فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظریة گشتالت از جمله مکاتب تأثیرگذار در قرن بیستم است که به معماری وارد شده است. با توجه به شیوة متفاوت توجه به ادراک در این مکتب، در بسیاری از مقالات به لزوم بررسی این سیستم ادراکی و نحوة عمل آن در طراحی توجه شده است؛ اما بیشتر آن ها درحد بررسی مبانی نظری گشتالت هستند و به حضور این مکتب در طراحی باغ های ایرانی توجه نکرده اند. به این ترتیب، این پرسش مطرح می شودکه آیا می توان با این نظریه باغ های تاریخی را تحلیل نمود. برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا نظریة گشتالت و رابطة آن با مفاهیم معماری منظر و سپس ظرفیت های آن در تحلیل باغ سازی ایرانی مورد مطالعه قرارگرفت.
چیستی نظریة گشتالت، مفاهیم آن و معیارهای حاصل از این مفاهیم در تحلیل باغ های تاریخی پرسش های اصلی این پژوهش هستند. برای پاسخگویی به پرسش ها در حوزة نظری، روش تحقیق استدلال منطقی و بررسی نمونة موردی به کار گرفته شد. درنهایت، مفاهیم مربوط به این نظریه در طراحی پلان چند باغ از دوره های تاریخی متفاوت ایران برای نمایش میزان گستردگی کاربرد این نظریه در باغ های ایرانی بررسی شد.
نتایج تحقیقات نشان می دهند با اینکه سال ها از ظهور نظریة گشتالت می گذرد، همواره کاربرد داشته و به خوبی می تواند در حوزة معماری منظر استفاده شود. همچنین به کمک مفاهیم نظریة گشتالت، جنبه های ناپیدای معماری منظر ایرانی بازشناخته خواهد شد.
گونه شناسی مدل ها و بررسی تطبیقی روش های ثبت تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی ابزار دستیابی به بازنمایی درونی محیط دانسته می شود که تنوعی از روش ها و شیوه های استخراج را در چند دهه گذشته تجربه کرده است. همین تنوع است که بررسی تطبیقی شیوه های استخراج تصاویر ذهنی -شناختی و شناخت جامع آنها و به ویژه نقاط ضعف و قوت آنها را مهم می سازد. در این پژوهش با استفاده از راهبرد ترکیبی شامل راهبرد کیفی و طبقه بندی، داده های حاصل، مورد گونه شناسی قرار گرفته و در نهایت در راهبردی تفسیری با رویکردی استنتاجی تحلیل و ارزیابی شده اند. ادبیات مرتبط با موضوع مورد بررسی و تحلیلی انتقادی قرار گرفته و تلاش شده جوانب موضوع به طور کامل ولی موجز مورد بررسی و اشاره قرار گیرد. فرضیه این پژوهش بر این پایه استوار است که می توان وجوه اشتراک و افتراقی میان روش های استخراج و ثبت تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی را به گونه ای طبقه بندی کرد که امکان ساخت مدل یا مدل های کلان نظری از آنها را ممکن ساخته و در نهایت راه را برای تبیین مدل جامع بازنمایی محیط فراهم آورند. این مدل بر مبنای کاهش نقاط ضعف و تأکید بر نقاط قوت شکل خواهد گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که گونه های مختلف مفاهیم موجود در زمینه نقشه های ذهنی- ادراکی به دو دسته «بازنمایی توپولوژیک» و «بازنمایی ادراکی» قابل تقسیم هستند. همچنین روش شناسی اخذ تصاویر و نقشه های شناختی نیز در دو دسته «مدل های ترسیمی – طراحی (زایشی)» و «مدل های بازشناسی-ارزیابی (غیر زایشی)» قابل تقسیم اند. تحلیل روش های مذکور در کل مدل جامع بازنمایی منظر و محیط شهری را به لحاظ روش شناسی حاصل ترکیب «نقشه های ذهنی» و «نقشه های مفهومی» معرفی کرده و استخراج نقشه های شناختی در راستای دستیابی به «نقشه شناختی عام» از بازنمایی محیط را با آسیب هایی مواجه می داند؛ نخست «ضعف فرآیند ساده سازی» که به حذف کیفیّت ترسیمی عناصر و جزییات آنها منتهی شده است، و دیگری «ضعف سامانه گرافیکی» که محدود به عناصر پنج گانه لینچ تعریف شده اند، سرانجام «عدم امکان مقایسه نتایج در روش های مختلف» به ویژه روش های ارزیابی و ترسیمی که به سبب ماهیت و روش شناسی نمی توانند به موازات یکدیگر مورد استفاده باشند. لذا استفاده از ابزارهای فناوری جدید مانند شبکه های جهانی ارتباطی (اینترنت و رسانه ها) و نرم افزارهای رایانه ای و شبیه سازی و مانند آن در آینده ای نزدیک به عنوان ابزار اولیه و سپس به مثابه شیوه ای جدید شکل خواهند گرفت که امروزه نشانه هایی از آن در مطالعات ترجیح سنجی مردم قابل مشاهده است. با این حال مطالعات این پژوهش نشان می دهد که این ابزارها و روش ها هنوز در پژوهش ها مورد استفاده نیستند.
موسیقی خیابانی به دنبال جایگاه موسیقی در منظر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر شهری، رویدادی سیال در شهر است که مفهوم آن به دنبال تغییرات رفتارهای اجتماعی، امکانات و حیات جمعی، رشد و متناسب با زمینه خود ظهور کرده و شامل هنرهای مختلفی مانند نمایش ، دیوارنگاری، مجسمه و موسیقی است. در فضاهای عمومی تهران معاصر انواع مختلف هنر شهری دیده می شود که از این بین موسیقی، اگرچه در دو مقیاس متفاوت خرد و کلان در شهر حضور دارد، اما این هنر، علی رغم تأثیرگذاری بر حیات جمعی شهر، در قیاس با سایر هنرهای شهری، کمتر مورد توجه واقع شده است. به گونه ای که صحنة کالبدی- فضایی شهر، جایگاهی مناسب برای اجرای موسیقی ندارد. در راستای رسیدن به فضای شهری مناسب که بتواند زمینه ای مناسب برای اجرای موسیقی خیابانی باشد، این سؤالات مطرح می شود کهآیا در تمام نقاط شهر، شرایط یکسانی برای اجرای موسیقی خیابانی وجود دارد؟ مکان هایی که تبدیل به بستر اجرای آن شده اند، چه ویژگی هایی را شامل می شوند؟ این مکان ها به همراه موسیقی خیابانی چه تأثیری بر رفتار اجتماعی و فردی رهگذران دارند؟ مقاله حاضر بر آن است با شناسایی موسیقی خیابانی، به عنوان هنری مؤثر در شهر، جایگاه گمشدة آن را بازیابد تابخشی از حیات جمعی شهر به آن بازگردانده شود.
باغ موزه یا موزه باغ؟ منظر باغ موزه مینیاتور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ موزه مینیاتور پدیده ایست معاصر که با استفاده از ابزارهای منظر، مفهوم سنتی موزه را با گره زدن آن به فضای جمعی با دستیاری مفهوم سنتی باغ موزه دگرگون می کند. تلفیق باغ ایرانی و موزه در باغ موزه مینیاتور تهران می تواند به منظری آشنا را رقم زند که توسعه تعاملات اجتماعی، خاطره انگیزی و تقویت حس مکان از نتایج آن است. روند ناخودآگاه دریافت اطلاعات از میراث به نمایش درآمده در باغ موزه می تواند ادراک خاصی از فضا در اختیار مخاطب قرار دهد که مشوق او برای قرار گرفتن در فضای واقعی اثر باشد. منظر نمایشگاهی و توجه مناسب به الزامات منظر، نوع خاصی از فضا را ایجاد می کند که به رونق گردشگری می انجامد. در باغ موزه مینیاتور عدم وحدت کلیت طرح و جزء فضاها، نوعی التقاط در استفاده از عناصر آشنا و ناآشنا در منظره سازی ایجاد کرده که روح ایرانی مجموعه را کمرنگ می کند.
این نوشتار با بررسی اهداف و راهبردهای طراحی پروژه، تدوین معیارها و مقایسه با آنچه ساخته شده میزان موفقیت پروژه باغ موزه مینیاتور را از نگاه منظرین مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. معیار های اصلی بررسی شده در این روند، ایجاد حس دلبستگی مکان، خلق منظر نمایشگاهی و آفرینش منظر آشنا برگرفته از باغ ایرانی است.
استفاده از متریک های منظر در بهسازی شبکه اکولوژیک شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر تئوری های مربوط به اکولوژی منظر درهای تازه ای به روی برنامه ریزی و طراحی منظر گشوده است. مفهوم شبکه اکولوژیک نیز از دستاوردهای این مبحث بوده و در ارتباط با غلبه انسان در محیط های طبیعی و تکه تکه شدن تدریجی آن به دنبال توسعه محیط زیست انسانی نمود می یابد. به همین جهت طراحان و اکولوژیست های منظر، این مفهوم را در جهت به کار بستن یک استراتژی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف و نیز محیط های شهری مورد استفاده قرار می دهند. در این راستا متریک های منظر به عنوان ابزار مفید بررسی و بهسازی شبکه های اکولوژیک شهری به شمار می آیند. در مطالعه حاضر، هدف اصلی، ارایه راهکارهای بهسازی برای شبکه اکولوژیک شهر تبریز با استفاده از متریک های منظر است. در این راستا ابتدا عناصر تشکیل دهنده ساختار شبکه اکولوژیک شهر تبریز که شامل لکه ها و کریدورهای طبیعی و مصنوعی هستند، با استفاده از متریک های منظر به طور کمی بررسی شده و بدین ترتیب لایه های اکولوژیکی طبیعی و مصنوع آن با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و متریک های منظر(شامل
CAP و MNN و NP) مورد شناسایی و آنالیز واقع شد. سپس تحلیل شبکه با روی هم گذاری این لایه ها صورت گرفته و این امر به درک شبکه اکولوژیک شهر انجامید. در نهایت پهنه بندی ساختار شبکه به صورت سه پهنه همگن و ارایه راهکارهای ارتقای آن برای هر پهنه در مقیاس شهری از نتایج این مطالعه است.
تصویر کاخ و باغ شاه موبد در مثنوی ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل یا طرح باغ موضوعی است که برخی از مهم ترین ویژگی های فضایی باغ را در بر دارد. علاوه بر آثار باقی مانده یا مدارک تصویری و متون تاریخی، شعر فارسی نیز منبعی برای شناخت باغ محسوب می شود و تصویری از آن فراروی ما قرار می دهد. تصویر یادشده که ممکن است حاصل مشاهده توصیفگر یا حتی تصویر ذهنی او درباره فضایی خاص باشد، اهمیت دارد و ما را با موضوعی آشنا می کند که اطلاعات دیگری از آن در دست نداریم یا اطلاعات ما را تکمیل می کند. این مقاله متن داستانیِ منظومی را از نیمه نخست سده پنجم مطالعه می کند؛ زمانی که فخرالدین اسعد گرگانی داستانی قدیمی تر را روایت کرده است. داستان یادشده، مثنوی ویس و رامین است که تأثیری گسترده بر داستان های منظوم پس از خود داشته و احتمالاً اصل آن به دوره اشکانی بازمی گردد. مقاله در پی آشکار کردن تصویری از باغ و سرای شاه موبد است که شاعر در حین داستان گویی خود و شرح روابط میان شخصیت ها، آن را به طور ضمنی وصف کرده است. در این مطالعه، شعر شاعر ازجمله آن ها که مربوط به شرح فضای یادشده اند یا غیر آن، تفسیر می شوند تا خصوصیات فضایی سرای شاه موبد روشن شود. در تفسیر یادشده، درون مایه دراماتیک و صحنه های داستان در مرکز توجه قرار دارند و هدف، یافتن ویژگی های معماریِ صحنه هایی است که شاعر در ارتباط با سرای شاه موبد شرح می دهد. بنا بر شرح شاعر، «سرای شاه موبد» از باغ و کاخ و شبستانی تشکیل شده است و مجاور گوشکی است که مشرف به میدان است و کل مجموعه در دز یا کندز مرو قرار دارد. سرای موبد دربردارنده دو باغ است که یکی همچون حیاط اندرونی در میان عمارت شبستان بوده و دیگری دارای دیوار و حصار بوده و در مقابل کاخ اصلی است. کاخ به هر دو راه دارد و از طریق ایوان با فضای هر دو باغ گلستان و بوستان ارتباط می یابد.
زیباشناسی سد و اعتلای منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
فرآیند طراحی و ساخت یک سد ایمن و کارآمد، تلاشی مداوم جهت برخوردهایی درست و اقتصادی با چالش هایی مرتبط با زمین شناسی، هیدرولوژی و مصالح است. در کنار تحصیل این مطالبات بنیادین، دست یابی به زیبایی سد و ارتباط مطلوب میان طرح سد و محیط اطراف آن، ابعاد دیگری است که باید به آن توجه شود. سد به عنوان عنصری مداخله گر در طبیعت که گستره وسیعی از طبیعت را دستخوش تغییر می نماید، ضروری است نه تنها زیبایی طبیعت را مخدوش ننموده، بلکه آن را نیز ارتقا بخشد. به دلیل تأثیر مستقیم مشاهده و ارتباط با طبیعت بر سلامت روانی انسان، درصورتی که ساخت سد به تضعیف یا نابودی مناظر زیبای طبیعت منجر شود، سلامت روانی انسان نیز به مرور زمان در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. در صورت لحاظ نمودن این دیدگاه در طراحی، نتایج، اغلب چشمگیر است و سازه هایی باهیبت و زیبا پدید می آید که قادر است کیفیت زیباشناختی محیط طبیعی اطراف خود را تقویت سازد. عوامل اصلی پدیدآورنده زیبایی در معماری سدها و به دنبال آن حفظ و ارتقای منظر، موضوع اصلی این مقاله است. مطالعات نشان می دهد اعتلای زیبایی سدها با رعایت اصولی ازجمله نظم، تناسبات، ارتباط مطلوب با محیط و نیز دارابودن عملکرد مناسب، همزمان با پاسخگویی درخور به نیازهای تکنیکی سد قابل حصول خواهد بود.
زیباشناسی فضای جمعی؛ ارزیابی زیبایی در سه فضای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
فضای جمعی و زیباشناسی دو مفهومی هستند که امروزه در ادبیات شهری جایگاه وسیعی را به خود اختصاص داده اند. نقطه پیوند این «دوگانه» در مقوله معنای فضا نزد انسان و نقش او در شکل دهی به این معناست. اقدامات زیباشناسانه از طریق مداخله انسان در فضای جمعی به بروز معنا در تجربه محسوس مخاطب از آن می انجامد. این اقدام، میزان انطباق معنا را با ذهن مخاطب تعیین می کند. هرچه اقدام زیباشناسانه با ذهنیت جامعه هم سوتر باشد، مخاطب معنای عمیق تری از فضای جمعی دریافت خواهد کرد. در مقابل، اقدامات زیباشناسانه که اغلب به دلایل ایدئولوژیک، اقتصادی، بی برنامگی از ذهنیت جامعه به دورند، در محصول خود به وضوح دچار آشفتگی و بی معنایی می شوند.
چهارباغ یا چارباغ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
«چهارباغ» صحیح است یا «چارباغ»؟ این سؤال اصلی نوشتار پیش روست. هرگاه برای فهم عمیق تر این پدیده به متون تاریخی، کتاب ها، سفرنامه ها، زندگینامه ها و حتی کتیبه ها سر می زنیم مشاهده می کنیم که واژه «باغ» به عرصه ای دلپذیر، پر از گل، گیاه، درخت و آب جاری، اما منظم و برپایه هندسه ای مشهود، اطلاق شده است. در این میان«چهارباغ» یا شاید «چارباغ» اشاره ای به الگوواره نظم دهنده به آب ، گیاه و بنا در عرصه ای به نام «باغ» است.
اما سؤال اصلی اینجاست که چرا گاهی در متون علمی و ادبی حرف «ه» از واژه «چار» حذف شده است. آیا دلیل ویژه ای برای این امر وجود دارد یا صرفاً به مرور زمان و در افواه عمومی این حرف حذف شده است. البته بعید است فرض دوم صحیح باشد زیرا در متون ادبی که معمولاً نویسنده آن بر نگارش صحیح واژه اصرار داشته است نیز واژه «چارباغ» به چشم می خورد. از این رو این نوشتار براساس بررسی تطبیقی اسناد در دسترس - اما محدود- دودمان شناسی واژه و تطبیق آن با شکل شناسی، به کنکاش این موضوع می پردازد.
آسیب شناسی برنامه درس طراحی در رشته معماری منظر در ایران 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه فعالیت آموزشی و پژوهشی معماری منظر به عنوان یک رشته دانشگاهی در ایران کمتر از دو دهه است و به عنوان فعالیت حرفه ای نیز تخصصی نو محسوب می شود و نیازمند رشد بستر نظری و عملی، تربیت نیروهای متخصص و بومی سازی علمی در کشور است. همچنین طراحی به عنوان هسته اصلی فعالیت های آموزشی و حرفه ای این رشته مستلزم گسترش مفاهیم، روش ها و ابزار تخصصی است. این مقاله با هدف آسیب شناسی برنامه آموزشی درس طراحی در رشته معماری منظر در دانشگاه های کشور و با تأکید بر کارگاه محیط و منظر ۱، سعی دارد تا چارچوبی نظری در تبیین محتوای آموزشی کارگاه طراحی منظر ۱ ارائه دهد. برای مقایسه تطبیقی، برنامه درسی کارگاه طراحی منظر ۱ در چند دانشگاه مطرح دنیا و در دانشگاه های ایران به شیوه نمونه یابی تصادفی بررسی شد. همچنین با هدف زمینه یابی بستر آموزش طراحی، با نُه نفر از اساتید و متخصصان طراحی منظر در دانشگاه های کشور مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با روش پیمایش زمینه یابی انجام گرفت. با تکیه بر تحلیل پاسخ ها می توان دو دیدگاه کلی را در آموزش طراحی منظر در ایران بازشناخت: ۱. آموزش «ارزش های بوم شناختی و قابلیت های طبیعی»، ۲. آموزش «ارزش های زیبایی شناختی و اصول طراحی معماری در محیط های باز». یافته های مقاله (مقایسه برنامه های آموزشی و نتایج مصاحبه ها) نشان داد که رویکردها و محتوای آموزشی در کارگاه طراحی منظر، نیاز به شرح دقیق تر دارند. با استناد به پیمایش برنامه های درسی، چارچوب پیشنهادی محتوای آموزشی کارگاه طرح منظر ۱ در دو سطح مقدماتی و پیشرفته در آخر معرفی شده است. همچنین مقیاس و موضوع پروژه طراحی با تکیه بر نظرسنجی ها در هریک از سطوح آموزشی در یک جدول معرفی شده است. نتایج نشان می دهد که محتوای آموزشی کارگاه طرح منظر ۱ در سطح مقدماتی باید بر طراحی پروژه های کوچک مقیاس و آموزش نظریه های پایه طراحی، شناخت مفاهیم پایه و اصول و روش های طراحی، بیان تصویری، یادگیری از مصادیق پروژه های حرفه ای و یادگیری بین رشته ای متمرکز گردد.
خاستگاه نظری میدان نقش جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای ما بیش از هر چیز نیازمند فضاهای جمعی هستند. میدان ها از دیرباز در بافت شهر به عنوان یک فضای جمعی ایفای نقش می کرده اند. وجود میدان ایرانی در شهر ایرانی، ضرورتی انکار نشدنی است. ویژگی های میدان ایرانی را می توان در میدان های تاریخی ایران که در رأس آنها میدان نقش جهان قرار دارد، جستجو کرد. میدان نقش جهان به عنوان یک میدان حکومتی ایرانی و با دربرداشتن سه جزء اصلی شهر (اقتصاد، مذهب و حکومت) سعی در پیوند با مردم دارد. یافتن خاستگاه نظری ویژگی های میدان نقش جهان می تواند به یافتن اصول طراحی یک میدان حکومتی بیانجامد. مقاله حاضر با مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با بناهای مشابه توانسته تا حدودی به خاستگاه نظری ویژگی های آن نزدیک شده و الگویی برای طراحی یک میدان ایرانی ارایه دهد. مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با میادین پیشین صفوی و مقبره شیخ صفی در قالب ویژگی های مشترکشان صورت گرفته است. این ویژگی ها از متون تاریخی استخراج و سعی شده به ویژگی های اصیل آنها نزدیک تر باشد. با طبقه بندی و تحلیل و بررسی ویژگی این بناها، معنا و خاستگاه نظری آنها استنباط شده است. سپس با تأکید بر بدیع بودن میدان نقش جهان در زمان خود به ویژگی های خاص و ترکیبی آن پرداخته می شود. میدان نقش جهان ترکیبی نو از میادین پیشین صفوی، مقبره شیخ صفی و به طور کلی معماری ایران بوده است. در آخر و پس از شناخت معنایی میدان نقش جهان، راهبردهایی برای طراحی میدان حکومتی ایرانی ارایه شده است. راهبردهایی چون استفاده از هندسه ایرانی، محصوریت، استفاده از عناصر باغ ایرانی، احیای سنت نقاره خوانی، دادن نقش مذهبی، تجاری و نمایشی به میدان بایستی در طراحی میدان حکومتی ایرانی مدّ نظر قرار گیرد.
مجسمه میادین تهران از اقتدارگرایی پیکره ای تا فردگرایی انتزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجسمه شهری با خروج از انحصار موزه و گالری پا به عرصه منظر شهر گذاشت تا ضمن کمک به خوانایی شهر در ارتقای کیفیت بصری آن نیز ایفای نقش کند. در این راستا توجه به ذهنیت مخاطب، تاریخ و زمینه، اصولی مهم در موفقیت مجسمه جهت نیل به اهداف فوق شناخته می شوند.
به نظر می رسد حضور مجسمه در فضای میادین تهران از دوران پهلوی اول تا امروز روندی از اقتدارگرایی پیکره ای تا فردگرایی انتزاعی را طی کرده است. به طوری که اقتدار حاکمیت در دوران پهلوی اول و دوم در بازنمایی واقع گرای پیکره خاندان پهلوی و مشاهیر نمود پیدا می کند و از دهه 80 تا امروز با الگوبرداری از زیبایی شناسی مدرنیستی از رویکردی انتزاعی و فردگرا تبعیت می کند. بنابراین شاید بتوان گفت مجسمه میادین به عنوان نشانه شهری با جدایی گزینی از زمینه و تاریخ و بدون توجه به مخاطب، روند تکاملی به سمت نمادین شدن را طی نکرده است و با انتزاع گرایی از معنابخشی به محیط فاصله گرفته است.
جایگاه اکولوژی منظر در پژوهش های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
منظر کلیدواژه ای اساسی است که گستره ای عظیم در حوزه های علوم اجتماعی تا علوم جغرافیا و اکولوژی دارد. با به وجودآمدن خاستگاهی تحت عنوان «اکولوژی منظر»، منظر و مفاهیم مرتبط با آن در دهه های گذشته جایگاهی برجسته در حوزه های پژوهشی بین رشته ای پیداکرده است. با توجه به سه دسته بندی متفاوت در تعریف قلمرو دانشی اکولوژی منظر (شامل اکولوژی منظر به عنوان رشته ای مجزا، به مثابه حوزه ای چند رشته ای و یا به عنوان شاخه ای از اکولوژی) پرسش اصلی مقاله بر این پایه استوار شده که نسبت اکولوژی منظر به عنوان رشته ای علمی با اکولوژی و منظر چیست؟ و اینکه آیا اساساً اکولوژی می تواند ابعاد ادراکی منظر را هم پوشش دهد؟ حوزه استقلال و یا نفوذ آن در هرکدام از این علوم چگونه است؟ و چه مدلی می توان برای این جایگاه ترسیم نمود؟
برای دستیابی به پاسخ پرسش های فوق روش تحقیق این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و با بررسی ادبیات موضوع در حوزه اکولوژی منظر و دسته بندی آرای اندیشمندان در این حوزه شکل گرفته است تا با روش استدلال منطقی و استقرایی بتوان نسبت اکولوژی منظر را با اکولوژی و منظر تدقیق نمود و جایگاه آن را تبیین کرد. لذا این فرضیه که اکولوژی منظر ذیل حوزه منظر و در تقاطع با دانش حوزه اکولوژی شکل می گیرد اساس پژوهش حاضر را بنیان نهاده است.
مدل پیشنهادی به این نکته اشاره دارد که الگوهای اکولوژیک در مداخلات محیطی می تواند در حوزه منظر به ایجاد فرصت های خلاقانه پژوهشی بیانجامد چراکه به رویکردهایی بین رشته ای و فرارشته ای نیازمند است و منظر این توانایی را دارد تا به عنوان دیسیپلینی پذیرفته شده به این مهم جامه عمل بپوشاند. بنابراین می توان اکولوژی منظر را رشته ای علمی ذیل دیسیپلین دانشی منظر تعریف کرد.
سیر تحول رابطه ساختاری باغ و شهر در سازمان فضایی شیراز از سده چهارم تا دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ های تاریخی شیراز تا پیش از تغییرات شهری دوران پهلوی و معاصر، از عناصر شاخص شهری به حساب می آمده است. به نظر می رسد شکل گیری هسته تاریخی شهر و توسعه آن در ادوار مختلف، چه از حیث رابطه ساختاری میان باغ و شهر و چه از حیث استفاده از باغ و عناصر آن در پیکره شهر، به پدیده باغ وابسته بوده است. از سوی دیگر، تعریف نظام استقرار باغ در شهر، به عوامل متعددی وابسته است که خود بر چگونگی تعامل ساختاری باغ و شهر تأثیر دارد. ازآنجاکه شیراز تا پایان دوره زندیه شاهد چهار دوره حکومتی مقتدر بوده است، سؤال اصلی این پژوهش چنین مطرح می شود که «رابطه ساختاری میان باغ و شهر از سده چهارم هجری تا پایان دوره زندیه چگونه است؟» برای دریافت چگونگی این رابطه، «جایگاه باغ در هسته مرکزی شهر» و سپس «جایگاه باغ محورها در توسعه فضایی شهر» با استفاده از مطالعات و اسناد تاریخی، توصیفات سفرنامه ها و نقشه های بازسازی شده بررسی شده است؛ سپس چگونگی نظام استقرار باغ در شهر شیراز تا اواخر دوره زندیه تحلیل و در نقشه شهر شیراز مکان یابی شده است. نتایج نشان می دهد که تعامل باغ و شهریک تعامل دوسویه است، بدین صورت که از یک سمت مشخصات طبیعی شهر همچون ارتفاعات، مسیر رودخانه، منابع آب و حتی تصمیمات حکومتی مبنی بر چگونگی ساختار شهر، به گونه ای از پیش تعریف شده، محل قرارگیری باغ را مشخص می کند؛ از سمت دیگر باغ با هویت بخشیدن به محورهای حکومتی و هدایت مسیر های توسعه شهر در دوره های بعد، نقشی کلیدی در سازمان فضایی شهر ایفا می کند.
باغ به مثابه نهاد توسعه شهر، توسعه باغ- محور شهر تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«باغ- محور» - محورهای ساختاریِ شهری تأثیرپذیرفته از باغ- یک عنصر شهری شاخص در شهرهای دوران صفویه است. نوسازی و توسعه شهر، با کمک باغ- محورها در شهرهایی همچون قزوین، اصفهان، مشهد، نیشابور و شیراز در دوران صفویه صورت گرفت. حاکمان نخستینِ صفوی، پایتخت های جدیدشان را با اتصال باغ شهرهایی به شهرهای موجود برپا می کردند که حول نوع خاصی از فضاهای باغ عمومی (میدان و خیابان) سازماندهی شده بود.شیراز، حیات شهری خود را وامدار حضور باغ ها، چه به صورت باغ-محور و چه به صورت باغ های حکومتی بوده است. پرسش اصلی در این مقاله این است که نقش باغ- محورها در رشد و توسعه شهر شیراز چیست؟برای پاسخ به این سؤال ابتدا نگاهی اجمالی به چیستی مفهوم باغ- محور و شرحی بر دو باغ-محور شمالی و غربی شهر شیراز صورت گرفته و سپس نقش آن ها در توسعه شهری در دوران زندیه و بعد از آن بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که باغ-محور، دستاوردی بوده است در شهر تاریخی شیراز که در دوران صفویه برای تبلور کالبدی ساختار شهر در نظام جدید فضایی ابداع شده بود. باغ-محورهای شمالی و غربیِ شهر، علاوه بر آن که عنصر هویت ساز در نظام شهری بوده اند، نقش مهمی نیز در توسعه های شهری داشته اند. شکل گیری این دو باغ محور، از یک سو نمایش دهنده اصول باغ سازی صفویان برای هویت بخشی به ورودی های شهر (دروازه اصطخر و دروازه باغ شاه) بود و از سوی دیگر به توسعه شهر در دوران زندیه، قاجار و پهلوی جهت می بخشید. در دوره کریم خان زند نیز ایجاد مجموعه شاهی و تلفیق آن با باغ های حکومتی ازجمله «باغ نظر» و باغ منضَم به «ارگ کریم خان»، در کنار تقویت دو باغ-محور شمالی و غربی، این نظام شهری را تقویت کرد. در اولین مراحل توسعه شهری شیراز، باغ-محور غربی شهر در دوره پهلوی اول به خیابان کریم خان زند تبدیل شد. در دوره های بعد، تجمیع فعالیت های مهم اداری در این خیابان و فرآیند توسعه در طی سال ها، منجر به تفکیک و نابودی این باغ ها شد.
منظر بزرگراه ارزیابی دو منظر بزرگراهی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگراه ها به عنوان بیرونی ترین عنصر شبکه راه های دورن شهری نقش مهمی را در جابجایی و دسترسی شهری ایفا می کنند. از این رو پرداختن به چگونگی طراحی منظر بزرگراه باعث ارتقای کیفیت منظر شهری می شود. امروزه در خصوص طراحی منظر بزرگراه ها و جداره های آن در ایران ضوابط و مقررات مدونی وجود ندارد و فقدان طرح های بالادست که بر کیفیت طراحی و اجرای منظر بزرگراهی نظارت داشته باشند، باعث بروز اغتشاش در منظر شده است. توجه نکردن به همخوانی کالبدی این عناصر با سایر عناصر شهری و نیز توجه نداشتن به منظر آنها می تواند مشکلاتی از انواع زیست محیطی، اجتماعی و شهری را پدید آورد و عدم خوانایی بزرگراه ها برای زندگی شهروندان چالشی جدی محسوب می شود.
با توجه به اینکه کاربری اصلی بزرگراه عبور ماشین با سرعت زیاد است باید در منظر آن ها به عامل سرعت توجه ویژه شود. عناصر اطراف بزرگراه به نوعی نشانه تبدیل می شوند. به موازات آن هویت و زیبایی شناسی بزرگراه ها مطرح می شوند و نقش نشانه ها در آن عمده می شود. مکان قرارگیری بزرگراه های تهران با توجه به بستر جغرافیایی و ویژگی های طبیعی آنها بسیار با هم تفاوت دارند. منظرهایی که در این مسیرها برای مخاطب به نمایش گذاشته شده، ارتباط معنایی با ارزش های طبیعی و تاریخی زمینه بزرگراه ندارند و در محدوده وسیعی، جداره های بزررگراه با درختان سبز، طرح کاشت ریزدانه، ساختمان های بلند مرتبه و دیواره های بتنی حجیم در راستای تأمین امینیت حرکت، ساماندهی شده اند.
تحلیل منظر بزرگراه های یادگار امام و شهید همت با رویکرد زیبایی شناسی نشان می دهد آشفتگی در آنها به دلیل کم توجهی به فرایند معنابخشی و نبود برنامه ای جامع در طراحی جداره های بزرگراهی منطبق با تاریخ طبیعی و هویتی در برنامه جامع شهر است.
ارزیابی شتابزده از منظر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته در تهران، شاهد برنامه ریزی هایی بوده ایم که حاصل آن، ساخت اتوبان ها و ساختمان های مدرن است. با این حال بسیاری از عناصر مهم و ساختاری در منظر تهران محصول مستقیم این برنامه ریزی ها نیستند. مجموعه ای از عوامل طبیعی و فرهنگی درطول زمان منظر تهران را شکل داده اند. همچنین نحوه مشارکت و خواست شهروندان در شکل دادن منظر تأثیر گذار است.
دُنی دلبَئِر و فرِدِریک پوزَن، استادان دانشگاه های فرانسه، به عنوان متخصص در مباحث منظر و آمایش سرزمین، در پی اولین بازدید خود از تهران به عناصر مهم منظر شهر که در نگاه اول قابل برداشت و تشخیص است اشاره کردند. ایشان از طریق ترسیم و ارائه یک طرحواره گرافیکی، مهم ترین ویژگی های منظر تهران را بیان کردند؛ خصوصیاتی که به نظر ایشان می تواند به عنوان یک الگوی منظرین در ارزیابی ، مدیریت و توسعه شهر مورد استفاده قرار گیرد.
باغ خواجه، به روایت نظامی گنجوی، باغ ایرانی بر اساس داستانی از مثنوی هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنمایی ساختاری و فضایی گونه های متنوع باغ ایرانی در دوره های مختلف با تکیه بر مستندات و مکتوبات تاریخی و باستان شناسی از شاخه های مهم پژوهش در حوزه باغ ایرانی است. پژوهش هایی که به فهم ما از باغ ایرانی، الگوها و ساختارهای آن در دوره های مختلف کمک می کند.
این مقاله مشخصاً به معرفی الگویی کمتر شناخته شده از باغ ایرانی در دوره های پیشین با تکیه بر روایتی از مثنوی هفت پیکر نظامی گنجوی می پردازد. در این مثنوی، نظامی تصویر باغی مرکب را بازنمایی کرده است؛ باغی که از دو بخش بیرونی ( گلستان) و درونی (بوستان)تشکیلشده و میان این دو غرفه ای(حجابگه) قرار دارد. بوستان فضایی محصور در میان دیوارهای بلند و در قرق زنان است و نظر افکندن به آن تنها از این غرفه ممکن است. این تصویر، گونه ای از باغاست که در مثنوی ویس و رامین نیز نشانه هایی از آن یافت می شود. این تصویرها ممکن است برآمده از شکل فضا در روایت اصلیِ داستان هایی باشند که ریشه قدیمی تری دارند؛ و یا ممکن است شاعری چون فخرالدین اسعد گرگانی و نظامی در بازتعریف و روایتگری داستانی قدیمی تر، به تجربیات بصری خود در سده های پنجم و ششم مجال داده باشند تا به میزانسن برخی صحنه های داستان های آن ها تبدیل شوند. پاسخ دادن به این پرسش دشوار است؛ اما همین تصویر قابل فهم از باغ که در آثار هر دو این شاعران بازنمایی شده است، نیز ما را با شکل و الگویی جدید از باغ آشنا می کند و به فهم ما از باغسازی ایرانی می افزاید.
منظر خیابان نفوذی؛ تأثیر خیابان های نفوذی بر منظر شهری پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
خیابان نفوذی محصول تبدیل خیابان از عنصری منفرد به عنصری مرکب در تحولات شهرهاست که هدف اول آن گشایش دسترسی از میان یک محله متراکم است؛ اما قبل از آنکه یک خیابان کشی باشد، عملیات زیرساختی ویژه ای با محدودیت هایی همچون تخصیص زمین است. خیابان های نفوذی از مهم ترین فضاهای مؤثر بر ادراک مخاطب از شهر هستند که نقشی مهم را در ارتقا یا تنزل منظر شهری بر عهده دارند. این مقاله در صدد است از طریق تبیین ابعاد و تحلیل تفسیری ارزش های منظرین خیابان نفوذی و با تکیه بر تجربه پاریس در این زمینه، به ارزیابی کیفی تاثیر این نوع خیابان در منظر شهری بپردازد.
معنای نور سبک شناسی نورپردازی ساختمان های مسکونی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شاهد رواج نورپردازی نماهای مسکونی در سطح شهر تهران هستیم. این نورپردازی ها به دلیل نبود قوانین هدایت کننده و همچنین عدم آگاهی و شناخت عموم از ماهیت هنری نورپردازی، به شیوه های سلیقه ای انجام می شوند که باعث ایجاد اغتشاش بصری در منظر شبانه شهر تهران شده است. این مسئله لزوم وجود مقرراتی در جهت کنترل این روند را آشکار می سازد. برای تبیین قوانین سامان دهنده نیاز است تا شناختی علمی از نورپردازی هایی که در سطح شهر انجام می گیرد حاصل شود. در این راستا بررسی حدود 50 نمونه از نماهای مسکونی نورپردازی شده در سطح شهر تهران در قالب تحقیقی با مشاهدات میدانی گسترده صورت گرفت. مشاهدات نشان می دهد که نورپردازی نماهای مسکونی به طور کلی با سه رویکرد عمده عملکردگرایانه، تزئینی و معناگرایانه انجام می شود. همچنین با در نظر گرفتن معیارهای مفهومی و ظاهری می توان نماها را در شش دسته با ویژ گی های متفاوت مورد بررسی قرار داد. طبقه بندی رویکردهای نورپردازی و شناخت ابعاد نظری و ویژگی های هر یک از این دسته ها، می تواند اولین گام در مدیریت منظر شبانه محلات مسکونی و ایجاد قوانین هدایت کننده در این زمینه باشد.