فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۱۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
113-147
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر تحقیقی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف شناسایی و فهم عوامل خطرآفرین و ریسک فاکتورهای موجود در زندگی زنانی صورت پذیرفته، که مرتکب جرم شده و مسیر زندگی شان به سوی زندان کشیده شده است. بر این اساس در این تحقیق با 24 زن که سابقه محکومیت و حبس دارند، مصاحبه های عمیق کیفی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد، اغلب زنان مصاحبه شونده، در طول دوران زندگی خویش انواع خشونت و آزار را تجربه کرده و معمولاً در خانواده هایی ناکارآمد، از هم گسیخته و جرم مدار زندگی کرده اند که والدین و یا بستگان درجه اول آنها سابقه محکومیت و زندان داشته و یا اعتیاد به موادمخدر دارند، هرچند که برخی از مصاحبه شوندگان خود نیز معتاد بوده و هنگام ارتکاب جرم موادمخدر مصرف کرده اند. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد، علاوه بر موارد یادشده؛ فروتری اجتماعی-اقتصادی زنان، مناسبات شغلی، نابسامانی های خانوادگی و سابقه مجرمیت همسرو تبعیت از او، سبک زندگی پرمخاطره و مواردی نظیر این، از جمله عواملی است که در فراهم شدن زمینه های ارتکاب جرم مؤثر بوده است. با این حال با توجه به کیفی بودن تحقیق، محقق به هیچ وجه قصد تعمیم یافته ها را ندارد.
وضعیت سنجی امید اجتماعی در ایران (تحلیل ثانویه پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۵ شماره ۹
79 - 106
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر حاصل تحلیل ثانویه داده های طرح ملی وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی ایران است که در سال 1395 بر روی یک نمونه بزرگ 82500 نفری ساکنان 426 شهر مرکز شهرستان های کشور انجام شده است. در این تحقیق واحد مشاهده فرد است ولی سطح تحلیل استان بوده و هدف اصلی نیز ارائه نیم رخ و سیمای امید اجتماعی استان های کشور است. برای این منظور علاوه بر توصیف کلی شاخص امید اجتماعی کشور، رابطه ارزیابی افراد از گذشته، حال و آینده بر اساس یک شاخص ترکیبی، در بین استان های کشور بررسی و مقایسه شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بین ارزیابی افراد از زمان حال با ارزیابی از گذشته و آینده رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با احتساب شاخص ترکیبی امید اجتماعی مشخص گردید اولاً درمجموع میانگین امید اجتماعی در بین ایرانیان برای ده سال آینده منفی و رو به کاهش است و ثانیاً تفاوت و نابرابری در امید اجتماعی به آینده در بین استان ها بیشتر خواهد شد.
اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباط زناشویی بر کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی زوجهای متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباط زناشویی مینه سوتا بر کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی بود. در این پژوهشِ کارآزمایی تصادفی شاهد دار (RCT)، 60 نفر (30 زوج) دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره وابسته به آموزش و پرورش مشهد، با استفاده از نمونه گیری اتفاقی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 زوج) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی (WHO) و رضایتمندی زناشویی انریچ بود. تنها گروه آزمایش برنامه مهارتهای ارتباط زناشویی را طی ده جلسه دریافت کردند. پس از پایان مداخلات، هر دو گروه آزمایش و کنترل به پس آزمون پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0p
احساس امنیت اجتماعی اقتصادی زنان پس از طلاق و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی، مطالعه موردی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
149-183
حوزه های تخصصی:
ایران طی دهه های اخیر تغییرات زیادی را تجربه کرده است و یکی از آنها، افزایش نرخ طلاق است. طلاق آغاز فرایندی است با مشکلات فراوان و مطالعه حاضر به دنبال بررسی امنیت اجتماعی اقتصادی و سرمایه اجتماعی و ارتباط آنها در بین زنان مطلقه است. روش تحقیق کمَی است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شد. نمونه تحقیق شامل 200 نفر از زنان مطلقه در شهر سبزوار است. پرسشنامه از اعتبار صوری برخوردار است و برای دستیابی به پایایی، آماره آلفای کرونباخ استفاده شد. به کمک آزمون تحلیل عامل، اعتبار سازه ای ارزیابی شد. در تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که احساس ناامنی اقتصادی زنان فقط اندکی بیش از ناامنی اجتماعی آنها است که بیانگر اهمیت پرداختن به حمایت اجتماعی از زنان مطلقه است زیرا با وجود بنیادی بودن اقتصاد و معیشت، نگرانی های اجتماعیِ آنها تقریباً در همان حد است. میانگین سطوح اعتماد به اقوام بسیار پایین و نزدیک به اعتماد رقیق است و حوزه اعتماد غلیظ در آنها بسیار تنگ شده است. آزمون ها مؤید وجود رابطه بین سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی اقتصادی می باشد. بر این اساس افزایش احساس امنیت اجتماعی زنان مطلقه، معطوف به افزایش پیوندها و شبکه های اجتماعیِ آنها است و برای بهبود امنیت اقتصادی، لازم است راهکارهایی برای افزایش اعتماد اجتماعی آنها لحاظ گردد. مدل رگرسیونی، 30 درصد از تغییرات امنیت اقتصادی و 45 درصد از تغییرات امنیت اجتماعی را تبیین می کند.
خودکشی؛ به مثابه عبور از امر مسکوت مانده (موردمطالعه: افراد اقدام کننده به خودکشی در شهر تهران).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
1 - 39
حوزه های تخصصی:
خودکشی به عنوان اقدامی آگاهانه در آزار به خود که به مرگ منتهی می گردد، ازجمله مسائل اجتماعی جامعه انسانی می باشد که روزبه روز بر وسعت آن افزوده می شود. مطالعات همه گیرشناسی خودکشی در ایران نیز نشان داده است که خودکشی و اقدام به آن در حال افزایش است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه کیفی و بر اساس رهیافت گرنددتئوری علل اجتماعی و فرهنگی اقدام به خودکشی، نوع تعامل فرد خودکش با خانواده، گروه و جامعه و ارتباط آن با اقدام به خودکشی را موردمطالعه قرار دهد تا به تصویری شفاف تر از روابط بین عوامل مؤثر بر اقدام به خودکشی دست یابد. شیوه نمونه گیری مبتنی بر هدف بوده و از افراد اقدام کننده به خودکشی (8 زن و 3 مرد) که در بیمارستان های شهر تهران تحت درمان پزشکی بوده اند مصاحبه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تبیین کننده های اقدام به خودکشی از دیدگاه افراد خودکش خیانت جسمی- جنسی، خیانت ذهنی، ارتباط با جنس مخالف، روحیه لجبازی و سرکشی، توجه بیش ازحد به ظاهر و آراستگی، بی اعتباری، سنت شکنی، ارجحیت خواسته خود بر نیازهای خانواده، دروغ گویی و پنهان کاری، ازدواج تحمیلی و نارضایتی کامل از زندگی مشترک به عنوان شرایط علی خودکشی شناسایی شد. نتایج تحقیق نشان داد بارزترین علت اقدام به خودکشی این افراد نوع مواجهه و برخورد آن ها و یا خانواده هایشان با موضوع خیانت و یا مسائل حیثیتی بوده است.
بیگانگی اجتماعی و گرایش به رفتارهای پرخطر (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
107 - 144
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان، در این پژوهش ضمن بررسی میزان بروز رفتارهای پرخطر و میزان بیگانگی اجتماعی در بین جوانان شهر مشهد، تأثیر بیگانگی اجتماعی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در بروز رفتارهای پرخطر مورد سنجش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر ازنظریه عمومی فشار اگینو، همنشینی افتراقی ساترلند، بازدارندگی اجتماعی هیرشی و گادفردسون و نظریه بیگانگی اجتماعی سیمن به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شد. این پژوهش در قالب یک پیمایش و به صورت مقطعی انجام شد. داده های تحقیق از 384 نفر از جوانان شهر مشهد جمع آوری شد. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و ابزار سنجش رفتارهای پرخطر، پرسشنامه خطرپذیری جوانان ایرانی بوده است؛ در این راستا، پایایی و اعتبار مقیاس از طریق آلفای کرونباخ و روایی محتوا تأییدشده است. آلفای کرونباخ، در همه سازه ها بیشتر از 7/0 بوده و داده ها به کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Amos تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رفتارهای پرخطر در بین پسران بیش از دختران بوده اما تفاوت معناداری بین بیگانگی اجتماعی پسران و دختران در شهر مشهد وجود نداشته است. همچنین رابطه سن با رفتارهای پرخطر و بیگانگی اجتماعی معنادار نبود. میانگین رفتارهای پرخطر جوانان مجرد در ابعاد گرایش به الکل، گرایش به خشونت، گرایش به رفتارهای جنسی و گرایش به رانندگی پرخطر بیشتر از متأهلین و میانگین میزان بیگانگی اجتماعی در ابعاد احساس انزوای اجتماعی و احساس تنفر از خود نیز بیشتر از متأهلین بوده است. نتایج نشان داد که بین بیگانگی اجتماعی و ابعاد آن با رفتارهای پرخطر و ابعاد آن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، به عبارت دیگر با افزایش میزان بیگانگی اجتماعی، ارتکاب رفتارهای پرخطر نیز افزایش می یابد.
تأثیر عوامل خانوادگی بر توانمندی اجتماعی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
235 - 264
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناخت تأثیر عوامل خانوادگی بر توانمندی اجتماعی دختران است. به همین منظور تعداد 192 نفر از دختران مراجعه کننده به بنیاد خیریه امید مهر، به روش نمونه گیری اتفاقی انتخاب شدند. چارچوب نظری این پژوهش متشکل از نظریه منابع بلود و وولف، نظریه توانمندی سارا لانگه و نظریه الگوی مدیریت خانواده آنتونی گیدنز می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ساختاریافته بود و داده ها توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از ضریب های همبستگی پیرسون، اسپیرمن تحلیل شدند. نتایج توصیفی نشان داد که توانمندی اجتماعی 82 درصد از دختران موردمطالعه در سطح متوسط است. آزمون فرضیات بیانگر این بود که بین الگوی مدیریت خانواده و نظرات مادران نسبت به نقش های جنسیتی با میزان توانمندی اجتماعی دختران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد ولی بین پایگاه اجتماعی پدر و میزان توانمندی اجتماعی دختران رابطه معناداری وجود نداشت. با توجه به همبستگی معنادار متغیرهای "نظرات مادران نسبت به نقش های جنسیتی" و "نوع الگوی مدیریت خانواده" با متغیر وابسته از روش رگرسیون چندمتغیره هم زمان استفاده شد. نتایج این بررسی حاکی از معناداری اثر مدل نظری بر متغیر وابسته بود. به این صورت که نظرات مادران نسبت به نقش های جنسیتی می توانست بیشتر از 30% واریانس در توانمندی اجتماعی دختران را تبیین کند. گفتنی است که متغیر الگوی مدیریت خانواده دراین بین اثر معناداری نداشت. نتایج نشان می دهد که سیاست های اجتماعی- فرهنگی می بایست به توسعه و گسترش برنامه های آموزشی و فرهنگی در راستای تأثیر نقش مادران بر توانمندی های اجتماعی دختران تأکید ویژه داشته باشند.
مطالعه نشاط اجتماعی با تأکید بر محور سلامت اجتماعی پژوهشی ترکیبی در بین شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
145 - 202
حوزه های تخصصی:
نشاط اجتماعی آن دسته از رفتارهایی است که به صورت شیوه های بیانی و رفتاری ابراز می گردد تا حس خوب و شور و شعف را انتقال دهد و منجر به آرامش گردد.این نوشتار با رویکرد سلامت اجتماعی و راهبرد پراگماتیسم موردمحور مبتنی بر روش ترکیبی درگام کیفی از مطالعه موردی جمعی، در گام کمّی (پیمایش از نوع توصیف) و روش درون یابی نقطه ای (تحلیل فضایی) برای تحلیل شیوه های رفتاری و بیانی نشاط اجتماعی بهره برده است. در این تحقیق از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر موردی نوعی، تصادفی ساده متناسب با حجم هر منطقه و نمونه گیری مکانی و منطقه ای استفاده شده است.جمع آوری یافته ها مبتنی بر تحلیل تماتیک (کدگذاری باز و محوری) ، توصیف آماری و تحلیل فضایی بوده است. از ابزارهای مصاحبه نیمه عمیق، پرسشنامه مصاحبه ای محقق ساخته و ترسیم نقشه های شهری برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.قلمرو تحقیق مناطق شهری مشهد در نیمه اول سال 1397 بوده است. واحد تحلیل در رویه کمّی خانوار ، در بعد کیفی مشارکت کنندگان و درسطح تحلیل فضای مناطق شهری بوده است. میزان آلفای سوالات پرسشنامه تحقیق برابر با (80/0) بدست آمده است. مهمترین مقوله های محوری رویه کیفی با تاکید بر تیپ های نشاط بخشی گرم و سرد و نشاط گیرندگی معطوف به نمایشی کردن موقعیت، شالوده شکنی موقعیت، تاثیر بر دیگری (نفوذ اجتماعی)، نوع دوستی، دیگرخواهی، درون نگری همدلانه، کسب آرامش و کاهش تنش روزمره بوده است.نتایج بخش کمّی و تحلیل فضایی مناطق اشاره به این می کند که تیپ نشاط دهندگی گرم، معطوف به شور و شعف در حد متوسط رو به پایین تا پایین در سطح مناطق بوده است.نشاط دهندگی تیپ سرد معطوف به حس خوب در بین مناطق مختلف شهری در حد متوسط رو به بالا تا بالا بوده است. نشاط گیرندگی معطوف به کسب آرامش در سطح مناطق شهری متوسط رو به بالا بدست آمده است.با توجه به نتایج می توان گفت که اجرای مراسم های نشاط بخش به زندگی اجتماعی معنا و تعلق اجتماعی می بخشند و افراد را برای خوب تر زندگی کردن، مطلوبیت و بهتر زندگی کردن در مقابل افسردگی تشویق می کنند و سطح کیفیت زندگی را ارتقاء می بخشند، از این رو به مدد رویکرد مددکاری اجتماعی می توان با تقویت و حمایت از موارد فوق بهبود و ارتقاء سلامت اجتماعی شهروندان را مد نظر قرار داد.
تأثیر آموزش مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان ها در افزایش تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
41-76
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی خودآگاهی و مدیریت هیجان ها در افزایش تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار انجام شد. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به خانه های سلامت در منطقه 18 شهر تهران بودند.30 آزمودنی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش ( n 1 =15 ) و کنترل ( n 2 =15 ) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. تاب آوری و شادکامی همه آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون بوسیله پرسشنامه های تاب آوری و شادکامی اندازه گیری شدند. مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان در 14 جلسه به شرکت کنندگان در گروه آزمایش آموزش داده شد. تاب آوری و شادکامی همه آزمودنی ها در مراحل پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شدند و داده ها بوسیله آزمون تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی، خودآگاهی و مدیریت هیجان ها می توانند سطح تاب آوری وشادکامی زنان سرپرست خانوار را به طور معناداری افزایش دهند (01/0> P ) . همچنین نتایج نشان داد که اثر مداخلات در مرحله پیگیری ماندگار بوده است. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان ها روش روانی- آموزشی مناسبی برای افزایش سطح تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار می باشد. بنابراین به منظور ارتقاء سطح تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار، لازم است زمینه بکارگیری مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان ها فراهم شود.
برنامه های حمایتی و کیفیت زندگی معتادان: مقایسه معتادان بازتوان شده کنگره 60 و معتادان بازتوان شده در کلینیک های خصوصی .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده است. روش نمونه گیری تمام شماری بوده و تمام معتادان بازتوان شده کنگره 60 در سال 1393 مورد بررسی قرار گرفتند و به همان تعداد نیز افراد معتاد بازتوان شده در کلینیک های ترک اعتیاد برای مقایسه با گروه آزمایش و به روش نمونه گیری در دسترس از کلینیک های سطح شهر تهران در نظر گرفته شدند. داده های پژوهش پس از جمع آوریاز طریقپرسشنامه های استاندارد کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی، با استفاده از نرم افزار spss تحلیل و با توجه به سؤالات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون، استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین کیفیت زندگی معتادان بازتوان شده کنگره 60 و کلینیک های ترک اعتیاد تفاوت معنادار وجود داشته و سطح کیفیت زندگی افراد بازتوان شده در کنگره 60 بالاتر از معتادان بازتوان شده در کلینیک های ترک اعتیاد می باشد.
تأثیر کاهش سرمایه اجتماعی بر آنومی اجتماعی زنان ساکن شهر تهران. اعظم پاک خصال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنومی اجتماعی به مطالعه بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی و اعمال و رفتاری می پردازد که در اجتماع غیر طبیعی تلقی می گردد و نیز شرایطی را مورد بررسی قرار می دهد که اصول و هنجارهای ارزشمند جامعه مورد بی توجهی و یا تخطی قرار می گیرد در دوران کنونی آنومی اجتماعی در جامعه ما متوجه همه قشرها و گروه های اجتماعی از جمله زنان است. در این میان عارضه پذیری در میان این گروه اجتماعی به دلایل مختلف از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که این موضوع هم به نقش و کارکرد زنان در امور تربیتی، اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد و هم با توجه به افزایش انحرافات اجتماعی در میان دختران جوان در سال های اخیر تبعات و پیامدهای آن برای سایر قشرهای جامعه و در نهایت در کلیت اجتماعی نگرانی های بیشتری را همراه داشته است. با توجه به این مسأله در این مقاله سعی بر این است که به بررسی آنومی اجتماعی زنان ساکن در شهر تهران با توجه به نقش سرمایه اجتماعی در آن بپردازیم. برایناساس شاخص هایسرمایه اجتماعی که شاملاعتماد و حمایت های اجتماعی (سرمایه اجتماعی شناختی) و مشارکت های اجتماعی (سرمایه اجتماعی ساختاری) می باشد، موردبررسیقرارمی گیرند. در این پژوهش ازنظریه های کنترل اجتماعی و پیوند اجتماعی و نظریه فشار استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان 40-18 سال ساکن در شهر تهران است. روش این پژوهش پیمایشی است و پرسشنامه ابزار اصلی گردآوری اطلاعات مورد نیاز است. نمونه ها از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، با حجم نمونه ای برابر با 400 نفر، از مناطق دو، هشت و شانزده شهر تهران انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آماره های مختلفی چون تحلیل همبستگی و تحلیل چندگانه انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین تمام ابعاد سرمایه اجتماعی با آنومی اجتماعی زنان رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. واژه های کلیدی: سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، آنومی اجتماعی، زنان
نوع مجروحیت و کیفیت زندگی در میان جانبازان استان کرمانشاه .سیاوش قلی پور، سیده زهرا پرهیزگار کلات، محسن قلی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناتوانی و مشکلات روحی روانی، زندگی جانبازان را تحت تاثیر قرار می دهد. این تاثیر در میان آنها یکسان نیست. هدف اصلی این مقاله مقایسه کیفیت زندگی جانبازانِ بر حسب نوع مجروحیت در استان کرمانشاه است. چارچوب نظری آن مبتنی بر ادبیات کیفیت زندگی و روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان بالای 25 درصد استان کرمانشاه است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 368 نفر محاسبه و بر اساس نمونه گیری سیستماتیک تعیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که کیفیت زندگی جانبازان پایین است. کیفیت زندگی بر حسب نوع مجروحیت متفاوت است: در بعد جسمی برای جانبازان شیمیایی پایین و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و اعصاب به نسبت بالاتر است؛ در بعد روانی برای جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی در سطح پایین تر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و ویژه در وضعیت بهتری قرار دارد؛ در بعد اجتماعی برای جانبازان شیمیایی در سطح پایین تر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی در وضعیت بهتری قرار دارد؛ سن و تعداد فرزندان بر کیفیت زندگی تاثیر معکوسی دارند. وضعیت اشتغال بر کیفیت زندگی تاثیر دارد، افراد شاغل از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند. واژه های کلیدی: جانباز، کیفیت زندگی، جانباز اعصاب و روان، جانباز آمپوته، جانباز ترکیبی، جانباز ویژه، جانباز شیمیایی.
فلسفه مددکاری اجتماعی و ارتباط آن با رویکردها، نظریه ها و مدل های مددکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدل ها، و نظریه های مددکاری اجتماعی می پردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدل ها و نظریه های مددکاری اجتماعی است که با روش ""روایتی"" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقاله های خارجی ""فلسفه شما از مددکاری اجتماعی"" و همچنین ""مقدمه ای بر حرفه مددکاری اجتماعی و پایه های فلسفی آن"" بوده است. فلسفه به عنوان راهنمای اصلی در حرفه مددکاری اجتماعی است که مقدم بر رویکرد، مدل و نظریه هاست، زیرا مجموعه مفاهیمی را در بر می گیرد که ذهن مددکار اجتماعی را درباره انسان و محیط پیرامونش به خود مشغول داشته و مشکلات ناشی از ارتباط بین آدمی و محیط بیرون، دغدغه اوست. همچنین مفاهیم است که شیوه های مداخله او را در سازگاری مردمان با طبیعت بیرونی هدایت می کند. نتیجه این که مفاهیم فلسفی، نگاه مددکاری اجتماعی به آدمی و جهان پیرامونش را شکل بخشیده، از نظریه ها بهره برده و با در نظر گرفتن تفکر نقدی به مداخله های گوناگون می پردازد. واژه های کلیدی : فلسفه، دیدگاه، نظریه، مدل، مددکاری اجتماعی
اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت (SFBT) بر پیشگیری از عود اعتیاد .کاوه قادری بگه جان ،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت (به عنوان یکی از مداخلات مددکاری اجتماعی کلینیکی و روانشناختی) را بر تاب آوری و پیشگیری از عود مردان وابسته به مواد مخدر شهرستان قروه مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی و به صورت اجرای پیش آزمون- پس آزمون بر روی دو گروه (آزمایش و کنترل) همراه با پیگیری سه ماهه انجام شده است، گروه نمونه دربرگیرنده ۳۰ آزمودنی مرد مبتلابه اعتیاد در شهر قروه بود که به صورت قضاوتی و با داشتن ملاک های لازم از بین مراجعه کنندگان به کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و ابزار آزمایشگاهی تست تشخیص سریع استفاده شد. پس از انجام پیش آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل، مداخله درمان راه حل مدار طی 7 جلسه (یک و نیم ساعته) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. درنهایت، در پس آزمون پرسشنامه تاب آوری برای دو گروه و تست تشخیص سریع استفاده شد و متعاقب آن، در فاصله سه ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش در تاب آوری افزایش یافته است و میزان عود در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کمتر بوده است. نتیجه این که درمان راه حل مدار کوتاه مدت به عنوان یکی از مداخلات مددکاری اجتماعی و روانشناختی از قابلیت عملی خوبی در افزایش تاب آوری و کاهش عود افراد وابسته به مواد مخدر برخوردار است.
دین عامه، ناکامی های عینی و استراتژی زنانه امیدواری: مطالعه تجربه دعانویسی در شهر سنندج.کمال خالق پناه،فاطمه میرزاوندیان،اخترجلوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمی گیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم می کند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیه های دین رسمی قرار دارد. این مقاله پس از بحثی نظری درباره مفهوم دین عامه، سعی در بررسی کردار دینی دعانویسی و تجربه آن در میان زنان شهر سنندج را دارد. ایده نظری مقاله حاضر این است که دین عامه و استقبال نسبت به آن پاسخی به ناکامی های عینی افراد در زندگی روزمره است. مقاله با اتخاذ رویکردی برساخت گرایانه، تجربه افراد از کردار دعانویسی را در چارچوب روش شناسی زمینه ای بررسی می کند. نتیجه آن که روایت افراد از تجربه دعانویسی نامنسجم و انعطاف پذیر و عاطفی است. این تجربه احساسی از کردار دینی دعانویسی در پیوند با ناامنی های عینی در زندگی روزمره شکل می گیرد. بنابراین کردار دینی دعانویسی خلاء میان انتظارات ذهنی و امکانات عینی را پر می کند. واژه های کلیدی: دین عامه، نظریه زمینه ای، برساخت گرایی، دعانویسی، امیدهای کوچک.
رابطه آموزش مهارت های اجتماعی و سلامت اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران .حسین یحیی زاده، زلیخا عربگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان ""رابطه آموزش مهارت های اجتماعی و سلامت اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران"" بمنظور نشان دادن تأثیر نقش مددکار اجتماعی از طریق آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان انجام پذیرفته است. روش تحقیق این مطالعه آزمایشی می باشد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از 450 دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران در سال 1392 در 2 مدرسه بوده است. یکی از مدارس بعنوان گروه آزمایش (با تعداد ۳۶۶ نفر) و مدرسه دیگر بعنوان گروه کنترل (با تعداد ۸۴ نفر) درنظر گرفته شد. در مرحله پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز میزان سلامت اجتماعی کلیه دانش آموزان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت و براساس نرم افزار SPSS مشخص گردید که 15 نفر از گروه کنترل و 60 نفر از گروه آزمایش در سطح سلامت اجتماعی پایین (نمره 77 تا 33) قرار داشتند. درجهت ایجاد همسان سازی بین دو گروه، 15 نفر از 60 نفر گروه آزمایش که از نظر ویژگی های زمینه ای در سطح یکسان بودند، انتخاب شدند و به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی قرار گرفتند. پس از اتمام دوره آموزش، در مرحله پس آزمون برای بررسی نقش آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان، از هر دو گروه درخواست تکمیل دوباره پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز شد. نتایج بدست آمده براساس آزمون T مستقل مشخص نمود که آموزش مهارت های اجتماعی سبب ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان شده است. واژه های کلیدی:سلامت اجتماعی، مددکاری اجتماعی مدرسه، مهارت های اجتماعی.
کارورزی مددکاری اجتماعی: کارکردها و الزامات (مطالعه موردی دانشگاه علامه طباطبائی) . ستار پروین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی الزامات و کارکردهای (با تأکید بر مسائل و چالش های) مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی می پردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام استادان سرپرست کارورزی است. داده های پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری، هدفمند و در دسترس بخشی و حجم نمونه برابر با 20 نفر است. یافته ها نشان می دهد که کارورزی های رشته مددکاری با مسائلی[1] مانند عدم همکاری مؤسسات، سپردن فعالیت های بی ربط با حوزه مددکاری اجتماعی، کاهش تعداد مؤسسات نسبت به گذشته، عدم نظارت مؤثر و مناسب استادان سرپرست، پایین بودن حق الزحمه استادان، سلیقه ای عمل کردن سرپرستان و نداشتن وحدت رویه در ارزیابی دانشجویان، عدم ارتباط مؤثر بین استادان سرپرست و دانشگاه، و کلیشه ای شدن امور مربوط به کارورزی و تقلیل دادن آن به امور اداری، عدم نیل به سمت تخصصی شدن در حوزه های گوناگون مددکاری اجتماعی، وجود فاصله بین مبانی نظری و عملی در کارورزی، بی انگیزگی دانشجویان (به ویژه دانشجویان پسر)، مشکلات رفت وآمد دانشجویان، عدم توانایی دانشجو در برقراری ارتباط حرفه ای و... مواجه است. واژه های کلیدی: دانشگاه علامه طباطبائی، مددکاری اجتماعی، کارورزی، ارزیابی دانشجویان، استادان سرپرست. [1]- لازم به ذکر است که این گونه مسایل در عمده مراکز آموزش عملی مددکاری اجتماعی داخلی و خارجی کم و بیش وجود دارد و به هیچ وجه قابل تعمیم به کلیت آموزش عملی مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی نمی باشد و این موارد صرفاً در برخی از فیلدها مشاهده می شود. با این حال تلاش های بسیاری برای کاهش این گونه مسایل در سالیان گذشته در گروه مددکاری اجتماعی انجام شده است.
توان مندسازی مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک نظریه زمینه ای (مطالعه موردی ستاد توان مندسازی زنان سرپرست خانوار شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توان مندسازی زنان سرپرست خانوار فقیر با توجه به رشد فزاینده آمار آن ها در سال های اخیر تبدیل به چالشی مهم در ایران شده است. در بین تجربه های متعددی که در این راستا صورت گرفته است، توجه به کارآفرینی به طور عام و کارآفرینی اجتماعی به طور خاص در حال افزایش است. این پژوهش پیرامون بررسی یکی از این تجارب و با هدف تبیین شرایط لازم برای موفقیت چنین تجاربی انجام شده است. روش انجام پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بوده است. داده های مورد نیاز نیز عمدتاً از طریق بحث های گروهی متمرکز و مصاحبه های انفرادی نیمه ساختار یافته با نیروهای ذی نفع در سازمان شامل مدیران، کارشناسان و کارآفرینان گردآوری شده است. پس از پیمودن مراحل سه گانه کدگذاری مطابق الگوی پیشنهادی اشتروس و کوربین، پدیده مرکزی تحقیق با عنوان «توان مندسازی مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی به مثابه یک رویکرد سازمانی» شناسایی و مدل پارادایمی متناظر با آن تدوین شد. پدیده مذکور در زمینه ای مشتمل بر ویژگی های نظام مدیریتی کشور، به ویژه سازوکارهای رایج برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و نیز خصوصیات فضای کسب و کار در کلان شهر تهران رخ داده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد مدیریت تحوّل خواه، نیروی انسانی توان مند، ساختار سازمانی انعطاف پذیر، حاکمیت اخلاق حرفه ای و روحیه کارآفرینی مهم ترین شرایط علّی مؤثر بر پدیده مذکور هستند. همچنین، سه پیامد اصلی رخداد پدیده مورد اشاره توان مندسازی مقتصدانه، توان مندسازی باثبات و توان مندسازی متقابل بوده است.
عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی افراد دارای اچ آی وی/ ایدز با تاکید بر حمایت های اجتماعی .طلعت اله یاری ، ایوب اسلامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری ایدز که بواسطه ورود ویروس اچ آی وی به بدن وارد می شود سیستم ایمنی بدن را نشانه گرفته و هم پای با تضعیف سلامت بدنی فرد، آسیب های جدی به روابط اجتماعی و مشارکت وی در اجتماع وارد می سازد. از طرف دیگر منظور از سلامت اجتماعی ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افرد دیگر، نزدیکان و گروه های اجتماعی است که وی عضوی از آن هاست. هدف اصلی مقاله بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی در افراد مبتلا به اچ آی وی/ ایدز تحت پوشش دو مؤسسه کاهش آسیب است. در این تحقیق تمرکز بر رابطه ابعاد حمایت اجتماعی (در دو بعد ساختاری و کارکردی) بر سلامت اجتماعی افراد مورد بررسی است. روش تحقیق در این پژوهش کمی است و ذیل مطالعات مقطعی قرار می گیرد. ابزار گردآوری داده نیز پرسشنامه استاندارد حمایت اجتماعی و پرسشنامه سلامت اجتماعی است. روش نمونه گیری مورد استفاده در این تحقیق به صورت تمام شماری است به گونه ای که اطلاعات مورد نیاز از تمامی افراد دارای اچ آی وی/ ایدز مراجعه کننده به دو موسسه کاهش آسیب که حاضر شدند در این پژوهش شرکت کنند و همچنین سایر بیمارانی که به نوعی با این افراد در ارتباط بوده و به روش گلوله برفی شناسایی شدند، جمع آوری گردید. در نهایتً 134 فرد دارای اچ آی وی/ ایدز در این تحقیق شرکت داشتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که هر سه بعد حمایت ساختاری (عضویت در اجتماعات، شبکه اجتماعی شخصی و داشتن پیوند قوی) و دو بعد از حمایت کارکردی (حمایت ابزاری و حمایت عاطفی) با سلامت اجتماعی این بیماران رابطه معناداری داشتند. تنها حمایت اطلاعاتی بود که رابطه ای معناداری با سلامت اجتماعی این افراد نداشت. از سه متغیر دیگر مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی رابطه معناداری با سلامت اجتماعی افراد دارای اچ آی وی/ ایدز داشتند و بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و سلامت اجتماعی افراد مورد پژوهش رابطه معناداریبه دست نیامد. واژه های کلیدی: سلامت اجتماعی، حمایت اجتماعی، اچ آی وی/ ایدز