فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
151 - 180
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر با روش توصیفی-تشریحی نقدهای یکی از اثرگذارترین چهره های تصوّف، شاه نعمت الله ولی، در رسائل منسوب به او با هدف شناسایی حوزه هایی که نقد کرده است و نیز روش و زبان او در این نقدها بررسی و تحلیل می شود. مطالعه این نقدها نشانگر دیدگاه و آرای او در مذهب، عرفان و فلسفه است. شاه ولی مریدان فراوانی داشته و به یقین برخی از آن ها انحرافات و بی رسم و راهی هایی های داشته اند، ولی نتایج تحقیق نشان می دهد که وی به نقد آن ها نپرداخته و به نقد آرای نظری در خصوص سیر و سلوک عرفانی بسنده کرده است. شاه ولی به مقام مشاهده معتقد نبوده و معرفت عرفا جز معرفت قطب را ناقص می داند. همچنین بین سیر و سلوک عرفانی و زندگی عادی و معمولی بین مردم منافاتی ندیده است. در حوزه فلسفه وکلام با اینکه از شارحان مکتب اکبری است، اما گاهی دیدگاه های ابن عربی و نیز دیدگاه های حکما، معتزله و متکلّمان و برخی از دیدگاه های امامیه را بدون اشاره به نام نقدشونده نقد کرده است. او با زهّاد و شطاحان مخالف بوده، اما نگاه مثبتی به ملامتیه داشته است. شاه ولی از نظر زبانی کمتر از تمثیل و حکایات بهره برده و با زبانی ساده و روشن نقدهای خود را بیان کرده است.
مثبت گرایی و شادمانی از دیدگاه مولوی و سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا (Positive psychology) علمی است که با هدف بهبود زندگی، به توانمندی های انسان توجه می کند. مارتین ای.پی. سلیگمن (Martin E.P Seligman, 1942) بنیان گذار روان شناسی مثبت گرا، هیجانات انسان را در سه مسیر «حال-گذشته-آینده» مورد مطالعه قرارمی دهد. از نظر او شادمانی از هیجانات مثبتِ مربوط به زمان حال است. او برای دستیابی به شادمانی علاوه بر تجربه هیجانات مثبت در زمان گذشته و آینده و حال به تقویت فضایل اخلاقی ششگانه از دستاوردهای خویشتن شناسی توصیه می کند. مولانا نیز از بُعد انسان شناسی، همگان را به شناخت خویشتن دعوت می کند. درکِ زمان حال نیز از دیدگاه او دارای اهمیت زیادی است. مولانا آینده را فقط با امید به خدا و گذشته را برای دستیابی به رضایت دارای اهمیت می داند. هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا شادمانی از دیدگاه مولانا دست یافتنی است؟ آیا مؤلفه های شادمانی و مثبت گرایی در مثنوی، با نظریه روان شناسی مثبت گرایِ سلیگمن قابل سنجش است؟ دستاوردهای پژوهش در رسیدن به شادمانی در مثنوی علاوه بر همپوشانی متغیرهای مثبت گرایی، به برتری وجه اندیشگانی و عرفانی مولانا می انجامد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی و تطبیق متغیرهای شادمانی و مثبت گرایی در مثنوی و یافتن شباهت ها و تفاوت ها پرداخته است.
یأس و امید در شعر أمل دنقل و سیاوش کسرایی (تحلیل نشانه شناسی مؤلفه های: مکان-زمان و اسطوره ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
333 - 353
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر دانش نشانه شناسی بابی تازه در تحلیل، فهم و نقد متون ادبی و کشف زوایای پنهان آن به وجود آورده است. أمل دنقل شاعر معاصر مصری و سیاوش کسرایی از جمله شاعران دغدغه مندی هستند که در زمانه ای متلاطم زیسته اند. نابسامانی های سیاسی و اجتماعی در محتوا و ساختار شعر این دو به شدت تأثیر گذاشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، مضمون «یأس و امید» در مؤلفه های نشانه شناسی مکان-زمان و اسطوره ها، در سروده های این دو شاعر را بررسی و با هم مقایسه نموده است و درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که این درون مایه چگونه در شعر دو شاعر متجلی شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، گویای آن است که شعر دو شاعر با وجود شباهت های فراوان در درون مایه-هایی چون اعتراض به وضع موجود و دعوت به مبارزه، بسیار با هم متفاوت است. در شعرکسرایی همواره جلوه هایی از روشنایی و بالندگی دیده می شود. کاربست نشانه های مکان، زمان و اسطوره ها در شعر او، به منزله دمیدن روح امید در هموطنان است. شعر حماسی «آرش کمانگیر» نمونه ای آشکار از این نگاه سرشار از امیدواری است؛ اما شعر امل دنقل که سرشار از هنر شعری و هنجارگریزی های زبانی است، به شکلی عمیق متأثر از شکست های پی در پی جهان عرب و در گرداب یأسی سهمگین غوطه ور است؛ به گونه ای که کاربرد مکان، زمان و اسطوره ها در شعر وی، به شدت تیره است. شعر وی سویه تاریک حوادث را برجسته نموده است. سروده «البکاء بین یدی رزقاء الیمامه»، تصویری جامع از همه شعر اوست.
تحلیل عناصر زبانی، موسیقایی، بلاغی و محتوایی «غزل3» مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
233 - 259
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران، «غزل 3» از دفتر «آخر شاهنامه» مهدی اخوان ثالث را یکی از بهترین تغزلات معاصر دانسته اند اما چندان به دلایل برتری و جایگاه این غزل در شعر معاصر اشاره نکرده اند. در این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی _ توصیفی، اثبات کردیم که این غزل در چهار حوزه زبانی، موسیقایی، بلاغی و محتوایی، مرزهای شعر را درنوردیده و به ساحت جدیدی از وحدت هنری دست یافته است. از نظر زبانی، پیوند با عناصر زبانی گذشته در سطح واژگان و نحو، سبب هنجارگریزی زمانی یا آرکائیسم شده و فضاسازی چندسویه زبانی را پدید آورده که امری تقلیدناپذیر است. همچنین وزن عروضی جدید غزل 3 اخوان، با مضمون عاشقانه و تراژیک آن هماهنگ بوده و در کنار صنعت واج آرایی و تکرار، این شعر را از موسیقی درونی و بیرونی سرشار کرده است. از نظر بلاغی، کوشش اخوان در بهره مندی از شکل ابتکاری آرایه های بیانی و بدیعی و اجتناب از کلیشه های رایج و مبتذل، تصاویر بلاغی را در جهت محتوای غنایی غزل به پیش برده است. به لحاظ درون مایه، بازنمود نوستالژی حضور معشوق در بهترین لحظه های زندگی شاعر، توصیف عظمت وجود او در کوچه های عاشقی و تحمل اندوه هجران او، فضای شعر را از صمیمیت و لطافت یک عشق واقعی و تجربه شده آکنده ساخته و زاویه دیدی متفاوت از معشوق و عشق پاک ارائه می کند. این مجموعه عوامل، غزل 3 را به الگوی موفقی برای عاشقانه های نو نیمایی و شعر غنایی معاصر تبدیل کرده اند.
کشمکش رئالیسم داستانی و تاریخ در رمان «یک پرونده کهنه» رضا جولایی با تکیه بر آراء ژان فرانسوا لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی، شِمایی کلی از قدرت تأثیرگذاری یک دوره تاریخی است وشناخت نویسنده از تاریخ می تواند نیروی واجد درونی نویسنده را برای خلق یک روایت اجتماعی یا سیاسی در دل تاریخ تقویت کند. رضا جولایی از جمله نویسندگانی است که بر اساس تاریخ و وقایع حقیقی می نویسد. او در رمان های خود قهرمانان و شخصیت های حقیقی را در کنار شخصیت های خیالی قرار می دهد. رمان «یک پرونده کهنه» داستانی از ارتباطات زبانی افرادی است که در یک دوره تاریخی گرد هم آمده اند تا هدفی را دنبال کنند. قهرمان داستان که یکی از شخصیت های سیاسی دوره محمدرضا یپهلوی است ، توسط عده ای به قتل می رسد. در این رمان حقیقت و تاریخ در کنار یکدیگر روایتی را ساخته تا خواننده علت حوادث را در میان گفتمان حاکم در داستان جست وجو کند. این مقاله که به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش درآمده در پی آن است تا با تکیه بر آراء لیوتار بر مبنای بازی های زبانی و امر والا، ایدئولوژی و جامعه آن دوره تاریخی وروابط میان صاحبان قدرت و افراد مطیع قدرت را استخراج نماید. در پایان به این نتیجه رسیده است که نویسنده با هر خرده روایت توانسته مخاطب را برای درک بیشتر حوادث تاریخی که در روایت های کلان توسط آثار مکتوب به نسل بعدی انتقال یافته، اقناع و او را در مسیر فضای رئالیستی داستان قرار دهد.
جایگاه تاج و کلاه در نمادپردازی متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمادها و سمبل ها بخشی از زبان عرفانی و جایگاه ظهور حقایق اشراقی و باطنی هستند که در گذر زمان و پهنه مکان، تغییر یافته اند و مطالعه آنها برای شناخت صحیح عرفان ضروری است. سرپوش های عارفان و صوفیان در اشکال و رنگ های مختلف، نمونه کاملی از این نمادپردازی های عارفانه بوده اند، آن ها را «تاج فقر» نامیده اند و در رنگ «سفید» تقدس و صفا، در رنگ «سیاه» استهلاک در فقر، در رنگ «سرخ» قدرت و شهادت و در رنگ «ارزق»، امتزاج احوال را می دیده اند. در کلاه های ترک دار، هر ترک را نشانه ترک یکی از رذائل و طلب یکی از فضایل می دانسته اند. عرفا و صوفیه غالباً ساده ترین سرپوش ها را که بیشتر از نمد، پشم یا کرباس تهیه می شده برای نشان دادن بی اعتنایی خود به دنیا و پشت پا زدن به زرق و برق مادی استفاده می کرده اند. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است به روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و متون معتبر عرفانی به تفسیر و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
بررسی نام ها و جایگاه معشوق در غزل شاه نعمت الله ولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جایگاه معشوق در غزل و در سیر ادبیات فارسی از دیرباز تاکنون، دستخوش تحولات بسیاری شده است؛ به نوعی که در ادوار گوناگون شعر فارسی و نیز در شعر هر شاعری با توجه به نوع جهان بینی او، نسبت به معشوق و جایگاه آن، رویکردی ویژه وجود داشته است. این جایگاه در بسیاری موارد، تعیین کننده جهان بینی شاعر نیز بوده است. شاه نعمت الله ولی شاعر سده نهم نیز، مانند بسیاری دیگر از شاعران پارسی گوی در غزل های خود، رویکرد عرفانی به شعر، غزل و به طور اخص، معشوق داشته است که این نوشتار منبع تحقیقی برای یافتن ویژگی ها و مقام معشوق گردیده است. علاوه بر این، چگونگی کاربردها و جزئیات نام ها و برخی صفات معشوق در این مقاله به نگارش در آمده است که می تواند رهیافتی برای درک مظاهر عرفانی شعر شاه نعمت الله ولی دانسته شود. نتیجه اینکه، جایگاهی که شاه نعمت الله ولی برای معشوق در غزل خود قائل است، با تمام ویژگی های نامی و صفاتی او با انواع کاربردهای استعاری، تشبیهی و وصفی، مقامی است که در پرتو گنجینه اصطلاحات اهل تصوف که پیش از او برای معشوق وجود داشته است، مخصوص معشوقی حقیقی است. ویژگی های معشوقی که او با صفات مجازی به کار گرفته است، معدود بوده و همه در خدمت اندیشه های عرفانی او و خالی از ابداعات ویژه و مسبوق هستند.
بررسی تمثیلات عرفانی در نهج البلاغه و تذکره الاولیاء
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه از منابع معتبر اسلامی است که گاه شکل تمثیلی به خود می گیرد. در تذکرهالاولیا نیز شرح حال 97 تن از عارفان ذکر شده است که ضمن بیان احوال هرکدام، عقاید عرفا پیرامون مسائل مختلف بیان می شود. با توجه به گرایش عمومی به مسائل عرفانی و عدم اطلاع از جزئیات بعضی آداب و رسوم آن و افراط و تفریط های عرفا در امور زندگی، لازم است با بررسی علمی و منطقی این آثار و آسیب شناسی آن ها، شناخت دقیق و بهتری به دست آورد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ به این سؤالات است که مباحث و موضوعات این دو کتاب تا چه حدی در شیوه تمثیلی به همدیگر نزدیک است؟ چه تفاوت هایی بین نهج البلاغه و تذکره الاولیا در کاربرد تمثیلات عرفانی وجود دارد؟ تفاوت های موجود در نهج البلاغه و تذکره الاولیا نتیجه چه نگرش هایی است؟ در این پژوهش پس از بررسی موردی چند تمثیل عرفانی در نهج البلاغه و تذکره الاولیا و تطبیق آن با قرآن و حدیث به روش کتابخانه ای و استناد به منابع با شیوه توصیفی تحلیلی، مهم ترین آسیب های نظری و عملی سخنان عرفا تحلیل شده است. تمثیل مار و شیر، تمثیل زندان و دوزخ، تمثیل کوچ و کشتی طوفان زده و جنگ و غیره از تمثیل های بررسی شده در نهج البلاغه و تذکره الاولیا است.
واکاوی دستوری نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی؛ تحلیلی بر پایه دستور مقوله و میزان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
225 - 254
حوزه های تخصصی:
یکی از گام های اساسی و ضروری در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان (آزفا) جمع آوری و ثبت داده های خام زبانی و تهیه پیکره زبانی فارسی آموزان غیرایرانی و توصیف داده های آن با استفاده از نظریه های زبان شناسی است. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک درراستای ایجاد پیکره تولیدی فارسی آموزان غیرایرانی و نیز آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی درباره ویژگی ساختمان دستوری نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. پرسش فرعی درباره میزان کارآمدی دستور مقوله و میزان در توصیف ساختمان دستوری زبان میانی فارسی آموزان است. پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی 36 فارسی آموز چینی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) برپایه نظریه زبانی مقوله و میزان انجام شده است. یافته ها نشان داده ساختار جمله در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی غالباً از نوع هسته ای، مرتبه بندی شده و مِهین است ولی بندهای وابسته و واژگون مرتبه هم در نوشته ها دیده می شوند. از یافته های دیگر آن است که به طور میانگین گروه فعلی هر جمله دارای مشخصاتی همچون خودایستای شخصی، معلوم و مثبت است و گروه فعلی خودایستای غیرشخصی و جهت مجهول تقریباً دیده نمی شود. مشخصه بارز گروه اسمی نیز بدون وابسته و تک وابسته بودن آن است؛ ولی گروه قیدی تقریباً به نسبت یکسان از نوع باعلامت و بدون علامت است. پژوهش همچنین کارایی دستور مقوله و میزان در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تایید کرده است.
تحلیل محتوای وصیت نامه های شهدای گیلانی دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
269 - 294
حوزه های تخصصی:
شهدای دفاع مقدّس نقش مهمی در حفظ مرزهای جغرافیایی و عقیدتی و هویّتی و در نتیجه، تداوم حیات جامعه ایرانی ایفا نمودند؛ بنابراین، مطالعه و بررسی اندیشه ها و آرمان های شهدا می تواند موجب بازتولید عناصر هویّتی و فرهنگی و ارزش های جامعه باشد. وصیّت نامه ها بازتابی است از مجموعه اندیشه ها و باورها و عقاید و مطالبات و آرزوهای شهدا که به عنوان میراث مقدّس مکتوب بر جای مانده و شایسته توجه و مطالعه است. در این مطالعه تلاش شد تا با استفاده از روش تحلیل محتوا ضمن بررسی محتوایی تعداد 97 وصیّت نامه شهید گیلانی دفاع مقدّس، برجسته ترین و مهم ترین مضامین مورد اشاره در وصیّت نامه ها احصا و مورد بررسی قرار گیرد. با تحلیل محتوای وصیّت نامه های شهدای گیلان، 17 مقوله استخراج گردید و این مقوله ها در قالب سه مقوله کلان تعریف گردیدند؛ در مجموع، وصیّت نامه شهدای گیلانی شامل سه دسته مضامین مذهبی و اعتقادی، سیاسی- اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی است. در میان مضامین مذهبی و اعتقادی، امام حسین (ع) و مهدویّت و در میان مضامین سیاسی- اقتصادی، امام خمینی (ره) ، ولایت فقیه و مبارزه با ابرقدرت های جهانی و در میان مضامین اجتماعی- فرهنگی، خانواده و وحدت و همگرایی اجتماعی، از جمله پربسامدترین مقوله های مورد اشاره در وصیّت نامه های شهدای گیلانی به شمار می روند.
تحلیل بن مایه های اسطوره ای داستان «بانوی باغ» شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
200 - 169
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه بانوی باغ از هفت ناخدای مندنی پور، شرح دیدگاهی پدرسالارانه درباره زن و جامعه ای است که در آن زندگی می کند. وی برای بیان دیدگاه های خود از جامعه و سرزمینش از زبان نماد و بن مایه های اساطیری در فضای بوف کوری و وهمناک استمداد می جوید. این مقاله می کوشد با دیدگاه اسطوره ای و روش توصیفی تحلیلی پاسخ دهد که نویسنده از کدام بن مایه ها و روایات اسطوره ای برای تفهیم بهتر داستان بهره جسته است؟ وآیا این بن مایه ها در تار و پود داستان فرو رفته اند یا صرفاً به صورتی نمادین حضور دارند؟ مندنی پور برای توضیح مرگِ زیبایی و پیشرفت، عدم تغییر و نرسیدن به آمال در سرزمینش، از اسطوره سفر به جهان زیرین، مرگِ ایزد گیاهی سخن می گوید و از نمادهای مربوط به دوران برزیگری چاه، گُل و... نام می برد؛ عامل نابودی را دیو می نامد و تقابلی بین ایزدبانوی برزیگری و خدای آریاییان ایجاد می کند. نویسنده با آگاهی از «تکرار اساطیر در زمان مقدّس» تبیین می کند که در هر زمان قهرمانی سعی در تغییری شگرف دارد و در نهایت به آن ایده آل نمی رسد، چراکه افراد، حقیقت، زیبایی و تغییر را در پدیده خاصی می جویند.
الگوهای اکو نارسیس در شخصیّت سازی داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۷
93 - 113
حوزه های تخصصی:
اسطوره یونانی نارسیسوس، روایتی از عشق یکطرفه اِکو به نارسیس است. اکو دختری پرحرف و شیرین زبان بوده است که بعد از نفرین هِرا، قدرت تکلمش را از دست داده است و تنها می تواند کلمه آخرِ جملات دیگران را پیاپی تکرار کند. نارسیس پسری غرق در زیباییِ خود است. به عبارتی، یک سوی این گفتمان را شخصیتی خودشیفته تشکیل می دهد که پرسپکتیو خودمحورانه اش، او را از دیدن و توجه به دیگری محروم کرده است؛ در سوی دیگرِ گفتمان، شخصیتی قرار دارد که توان کلامی برای انتقال اندیشه ها و عواطفش ندارد. از همین رو، بین طرفینِ این گفتمان ماهیتا امکان گفتگو وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که نشان دهد دوقطبیِ اکو نارسیس یکی از موتیف های ادبیات داستانیِ کودک است که در لباس تقابلِ دوگانه کودک پدر بازنمایی می شود (منظور از پدر، الزاما والدِ مذکر نیست؛ بلکه استعاره ای از هر فرادستِ پدرسالارانه است). در همین راستا، این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنماییِ بن مایه اکو نارسیسیسم در ساختارهای رواییِ داستان های کودک است. این پژوهش علاوه بر اینکه برای نخستین بار در ایران، نارسیسیسم و اکوئیسم را در بستر ادبیات داستانی مورد مداقّه قرار می دهد؛ برای نخستین بار شبکه روابط میان شخصیت های اصلیِ داخل یک اسطوره را با شبکه روابط شخصیت های داخل یک داستان کودک به لحاظ ساختاری مقایسه می کند.
تحلیل ناخرسندی شمس از مشایخ و فقهای معاصر خویش
حوزه های تخصصی:
در بستر ادبیات عرفانی، محمّد بن علی بن ملک داد تبریزی، عارف شهیر آذربایجانی میراث دار دَرد و کابوس بارِ گران معرفت است. وی در جستجوی عشق و معرفت حقیقی با مشایخ و فقهای معاصر زیادی همچون ابوبکر سله باف، رکن الدین سجاسی، شمس الدین خویی، اوحد الدین کرمانی و ... مصاحبت می گزیند، اما در آنها تجرید و تفریدی که حقیقت آن در مرحله معاملات، رد قبول خلق و توجه مطلق به خدا باشد، را ندیده است، بنابراین ضمن استفاده از مجلس درس و مصاحبت با آنها، احوال و اقوال اکثر آنها را در خور انتقاد می یابد. شمس، مشایخ و پیران مصاحب خود را چنان محو جمال جَلَوات حقیقت کرده که پیوند خود را با گذشته و مصاحبت و معاشرت با آنها گسسته و طالب دیدار اولیای مستور حق بوده است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و با استناد به کتاب مقالات، به تحلیل اندیشه مسحور شمس پرنده که از مشایخ و فقهای معاصر مُنغّض گشته، پرداخته است.
بررسی موسیقی بیرونی و کناری اشعار حسرت همدانی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴
89 - 122
حوزه های تخصصی:
تدوین فرهنگ تاریخی عروض شعر فارسی به نحوی که بتوان زمان آغاز به کار رفتن یک وزن و سپس میزان کاربرد آن در ادوار بعدی و تعیین بسامد و ترسیم فراز و نشیب موجود در تداول هر یک از اوزان عروضی را به دقت تمام تعیین کرد، امروزه خصوصاً با توجه به وجود چاپ های منقح از دواوین و منظومه های شعر فارسی، امری بسیار ضروری و مفید به نظر می رسد؛ خاصه از آن جهت که جای چنین فرهنگی البته با ویژگی های مذکور فوق در حوزه پژوهش ها و منابع موجود خالی است. بدیهی است اولین قدم در راه تدوین چنین فرهنگی، بررسی یک یک دیوان های شعر فارسی موجود و استخراج نتایج آن به عنوان مواد و عناصر اولیه و اساسی مورد نیاز است. این مقاله، پاسخی است به این نیاز ضروری که در آن دیوان اشعار حسرت همدانی را از جهت ردیف، قافیه و اوزان عروضی بررسی کرده ایم. روشی که برای این کار مد نظر است، روش توصیفی تحلیلی است. حسرت در اشعار خود، هشت بحر از بحور عروضی استفاده کرده است که در این میان بحر هزج بسامد بالایی دارد. اکثر اشعار وی در قالب مُسدس و دارای قافیه اسمی هستند. در غزلیات وی حروف روی «ن» و «ر» بیشتر بکار رفته اند. بسامد استفاده از ردیف و اشعار مردف در غزلیات شاعر زیاد است. در موسیقی کناری، استفاده حسرت از کلمات خوش آهنگ و مصوّت بلند در قافیه باعث زیبایی و گوش نوازی اشعار وی شده است.
تحلیل گفتمان لیبرالیستی شعر «به علی گفت مادرش روزی» از فروغ فرخزاد بر پایه نظریه گفتمان لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیبرالیسم که غالباً از آن به عنوان ایدئولوژی دوره های مدرن یاد شده است از جمله مفاهیمی است که از عصر مشروطه تا به حال بر تحولات اجتماعی و سیاسی کشور ایران تأثیر داشته و شاهد ظهور گسترده آن در ادبیات نیز هستیم. سخن کاوی یا تحلیل گفتمان هم نوعی مطالعه میان رشته ای است که به تجزیه و تحلیل کلام می پردازد و منجر به خوانش عمیق آثار ادبی می شود. این پژوهش بر مبنای نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موفه سعی بر این دارد تا مفصل بندی مفاهیم لیبرالیستی را برای هویت بخشیدن به آن در دوره معاصر بر اساس شعر «به علی مادرش گفت روزی» از فروغ فرخزاد، نشان دهد. بر اساس این نظریه هدف اصلی گفتمان لیبرالیستی، رقابت با گفتمان حاکم برای تثبیت آزادی و استقلال به عنوان دال مرکزی این گفتمان می باشد و همچنین با مفصل بندی مدلول های شناور سنت شکنی و مبارزه برای آزادی به دنبال هویت بخشی خود است. این گفتمان با اسطوره سازی انسان مبارز که همان ماهی و علی که به عنوان کودک درون فروغ فرخزاد می باشد سوژه سیاسی خود را یافته و هژمونی گفتمان حاکم را به چالش می کشد تا بتواند نظم خود را در جامعه حاکم سازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده های پژوهش با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و شیوه کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است.
معانی ثانوی جمله های پرسشی در اشعار پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
223 - 252
حوزه های تخصصی:
جمله از نظر صورت به شکل های خبری، پرسشی و امری به کارمی رود؛ اما از نظر معنا، می توان برای هر یک از این جمله ها، معنایی خاص و متفاوت در نظر گرفت. بحث معانی ثانوی و یا معانی چندگانه یک جمله از قدیم مورد نظر علمای بلاغت به ویژه در حوزه علم معانی بوده است. در قرون اولیه اسلامی روی معانی ثانوی جملات سه گانه فوق بحث های فراوانی شده است. در دوره جدید نیز در کاربردشناسی به این امر بسیار پرداخته شده است. در این پژوهش، اشعار پروین اعتصامی از منظر معانی ثانوی جملات پرسشی بررسی شده اند. پرسش این تحقیق آنست که جملات پرسشی دیوان پروین، چه معانی ثانویه ای دارند، تا مشخص گردد ظرفیت جملات پرسشی در زبان فارسی و در بافت ادبی چه مقدار است. بررسی داده ها نشان می دهد که از مجموع 639 جمله پرسشی دیوان او، 34 جمله با پرسش واقعی و بقیه در معنای ثانوی به کار رفته اند و جملات پرسشی با معنای ثانوی نیز، مجموعاً 29 معنی ثانوی را بیان می کنند که بیشترین به استفهام انکاری و کم ترین به حسرت و شمول حکم اختصاص دارد؛ بیان چندین معنای ثانوی در یک جمله، بطور همزمان نیز در آثار وی بسیار یافت می شود. این بررسی نشان می دهد که با وجود متفاوت بودن دوره زمانی و زن بودن شاعر، متن ادبی بررسی شده، همانند متون ادبی دیگر بزرگان ادب فارسی، تمایل بیشتری به کاربرد جمله های پرسشی در معنای ثانویه دارد و بافت ادبی ظرفیت استفاده از جمله پرسشی در معانی ثانوی را تشدید می کند.
سانتیمانتالیسم و شعر معاصر فارسی(مطالعه ی موردی؛ سهراب سپهری و فخرالدین مزارعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
285 - 312
حوزه های تخصصی:
سانتیمانتال و سانتیمانتالیسم دو اصطلاح آشنا در نقد ادبی غربی هستند؛ اما در حوزه ی ادبی فارسی کاربرد نادرستی یافته اند. در زبان فارسی، شعری که سطحی، شعارزده و بزک شده باشد، سانتیمانتال نام می گیرد، درحالی که سانتیمانتالیسم یکی از مکاتب ادبی مؤثر در درام و نمایشنامه است که از قرن هفدهم در اروپای غربی رواج یافت. در این جریان بازتاب سریع و بدون تأمل احساسات شاعر یا هنرمند در اثر ادبی سبب می شود که مخاطب نیز واکنشی هیجانی و زودگذر از خود نشان دهد. شعله های عواطف سطحی به همان سرعت که برخاسته اند، فرومی نشینند و شعر سانتیمانتال را گرفتار انزوا می کنند. در این پژوهش کوشیده ایم که سانتیمانتالیسم را در شعر دو شاعر احساساتی، سهراب سپهری و فخرالدین مزارعی شیرازی، بکاویم و به هیجان های شعری آن ها توجه کنیم. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که اصرار بر عاطفه ، خشم، خودبزرگ بینی و نفرت، سبب ناشناخته ماندن و طردشدن مزارعی در حوزه ی شعر معاصر شده است و درعوض وفور اندیشه ها و عواطف رقیق، ملایم، شاد، سبز و مهربان در شعر سپهری عاملی شده که او چند دهه در حافظه ی مخاطبان باقی بماند.
اثر بخشی معنا و هدفمندی در روان شناسی مثبت گرا از نظر سلیگمن و تطبیق آن با اشعار عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. درحالی که بسیاری دیگر از شاخه های روان شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز دارند. روان شناسی مثبت گرا تمرکزش بر کمک به افراد برای شاد زیستن و رضایت و هدفمندی است. این رویکرد، تأثیر هدف در زندگی و سپری کردن یک زندگی با معنا را - که فراتر از زندگی خوب است - تأکید می کند و آن را یکی از اصول شادکامی می داند. سلیگمن از روانکاوانی است که در نظریه مثبت گرایی در پی هدفی است تا زندگی هدفمند و با ارزش را با ایجاد شرایطی که قابلیت های انسانی را پرورش و ارتقا می دهد به شکوفایی برساند. وی برای افرادی که قابلیت ها و توانمندی های خود را نمی شناسند. توصیه ها و راهکارهایی برای ایجاد زندگی بامعنا و هدفمند ارائه می دهد که در حوزه عرفان نیز قابل بررسی است. عالمان ادبیات و ادبیات عرفانی با استفاده از آموزه های تربیتی و دینی که با روان و باطن انسان ها در ارتباط است. با پرورش رشد قابلیت ها و فضیلت های انسانی، سعی در دگرگون کردن حالات انسان، از تضادها و تعارض ها، و آماده ساختن بستری برای شکوفایی انسان در مراحل مختلف زندگی و ایجاد هدف و معنا در تکامل انسان ها و زندگی با ارزش را دارند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آموزه های دینی، به بررسی اشعار عطار و تطبیق آن با نظریه معنایابی در روان شناسی مثبت گرا در ارائه راه های حصول آرامش و امنیت روانی انسان معاصر می پردازد. رسالت انسان عطار و سلیگمن، چراغ راه خود بودن و جستجوگر روشنایی در وجود خود است. انسان جستجوگر تلاش می کند تا معنای زندگی را بشناسد و رسیدن به هسته وجودی خود، شور و سرمستی هستی را درک کند و این یعنی رسیدن به شادمانی اصیل و بهزیستی که باعث می شود انسان هدفمند، احساس آرامش و امنیت کند و ارزشمند باشد.
بررسی تطبیقی رقص سماع در طریقه قادریه و کَتَک در هندوئیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین سَماع در طریقت قادریه و کَتَک در هندوئیسم از شناخته شده ترین رقص ها هستند. این آیین ها که آمیخته با باورهای مذهبی هستند، رقصیدن را یکی از راه های برقراری ارتباط با کائنات می دانند. رقص های آیینی علاوه بر جنبه های زیباشناختی در صورت های حرکتی، دارای مفاهیم عرفانی، دینی و روایی هستند که درطول زمان تکامل پیدا کرده است. در طریقت قادریه عارف در طی سماع برای برقراری ارتباط با عالمی دیگر می کوشد. این مقاله به روش مطالعه تحلیلی تطبیقی به بیان همانندی ها و تفاوت های این دو آیین و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر و ک شف روابط زم انی و مک انیِ آن ها در فرهنگ صوفیسم و هندوئیسم در طول تاریخ می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود تفاوت های آیینی و دینی، ساختارهای مشترکی در دو رقص سماع و کتک وجود دارند. رقص کَتَک، در معابد هندوئیسم مانند سماع ریشه در نیایش آفری دگار دارد و در برخی از ابعاد صورت و محتوا با آن همانند است. در مورد تأثیرپذیری های کتک از سماع قادریه به نظر می رسد که کتک در هند، در دوران سلاطین دهلی و امپراتوران مغول، به واسطه ارتباطات فرهنگی بین اسلام و هندوئیسم، دگرگونی هایی پیدا کرده است.
تحلیل سلطه شناسی عشق در منظومه لیلی و مجنون نظامی بر اساس دیدگاه جامعه شناسی لوکاچ، بوردیو و آدورنو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
85 - 107
حوزه های تخصصی:
فرضیه سلطه شناسی عاشق و معشوق بر یکدیگر، برآیند روی کرد جامعه شناختی نظریه پردازی مانند جورج لوکاچ، پی یر بوردیو و تئودور آدورنو در مقوله عشق است. در این مقاله، بنا براین است که از طریق خوانش عناصر جامعه شناختی ذی ربط با عشق، به وضعیت سلطه، علل و پیامدهای آن در عاشقانگی لیلی و مجنون نظامی گنجوی بپردازیم. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، این تحقیق آشکار ساخت که عشق با جدال دیگرخواهی دو کودک تا نوجوانی و جوانی، در جغرافیایی صورت گرفته و عینیات، ذهنیات و عادت واره ها و پایگاه اجتماعی، بر سلسله مراتب رفتاری عشاق حاکم گشته است، نه اراده آن ها وحدت جمع و سلطه-؛ در تفکر عشاق رسوخ کرده و همبستگی های مردمی با لیلی و مجنون، نتوانسته است از پس نظام قبیلگی برآید. جامعه شناختی رفتار آن ها نشان داد که سلطه مردانه به عنوان یک افزوده و متغیر، گه گاه لیلی را سلطه پذیر کرده اما نیروی معشوقگی در اغلب اوقات تعادل سلطه را به نفع لیلی بر هم زده است و در نهایت عینیات و ذهنیات جامعه، متغیر فعال و طبقاتی دیگری را به نام ابن سلام وارد داستان کرده تا عشق ناکام، که دلخواه ذهنیات جامعه است سوزناک و اثرگذارتر بر فضای داستان سیطره یابد.