روان شناسی مثبت گرا یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. درحالی که بسیاری دیگر از شاخه های روان شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز دارند. روان شناسی مثبت گرا تمرکزش بر کمک به افراد برای شاد زیستن و رضایت و هدفمندی است. این رویکرد، تأثیر هدف در زندگی و سپری کردن یک زندگی با معنا را - که فراتر از زندگی خوب است - تأکید می کند و آن را یکی از اصول شادکامی می داند. سلیگمن از روانکاوانی است که در نظریه مثبت گرایی در پی هدفی است تا زندگی هدفمند و با ارزش را با ایجاد شرایطی که قابلیت های انسانی را پرورش و ارتقا می دهد به شکوفایی برساند. وی برای افرادی که قابلیت ها و توانمندی های خود را نمی شناسند. توصیه ها و راهکارهایی برای ایجاد زندگی بامعنا و هدفمند ارائه می دهد که در حوزه عرفان نیز قابل بررسی است. عالمان ادبیات و ادبیات عرفانی با استفاده از آموزه های تربیتی و دینی که با روان و باطن انسان ها در ارتباط است. با پرورش رشد قابلیت ها و فضیلت های انسانی، سعی در دگرگون کردن حالات انسان، از تضادها و تعارض ها، و آماده ساختن بستری برای شکوفایی انسان در مراحل مختلف زندگی و ایجاد هدف و معنا در تکامل انسان ها و زندگی با ارزش را دارند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آموزه های دینی، به بررسی اشعار عطار و تطبیق آن با نظریه معنایابی در روان شناسی مثبت گرا در ارائه راه های حصول آرامش و امنیت روانی انسان معاصر می پردازد. رسالت انسان عطار و سلیگمن، چراغ راه خود بودن و جستجوگر روشنایی در وجود خود است. انسان جستجوگر تلاش می کند تا معنای زندگی را بشناسد و رسیدن به هسته وجودی خود، شور و سرمستی هستی را درک کند و این یعنی رسیدن به شادمانی اصیل و بهزیستی که باعث می شود انسان هدفمند، احساس آرامش و امنیت کند و ارزشمند باشد.