جستارهای تاریخی
جستارهای تاریخی سال پنجم پاییز و زمستان 1393 شماره 2 (پیاپی 10) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نویسندگان مقاله حاضر درصدد هستند تا موضوع خواسته های اجتماعی و فرهنگی زنان (مانند آموزش و پرورش، ارتقای سطح بهداشت عمومی، جلب رضایت دختران به هنگام ازدواج، شروط ضمن عقد، و سپردن مدیریت امور بانوان به خود آن ها) را از دوران مشروطه تا مقطع سلطنت رضاشاه بررسی کنند. در این مقاله استدلال شده است که، برخلاف تصور رایج، زنان ایرانی حتی در مقطع بعد از کودتای سوم اسفند و حکومت رضاشاه هم تلاش داشتند مطالبات خود را بر اساس بازتفسیری از آن چیزی استوار کنند که به مثابه عرف و عادت در بین مردم رایج بود و بیش تر درصدد بودند رفتار مردم عادی با زنان را، که توأم با خشونت و نادیده گرفتن حقوق ایشان بود، اصلاح کنند نه این که لزوماً امری را ترویج کنند که مغایر با موازین فرهنگ مسلط برخاسته از احکام مدنی شرع باشد. فرضیه مقاله حاضر این است که مبانی حقوق مدنی مدنظر زنان، از جمله نکاح و طلاق و ارث و مالکیت، عمدتاً برگرفته از احکام شرعی بوده است که در دوره دوم سلطنت رضاشاه، برخلاف گذشته، از حالت تشتت خارج شد و جنبه قانونی به خود گرفت.
سید محمدباقر شفتی و دخالت در حکومت بر اساس نظریه نیابت فقها از امام زمان (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید محمدباقر شفتی گیلانی، از عالمان قرن سیزدهم و معاصر فتح علی شاه و محمدشاه قاجار، موفق شد در برهه کوتاهی در شهر اصفهان حکومت غیررسمی شرعی پدید آورد. تصرف در وجوهات شرعی قدرت اقتصادی قابل ملاحظه ای برای شفتی به ارمغان آورده بود و این عامل باعث نگرانی حکومت مرکزی شده بود. مستمسک شفتی در این کنش سیاسی، به تأسی از استادش وحید بهبهانی، اعتقاد وی به نظریه نیابت عامه فقیه از امام غایب بود؛ بر اساس این نظریه، در زمان غیبت امام (ع)، فقیهان در برخی امور، از جمله قضاوت، جانشین و نایب امام (ع) هستند و باید به جای ایشان اموری را اجرا کنند. نظریه نیابت عامه فقیه از امام غایب از قرن پنجم هجری قمری به بعد تحولاتی داشت و مخصوصاً در دوره قاجار تکامل پیدا کرد. این جستار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نشان می دهد که دخالت شفتی در امور حکومتی مبتنی بر نظریه نیابت فقیه از امام زمان (ع) بوده و تفاوت وی، با دیگر فقیهان مکتب وحید بهبهانی، صرفاً در چگونگی تلقی وی از مشروعیت سلطنت بوده است. درواقع، به جز شفتی دیگر فقیهان شیعی آن دوران حرکتی برای برپایی حکومت انجام نداده بودند و سلطنت شاهان قاجار را مشروع می دانستند.
اشکانیان و سنت های کهن ایرانی: پای بندی یا عدم تقید اشکانیان به سنت ها و مواریث فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی کارشناسان درخصوص دلبستگی اشکانیان به فرهنگ و سنن ایرانی تردیدهایی روا داشته اند با این حال در تحقیقات اخیر شواهدی علیه این رویکرد ارائه شده است. گذشته از پیوندهای کهن فرهنگی و هنری ساتراپی پارتیا با سنن و فرهنگ ایرانی باید نمودهای فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی سنن ایرانی، در دوران طولانی اشکانی، را به مثابه شواهدی علیه این رویکرد تلقی کرد. در این جستار، با بررسی برخی از این شواهد، سعی می شود خطوط اصلی استمرار و تداوم سنن کهن ایرانی از دوره های کهن تاریخ ایران به دوره اشکانی نمایانده شود. از دیگر سو، تلاش می شود به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که «آیا سنن کهن ایرانی در این دوران از پویایی و سرزندگی برخوردار بوده اند یا خیر؟» بر اساس این بررسی، انقطاع و گسست قابل توجهی درخصوص سنن ایرانی در دوران اشکانی مشاهده نمی شود و ساختار فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی جامعه ایرانی وفاداری ویژه ای به سنن کهن ایرانی نشان داده است. از طرفی، برخی از این سنن از مجرای ایران اشکانی به دوران ساسانی انتقال یافته اند. بنابراین شاید منطقی تر باشد که بر اساس شواهد موجود از یک استمرار و تداوم تاریخی و فرهنگی گفت وگو کنیم.
ظرفیت سنجی نقدافزارهای منتقد در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجه مقوم و جوهر اصلی معرفت تاریخی نقد است و اجرای دقیق آن بازسازی گذشته را بر مبنای روایات معتبر تضمین می کند. درواقع دست یابی به فواید تاریخ، به مثابه منبعی معرفتی، وابسته به وثاقت داده ها و اعتبار رویدادهای آن است و مورخ، برای اعتبارسنجی مدارک و شواهد تاریخی، به نقدافزارهایی نیاز دارد تا معیارهای شناسایی و تشخیص صحیح و سقیم را در اختیار او قرار دهد. مقاله حاضر، ضمن درنظرداشتن اهمیت مبحث نقد تاریخی، با هدف معرفی نقدافزارهای کارآمد در این حوزه و ارزیابی قابلیت های آنان در خوانش متون و کاوش در میزان اصالت و وثاقت آن ها نگاشته شده است. این بررسی نشان دهنده ماهیت فرارشته ای نقد تاریخی و نقش مهم تعاملات بین رشته ای در تاریخ است. در نوشتار حاضر مصادیقی از دستاوردهای علومی چون شیمی، زمین شناسی (در مبحث عمرسنجی و تاریخ گذاری آثار مادی)، حدیث (قواعد و احکام مربوط به ترجیح و تعدیل)، و منطق (ضوابط مربوط به خطا سنجی و مبحث مغالطات)، که در نقد تاریخی کاربرد دارند، انتخاب شده اند تا تبیین مباحث به شیوه ای مستدل انجام شود.
جایگاه آل بریدی در مناسبات سیاسی آل بویه و خلافت عباسی پیش از فتح بغداد (328 - 334 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور آل بویه در پهنه سیاست ایران تأثیرات فراوان و درازمدتی در تحولات سیاسی فکری جهان اسلام داشت هرچند آنان، در تثبیت اقتدار خود، از طرف خلافت عباسی و آل زیار با تهدیدهای فراوانی مواجه بودند. از راهبردهای آل بویه برای مقابله با این تهدیدها اتحاد با خاندان های قدرتمند منطقه ای بود. بریدیان از خاندان های قدرتمند ایرانی نژاد و شیعه مذهبی بودند که اهواز، بصره، و واسط را تحت سیطرة خود داشتند. آنان نیز، با هدف تثبیت نفوذ خود، در پی متحدانی بودند. بنابراین هدفی مشترک آنان را به اتحاد با آل بویه علیه خلافت عباسی سوق داد. این گونه، از قِبَل این اتحاد، آل بویه اطلاعات کافی از اوضاع بغداد به دست آوردند و به مثابه یکی از رقبای جدی وارد منازعه با خلافت عباسی شدند. زوال بریدیان این فرصت را به آل بویه داد تا به تقویت توان نظامی خود بپردازند و به سمت بغداد حرکت کنند. در پرتو چنین تجاربی بود که آنان از یک سو موفق به تسخیر بغداد شدند و از سوی دیگر سلطه خود بر مقر خلافت را تداوم دادند.
کانون نشر حقایق اسلامی در عرصه مبارزات ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«کانون نشر حقایق اسلامی» از گروه های مذهبی مؤثر در جریان مبارزات ملی شدن صنعت نفت و حوادث پس از آن است که در سال 1323 و توسط محمدتقی شریعتی در مشهد تأسیس شد. با شروع جنبش ملی نفت، فعالیت های این کانون از حالت فرهنگی صرف به تلاشی گسترده تر و حضور در عرصه سیاسی تبدیل شد. در آستانه انتخابات مجلس هفدهم، شریعتی در صدر فهرست انجمن های اسلامی شهر، که زیر عنوان «جمعیت های مؤتلف اسلامی» گرد هم آمده بودند، قرار گرفت و اعضای کانون وی بیش ترین تلاش را برای برگزیدن کاندیداهای همراه با دولت مصدّق انجام دادند. در اثنای اختلاف عقیده ای که میان آیت الله کاشانی و دکتر مصدّق، در ادامه مبارزات ملی، روی داد کانون، برخلاف بینش اسلامی و پشتیبانی پیشین خود از کاشانی، تا پایان کار خویش به حمایت از مصدّق پرداخت؛ زیرا تفکرات او را با برنامه های خویش هم سوتر می دید. سرانجام پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تا پیش از تابستان ۱۳۳۶، که کانون برای نخستین بار تعطیل شد، کانون به مرکز فعالیت های طرفداران مصدّق تبدیل شد. نویسندگان در این پژوهش، ضمن بررسی مقدمات جریان نهضت ملی، جایگاه و میزان تأثیر کانون نشر حقایق اسلامی را در نهضت ملی تحلیل کرده و به شناسایی علل اقداماتی چون تشکیل جمعیت های مؤتلف اسلامی و حضور فعالانه سیاسی کانون در عرصه مبارزات، تا پایان دولت مصدّق و نهضت ملی، پرداخته اند.