فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
6 - 19
حوزه های تخصصی:
باغسازی ایرانی، می تواند به مثابه نمود هنری تلقی شود. باغسازی هنری است که در فرهنگ و تاریخ ایران زمین اهمیت فوق العاده ای داشته است. این هنر پیش از ورود اسلام به ایران شکل گرفته و پس ورود اسلام، نه تنها متوقف نشده است بلکه مسیر رشد و تعالی خود را در طول زمان طی کرده و به بلوغ رسیده است. باغسازی ایرانی در سایر هنرهای این سرزمین به گونه های مختلفی بروز پیدا کرده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی بروز باغسازی ایرانی در مینیاتور ایرانی، خوانش هنرمند نگارگر از باغ ایرانی به دست آید. برای نیل به این مهم، مینیاتورهای شاهنامه بایسنقری به عنوان مورد مطالعه، انتخاب شده اند. دلیل این انتخاب ارتباط تنگاتنگ این مینیاتورها با شاهنامه فردوسی، تصویرگری آن ها در یک بازه زمانی مشخص و محدود، وحدت رویه ترسیم آن ها و در دسترس بودن این مجموعه بوده است. پس از مطالعه و بررسی مینیاتورهای این مجموعه نتایج جالب توجهی به دست آمد که نمایانگر خوانش هنرمند نگارگر ایرانی از باغ ایرانی است. او برداشت خاص خود را از باغ را داشته است. توجه هنرمند نگارگر به جزئیات و اتمسفر کلی باغ از خصوصیات این خوانش است. در واقع می توان این گونه گفت که باغ ایرانی، گزینش عناصر طبیعت بوده است و مینیاتور، گزینش عناصر باغ است.
روایت منظرین سقاخانه در شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
54 - 61
حوزه های تخصصی:
در معماری بومی ایران، عناصر صوری متعددی به چشم می خورد که با مطالعه جنبه های دیگر نشان می دهد تنها جهت یک کارکرد خاص بنا نشده اند.سقاخانه ها از جمله این عناصر هستند. سقاخانه ها در ایران و در شهرهای این سرزمین، به تعداد بسیار دیده می شوند و بعضی از آنها، اثری بسیار زیبا هستند و از لحاظ معماری منحصربه فردشان، بسیار مورد توجه قرار می گیرند. نمادها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مربوط به سقاخانه ها در برگیرنده فرهنگ ویژه سقاخانه ای است. از طرفی این بنا تحت تأثیر فرهنگ و اعتقادات مردم جامعه، دارای کارکردهای مختلفی در سطح جامعه شده اند. روایت منظرین سقاخانه ها با هدف بازتعریف هویت و معنای عمیق این عناصر در سطح جامعه انجام شده است. به این منظور، مطالعات اسنادی با استفاده از منابع عملی صورت پذیرفته و علاوه بر بررسی ریشه های پیدایش سقاخانه، به کارکردهای مختلف آن در جامعه ایرانی نیز توجه شده است. چهار دسته کارکردهای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، هنری از جمله کارکردهایی هستند که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و از جنبه های مختلف به آنها نگریسته شده است. این کارکردها خود به دسته های جزئی تر تقسیم می شوند که معرف هویت سقاخانه در طول تاریخ و بیانگر نحوه تعامل جامعه با این عنصر مهم معماری در شهر ایرانی-اسلامی هستند. با توجه به این هویت ها، این مکان خاص با توجه به تمایز و انحصاری که به لحاظ معنایی داراست، می تواند به عنوان جاذبه ای منحصربه فرد در گردشگری فرهنگی مذهبی مورد توجه قرار گیرد.
خِرَد محیطی، دانش بومی و نقش عوامل اکولوژیک در برنامه ریزی و ساخت روستای کامو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
18 - 25
حوزه های تخصصی:
محیط طبیعی و عناصر آن همواره عامل تعیین کننده محل استقرار و پراکنش سکونتگاه ها، احداث تأسیسات انسانی و ساماندهی فضاها بوده است. پایداری این بستر رابطه ای مستقیم با ویژگی های پهنه های قابل زیست، تهدیدات طبیعی و نحوه مدیریت و برنامه ریزی محیطی داشته و بنابراین یافتن بهینه ترین مکان استقرار، وابسته به پارامترهایی همچون ژئومورفولوژی بستر، منابع آب، خاک و از این دست بوده که معیشت، فرهنگ و اجتماع روستاها را نیز تحت تأثیر قرار می داده است. در روستای کامو، نقش عناصر طبیعی در شکل گیری روستا و توافق بستر آن با طبیعت در لایه های کالبدی، کارکردی و معنایی حائز اهمیت است؛ بنابراین، طبیعت و نوع فعالیت های انسانی مرتبط با محیط، در نحوه قرائت تجلیات این سیستم فرهنگی اثرگذار خواهند بود. این نوشتار با تحلیل ساختار روستای کامو برمبنای عوامل اکولوژیک، ضمن بازخوانی نقش این عوامل، به بررسی میزان توافق و پیوستگی زیستگاه سکونتی موردمطالعه و چگونگی مدیریت و برنامه ریزی ساکنان آن درارتباط با هریک از عناصر طبیعی نیز می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد ساختار کامو برمبنای دانش بومی، بهره گیری هوشمندانه از عناصر اکولوژیک و الهام از بستر طبیعی آن شکل گرفته و نحوه مدیریت این بستر مبتنی بر راه حل های طبیعت بنیان بوده که نشان از خِرد محیطی ساکنان آن دارد.
پنجره ای رو به بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۸
70 - 73
حوزه های تخصصی:
در یک بیمارستان حومه پنسیلوانیا، بین سال های1972 تا 1981 میلادی ، شرایط محیط بستری بیماران، بعد از عمل جراحی کیسه صفرا مورد بررسی قرار گرفت، تا احتمال تأثیر منظر طبیعی آن سوی پنجره اتاق بستری بر بهبودی بیمار مشخص شود. نتیجه پژوهش نشان داد زمان بستری 23 بیماری که بعد از جراحی در اتاقی با پنجره رو به منظر طبیعی بستری شده بودند، کوتاه تر بود و پرستاران نسبت به آه و ناله آنها در طول مدت بستری کمتر گزارش داده بودند. همچنین استفاده از مسکن قوی برای تسکین درد این بیماران کمتر از 23 بیمارِ بستری شده در اتاق های مشابه اما با پنجره رو به ساختمان آجری، بوده است.
نقش های آسمانه
حوزه های تخصصی:
در زیر پیش آمدگی سقف خانه ای در کامو، که هویتش را از وقتی شهر خوانده شد، رفته رفته از دست می دهد، ردیفی از نقاشی جلب نظر می کند که تزیین آسمانه کوچه است. منظر کوچه های کامو استثنایی و خاطره انگیز است. نه به خاطر عناصر آن، که شاخص های ویژه برای این نوشهر هستند، بلکه به خاطر نور فضا. شفافیت منظر در کامو که در ارتفاع ... متری از سطح دریا قرار دارد، جلوه ای خاص نسبت به منظره های دیده شده در روستاهای دیگر می دهد. شهری تا این حد شفاف و درخشان، خاطره ای به یاد ماندنی در ذهن بر جای می گذارد. عناصر عادی منظر در سرزمین های این چنینی، از قبیل ردیف درختان صنوبر، کوچه های گلی سرخ رنگ و مزارع بی حصار، از جمله مهم ترین عناصر هویت ساز منظر در کامو هستند. همه این ها در غیاب تاری ناشی از غبار زندگی شهری و صنعتی و ارتفاع پایین، منظری را می سازند که مضمون آن در مقابل تازگی و بداعت تصویر شفاف آن، کمتر به نظر می آید. تزئین سقف در معماری سنتی ایران و بسیاری نقاط جهان، سابقه دارد. در میان آن ها، نورگیرهای بالای آینه، تزئینی در ارتباط با آسمان و نور است که با اشکال متنوع خود، زیبایی آفرینی مرتبط منظر آسمان را در درون فضای معماری پدید می آورد. در نمونه کامو، نکته کمی غریب تر است. پیش آمدگی جلوی خانه در کوچه و در فضای باز تزئین شده است. این زیبا آفرینی آنچنان که «نسیم مؤدب» در انتخاب تحسین برانگیز خود نمایش داده، ربطی به آسمان پیدا می کند. منظر آسمانه کوچه با نقش انسان های سنتی و منظر مردمی، نمونه ای بدیع در زیباسازی فضای زیست است. سایه بانی در برابر تابش آفتاب و بارش ابر، پیشانی جلوی خانه را پدید آورده که بنا نیست، نگاه به آسمان را سد کند، بلکه قابی برای آسمان رخشان است که بر خود نقش هایی از منظر مردمی را حمل می کند. ترکیب درختان کشیده، آسمان، دیوار، کوچه ها، قاب، نقاشی ها و شفافیت، منظر درخشان آسمان کامو را می سازد. منظری که مداخله های امروزین تدریجاً از مؤلفه های آن یک به یک می کاهد. از این منظر امروز، جز آسمان، درختان در حال میرایی و شفافیت چیزی باقی نمانده است. مهم ترین منظر کامو در حال از دست رفتن است.
تحلیل نقش چشم انداز بر ساختار فضایی و نظام استقرار معماری عمارت اصلی باغ عباس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
6 - 17
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در مطالعه باغ ایرانی با آن مواجه هستیم، تنوعی است که بنا بر شرایط مختلف بستر طبیعی، در الگوهای شکلی و ساختار کالبدی تعدادی از باغ های شمال ایران دیده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط تغییرات کالبدی در باغ عباس آباد، با چشم انداز بستر طبیعی آن، جهت شناخت عمیق تر این باغ و باغ ایرانی است. این پژوهش با روش مطالعه موردی و با طراحی چارچوب مشخص «تحلیل چندگانه»، نمونه منتخب مورد کنکاش قرار گرفت. ابتدا با جستجو در اسناد تاریخی، باغ عباس آباد توصیف گردید و طرح مرجع آن در دوره صفوی، در یک مدل سه بعدی بازیابی شد. سپس ساختار کالبدی و فضایی آن تحلیل گشت و چگونگی تأثیر چشم انداز بستر طبیعی، بر تغییرات کالبدی باغ عباس آباد مورد بحث قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که جهت گیری باغ براساس ویژگی های بستر طبیعی آن، جهتی منظرین را برگزیده است. محور قدرتمند میانی، به عنوان شاخصه هندسی مشترک باغ ایرانی، در این باغ تا عمارت اصلی امتداد می یابد، از آن عبور می کند و تا چارتاقی میان دریاچه قابل ردیابی است. استقرار عمارت اصلی در باغ عباس آباد، براساس الزامات دید و منظر تغییر نموده و از میانه مرتفع ترین صفه به منتهی الیه شمالی آن، جهت تسلط بصری بر دریاچه و چارتاقی میان آن، منتقل شده است. ساختار فضایی عمارت اصلی این باغ را فضای نیمه باز نظرگاهی تشکیل می دهد و عناصر اقامتگاهی به پیرامون باغ منتقل گشته اند تا تداوم دید به طبیعت حفظ گردد. این پژوهش نشان داد که در طرح باغ عباس آباد، چشم انداز، عاملی سازمان دهنده در مکان یابی، ساختار هندسی و انتظام عناصر معماری باغ، بوده است و در بسترهای مستعد، چشم انداز بستر طبیعی و قابل درک از نظرگاه اصلی، راستای نظرگاه، ساختار فضایی عمارت اصلی، نظام استقرار عناصر معماری و ساختار کلی باغ را تعیین می نماید.
قنات، ردّ حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
3 - 3
حوزه های تخصصی:
زندگی در دشت های مرکزی ایران که در هزاره اخیر اغلب از کویرهای خشک با گرمای تابستانی زیاد تشکیل شده، فاقد توجیهات متعارف برای سکونت است. ندرت آب و اقلیم سخت برای مردمی که معیشت آنها وابسته به زمین است، جاذبه ای برای ساخت شهر و روستا ندارد. اما شهرهای بزرگی همچون یزد، کاشان، سمنان، دامغان، بیرجند، زابل، بم و کرمان در اطراف کویرهای مرکزی ایران برپا شده اند که صدها شهر کوچکتر و بسیار روستاهای وابسته را در اطراف خود دارند. پاره ای از این آبادی ها که به دلایل امنیتی و تجاری بر سر راه های تاریخی پدید آمده بودند، نیز در گذر زمان و هزاره اخیر که اقلیم این منطقه به خشکی گرائید، جمعیت بیشتری گرفتند. درحالی که زندگی گذشتگان که بسیار وابسته تر از امروز به وضع طبیعت بود، مانعی برای کوچ و سکونت در مناطق برخوردار نداشت. مردمان این نواحی برای سازگاری با تغییر اقلیم و تداوم حیات خود به بهره گیری از فنونی پرداختند که تدریجاً عنصر اصلی منظر زندگی آنان شد؛ قنات شاید، مهمترین آنها باشد.تاریخ قنات را به اساطیر ایرانی نسبت می دهند. قنات، فن انتقال آب زیرسطحی به سطح زمین بدون بهره گیری از انرژی است. کوره ای شیبدار میان مظهر قنات تا مخزن آب در زیرزمین حفر می شود و آب در شیب ملایم کوره به سمت بیرون جریان می یابد. شیب کمتر کوره نسبت به سطح زمین، در محل تقاطع آنها، مظهر قنات را پدید می آورد. فقدان آب های جاری در اقلیم خشک، قنات را در اهمیت فوق العاده ای در جامعه قرار می دهد. همه حیات روستا و شهر به آن وابسته می شود. لذا مشاغل مرتبط با قنات، همچون مقنی و میراب از ارج و مقام بالای اجتماعی برخوردار می شوند. حفاظت آب و مسیر قنات، در زمره قواعد اخلاقی قرار می گیرد که آلوده کردن یا آسیب آن گناه است. خدمات بهره وری قنات همچون ایجاد روشنایی در مظهر و حوضچه های فرعی برای استفاده شست وشو سنت خیرین می شود. اسامی مرتبط با قنات همچون مقنی زاده و قنواتی به مثابه نمود شأن اجتماعی بر حرفه مندان وابسته گذارده می شود. فرهنگ احداث قنات، نماد عمل صالح و باقیات صالحات از سوی ثروتمندان و حاکمان رایج می شود.این همه سنت ها و فرهنگ هایی که در ارتباط با قنات پدید می آید، حاکی از وجود «بسته مفهومی» مرتبط با قنات در ذهن ایرانیان کویرنشین است. «مفهوم» قنات، همچون مخزن آن، سرشار از معناهایی است که در طول قرون در ارتباط با کارکرد و نقش حیاتی آن در زندگی اهالی مرکزی سرزمین ایران به وجود آمده؛ هریک از معناها در محیط بیرونی ذیل صورتی انعکاس یافته که امروزه «نمود» آن خوانده می شود.رشته چاه هایی که به کوره قنات می رسند تا خاک کوره را در زمان حفاری تخلیه کنند و هوا را به مقنی کوره برسانند، مهم ترین نمود «مفهوم» پیچیده قنات است. حلقه هایی ساخته شده از خاک کوره که گرداگرد دهانه چاه ریخته شده تا هم از ورود آب های سطحی به قنات و تخریب آن جلوگیری کند و هم نشانه خطر باشد برای جلوگیری از سقوط به درون چاه. تصویر رشته چاه های قنات عنصر جدانشدنی از مفهوم حیات در فلات مرکزی ایران است. صورت بدیعی در کویر که همچون «ردّ حیات» از تکاپوی انسان ها در طول قرن ها برای بقا حکایت می کند. عکس روی جلد اثر مرحوم «گئورگ گرستر» است که در سال 1355 (1976م.) بر فراز قنات های یزد عکاسی شده است. وی در شرح عکس خود نوشته است: «درحالی که بر فراز ایران سفر می کردم، به این فکر بودم که مناظر فرهنگی و طبیعی سرزمین پارس با بیابان های نمکی و باغ های بهشتی اش برای تماشا از آسمان آفریده شده اند. آبادی هایش با قنات ها و آبراه های زیرزمینی اش مثال بارز معماری بدون معمار هستند». این عکس بازنمایی مداخله آهنگین پیشینیان ماست در دل صحرایی که به ظاهر خالی است. اما ردّ حیات از غوغایی که در زیر زمین نهفته حکایت می کند. این عکس به لطف فرزند ایشان خانم Anya v. Schweinitz-Calonder که مدیریت مؤسسه Georg Gerster Air Photography را برعهده دارد به پاس علاقه پدر ایشان به سرزمین ایران برای چاپ در اختیار مجله منظر قرار گرفته است. از ایشان سپاسگزاریم.
نظام اجرایی پروژه های پیرایش مرمت و سامان دهی سیمای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
50 - 59
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات کلیدی حال حاضر در شهر های کشور بحران موجود در سیمای شهرهاست. این بحران از منظر خرد و کلان حادث شده است. از منظر کلان، بی توجهی به سیمای شهری در نظام کلی هدایت تحولات کالبدی شهر ها، سیمای شهری را مخدوش و بی هویت کرده است. از منظر خرد سه معضل اضافات و الحاقات، فرسودگی نماها و تابلو های بی ضابطه باعث اغتشاش بصری و افت کیفی سیمای شهری شده است. برای رفع این معضل در مقیاس خرد، سه اقدام پیرایش، مرمت و ساماندهی باید در دستور کار مدیریت شهری قرار گیرد. بررسی پروژه هایی که برای این منظور در سازمان زیباسازی تهران انجام شده، حاکی از این امر است که روش و نظام اجرای این دست پروژه ها که در نوع خود تجربه کاملاً جدیدی محسوب می شوند، مسئله ای کلیدی و نیازمند تعمق و دقت فراوان است. هرکدام از روش های به کار رفته در تجربیات قبلی دارای نکات مثبت و منفی منحصر به خود است. در این مقاله با بررسی تجربه های قبلی سازمان زیبا سازی و به خصوص تجربه اجرای پروژه فردوسی که نگارندگان در آن مسئولیت مدیریت و راهبری داشتند، تلاش شده است تا از منظر شناسایی و تحلیل ریسک های پروژه به روش دلفی، بهینه ترین روش برای اجرای پروژه و فرایند اقدامات معرفی شوند. یافته های این تحقیق نشان می دهد برای اجرای درست و عدم ایجاد سوء تفاهم در نهاد های نظارتی، کلیه ضوابط، مقررات و فرایند های قانونی پروژه های عمرانی باید رعایت شود، اما با لحاظ کردن تمهیداتی نظام عمرانی را باید با اقتضائات و پیچیدگی های این دست پروژه ها هماهنگ کرد که پاسخ مناسبی به ریسک هایی موجود ارائه دهند. دقت در طراحی و جزئیات اجرایی، توجه به جنبه های اجتماعی و رعایت دقیق ضوابط ایمنی از نکات کلیدی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی فرایند طراحی یک مرکز شهری شهروندگرا؛ جزیره نیو هلند، سن پترزبورگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
36 - 45
حوزه های تخصصی:
شهر توریستی سن پترزبورگ برای پیش برد همزمان دو هدف مهم توسعه گردشگری و اجتماعی تلاش بسیاری داشته است. بر همین اساس، اقدامات لازم توسط مسئولان جهت توسعه شهر در ابعاد خرد و کلان صورت پذیرفته است. توسعه گردشگری در این شهر تاریخی سبب شده مکان های شهری که باید پاسخگوی نیازهای مردم شهر باشند، توسط گردشگران اشباع شوند. از طرفی میدان کاخ1 (مرکز قدیمی شهر)، به مرور زمان نیازهای اجتماعی شهروندان را برآورده نکرده و به مرکز توریستی شهر بدل شد. اگر شکل گیری مراکز شهری با نیاز های شهروندان مطابقت نداشته باشد، در طی زمان متروک شده و مردم فضای دیگری را جایگزین خواهند کرد. مدیران و مسئولان این شهر در راستای ساخت یک مرکز شهری جدید با کاربری های چندمنظوره، سه بار طراحی جزیره نیو هلند2 را به شرکت های طراحی معروف جهان واگذار کردند. بنابراین جزیره نیو هلند، مرکز جدید شهر سن پترزبورگ، دارای پیشینه تاریخی خاص و مراحل متنوع طراحی است، که در نهایت بسیار موفق عمل کرده و مورد استقبال مردم قرار گرفته است. در این نوشتار به بررسی و مقایسه تجربه های طراحی و احیای جزیره نیو هلند پرداخته خواهد شد که بعد از بارها طراحی توسط شرکت های موفق جهان، به دلیل عدم تطابق با خواست شهروندان اجرا نشد و در نهایت مدیران شهری با مشاهده نحوه برخورد مردم با سایت به سیاست گذاری جدیدی دست یافتند. این پروژه توسط شرکت West8 در سال 2014 و مبتنی بر خواسته های مردم و نظرات قابل توجه تیم طراحی به اجرا درآمد. این تجربه می تواند یک الگوی بسیار مناسب برای روند توسعه شهرهای سنتی ایران باشد. بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های شهروندگرایانه از اغتشاش و نابودی هویت شهرها جلوگیری و به ایجاد فعالیت های اجتماعی در شهر کمک کرد.
بازخوانی مؤلفه های سازنده سازمان فضایی شهر ایرانی پس از اسلام در سفرنامه های قرن نهم تا چهاردهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
20 - 29
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی مفهومی برآمده از نگاه سیستمی به شهر و اجزای سازنده آن محسوب می شود که شهر را حاوی معنایی فراتر از جمع جبری اجزای کالبدی آن دانسته و معنایی برآمده از نظم، نسبت و ارتباط میان اجزاء برای شهر قائل است. این مفهوم ناشی از توافق جمعی ساکنان در نحوه شکل گیری شهر است؛ در این دیدگاه اجزای سازنده شهر در هر تمدن، مطابق نظم و سازمانی خاص شکل می گیرد که برآمده از چارچوب فرهنگی مشابه آنهاست. از این رو مفهوم سازمان فضایی را می توان وجه ممیزه فرهنگی و نشان هویتی دانست. سفرنامه های مستشرقان قرن نهم تا سیزدهم هجری قمری از منابع مهمی هستند که گرچه با نظامی روشن و سیستمی به شهر نپرداخته اند، اما با ذکر رویدادهای زندگی اجتماعی و توصیف فضاها و عناصر مهم شهر، تصویری مختلط از سازمان فضایی شهر به دست می دهند. تحلیل و مقایسه یافته های توصیفی و تخصصی در راستای تبیین مفهوم سازمان فضایی شهر، تفسیر جدیدی از چیستی و چگونگی شهر ایرانی-اسلامی فراهم می کند. هدف از نوشتار حاضر پرداختن به نحوه شکل گیری سازمان فضایی خاص شهر ایرانی به لحاظ عملکردی و معنایی است. در این راستا مؤلفه های سازمان فضایی از جهت نقش در ساخت «کلیت» شهر و «روابط» متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تاریخی بوده و جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای از سفرنامه ها و منابع تخصصی صورت گرفته است. ارتباط میان توصیف سیاحان و نظرات متخصصان از شهرهای ایرانی با سازمان فضایی آن، از طریق استنباط عقلی و تجزیه و تحلیل یافته ها صورت پذیرفته است. سازمان فضایی شهر محصول نگرش به شهر به عنوان یک کلیت مستقل است. شرط لازم برای معنایافتن شهر به عنوان یک «کل»، هدفمندبودن اجزا و نظم میان آنهاست که امکان شکل گیری، توسعه و تکامل شهر را در قالب ارگانیسمی پویا محقق می سازد. در شهرهای ایرانی دوره اسلامی چهار جزء قلمرو، مرکز، ساختار و کل های کوچک، الگو و روابط خاص سازمان فضایی شهر را شکل می دهند. در یک طبقه بندی کلی می توان از میان چهار مؤلفه اساسی سازمان فضایی شهر ایرانی، مرکز را به اعتبار مقام هستی بخش آن شرط لازم، و سه مؤلفه دیگر را همراه با مرکز به اعتبار نقش خدماتی، شروط کافی و مکمل تحقق کلیت سازمان فضایی شهر دانست.
باغ بهلگرد، نمونه اولیه و الگوی باغ های بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
6 - 13
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی به عنوان رویکرد زیباشناسانه انسان ایرانی در مواجهه با طبیعت در سطح جهان شناخته شده است. باغ ایرانی با هندسه منحصربفرد خود و شاخصه ها و عناصر معمول توسط صاحبنظران گوناگونی بر اساس بستر شکل گیری، استفاده از عناصر یا شکل و نوع آنها و فعالیتهایی که در باغها صورت می گرفته است، طبقه بندی شده اند. باغ سکونتگاه ها به عنوان یکی از این طبقه بندی ها بر فعالیت سکونتی عمدتاً دائم در باغ دلالت دارند. از آنجایی که اغلب باغها متعلق به حاکمان بوده است و به صورت فصلی یا موردی برای فعالیتهای حکمرانی و تفرج استفاده می شده است، نمونه های کمی از سکونت دائم در باغهای ایران به چشم می خورد. باغهای بیرجند از جمله باغهایی هستند که با ویژگیهای منحصربفرد خود مانند عدم حضور آب و یا کوشک وسیع در یک جبهه باغ، کمی متمایز شده اند. در این بین باغ بهلگرد با وجود دارا بودن خصوصیات پایه باغ ایرانی اعم از هندسه، محور و ...، به گونه ای شکل گرفته است که عناصر و فضاهای موجود در آن برای ارائه خدمات سکونت و پشتیبان آن سازمان یافته اند. وجود کوشک منحصربفرد در نقش یک باغ اندرونی، وجود حوض و شاه نشین در حیاط اندرونی، عدم دید مطلوب به محور باغ از جانب کوشک، کرت های وسیع برای کاشت گیاهان مثمر و وجود حوض آب در محوطه باغ به عنوان منبع آبیاری نشان می دهند که کارکرد سکونتی در باغ بهلگرد غالب بوده است. به نوعی می توان گفت، در باغ بهلگرد هنوز جنبه های قدسی باغ ایرانی تجلی نیافته و سازنده باغ با طراحی اندرونی و ... سعی در فضاسازی مطلوب ایرانی در کنار زمینهای کشاورزی داشته است.
ارزیابی کیفی فضاهای شهری: کاربرد رویکرد کل نگر منظر در ارزیابی پروژه میدان شهدای مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
50 - 61
حوزه های تخصصی:
طرح ساماندهی میدان شهدای مشهد تحت عنوان پروژه بازآفرینی شهری در دو دهه اخیر در حال اجرا و اکنون در شرف اتمام است که نتیجه آن به گواه شهروندان و به نشانه حضورنیافتن آنان در این میدان چیزی جز شیء پنداشتن فضای شهری نبوده است. سابقه مطالعات و برنامه های توسعه شهری نشان می دهد که رویکرد آنها عمدتاً معطوف به دو بعد عملکردی و کالبدی آن بوده و به بعد معنایی فضا به درستی توجه نمی شود، درحالی که بی توجهی به مقوله معنا از عوامل اصلی بروز پدیده بی مکانی در شهرهاست. در این راستا این پژوهش با رویکرد کیفی و در قالب دیدگاه کل نگر، منظر میدان شهدا را مورد ارزیابی قرار می دهد. ارزیابی در سه مرحله صورت می پذیرد: مرحله اول شامل تحلیل میدانی در مقیاس جزء نگر شامل حضور پژوهشگر در محل و برداشت عناصر کالبدی، فعالیتی و معنایی است. گام دوم به تحلیل محتوای اطلاعات جمع آوری شده پیرامون میدان شهدا اعم از مقاله، گزارش، خبر و... می پردازد. گام سوم با استفاده از روش تحلیل محتوا در پی کشف نقش در ذهن مخاطبان، از طریق مصاحبه عمیق با استفاده کنندگان از فضاست که براساس یافته های این مرحله ادراکات مخاطبان از میدان شهدا را در پنج سته کلی می توان جای داد: «مرکز شهر»، «آستانه حرم»، «فضای عمومی شهری»، «فضای سرد و بی روح» و «فضای بی هویت». این عوامل بیانگر معنای میدان شهدا در ذهن مخاطبان است. این پژوهش در نهایت از برایند سه مرحله، ارزیابی خود را از میدان شهدا ارائه کرده و با وزن دهی به آنها آسیب های اصلی میدان را در سه مورد نتیجه گیری کرده است. جمع بندی این پژوهش بر پایه مطالعات و ارزیابی صورت گرفته، سه هدف «زندگی بخشی و تغییر فضای حکومتی به فضای مدنی»، «بازتولید و انباشت لایه های معنایی میدان در راستای تداوم هویت» و «سازماندهی فضایی به منظور حضور مجدد شهروندان» را به منظور احیای میدان پیشنهاد و بر پایه این سه، راهبردها و سیاست های خود را مطرح کرده است
پدیدارشناسی منظر کوشک در سیستم باغ شاه و آسیب شناسی تحولات آن در ادوار مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
48 - 57
حوزه های تخصصی:
باغ شاه یکی از آثار واقع در مجموعه باغستان شهری عباس آباد بهشهر متعلق به دوران صفویان است. این باغ و کوشک آن در بازه های زمانی مختلف به خصوص در دوران معاصر، دچار تحولاتی شتاب زده، سلیقه ای و تزئیناتی بزک مانند شده است که آسیبی جدی بر اصالت و هویت اثر تلقی می شود. فرضیه پژوهش آن است که آسیب های تحولات نابه جای باغ ناشی از خروج کوشک از نگرش سیستمی و کل نگر باغ در ازای سطحی نگری و جزءنگری به آن است. این مقاله سعی دارد با پدیدار شناسی منظر کوشک به عنوان نقطه عطف باغ آسیب ها و تحولات نابه جای آن را در ادوار مختلف ارزیابی کند. تحقیق حاضر به صورت کیفی با روش توصیفی-تحلیلی و پدیدارشناسی به واسطه اطلاعات میدانی و اسنادی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد، کوشک با تأسی از نگرش سیستمی و کل نگر در هماهنگی با سیستم باغ پدید آمده است. گسست نظام ها در نگرش جزء نگر در ادوار بعد موجب خروج کوشک از سیستم کل نگر شده است. ثمره این نگاه سطحی و جزء نگر نادیده انگاشتن یک کل نظم دهنده هدفمند، ورود تغییرات نابه جا و سلیقه های مختلف، الگوبرداری از کالبدهای مغایر با معنا، هدف و هویت منظر کوشک، در دوران حاضر است.
بازخوانی کالبد باغ هزارجریب بر پایه مطالعات مقایسه ای اسناد توصیفی-تصویری و میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
6 - 21
حوزه های تخصصی:
براساس شواهد و اسناد موجود، در دوره صفوی، باغ های زیادی در اصفهان ساخته شده که امروزه تنها نامی از آنها برجای مانده است. باغ هزارجریب از شناخته شده ترین آنهاست. این باغ در جنوب زاینده رود و در دامنه کوه صفه جای داشته است. امروزه دانشگاه اصفهان و بخش هایی از یکی از محلات شهری (مرداویج) بر روی بقایای آن ساخته شده است. بازخوانی این باغ در راستای معرفی ویژگی های کالبدی آن، به شناخت بیشتر بخشی از ارزش های باغسازی کهن ایرانی کمک می کند. در این راستا، اسناد توصیفی و تصویری می تواند راهکاری برای تحلیل ویژگی های کالبدی باغ هزارجریب در زمان آبادانی آن باشد. سیاحان بسیاری در دوره های مختلف به توصیف این باغ به لحاظ معماری و رویدادهای آن در زمان آبادانی و افول پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار تلاش می کند به بازنمایی بصری کالبد باغ هزارجریب و عناصر آن به گونه ای جامع بپردازد. از سوی دیگر چگونگی آبیاری این باغ در فرایند بازنمایی تصویری آن آشکار خواهد شد. جهت انجام این مدلسازی از اطلاعات کتابخانه ای به عنوان اسناد توصیفی از یک سو، و از اسناد تصویری از سوی دیگر بهره گرفته شد. مطالعات میدانی منطقه مورد نظر تکمیل کننده بخشی از ناشناخته های این باغ در گذر زمان بود. این مقاله بر آن است تا با بازنمایی باغ هزارجریب در گذر زمان به دگرگونی های آن نیز بپردازد. یافته های این پژوهش بر پایه چهار نظام اصلی باغ ایرانی: راه، گیاه، ساختمان و آب نهاده شدند. با تحلیل های انجام گرفته ارتباط فضایی بخش های گوناگون باغ هزارجریب، نسبت فضاهای پر و خالی، تعداد سطوح و فرم شکلی عمارات به دست آمدند. از سوی دیگر تغییراتی که در گذر زمان پدید آمده بود نیز آشکار شد.
مقایسه تطبیقی نوع نگرش به طبیعت در اشعار «نیما یوشیج» و «سهراب سپهری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
16 - 27
حوزه های تخصصی:
عشق به طبیعت و زیبایی های آن منشاء آفرینش بسیاری از آثار هنری بوده است. در این میان، شعر نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تجلی طبیعت در آثار شعرا بسیار دیده می شود. به خصوص شاعران معاصر هر یک از زاویه دیدی خاص و نیز با دغدغه های بعضاً متفاوتی نسبت به طبیعت سخن رانده اند. از میان شاعران معاصری که از طبیعت می گویند، نیما یوشیج و سهراب سپهری به عنوان شاعران نوپرداز، دارای اعتبار و جایگاه خاصی هستند. با توجه به اهمیت طبیعت در هنر ایرانی، این مقاله با هدف واکاوی و تبیین نگاه نیما و سهراب به موضوع طبیعت، تلاش دارد تا شباهت ها و تفاوت های نوع نگرش این دو شاعر نسبت به طبیعت را شناسایی کند. بر این مبنا، با روشی تفسیری به تحلیل محتوای کیفی در اشعار سهراب و نیما می پردازد. یافته ها نشان می دهد سروده های سهراب و نیما در مضامینی چون: بداعت نگاه به طبیعت و عناصر آن، استحاله در طبیعت، طبیعت به مثابه مأمن و زنده و ذی روح دیدن عناصر طبیعت دارای وجه اشتراک با یکدیگر بوده و در مضامینی چون: نگاه عرفانی ویژه به طبیعت، کل نگری و جزء نگری، نگاه پدیدارشناسانه به طبیعت، طبیعت به مثابه آیه، طبیعت بومی و محلی و نگاه اجتماعی به عناصر طبیعت، دارای تفاوت هستند. به نظر می رسد عمده تفاوت این دو شاعر در کل نگر بودن و جزء نگر بودن آنها باشد.
موقتی بودن منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
62 - 73
حوزه های تخصصی:
منظر و موقتی بودن آن اصلی ترین نقطه اشتراک میان باستان شناسی و مردم شناسی فرهنگی-اجتماعی است. مقاله حاضر نشان می دهد که موقتی بودن منظر را می توان با «دیدگاه ثابت» انسان که همچون فرضیه ای از پیش اثبات شده در رفتار و ادراکش نهفته است، فهمید. معنای منظر در تقابل با معنای زمین، طبیعت و فضا آشکار می شود. مفهوم «Taskscape»1 الگویی از فعالیت های ثابت را نشان می دهد و موقتی بودن ذاتی آن در تعاملات منظم یا الگوی طنین2 آن نهفته است. با در نظر گرفتن ارتباط منظر و Taskscape، در نهایت تمایز میان این دو از بین می رود و می بینیم که اساساً خود منظر امری موقتی است. چند نمونه عینی در ارتباط با مباحث مزبور برای فهم بهتر مخاطب آورده شده است.
نقش نظامِ آب در ماندگاری باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
6 - 15
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی به عنوان جلوه ای از منظر ایران، مانند آینه ای، افکار، باورها و فرهنگ انسان ایرانی-اسلامی را در طولِ تاریخ، در خود منعکس کرده است. این الگوی باغسازی دارای مشخصه هایی است که آن را در طول تاریخ از سبک های دیگر باغسازیِ دنیا متمایز کرد است. یکی از این مشخصه ها نظام آب در باغ ایرانی است. در سرزمین ایران با مناطق گرم و خشک وسیع، به شاهد نمونه های تاریخی-از قدیمی ترین نمونه آن در پاسارگاد تا دوره معاصر- آب حضور جوهری داشته و از عوامل هویت باغ ایرانی به حساب می آمده است؛ هرچند نمود ظاهری نظام آب و ماهیتش در باغ ایرانی به عنوان محصول تعامل انسان با محیط به فراخور زمان تغییر کرده است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین نقش نظام آب در ماندگاری باغ ایرانی بوده است. برای رسیدن به این هدف، در ابتدا مفهوم ماندگاری تعریف شده و معیارهای آن استخراج شد تا الگوی نظری پژوهش شکل بگیرد. این الگوی نظری که شامل معیارهای عملکردی، اقلیمی، فرهنگی-اجتماعی و معنایی-زیبایی شناسی بوده با شاخص های نظام آب که از مطالعات حاصل آمده اند در باغ ایرانی انطباق داده شد. برای رسیدن به این اهداف، از ترکیب روش های تحقیق توصیفی-تحلیلی و تاریخی استفاده شده است. روش های جمع آوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای، مطالعات میدانی و مصاحبه با خبرگان بوده تا شناخت جامعی از ماندگاری، باغ ایرانی و نظام آب صورت بگیرد. روش ارزشیابی اطلاعات با توجه به محتوای مطالب به صورت کیفی بوده و نتایج از طریق روش تحلیلی-استقرایی حاصل شدند. بر این اساس به سؤال اصلی پژوهش پاسخ داده شده و نتیجه نهایی حاصل آمد که استفاده از آب در باغ ایرانی ابزاری نبوده و داشتن پیوند ذهنی و قائل شدن نقش معنایی برای آن عامل ماندگاریِ باغ ایرانی بوده است؛ چراکه آب در باور ایرانیان چه در دوران قبل از اسلام و چه بعد از آن، مایه طهارت و دارای نقش قدسی و معنایی بوده و به باغ حیات بخشیده است.
تحکیم تاوه بتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
60 - 67
حوزه های تخصصی:
این تحقیق تجربی به منظور یادگیری رفتارهای موجی تاوه های بتن مسلح با روکش بتن انجام شده است که تحت بارگذاری استاتیک قرار دارند. پارامترهای اصلی این بررسی ضخامت روکش بتن و سطح تراز سنگ بستر بین تاوه و روکش بتنی، با و بدون رابط برشی است. نتایج تجربی نشان می دهد که سختی خمشی و ظرفیت خمشی نهایی تاوه با روکش بتنی می تواند در مقایسه با گروه کنترل به طور چشمگیری برای تمام سطوح اتصال افزایش داشته باشد. انعطاف پذیری تاوه تقویت کننده با رابط برشی بیشتر از انعطاف پذیری تاوه، بدون رابط برشی است. رابط همچنین می تواند گسیختگی ترد برش و جداشدگی سطح تماس را تجربه کند که به دلیل جریان برش زیاد تاوه بالایی بدون رابط برشی و لایه ضخیم بتنی به وجود می آید. این مسئله باید در ملاحظات مربوط به طراحی، لحاظ شود.
دره درکه، به مثابه شارباغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
34 - 41
حوزه های تخصصی:
روند تخریبی روددره های شهر تهران و تجارب ناموفق در نمونه های مختلف نشان از عدم شناخت صحیح و استفاده نادرست از ظرفیت های این روددره ها است. روددره درکه یکی از هفت روددره باارزش تهران است که به عنوان یکی از کریدورهای اصلی و طبیعی در کوه پایه های رشته کوه البرز قرار دارد. روددره درکه از سه مؤلفه آب، گیاه و دانه های معماری تشکیل شده است. هم نشینی لاینفک این سه مؤلفه، ساختار طبیعی و بومی روددره درکه را بازگو می کند. مسیر حرکت رود در خط القعر دره و شکل گیری درختان و گیاهان در امتداد آن و حضور دانه های معماری در انتهای مسیر حرکت رود، شاکله اصلی روددره درکه را شکل می دهد. فرضیه شارباغ ایرانی که در سال ۱۳۹۴ در شماره ۳۳ مجله منظر توسط مهدی شیبانی و مریم اسماعیل دخت مطرح شد، عناصری برای الگوی شارباغ را بازگو کرد که آب، گیاه و دانه های معماری به عنوان مؤلفه های اصلی و شاکله شارباغ در مقاله مذکور مطرح شد. به نظر می رسد که مؤلفه های شارباغ ایرانی می تواند الگوی شکل گیری روددره درکه باشد که آب، گیاه (باغات درکه) و دانه های معماری (روستا درکه) در ساختاری خطی و در امتداد مسیر حرکت رود شکل گرفته اند. پیکره باغات درکه و دانه های معماری (روستای درکه) با توجه به بستر طبیعی و مسیر حرکتی رود، الگوی شار باغ ایرانی را دنبال می کنند. این پژوهش به دنبال نظریه ای برای توسعه های آتی روددره درکه است و با بررسی الگوی شارباغ ایرانی و تطبیق آن با مؤلفه های منظرساز روددره درکه، این موضوع را استنتاج می کند که الگوی شارباغ ایرانی پایه و اساس روددره درکه است و در توسعه های آتی این رود دره، امکان به کارگیری این نظریه امکان پذیر است.
تأثیر دوران تحول در منظر طبیعی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
16 - 23
حوزه های تخصصی:
فضای سبز به گونه ای که در اختیار عموم مردم قرار داشته باشد و در کنار آن تعاملات اجتماعی و فرهنگی شکل بگیرد، از زمان های بسیار دور در ایران در قالب تفرج-زیارت در محل امام زاده ها وجود داشت. دو عنصر آب و گیاه که در اندیشه ایرانیان دارای تقدس و احترام خاصی است با همجواری در کنار بقاع متبرکه امام زادگان بر وجه تقدس و احترام آنها افزوده شد. اما در دوران گذار از سنت به مدرنیته، در دوره پهلوی فضاهای سبز عمومی در قالب فرم جدید به صورت پارک شهری و به تبعیت و تقلید از غرب در ایران شکل گرفت. علی رغم ایجاد فضاهای سبز در مقیاس گسترده تر، بیگانه بودن این فضاها با اندیشه و ذهنیت ایرانیان منجر به گسست ارتباط با این گونه فضاها شد. این مقاله با بررسی و مقایسه ویژگی های مختلف در ارتباط با نمونه های فضای سبز عمومی در دوران سنت و مدرنیته سعی بر واکاوی و تحلیل دلایل دور شدن انسان معاصر از فضای سبز علی رغم بالا رفتن سرانه آن در فضاهای شهری دارد.