فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۶٬۸۷۹ مورد.
۶۴۱.

تدقیق انگاره های مؤثر بر طراحی مناسب پارک های شهری جهت استفاده نابینایان

کلید واژه ها: ادراک طراحی پارک شهری نابینایان جهت یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۹۲
شهرها روز به روز مرزهای خود را از چند جهت گسترش می دهند و این گسترش مرزها مستقیماً با هجوم سیل جمعیتی تازه که برخوردار از انواع نیازهای روزمره و طبیعی هستند، همراه است. شهرهای ما هنوز که هنوز است، مهیای پذیرش بی دردسر بعضی گروه های اجتماعی همانند نابینایان و کم بینایان در این جامعه نیستند و نابینایان همچنان با کمبود امکانات شهری برای پاسخگویی به نیازهای اولیّه خویش دست به گریبانند. شهرهای ما دایره هایی از ازدحام و شلوغی اند و در این ازدحام متکثر، نابینایان همواره با دشواری های متعددی روبرو هستند. زندگی برای یک نابینا که مجبور است علاوه بر تحمل مشکلات زندگی روزمره شهری و مصائب ذاتی آن، تاریکی اجباری و همیشگی پیش رو را نیز تاب بیاورد، خلاصه ای از تنهایی ها است. این در حالی است که رشد و شکوفایی هر جامعه ای بستگی به چگونگی به کارگیری استعدادها و توانایی های موجود در آن جامعه دارد. یکی از راه حل های مطمئن در تحقق این رشد فراهم آوردن زمینه هایی است که بستر فعالیّت های جمعی را با ایجاد فرصت های برابر، فرا روی همه استعدادها قرار دهد. از این رو در این پژوهش هدف اصلی ارائه انگاره های مؤثر بر مناسب سازی پارک های شهری جهت استفاده نابینایان می باشد. در جهت دست یابی به هدف اصلی پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از مصاحبه های حضوری، تهیه پرسشنامه، به بررسی و تحلیل مشکلات نابینایان هنگام حضور در پارک های شهری پرداخته شده است. در نهایت با تأکید بر نتایج بدست آمده از تحلیل پرسشنامه و مصاحبه های حضوری، الگوهای مناسب جهت سازگار نمودن پارک های شهری با نیاز های نابینایان ارائه شده است. این الگوها نابینا را قادر می سازد تا بدون کمک گرفتن از شخص همراه و به صورت مستقل در پارک های شهری تفرج کند و از بودن درآن فضا، همان اندازه احساس امنیّت و آرامش کند که دیگر افراد جامعه احساس می کنند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از ان است که با رعایت اصولی در طراحی پارک های شهری چون «پرهیز از طراحی دسترسی های ساده و یکنواخت»، «عدم استفاده از مصالح صاف و لغزنده در کفسازی جهت تحریک حس لامسه در نابینایان»، «استفاده از درختان سایه دار جهت ایجاد آرامش و گیاهان تحریک کننده حس بویایی»، «ایجاد فضاهای هیجان انگیز در نزدیکی ورودی جهت تحریک حس شنوایی» می توان انگیزه لازم برای این قشر از جامعه جهت حضور در این فضاها و انجام تعاملات مطلوب اجتماعی را فراهم آورد.
۶۴۲.

تحلیل توپولوژیک فضای باز در الگوهای طراحی مسکن بومی- سنتّی شهرهای اسلامی و نظریّه های شهرسازی نوگرا

کلید واژه ها: مدرنیسم مسکن فضای باز الگوهای طراحی معماری بومی - اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۴۵۴۹
فضای باز و مابین نقش مهمّی در بازشناسی اشیاء و تعامل انسان با محیط پیرامون خود دارد. این نوشتار به برررسی مفهوم فضای باز و فضای مابین در برخی تجربه های مسکن بومی- اسلامی در شرق (مالزی، چین، هند، ازبکستان، ایران و عربستان) در مقایسه با نظریّه های شهرسازی نوگرا در غرب (نظریه های شهر خطی، باغشهر، شهر صنعتی، شهر درخشان و شهر پهندشتی) در رویکردی توپولوژیک (موضع شناسانه) می پردازد. در این رویکرد به بررسی ارتباطات فضایی بدون توجه به تاثیرات جزئی و سطحی در شکل و اندازه کالبدها و به مواردی مانند همجواری، پیوستگی و بستگی و روابطی چون تقارن، تداوم و تقارب توجه می شود. از آنجا که درک صحیح این موضوع بدون توجه به الگوهای طراحی هر نمونه موردی کامل نخواهد بود، لذا بر اساس طبقه بندی الگوهای طراحی تام ترنر (الگوهای طبیعی، اجتماعی، زیبایی شناسی و نمونه ای) به الگوهای طراحی هر یک بطور مختصر اشاره شده است. روش این پژوهش از نوع مورد پژوهی و مبتنی بر قیاس تطبیقی بوده و به لحاظ راهبردی، از نوع تفسیری- تاریخی است. داده های لازم توسط منابع کتابخانه ای حاصل شده و در رویکردی تحلیلی- انتقادی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که عنصر فضای باز (و فضای مابین) با توجه به الگوهای طراحی آزموده شده در تجربه های بومی- سنتّی در کشورهای منتخب اسلامی متفاوت و متعدد هستند با این حال هر یک دارای تعریف مشخص و مرزهای معیّن کالبدی یا ذهنی می باشند. در نظریّه های شهرسازی نوگرای قرن بیستم هرچند سهم قابل توجهی به چنین فضاهایی در مقام نظر داده شده است ولی در عمل به سبب فقدان برخی الگوهای طراحی (بویژه الگوی طبیعی) و همچنین آرمانی بودن آنها، فضاهای باز بدون مرز، گسترده و بدون تعریف مشخصی تولید شده اند که با الگوهای اجتماعی مورد انتظار طراحان و الگوهای زیبایی شناسی مورد نظر کاربران نیز منطبق نبوده و مشکلات فراوانی را بوجود آورده اند.
۶۴۳.

بررسی نقش مؤلفه های منظر شهری در ارتقای سطح احساس امنیت شهروندان در فضاهای عمومی شهر اهواز (مطالعه موردی: محله گلستان)

کلید واژه ها: امنیت گلستان شهروندان فضای عمومی منظر شهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری منظر
تعداد بازدید : ۱۶۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۴۸
امروزه، جرم و احساس ناامنی در برابر آن، در محلات شهری، از دغدغه های اصلی شهروندان به شمار می رود و در رشد آسیب های اجتماعی مؤثر بوده اند. هدف این پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های منظر شهری در ارتقای سطح امنیت در فضاهای عمومی شهر است. مؤلفه های «حس مکان»، «هویت مکان»، «خاطره انگیزی»، «خوانایی و تصویری روشن از محیط»، «ادراک عمومی و لذت بصری» و «فرم و ریخت» به عنوان شاخص های منظر شهری برای سنجش احساس امنیت شهروندان در فضاهای عمومی شهری به دست می آیند. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری پژوهش، کتابخانه ای و در بخش مطالعات میدانی از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. و روش علّی و همبستگی جهت تحلیل روابط میان «احساس امنیت» و «منظر شهری» به کار گرفته شده است. نتایج بررسی انجام شده نشان می دهد که علی رغم وجود امنیت، احساس امنیت در محدوده مورد مطالعه از دید ساکنین، پایین تر از سطح متوسط ارزیابی شده است. با توجه به شش معیار هویت مکان، خاطره انگیزی، فرم و ساختار، حس مکان، خوانایی و ادراک عمومی و بصری، میانگین اساس امینت در دو معیار هویت مکان و خاطره انگیزی بالاتر از میانه نظری و چهار معیار دیگر پایین تر از میانه نظری ارزیابی شده است. بنابراین شهروندان محله گلستان شهر اهواز، دو مؤلفه هویّت مکان و خوانایی را در ایجاد احساس امنیت مؤثرتر می دانند. مشارکت شهروندان در نگهداری از فضا، توجه به اماکن تاریخی، ایجاد محیطی مأنوس، استفاده از آب، درخت، نور، مبلمان و ... از جمله راهکارهای مطرح شده جهت افزایش احساس امینت در سطح محله هستند.
۶۴۴.

سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در محلات غیررسمی (محله مورد بررسی : امت آباد آمل)

کلید واژه ها: تاب آوری اجتماعی اسکان غیر رسمی سرمایه اجتماعی محله امت آباد آمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۳ تعداد دانلود : ۵۵۵
امروزه به دلیل گسترش شتابان شهرنشینی و به تبع آن فقر شهری موجب شکل گیری محلاتی شده که به آن محلات خودانگیخته می گویند. محلات خودانگیخته به طورکلی ناشی از تحولات اجتماعی , اقتصادی و روند شهرنشینی و شهر گرایی کشور و نیز نادیده گرفتن اقشار متوسط و کم درآمد شهری هستند. یکی از بزرگ ترین چالش های بافت های خودانگیخته میزان تاب آوری اجتماعی و تحمل این جوامع در برابر مدیریت و کنترل تغییرات می باشد که آن را "تاب آوری اجتماعی" می نامیم. تاب آوری اجتماعی شامل شرایطی است که تحت آن افراد و گروه های اجتماعی با تغییرات محیطی انطباق می یابند و درواقع بیانگر توان جامعه برای پاسخ به بحران ها است. ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، لذا بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. هدف اصلی این بررسی، شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای بعد اجتماعی تاب آوری و تعیین میزان اثرگذاری هرکدام از این معیارها بر تاب آوری اجتماعی محله امت آباد آمل به عنوان یک سکونتگاه خودانگیخته می باشد. این پژوهش برای اولین بار در یک محله غیررسمی ، مؤلفه های تاب آوری اجتماعی را با سه فرضیه مورد ارزیابی قرار می دهد و در انجام پژوهش، ابتدا از روش شناسی اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله امت آباد از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. سرانجام با توجه به وجود اشتراک نسبی عوامل استخراج شده در گونه های مختلف، عوامل مذکور در قالب سه فرضیه کلی مقوله بندی شدند. نتایج بررسی نشان می دهد که مؤلفه سرمایه اجتماعی مهم ترین معیار در تاب آوری اجتماعی محله امت آباد می باشد.
۶۴۵.

سنجش مکان در طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۲
طراحی شهری علم و هنر آفرینش مکان های پایدار است . این امر از طریق فرایندی صورت می پذیرید که شناخت و سنجش کیفیت فضاهای شهری گام نخست آن را تشکیل می دهد . از این رو نظریه ها و تکنیک هایی که در حوزه مطالعات ماهوی این رشته قرار دارند . همگی به تبیین پدیده کیفیت مکانی و ارائه روش هایی جهت سنجش آن از دیدگاه طراحی شهری پرداخته اند . تا کنون تکنیک های تحلیلی گوناگونی جهت ارزیابی مکانها پیشنهاد شده است که به طور مثال می توان به تفکیک های تحلیل منظر عینی ( گوردن کالن ) ، تحلیل منظر ذهنی ( کوین لینچ ) ، تحلیل ریخت شناسی (کارل گروف ) ، ...
۶۴۷.

تحلیل ساختار فضایی-کالبدی بافت مرکزی شهر خرم آباد

کلید واژه ها: توسعه پایدار کاربری اراضی SWOT خرم آباد بخش مرکزی شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۰۵۵
بافت شهری گستره ای هم پیوندی است که از ریخت شناسی های متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر و حاشیه آن در تداوم و پیوند با شهر شکل گرفته باشند. بخش مرکزی شهرها (C.B.D) به واسطه نقش و عملکردشان در بافت و سیمای شهر در فرآیند توسعه کاربری ها و فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و اداری شهر تأثیرگذار بوده اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی– تحلیلی با هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل استراتژیک سوات (SWOT) بهره گرفته شده است تکنیک یا ماتریس سوات، ابزاری برای شناخت تهدید ها و فرصت های موجود در محیط خارجی و بازشناسی ضعف ها و قوت های داخلی آن به منظور سنجش وضعیت و تدوین راهبردهایی برای هدایت و کنترل آن سیستم است. در ادامه با مطالعه چگونگی، علل و پیامدهای تمرکز و رشد نامتناسب کاربری ها در بخش مرکزی شهری خرم آباد به بیان راهکارهایی در جهت توسعه زنجیره ای و خوشه ای آن و فعالیت های گوناگون از جمله بخش تجاری در جهت شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بخش مرکزی شهر خرم آباد به عنوان نقطه ثقل شهر و منطقه با مسائل و مشکلات گوناگونی در زمینه های اقتصادی، اداری- خدماتی، اجتماعی، حمل و نقل و کالبدی- فضایی روبرو می باشد. وجود کاربری های متعدد و نامتناسب، تراکم زیاد جمعیت، عرض کم معبر سواره رو و پیاده رو در خیابان 17 شهریور موجب شده این مشکلات در سال های اخیر رو به گسترش باشد، همچنین یافته های حاصل از مدل سوات نشان می دهد که بخش مرکزی دارای 8 نقطه قوت و فرصت اصلی به عنوان مزیت ها و 10 نقطه ضعف و تهدید اساسی به عنوان محدودیت ها و مشکلات پیش روی بافت مرکزی شهر خرم آباد می باشد. در این راستا ارزیابی ماتریس های داخلی و خارجی بیانگر آن است که راهبرد عملکردی بخش مرکزی شهر، از نوع راهبردهای تدافعی (WT) می باشد. بنابراین برای برون رفت از مشکلات جاری و ترفیع آن، ساماندهی بخش مرکزی شهر خرم آباد به صورت سه مرحله در زمان های متمادی با اجرای برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بایستی صورت بپذیرد.
۶۴۸.

بررسی و ارزیابی اولویت های منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضاهای عمومی ادارک بصری ANP منظر شهری بندر عسلویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۰۵
منظر فضاهای عمومی شهری نقش اساسی در شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار شهری دارد. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد کرد که اولویت سنجی مسایل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر پیرامون مسایل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات نیز بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت-سنجی و تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی-کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه را فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و شش فضای شهری تشکیل می دهد. بر این اساس، ابتدا مهم ترین مسایل مرتبط با منظر فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استخراج و سپس با توجه به ویژگیهای ANP و مسایل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه شد. مدل ANP مبتنی بر منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 9 گزینه (نود/ زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تامل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها منظر فضاهای عمومی شهر مربوط به نودهای «هنرهای دیواری» (با امتیاز نرمال شده 0.513، خوشه اولویت های بصری)، «بازار و خیابان دولت» (با امتیاز نرمال شده 0.544، خوشه فضای عمومی) و در «مبلمان شهری» (با امتیاز نرمال شده 0.684، خوشه ساختار فیزیکی- کالبدی) در خوشه های سه گانه دارای رتبه و امتیاز بیشتری نسبت به سایر گره ها در هر خوشه ها بوده است. بر این اساس با مقایسه نتایج خوشه ها و گره ها (نودها)، در خوشه فضای عمومی «بازار و خیابان دولت» و در خوشه اولویت های بصری «هنرهای دیواری» خیابان جمهوری اسلامی برای تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه در اولویت قرار گرفتند.
۶۵۲.

پل ـ سکونتگاه سیر تکامل پیوستگی کاربرد عبور و سکونت در پل های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۶۵۸ تعداد دانلود : ۷۱۳
گسترش مسیرهای ارتباطی برای فتح سرزمین های نو و تجارت بخشی از فرآیند توسعه تمدن ها محسوب میشود. ایرانیان نیز به واسطه قرارگیری در مسیر جاده ابریشم، به احداث راه و تأسیسات جانبی آن مانند پل برای گذر از موانع طبیعی و کاروانسرا به عنوان استراحتگاه و محل تأمین نیازهای مسافران مبادرت نموده اند. پژوهش حاضر درصدد اثبات نوآوری ایرانیان در پیوستن دو بنای مذکور به منظور کاهش حجم ساخت و ساز و ایجاد شرایط مطلوب برای استقرار کاروانیان و از بعد تحلیلی در صدد نمایش شیوه طراحی و قابلیت-های ساختاری پل ها برای تأمین فضای سکونت و با بررسی تاریخی نمایشگر شواهد تاریخی ادغام پل، محل اطراق و سیر تکامل آنهاست. شواهد مزبور از خلال سفرنامه ها و بررسی موردی استخراج شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که نوآوری ایرانیان در احداث ""پل ـ -سکونتگاه""ها با هدف تأمین آب کاروانسرا، کاهش حجم ساخت و ساز در شرایط نامناسب برون شهری، کاهش حجم مصالح و وزن ساختار پل از طریق ایجاد فضای خالی درون سازه و استفاده از شرایط اقلیمی مناسب مجاور رودخانه ها برای سکونت صورت گرفته است. شواهد تاریخی نشانگر آنست که به مرور پیوند این دیدگاه کارکردی به بخشی از طراحی پل بدل گشته و پیوند آن با دیدگاه های زیباییشناسانه زمینه ساز شاهکارهای پل سازی عصر صفوی شده است.
۶۵۴.

امکان سنجی پیدایش معماری التقاطی متأثر از معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب

کلید واژه ها: معماری اقلیمی معماری سبز معماری سنتی معماری التقاطی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۴ تعداد دانلود : ۹۴۴
معماری التقاطی در ایران پیشینه ای تاریخی دارد. معماران با استفاده از سبک های التقاطی در پی خلق بناهایی نوین با کارآیی مناسب تر در فضاهای معماری و شهرسازی بوده اند. سبک های معماری مدرن به دلیل تعدد، تأثیر بسزایی در تنوع کالبدی ساختمان ها و فضاهای شهری گذاشته اند. معماران ایرانی دوره قاجار و پهلوی از این نوع معماری در التقاط با معماری سنتی استفاده کرده اند که در پیدایش سبک و خلق بناهای شاخص این دوران به خوبی مشهود است. یکی از مهم ترین دغدغه های انسان عصر جدید وجود پیامدهای منفی جهان صنعتی، نظیر آلودگی روزافزون محیط زیست، کاهش منابع طبیعی و سوخت های فسیلی می باشد. معماری سبز با جست وجوی راه حلی برای به حداقل رساندن اثرات منفی ساختمان ها بر محیط زیست است. بدین جهت این نوع معماری، با اصول و مبانی منطبق با ویژگی های طبیعت و انرژی های پاک، اثرات نامطلوب آلودگی های زیست محیطی را کنترل نموده و به مناسب ترین طریق در ساختمان ها مورداستفاده قرار می گیرد و موجب پیدایش معماری پایدار می گردد. معماری اقلیمی سنتی ایران نیز، راهکارهای مناسبی متناسب با شرایط اقیلمی هر منطقه و مهار عوامل مخل جوی داشته است. گرچه استفاده از عوامل جوی و بهره برداری از تابش خورشید و جریان هوا، رایج ترین نوع کاربرد انرژی های بی زیان در معماری سنتی ایران است. در این مقاله سعی بر آن است تا با مطالعه و تحلیل معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب، امکان التقاط این دو سبک از معماری در ایران مورد بررسی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه های علمی تخصصی معماری و مطالعه وب سایت های علمی پژوهشی بوده است.
۶۵۵.

مدرسه جعفرآباد بنایی ناشناخته از دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان تشیع صفوی جعفرآباد برخوار مدرسه سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پس از اسلام صفویه
تعداد بازدید : ۱۶۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۵۸
مدرسه جعفرآباد در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان در دشت باستانی برخوار قرار گرفته و برای اولین بار، توسط نگارندگان شناسایی شده است. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به پرسش هایی همچون تعیین زمان ساخت بنا، دلیل ساخت مدرسه در جعفرآباد و تعیین ارتباط مدرسه با سایر ابنیه و علت قرارگیری مدرسه در بافت فعلی جعفرآباد انجام شده است. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی تحلیلی است؛ بر همین اساس، پس از بررسی سطحی باستان شناختی آثار و مواد فرهنگی جعفرآباد، مدرسه مورد مطالعه به دقت ثبت و مستند سازی شده و در مرحله بعد با مطالعه متون و منابع مکتوب تاریخی، به ویژه سفرنامه ها، متون جغرافیایی محلی و برخی تواریخ مرتبط با دوران صفوی و قاجار و برخی کتب و منابع دوره معاصر و همچنین بررسی ارتباط جعفرآباد با سایر سکونت گاه های دشت برخوار، پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده مورد نظر بوده است. بر این اساس، مشخص شد که مدرسه جعفرآباد در اواخر دوره صفوی و احتمالاً زمان سلطان حسین صفوی ساخته شده و دلیل ساخت آن در این مکان، به واسطه اهمیت شهری جعفرآباد و همچنین در نتیجه موقعیت مکانی ویژه آن، در بین سکونت گاه های عهد صفوی دشت برخوار بوده است. قرارگرفتن مدرسه در بافت فعلی، توسعه شهری جعفرآباد در عهد صفوی را نشان داده و تمهیدی در راستای بالابردن ظرفیت های اقتصادی، به منظور تأمین هزینه های مدرسه و تداوم حیات آن بوده است.
۶۵۶.

چگونگی الگوپذیری و تجدید سازمان استخوانبندی محله(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
الگوها برداشتی تجریدی هستند برگرفته از مفاهیم و ادراکات مشترک انسان های ساکن در فضا و محیط کالبدی که به کمک نمادها نشانه ها نیازها و هنجارها تجلی ظاهری می یابند . این الگوها پیچیدگی های محیط را قابل درک کرده و فضای مدرک و ملموس را ایجاد می کنند. بنابراین بدون داشتن تصویری روشن از آن مفاهیم و ادراکات داشتن الگویی از هنجارها و رفتارها ممکن نمی باشد. به دیگر سخن الگوها بیانگر آرمان های مردم هستند. آرمان هایی که از لابه لای تمایلات فطری و باورهای انسانی استخراج شده و سپس عینی ملموس و قابل مشاهده می شوند. محله ساخت و بافت آن و چگونگی شکل پذیری و شکل گیری آن یکی از این الگوهاست. ضرورت شناخت مفاهیم فضا از سویی شناخت ویژگی های فرهنگی بومی و تاریخی محله از دیگر سو و نیز معیارهای شاخت استخوانبندی می تواند ما را به ساخت الگوهای ذهنی رهنمون شده و توانائی شناسایی عناصر استخوانبندی محله را ممکن سازد این امر تعریف دستور زبان و واژگان ساخت محله را هموار ساخته و کاربست آنها را برای عینیت بخشیدن به الگوهای ذهنی میسر می سازد
۶۵۷.

بررسی جایگاه خیال و اسطوره در نقاشی قهوه خانه ای (روش ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره خیال نقاشی قهوه خانه ای ژیلبر دوران منظومه شبانه و روزانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۲۴
نقاشی قهوه خانه ای از معدود هنرهای عامیانه برجامانده در ایران است که خاستگاه آن، نگرش های ملی و مذهبی مردم(عوام) در عصر قاجار است. پشتوانة این نقاشی ها خیال و اسطوره است که ریشه در ذوق فکری و روح جمعی دارد. خیال بن مایة صوری، نقاشی ها را شکل داده و اسطوره های ملی و مذهبی نیز بن مایه های محتوای آثار را می سازند که خود ریشه در فرهنگ غنی و روح جمعی ایرانیان دارد. نقاشی قهوه خانه ای که به دست هنرمندان مکتب ندیده پایه گذاری شد، بر پایه های تخیل و اسطوره مداری استوار است، چنان که نقاشان این شیوه کار خویش را خیال نگاری نامیده و ارتباط آن را با تخیل، منشأ آفرینش آثارشان اعلام می کردند. اسطوره مداری (ترسیم اساطیر ملی و مذهبی) نیز از ارکان مهم این هنر محسوب می شود و تقابل نیروهای خیر و شر، مفهوم اصلی این اسطوره مداری را شکل می دهد. این نمودهای تقابل گونه در ناخودآگاه هنرمند مکتب ندیده نهفته است و می توان با کمک نظریه منظومه شبانه و روزانه ژیلبر دوران آنها را رمزگشایی کرد. ژیلبر دوران این نمودهای متضاد را مربوط به ناخودآگاه آدمی و ترس وی از عالم ناشناخته مرگ که به واسطه زمان بر انسان تحمیل شده می داند، می توان این امر را در مورد هنرمندانی بررسی کرد که به واقع به ترسیماتی برخاسته از تخیل خویش دست زده و به شکل خودجوش و بدون آموزش، تخیلات خویش را نقاشی کردند. این مقاله بر آن است با توجه به نظریه منظومه شبانه و منظومه روزانه ژیلبر دوران و به روش اسنادی و کتابخانه ای، به واکاوی جایگاه تخیل و اسطوره و نقش سازنده عنصر خیال و اسطوره پردازی در نقاشی قهوه خانه ای بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که هنرمندان شیوه قهوه خانه ای با مدد از تخیل و نیروی آفرینشگری آن و با استعانت از اسطوره پردازی به ترسیم هراس های شخصی(ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی ملت خویش دست زدند و هم زمان عناصر تقابل گونه ای در برابر این هراس ها ترسیم کردند.
۶۵۸.

تأثیر خط کوفی بر خط کوفی بنایی و تحول آن تا آرم نویسی های امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خط کوفی قابلیت ساختاری خط کوفی بنایی سواد و بیاض آرم نوشتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۲ تعداد دانلود : ۴۷۶۵
خط کوفی بنایی که ریشه آن از خط کوفی است، از تکرار واحدهای هندسی به صورت عمودی، افقی، موازی و غیره بر روی شبکه (مسطر) حاصل می شود و به دلیل جنبه های بصری منحصربه فرد و ارتباط تنگاتنگ آن با معماری قابلیت های بسیاری برای استفاده در هنر معاصر دارد. این مقاله پژوهشی است درباره شناسایی عوامل تأثیرگذار بر ماندگاری خط کوفی بنایی در دوره معاصر و روند استفاده از آن در طراحی آرم نوشتاری، با بررسی خصوصیات ساختاری و هندسی این خط می توان دلیل ماندگاری آن را به عنوان خطی سنتی با روحیه ای نو بررسی کرد و این ویژگی ها را در طراحی آرم نوشتاری تعمیم داد. قابلیت ساختاری این خط، روابط مشخص و تعامل بین سواد و بیاض در آن، سادگی و صراحت اجزا، داشتن نظم و ترتیب منطقی، خوانایی و فارغ بودن از تغییرات ضخامت، عدم اعراب گذاری، داشتن پیشینه سنتی و ظرفیت نوگرایی بالای آن، قابلیت تغییر فضاهای مثبت و منفی و بافت پذیری آن، مجموعه ای از ویژگی های منحصربه فردی را در این خط ایجاد نموده که آن را مستعد استفاده در هنرهای تجسمی می کند. بر این اساس در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی سعی شده تا عوامل تأثیرگذار بر ماندگاری این خط شناخته شود و روند استفاده از این قابلیت ها در طراحی آرم های نوشتاری معاصر مورد مداقه قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بهره گیری از خطوط بنایی خصوصیت های ممتازی را در بر دارد که شامل سطوح تخت، حرکات عمودی، افقی، موازی و زاویه دارِ هندسی و ساختاری می باشد و توانایی بسیار زیادی در ایجاد فضاهای مثبت و منفی، قابلیت شکل پذیری فراوان و استعداد بسیاری در راز و رمزدار داشتن نوشته ها دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان