آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

استفاده از سمبول با زمینه اجتماعی در شعر، معاصر بوسیله نیمایوشیج با سرودن شعر ققنوس در سال 1316 شروع شد و پس از او پیروان جدی و توانمندی پیدا کرد. با تأمل و تدبر در شعر نیما؛ بویژه اشعاری که پس از سال مذکور سروده شده، می توان بخوبی خاستگاه و سرچشمه نمادهای شعری وی را یافت. سرچشمه اصلی نمادهای وی نخست طبیعت و جلوه های گوناگون آن است که شامل عنصر زمان، مکان، برخی عناصر اربعه، پرندگان، جانوران، جنگل و درختان و... است و سپس نمادهای انسانی که اغلب به شخصیتهای بومی و مردم منطقه زندگی نیما مربوط می شود. از شخصیتهای ملی و حماسی نظیر رستم و اسفندیار و افراسیاب و... و نیز از شخصیتهای اسلامی نظیر پیامبر اسلام (ص)، حضرت علی (ع) و دیگر پیشوایان دین در شعر او به عنوان نماد نشانی نیست. برخی دیگر از نمادهای او ریشه در اساطیر و سنت و فرهنگ گذشته ما دارند. در این مقاله با بررسی نمادها در شعر نیمایوشیج مشخص گردید که اغلب نمادهای وی ابداعی است و جنبه شخصی دارد. البته حتی ذهنی ترین و شخصی ترین نمادهای او ریشه در جهان عینی و محسوس و محیط زیست شاعر دارد.

تبلیغات