فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۳۰ مورد.
چکیده ای از کتاب تعلیم و تربیت اسلامی استاد شهید مطهری
حوزه های تخصصی:
اصول آموزش و پرورش (تألیف دکتر هوشیار)
حوزه های تخصصی:
بررسی دیدگاه ابن سینا در باب تعلیم و تربیت (مبانی، اصول، اهداف، محتوا، روش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری آموزشی با به بارآوردن اندیشه های نو در نظام آموزشی سر و کار دارد. رویکرد ""محیط فراگیر یادگیری-پسند""(مفید)را می توان موردی از نوآوری آموزشی به شمار آورد. ازطریق این رویکرد، می توان فرصت های آموزش و یادگیری را برای همه ی کودکان، بدون توجه به ویژگی های آنان(ازقبیل: جنسیت، توانایی های جسمانی، تفاوت های زبانی،قومی و غیره)فراهم کرد. در محیط فراگیریادگیری پسند، فعالیت معلم درجهت ارتقای کیفیت محیط یادگیری و کیفیت عملکرد یادگیرنده است.این امر به ویژه در پرورش مهارت های زندگی قابل توجه است.علاوه بر آن، نوآوری یادشده رویکردی مناسب برای تحقق برنامه ی ""آموزش برای همه""(EFA)است. برنامه ی ""EFA"" که به وسیله ی چندین سازمان بین المللی و164کشورجهان مورد تـاییدقرارگرفته است، شش هدف اساسی رادنبال می کند. در این مقاله ابتدا به هدف های برنامه ی ""EFA"" اشاره می شود، سپس ویژگی های ""مفید"" مورد تحلیل قرارمی گیرد و چگونگی استفاده از آن در برنامه یاد شد و نیز در ارتقای کیفیت یادگیری بحث می شود.
تعلیم و تربیت در منظر پست مدرنیسم
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر ‘ دیدگاه فلسفی و اجتماعی نوینی در آثار متفکران مطرح شده است که از آن به "پست مدرنیسم" یاد کرده اند. این دیدگاه ‘ همچنان که در قلمرو های مختلفی چون فلسفه‘سیاست‘هنر‘فرهنگ‘وعلوم اجتماعی مسائل و مباحث تازه ای را برانگیخته ‘ در عرصه تعلیم وتربیت نیز پرسشها ونگرشهای جدیدی را به میان آورده است. درمقاله حاضر‘این دیدگاه ودلالت های آن در حوزه تعلیم و تربیت به اجمال بررسی خواهدشد.ابتدا در بحث از"مدرنیسم وپست مدرنیسم " ‘زمینه های ظهور پست مدرنیسم در مدرنیسم بیان خواهد گردید. سپس ویژگی های اساسی دیدگاه پست مدرنیسم تحت عنوان "شرایط پست مدرن" توضیح داده خواهد شد؛وسرانجام‘پیامدهای این دیدگاه در تعلیم و تربیت ‘ تحت عنوان "پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت " مورد بحث قرار خواهد گرفت.
بررسی و نقد رویکرد فروید به دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فروید، باور به خدا را به عنوان پایه بیشتر ادیان، امرى توهمى مى داند و معتقد است خدا، همان مفهوم پدر است که در ذهن آدمى تعالى یافته و بر اثر یادآورى ناتوانى دوران کودکى و توجه به نیازهاى همیشگى خود، بدان روى آورده است. او دین و دین دارى را در ردیف رفتارهاى روان رنجورانه، همچون وسواس به شمار مى آورد و بر آن است که با افزایش افق هاى علمى در زندگى انسان، سرانجام دین از صحنه حیات آدمى زدوده خواهد شد.
در نقد نگاه فروید به دین، باید گفت:
الف) فروید، بى دینى تمام عیار و بلکه ضد دین بود. بنابراین، نمى توان گفت که او توانسته است بدون سوگیرى درباره دین اظهار نظر کند.
ب) جهان بینى فروید درباره جهان هستى، مادى گرایى صرف است. این جهان بینى، با نظر اکثریت مردم و دانشمندان که در وراى ماده، به هستى برترى معتقدند، در تعارض است.
ج) برداشت فروید از «خود» و نیز رویکرد او به دین و دین دارى، غیر از برداشت هاى خود فروید که برپایه داستان پردازى هاى غیرعلمى است، هیچ سند قابل اعتمادى ندارد.
د) از زمان نظریه پردازى فروید درباره ماهیت دین و دین دارى در میان مردم، بیش از صد سال مى گذرد. در این مدت، بى گمان شناخت آدمى درباره قواعد حاکم بر جهان فزونى یافته است و به باور برخى اندیشمندان، دست کم فن آورى گام هاى نهایى خود را برمى دارد، ولى برخلاف تصور فروید، از جریان ها و نهضت هاى دینى کاسته نشده است.
ورای اصل لذت
حوزه های تخصصی:
بررسی مبانی لیبرالیسم آموزشی با تاکید بر دلالت های آن در اهداف، محتوی و روش های تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، دلالت های لیبرالیسم آموزشی در مبانی، اهداف، محتوی وروشهای تعلیم وتربیت بررسی شده است. عمده ترین یافته ها عبارت هستند از:
دلالت های لیبرالیسم آموزشی در مبانی تعلیم و تربیت چیست؟
1- مبانی تعلیم وتربیت لیبرال؛ مبنای ارزشمندی فی نفسه کسب دانش، مبنای تعلیم وتربیت عمومی، مبنای پرورش فرد آزاد، مبنای اهمیت دانش برای ذهن، مبنای ارتباط بین دانش و واقعیت، مبنای عقلانیت، مبنای تساوی حیثیت و حرمت را شامل است.
دلالت های لیبرالیسم آموزشی در اهداف تعلیم و تربیت چیست؟
2- اهداف تعلیم وتربیت لیبرال ؛ آشنایی با ارزشها وایجاد فضایل در انسان، فراگیری دانش به خاطر خود آن، پرورش تفکرانتقادی، تربیت انسان شریف، زندگی خوب، ژرف نگری وقانع نبودن به ظواهر امور، پرورش عقل، ایجاد فضیلت درانسان، پرورش تمام ابعادوجودی انسان، تربیت انسان فرهیخته، پرورش شهروندان اجتماعی، ایجادحس نوآوری وخلاقیت در افراد، تربیت انسان سعادتمند، پرورش حس تاریخی را شامل است.
دلالت های لیبرالیسم آموزشی درمحتوی تعلیم وتربیت چیست؟
3- محتوی تعلیم وتربیت لیبرال؛ آموختن چیزهایی که در زندگی به کار آید، آموزش چیزهایی که نهاد انسان ها رانیک بار آورد، آموزش آنچه که باعث افزایش دانش شود، اشکال دانش، صور متفاوت دانش و دروسی مانند شعر، ادبیات، تاریخ وبه طور کلی علوم انسانی یاری کننده تقویت نیروی نقد وبصیرت انسان را شامل است.
دلالت های لیبرالیسم آموزشی در روش های تعلیم وتربیت چیست؟
4- روش های تعلیم تربیت لیبرال: روش دیالکتیک، روش استقرائی، روش های آموزشی متکی بر تجربه های دست اول، سخنرانی کردن، روش برهانی، روش حفظ وتکرار، روش پرسش وپاسخ را شامل است.
"
ماتم و ماخولیا
حوزه های تخصصی:
تحلیل و نقدی بر فلسفه تربیتی کانت با تاکید بر نظریه تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند معرفت شناسی، فلسفه ی اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه ی دین، حوزه های اصلی تاملات فلسفی حکیم برجسته ی اروپایی، امانوئل کانت است، اما وی، چونان بسیاری از فیلسوفان دیگر، از تعلیم و تربیت غافل نمانده، در این عرصه نیز به اندیشه گری و نظریه پردازی روی آورده است. کانت پس از تبیین آخرین دیدگاه های خود در کتاب هایی چون «نقد خرد ناب»، «دین در محدوده ی عقل تنها» و «بنیاد ما بعد الطبیعه ی اخلاق» بحث هایی را در حوزه ی تعلیم وتربیت مطرح ساخت که حاصل آنها در کتاب «تعلیم و تربیت» گردآوری شد. کانت با تقسیم بندی تعلیم و تربیت به چهار مرتبه ی «پرورش»، «تادیب»، «آموزش» و «اخلاق» از یکصد و سیزده نکته ی تربیتی سخن گفت. پرورش جسمانی، مرکب از دو بخش تغذیه و پرستاری و مخصوص دوران کودکی است. در این مرحله، اصل هایی (مانند: ضرورت تغذیه با خوراک طبیعی، یادگیری از راه فعالیت های شخصی و طبیعی، اعتدال، تربیت سختگیرانه، جلوگیری از عادتهای نامطلوب) مطرح است. تادیب جنبه ی منفی و بازدارنده دارد، و مانعی در برابر خوی سرکش آدمی است. در این مرتبه می توان از اصل هایی چون عادت کردن به مخالفت با خواهش های نفسانی و کاربرد روش هایی چون پاداش و تنبیه سخن گفت. آموزش (یا فرهنگ)، بخش مثبت تعلیم و تربیت بوده و شامل پرورش قوه های ذهنی و یادگیری اطلاعات و معلومات است. اصل هایی مانند رعایت اعتدال، پرورش قوه های دانی ذهنی به منظور رشد قوه های عالی ذهنی، و کاربرد قوه های ذهنی در این مرتبه به بحث گذاشته می شوند. و سرانجام اخلاق (یا تربیت اخلاقی)، برترین مرتبه تعلیم و تربیت و به منزله ی مقصد و غایت آن است. در این مرحله می توان از اصل هایی همچون عمل مطابق با تکلیف و کاربست قوه های عالی ذهنی سخن به میان آورد. این مقاله با نقدهایی بر دیدگاه های تربیتی کانت به پایان می رسد. عدم مرزبندی دقیق مراتب تربیتی چهارگانه، خدشه دار بودن نظر کانت در باب عدم جواز کاربرد روش پاداش دهی، و آینده گرایی شدید وی در بحث های تربیتی از جمله این نقدها است
نگاهی به تعلیم و تربیت از دیدگاه زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" هدف اصلی مقاله حاضر، پاسخگویی به این پرسش است که اهداف، اصول و روش های تربیتی از نظر زرتشت چیست؟ روش تحقیق مورد استفاده کیفی بوده و برای پاسخگویی به پرسش تحقیق، متون، مقالات و یا کتبی که به نحوی با اندیشه های زرتشت مربوط بود، مطالعه شد؛ اما منبع اصلی مورد استفاده کتاب اوستا می باشد. از نظر زرتشت، بین خیر و شر در جهان، تنازع وجود دارد تا جایی که در نبردگاه هستی، پیروزی نهایی با نیکی است. انسان از نظر او، موجودی دو بعدی است. دانایی و خردورزی از ویژگی های بارز بعد روحانی انسان تلقی می شود. همچنین از نظر او اهو، دئنا، بئوذ، اورون و فروهر پنج قوای نهادی انسان اند. او معتقد است، جهان شمولی، رضایت اهورامزدا، پرورش روحیه طبیعت دوستی و حفظ منابع از جمله اهداف تعلیم و تربیت هستند. پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک نیز اهداف دریافت شده از اهداف کلی تربیتی زرتشت می باشد. زرتشت تعلیم و تربیت را، بر اصل تنازع خیر و شر، توحید گرایی نظری و ثنویت گرایی علمی، خردورزی و انتخاب آزاد بنا نهاده است و معتقد است، با استفاده از روش های محبت ورزی، جرات آموزی و پرورش روحیه ایثار، پرورش کلامی، آموزش سلبی، فضیلت پروری، تلفیق کار و دانش و تربیت جسمانی و روانی، می توان، به اهداف تربیتی دست یافت.
مقاله نتیجه می گیرد، اگر چه زرتشت یک نظریه پرداز تربیتی نیست؛ اما از آموزه های وی می توان دریافت های تربیتی داشت."
بررسی مبانی فلسفی برنامه آموزش جهانی و مقایسه آن با مبانی فلسفی نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر درباره تبیین مبانی فلسفی برنامه آموزش جهانی و مقایسه آن با مبانی فلسفی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است. برنامه آموزش جهانی با هدف همگام کردن امر آموزش با تحولات و واقعیت های موجود در صحنه جهانی، یک نوآوری آموزشی محسوب شده و از نمونه های طرح مفاهیم جهانی در حوزه برنامه درسی است. این برنامه از سال 1380 با همکاری یونیسف و وزارت آموزش وپرورش در چهار استان کشور به صورت آزمایشی اجرا شده است. به این منظور مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و زیبایی شناسی برنامه آموزش جهانی با استفاده از منابع موجود واز طریق روش تحلیل کیفی استخراج و با مبانی فلسفی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مقایسه شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه برنامه آموزش جهانی، هستی یک مجموعه به هم پیوسته و در هم تنیده است که همه اجزای آن با هم در تعامل هستند و بر هم اثر می گذارند. ماهیت و یا جوهر هستی همان ماده و انرژی است. معرفت هم از جهت توانمندیهای انسان و هم از جهت ارتباط معرفت با معرف نسبی است. ابزارهای کسب معرفت علاوه بر عقل و استدلال و منطق -که در رویکرد مکانیستی معتبر است و شهود، خیال، احساس و مشاهده را نیز شامل می شوند. . مقایسه مبانی فلسفی برنامه آموزش جهانی با مبانی فلسفی نظام آموزش و پرورش، حاکی ازبرخی ناهمخوانی ها در زمینه های مختلف از جمله جوهر هستی، مبدا و مقصد حیات، نسبی بودن معرفت، منابع ارزش ها و جایگاه انسان در جهان هستی است. این ناهمخوانی دو مقوله اصلی را دربردارد. ابتدا با توجه به این که طراحان برنامه جهانی هم اکنون کاملاً معترفند که عصر انسان محوری گذشته است، فرصت مناسبی جهت ارائه مبانی فلسفی اسلام فراهم شده است. همچنین این امر مارا بر آن می دارد با توجه به تدوین سند ملی آموزش و پرورش در خصوص انسجام بخشیدن به مبانی فلسفی نظام کوشش های جدی به عمل اید.
"
تبیین نظریه انتقادی ، تعلیم و تربیت انتقادی و دلالت های تربیتی آن از منظر فریره و ژیرو و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف مقاله حاضر معرفی دیدگاه تربیتی مبتنی بر نظریه انتقادی است. نظریه انتقادی محصول اندیشه های گروهی از نظریه پردازان اجتماعی آلمانی است، که در ارتباط با موسسه تحقیقات اجتماعی در شهر فرانکفورت بودند. آنها واژه ""صنعت فرهنگ"" را برای نشان دادن فرایند صنعتی شدن فرهنگ انبوه مطرح کردند. نتایج بررسی تعلیم و تربیت انتقادی نشان داد که این دیدگاه به طور عمیق از نظریه انتقادی متاثر است و مقوله «نقد»، «تغییر»، «گفتگو» و «رهایی» محور مطالعه آن ها را تشکیل می دهد. این مقاله درباره اصول اساسی نظریه انتقادی و تعلیم و تربیت انتقادی بحث می کند. نخست نظریه انتقادی به اجمال بررسی شده و کاربرد آن در زمینه تربیتی بررسی می شود. دوم به اصول مهم نظریه و تعلیم و تربیت انتقادی تاکید می شود. سوم درباره دیدگاه های تربیتی فریره و ژیرو بحث می شود. فریره به تعلیم و تربیت انتقادی مرتبط با توسعه آگاهی انتقادی توجه می کند و ژیرو ادعا می کند که مدارس از طریق برنامه درسی پنهان سلطه آموزشی را تحکیم می بخشند. چهارم درباره دلالت های آموزشی تعلیم و تربیت انتقادی بحث شده، و بخش پایانی مقاله به نقد و جمع بندی اختصاص یافته است.
"
موج سوم رفتاردرمانی با تأکید بر رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رفتاردرمانی های مبتنی بر پذیرش شاخه ای از درمان های جدید روان شناختی می باشد که از اصول و تکنیک های درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده می کند. درمان های مبتنی بر پذیرش، بر مبنای این فرضیه روی کارآمدند که آسیب شناسی روانی با تلاش برای کنترل یا اجتناب از افکار و هیجانات منفی همراه است. این درمان ها معتقدند افراد مبتلا به آسیب روانی در مورد هیجان های خود دیدگاهی انتقادی داشته و خود را بر اساس هیجان هایشان مورد قضاوت قرار می دهند. بنابراین درصدد اجتناب از این هیجان ها بر می آیند و به رفتارهایی مبادرت می ورزند تا از این هیجان ها فرار کرده یا آن ها را کاهش دهند. اجتناب در سه سطح هیجانی، شناختی و رفتاری می تواند نقش مهمی در تداوم آسیب روانی ایفا کند. هدف رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش، عبارت است از تغییر روابط افراد با تجارب درونی شان، کاهش اجتناب از تجارب و افزایش رفتارهای فرد در مسیرهای ارزشمند زندگی اش.
خدا در اندیشه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان پس از گذشت هزاران سال از تاریخ حیات خود هنوز نتوانسته برای پاره ای از پرسش هایش پاسخ قانع کننده ای بیابد. با وجود همه پیشرفت های علمی، هنوز نمی دانیم از کجا آمده ایم و به کجا می رویم و در اقیانوسی پر از رمز و راز، عاجز از یافتن پاسخی مناسب، به سراغ آفریننده این اقیانوس می رویم. اما این مفهوم و وجود چنین آفریننده ای خود مسأله ای پیچیده و دشواری است.
مفهوم «خدا» از جمله مفاهیمی است که در عصر حاضر از دیدگاه های متفاوتی بدان پرداخته شده و سنت های مختلف تعبیرهای گوناگونی از آن ارایه کرده اند. در حوزه روان شناسی، زیگموند فروید به طور مفصل به این موضوع پرداخته و مسأله خدا را با توجه به نظریه عقده ادیپ تبیین کرده است.
کارل گوستاو یونگ نیز که آثار چشمگیری در زمینه روان شناسی دین دارد، از این مفهوم در بیان آرای خود با احتیاط و گاه متناقض استفاده کرده است. از نظر او خدا در جان آدمی است و تصویر خدا مجموعه پیچیده ای از اندیشه هایی است که سرشت کهن الگویی دارند و میزان معینی از انرژی به کار رفته در فرافکنی را باز می نمایانند.
این مقاله می کوشد تا اندیشه یونگ درباره خدا را با بهره گیری از آثار و سخنان وی مورد بررسی قرار دهد و رویکرد روان شناختی او را در این زمینه روشن سازد.
روانشناسی اخلاقی غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله اندیشه های اخلاقی امام محمد غزالی را برای یافتن پاسخ به پرسش های مربوط به روانشناسی اخلاقی بازخوانی می کند. غزالی در مباحث اخلاقی خود علاوه بر برشمردن فضایل و چگونگی شناخت آنها، به بررسی ریشه های روانشناختی آراستگی آدمی به آنها و نیز عمل به اقتضای آنها می پردازد. وی با تاسی به فیلسوفان یونانی و اسلامی بحث مفصلی در باره نفس و جان آدمی دارد تا از این طریق ربط و نسبت هر فضیلت و رذیلت را به قوه خاصی در نفس انسان معلوم کند. اما از سوی دیگر با تاسی به رویکرد اشاعره در باره حسن و قبح اخلاقی، و به این جهت که اخلاق او بیشتر از شریعت اخذ شده، مبنای حسن و قبح را دینی می داند.همین طور این نوشته ضمن ارایه توضیح درباره نگاه اخلاقی واقع گرا و غیر واقع گرا و با اشاره به آراء غزالی و هیوم روشن خواهد کرد که به چه دلیل با این که عقل از نظر هر دو اندیشمند ادراک گر و فاقد قدرت عمل است، در بحث انگیزش اخلاقی غزالی با اشکالات هیوم درباره این موضوع مواجه نشده است.در بخش پایانی مقاله، به معرفی اموری که در انجام فضیلت و رذیلت مؤثرند پرداخته و تفاوت دیدگاه غزالی را با فیلسوفان یونان درباره نقش توفیق الهی در انجام فضایل وترک رذایل توضیح می دهیم.