فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
نمادها در تصویرآفرینی و انتقال مفاهیم شعری نقشی ویژه دارند. رنگ ها نیز در شعر گاه برای بیان احساسات و عواطفی همچون خشم، ترس، عشق و... وجهی نمادین می یابند. شاعران، در معناآفرینی گاه رنگ ها را در معنای واقعی و برای بیان زیبایی های حسی به کار می گیرند و گاه، نظر به وجه نمادین آنها، مفاهیم انتزاعی را ترسیم می کنند. در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان نیز شاعران، با نگاهی عمیق به پدیده های هستی و آگاهی از مفاهیم متنوع و نمادین رنگ ها، در بیان آرمان ها و خواسته های خویش از رنگ های مختلف بهره برده اند. در پژوهش حاضر، تلاش شده تا به روش توصیفی تحلیلی جایگاه نمادین رنگ در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان واکاوی شود. نتایج نشان می دهد کاربرد نمادین رنگ ها در این جریان شعری برجسته است؛ چنانکه رنگ سرخ نماد بارز آزادی و اندیشه کمونیستی و سیاه نماد خفقان و استبداد حاکم بر جامعه است و شاعران این جریان راه برون رفت از نماد سیاه را در رنگ سرخ جسته اند. رنگ سفید نیز در این جریان شعری نماد بارز صلح و پیروزی است. رنگ های دیگر همچون سبز، آبی و زرد نیز که در زمره رنگ های اصلی بیشترین بسامد را دارند در کنار سایر رنگ ها، از عناصر مهم نمادآفرینی در جریان شعر سوسیالیستی به شمار می روند.
The Effect of a Newly- Developed Context-sensitive Framework of Writing Practice on Iranian EFL Learners' Writing Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present quasi-experimental study attempts to investigate the effectiveness of a context-sensitive framework of writing on the improvement of Iranian EFL students' writing performance. To this aim, sixty sophomores majoring in English language translation from two intact classes at Islamic Azad University of Tonekabon, Iran participated in this study. An Oxford Quick Placement Test was administered to assess the participants' degree of homogeneity and classify them in intermediate (receiving 28-36 out of 60) and upper-intermediate (receiving 37-44 out of 60) groups. Then, each group was randomly assigned into experimental and control groups. A pretest of writing was administered to all participants. The experimental groups practiced essay writing according to the context-sensitive framework. After 12 sessions, all participants took part in the post test. Paired sample t-tests and independent sample t-tests were run to examine whether there were statistically significant differences between the means of the groups. The results revealed that both the intermediate and upper- intermediate experimental groups significantly outperformed the control groups stating that the context-sensitive framework was effective to improve the students' writing performance. However, there was no significant difference between the posttest scores of intermediate and upper-intermediate experimental groups. It means that implementation of context-sensitive framework was equally effective in both experimental groups. The findings supported the use of a context-sensitive framework for promoting writing ability of Iranian EFL learners. The study has implications for writing teachers, practitioners, and learners.
وظائف السّرد البولیفونی فی روایه "الحرب فی برّ مصر" لیوسف القَعید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
67-89
حوزه های تخصصی:
إنَّ السرد البولیفونی هو نسق سردی حدیث قد اهتمّ به بعضُ الروائیین منذ فتره ما بعد الحداثه فی أواخر السبعینیات إلی العقود الراهنه. فی هذا النهج یستخدم الروائی عده رواه للتعبیر عن القصه وما فیها من قیم فنیّه وجمالیات ویتجنّب استخدام راوٍ واحد. تحظی دراسه هذا النهج بأهمیهٍ بالغهٍ لأجل التعرّف على الروایات المصممه على غرار الأسالیب الملائمه لعصر الدیمقراطیه والحضاره؛ وهی التی تم استخدامها تزامناً مع تطوّر المجتمعات وتحوّلها الاجتماعی والسیاسی لنقل وظائف فعاله للقارئ. قد قام یوسف القعید (1944)، الروائی المصری المرموق بتوظیف هذه الطریقه فی عدد من روایاته تلبیه لحاجاته الإبداعیه. یهدف هذا المقال مستخدماً المنهج الوصفی- التحلیلی إلی دراسه وظائف السرد البولیفونی فی روایه "الحرب فی برّ مصر" لیوسف القعید. توصلت الدراسه إلی أنّه تمّ استخدام هذا الأسلوب فی الروایه للحثّ علی ثلاث وظائف أساسیه، وهی الصراع الدرامی والموضوعی، والشمولیه والإفصاح، وخلق المساواه وإقامه حوار متکافئ بین الشخصیات الروائیه، واختار القعید هذا النهج السردی فی حبکه القصه نظراً للإشکالیه العالقه فی المجتمع المصری التقلیدی معتزما رفض الاستبدادیه فی عرض الرُؤی بحیث تکون جمیع الشخصیات حاضرهً بالتساوی فی مضمار السرد، ومن ناحیه أخرى لیتمکّن القارئ من الوعی والوقوف علی أزمه الدیمقراطیه فی المجتمع العربی بشکل ملحوظ وواقعی.
Epiphylogenetic Memory as Disorientation in Eimear McBride's "A Girl Is a Half-formed Thing"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article investigates Eimear McBride's novel A Girl Is a Half-formed Thing in the light of Bernard Stiegler's concept of disorientation. As a technical development, disorientation manifests itself in the girl's non-syntactic language and the gradual evolving linguistic repertoire as she matures. The article argues that McBride's usage of the idiomatic language and stream of consciousness is part of the narrator's tertiary memory or epiphylogenetic memory. The young protagonist-narrator cannot reach a state of equilibrium between her developing consciousness as an Irish girl and her "technic" of writing herself as the epiphylogenetic memory, hence her disorientation. The technics in the Irish context can include not only the Irish English, but also the theological and political technics which engulf the subject to form her or him to their image. Technics is a technical term used by Bernard Stiegler as the horizon of human existence. Technics, often used as a singular noun, is juxtaposed with episteme in order to highlight the ignorance of Western philosophy about the significant role it plays in the human evolution and consciousness.
چندمعنایی اسم و فعل در نظریه شبکه های شعاعی و کاربست آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چندمعنایی در نظریه شبکه های شعاعی بر پایه مقوله بندی پیش نمونه بنیاد بررسی می شود. به این منظور پس از تعیین معانی متمایز یک واژه، عضو برجسته آن ها (سرنمون) شناسایی، و سایر معانی در نموداری شعاعی حول آن نمایش داده می شوند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی تحلیل چندمعنایی برای مقوله های واژگانیِ غیر از حروف اضافه و نیز کاربست قرآنی آن را، با مطالعه یک نمونه بازنمایی می کند. به این منظور، معیارهای تعیین سرنمون در این مقوله های واژگانی (با عنوان معنای مرجع) معرّفی شده است که شامل پنج معیارِ «نخستین معنای تأییدشده»، «غلبه در شبکه معنایی»، «قابلیّت پیش بینی سایر معانی»، «دارا بودن پیشینه شناختی قابل قبول» و «ارتباط با تجربه زیسته انسانی» می باشد. در کاربست قرآنی این نظریه، ریشه محور بودن ساخت واژگان عربی ایجاب می کند به مراحل بررسی، «تعیین واژه سرنمونی ریشه» و لحاظ معیار «کوتاهی و عدم تناظر دقیق وزن و معنا» در شناسایی سرنمون، اضافه شود. با به کارگیری این روش در بررسی ریشه ظهر در قرآن، برای آن، واژه سرنمونی «ظَهر» با معنای مرجع «پشت انسان» به دست می آید؛ که دیگر معانی واژگان این ریشه، مانند بخش ناپیدا، یاری، پشت حیوان، رو بودن، آشکار بودن، بالا رفتن، غلبه و آگاهی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آن گرفته شده است.
تلمیحات هرمنوتیکی در شعر مذهبی معاصر
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
59 - 84
حوزه های تخصصی:
انواع بهره مندی از قرآن و حدیث در شعر گذشته نمود بسیاری داشته و در کتاب های متعددی نیز بررسی شده است؛ اما کاربرد آیات و روایات در شعر مذهبی معاصر از دو جنبه نوآوری دارد و حائز اهمیت است: انتخاب های جدید و رویکردها و فهم ها و تأویل های جدید. در این نوشته، به بررسی رویکردهای متنوع شاعران معاصر پرداخته شده و نشان داده شده که اقسام تضمین و تلمیح شعر معاصر چه نسبتی با گفتمان دین دارند و تا چه اندازه عنصر خیال و برداشت آزاد را در فهم دین دخالت داده اند. برای نشان دادن موارد خاص که خارج از هنجارهای دینی رسمی است، ناچار از منابع غیر رسمی و غیر چاپی مثل وبلاگ و صفحات مجازی استفاده شده است. این به معنای ضعف منابع نیست؛ بلکه لازمه این تحقیق است؛ چرا که این گونه اشعار به احتمال زیاد برای چاپ رسمی مجوز نمی گیرند؛ از سویی هم نمی توان وجود این اشعار و این سبکهای متفاوت فکری را انکار کرد. کلیدواژه ها: شعر مذهبی معاصر، تضمین، تلمیح، هرمنوتیک، تأویل.
بررسی تطبیقی ویژگی های اقلیمی در داستان های صادق چوبک و شیرزاد حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی شاخه ای از نقد ادبی است که به سنجش و بررسی محتوایی و ساختارییِ میان آثار، عناصر، گونه های ادبی، سبک ها، دوره-ها و شخصیت های ادبی در یک زبان یا زبان های مختلف می پردازد. در این راستا ادبیات تطبیقی در هر دوره ای افزون بر رویکردهای ساختاری، به مثابه آیینه ای است که جلوه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را منعکس می کند. در این میان، ادبیات فارسی و ادبیات کُردی در عرصه ادبیات تطبیقی، همواره شاهد شباهت هایی با هم بوده اند. در زمینه ادبیات داستانی، در ایران و کُردستان عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان و رمان نویسان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات زادگاه و اقلیم خویش پرداخته اند، دو اثر «سنگ صبور» و «تنگسیر» از صادق چوبک، با دو اثر «زنی بر فراز مناره» و «ناتور درّه» از شیرزاد حسن که از معروف ترین آثار هر یک از دو نویسنده محسوب می شوند، برای بررسی و مقایسه، انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی شاخصه های ادبیات اقلیمی، همچون مسائل جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی در چهار رمان مذکور بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه فرهنگ و جغرافیا از بسامد بالاتری در آثار منتخب برخوردار است.
النموذج الأولی للکائنات الشیطانیه فی دیوان إقبال اللاهوری الفارسی (تحلیل أسطوری بناءً على نظریه یونغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
77 - 103
حوزه های تخصصی:
العلامه إقبال اللاهوری مفکّر وفیلسوف معاصر. یمثل الجزء الرئیس من دیوانه الفارسی أفکاره وآراءه ولقد انعکست أفکاره فی دیوانه بشکل جلی، وبما أن هذه القصائد کتبت فی الغالب من وجهه نظر فلسفیه وصوفیه وترکزت على رؤیته للإنسان المثالی أو الکامل، لذلک لم یتم دراسه هذه القصائد من زاویه المنهج الأسطوری الأصلی أو توظیف النماذج الأولیه من قبل الباحثین. یسعى هذا البحث، باستخدام أسلوب النقد والتحلیل النصی، إلى التحلیل الوظیفی فی خلق المعانی والدلالات للکائنات الشیطانیه فی هذه القصائد بناءً على نظریه یونغ. النقطه المشترکه بین وجهه نظر یونغ النفسیه ونظره إقبال اللاهوری الفلسفیه الصوفیه، هی العلاقه بین نمطی "الذات" و"الظل" فی ضمیر اللاوعی الجماعی مع العقل الواعی من خلال عملیه التفرد والذاتیه. فی هذا البحث یتم دراسه العلاقه بین النماذج الأصلیه بعملیه التفرد من خلال تحلیل جذور هذه النماذج البدائیه فی العقل اللاواعی الفردی والعقل اللاواعی الجماعی وفی البنیه النفسیه للإنسان، وتقدم أمثله عدیده علیها. توصل هذا البحث إلى العلاقه المهمه بین النموذج الأصلی للظل أو النصف المظلم والسمات البغیضه لشخصیتنا مع الکائنات الشیطانیه وإبلیس والتنانین والعفاریت وکل ما هو مشمئز لنا.
ضرورت تصحیحِ دوباره دیوان غزالی مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزالی مشهدی از شاعرانی است که در قرن دهم هجری بنابه دلایلی به هند مهاجرت کرد. وی آثاری به نظم و نثر دارد که یکی از آنها دیوان اشعارش، موسوم به آثار الشباب است. این دیوان شامل مقدمه ای به نثر و اشعاری در قالب قصیده، ترکیب بند، ترجیع بند، غزل، مثنوی، قطعه و رباعی است که در سال 1388 با تصحیح حسین قربانپور آرانی، ذیل انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. این چاپ نخستین تلاش برای نشر دیوان این شاعر مشهور سبک هندی بوده است. در این چاپ، با وجود کوشش مصحّح که در مقدمه بدانها اشاره کرده، سهو و خطاهای بسیاری به بخش های مختلف دیوان راه یافته است. بیشترین خطاها در کاربرد علائم نگارش و سجاوندی است. این لغزش ها موجب غلط خوانی اشعار شده است؛ حتی ممکن است سبب بدفهمی مقصود شاعر شود. ایراد دیگری که کار خواننده را دشوار می کند، آن است که هم در مقدمه و هم در یادداشت های دیوان، در بیشتر اوقات، ارجاعات ارائه شده به شعر غزالی و یا حتی به آثار محققّان دیگر نادرست است. افزون بر این، سهو و سهل انگاری در مراحل تایپ اشعار موجب شده است گاه حرف یا حروف و یا نشانه ای اضافه وارد متن شود و گاه برعکس آن، حرف یا حروفی از واژه بیفتد. در بخش یادداشت های دیوان هم، مصحّح محترم در بیشتر اوقات فقط به توضیح معنای لغوی واژه و یا اصطلاح بسنده کرده است که همین توضیحات هم به طور متعدد، ارتباطی با معنای مقصود شاعر ندارد. همه اینها موجب شده است تا این تصحیح، ویژگی های یک تصحیح علمی و انتقادی را نداشته باشد.
هژمونی درونمایه های ایدئولوژیک رمان نوجوان با تکیه بر دو رمان پایداری «ناروال، نهنگ تک شاخ» و «نردبانی رو به آسمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
75 - 102
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی به دلیل پیوستگی ناگزیر با عقاید و افکار افراد، همیشه در روند تصمیم گیری ها و جریانات زندگی مردم نقشی انکارناپذیر داشته و دارد. نویسندگان آثار ادبی نیز از این امر مستثنی نبوده و بی تردید آن ها نیز متأثر از ایدئولوژی های خود هستند؛ علاوه بر آن گاهی نیز ایدئولوژی های نظام آموزشی مسلط بر جامعه را تبلیغ می کنند؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی دو رمان پایداری از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را از منظر ایدئولوژی های آشکار و پنهان بر اساس آلتوسر وگرامشی بررسی کرده است. در این پژوهش معلوم گردید بیشتر ارزش های مورد بحث در این آثار عبارتند از راستگویی، فداکاری، دفاع از میهن و ... که در این رمان ها به صورت ایدئولوژی آشکار رخ نموده اند که این مسأله به دغدغه نویسندگان و ساختار آموزشی مسلط بر جامعه برمی گردد. از ایدئولوژی های پنهان این کتاب ها نیز می توان به تلاش نیروهای مسلط یا فرادَست برای حفظ حکومت خود بر جامعه فرودست از طریق ساختارهای آموزشی و قهریه اشاره کرد.
رئالیسم غیرخطی در داستان «من عاشق افسانه نیستم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
185 - 208
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی پیشرو با نگرشی تازه به خطوط اصلی و مؤلفه های مکاتب و سبک های پیشین به گسترش ادراک بشر، همچنین قابلیت های ادبیّت زبان کمک می کنند. یکی از مؤلفه های متأخر مکتب رئالیسم، ویژگی غیرخطی آن است. رئالیسم غیرخطی برخلاف رئالیسم، معرفت به عالم را درون وجود بشر می جوید؛ بنابراین، جهان روایت و کنش های آن با درهم پیچی زمان و تأکید بر واقعیات از طریق جریان سیّال ذهن در رمان نمود بیشتری می یابد. در این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی داستان بلند «من عاشق افسانه نیستم» نوشته مریم معینی، از نظر کاربرد مؤلفه های رئالیسم غیرخطی بررسی شده است. پیرنگ این داستان بلند در بستر تاریخی واقع شده؛ اما نویسنده با ایجاد فضایی چند وجهی شرایط را برای کشف حاشیه ها و زمینه های غیررئالیستی فراهم می کند؛ در ادامه پژوهش، مهم ترین شگردهای رئالیسم غیرخطی، نظیر ایجاد لایه های تودرتو از طریق جریان سیّال ذهن، چندصدایی، به حاشیه رفتن تاریخ به نفع داستان، تغییر مکث توصیفی، ایجاد لایه های معنایی تعلیق وار و پایان باز بررسی شده است.
پدیدارشناسی قهرمان در حمزه نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
107 - 75
حوزه های تخصصی:
اسطوره، زبانی برای بیان احساسات و خواست های جمعی هر ملتی است که از الگوهای واحد و مشترکی پیروی می کنند. حمزه نامه ، یکی از اسطوره های ایرانی اسلامی است که در قالب متنی ادبی ارائه شده تا خواسته های درونی جامعه اسلامی را با بهره گیری از فرهنگ ایرانی با زبانی نمادین بیان نماید. در این متن ادبی، کهن الگوی قهرمان که ریشه در روان انسانی دارد، در قالب شخصیت تاریخی حمزه ابن عبدالمطلب تجلی یافته است تا حقایق پنهان در روان جامعه را به زبان بیاورد. پژوهش حاضر به منظور یافتن عوامل و نیازهای جامعه اسلامی قرن هشتم، تلاش دارد تا با بهره گیری از مبانی روانشناسی و جامعه شناسی عصر حاضر و دیدگاه های اسطوره پژوهانی همچون میرچا الیاده و جوزف کمبل، با رویکردی تاریخی تطبیقی، این متن ادبی را بازخوانی، تحلیل و به گونه ای پدیدارشناسی نماید. حاصل چنین پژوهشی، رسیدن به این حقیقت است که به دلیل تنوع فرهنگی، ملی و اقلیمی جامعه اسلامی آن دوره، تهدید انسجام درونی جامعه بسیار زیاد است؛ ضمیر ناخودآگاه جامعه اسلامی ایرانی برای حل این مشکل، لباس های فاخر فرهنگ ایرانی را بر تن قهرمانی سامی نژاد با خُلق و خُوی اسلامی می کند تا بقای خود را تضمین نماید.
بررسی پدیده عزلت گزینی از دیدگاه مولانا و کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
168 - 137
حوزه های تخصصی:
بسیاری از رنج های روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روان شناس نئوفرویدی، نظریّه «روان رنجوری» را بر اساسِ رنج های روانی و عوارضِ آن ها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روان رنجور به مکانیسم های دفاعی «مهرطلبی»، «برتری طلبی» و «عزلت گزینی» پناه می بَرَد، امّا این مکانیسم ها تسکین موقّت روان رنجوری را به دنبال دارد و ممکن است منجر به تشدید ناراحتی وی شوند. مولانا نیز، به عنوان عارفی مردمی که رفتار اقشار مختلف جامعه را به دقّت زیر نظر داشته، در پرتو علوم و معارف گران قدر اسلامی، راهکارهایی را برای درمان روان رنجوری افراد ارائه کرده است که شباهت هایی با مکانیسم های نظریّه کارن هورنای دارد. این مقاله به روش تحلیلی تطبیقی، نمودهای مختلف «عزلت گزینی» را در مثنوی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که عزلت گزینی روان رنجورانه نمودهای بیشتری در رفتار شخصیت های مثنوی دارد. همچنین مولانا برای صحبت، در تکامل انسان و اجتماع شأنی عظیم قائل است و عزلت گزینی را در صورتی جایز می داند که به هیچ وجه امکان معاشرت وجود نداشته باشد. وی برای عزلت گزینی انواع متعددی چون عرفانی، اجتماعی و روان رنجورانه قائل است و عزلت گزینی روان رنجورانه را بیشتر ناشی ازعواملی چون جهل، حسد، نفرت، عدم درک فلسفه اختلافات انسانی و عدم درک متقابل می داند.
Crushed under Imposition and Respectability Face Loss: A Look at Rapport Management in Monji dar Sobh-e-Namnak(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article focuses on how Shaygan and Dr. Talaee manage their rapport orientations in three interactional goals in Monji based on Spencer-Oatey’s model (2008), consisted of three interrelated elements (face sensitivities, interactional wants and behavioral expectations). Threatening or supporting each of which leads to rapport enhancement, maintenance, neglect and challenge. It is hypothesized getting involved in a transactional goal is a threat to rapport and insistence on getting one’s goals achieved further imbalances rapport and orients it toward neglect and challenge; it may lead to unpleasant consequences. The research intends to answer (1) how Shaygan and Talaee manage their rapport in their transactional interactions? (2) How are the interactional goals settled in the end for the two characters? The findings show both characters threaten each other’s sociality rights and sometimes attack each other’s face and set their rapport toward challenge. Left bereft of his identity and sociality rights, felt tenser when he himself attacked them, Shaygan committed suicide. Analysis of face and rapport management among people who are in contact with each other in long-term relationships and how face unfolds under those conditions in pragmatics is a road less traveled by and this research is a step in this path.
Abstract Space in Bret Easton Ellis's Less Than Zero(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The consumer culture of late capitalism is more than ever associated with the concept of urban space. Prevalent in the late capitalist society is abstract space that homogenizes and flattens out the differences, conflicts and contradictions on the social scene. This process of homogenization acts as a mechanism of control to preserve the current status quo. In Bret Easton Ellis's Less Than Zero, abstract space, by homogenizing and fragmenting the body and lived experience, makes the characters comply with the consumer culture and suppresses the potentials for the difference and the emergence of alternative spaces. In this paper, the role abstract space plays in Ellis's novel is analyzed in the light of Henri Lefebvre's theory of space. The present study argues that abstract space numbs the potentials for difference and heterogeneity in Ellis's novel. Instead, it imposes homogeneity on social relations, pushing the characters to the brink of invisibility and nothingness.
بررسی سویه های پسامدرنیستی «رود راوی» بر پایه آرای «جان بارت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
191 - 222
حوزه های تخصصی:
پپست مدرنیسم، مدرنیسم کمال یافته است که به دستاوردهای دانش و تکنولوژیِ مورد علاقه و اعتماد عصر روشنگری و مدرنیته، نگاهی ژرف و همه جانبه، با رویکردی انتقادی دارد. بنابراین رد پای آن را در اغلب رشته های علوم و گرایش های هنری می توان نظاره نمود؛ در ادبیات نیز با بنیان های نظری متکثر و مؤلفه های متعدد نمودیافته است. آرای «جان بارت»، نویسنده و منتقد آمریکایی، از میان نظریات متنوع موجود، ژرفنگری قابل توجه و چهارچوب نسبتاً مشخصی دارد، که می توان مؤلفه های معینی را برای سنجش ضابطه مند آثار، از آن استخراج نمود. همچنین رمان «رود راوی» اثر «ابوتراب خسروی»، از ظرفیت بالایی برای بررسی با رویکردهای گوناگون، ازجمله دیدگاه پسامدرنیستی برخوردار است؛ به ویژه با آرای جان بارت قرابت ها و مطابقت های بسیاری دارد. در بررسی این رمان بر اساس آرای جان بارت، ابتدا با تکیه بر ایده های ادبی بارت مبنی بر «غنی سازی ادبیات» و شگردهایی که او عملاً برای تحقق نظریات خود در آثار داستانیش به کارمی برد، مؤلفه هایی فراهم شده، سپس متن روایت بر اساس این مؤلفه ها بررسی و تحلیل می گردد. این تحلیل ها بخشی از ارزش های ادبی رود راوی مبنی بر منطبق آمدن با معیارهای جهانی پسامدرن و نوآوری های خسروی در این زمینه را نمایان می سازد و نشان می دهد که در رمان یادشده کاربست شیوه های ساختارشکنانه پست مدرنیستی، نظیر آمیزش حیطه ها، خلق فراداستان و... ضمن برجستگی بخشیدن به چگونگی روایتگریِ معنا، چیستی معنا و درون مایه نیز ناچیز و موضوع روایت مبهم و معماگون نشده است. از این رو می توان آن را نمونه ای از پسامدرن بومی شده ایرانی دانست که از امتیازات لازم برای قرارگرفتن در ردیف آثار فراملی و رمان های موفق پسامدرنیستی جهان، برخودار است.
جایگاه و تأثیرزبان فارسی و شاعران فارسی زبان بر نظریه پردازان ادبیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
257 - 289
حوزه های تخصصی:
ادبیات اسلامی با دعوت ابوالحسن ندوی درهند پا به عرصه ظهور گذاشت. به دنبال دعوت وی نظریه پردازان مختلفی به نظریه پردازی در ادبیات اسلامی روی آوردند. سید قطب وبرادرش محمد قطب وبه دنبال آنها نجیب الکیلانی وعماد الدین خلیل، اصلی ترین نظریه پردازان ادبیات اسلامی به شمار می آیند. در این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی انجام شد مشخص شد أبوالحسن ندوی با توجه به آشنایی اش با زبان فارسی وشاعران فارسی زبان، تاثیر زیادی از آنها گرفت. ندوی با معرفی برخی شاعران فارسی زبان جایگاه زبان فارسی در ادبیات اسلامی را مورد توجه قرار داد. در این میان شاعران فارسی زبان مخصوصا محمد اقبال ، مولانا جلال الدین، حافظ وسعدی بر نظریه پردازان ادبیات اسلامی تاثیر گذار بودند. این تأثیر را می توان در دیدگاه های آن ها نسبت به زبان فارسی وشاعران فارسی سرا پیگیری کرد. به عنوان مثال ندوی وکیلانی کتاب های جداگانه ای در باره شعر واندیشه اقبال لاهوری نگاشتند که منبعی برای طرفداران ادبیات اسلامی شد. میزان تاثیر شاعران ایرانی در نظریه پردازان ادبیات اسلامی متفاوت است وبیشترین تاثیر را در ابوالحسن ندوی می توان دید.
Approche duchetienne de « Clair de Lune »: Nécessité socio-historique ou influence française?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Les années 1910 ont connu une grande crise en Iran et sur l’échiquier mondial. Les événements après la Révolution Constitutionnelle et avant la Première Guerre mondiale ont préparé le terrain à une grande évolution sociopolitique, ce qui a entraîné une réforme littéraire dans notre pays : le roman, la nouvelle et plus tard la poésie moderne ont émergé. C'est à cette époque-là que Nima Youshij a composé son fameux poème « Clair de Lune ». Formé dans un lycée francophone, Nima a été influencé par la poésie moderne française, surtout celle parsemée de symboles permettant aux poètes de décrire la réalité. Cependant, les érudits de son époque se montraient réticents envers cette évolution. Il fallait attendre des années pour que sa poésie soit saluée par ses lecteurs et que le poète soit reconnu comme pionnier de la « Nouvelle Poésie » persane. Cet article a pour objectif d’étudier « Clair de Lune », en s’appuyant sur la sociocritique de Claude Duchet afin de voir comment la poétique du texte se mêle au discours social, ce qui nous a amenées à la conclusion que voici : cette nouvelle forme d’expression n’est pas le seul résultat de l’influence des poètes français sur Nima ; de même, elle n’est pas une simple imitation, mais un moyen d’expression des événements socio-politiques de son époque.
Le Reflet de la Dualité entre la Patrie et le Territoire d’Autrui dans Marx et la Poupée(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La question de l’acculturation est cruciale en toute étude de la littérature de l’immigration, parce que les immigrants affrontent de différentes situations dans un pays étranger. Malgré l’intérêt que les chercheurs portent depuis longtemps à l’examen de ce sujet, celui-ci n’a été que rarement l’objet d’une étude méthodique. C’est pour combler ce manque que Declan Barry, le psychologue américain propose sa théorie d’acculturation en la divisant en quatre groupes ; « intégration », « similarité », « séparation » et « marginalisation ». Ce modelé nous permet d’analyser de près les situations d’acculturation des immigrés. Nous avons décidé d’examiner ces notions ci-dessus à travers le roman autobiographique de Maryam Madjidi, Marx et la poupée, le prix Goncourt du premier roman 2017, où l’écrivaine, à travers le regard d’une petite fille raconte les douleurs de l’exil et dépeint ses états mentaux survenus à cause de l’immigration. En analysant chaque notion proposée par Declan Barry dans ce roman, nous allons répondre aux questions principales à propos des immigrés ; comment les immigrés s’adaptent à la nouvelle société ? Quels éléments ont l’effet d’aggraver ou d’améliorer le phénomène de l’acculturation ? Nous allons également nous pencher sur les éléments effectués sur le parcours de la migration. A la fin, nous examinerons laquelle de ces notions demeure encore dans l’attitude de Maryam Madjidi entant que personnage principal du roman.
از ونوس و آدونیس شکسپیر تا «زهره و منوچهر» ایرج میرزا؛ پژوهشی در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
می دانیم که ایرج میرزا مثنوی نیمه تمام «زُهره و منوچهر» خود را با اقتباس از منظومه ونوس و آدونیس اثر ویلیام شکسپیر (1593) سروده است، اما در این مورد که آیا او در سرودن این مثنوی از ترجمه ناقص و منثور دکتر لطفعلی صورتگر با عنوان «عشق ونوس» (1304)، یا از مأخذ یا مآخذی دیگر نیز استفاده کرده است یا نه، اتفاق نظر چندانی وجود ندارد. در اینجا نشان می دهیم که دست کم بر اساس آنچه از ترجمه چاپ شده دکتر صورتگر در سه شماره مجله سپیده دم به دست ما رسیده، و نیز براساس متنِ کامل منظومه ونوس و آدونیس، ایرج میرزا نگاهی به ترجمه صورتگر انداخته، اما علاوه بر آن از مأخذ یا مآخذ دیگر و حتی احتمالاً از تفسیرهای این منظومه نیز بهره برده است. با توجه به اینکه ایرج میرزا زبان فرانسه می دانسته و اشعاری از آن زبان به فارسی ترجمه کرده است، می توان این احتمال را قابل قبول دانست که او در ترجمه خود از متن ترجمه شده فرانسوی ونوس و آدونیس همراه با تفسیرهای آن استفاده کرده است. بنابراین شاید ایرج میرزا در ماه های آغازین سال 1304 از طریق ترجمه های صورتگر با منظومه ونوس و آدونیس آشنا شده و سپس خود متن فرانسه آن منظومه را تهیه کرده و با اقتباس از آن کار سرایش «زهره و منوچهر» آغاز کرده، اما متأسفانه دست اجل در اسفند 1304 به وی امان نداده است تا کار اقتباس خود را به پایان برساند.