داستان عشق سلطان محمود غزنوی به غلام ترک خود، جز جنبه ی افسانه ای آن، واقعیتی تاریخی هم دارد که از سده ی ششم به بعد، واقعیت تاریخی آن دگرگون شد و کسانی چون احمد غزالی، عین القضات همدانی، عطار نیشابوری و مولوی از آن برای تبیین مفاهیم عرفانی بهره بُردند. در سده های دهم و یازدهم هجری، داستان دلبستگی محمود به ایاز، مورد توجه شاعران منظومه پرداز قرار گرفت و چند منظومه با همین نام سرودند.
این داستان دستمایه ی بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده و تاثیر بسزایی بر تصویرپردازی و معنی سازی شاعران عارف و غیر عارف داشته است. دراین مقاله داستان های کوتاه و منظومه های بلند را در آثار ادبی جست وجو شده و ضمن یافتن پیشینه ی هریک ، با روایت های مشابه مقایسه می شوند.
در این تحقیق هفتاد داستان کوتاه درمتون منظوم و منثور ادب فارسی است که قدیم ترین آن ها در قابوس نامه و حدیقه سنایی است. با رواج منظومه سرایی درسده ی دهم و یازدهم، هشت منظومه ی مستقل نیز از داستان وجود دارد. مثنوی عرفانی محمود و ایاز زلالی خوانساری مهم ترین و مفصل ترین آن هاست.