است؛ بنابراین می توان تفاوت رفتارهای سوگواری در سوگ سروده های شخصی را متأثر از متغیر/ عامل جنسیت به شمار آورد.
واکاوی ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
57 - 86
حوزه های تخصصی:
دیوان حافظ از گنجینه های گران بهای ادبی ست که گروه های مختلف مردم، متناسب با دانش های ادبی و گرایش های فکری خود، از آن بهره می برند؛ اما آیا اشعار حافظ برای نوجوانان هم می تواند سودمند باشد؟ نویسندگان مقاله ی پیشِ رو، برای پاسخ به این پرسش، پژوهشی را سامان داده اند که این مقاله بخشی از دستاوردهای آن است. پیش فرض پژوهش آن بوده که بخشی از سروده های حافظ، از نظر زبانی برای نوجوانان، دریافتنی ست و بسیاری از آنان می توانند دستِ کم با سطوح اولیه ی بعضی از اشعار ارتباط برقرار کنند. این پژوهش از دو طریق پی گرفته شد: یکی مطالعه ی منابع معتبر و مرتبط با موضوع و بررسی توصیفی تحلیلی آن و دیگری تدوین و توزیع پرسش نامه ای ویژه برای نوجوانان. با توجه به نتایج تحقیق، اشتراکاتی میان ویژگی های دوره ی نوجوانی و بسیاری از ابیات حافظ وجود دارد که مناسب بودن آن ها را برای نوجوانان تأیید می کند. برخی از ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان عبارت اند از: پرداختن به موضوعات و مفاهیمی مانند تلاش برای شناخت خود و یافتن معنای زندگی، آرمان گرایی، مسائل اخلاقی و اجتماعی، عشق و دوستی (که از ویژگی های دوره ی نوجوانی هم هستند)، تعدد و تنوع شخصیت ها (انسانی و غیرانسانی) و شیوه ی پردازش آن ها در کنار فضای روایت گونه و نمایشی برخی از سروده ها. با توجه به این ظرفیت ها می توان به بخشی از نیازهای معنوی نوجوانان پاسخ مناسب داد؛ نیازهایی همچون: داشتن فضایی امن برای گفت وگوی درونی، اندیشیدن به واقعیت ها و احتمالات و خیال پردازی؛ داشتن دوستی امن و صمیمی، با احساسات و دغدغه های مشترک؛ دستیابی به استقلال عمل در کنار بهره مندی از راهنمایی افراد مطمئن و آگاه؛ نیاز به هویت یابی و خداشناسی و دستیابی به معنای زندگی. واژه های کلیدی: حافظ، دیوان حافظ، نوجوانان.
بررسی جلوه های فرجام گرایی در اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
113 - 138
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر در پی بررسی نمودهای فرجا م گرایی در اشعار شاملو است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مجموعه اشعار احمد شاملو بررسی شده و اشعاری که فرم فرجامگرایانه دارند، موردتحلیل و وارسی قرار گرفته اند. براساس شواهد موجود در پژوهش میتوان گفت که فرجامگرایی یکی از مفاهیم برجسته در اشعار شاملوست که وجوه مختلفی از جهانبینی وی را نمایان میکند. فرجامگرایی در شعر شاملو را میتوان به دو دسته ی کلی تقسیم کرد: اول آن گروه از اشعاری که فرم فرجامگرایانه ندارند؛ اما در لایههای زیرین خود ذهنیتی آخرالزمانی را ارائه داده اند و اشارات فرجامگرایانه دارند و دوم، اشعاری که بر اساس فرم و روایت آخرالزمانی خلق شدهاند. علاوه براین، براساس نتایج تحقیق مشخص میشود که فرجامگرایی در شعر شاملو بیشتر کارکردی سیاسی و مبارزه طلبانه دارد و همچنان که با فرجامگرایی مارکسیستی قابل قیاس است، گاهی به روایتی ضدآخرالزمانی بدل می شود و رویکرد سکولار شاعر را نمایان میکند.
نقد و بررسی تصحیح نظم جواهر اثر ضمیری جاجرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
87 - 105
حوزه های تخصصی:
ایرانیان از دیرباز به برتری و تأثیرگذاری کلام منظوم نسبت به سخن منثور در تعلیم و آموزش پی برده و با به کارگیری وزن و قافیه، آثار فراوانی را در این زمینه خلق کرده اند. «نظم جواهر» یکی از همین آثار است که با هدف تسهیل حفظ معنی لغات قرآن کریم، به همّت «ملاعلی جاجرمی» متخلص به «ضمیری» در سال 1205ه.ق. به رشته نظم کشیده شده است. ضمیری لغات قرآنی را در سی قصیده مطابق با سی جزء قرآن آموزش داده است. وی در سرودن این منظومه از نصاب الصبیان ابونصر فراهی تقلید کرده است. از کتاب نظم جواهر سه نسخه خطی در دست است؛ یکی از این نسخه ها در کتابخانه ملی و دو نسخه دیگر در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. این اثر در سال 1401ه.ش. بر اساس نسخه موجود در کتابخانه ملی، تصحیح و از طرف انتشارات مرکز ملی تحقیقات حلال چاپ شده است. پژوهش پیش رو به شیوه تحلیلی توصیفی و با استناد به نسخ خطی اثر، به بررسی و نقد این تصحیح اختصاص دارد. بررسی نسخه چاپی و مصحَّح نظم جواهر نشان می دهد که اغلاط و کاستی هایی در این کتاب وجود دارد که ناشی از ضعف نسخه اساس، خطای مصححان محترم در خوانش متن و نادیده گرفتن نسخه های بدل است.
فراز و فرود حمله حسینیه، میراثی از ادبیات حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
155 - 181
حوزه های تخصصی:
محمدبن سلیمان تنکابنی، فقیه عهد قاجار و نویسنده کتاب مشهور قصص العلماء، به شاهنامه فردوسی توجه ویژه ای داشت و آن را به خوبی خوانده بود. شواهد فارسی کتابی که او در علم بدیع تألیف کرد، برگرفته از شاهنامه و اشعار خودش بود. همچنین حداقل یک منظومه حماسی دینی با موضوع حوادث کربلا سرود که حمله حسینیه نام دارد. می توان گفت که تمامی منظومه های حماسی فارسی سروده شده پس از شاهنامه متأثر از این اثر ارجمند فردوسی بوده اند؛ این منظومه تنکابنی هم از این حیث مستثنا نیست. حمله حسینیه تاکنون منتشر نشده و ناگفته ها درباب آن بسیار است. پس از بررسی کامل یگانه نسخه شناخته شده این منظومه، در این مقاله کوشیده شد جوانب گوناگونش بررسی و قوّت و ضعف یا به عبارتی فراز و فرود آن مشخص شود. در کنار مختصری از زندگی نامه تنکابنی، به ابهاماتی که در معرفی آثارش وجود دارد، پرداخته شد. از نشانه هایی می توان دریافت که نسخه خطی حمله حسینیه مسوّده بوده است. یکی از وجوه اهمیت این نسخه حرکت گذاری برخی کلمات است که به خواننده اطلاعات جالب توجهی درخصوص تلفظ متفاوت آنان عرضه می کند. تعیین زمان سروده شدن این منظومه و منابع آن، شیوه روایت تنکابنی از حوادث عاشورا و تحریفاتی که بدان راه یافته، ارزیابی اثر از منظر ویژگی های حماسی، اثرگذاری شاهنامه بر آن و چگونگی بهره بردن از آرایه های ادبی از مباحث مطرح شده در این مقاله است.
«بَی رام شهر»، لقبی ساسانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
205 - 222
حوزه های تخصصی:
شاهنامه شناسان آرام آرام در تصحیح شاهنامه می کوشند و در این کار از زبان ها و اسناد پیش از اسلام نیز گاهی یاری می خواهند. طبیعی است که در شاهنامه مخصوصاً بتوان انعکاسی از احوال دوران ساسانیان و الفاظ و اصطلاحات رایج در حکومت آنان را یافت. در این مقاله کوشش شده است تا با بررسی چند نامه از شاهان ساسانی یا خطاب به ایشان، که در آنها چند لقب و عنوان به شکل قالبی تکرار شده، و همچنین مقابله نسخه های شاهنامه، یک لقب ساسانی، که به نظر نویسندگان از نظر مصحّحان شاهنامه پنهان مانده، پیدا شود و اصل آن در اسناد ساسانی معلوم گردد. این لقب «بی رام شهر» است که در نسخه ها و چاپ های شاهنامه به چند شکل نقل شده و در بهترین چاپ های شاهنامه، مخصوصاً در چاپ خالقی و همکاران او، به شکل «پدرام شهر» درآمده است. در پایان بحث، با ذکر دلایل روشن، در اثبات این نکته نیز کوشش شده که «مهست»، که در همان نامه ها، باز به همان شکلی قالبی، در کنار «بی رام شهر» تکرار شده، چیزی نیست جز تصحیف «مزدیسن»، ولی این تصحیف از فردوسی یا کاتبان شاهنامه نیست و مدت ها پیش از او در نقلِ اسنادِ ساسانی به خط عربی و فارسی عارض شده بوده و به همان صورت به شاهنامه ابومنصوری و شاهنامه فردوسی وارد شده است.
تحلیل کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی: «مطالعه موردی: رمان شازده احتجاب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
131 - 155
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی می پردازد و نشان می دهد موقعیت، فراتر از جنبه پس زمینه ایِ خود می تواند نقشی فعّال، به عنوان عنصری تأثیرگذار، در داستان داشته باشد. موقعیت داستانی، هم در شکل گیری لایه های معنایی داستان مشارکت می کند و هم در ساخت یابیِ ساختار آن دخیل است. درک حال و هوای داستان نیز ممکن است به طور مستقیم وابسته به موقعیت داستانی باشد. گاهی موقعیت، با تحت تأثیر قرار دادن شخصیت ها، بر فرآیند رشد یا سرکوب آن ها نقش دارد. همچنین، در مواردی، با ایجاد تنش و کشمکش برای شخصیت ها بر طرح داستان تأثیر می گذارد. موقعیت داستانی، در بسیاری از داستان ها، جنبه ای نمادین یا استعاری پیدا می کند و می تواند بر ایده ها و مضمون های کلّی تر داستان دلالت داشته باشد. در رمان شازده احتجاب نیز موقعیت داستانی نقشی مهم و اساسی دارد؛ تا آنجا که به اندازه شخصیت ها و گاهی بیش از آن ها در شکل گیری روایت های درونِ رمان دخالت دارد. سرنوشت شخصیت های داستان شازده احتجاب، چه در گذشته و چه در اکنونِ داستان، به شدت به موقعیت گره خورده است؛ به نحوی که رها شدن از یک موقعیت به معنای تغییری بزرگ در زندگی شخصیت ها تلقی می گردد. پرسش اساسی این پژوهش آن است که موقعیت داستانی چه کارکردها و کاربردهایی در داستان می تواند داشته باشد؟ سپس، به عنوان مطالعه ای موردی، در پی آن است که نقش موقعیت را در داستان شازده احتجاب بررسی کند و درنهایت نشان می دهد در این رمان، موقعیت داستانی عنصری است که اهمیت ساختاری و معنایی دارد.
تحلیل نظام ریسک پذیری حکایت «سفرِ هندوستان و ضلالتِ بت پرستان» بوستان بر پایه نظریّه گفتمان خیزابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان خیزابی مبتنی بر نظامی رخدادی شکل می گیرد و زمینه تکثیر گفتمانی را فراهم می کند. درنتیجه با وضعیت هایی سیال، باز و جهشی روبه رو می شویم که دامنه حضور کنشگر را وسعت می بخشد و حضوری را برای کنشگر رقم می زند که دیگر در کنترل او نیست. نظام های گفتمانی به دو نوع کلی تقسیم می شوند: محافظه کاری و خطرپذیری. محافظه کاری برپایه تطبیق و خطرپذیری برپایه تصادف شکل می گیرد. گفتمان خیزابی نیز برآیند نظام خطرپذیری است که با ایجاد فرایند گسست، به شکل دهی معناهایی رخدادی و نامنتظر می انجامد. در این پژوهش، حکایت «سفر هندوستان و ضلالت بُت پرستان» بوستان سعدی از منظر نظریه گفتمان خیزابی بررسی خواهد شد و نوع تعامل و بده بستان های میان دو نظام محافظه کاری و خطرپذیری و شرایط و بایسته های این دو نظام تحلیل می شود. درواقع، مسئله اصلی پژوهشِ پیشِ روی این است که در این حکایت، نظام گفتمانی تطبیق و خطر در شرایط گذار و در قالب چرخش گفتمانی چگونه و برپایه کدام معیارها بازنمود می یابد. همچنین شیوه رویارویی این نظام ها با یکدیگر چگونه است و گفتمان خیزابی چگونه تبیین می شود. بررسی حکایت منظور نشان می دهد گفته پرداز پیوسته فضای گفتمان را در وضعیتی چالشی قرار می دهد؛ به گونه ای که نظام های محافظه کاری و خطرپذیری به موازات هم و در یک فضای رقابتی روایت را به پیش می برند. کنشگر نیز با توجه به موقعیت نشانه ای که در آن قرار می گیرد در این فضای رقابتی مشارکت می کند و سرانجام با کنش قتل، فضایی رخدادی را رقم می زند که سبب شکل گیری خطرپذیری و تحقق گفتمان خیزابی می شود.
معرفی نسخه خطّی مثنوی ثاقب، منظومه ای ناشناخته منسوب به ثاقب اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گنجینه نسخ خطّی فارسی، منظومه های حماسی و دینی بسیاری با موضوعات سیره، مناقب و مغازی پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) بر جای مانده است. مثنوی ثاقب (حمله حیدری)، منسوب به محمدحسین ثاقب اصفهانی (م. 1258ه . ق.)، منظومه ای حماسی و دینی در بحر متقارب مثمن محذوف است که نسخه منحصر به فرد آن با شماره 15752 در کتابخانه ملی ایران نگه داری می شود. نسخه خطّی این منظومه ناشناخته، در سال 1255ه . ق. به کتابت درآمده است؛ اما به دلیل از بین رفتن برگه های نخستین و دیباچه آن، نام سراینده، عنوان منظومه، تاریخ و سبب نظم آن به طور دقیق مشخص نیست. پژوهش حاضر، ضمن معرفی این نسخه خطّی، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که مثنوی ثاقب از نظر ادبی، بلاغی و واژه شناسی چه اهمیتی دارد و چگونه انتساب آن به سراینده اثبات می شود. تصحیح و بررسی این دست نویس نشان می دهد مثنوی ثاقب از منظومه های دینی مهم و باارزش است که افزون بر ارزش دینی و مذهبی به دلیل اشراف سراینده آن بر متون کهن ادب فارسی از نظر ادبی، زبانی و اشتمال بر نوادر لغات و واژگان کهن متون فارسی در خور توجه است. همچنین با استناد به متن نسخه و تذکره های آن دوره و نیز انطباق سبک منظومه با دیوان اشعارِ شاعر، فرضیه انتساب منظومه به ثاقب اصفهانی قوّت می یابد. این پژوهش براساس روش کتابخانه ای و سندپژوهی، نسخه خطّی مثنوی ثاقب و اثبات انتساب آن به سراینده را بررسی می کند.
نگاهی نو به ترجمه قرآن کریم براساس مؤلفه های واحد ترجمه (نقد موردی: ترجمه معزی، پاینده، مکارم شیرازی و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمه قرآن طراحی نشده است. به منظور دست یابی به چنین الگویی می توان ابتدا کار آمدیِ مؤلفه های واحد ترجمه را مورد بررسی قرار داد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقوله واحد ترجمه در ترجمه قرآن کریم بررسی شود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریه پردازان حوزه ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسه واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفته اند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمه قرآن کریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریه پردازان غربی مطرح کرده اند از یک واحد ابداعی دیگر - واحد کمتر از کلمه - استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریه پردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمه هایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند، عبارتند از: ترجمه معزی، پاینده، مکارم شیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمه قرآن کریم می توان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافته های این پژوهش و از آنجا که در ترجمه قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمه ایِ پیشنهادی برای ترجمه قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.