فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵٬۳۸۹ مورد.
۵۲۱.

بررسی مسایل اخلاقی در سیستم های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم خبره داده کاوی هوش مصنوعی سیستمهای هوشمند اخلاق رایانه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
  3. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) اخلاق اطلاعات
تعداد بازدید : ۴۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۸۶۰
با وجود مزایای انکار نشدنی سیستم های رایانه ای هوشمند و کاربردهای حیرت برانگیز آنها در پیشبرد آموزش، صنعت و فرهنگ کشورهای مختلف، مسائل اخلاقی بسیاری در مورد آنها مطرح شده است. در این مقاله پس از تعریف هوش مصنوعی و سیستمهای هوشمند، ابتدا به بررسی مسائل اخلاقی مشترک بین سیستمهای هوشمند و سیستم های رایانه ای و شبکه جهانی می پرازیم، سپس مهمترین مسائل اخلاقی مرتبط با دو نوع سیستم هوشمند مورد بررسی قرار می گیرند. مهمترین مسائل اخلاقی مشترک میان سیستمهای هوشمند و غیرهوشمند رایانه ای به تاثیر رایانه ها در محیط های کاری، امنیت این سیستمها، تکثیر غیر مجاز و مشکلات ناشی از بی نامی برمی گردد. سیستمهای داده کاوی و خبره دو نوع ازسیستمهای معروف و پرکاربرد هوشمند هستند که مسائل اخلاقی هر یک به طور خاص و جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.
۵۲۴.

کنکاش در مبانی فلسفی پژوهش کمی و کیفی در علوم رفتاری

۵۲۶.

بررسی نظریه تکامل از دیدگاه آلوین پلانتینگا

نویسنده:

کلید واژه ها: پلانتینگا تکامل طبیعت گرایی احتمال پیشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۵۸
آلوین پلانتینگا از فیلسوفان پرنفوذ دین و صاحب رأی معاصر است که در سنت فلسفه تحلیلی پرورش یافته و یکی از بنیان گذاران «معرفت شناسی اصلاح شده» خوانده می شود. پلانتینگا در زمینه رابطه علم و دین، با پذیرش الگوی مکملیت و تعامل مستقیم علم و دین، نظریه جالب و قابل تأمل «علم آگوستینی» را پیشنهاد نموده است. در این مقاله ما به بررسی نظریه تکامل از دیدگاه پرفسور پلانتینگا پرداخته ایم. پلانتینگا با مردود دانستن نظر متخصصانی که معتقدند نظریه تکامل با توجه به شواهد تجربی قطعی است، معتقد است هر چند بخش هایی از تکامل زیست شناختی داروینی ضعیف است، اما این نظریه از نظر معرفت شناختی ممکن است و احتمال پیشینی این نظریه بر اساس طبیعت گرایی بالا و براساس خداباوری مسیحی و شواهد تجربی پایین است. پلانتینگا معتقد است نظریه تکامل فی نفسه با نظم ناسازگار نیست، گرچه ترکیب این نظریه با طبیعت گرایی چنین نتیجه ای را در بر دارد. او مدعی است یک دلالت تضمینی بیان تکامل و طبیعت گرایی وجود دارد. بنابراین طبیعت گرایانی که برای ارائه تبیین کارآمد به داروینسیم نیاز دارند، تلاش می کنند تکامل را تنها نظریه علمی قابل قبول وانمود کنند و این در حالی است که پیوند میان تکامل و طبیعت گرایی خود متناقض بوده و غیرعقلانی است. به نظر پلانتینگا، خداباور سنتی ممکن است بعضی از اشکال تکامل را تأیید کند، اما آن شکلی را می پذیرد که به وسیله خدا راهنمایی و هماهنگ شده است.
۵۲۷.

فلسفه اسلامی و ایده‏آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۴۰۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۱۲
ایده‏آلیسم در قلمرو فلسفه، به دو معنای مهم به کار می‏رود: یکی ایده‏آلیسم عینی یا مابعدالطبیعی که در برابر طبیعت‏گرایی قرار می‏گیرد و دیگری ایده‏آلیسم ذهنی یا معرفت‏شناختی که در برابر رئالیسم معرفت‏شناختی قرار می‏گیرد. ایده‏آلیسم در معنای نخست عبارت است از قول به تقدم روح بر ماده یا اصالت روح و وجود وهمی جسم و در معنای دوم حاکی از نفی وجود مادی متعلقات شناخت حسی است. فیلسوفان اسلامی در حوزه مابعدالطبیعه قایل به دیدگاه سومی میان ایده‏آلیسم عینی و طبیعت‏گرایی‏اند. آنها از یک سو وجود ماده را واقعی می‏دانند و از سوی دیگر در آرای برخی از ایشان چون سهروردی و ملاصدرا وجود جهان مـثل (البته با اختلاف تقریر با افلاطون) پذیرفته می‏شود. دیدگاه فلاسفه اسلامی در حوزه معرفت‏شناسی دیدگاهی رئالیستی است و در آن ایده‏آلیسم ذهنی رد می‏شود. مواجهه این فیلسوفان با ایده‏آلیسم ذهنی ابتدا به صورت نقد سفسطه و بعدها در دوره معاصر، به ویژه در آثار مرحوم علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری و آیت ا... مصباح یزدی، به صورت نقد سفسطه و اندیشه ایده‏آلیستی و همچنین دفاع از مبانی رئالیستی فلسفه اسلامی در قلمرو شناخت ظاهر می‏شود.
۵۲۸.

ذن بوداییسم و آخر بازی ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان بودیسم
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۴۰۷۵
"ساموئل بکت" یکی از نویسندگان نامی قرن بیستم است که توانسته نظر محققان زیادی را به خود جلب کند. گرچه وی آثار ادبی کمی از خود به جا گذاشته، ولی همین آثار اندک، از جنبه‌های مختلفی مطالعه شده‌اند. در این جستار، نمایشنامه "آخر بازی" از منظر ذن بوداییسم بررسی شده است. بدین منظور، نخست مراحل مختلف ذن بوداییسم بیان شده، سپس با قدری تامل در دیالوگ، صحنه‌آرایی، شخصیت پردازی، رفتار و نگرش شخصیت‌های داستان، نکات مشترکی میان ذن و این اثر پیدا شده است.بدین ترتیب می‌توان "آخر بازی" را شاهکاری ادبی و نویسنده آن را یک نابغه نامید؛ نابغه‌ای که زندگی، فرهنگ و تمدن غرب او را از ذن بوداییسم - که یک مکتب شرقی محسوب می‌شود - بی‌بهره نگذاشته است. با این که ذن، نوعی مذهب و یا به عبارت دیگر، نوعی فلسفه به شمار می‌آید، ولی می‌توان رگه‌های آن را در نمایش‌نامه "آخر بازی" هم پیدا کرد.
۵۳۲.

‌مسألة‌ اذهان‌ دیگر(2)(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۴۰۵۸
مسئله‌ دیگر اذهان، آن‌ است‌ که‌ ما چگونه‌ می‌توانیم‌ نشان‌ دهیم‌ باور عقل‌ سلیم‌ به‌ اینکه: «دیگران‌ نیز دارای‌ ذهنی‌ مشابه‌ ما هستند» می‌تواند توجیه‌ شود، و اینکه‌ چرا شک‌ گسترده‌ دربارة‌ اذهان‌ دیگر نادرست‌ است؟ فیلسوفان‌ لااقل‌ از دوران‌ دکارت‌ دربارة‌ این‌ مسئله‌ بحث‌ نموده‌اند. آنان‌ برای‌ موجه‌ بودن‌ باور به‌ اذهان‌ دیگر دلایل‌ بسیاری‌ اقامه‌ کرده‌اند. هدف‌ گراهام‌ در این‌ نوشتار به‌ دست‌ دادن‌ مبادی‌ انکارِ‌ اذهان‌ دیگر و نیز بررسی‌ پیامدهای‌ آن‌ برای‌ فلسفه‌ ذهن‌ است. او با سه‌ دلیل‌ برای‌ توجیه‌ باور به‌ اذهان‌ دیگر آغاز می‌کند. امروزه، شماری‌ از فیلسوفان‌ این‌ دلایل‌ را ناکام‌ می‌دانند. به‌ عقیدة‌ نویسنده، چهارمین‌ و در عین‌ حال‌ مطلوب‌ترین‌ احتجاج‌ برای‌ حل‌ مسئله‌ اذهان‌ دیگر، روایتی‌ است‌ از آنچه‌ که‌ به‌ «استنتاج‌ به‌ بهترین‌ تبیین» معروف‌ است. گراهام‌ معتقد است‌ بدون‌ باور به‌ اذهان‌ دیگر تشخیص‌ یا توصیف‌ رفتار دیگران‌ عملاً‌ ناممکن‌ خواهد بود.
۵۳۴.

انسان گرایی از دیدگاه فلاسفه تعلیم و تربیت

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۴۰۴۷ تعداد دانلود : ۱۵۶۳
این مقاله به بحث در باب انسان گرایی در حوزه تعلیم و تربیت می پردازد. کوشش شده است که در این باب به بنیادهای فلسفی این تفکر و سرآغاز پیدایش آن پرداخته شود گو این که هیچ اندیشه ای بی مدد فلسفه نمی توان نضج بگیرد و تکوین یابد. در این مقاله ابتدا پدیدار شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. این تفکر با تاکید بر این مطلب که در شناخت از جهان و پدیده ها باید به دنیای پدیداری و ادراکی هر فرد پرداخت. سرآغاز اندیشه برای آدمی را به میان کشیده است. از آن پس به وجود گرایی می پردازد که با تاکید بر اصالت وجود و تقدم آن بر ماهیت. در واقع اهمیت آدمی را - به عنوان موجودی تاثیر گذار که خود می تواند سازنده خود باشد - در مدار توجهات انسان معاصر قرار داده است. این دو تفکر به عنوان بنیان های فلسفی به ایجاد نیروی سوم یا انسان گرایی به معنای خاص انجامیده که بر مطالعه کلیت آدمی تاکید می کند و بر جنبه های پدیداری و وجودی او صحه می گذارد. مقاله حاضر جستاری است در باب تعلیم و تربیت انسان گرایانه که رهرو و اندیشمندی پر استقامت را می طلبد همه تلاش این تبررسی ارائه کلیتی به نام انسان گرایی است به گونه ای که تمام لایه های تشکیل دهنده آن - به رغم تفاوت ها - به گونه ای منطقی فراهم آمده باشد.
۵۳۵.

خدا و دین از نظر هگل جوان

کلید واژه ها: دین حیات هگل جوان الوهیت(خدا) ایجابیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۴۰۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰۶
هگل جوان که وارث دین کانتی و روشن گری است دیدگاه نوینی را در خصوص دین ارائه می کند که از جهات مختلفی نقد دین کانتی است؛ از نظر هگل، دین کانتی برخاسته از کل وجود انسان نیست. هگل دین مورد نظر خود را دین ذهنی می خواند که برخاسته از صمیم روح و قلب است، در حالی که نقطه مقابل آن، دین عینی است که دست ساخته مفاهیم عقلی است. دین ذهنی هگل، توجهی به جاودانگی شخصی نفس ندارد؛ و کمال نفس در همین دنیا و در تشبه به خدا و وحدت با خدا حاصل می شود. به باور هگل، ما در بیان حقایق دینی با فقر زبانی مواجه ایم؛ زیرا اولاً: وجود خدا از سنخ سایر موجودات نیست و ثانیاً: روح را فقط روح درک می کند و کسی که بخواهد او را فقط با عقل درک کند، از درک الوهیت و از بیان آن عاجز خواهد ماند. برای این که کسی بتواند حقیقت الوهیت را درک کند، باید روحش تعالی یابد و از کرانمندی به سوی بی کرانگی حرکت کند. در بعُد سیاسی- اجتماعی نیز باید گفت کارکرد دین، متاثر از دین داری بیشتر افراد اجتماع است؛ اگر اکثریت مؤمن باشند، افراد دین دار در عشق و وحدت با یکدیگر زندگی می کنند، اما اگر اکثریت بی ایمان باشند، دین داران به انزوا روی می آورند. عیسی نیز به همین دلیل انزوا گزید. در نهایت، برای این که وحدت جامعه مومنان که به وسیله عنصر عشق با یکدیگر متحد شده اند به وحدتی کامل تبدیل شود و با عینیت نیز یگانه شود، به عنصری نیاز است که حلقه واصل این یگانگی شود و آن عبارت است از خیال. خیال که از یک سو با روح در پیوند است و از سوی دیگر، مصداق تام الوهیت را در شخص عیسی مشاهد می کند، می تواند پیوند میان عشق و عین را درک کند و این وحدت را تکمیل کند.
۵۳۶.

تجربه دینی و مسأله عینیت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴۱
یکی‌ از بحث‌های‌ مهم‌ دربارة‌ تجربة‌ دینی‌ بررسی‌ ذهنی‌ یا عینی‌ بودن‌ تجربه‌های‌ دینی‌ است. بسیاری‌ از فیلسوفان‌ دین‌ و متکلمان‌ الهی‌ بر عینی‌ بودن‌ تجربه‌های‌ دینی‌ تأکید دارند. یعنی‌ تجربه‌های‌ دینی‌ پدیده‌هایی‌ صرفاً‌ ذهنی‌ و روانی‌ نیستند. بلکه‌ بر حقیقت‌ یا حقایقی‌ عینی‌ و ماورأ طبیعی‌ دلالت‌ می‌کنند.
۵۳۹.

علم‏شناسى کوهن و نگرش گشتالتى

نویسنده:

کلید واژه ها: علم‏شناسى فلسفى پارادایم‏هاى علمى نگرش گشتالتى تاریخ علم کل‏گرایى قیاس‏ناپذیرى پارادایم‏ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳۱
تامس کوهن نظریه‏اى موسوم به نظریه پارادایم‏هاى علمى ارائه مى‏کند که، برخلاف اسلاف پوزیتیویست و نگتیویست خود، به‏نحو جدّى و تعیین‏کننده‏اى برخاسته و مأخوذ از عمل عالمان در تاریخ علم است. در این مقاله کوشیده‏ام سه کار انجام دهم. اوّل اینکه نشان داده‏ام چگونه کوهن در مطالعه تاریخ علم دچار نوعى تغییر گشتالتى مى‏شود. دوّم اینکه نگرش گشتالتى را تشریح کرده نشان داده‏ام چگونه این نگرش نقش مهمى در نظریه کوهن ایفا مى‏کند. و بالاخره، سعى کرده‏ام نشان بدهم که چگونه تغییرات گشتالتى، پارادایم‏هاى قبل و بعد از یک انقلاب علمى را قیاس‏ناپذیر مى‏کند.
۵۴۰.

نسبت نظریه مثل افلاطون با فلسفه سیاسی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون فلسفه سیاسی نظریه مُثل کارل پویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲۴ تعداد دانلود : ۱۹۵۴
فلسفه سیاسی افلاطون، آشکارا نتیجه آرای فلسفی اوست. در این میان، نظریه مُثُل افلاطون بیش از همه در نظریات سیاسی او تاثیر داشته است؛ به طوری که فلسفه سیاسی افلاطون را بدون فهم معنی مُثُل نمی توان درست دریافت. اندیشه های سیاسی مانند حکومت فیلسوفان، دولت ثابت و به دور از هرگونه تغییر، عدالت به معنای پرداختن هرکس به کار خود، طرح مدینه فاضله و انواع حکومت و نیز مخالفت با حکومت دموکراسی، در واقع برپایه متافیزیک افلاطون و به طور خاص نظریه مُثُل استوار است. بنابراین، در تحلیل اندیشه های سیاسی افلاطون باید همیشه نسبت آن را با نظریه مُثُل مدنظر قرار داد. نظریه مُثُل به عنوان محور کل نظام فلسفی افلاطون، مبنای فلسفه سیاسی اوست. افلاطون به قصد ساماندهی نابسامانیهای سیاسی با توسل به نظریه مُثُل می کوشد تا با رد شکاکیت در مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی، اصولی استوار برای اخلاق و سیاست فراهم آورد. از نظر افلاطون، اگر بناست دولت از ثبات و استواری برخوردار باشد، باید نسخه صحیحی از صورت یا مثال دولت باشد. مساله اصلی این مقاله، تحلیل و تبیین چگونگی ارتباط نظریه مُثُل و فلسفه سیاسی افلاطون است. به عبارت دیگر، محقق می کوشد نشان دهد چگونه نظریه مُثُل به عنوان محور کل فلسفه افلاطون، این نوع فلسفه سیاسی خاص را ایجاب کرده است. بررسی تفسیر ها و انتقادهای مختلف به فلسفه سیاسی افلاطون در پرتو نسبت فوق نشان می دهد که موضع برخی از منتقدان وی، از جمله کارل پوپر در پرتو نسبت فوق قابل تردید است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان