آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

مقاله حاضر به بررسی الزامات و کارکردهای (با تأکید بر مسائل و چالش های) مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی می پردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام استادان سرپرست کارورزی است. داده های پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری، هدفمند و در دسترس بخشی و حجم نمونه برابر با 20 نفر است. یافته ها نشان می دهد که کارورزی های رشته مددکاری با مسائلی[1] مانند عدم همکاری مؤسسات، سپردن فعالیت های بی ربط با حوزه مددکاری اجتماعی، کاهش تعداد مؤسسات نسبت به گذشته، عدم نظارت مؤثر و مناسب استادان سرپرست، پایین بودن حق الزحمه استادان، سلیقه ای عمل کردن سرپرستان و نداشتن وحدت رویه در ارزیابی دانشجویان، عدم ارتباط مؤثر بین استادان سرپرست و دانشگاه، و کلیشه ای شدن امور مربوط به کارورزی و تقلیل دادن آن به امور اداری، عدم نیل به سمت تخصصی شدن در حوزه های گوناگون مددکاری اجتماعی، وجود فاصله بین مبانی نظری و عملی در کارورزی، بی انگیزگی دانشجویان (به ویژه دانشجویان پسر)، مشکلات رفت وآمد دانشجویان، عدم توانایی دانشجو در برقراری ارتباط حرفه ای و... مواجه است. واژه های کلیدی: دانشگاه علامه طباطبائی، مددکاری اجتماعی، کارورزی، ارزیابی دانشجویان، استادان سرپرست. [1]- لازم به ذکر است که این گونه مسایل در عمده مراکز آموزش عملی مددکاری اجتماعی داخلی و خارجی کم و بیش وجود دارد و به هیچ وجه قابل تعمیم به کلیت آموزش عملی مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی نمی باشد و این موارد صرفاً در برخی از فیلدها مشاهده می شود. با این حال تلاش های بسیاری برای کاهش این گونه مسایل در سالیان گذشته در گروه مددکاری اجتماعی انجام شده است.

تبلیغات