یک نسل قبل مورخ طرفدار حقوق زنان در بریتانیا، شیلا روبوثام(1974م) پرسشی را با این مضمون مطرح نمود که «چرا نقش زنان در تاریخ ناپیداست؟» او تلاش نمود تا گستره ای در مورد تاریخ زنان یافت نماید. چندین سال بعد، گایا تری اسپیواک(1988) نیز سوالی مطرح نمود که می توان در این مورد به جزیئات نیز پرداخت و ابعاد جدیدی به آن افزود. در سرتاسر دوره مارکسیستی در مورد ارتباط بین تقسیم جنسیتی و روش تولید تحقیقاتی صورت پذیرفت. همچنین گزارش قطعی انگل در مورد وضعیت خانواده و بازآفرینی (تاریخ جهانی در مورد نابودی جنس مونث) متعاقبا توسط تحلیلگران به فراموشی سپرده شد و توجه عمده آنان فقط به طبقه اصلی(مردان کارگر) معطوف بود. این مضامین چارچوب مقاله را دربر می گیرد و در مورد تاریخ و تاریخ نگاری طبقه زنان کارگر در ایران به بحث می پردازد.