فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
اومانیسم در دوره رنسانس
بررسی فرایند نوستالژی در شعر معاصر فارسی (بر اساس اشعار: نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث)
حوزه های تخصصی:
ساختار روایی کلیله و دمنه براساس گفتمان کاویِ تعاملِ رای و برهمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه ازجمله آثار ادبی- سیاسی است که محققان عمدتاً برای اثبات جنبه سیاسی داستان ها و تعیین نوع اندیشه سیاسی یا نوع روابط قدرت در آنها، به محتوای داستان ها پرداخته و از تامل در ساختار حکایات بازمانده اند؛ درحالی که مشهودترین دلالت برای درک موارد مذکور، ساختار این داستان هاست که با تعامل گفت و شنودی دو کارگزار روایی، یعنی رای و برهمن، به مثابه پیوند دولت و دین، در تمام حکایات تداوم می یابد. این تحقیق با تاکید بر دلالت های زبانی روایی متن، درصدد بررسی روابط قدرت میان رای و برهمن و نیز تعیین میزان همخوانی داستان ها با الگوی پیوند دولت و دین است. به همین منظور تعامل آن دو از منظر دو الگوی گفتمان کاوی با نام های «حق نوبت گیری» و «اصل پرسشگری»، در کلیله و دمنه ترجمه نصرالله منشی بررسی شده است و نتیجه نشان می دهد که غرض از تعامل گفت وشنودی «رای» با «برهمن»، علاوه بر تاکید بر پیوند دولت و دین، کسب مشروعیت برای رای است.
بررسی ساختار حکایتهای مرزبان نامه (بر اساس الگوی الماسی شکل لابوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی علم مطالعه نظام مند روایت است که از حدود سال 1960 وارد دوره روایت شناسی ساختارگرا می شود. نظریه پردازان این دوره در پی تحلیل ساختاری روایت ها بر آمدند و اغلب با الگو قرار دادن دستور دادن زبان و یا کمک گرفتن از مباحث زبان شناسی، حیطه ای برای بررسی برگزیدند و به نتایجی دست یافتند؛ از آن جمله، ویلیام لابوف، طی تحلیل و بررسی حکایت های شفاهی بحران ساز به ساختار شش وجهی دست یافت که به الگوی الماسی شکل معروف است. شیوه داستان در داستان حکایت مرزبان نامه سبب شده است تا حال و هوایی شبیه به حال و هوای داستان گویی های شفاهی بر حکایت های این کتاب حاکم شود. بر همین اساس، در این مقاله به تطبیق ساختار حکایت های مرزبان نامه با الگوی الماسی شکل لابوف پرداخته شده است. این تطابق نشان می دهد، داستان های مرزبان نامه از این الگو پیروی کرده اند. از طرفی اهمیت پند و اندرز، به عنوان درون مایه و زمینه اصلی کتاب، در این ساختار متبلور شده است.
مذهب فردوسی
حوزه های تخصصی:
بازتاب عشق محمود به ایاز در داستان های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان عشق سلطان محمود غزنوی به غلام ترک خود، جز جنبه ی افسانه ای آن، واقعیتی تاریخی هم دارد که از سده ی ششم به بعد، واقعیت تاریخی آن دگرگون شد و کسانی چون احمد غزالی، عین القضات همدانی، عطار نیشابوری و مولوی از آن برای تبیین مفاهیم عرفانی بهره بُردند. در سده های دهم و یازدهم هجری، داستان دلبستگی محمود به ایاز، مورد توجه شاعران منظومه پرداز قرار گرفت و چند منظومه با همین نام سرودند.
این داستان دستمایه ی بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده و تاثیر بسزایی بر تصویرپردازی و معنی سازی شاعران عارف و غیر عارف داشته است. دراین مقاله داستان های کوتاه و منظومه های بلند را در آثار ادبی جست وجو شده و ضمن یافتن پیشینه ی هریک ، با روایت های مشابه مقایسه می شوند.
در این تحقیق هفتاد داستان کوتاه درمتون منظوم و منثور ادب فارسی است که قدیم ترین آن ها در قابوس نامه و حدیقه سنایی است. با رواج منظومه سرایی درسده ی دهم و یازدهم، هشت منظومه ی مستقل نیز از داستان وجود دارد. مثنوی عرفانی محمود و ایاز زلالی خوانساری مهم ترین و مفصل ترین آن هاست.
آشفتگی و بی معنایی
نماد و خاستگاه آن در شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از سمبول با زمینه اجتماعی در شعر، معاصر بوسیله نیمایوشیج با سرودن شعر ققنوس در سال 1316 شروع شد و پس از او پیروان جدی و توانمندی پیدا کرد. با تأمل و تدبر در شعر نیما؛ بویژه اشعاری که پس از سال مذکور سروده شده، می توان بخوبی خاستگاه و سرچشمه نمادهای شعری وی را یافت. سرچشمه اصلی نمادهای وی نخست طبیعت و جلوه های گوناگون آن است که شامل عنصر زمان، مکان، برخی عناصر اربعه، پرندگان، جانوران، جنگل و درختان و... است و سپس نمادهای انسانی که اغلب به شخصیتهای بومی و مردم منطقه زندگی نیما مربوط می شود. از شخصیتهای ملی و حماسی نظیر رستم و اسفندیار و افراسیاب و... و نیز از شخصیتهای اسلامی نظیر پیامبر اسلام (ص)، حضرت علی (ع) و دیگر پیشوایان دین در شعر او به عنوان نماد نشانی نیست. برخی دیگر از نمادهای او ریشه در اساطیر و سنت و فرهنگ گذشته ما دارند. در این مقاله با بررسی نمادها در شعر نیمایوشیج مشخص گردید که اغلب نمادهای وی ابداعی است و جنبه شخصی دارد. البته حتی ذهنی ترین و شخصی ترین نمادهای او ریشه در جهان عینی و محسوس و محیط زیست شاعر دارد.
نقد و نظر ترجمه دیوان حافظ به زبان عربی « آغانی شیراز »
حوزه های تخصصی:
یک پرسش کهن از دیرباز، اندیشه پژوهشگران،ادیبان و انسانهای کنجکاو را به خود سرگرم داشته بوده است که: آیا می شود شعر را به زبانی دیگر ترجمه کرد? چنین پیداست که تا نیمه دوم قرن دوم هجری، دانشمندان جهان در این باره، سخنی دانشورانه نگفته اند. یکی از دانشمندان اسلامی سده دوم و سوم هجری، نخستین بار درباره ترجمه و مسائل آن، گفت و گو کرده است. عمروبن بحرالجاحظ از مردم...
نخستین شاعر پارسی گوی اصفهان
حوزه های تخصصی:
شاعران پارسی گوی اصفهان در طول تاریخ چندین صد ساله ادب فارسی درخششی خاص داشته اند. شاعر نام آور قرن ششم هجری، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی را همه شعر شناسان و ادب دوستان می شناسند و منزلتش را می دانند، اما آیا تا قبل از قرن ششم نیز در اصفهان شاعران پارسی گوی بوده اند؟ ! بیت زیر از جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، بیانگر آن است که او خود و معاصرانش را باقی ماندگان نسلی از شاعران بزرگ می داند که در اصفهان می زیسته اند:
هنوز گویندگان هستند اندر عراق
که قوت ناطقه مدد از ایشان برد
حکیم سنایی غزنوی در دیوان خود از شاعری ذواللسانین نام برده و در وصف او قصیده ای سروده است که شاید بتوان او را در حال حاضر قدیمترین شاعر پارسی گوی اصفهان دانست. این شاعر، ابوالفتح محمد بن علی بن محمد اصفهانی است. دوران سالخوردگی او مقارن آغاز حیات جمال الدین عبدالرزاق است. متاسفانه، جز معدودی از ابیات او که در کتاب المعجم فی معاییر الاشعار العجم آمده، دیوانی از او باقی نمانده است. این پژوهش به بازجست نشانه های این شاعر در متون ادبی می پردازد.
معنا در تعامل متن و تصویر مطالعه نشانه - معناشناختی دو شعر دیداری از طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر اساس رویکرد نشانه – معنا شناختی تحلیل گفتمان، فرضیه اساسی این است که عناصر کلامی و تصویری متن جز در فضایی گفتمانی نمی توانند با یکدیگر تعامل معنادار ایجاد کنند. بنا به این فرض می توان گفت این رابطه نوعی رابطه تنشی خواهد بود که عناصر و نیز کنشگران متن، جایگاه گفتمانی «خود» را در مقابل «دیگری» و در فضای جبر گفتمانی و بینا ذهنی باز خواهند یافت.
مهمترین دستاورد این مقاله به کارگیری نظریه نظامهای گفتمانی لاندوفسکی در زمینه مطالعاتی جدید و ارایه طرحواره ای نشانه – معنا شناختی از نظام گفتمانی تحت عنوان «نظام گفتمانی مرامی» بود که فرایندهای آن از درون متنها استخراج و روی محور تنشی ارایه شد. همچنین در بررسی جوانب متعدد رابطه میان عناصر کلامی و تصویری، ملاحظه گردید که در عبور از متن نوشتاری یا کلامی به تصویر، ما با اتفاقاتی نشانه - معنا شناختی به این ترتیب رو به رو می شویم: تغییر کارکرد روایی به نمادین و اسطوره ای و برعکس، تغییر کارکرد مرامی به روایی و برعکس، ادغام نظامهای نشانه ای: کلام و تصویر، فرصت تجلی نمادین برای مدلولها و ارزش سازی از طریق رابطه تنشی، تکثر دالهای هم شکل در نظامی هندسی، ایجاد فرصت خوانش چند جهتی یا چند سویه، تجلی لایه های زیرین در رو ساخت متن به طوری که مدلولها کارکردی صوری بیابند.
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان بهمن، پسر اسفندیار، در شاهنامه فردوسی، با وجود استقلال ظاهری، روایتی مستقل شمرده نمی شود و درحقیقت، جزوی از روایت اصلی رستم و اسفندیار است. این داستان، به صورت مستقل، هم موضوع «بهمن نامه» سروده ایرانشاه بن ابی الخیر و هم دستمایه منظومه لکی بهمن و فرامرز سروده نوشاد ابوالوفایی، شاعر شهیر لکی سرا، در عصر صفوی قرار گرفته است. ماجرای بهمن در شاهنامه، داستانی مختصر است. در این داستان، پس از به پادشاهی نشستن بهمن، به کین جویی او از خاندان رستم پرداخته شده است. همچنین به برتخت نشستن بهمن، لشکرکشی او به سیستان (به کین اسفندیار)، اسارت زال و جنگ فرامرز نیز اشاره های مختصری شده است و درنهایت، به ازدواج بهمن با همای و مرگ او می انجامد. روایت لکی بهمن و فرامرز، تراژدی ای دردناک و جانبدارانه از مرگ مظلومانه فرامرز است. این منظومه، با شرح دلاوری های فرامرز شروع می شود، به شرح جنگ نابرابر بهمن با او می پردازد و پس از شرح مرگ سوزناک او، داستان انتقام آذربرزین را با بیانی زیبا و اثرگذار به تصویر می کشد. در این مقاله، بر آنیم تا وجوه اشتراک و اختلاف دو روایت را بررسی و مقایسه کنیم و میزان اثرپذیری نوشاد از فردوسی و نیز درجه استقلال او را نشان دهیم و سرانجام، ویژگی های خاص منظومه بهمن و فرامرز نوشاد را بنمایانیم. درمجموع، اختلافات بهمن و فرامرز لکی با روایت فردوسی در شاهنامه، به مراتب بیشتر از اشتراکات آن دو است. همچنین بهمن و فرامرز ویژگی های منحصر به فردی دارند.
نوآوری نیما در فرم درونی شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد نشان دهد که نوآوری نیما یوشیج تنها به قالب شکنی در درون سنتهای کهن محدود نمی شود. او علاوه بر نوآوری در قالبهای شعری و تجربه های معنایی و دید تازه به ابداع فرم بی سابقه ای در شعر فارسی دست می زند. این فرم، که در این مقاله، «نماد ساختمند» (ارگانیک) نامیده می شود، ساختار شعری خاصی است که در آن هر پدیده (تصویر) در کانون نگاه شاعر قرار می گیرد؛ بتدریج آن تصویر بر کل شعر غلبه می یابد و سرانجام به صورت نمادی متراکم از معانی ادبی و هنری در می آید. این شکل شعری، که بیش از 20 درصد از شعرهای نو نیما را شامل می شود، پس از نیما با استقبال شاعران معاصر همراه شد به گونه ای که بخشی از شعرهای مقبول و مشهور معاصر فارسی به این شکل سروده شده است. این مقاله از ماهیت و مبانی این ساخت شعری و روند شکل گیری و تکوین آن بحث می کند و عوامل موثر در پیدایش این فرم شعری را در این دوره از تاریخ ایران بیان می کند.
بررسی مختصات سبکی و موتیف پردازی در غزلیات کلیم کاشانی (990-1061 ه. ق)
حوزه های تخصصی:
کلیم کاشانی، شاعری خلاق، معتدل و پرسخن است که در همة انواع شعر، طبع آزمایی کرده، ولی شهرت اصلی وی در غزل سرایی است. غزلیات کلیم به جز ویژگیهای مشترک سبک هندی، به دلیل نیروی آفرینندگی شعری، تصرفات واژگانی و معنایی و گرایش های غنایی و حکمی از مختصات زبانی، ادبی و فکری برخوردار است.
هنر کلیم در تصویرآفرینی، نازک خیالی و مضمون پردازی است و از تمام امکانات بیانی و بدیعی به صورت معتدل، ساده و روشن استفاده میکند و تصاویر شعری وی با وجود فشردگی، از ابهام و پیچیدگی بدور است. تشبیهات غزلیات کلیم را به سه دسته تقسیم کرده اند: گسترده، دور از ذهن و آفریدة ذوق شاعر.
کلیم در غزلیات خود، بیش تر از استعاره های تشخیص حسی بهره میبرد و گاهی با قدرت ابداع و تصرّف در عناصر طبیعی حتّی از موضوعات غیرشاعرانه، تصاویر بدیع خلق میکند. هرچند اسلوب معادله، از اصلیترین صورت های شعری صائب است، اما وی را آغازگر این شیوه میدانند و یکی از شاخص های شعر وی هم بشمار میرود.
غزلیات کلیم به لحاظ فکری ـ انفسی بیان گر اندیشه های غنایی و فلسفی اوست. بسامد واژه ها و موتیف های خاص وی، نیز در بسیاری از موارد نشان گر اندیشه های مأیوسانه و شک آلود فلسفی است. یکی از مختصات اصلی غزلیات کلیم، همین کاربرد موتیف های خاص است، که مرکز ثقل تخیّل است و نحوة نگرش وی را بیان میکند. موارد یاد شده، در این جستار با تجزیه و تحلیل غزلیات کلیم و بهره جستن از پیشینة تحقیق و با ذکر نمونه هایی بررسی شده است.
ماهیت شعر از دیدگاه منتقدان ادبی اروپا (از افلاطون تا دریدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان ادبی از دیر باز تاکنون از چشم اندازهایی مختلف به شعر و ماهیت آن نگریستهاند. پیش از همه، افلاطون و ارسطو بودند که شعر را چونان دیگر مقوله های هنری، تقلید از طبیعت دانستند. این نظریه که سنگ بنای دیگر نظریه های ادبی هم بود تا روز گار معاصر هم تداوم یافت. در اوایل قرن بیستم و همزمان با پیدایش نظریات جدید فلسفی و زبانشناختی، بوطیقاهایی جدید پدید آمد که در آن بر خلاف نظریه های کلاسیک، زبان شعر بتدریج وظیفه انتقال پیام و معنی را از دست می داد. مطالعه در باره زبان (جنبه عینی) اثر، محور تدریجی معنی یا چند معنایی شعر و نیز دخالت دادن مخاطب در خلاقیت ادبی اثر از جمله برجسته ترین ویژگیهای نظریه هایی چون صورتگرایی، ساختارگرایی، نشانه شناسی، تأویل متن و ساختار شکنی است. یکی از نکاتی که در بررسی تحلیلی این نظریه های شعری بیش از نتایج دیگر به چشم می آید تعدد و تنوع چشم اندازهایی است که به واسطه آن، شعر و ماهیت آن بارها مورد کند و کاو و بررسی قرار گرفته است.
مقام لعل شهباز قلندر عارف و سخنور فارسی در سند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید عثمان مروندی، ملقب به لعل شهباز قلندر (م 673 ه.ق) در جوانی از ایران به هندوستان رفت و پس از فراغت از تحصیل همراه شیخ بهاالدین زکریا مولتانی، شیخ فرید الدین گنج شکر و شیخ جلال الدین بخاری، علمای سهروردیه مولتان، نواحی مختلف هندوستان را سیاحت کرد و سرانجام در سهوان، یکی از قدیمترین مناطق سند اقامت گزید و کلاسهای علم و عرفان دایر کرد. او به اشاعه دین اسلام و ترویج زبان فارس پرداخت و منطقه را به مرکز فرهنگی و عرفانی تبدیل کرد؛ به گونه ای که هر کس از قوت کلام او، سرمست می شد و در دریافت مبانی دینی و اخلاقی و افزایش دانستنیها و دانایی، تاثیر شگرف می گرفت. آنچه می خوانید، حاصل این پژوهش و مطالعه است.
ماخذ شناسی قصص و حکایات جامع التمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب جامع التمثیل نوشته محمد علی حبله رودی (زنده 1054) از جمله قدیمترین کتابهای امثال و حاوی نابترین تمثیلهای ایرانی است که طی چهار قرن از پرخواننده ترین کتابهای اخلاقی و داستانی بوده؛ چنانکه بیش از پنجاه بار چاپ شده است. این کتاب ارزشمند و پرفایده، با آمیختن مثل و تمثیل با آیه و حدیث و شعر داروی پند و موعظه را برخواننده شیرین و گوارا میسازد. نویسنده با شاخ و برگ دادن داستانها و گاه تغییر در آنها میکوشد، داستان را دلانگیزتر و با پند و موعظه همراهتر سازد. در این مقاله پس از معرفی اثر و نویسنده و سبک وی، روشهای حبله رودی را در قصهپردازی معرفی میکنیم، سپس ریشههای داستانی قصهها را باز مینماییم. ماخذشناسی این داستانها که از جمله معروفترین قصص ادبی است، گامی برای قصهشناسی ایرانی است. حبله رودی در این اثر از 153 داستان برای مثلها یا داستان آنها بهره میجوید که در این تحقیق ماخذ 100 داستان را یافته و ضمن ارجاع به منابع آن، اختلاف روایتها را نشان دادهایم.