فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۵٬۳۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
اگرچه به نظر میرسد مفاهیم ضرورت و امکان (مفاهیم وجهی) مفاهیم جداییناپذیر مابعدالطبیعه هستند، فلاسفه تجربهگرا به طور سنتی این مفاهیم را مورد نقد قرار دادهاند. در قرن بیستم نیز چنین انتقاداتی توسط کوآین(Quine) در قالبی جدید صورت گرفته است. با وجود این، طرح مفهوم تکثر جهانهای ممکن در معناشناسی منطق موجهات، زمینهساز این باور شد که میتوان بر چالش تجربهگرایی غلبه کرد. در تبیین سرشت جهانهای ممکن، دو رویکرد متفاوت وجود دارد. گروهی از فلاسفه از رویکرد نام گرایی تقلیلی در بیان مفاهیم وجهی استفاده میکنند و سایر مفاهیم وجهی را به مفهوم جهانهای ممکن تقلیل میدهند و در مقابل، برخی از فلاسفه معتقدند مفاهیم جهانهای ممکن، ضرورت، امکان، ذاتی و عرضی اجزای یک شبکه هستند. در این مقاله ،پس از اشاره ای به رویکرد اول، انتقادی که پلنتینگا به عنوان نماینده شاخص جریان دوم به رویکرد نام گرایی تقلیلی وارد کرده است و همچنین تبیین او از ماهیت جهان ممکن شرح داده میشود و نشان داده خواهد شد که مفهوم کلیدی در اندیشه پلانتینگا وضعیت امور است و وی یک جهان ممکن را وضعیت اموری بیشینه میداند. این مسئله تبیین خواهد شد، که درک پلنتینگا از مفهوم جهانهای ممکن، با مفهوم نفسالامر در نظر حکمای مسلمان قابل تطبیق است اگرچه تمایزات مشهودی نیز با آن دارد.
بررسی مقایسه ای جایگاه علوم انسانی در برنامه درسی اگزیستنسیالیستی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش عقل در کشف ارزش های اخلاقی از دیدگاه اندیشمندان اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث فرااخلاق، بحث دربارة معرفت شناسی اخلاقی است. در این میان، بحث دربارة جایگاه عقل در کشف ارزش های اخلاقی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. این بحث، دیرینه ای فرقه ساز در میان اندیشمندان اسلامی داشته است. امامیه و معتزله، از توانایی عقل در کشف ارزش های اخلاقی دفاع کرده اند؛ اما اشاعره عقل را از ابزار معرفت اخلاقی به شمار نیاورده و شرع را یگانه راه کشف و فهم اخلاقیات دانسته اند. هریک از طرفین برای تثبیت دیدگاه خود و رد دیدگاه مقابل، ادله ای اقامه کرده اند.
در این نوشتار، اهم ادلة مدافعان توانایی عقل در کشف ارزش های اخلاقی بررسی شده نشان داده ایم که هر چند برخی از این ادله از اثبات مدعا ناتوان اند و نقدهایی بر آنها وارد است، اما پاره ای دیگر از آنها به درستی این مدعا را اثبات می کنند.
تکنولوژی و فرهنگ بررسی تطبیقی دیدگاه میرباقری و پایا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرباقری و پایا درباره چیستی تکنولوژی و امکان متناسبسازی تکنولوژی با فرهنگ، دیدگاههای مشابهی دارند، اما در نحوه مواجهه با تکنولوژی غرب دو دیدگاه متفاوت را مطرح میسازند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ابتدا نقاط اشتراک این دو دیدگاه را بیان داشته و سپس به این پرسش پاسخ خواهیم داد که با وجود این نقاط اشتراک فراوان چرا در نحوه مواجهه با تکنولوژی غربی این دو مسیرهای متفاوتی را در پیش میگیرند. نتیجهای که از این تحقیق بدست آمده این است که نوع تفسیر میرباقری و پایا از مقدمات به ظاهر مشترک، منشاء اختلاف آن دو در نتیجه گردیده است.
تحلیل مؤلفه های مفهومی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مسائل مطرح در حوزة مباحث دین شناسی و خصوصاً فلسفة دین تعریف مفهوم دین و دست یابی به مؤلفه های اصلی آن است.
این مقاله پس از طرح تعریفی از دین، به نقد و تحلیل آن و بررسی نقاط قوت و ضعف آن خواهد پرداخت. توجه به سه حوزة «اعتقادات»، «اعمال»، و «احساسات»، در میان نیازها و توانایی های وجودی انسان، از امتیازات تعریف فوق و لازمة اصل جامعیت در تعریف است، اما تلاش برای حل مشکل تعریف دین حاصلی درپی نخواهد داشت مگر این که موارد زیر که از کاستی ها و موانع نظری تعریف مفهوم دین دانسته می شوند، ازمیان برداشته شوند: 1. دست یابی به حداقل مشترکات بین ادیان؛ 2. ابهام در تبیین عناصر اصلی تعریف؛ 3. شمولیت کل یک تعریف در حد عدم مانعیت آن؛ و 4. عدم احتساب وجود منفرد در تعریف دین. درنهایت ضرورت وجود یک «نگاه سیستمی» در تعریف این واژه را هم باید از مشکلات و چالش های این امر دانست و باید با در نظرداشتن آداب و شرایط علمی و روش مند به آن نگریست.
مقاله درپایان ما را به سمت تأمل در تعریف دیگری از مفهوم دین سوق می دهد تا از این طریق راهی به سوی تحلیل مؤلفه های مفهومی دین بگشاید.
نقد و بررسی دیدگاه های انسان شناختی سنت گرایان و نقش آنها در تکثر ادیان با تأکید بر اندیشه های فریتیوف شووان و سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت گرایان، تعدّد جوامع بشری با تمایزات بنیادین آن را یکی از عوامل کثرت ادیان در عالم می دانند، و بر این باورند که تمایزات میانِ انسان ها، تمایزاتی واقعی و سودمند و دارای نقشی اساسی در ایجاد صورت های گوناگون دین در زمین هستند. ایشان دین را معلولِ دو عاملِ عُمده می دانند: عنصر حقیقت مطلقِ نامشروط و ناب، و حاشیه ای از جوهر بشری که حقیقتِ مطلق به درون آن راه پیدا می کند. براساس این دو عامل، هر دینی، محصول تجلی مثالِ آن در میان جمعیت بشری و یا حاصل اتصال عنصر حقیقت مطلق با جامعة انسانی است. ازآنجایی که مثال های ادیان ناهمگون هستند، و جمعیت انسانی ای که آن دین برای آنها مقدر شده، از حیثِ زبان، ظرفیت ها، گرایش ها و نیازهای روحی و روانی متفاوت اند، این امر سبب شده تا صورت های متعدد و متکثری از دین، که هریک بر جنبه ای خاص از جوانب حقیقت مطلق تأکید می ورزند، و صورتی خاص از واقعیت را متجلی می سازند، پدیدار گردد. این دیدگاه، اشکالات متعددی دارد که به بررسی آنها می پردازیم.
آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نهضت حمایت از برابری زن و مرد یا فمینیسم، گرچه بازتاب احیای بی مهری ها و محرومیت به زنان در گذشته بود، اما هم اکنون گرفتار انحراف شده و خود موجب محرومیت زن در قالبی مدرن شده است. از جمله شعارهای این نهضت، «تساوی زنان با مردان در تعلیم و تربیت» و ایجاد نظام «تعلیم و تربیت مختلط» می باشد. ایجاد نظام آموزشی مختلط، به جهت ضدیت و ناسازگاری با قانون فطرت و طبیعت اولیة انسانی و ارزش های دینی، علی رغم استقبال اولیه در برخی کشورها، شاهد بی مهری و مقابلة بسیاری از کشورهای جهان با آن بود. هم اکنون جهان متمدن امروزی، با وجود مشاهدة تبعات و پیامدهای منفی آن در ابعاد گوناگون، به ویژه در بعد آموزشی، تربیتی و اخلاقی، همچنان به آن پایبند است. دین اسلام، در راستای احترام و اکرام به قشر عظیم زن و در جهت احیای حقوق از دست رفته آنان، هر گونه برخورد افراطی و تفریطی، از جمله محرومیت زنان از حضور در اجتماع را محکوم و هر نوع اختلاط و بی بندوباری های حاصل از آن را نیز مردود می داند.
نقد و بررسی مفهوم پردازی ارزش از منظر پراگماتیسم دیویی و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش شناسی، یکی از مباحث محوری فلسفه و به تبع آن، فلسفه تعلیم و تربیت می باشد. اصولاً شناخت ارزش ها، مبنایی برای فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی به شمار می آید. هریک از مکاتب فلسفی تعلیم و تربیت، تبیین خاص خود را از چیستی ارزش ها و معیارهای آن ارائه کرده اند. همین امر موجب شده که الگوها و نظریه های متنوعی در حیطه تربیت اخلاقی شکل بگیرد. بر این اساس، هدف این پژوهش نقد و بررسی مفهوم ارزش از منظر پراگماتیسم دیویی و دلالت های آن در حیطه تربیت اخلاقی می باشد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات فلسفی است که با رویکرد توصیفی تفسیری صورت می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که از منظر دیویی، بنیاد ارزش ها در فعالیت های فردی و اجتماعی نهفته است؛ یعنی دامنه ارزش ها تا حدی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم، اثری عملی در جریان زندگی فردی و اجتماعی داشته باشند. و با ردّ ذاتی بودن ارزش ها به نسبیت گرایی در این مورد دامن زده می شود.
قیاس ناپذیری و مسئلة تعارض پارادایم های علمی؛ پیشنهاد یک نظریة سمانتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوهن مدعی است پارادایم های علمی رقیب در عین این که قیاس ناپذیر ند، با هم ناسازگارند. این مدعا این مسئله را ایجاد می کند که قیاس ناپذیری چگونه با تعارض جمع می شود؟ قیاس ناپذیری لازم می آورد که دو نظریة رقیب دارای شبکة معنایی و ساختار مقوله بندی متفاوتی باشند این راه را بر ناسازگاری و تعارض گزاره ها می بندد. در این نوشته با ارائة یک نظریة سمانتیکی و متمایز کردن دو نوع تعارض، تعارض گزاره ای و تعارض مقوله بندی، خواهیم کوشید در عین پذیرش قیاس ناپذیری و لوازم آن از تعارض پارادایم های رقیب دفاع کنیم.
هستی شناسی رخدادها؛ تحلیلی بر استدلال دونالد دیویدسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رخدادها اموری اند که واقع می شوند یا اتفاق می افتند. هر چند بحث فلسفی از رخدادها در متافیزیک معاصر بسیار برجسته تر از گذشته است، می توان پیشینه این مسأله را در فلسفه قدیم در قالب بحث حرکت و سکون و نیز بحث از مقولات فعل و انفعال بازجست. پرسش های مهم در باب رخدادها را می توان در سه محور هستی رخدادها (به مثابه مقوله متافیزیکی مستقل)، چیستی رخدادها و معیار تمایز و اینهمانی آنها جای داد. دونالد دیویدسن از جمله متافیزیسن های معاصر است که در هر سه محور بحث کرده است. مهم ترین استدلال او برای اثبات وجود رخدادها از خصلتی وجودشناختی معناشناختی برخوردار است. او احتجاج می کند که منطق محمولات متعارف نمی تواند اعتبار شهودی استنتاج جمله هایی با قیود کمتر از جمله ای با قیود بیشتر را نشان دهد. وی سپس راه چاره را در این می بیند که جمله های مزبور را به صورت جمله هایی مسوّر که در آن بر روی رخدادها سور بسته می شود بازسازی کنیم که با توجه به تفسیر کواین از تعهد وجودی مستلزم قبول وجود رخدادها خواهد بود. اختصاص به افعال، اختصاص به قیود استاندارد، امکان تکمیل منطق محمولات متعارف و عدم الزام در پذیرش معیار کواین برخی از نقدهایی که بر استدلال دیویدسن وارد شده است. با بررسی این نقدها و پاسخ هایی که به آنها داده شده و نیز پاسخ های محتملی که می توان داد نتیجه می شود که استدلال دیویدسن از قاطعیت لازم برخوردار نیست.
نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مسأله ی نجات پاسخ داده شود.
مقاله ی پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر1، 2. معرفت فروتر2. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیّت نجات بخشی است.
معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحوّل معرفت شناختی است.
دو سطح بدیل اندیشی برای تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، بعد از مرور بر سه فهم متفاوت از تکنولوژی، یعنی تکنولوژی به عنوان «ابزار»، به عنوان «بکارگیری ابزار» و به عنوان «گشتل»، آرای فینبرگ به اجمال طرح و نقد شده است. دلیل رجوع به آثار فینبرگ این است که او به طور وسیع و نظام مندی به مقولة تکنولوژی بدیل پرداخته است. در بخش انتهایی این مقاله به این پرسش پرداخته شده است: با چه مستمسکی میتوان از مفهوم تکنولوژی بدیل دفاع کرد؟ در این بخش نشان داده شده است که در دو سطح «روش» و «چارچوب شناختی-هنجاری» می توان به تکنولوژی بدیل اندیشید.