فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
نویسندگان مقاله حاضر درصدد هستند تا موضوع خواسته های اجتماعی و فرهنگی زنان (مانند آموزش و پرورش، ارتقای سطح بهداشت عمومی، جلب رضایت دختران به هنگام ازدواج، شروط ضمن عقد، و سپردن مدیریت امور بانوان به خود آن ها) را از دوران مشروطه تا مقطع سلطنت رضاشاه بررسی کنند. در این مقاله استدلال شده است که، برخلاف تصور رایج، زنان ایرانی حتی در مقطع بعد از کودتای سوم اسفند و حکومت رضاشاه هم تلاش داشتند مطالبات خود را بر اساس بازتفسیری از آن چیزی استوار کنند که به مثابه عرف و عادت در بین مردم رایج بود و بیش تر درصدد بودند رفتار مردم عادی با زنان را، که توأم با خشونت و نادیده گرفتن حقوق ایشان بود، اصلاح کنند نه این که لزوماً امری را ترویج کنند که مغایر با موازین فرهنگ مسلط برخاسته از احکام مدنی شرع باشد. فرضیه مقاله حاضر این است که مبانی حقوق مدنی مدنظر زنان، از جمله نکاح و طلاق و ارث و مالکیت، عمدتاً برگرفته از احکام شرعی بوده است که در دوره دوم سلطنت رضاشاه، برخلاف گذشته، از حالت تشتت خارج شد و جنبه قانونی به خود گرفت.
تحلیل رویکرد متجددانه ی زنان در دوره ی مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ی مشروطیت، زنان برای اولین بار اقداماتی برای بهبود جایگاه خود در جامعه انجام دادند و نقش آنان در امور اجتماعی و سیاسی نمایان شد. این تجلی در این دوره ویژه بود. در این مقاله نشان می دهیم که چگونه زن در این دوره جلوه ای خاص یافت و تا چه حد توانست خود را در فضای سیاسی و اجتماعی آن دوره مطرح کند؟
این تجلی در قالب گفتمان زنانه مطرح می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل دیرینه شناسی فوکو به بررسی آثار و مکتوبات زنان در این دوره پرداخته ایم. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی مقاومت زنان در برابر دیدگاه های مردسالار دوره ی قاجار است. تحلیل دیرینه شناختی گفتمان زنان نشان می دهد که آنچه در این دوره توسط زنان مطرح شده، در قالب نقد گزاره های گفتمان سنتی دوره ی قاجار بوده است. زنان فعال این دوره خواستار دستیابی به حقوق زنان به عنوان نیمی از جامعه بودند. مقاومت زنان به مثابه یک گفتمان، به دنبال تغییر تفکر اجتماعی مردان و زنان است و خرده گفتمان هایی را نیز در دل خود دارد. این خرده گفتمان ها درصدد تولید گزاره هایی هستند که نظم گفتمانی مردسالار را با چالش روبه رو کنند.
سیمای زن در سروده های چهار شاعر منتخب عصر عباسی: عباس بن اَحنف، ابوالعتاهیه، دعبل و متنبّی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عصر عباسی، محل تلاقی فرهنگ های مختلف و تحول های ژرف فرهنگی و ادبی و هنری است. شعر عربی نیز در این دوره، به ویژه از منظر محتوا، دگرگون شد و شاعران نیز نقش های اجتماعی گوناگون را پذیرفتند. با توجه به جایگاه زنان در تحول های اجتماعی عصر عباسی، این نوشتار می کوشد با روش وصفی تحلیلی شخصیت زن را در سروده های چهار شاعر منتخب عصر اوّل و دوم عباسی، یعنی: عباس بن اَحنف (103 192ق)، ابوالعتاهیه (130 211ق)، دعبل خزاعی (148 246ق) و متنب ّی (303 354ق) که هرکدام دارای سبک خاصی در اشعار خود بوده اند، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که زن در تلقی شاعران این دوره، غالباً یک موجود غیرعقلانی است که از او برای رونق غزل بهره برده اند و در موارد متعددی نیز ویژگی های زنان به ابزاری برای روزی جستن شاعران و مدح و هجو دیگران تبدیل شده است.
پژوهشی درباره زنان «اِرَموک»در تشکیلات اردوی مغول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با غلبه مغول ها بر حکومت خوارزمشاهیان و تأسیس حکومت ایلخانی در ایران، عناصر تازه ای در ابعاد گوناگون زندگی ایرانیان وارد گردید که به طرز چشمگیری حیات اجتماعی ایران را دگرگون ساخت. نمونه قابل توجهی از این دگرگونی و تغییرات اجتماعی این دوره، در زمینه وضعیت و زندگی زنان این روزگار قابل مشاهده است. به نظر می رسد که حکمرانی مغول ها در ایران بر نوع و کیفیت حضور زنان در جامعه ایرانی تأثیرگذار بود و چنین می نماید که انعکاس یکی از این مواردِ تأثیرگذار در نقش زنان در جامعه ایران عهد مغول، در معنا و مفهوم واژه «ارموک» نهفته است. این واژه به ویژه برای گروهی از زنانِ فعال در اردوی مغول ها به کاررفته و می تواند ویژگی های منحصربه فرد دسته ای خاص از زنان را در تمایز با زنان دیگر جامعه آشکار سازد.
با اینکه این واژه به طور چشمگیر، نوع خاصی از فعالیت های اجتماعی زنان عهد مغول را نشان می دهد و هرچند که این واژه در متون فارسی عهد مغول به کار رفته و برای خوانش این متون، فهم معنای این واژه امری ضروری است، به نظرمی رسد که تاکنون تلاشی برای شناخت صحیح و دقیق این واژه صورت نگرفته است.
هدف این مقاله بازخوانی متون فارسی عهد ایلخانی برای معنایابی و توضیح واژه «ارموک» است تا به این طریق گوشه ای از حیات اجتماعی زنان و شرایط جنسیتی که در ایران عهد ایلخانان برای آنان به وجود آمد، روشن گردد و همین طور نمودی از تأثیر حکومت مغول و ایلخانی بر جامعه ایران نشان داده شود.
سیمای زنان صحابه در اسد الغابه فی معرفه الصحابه
حوزه های تخصصی:
مورخان تعاریف متفاوتی از کلمه صحابه داشته اند. به طور کلی؛ هرکسی که حیات پیامبر(ص) را درک کرده و مسلمان شده است، در شمار صحابه ایشان است. مورخ و محدث مشهور قرن هفتم هجری ابن اثیر (630-555 ه . ق) یکی از برجسته کسانی است که در کتاب «اُسد الغابه فی معرفه الصحابه» به معرفی و شرح حال زنان صحابه به ترتیب حروف الفبا می پردازد. این کتاب ارزش مند جزء منابع صحابه نگاری است.ابن اثیر با توجه به تعریف خاصی که از کلمه صحابه دارد؛ همه زنان مشهور عصر نبوی را که در منابع پیش از خود دیده، ذکر می کند و با روش ترکیبی اطلاعات تاریخی- اجتماعی و سیاسی از زندگی آنان ارائه می دهد. ذکر نام زنان صحابه که با القاب وکنیه مشهور بودند و نیز زنانی که نامشان مجهول است را در فصلی جداگانه شرح می دهد. نمودهای نقش سیاسی زنان صحابه در مهاجرت به حبشه و مدینه، حضور نظامی و شرکت در جنگ ها، بیعت رضوان، بیعت دوم عقبه و... می باشد و نیز حضور اجتماعی آنان را می توان در حضور در نمازهای جماعت و عیدین، انجام فریضه حج و روایت حدیث از پیامبر(ص) و مشاغل مختلف مشاهده نمود. ابن اثیر تقریباً یک هفتم از صحابه ای را که مورد واکاوی قرار داده است؛ زن هستند و این مسئله نشان از توجه او به زندگی این قشر دارد. اینکه نگاه ابن اثیر در کتاب «اسد الغابه فی معرفه الصحابه» به حضور و فعالیت سیاسی- اجتماعی زنان عصر نبوی چگونه بوده است؟ و این بانوان چه نقشی در تحولات دوره نخستین اسلامی داشته اند؛ سوالاتی است که جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی سعی در پاسخگویی به آن ها دارد.
زن در دورة خوارزمشاهیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جایگاه زن و نحوة حضور و ایفای نقش این قشر در عرصه های گوناگون جامعه در دورة خوارزمشاهیان موضوع این پژوهش است که تا کنون در این خصوص تحقیقی جامع صورت نگرفته. نتیجة این پژوهش نشان می دهد که در عصر خوارزمشاهیان (628 691ق) زنان در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و ادبی کم وبیش حضوری فعّال داشتند. در عرصة سیاست، تنها زنان درباری ایفای نقش می کردند، اما در دیگر زمینه ها، سایر زنان فعالیت های مؤثری داشتند. با وجود این، رفتارهای نابهنجار و بازیچه قرار گرفتن برخی زنان در اعمال خلاف عفّت، به ویژه توسط اربابان قدرت، امری رایج بود که همین موضوع به سلامت جامعه و کارایی دولت آسیب فراوان وارد ساخت.
جستاری بر تاریخ نگاری رسمی زنان در دوره ی پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
در آغاز حکومت پهلوی، یکی از شعارها، تغییر شرایط و ارتقای وضعیت زنان برای خروج از زندگی سنتی بود.در همین راستا اقداماتی انجام شد که پرسروصداترین آن ها امریه ی کشف حجاب است.تحصیل دختران و بانوان از مقطع ابتدایی تا سطوح عالی، ایجاد شرایط اشتغال آن ها در خارج از خانه و حضور در اجتماع از دیگر اقداماتی بودند که به اشکال گوناگون از سوی رسانه های دولتی تشویق و تبلیغ می شدند.اهل قلم نیز بیکار ننشستند و در انعکاس ایدئولوژی و سیاست های دولت و در رأس آن، شخص رضاشاه، به نگارش تاریخ نگاری رسمی دوران پهلوی اول خوانده می شوند، برآیند عملکرد دولت و دیدگاه مورخان رسمی حکومت در رویارویی با مسائل زنان و توجه به حوزه های زنانه به شمار می روند؛ از این رو در این مقاله به شیوه ی توضیحی تحلیلی در پی یافتن پاسخ مناسبی برای این سئوال هستیم که زن در آثار تاریخ نگاری رسمی چه جایگاهی دارد؟
نگاهی به لباس اندرونی زنان در سفرنامه سیاحان عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
دوره قاجار به واسطة حوادث مهم بین المللی و روابط تازه ایران با سایرکشورها، سفیران و سیاحان زیادی به این کشور وارد شدند و مشاهدات خود را به صورت سفرنامه باقی گذاشته اند. مُد واژه ای امروزی نیست و همیشه قابل رویت بوده است. با توجه به اینکه اوضاع اجتماعی و فرهنگ ایران در این سفرنامه ها قابل بررسی است، لباس یکی از جنبه های فرهنگی هر ملتی است که همیشه مورد توجه سیاحان بوده است.
این مقاله بر آنست که ضمن پاسخ گویی به سؤالات پایین دیدگاه این بیست و پنج سیاح را در مورد پوشش و لباس اندرونی زنان ایرانی دوره قاجار مورد ارزیابی قرار دهد و این مسئله را بررسی کند که لباس زنان قاجار از فرهنگ ناب ایرانی نشأت گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوالات است:
1. چه نکته ای در طرز پوشش اندرونی زنان قاجاری توجه سیاحان را به خود جلب کرده است؟
2. سیاحان چه تصویری از فرم و شکل لباس اندرونی زنان ایرانی در سفرنامه ها ارائه داده اند؟
3. در طول دوره قاجار لباس اندرونی زنان چه تغییری کرده است ؟
جایگاه زنان در تشکیلات دعوت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاطمیان در دو نقطه از شمال افریقا در سال های 297 تا 567 ق حکومت کردند؛ ابتدا در مغرب و سپس مصر. مهم ترین تشکیلات دینی تبلیغی دولت فاطمیان، تشکیلات دعوت بود که توسط این تشکیلات توانستند نفوذ و رهبری دینی خود را در اقصی نقاط دنیای اسلام گسترش دهند. از عوامل موفقیت آنان، حضور همه اقشار جامعه از جمله زنان، در تشکیلات دعوت فاطمی بود. نگاه آنان به حضور جنسیتی زنان در تشکیلات دعوت در مقام مقایسه با دیگر فرقه های دینی و حکومت ها، نگاهی متفاوت بود. این تفاوت نگاه، موجب مشارکتی نسبتاً گسترده از حضور زنان در صحنه های دینی، تبلیغی و سیاسی در عصر فاطمیان شد. زنان در دوره فاطمیان توانستند به بالاترین موقعیت عقیدتی دست یابند که در نزد حکومت ها و فرق دیگر چنین نمونه های مشابهی، کمتر دیده شده است. در این مقاله موقعیت زنان درتشکیلات دعوت فاطمیان در مغرب و مصر و مسائلی که زمینه ساز حضور زنان در جایگاه رهبری دینی- تبلیغی تشکیلات دعوت گردید و تفاوت هایی که جایگاه زنان در دعوت فاطمیان با جایگاه زنان در نزد فرق و حکومت های دیگر داشته، بررسی شده است.
مشارکت سیاسی خاتون ها در دولت سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت سلجوقیان در اوایل قرن پنجم هجری از میان ترکان مهاجر از شرق ایران برآمدند و با پیروزی بر غزنویان و آل بویه، وسیع ترین امپراتوری اسلامی را ایجاد کردند. مشارکت زنان در قدرت در دوره سلجوقیان، یک پدیده شاخص بود و آثار آن در منابع تاریخی دیده می شود. پژوهش حاضر، با استناد به منابع تاریخی بویژه فرهنگنامه ها و تاریخ های سیاسی درصدد پاسخ به این پرسش است که خاتون ها ی سلجوقی چگونه و در چه حوزه هایی بر بدنه سیاسی دولت تاثیرگذاربودند؟ نگارندگان بر این باورند که ملکه های سلجوقی هوشمندانه به شیوه مستقیم از راه هایی چون مشاوره با سلاطین، ایجاد تشکیلات مستقل، فشار بر شاهان سلجوقی در تعیین ولیعهد و ورود در رقابت های سیاسی موجود در دربار و به طور غیرمستقیم با ازدواج های سیاسی در ایجاد روابط دیپلماسی با دولت های دیگر، بر تمامی نهادهای دولتی اشراف و در ساختار دیوانی و تحولات سیاسی و نظامی نقش داشتند.
کشاکش دولت و نیروهای مذهبی در مورد قوانین و جایگاه زنان در دوره پهلوی دوم (مطالعه موردی مجله"" زن روز""در دهه های 40و .5 ش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که بنیان های ایدئولوژیک دولت پهلوی را عناصری چون سکولاریسم، غرب گرایی و ناسیونالیسم شاهنشاهی تشکیل می داد، سیاست نوسازی دولت پهلوی متاثر از دیدگاهی بود که نوسازی فرهنگی را ملازم و حتی مقدمه هرگونه نوسازی اقتصادی و اجتماعی می دانست، به تبع آن سیاست های فرهنگی حکومت پهلوی هم در نظر داشت، الگوهای فرهنگی جدید غربی را جایگزین الگوهای فرهنگی سنتی و مذهبی جامعه ایرانی نماید. برای رسیدن به این منظور دستگاه های ایدئولوژیک دولت پهلوی به تبلیغ و ترویج این الگوها در بین اقشار مختلف مبادرت می کردند. رسانه ها و بویژه مطبوعات در این میان نقش برجسته ای در این جایگزینی فرهنگی بر عهده داشتند. مطبوعات ایران در این دهه ها به ارایه الگوهایی پرداختند که عمدتاً برآمده از فرهنگ غربی بود. یکی از پیشروترین این گونه نشریات مربوط به بانوان در دهه های 40 و 50 که در ارایه الگوهای مورد پسند رژیم فعال بود، هفته نامه «زن روز» بود. پرسش اصلی این پژوهش این است که سیاست های فرهنگی دولت پهلوی در مورد زنان و خانواده بر چه اصولی استوار بوده است؟ در این بررسی که با استفاده از روش تاریخی- تحلیلی صورت گرفته است،از حدود بیست شماره که به صورت تصادفی انتخاب شده است، به نتایجی رسیده است که. مهم ترین این یافته ها عبارتند از: الگوسازی از فرهنگ و ارزش های غربی برای زنان ایرانی در کنار تشویق آنها به کنار گذاشتن فرهنگ خودی جامعه به عنوان عوامل واپس ماندگی زن ایرانی، تلاش و تشویق زنان و موسسات مدنی و قانون گذاری برای تغییر قوانین مربوط به زنان و خانواده و جایگزینی قوانین سکولار غربی به جای آنها، تلاش برای حضور هرچه بیشتر زنان در عرصه عمومی و شکستن قیود مذهبی و سنتی در این باره، ترویج ارتباطات آزاد و بی ملاحظه دختر و پسر ،تبلیغ و ترویج هرچه بیشتر آخرین مدل های آرایش و لباس اروپایی برای زنان و دختران ایرانی،معرفی خانواده سلطنتی به عنوان الگوهای نمونه زن ایرانی و تلاش در راستای ایدئولوژی شاهنشاهی.
جایگاه و نقش زنان در نظام اداری ایران دوره رضاشاه (1320-1304ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره رضاشاه برنامه های تمرکز، تجدد آمرانه، وحدت ملی و تشکیل حکومت واحد به عنوان شاخص های اصلی این دوره، منجر به اصلاحات زیادی ازجمله در عرصه نظام اداری کشور شد. از مهمترین ویژگی های دیوانسالاری در این دوره، ورود زن به این بخش و شکل گیری قشر کارمند زن بود که بررسی آن، مسأله اصلی مقاله حاضر است. کشف حجاب و سیاست حضور زنان در اجتماع و گسترش تعلیم و تربیت آنان در افزایش تعداد زنان کارمند تأثیر زیادی داشت و با گسترش دیوانسالاری و تأسیس ادارات مختلف، به بدنه آن راه یافتند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع اسنادی- کتابخانه ای، به واکاوی نقش زنان در دیوانسالاری نوین پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که زنان در نظام اداری دوره رضاشاه چه جایگاهی داشتند؟ دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که در دوره رضاشاه برای اولین بار در تاریخ اداری کشور، زنان علیرغم ناکامی های حقوقی و جنبش های مدنی، در سطحی پائین تر از مردان به استخدام دولت درآمدند؛ گرچه ساختار فکری، فرهنگی و اجتماعی کشور و همینطور یکسان نبودن وضعیت توجه به شهرهای مختلف، موجب شد که زنان بیشتر در تهران و آن هم، عمدتاً در نظام آموزشی جدید، به کار گرفته شوند.
بازتاب تعاملات فکری اندیشه گران در خصوص آموزش زنان در دوره پهلوی اول مبتنی بر سه نشریه عالم نسوان ،شفق سرخ واطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تعاملات فکری اندیشه گران دوره پهلوی اول در خصوص آموزش زنان بر اساس سه نشریه عالم نسوان ،شفق سرخ واطلاعات می پردازد . این پژوهش که براساس روش پژوهش های تاریخی صورت پذیرفته است در صدد پاسخگویی به این پرسش است که چالش ها ی فکری نخبگان دوره پهلوی اول در مبحث زنان چه بوده وانعکاس آن در جراید آن عصر چه تاثیری بر وضعیت آموزشی وفعالیتهای فرهنگی واجتماعی آنان گذاشته است.
بازتاب زندگی اجتماعی زنان عصر صفوی در سفینه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از حکایات و داستان ها غالباً به عنوان منبعی تاریخی یاد نمی شود و کمتر جایگاهی در مطالعات تاریخی دارند. یکی از معدود حکایت نامه های باقیمانده از عصر صفوی، کتاب «سفینه فطرت» است. این اثر منحصر بفرد که بخشی داستان، بخشی مطایبه و لطیفه و بخشی هزل است، نه تنها به بازگویی برخی داستان ها و حکایات پیشین پرداخته است، بلکه حکایت هایی را از عصر خود و منسوب به شخصیت های آن دوره روایت کرده است. در این اثر زن نقش فعالی در جامعه دارد. در کوچه و بازار گردش می کند و مایحتاج خود را به ذوق و سلیقه خویش انتخاب می کند، همراه همسر و حتی تنها به سفر می رود و نهایتاً زنی خانه نشین و به دور از مسائل جامعه خویش نیست. عبارات بکار رفته و واژه هایی که برای نامیدن زنان بیان شده و نیز فضاسازی داستان همه حکایت از نوعی تسامح و حتی شاید کنار گذاشتن چارچوب های اجتماعی متداول عصر نویسنده است. در این جا این سوال مطرح است که نگاه فطرت به نقش زن و جایگاه او در جامعه چگونه بوده است؟ فرضیه ارائه شده آن است که: فضای فکری نویسنده که نیمی از عمر خویش را در هندوستان گذرانده است بر بینش او تاثیر قابل توجهی داشته و نوعی تسامح در گفتارش به وجود آورده است. تسامحی که در نوشتار دیگر نویسندگان دیگر به چشم نمی خورد.
رویکرد انتقادی روزنامه اختر به وضعیت زنان جامعه ایران در عصر ناصری ( 96 -1876م 1314-1292 ه. ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر ناصری و پیش از مشروطیت ، به دلیل محدودیت های سیاسی و اجتماعی جامعه ایران، مطبوعاتی در خارج از قلمرو جغرافیایی ایران شروع به فعالیت کردند که غالبا""با دقت و با یک دیدگاه انتقادی مسایل و مشکلات جامعه آن روز ایران را مورد بررسی قرار می دادند. یکی از این روزنامه ها، روزنامه اختر بود که فعالیت مطبوعاتی خود را در سال 1292 ه. ق./1876 م. به مدیریت محمد طاهر تبریزی و نویسندگی میرزا مهدی تبریزی مشهور به اختر در اسلامبول شروع کرده و بیش از بیست سال با دقت بسیار مسایل زمان خود را مورد توجه قرار داده است . بررسی و ارزیابی این روزنامه نه تنها به روشن شدن گوشه هایی از تاریخ مشروطیت کمک می کند، بلکه می تواند ما را در شناسایی دقیق تر مسایل جامعه ایران در عصر ناصری رهنمون سازد. در مقاله حاضر سعی شده با بررسی مسایل و موضوعات روزنامه اختر و همچنین تحلیل مواضع و دیدگاه های آن در مورد وضعیت زنان ایرانی در این مقطع زمانی، راهکارهای مناسب جهت بهبود وضعیت زنان و پیشرفت سیاسی و اجتماعی آنان ارایه گردد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که روزنامه اختر نه تنها در پرداختن به مسایل و مشکلات زنان در ایران و حتی در جوامع اسلامی پیشگام بوده، بلکه در جهت تحقق اهداف خود مبنی بر ایجاد زمینه ها برای مشارکت زنان ایران در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی، راهکارهایی مانند ضرورت تعلیم و تربیت و آموزش زنان، فراهم کردن زمینه ای برای پذیرش فعالیت های زنان در نزد افکار عمومی، ارایه طرح و الگوی مناسب برای زنان ایران، پرداختن به وظایف زنان و....ارایه می دهد.
اصلاحات ارضی و مسئله سلب مالکیت از مالکان زن(1341-1351ش)؛ مطالعه موردی: غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف کلی مقاله حاضر تبیین تحول وضعیت اربابان و مالکان زن در جریان اصلاحات ارضی و نشان دادن چرایی و چگونگی سلب مالکیت از زنان و نیز، پیامدهای آن است. روش/ رویکرد پژوهش:رویکرد تحقیق حاضر کیفی است. داده ها بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای و براساس نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری استفاده شد. یافته های پژوهش:یافته ها نشان می دهد در جریان اصلاحات ارضی در ابعاد وسیعی از زنان سلب مالکیت شده است. مهم ترین عوامل سلب مالکیت از زنان عبارت اند از: قانون اصلاحات ارضی، غایب بودن مالکان زن، حق نسق و نسق بندی که در عرف جامعه روستایی و مردسالار ایران حقوقی مردانه تلقی می شد و درنهایت سقوط نظام ارباب رعیتی. سلب مالکیت از زنان پیامدهای متعددی داشت؛ سلطه پذیری و انقیاد زنان روستایی، نابرابری زنان روستایی با زنان شهری، خودسوزی زنان روستایی و گسترش مالکیت حقوقی ازجمله پیامدهای حذف زنان از نظام مالکیت زمین در مناطق روستایی بود.
زن و تحول گفتمان از خلال نشریه های زنان (از مشروطه تا پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تحولات اجتماعی و فرهنگی عصر قاجار، نشریات به عنوان ابزاری مدرن در دست منورالفکرهای منتقد در جهت تداوم روند نوگرایی در جامعه نقش قابل توجهی ایفا کردند. نشریات زنان نیز با ظهور جنبش مشروطه بستر لازم را برای حضور یافتند. این نشریات، محلی برای عمومی کردن خواستهای زنان و خروج آن از حوزه خصوصی به حوزه عمومی شدند و کوشیدند عملکردی خاص و زنانه بیابند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا بدنبال آن است که با تکیه بر هفت نشریه زنان شامل دانش ( 1328 ه ) ، شکوفه (1331 ه ) ، زبان زنان ( 1336ه )، نامه بانوان (1338ه )، عالم نسوان (1338ه ) ، جهان زنان ( 1339ه )، نسوان وطن خواه ( 1341) ، که در فاصله جنبش مشروطه تا سلطنت پهلوی منتشر شدند، شیوه مواجهه و تاکتیک های نشریات زنان برای رخنه در ساختار سنت و دگرگون ساختن مفهوم زن ایده آل در ساختار سنت و عبور به مفهوم و ارزشهای جدید زن مدرن را از خلال نوشته های این نشریات واکاوی کند و بدنبال این پرسش اصلی است که نشریات زنان روند گذار از زن ایده آل سنتی به زن ایده آل مدرن را به چه شیوه و روشهایی طرح می کنند و چه مسائلی اولویت های آنها را در بر می گیرد.
بررسی مشارکت های اقتصادی زنان عصر قاجار با تکیه بر گزارش سیاحان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم محدودیت های زنان عصر قاجار از جهت حضور در عرصه های اجتماعی و اقتصادی، برخی از روایات تاریخی متضمن اشاراتی در باب مشارکت های اقتصادی زنان در جامعه آن روز است. از میان منابع موجود، سفرنامه ها به ویژه گزارش سیاحان خارجی بیشتر از سایر آثار به این مسأله پرداخته اند.
نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که زنان عصر قاجار اعم از زنان شهری، روستایی و عشایری براساس موقعیت، تجربیات و توانمندی هایشان در عرصه های اقتصادی فعالیت داشته اند. در بین این زنان، زنان شهری تحت تأثیر افکار روشنفکران و ورود نوگرایی، حوزه های فعالیت اقتصادی خود را گسترش داده و در مواردی در جراید نسوان، ایده هایی را در جهت تقویت اقتصاد بومی و خودکفایی ابراز نمودند. پژوهش حاضر بر آن است با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی ضمن تحلیل و بررسی نحوه ی مشارکت اقتصادی زنان و ابعاد مختلف آن در گونه های زیست شهری، روستایی و عشایری در عصر قاجاریه به تبیین اندیشه های نوگرایانه در میان زنان طبقه شهری بپردازد.
پنهان در تاریخ؛ زنان و نقش اقتصادی آنان در ایران عصر قاجار و پهلوی
حوزه های تخصصی:
یک نسل قبل مورخ طرفدار حقوق زنان در بریتانیا، شیلا روبوثام(1974م) پرسشی را با این مضمون مطرح نمود که «چرا نقش زنان در تاریخ ناپیداست؟» او تلاش نمود تا گستره ای در مورد تاریخ زنان یافت نماید. چندین سال بعد، گایا تری اسپیواک(1988) نیز سوالی مطرح نمود که می توان در این مورد به جزیئات نیز پرداخت و ابعاد جدیدی به آن افزود. در سرتاسر دوره مارکسیستی در مورد ارتباط بین تقسیم جنسیتی و روش تولید تحقیقاتی صورت پذیرفت. همچنین گزارش قطعی انگل در مورد وضعیت خانواده و بازآفرینی (تاریخ جهانی در مورد نابودی جنس مونث) متعاقبا توسط تحلیلگران به فراموشی سپرده شد و توجه عمده آنان فقط به طبقه اصلی(مردان کارگر) معطوف بود. این مضامین چارچوب مقاله را دربر می گیرد و در مورد تاریخ و تاریخ نگاری طبقه زنان کارگر در ایران به بحث می پردازد.