فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۵۱
۱۷۱-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عامه اقوام ایرانی دنیایی رمزآلود است که بررسی محتوایی ظرایف آن می تواند چشم انداز های تازه ای به دنیای مردم شناسی و جامعه شناسی بگشاید. در پژوهش پیش رو کوشش می شود با بیان عناصر فرهنگی و اعتقادات مرسوم در میان اقوام استان خراسان شمالی، به تبیین و تحلیل یک آیین محلی با نام «یُوار» در بین چهار قوم تات، ترک، ترکمن و کرمانج با بهره گیری از شیوه مبتنی بر مصاحبه با پژوهشگران حوزه فرهنگ عامه خراسان شمالی و گویشوران موثّق و منابع مکتوب پرداخته شود تا ضمن معرّفی این آیین و آداب مربوط به آن، شباهت ها و تفاوت ها در نحوه برگزاری، موارد کاربرد و پیامدهای آن در بین چهار قوم مذکور مشخّص شود. حاصل این بررسی نشان می دهد که آیین یُوار در گذشته تقریباً با شیوه های یکسان و با اندکی تفاوت در مراسم های گروهی نظیر درو کردن و جمع آوری محصولات کشاورزی، خانه سازی، پشم چینی گوسفندان، قالی بافی و... در بین اقوام مذکور انجام می شده است. از پیامدهای مهمّ این آیین علاوه بر تعاون و همکاری می توان به ایجاد حسّ همدلی و نوع دوستی در بین مردمان این خطّه، افزایش درک، ابراز شادی و محبّت به هم نوعان اشاره کرد. درواقع این آیین نشان دهنده همدلی و ایثار بین افراد این اقوام بوده است، زیرا از تمامی اقشار جامعه به خصوص جوانان با توجّه به مهارت و نیروی جسمانی که داشتند، در آن حضور داشتند. این آیین تا دهه 1350 رونق داشته، امّا به مرور زمان و با پیشرفت تکنولوژی، تغییر نسل ها و مشکلات مالی ای که برای مردم به وجود آمده، باعث کم رنگ شدن و درنهایت از بین رفتن آن شده است.
تقدیرگرایی در قصه های ایرانی با تأکید بر قصه های هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۶۳-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
اندیشه جبر و اختیار و نقش داشتن یا نداشتن تقدیر در حوادث زندگی همواره در ذهن و اندیشه متفکران وجود داشته و به گونه های مختلف و در آثار گوناگون منعکس شده است. عوام نیز در گیرودار میان این دو بُعد بوده اند و جلوه هایی از آن در ادبیات عامه و بومی هر سرزمین و ناحیه وارد شده است. هدف این مقاله بررسی بینش جبرگرایانه در قصه های عامیانه استان هرمزگان است که از منظرهایی چون ریشه ها و دلایل رواج این اندیشه، نزاع کنندگان با تقدیر، میزان تناسب میان تقدیر و شایستگی فرد و موضوعات مورد حمایت تقدیر و غیره بررسی شده است. دلایلی چون ناتوانی طبقه عامه از ایجاد تغییرات و دست یابی به مطلوب خود، ریشه های مذهبی، تاریخی و جلوه هایی بازمانده از برخی عقاید آیین زروانیسم از عوامل گرایش به این تفکر است. تأکید بر نقش تقدیر، از عوامل ضعف پی رنگ در این قصه ها و کم رنگ شدن کنش های منطقی است. از حیث تناسب قدرت تقدیر و توانایی فرد، در بسیاری موارد، ارتباط منطقی دیده نمی شود. در این قصه ها تقدیر در جایگاه یک شخصیت داستانی فعال و قدرتمند یا در مقام یک قاضی حضور دارد که کنش ها و نتایج آن ها را تنظیم می کند تا درنهایت، شخصیت مورد حمایت در برابر نزاع کنندگان قدرتمندی چون پادشاه غلبه یابد. از منظر موضوعی نیز پربسامدترین موضوع مورد حمایت تقدیر، ازدواج دو شخصیت است.
مردم نگاری آیین ازدواج در جنوب استان فارس (مطالعۀ موردی: علامرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۹۸-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
آیین ازدواج از نخستین مراحل تا پایان جشن عروسی مجموعه ای از مراحل و عناصر را در خویش دارد. این آیین در فرهنگ عامه کشور ما با وجود همانندی ها، تفاوت هایی نیز دارد. استان فارس به ویژه مناطق جنوبی آن، مجموعه ای متنوع از فرهنگ ها، آداب و رسوم را در خود دارد که با وجود اشتراک با دیگر نقاط کشور، تفاوت ها و زیبایی های ویژه ای نیز دارد. هدف این مقاله معرفی و تحلیل ویژگی های فرهنگی و بومی آیین ازدواج، بر مبنای مردم نگاری است که به روش گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از بزرگ سالان و آگاهان بومی، به توصیف و تحلیل آیین ازدواج در علامرودشت (در جنوب استان فارس) پرداخته است. همچنین از زاویه «آیین های گذر» نیز برخی از مراحل تحلیل شده است. مراسم عروسی در علامرودشت از سنت هایی است که همچنان نشانه هایی از پای بندی به رسوم و میراث پیشین، در آن مشاهده می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که فرایند ازدواج از انتخاب همسر تا پایان عروسی در این منطقه شامل مجموعه ای است که شادابی، همکاری گروهی، مشورت، احترام به بزرگ ترها، تأثیر مذهب و باورهای دینی، باورهای بومی، بازی های محلی، اشعار متنوع و موسیقی، همدلی، شور و شادی مهم ترین عناصر بومی و فرهنگی در مراحل مختلف آن است.
بررسی بینامتنی دلالت های بازآفرینی شاهنامه فردوسی در تاریخ نگاری جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
79 - 99
حوزه های تخصصی:
در نظام نوین نقد و تحلیل آثار، معنای متن وابسته به کشف روابط میان سوژه با پیش متن ها، حافظه های مخفی و آشکار اثر و همچنین مولفه های فرامتنی زایشگر آن است که تحلیل های بینامتنی، بن مایه نظری و روش مندی آن را شکل می دهد. در میان نظریه پردازان این شیوه، رولان بارت به مخاطب این اجازه را می دهد که از برهم چینش متن ها و کشف لایه های آثار در ضمیر و ظاهر یکدیگر، به تفاسیر و معناهای نو و خلاقه ای دست یابد. از سویی دیگر، در میان تاریخ و ادبیات، علاوه بر اشتراکات و تقابل های فلسفی، نوعی پیوندهای نهان و معانی نوظهور یافت می شود که یکی از مصادیق آن را در ارتباط نظام مند میان تاریخ نگاری جوینی در جهانگشا و حماسه سرایی فردوسی در شاهنامه می توان جست وجو کرد. لذا این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی سعی در کشف معنایی نو در چرایی خلق تاریخ جهانگشا در ارتباط با پیش متن غالب خود یعنی شاهنامه دارد. با توجه به وجوه و ابعاد تأثیرپذیری در شکل گیری برخی از عناصر ساختاری، تبیین تطبیقی وجه ادبیت و تحلیل مقولات هویتی و انگیزشی متن ها در ارتباط با یکدیگر، این نتیجه حاصل خواهد شد که جوینی در تاریخ نگاری خود، صرفاً متأثر از واژگان و ابیات شاهنامه فردوسی نبوده و در یک نظام تقابلی سعی در بازآفرینیِ متنی در قامت شاهنامه و نوزاییِ حماسه ملی در سطح نثر داشته است.
خاندان سام در میان افسانه و واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
153 - 164
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی است در ریشهٔ اختلافات خاندان رستم با حکومت مرکزی کیانیان در بلخ. اگرچه در شاهنامه، خاندان زال و رستم مخالف مسلک زرتشت معرفی می شوند و مخالفت آنها با حکومت گشتاسپ نیز بنا بر دلایل دینی جلوه می کند، ولی وجود ناآرامی های سیاسی در منطقه سیستان یا سکستان قدیم این فرض را مطرح می کند که کشمکش میان خاندان سام و خانوادهٔ گشتاسپ ریشه ای سیاسی داشته است و مسئلهٔ اختلاف دینی و آیینی نیز بخشی از همین جدال قدرت است، بدین معنی که اگر داعیه استقلال سیاسی و قدرت مداری امارت سیستان مطرح نبود، اختلافات دینی نمی توانست انگیزه بخش صف آرایی خاندان هایی باشد که جدال آنها در بخش های مهمی از حماسهٔ ملی به ویژه داستان رستم و اسفندیار بازتاب یافته است.
بررسی رویکرد جنسیتی بر مبنای مضمون خیانت و بی وفایی (در اشعار فروغ، سیمین بهبهانی، شهریار، رهی معیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
253 - 275
حوزه های تخصصی:
نقش اجتماع و عوامل سیاسی در تفاوت زبان بشر امری انکارناپذیر است و چنین مسئله ای به همراه مسائل زیستی، جبرها و تحمیل های متعدد سبب تفاوت زبان مردانه و زنانه می شود. این تفاوت در کنار مضمون خیانت در اشعار شاعران نمونه های قابل توجهی را به وجود آورده است. در این پژوهش کوشش شده است با توجه به مؤلفه خیانت و با تکیه بر آرای لیکاف، زبان چهار شاعر معاصر (فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، شهریار، رهی معیری) معرفی و در نهایت با یکدیگر مقایسه شود. چنین رویکردی موجب شناخت نگاه های متفاوت به زن یا مرد و به طور کلی تلقی این شاعران از روابط بین عاشق و معشوق زمینی با محوریت خیانت می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حضور رنگ واژه ها، سوگندواژه ها و موارد دیگر در زبان فرخزاد و بهبهانی بسیار بارز و آشکار است، در مقایسه با آن شهریار و معیری با توجه به کاربرد زبان مردانه نسبت به این مسائل بی توجه هستند. نوع نگاه جنسیتی و توجه به مسائل فمینیستی نیز در اشعار فرخزاد و بهبهانی بارزتر است و آنها در کنار بازگو کردن مسائل مربوط به خیانت ورزی می کوشند دید مخاطب را نسبت به جنس زن تغییر دهند، اما در قیاس با آن دو در اشعار شهریار مسئله خیانت و بی وفایی به ندرت سبب تفاوت و آشکارسازی جنسیت و یا دید برتری جویانه مرد نسبت به زن می شود. در مقابل در اشعار رهی معیری تفاوت جنسیتی دیده می شود.
تحلیل گفتمان پیامبران در سوره هود براساس الگوی استدلالی پاتریک چاردو (گفتمان حضرت نوح و حضرت شعیب علیهما السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کاربردهای زبان در جهت تأثیرگذاری بر دیگری استدلال کردن است. استدلال ها در جهت اقناع مخاطب به کار می روند؛ زیرا سعی دارند مخاطب را قانع کنند که این تفکر درست است و یا به نفع اوست که تابع این نگاه یا اعتقاد باشد.نظریه ها و دیدگاه های متفاوتی در استدلال مطرح شده است. الگوی سوم در پژوهش های این نظریه که امتداد پژوهش های پرلمان در راستای احیای بلاغت ارسطویی است، به بررسی استدلال درون یک گفتمان می پردازد.در این رویکرد به بررسی مسأله انواع گفتمان ها در رابطه با استدلال پرداخته و روش هایی که گفتمان شفاهی و مکتوب از طریق آن سعی در تأثیر گذاری در مخاطب دارد، مورد تدقیق و دسته بندی قرار می گیرد.از آنجا که قرآن کریم در بردارنده گفتمان هایی با محوریت موضوعاتی همچون: نفی شرک و بت پرستی،دعوت به توحید، دعوت به عدل،نفی فساد بر روی زمین و...است،می توان متن قرآن کریم را گفتمانی استدلالی قلمداد کنیم که در پی اصلاح گری است. از سوی دیگر،متن استدلال محور، ویژگی هایی دارد که موجب تمایز آن با سایر متون می گردد؛ یکی از این ویژگی ها وجود دو طرف یا یک طرف منازع در آن است که این ویژگی نیز در قرآن بویژه سوره هود که گفت و گوی پیامبران را در خود دارد، قابل مشاهده است. بر همین اساس در این جستار برآنیم تا گفتمان های موجود در این سوره را طبق الگوی استدلالی «پاتریک شاردو» مورد تحلیل قرار دهیم.
نقد ترجمه سبک «چند زبانی» رمان در سه برگردان فارسی از رمان «پست شبانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه باختین؛ رمان به عنوان نوع ادبی، متناسب با روح عصر و جامعه بشری، دارای روابط مکالمه گون در ابعاد زبانی است. رمان تصویری گفتگومند، حاصل درهم تنیدگی زبان های برآمده از شخصیت هاست؛ که هرکدام با جهان بینی ، سطح اجتماعی و فرهنگی مختلف، در رمان حضورداشته و در تعامل باهم هستند. رمان «پست شبانه» در دنیایی چندآوا، با ترسیم آواهای مختلف، از ویژگی چند زبانی برخوردار است و زبان هر شخصیت، در هر بخش از رمان، در تعامل گفتگومند با سایر زبان هاست. این چندگانگی در زبان، آوا و سبک رمان، قابل مشاهده بوده و برگردان آن در ترجمه، بسیار حائز اهمیت است که این مقاله به ترسیم و تحلیل این ویژگی خواهد پرداخت. رمان «پست شبانه» برگردان فارسی از رمان عربی «برید اللیل» اثر هدی برکات است که مقاله حاضر تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی، به نقد ترجمه های فارسی آن بپردازد تا چگونگی برگردان ویژگی چند زبانی این رمان در ترجمه ها، واکاوی شود. سه ترجمه از این اثر صورت گرفته که به قلم حمیدرضا مهاجرانی، منصوره احمدی جعفری و سها بعنونی و با عنوان «پست شبانه» به چاپ رسیده است. در بررسی بیش از 60 نمونه از ترجمه ها در چند زبانی متجلی در لحن و زبان شخصیت و دوصدایگی گفتمان، به نظر می رسد هرکدام از مترجمان در برگردان ویژگی چند زبانی تا حدّی موفق بوده اند. بعنونی در این زمینه، عملکرد ضعیفی داشته و اغلب ترجمه قابل قبولی ارائه نکرده است.
نقش زبان در دو ترجمه رضا عامری و عطاءالله مهاجرانی از رمان موسم الهجره إلی الشمال بر اساس دیدگاه کریستین نورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های مختلف، زبان و ترجمه ارتباط گسترده و متقابلی باهم داشته و ترجمه با بهره گیری از علم زبان شناسی و مدنظر قرار دادن بافت های زبانی در برقراری ارتباطی پویا و ملموس با مخاطب به پیشرفت های بسیاری دست یافته است. کریستین نورد (۱۹۷۷) نظریه پرداز حوزه مطالعات ترجمه با ارائه مؤلفه های الگوی نقش زبانی خاص خود سبب بهبودی هرچه بیشتر ارتباط میان گوینده و شنونده یا نویسنده و مخاطب شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است دو ترجمه رضا عامری و عطاءالله مهاجرانی از رمان موسم الهجره إلى الشمال را بر اساس الگوی کریستین نورد موردنقد و بررسی قرار دهد تا به میزان بازتاب نقش های زبانی مدل نورد و تأثیر آن ها در ترجمه های موردبررسی دست یابد و سطح کیفی عملکرد هرکدام از مترجمان را مشخص سازد. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که ترجمه رضا عامری در زمینه نقش ارجاعی و نقش بیانی بیشترین بازتاب را داشته و همین طور عملکرد رضا عامری در مقایسه با عطاءالله مهاجرانی در ترجمه رمان موسم الهجره إلى الشمال مقبول تر بوده است.
دگردیسی حضور زن در شعر بدر شاکر السیّاب و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
21 - 41
حوزه های تخصصی:
سیاب و شاملو از برجسته ترین شاعران معاصر هستند که باوجود شعرهای عاشقانه کوشیده اند کارکرد انقلابی زن را در اشعار خویش مدنظر قرار دهند؛ آن ها با ارتقاء بخشیدن به شخصیت زن، می کوشند فراتر از چهره کلیشه ای معشوق، او را همدوش مردان انقلابی وارد عرصه مبارزه کنند. بر همین اساس، نوشته حاضر بر آن است تا با بررسی جایگاه زن در شعر دو شاعر، دگردیسی حضورش را به تصویر کشد. مقوله هایی چون مبارزه برای رهایی، همراهی در حل مشکلات انسانی و فرار از پوسته سنت از مهم ترین مؤلّفه های حضور زن در شعر این دو شاعر است. در شعر بدر شاکر السیاب، زن افزون بر کارکرد سنتی خود، نماد وطن به یغما رفته است و گاهی نیز نماینده بازگشت به خویشتن است. این سیر خطی در شخصیت زنانی چون «حفصه العمری» و «جمیله بوحیرد» به کمال می رسد. سیاب با مطابقت دادن شخصیت زن با عشتار، کارکرد انقلابی او را به تصویر می کشد؛ چنان که با اعطاء شخصیت مسیح، او را مدافع آزادی انسان معرفی می کند. در آثار شاملو نیز زن، نقش مستقلی در مبارزه اجتماعی ایفا می کند؛ «رکسانا» و «آیدا» با حرکت از چهره اثیری به سوی تکامل انسانی و مبارزاتی، نماینده زن انقلابی هستند. افزون بر این، شاعر همواره در جستجوی زن همزاد خویش است تا همدوش او قدم در راه مبارزه گذارد. نتایج نشان خواهد داد دگردیسی حاصل شده در این باب، افزون بر بلوغ فکری دو شاعر، تحت تأثیر سیر تکاملی جامعه عربی و فارسی، جریان نوگرایی و اصالت بخشیدن به انسان در اندیشه و شعر معاصر است.
دراسه لأزمه الإنسان المعاصر ومحنه المکان في شعر العلاق الملتزم: معالجه موضوعاتیه وفق منهج السوسیولوجي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
89 - 114
حوزه های تخصصی:
إنَّ شعر علی جعفر العلاق شعر موضوعی بامتیاز وهذه العلاقه الوطیده بین شعره والواقع هی التی تجعل شعر العلاق تتسم بطابع التشاؤم وینحدر ایضاً حضور التشاؤم عن قناعه الشاعر علی أنَّ الشعر ابن الفقدان والخسارات ولابدَّ له أن یعکس الواقع المعیش. تبحر هذه الدراسه فی عالم العلاق الشعری لاستجلاء رؤیه الشاعر الی الواقع العربی وتمظهرات الأزمه ومحنه المکان فی شعر الشاعر واعتمد البحث علی المنهج الوصفی التحلیلی المتناسب ومعالجه الموضوع بحیث نختار بعض العینات من شعر الشاعر وثم نقوم بتحلیلها بالرؤیه السوسیولوجیه التی من شأنها دراسه واقعیه الأدب وکیفیه حضور الواقع فی الأب والشعر ونکشف من خلال التحلیل رؤیه الشاعر وکیفیه تجسیده للموضوع وتمظهرات الأزمه. تشیر النتائج الی أنَّ شعر العلاق مرتبط بالواقع المعیش ارتباطاً وجدانیاً یحلل فیه الشاعر الواقع العربی عبر الاعتناء علی الموروث الأسطوری والدینی والتاریخی ویکرّس فیه حقیقه یؤمن به وهو أنَّ ما جرَّ العرب الی الهزیمه یعود الی العرب نفسه وما یزید الآخر جسارهً علی ملامسه العزه والکرامه العربیِّه هو رخو الحضور وفعل الخیانه وأزمه الإنتماء ویعدُّ موضوع الجسد وأزمه العبور فی المکان من أهم اشکالیات الواقع الراهن العربی یتجسّد فی شعر الشاعر والفصل بین الجنسین بفعل تابوات المجتمعات الذکوریِّه کما یتجسّد فی شعر العلاق احباط للرجل والمرأه ومصدر لضیاع المجتمع وشعر العلاق فی هذا المستوی محاوله للحضِّ علی بناء المجتمع العربی الحضاری الراقی الذی تکون فیه العلاقه بین الجنسین علی أساس الانسجام والاتحاد من دون الفصل والاستیاء.
تحلیل تقابل های دوگانه در نشانه های اشعار نیمایی حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
139 - 175
حوزه های تخصصی:
حسین منزوی از شاعران برجسته معاصر است. باآنکه او را بیشتر به دلیل خلاقیت های عروضی و تصویرسازی های بدیع در غزل نو می شناسند، اشعار نیمایی منزوی نیز بسیار ارزشمند است. این اشعار تا کنون، به طور مستقل بررسی نشده است؛ درحالی که چنین آثاری به دلیل آزادی بیشتر شاعر در این گونه شعری و نیز وحدت موضوعی و انسجام ساختاری خود، بیش از غزل های شاعر، اندیشه و مفاهیم بنیادین شعر رمانتیک منزوی را بازتاب داده اند. در این مقاله، به منظور آشنایی با دلالت های کلان و بنیادین و شناخت روابط ساختاری نشانه های شعر نیمایی منزوی، به بررسی تقابل های اصلی و شبکه های مرتبط با آن در این متون پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی با ابزار کتابخانه ای و فیش نویسی است. همچنین از الگوی تحلیل تقابل های دوگانه لوی استروس و اصول نشانه شناسی ساختارگرا در تحلیل شبکه های دوگانه متن استفاده شده است. ساختارگرایی ادبی یکی از روش های تحلیل است که در دهه 1960 به اوج شکوفایی رسید و ریشه آن را در زبان شناسی ساختارگرا باید جست. تقابل های دوگانه اساس تفکر ساختارگراست. براساس یافته های این تحقیق، مهم ترین تقابل کلان و محوری متن، تقابل امر اصیل و راستین با امر کاذب و مشوب است که در حوزه های دلالی و معنایی مختلف متن بازتاب یافته است. همچنین ساختار اصلی متن برپایه تقابل دو اصل «تباین و افتراق» و «تکامل و اتحاد» است.
بررسی و تحلیل عنصر عاطفه در «مجموعه شعر رهروان بی برگ» سروده تقی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
177 - 207
حوزه های تخصصی:
مجموعه شعر «رهروان بی برگ»، نخستین دفتر شعری تقی پورنامداریان است که برگزیده ای از لحظه های عاطفی خاص شاعر را در یک دوره تقریباً چهل ساله در بر می گیرد. در این مجموعه شعری، عاطفه یا احساس که نوعی واکنش غیرارادی در برابر حوادث و رویدادهای عالم بیرون است، با تجربه ها و اندیشه های متعالی شاعر پیوندی عمیق یافته و ترکیبی از بن مایه های غنایی، عرفانی و ذهنیت سیاسی و اجتماعی او را رقم زده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، گونه های مختلف عاطفه در سه رکن اساسیِ عشق، عرفان و اجتماع مورد بررسی قرار گرفته است. در میان عواطف گوناگون شاعر، عواطف اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بخش اعظم شعرهای این مجموعه را به خود اختصاص داده است. عشق به آزادی و عدالت و ستایش آزادمردان و آزادی خواهانی که جان بر سر آرمان خویش نهاده اند، در کنار دیگر عواطف شخصی از محورهای اصلی و معنوی شعر پورنامداریان به حساب می آید که اشعارش را با دغدغه های انسانی و اجتماعی پیوند زده و به شاعر نوعی تعهد و رسالت اجتماعی بخشیده است. همچنین، در میان عواطف اجتماعی شاعر، مرثیه ها در دو بُعد شخصی و غیرشخصی از نمود چشم گیری برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک مختصه کلامی و سبکی در شعر وی یاد کرد.
معرفی و بررسی عناصر اجرایی و نمادین آیین های عاشورایی در شهرستان استهبان (با تأکید بر سه آیین چک چکو، چارچو و سینه دوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین های عاشورایی در ایران قدمت بسیار دارد و درباره ریشه ها و محتوای فرهنگی و تاریخی این آیین ها سخن بسیار رفته است؛ اما آنچه مطالعه این آیین های ملی را همچنان امتداد می بخشد، علاوه بر ارزش آرشیوی، ویژگی ها و ظرفیت های فولکلوریک هر منطقه است که آیین را با ذائقه، فرهنگ و جغرافیای خاصی در می آمیزد و با شناسه های منحصربه فرد بومی عرضه می کند. شهرستان استهبان در استان فارس نیز یکی از مناطق ایران است که در زمینه آیین های سوگواری عاشورایی سابقه دیرینه دارد. از میان این آیین ها، «چک چکو»، «چارچو» و «سینه دوری» بیشترین اهمیت و عملکرد آیینی را در این شهرستان دارند. پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این پرسش است که آیین های عاشورایی استهبان- با تأکید بر سه آیین یادشده- از چه ظرفیت های بصری و جنبه های نمایشی برخوردارند؟ نتیجه اولیه، مبین این امر است که مهم ترین وجه نمایشی و اجرایی این آیین ها در انتظام گروهی و ریتمیک و هماهنگی مشارکت کنندگان متجلی می شود و نوعی تداوم و همبستگی قومی و اجتماعی را تداعی می کند.
رده بندی مناسک گذر در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی بر اساس نظریه وان ژنپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد رده بندی مناسک گذر در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی است؛ با طرح این پرسش ها که در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی مناسک گذر را بر چه مبنایی می توان رده بندی کرد و هریک دارای چه ویژگی های انسان شناختی فرهنگی است؟ هدف پژوهش حاضر این است که با مطالعه دقیق قصه ها و افسانه های این ناحیه، مناسک گذر را به عنوان یکی از مؤلفه های انسان شناسی فرهنگی به پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، ادبیات و تاریخ معرفی نماید. بررسی ها به روش توصیفی - تحلیلی و با نظر به دیدگاه وان ژنپ انجام شده، حاکی از آن است که در این آثارچهار مؤلفه مهم مناسک گذر عبارتند از تولد، بلوغ، ازدواج و مرگ. با توجه به مراحلی که عابر گذار در گذر از این مؤلفه ها پشت سر می-گذارد، بویژه در ازدواج و مرگ، می توان به الگویی فرهنگی دست یافت. مناسک گذر ازدواج در این آثار برگرفته از زندگی عامه مردم خراسان شمالی و جزء فرهنگ ماندگار آن است و نمادی از برکت، اولاد فراوان، شادی و مسرت بسیار و برخورداری دیگر افراد از بخشی از این شادی و برکت می باشد. همچنین، تاثیر فرهنگ کشاورزی و دامداری بر برخی حرکات دسته جمعی و در حلقه های بزرگ، نشانه ای از اتحاد و هم گرایی قومی است. مناسک گذر مرگ نیز برگرفته از دین مردم این ناحیه و هماهنگ با فرهنگ آنهاست. با بررسی و تحلیل این آثار می توان کارکردهایی چون القای ارزش ها و سنت های اجتماعی، پیوند دادن عابر گذار به تقدس، کمک به سهل تر شدن گذر، تحکیم پیوندها و همبستگی گروهی را در انجام مناسک گذر برشمرد.
انگاره های تقدس در آیین های سوگند در فرهنگ عامه کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و باورهای عامه، بخشی مهم و اساسی از تمدن هر ملتی است و به دلیل ماهیت شفاهی آن، طی قرون و اعصار، زنده و پویا به حیات خود ادامه داده و از نسلی به نسلی منتقل شده است. فرهنگ و باورهای عامه که ریشه ای دیرپا و کهن دارد، با مظاهر مختلف فرهنگی ازجمله اسطوره، حماسه، زبان و... در ارتباطی تنگاتنگ است. نگارنده در این پژوهش با روش تحلیلی و میدانی و با هدف نیل به ریشه های آیین های سوگند در فرهنگ عامه کرمانشاه، به بررسی و تحلیل ارتباط باورهای عامه آیینی و نجومی عشایر کرمانشاه (با تمرکز بر ایل های سنجابی، کلهر و گوران) با اساطیر پرداخته است. برآیند تحقیق، گویای آن است که احترام به آسمان و سوگند به آن، اعتقاد به داوری خورشید و دعا به درگاه آن، سوگند به اوقات خورشید و ماه و آیین سوگند هفت گام، اصلی ترین اعتقادات تنجیمی در ایل های مورد مطالعه است که این باورها، ریشه در اعتقادات اساطیری ایران و آیین هایی مثل زروانیسم، مهرییسم و دین زرتشتی دارد. گفتنی است که معتقدات بین النهرین نیز در شکل گیری بسیاری از این باورها تأثیر نهاده و در دوره های متأخر، تأثیر باورهای اسلامی نیز قابل مشاهده است.
کارکردهای جامعه شناختی آیین های ایرانی در صلح و امنیت منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین ها، رسوم و سنت ها از دیرباز برای مردمان سرزمین های مختلف بسیار مهم و ارزشمند بوده است. آیین های ایرانی نیز جهان شمول و ارزشمند بوده و مردم ایران زمین در نگهداری و پاسداشت آن ها بسیار کوشیده اند. این پژوهش تلاش دارد نقش و کارکردهای جامعه شناختی آیین های ایرانی در صلح و امنیت منطقه را با رویکرد تفسیری روایت کند. نگاه نظری پژوهش بر رویکرد خردگرایانه مبتنی بوده و با پژوهش های پیشین و مشاهدات و تجربه زیسته منطبق است. روش پژوهش بر اساس هدف بنیادی و از منظر جمع آوری داده ها توصیفی است و برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون بهره گرفته شده است. برخی از آیین های ایرانی ضمن ریشه عمیق در تاروپود ملت ایران در کشورهای دیگر نیز از ارزش والایی برخوردار هستند. درگذر زمان آیین های ایرانی از کارکردهای ویژه ی زمان خود به کارکرد صلح و دوستی تبدیل شده اند. این پژوهش سعی دارد بیان کند که آیین ها و سنت های ایرانی علاوه بر تقویت همبستگی، ایجاد انسجام درون کشور، تعمیق هویت ایرانی، توانایی اتحاد و همبستگی با بسیاری از کشورهای جهان را نیز دارد. تقویت و توجه به آیین های جهان شمول ایرانی، باعث افزایش اقتدار و مشروعیت چهره ی جهانی ایران می شود. اشتراک های فرهنگی و آیین های فراگیر، می تواند امنیت، صلح و دوستی را به همراه داشته باشد.
اوحدی مراغه ای و راه ملامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که جایگاه اوحدی مراغه ای در گونه ای از غزل سرایی، یعنی قلندریات و ادبیات ملامتی، بازشناسی شود. دقت و مطالعه در دیوان اوحدی به اثبات می رساند که او علاوه بر پرداختن به مضامین ساده ادبیات ملامتی همچون مجاهده نفس، بی توجهی به ردّ و قبول خلق، رهایی از بند تعلقات دنیوی، تأکید بر صدق و اخلاص و... اصراری ویژه بر افراطی ترین و بی پرواترین این گونه مضامین دارد. همچنین مطالعه در دیگر آثار اوحدی مانند مثنوی جام جم و قصاید دیوان وی نیز گویای این است که این مضامین مطرح شده در غزلیاتش دارای کاربردی ملامت جویانه است و بیشتر جنبه استعاری و شاعرانه دارد تا این که آن ها را بازگوکننده واقعیت احوال اوحدی بدانیم. همچنین اگر آثار ملامتیان را برخاسته از دو انگیزه درونی و فردی یا بیرونی و اجتماعی تلقی کنیم، بررسی غزلیات اوحدی نشان می دهد که گرایش او به انگیزه های بیرونی و اجتماعی در پرداختن به ادبیات ملامتی بیشتر از انگیزه های درونی است.
نقش انسجام در شناخت و تحلیل استعاره تهکّمیه در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
147 - 168
حوزه های تخصصی:
مهم ترین پیام حافظ و اندیشه ژرف او رندی و مبارزه با ارباب زور و تزویر است. زبان رند هنرمند در مبارزه، دارای دو ویژگی ایهام و طنز است. استعاره تهکّمیه از زمره ابزار و روش های ضروری و مؤثر برای ایجاد طنز است. در این مقاله، برای تبیین اهمیّت دقت در انسجام غزلیات حافظ، به شبکه منظم انتخاب الفاظ و تعابیر و تناسب هندسی آن ها در ایجاد استعاره تهکّمیه دقت کرده ایم. بسیاری از مواردی که شارحان حافظ به سبب بی توجهی به این شیوه حافظ، به عرفانی بودن آن حکم کرده اند و در تفسیر عرفانی آن موارد کوشیده اند براساس دقت در شیوه کاربرد استعاره تهکّمیه مشخص می شود که بیان رندانه است و با تصوف و زهد تناسبی ندارد بلکه در نقد مدعیان این مسلک است. وقتی صوفی، زاهد، واعظ، شیخ و محتسب و اصحاب قدرت از مقام و جایگاه خود سوءاستفاده می کنند و بر اثرِ قدرت تبلیغی و اهرم های مقدسی که در اختیار آنان هست، امکان مقابله با آنان و هشدار به خلق به صورت عادی میسّر نیست شاعر با این روش به نقد مؤثر کردار آنان می پردازد.
تحلیل الگوهای پایداری در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
1 - 26
حوزه های تخصصی:
از جمله راه های شناخت مبانی فرهنگ پایداری و آموزش آن، انجام مطالعات علمی در حوزه فرهنگ و ادب عامه است. علی رغم وجود مؤلفه های ادبیات پایداری ازجمله ستایش واقعه کربلا، دفاع از وطن، ستایش قهرمانان و شهیدان، مبارزه با ستمگری و... در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، هدف این پژوهش، تحلیل الگوهای پایداری به عنوان یکی از مولفه های ادب پایداری در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی است. اشخاص اساطیری (کیخسرو، بهرام، آرش کمانگیر و...)، حماسی (رستم، سیاوش و...) و تاریخی (آریوبرزن و...) در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی وجود دارند که از آنان به عنوان الگوهای پایداری یاد می شود. روش جمع آوری داده های پژوهش، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل آن ها، به صورت محتوای کیفی انجام شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های انجام شده می توان گفت که شخصیت های الگودهنده به مبارزان برای تحریک، تشویق و حضور در میدان های نبرد در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، بیشتر اساطیری و حماسی هستند که خود از شاهنامه فردوسی به نوعی وام گرفته شده اند. علاوه بر این، در بیشتر اشعار سروده شده، پیوند عمیقی میان شخصیت های اساطیری، تاریخی و قهرمانان قومی بختیاری و بویراحمدی برقرارشده است که درواقع القاکننده روحیه پیروزی و الگوگیری از اساطیری ایرانی است.