فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
شکست در برآورده سازی نیازهای اساسی زوجین در فرآیند ازدواج می تواند باعث از دست رفتن معنای زندگی و طلاق شود. باقی ماندن جنبه های هیجانی می تواند زوجین را درگیر نگه دارد. با توجه به این مسئله افراد باید پیش و پس از طلاق برای ساختن زندگی جدید خود کمک شوند. بخشایش فرآیندی است که شامل تغییر در هیجان و نگرش در مورد یک متخلف است. این پژوهش به بررسی مقدار اثر بخشی بخشایش درمانی بر مقدار سازگاری پس از طلاق بر زنان مطلقه پرداخت. جامعه آماری شامل زنان مطلقه ساکن در شهر شیراز در سال1394 بودند. نمونه گیری به شیوه تصادفی صورت گرفت و30 نفر به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه 100 سوالی سازگاری پس از طلاق فیشر بود. روش تحلیل آماری کوواریانس بود. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار دو گروه کنترل و آزمایش در مولفه های سازگاری پس از طلاق بودند. یافته ها نشان دادند که روش آموزش مبتنی بر بخشایش بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه موثر است.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیتأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز انجام گرفته است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود و جامعه آماری مورد بررسی آن را زنان همسر جانبازان 25 تا 50 درصد شهر اسلام آباد غرب بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن همسر جانباز بود که به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند و به پرسش نامه های پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه)، دلزدگی زناشویی پاینز و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند.گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه هر هفته یک جلسه، مورد آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای آموزش مهارت های زندگی از لحاظ رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان تفاوتی معنادار وجود دارد. مقدار دلزدگی زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به گونه ای معنادار به ترتیب کاهش و افزایش یافت. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز موثر بود.
انگیزش های نویافتة تحولات هویتی زنان در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با تحولات مدرن و تجربه تجدد، شاهد دگرگونی های متعددی در اشکال زندگی روزمره هستیم؛ تحولاتی که زنان نیز به عنوان عاملانی با نقش های جنسیتی متفاوت در جامعه تجربه خواهند کرد و به دگرگونی معناهای ذهنی و به تبع آن دگرگونی در نقش های اجتماعی آنها می انجامد. تغییراتی در انگیزه و تمایلات زنان که به منظور تحقق خود و انتخاب مسیرهای جدید در راستای آرمان های هویتی، آنها را به سمت بازاندیشی در هویت و تغییرات فردی و اجتماعی هدایت خواهد کرد. این مقاله با روش نظریه زمینه ای به بررسی عملکرد و تجربه انگیزشی زنان از منظر خودشان و با منطق ذهنیت کنشگر فردی پرداخته و از طریق مصاحبه با زنانی که همزمان نقش همسر، مادر، شاغل و دانشجو را دارند، به ارائه یک تیپولوژی هویتی از زنان مورد مطالعه با تأکید بر فرایند انگیزشی آنها برای ورود به آموزش عالی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد شرایطی همچون تجربه تجدد و تغییرات نظام ارزشی حول محور زنان، ورود زنان به بازار کار، گسترش فضاهای آموزشی و سرمایه های اجتماعی نمادین در ملازمت با انگیزه های فردی و اجتماعی در زندگی روزمره زنان منجر به ظهور انگیزشی نو در آنها شده و زنان طی این فرایند برای کاهش تنش های حاصل از عدم تحقق انگیزه ها و نیازهایشان، استراتژی تحصیل و اشتغال را به عنوان راهبردهای تحقق اهداف خود برگزیده اند که در این مقاله، بر راهبرد تحصیل تأکید شده است. در پایان، تحلیل حاضر به چهار دسته بندی انتزاعی از انگیزش های نویافتة زنان مورد مطالعه رسیده که شامل 1) انتخاب تحصیل به مثابه ابزار مبارزه و رقابت، 2) تحصیل به عنوان طرحی مبهم، 3) تحصیل و اشتغال به منظورتحقق خود و ۴) تحصیل و اشتغال به عنوان مسیری برای ارتقا، آینده نگری و استقلال مالی است.
مقایسه کاربست فناوری آموزشی در روش های تدریس آموزش زبان انگلیسی استادان زن در دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده مناسب از فناوری آموزشی در فرایند یاددهی – یادگیری می تواند به ارتقاء و بهبود تدریس و نیز دستاوردهای یادگیری بیانجامد. استفاده از فناوری در کلاس درس حالت هایی گوناگون را دربر می گیرد که می توان آن ها را بر یک طیف قرار داد. به شکلی که یک سوی آن به کاربردن پاورپوینت و در سوی دیگر، استفاده از سامانه های یادگیری الکترونیکی آمیخته قرار داشته باشد. در این صورت تمام حالت های یاد شده ممکن است به بهبود تدریس و نیز ارتقای یادگیری بیانجامد. این پژوهش با هدف بررسی کاربست فناوری آموزشی در روش های تدریس آموزش زبان انگلیسی در بین استادان زن در دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی انجام گرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل 65 استاد زن (36 نفر در دانشگاههای دولتی و 29 نفر در دانشگاه آزاد اسلامی) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و مورد استناد قرار گرفتند. داده های مورد نیاز این پژوهش از یک پرسش نامه محقق ساخته که از دو بخش روش های تدریس و فناوری آموزشی با پایایی مناسب (آلفای کرونباخ 97/0 ) گردآوری شدند. داده های بدست آمده از روش های آماری توصیفی- آزمون تی مستقل و آزمون خی دو تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که روش تدریس ارتباطی در دانشگاه دولتی و آزاد اسلامی بیش ترین استفاده و روش تدریس شنیداری کم ترین کاربرد را در هر دو دانشگاه داشته است. نتایج نشان دادند که تفاوتی معنادار بین بکارگیری روش های تدریس در دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی وجود دارد. همان گونه که آمار توصیفی نشان می دهد، تفاوت معنا دار بیش تری در دانشگاههای دولتی در استفاده از روش های تدریس مستقیم، گروهی، فیزیکی کامل، روش تدریس ارتباطی و کارمحور نسبت به دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد. افزون بر این، تدریس زبان انگلیسی با استفاده از فناوری آموزشی در انگیزش دانشجویان نسبت به یادگیری مؤثر است و در این زمینه تفاوتی معنادار بین دانشگاه دولتی و آزاد اسلامی وجود دارد. هم چنین، استادان زن دانشگاه آزاد اسلامی در تدریس زبان انگلیسی چاپ گر، اسکنر و کلاس مجازی را در فرایند یاددهی نسبت به همتایان خود در دانشگاه دولتی بیش تر بکار می گیرند. روی هم رفته، در این مقایسه سهم دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه کاربست فناوری آموزشی در تدریس زبان انگلیسی بیش تر نمایان است.
بررسی آموزش زنان در جامعه با رویکرد آموزش از راه دور بر ارتقاء سطح دانش (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش برای خدمت به جهان صنعتی و با هدف کاریابی در جوامع و توسعه مهارت ها طراحی شده است. با تغییرات فناوری که دنیا را در برگرفته، مشاغل به زودی تغییر خواهند کرد. آنچه می خواهیم، نظام آموزشی بسیار فراگیری است که بین شکاف های عمیقی که در گذر زمان پدید آمده، پل بزند. نیاز اساسی این است که بگذاریم تا انسان ها با سرعت خودشان یاد بگیرند. در این میان سرمایه گذاری در آموزش زنان نه تنها شکاف جنسیتی در جوامع را کاهش می دهد بلکه موجب ارتقای سطح بهره وری، تولید بیش تر و درآمد بالاتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه و تاثیر آموزش از راه دور (مجازی) بر ارتقا سطح دانش زنان شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شده و طی آن با استفاده از روش های آماری استنباطی و بهره گیری از نتایج بدست آمده از توزیع پرسش نامه و انجام تحلیل های آماری به تایید فرضیه های فرعی پژوهش پرداخته شده، جامعه آماری شامل تمامی اساتید و کارکنان زن شاغل و نمونه آماری شامل 50 نفر می باشد. براساس نتایج بدست آمده ساختارهای تکنولوژیکی(فناوری)، توسعه منابع انسانی بویژه توسعه آموزش زنان، در ارتباط با آموزش از راه دور هم چنین، ساختار نوین مدیریتی عوامل اصلی در بهبود روند کارکرد آموزش زنان به شکل مجازی خواهد بود.
مطالعه رابطه سرمایه فرهنگی خانواده، مدرسه و دانش آموز با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش موفقیت تحصیلی است. پژوهشگران نشان داده اند که افزایش درآمد و سرمایه مالی خانواده باعث موفقیت تحصیلی دانش آموزان شده است. در این پژوهش علاوه بر مفهوم سرمایه فرهنگی خانوده دو متغیر جدید سرمایه فرهنگی دانش آموزی و سرمایه فرهنگی مدرسه ای نیز مطرح شده است. سؤال تحقیق به صورت زیر بیان شده است: رابطه سرمایه فرهنگی حاصل از خانواده مدرسه و دانش آموز با موفقیت تحصیلی دانش آموزان چگونه است؟جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال چهارم در سطح مناطق 20 و 6، 1 تهران است. برای ارزیابی تجربی فرضیات، 300 نفر از دانش آموزان دختر به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش تکنیک تحلیل رگرسیون بر مبنای داده های فازی استفاده شده است. نتایج پژوهشی نشان داد که سرمایه فرهنگی خانواده و سرمایه فرهنگی مدرسه ای رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد و دانش آموزان طبقات پایین با بهره گیری از سرمایه فرهنگی به موفقیت تحصیلی دست یافته اند. همچنین سرمایه فرهنگی در حضور پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نوع مدرسه تأثیر بیشتری بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. بدین منظور 45 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم ایرانی مقیاس شیوه های برخورد در تعارضات زناشویی استفاده شد. جلسات درمانی هفته ای یکبار و بر اساس پروتکل درمانی برای گروه های آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در تاکتیک های حل تعارض تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه های پژوهش مبنی بر تاثیر زوج درمانی های روایتی و رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض تایید شد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی باعث تغییر تاکتیک های حل تعارض می شود.
تاثیرآموزش دلگرم سازی بر ارتقاء خودکارآمدی عمومی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش دلگرم سازی بر ارتقاء خودکارآمدی عمومی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار اجرا شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و در قالب پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش موسسه خیریه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس، 28 نفر آنان انتخاب شدند و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی ها در گروه آزمایش، در معرض آموزش دلگرم سازی، در 10 جلسه120 دقیقه ای قرار گرفتند. دو گروه، قبل و بعد از مداخله آموزشی به وسیله پرسشنامه خودکارآمدی عمومی (شرر، 1982) و مقیاس تاب آوری (کانرو دیویدسون، 2003) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنا داری وجود دارد. به این صورت که آموزش دلگرم سازی به طور معنی داری موجب افزایش میزان خودکارآمدی عمومی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار در گروه آزمایش شده است. در نتیجه آموزش دلگرم سازی به عنوان یک مهارت، می تواند باعث ارتقاء خودکارآمدی عمومی و میزان تاب آوری زنان سرپرست خانوارگردد.
پیش بینی موفقیت تحصیلی دختران بر اساس جهت گیری دینی و اعتماد بین فردی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و اعتماد بین فردی با موفقیت تحصیلی دختران است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری عبارت بود از کل دانش آموزان متوسطه شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 93-94 که بر اساس جدول مورگان و به شیوه ی خوشه ای تصادفی تعداد 355 نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسشنامه اعتماد در روابط بین فردی رمپل و هولمز استفاده شد. داده ها از طریق آزمون t مستقل و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد، در بررسی وضعیت مؤلفه های جهت گیری مذهبی، جهت گیری مذهبی بیرونی ، جهت گیری مذهبی کلی و درونی دختران در سطح بالاتر از متوسط قرار داشت و در بررسی وضعیت مؤلفه های اعتماد بین فردی، پیش بینی پذیری دختران در سطح پایین تر از متوسط و اعتماد بین فردی و قابلیت اعتماد و وفاداری دختران در سطح بالاتر از متوسط قرار داشت. و در بررسی پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس جهت گیری مذهبی و اعتماد بین فردی، آزمون رگرسیون نشان داد جهت گیری مذهبی درونی پیش بینی کننده ی موفقیت تحصیلی دختران می باشد و جهت گیری مذهبی بیرونی و اعتماد بین فردی نقش معناداری در پیش بینی موفقیت تحصیلی دختران نداشت.
بررسی تطبیقی پنج برنامه توسعه کشور، پیرامون دستیابی به عدالت جنسیتی با تاکید بر وضعیت آموزش عالی زنان در ایران و مقایسه آن با وضعیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤثرترین روشهای بهبود وضعیت زنان، بررسی جایگاه آنان در برنامه های توسعه کشورهاست تا بتوان جایگاهی را ترسیم کرد تا هم زنان از فرایند توسعه منتفع باشند و هم توسعه کشورها از حضور زنان بهره کافی را ببرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی جایگاه زنان در برنامه های توسعه پس از انقلاب و با تاکید بر عدالت جنسیتی در آموزش عالی، به بررسی برنامه های توسعه پرداخته و با روشن نمودن وضعیت آموزش عالی زنان و مقایسه آن با شاخصهای جهانی، جایگاه ایران را نشان داده است. نتایج نشان می دهد که برنامه ریزی پیرامون دستیابی به ایده آل رابطه جنسیت و توسعه در ایران از برنامه سوم، به صورت رسمی اما به نحوی شتابزده به دغدغه مسئولان تبدیل گشته است. همچنین نتایج نشان داد که اگرچه زنان در حوزه آموزش علیرغم طی مسیرهای علمی به لحاظ آمارهای ""کمی"" رشد چشمگیری را داشته اند، اما در تامین معیارهای مطلوب ""کیفی"" بازدهی مطلوبی نداشته و لذا اثربخشی برنامه های توسعه باید با حرکت به سمت الگوهای کیفی آن را جبران نماید.
اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و سازگاری اجتماعی همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و سازگاری اجتماعی همسران جانباز استان کرمانشاه است. روش پژوهش نیمه تجربی است که بر اساس آن، طرح پیش آزمون و پس آزمون تک گروهی انتخاب شد. به منظور بررسی فرضیه ها، 120 نفر از همسران جانبازان با توجه به درصد جانبازی به سه گروه تقسیم شدند: گروه 49- 25 درصد، 69-50 درصد و 70 درصد و بالاتر که به صورت تصادفی طبقه ای از بین همسران جانبازان شهرستانهای استان کرمانشاه انتخاب شدند. تمامی آزمودنیها قبل از وارد کردن متغیر مستقل (آموزش مهارتهای زندگی) ابتدا از طریق پیش آزمون با مقیاسهای آزمون GHQ28 و سازگاری اجتماعی بل مورد سنجش واقع شدند؛ سپس بعد از پایان جلسات آموزش مهارتهای زندگی با همان ابزار در پس آزمون مورد ارزیابی دوباره قرار گرفتند. نتایج میانگین نمره های آزمودنیها در پیش آزمون و پس آزمون از طریق آزمون t وابسته مقایسه شد. نتایج نشان داد که همسران جانبازانی که در کارگاه های آموزش مهارتهای زندگی شرکت کرده اند از لحاظ آماری در متغیرهای سلامت روانی و سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری را نشان داده اند. آموزش مهارتهای زندگی به عنوان عاملی مهم در رشد و ارتقای عوامل سازگاری اجتماعی و بهداشت و سلامت روانی مطرح است. با آموزش مهارتهای زندگی می توان به رشد مهارتهای روانی، اجتماعی همسران جانبازان کمک کرد.
بررسی نگرش نسبت به ادامه تحصیل پس از ازدواج و تأثیر آن بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری (مطالعه زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین نقش نگرش نسبت به تحصیلات و تصمیم به ادامه تحصیل بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری در بین زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور می باشد. روش تحقیق: این مقاله بر اساس داده های یک پیمایش بر روی 415 نفر از زنان در شرف ازدواج 10 تا 39 ساله که برای انجام آزمایشات و شرکت در کلاس های مشاوره ی قبل از ازدواج در آبان و آذرماه سال 1392 به آزمایشگاه مرجع سلامت این شهرستان مراجعه نموده و ازدواج اول آن ها بوده، صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای ساخت یافته است. متغیر وابسته قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول، متغیر مستقل نگرش نسبت به تحصیلات و قصد ادامه تحصیل و متغیرهای مخدوش کننده عبارتند از مقیاس های نگرشی و برخی متغیرهای جمعیت شناسی.
یافته ها: نگرش زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها درخصوص ادامه تحصیل پس از ازدواج بعنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار بر قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول می تواند در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد. چرا که نگرش مثبت زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها برای ادامه تحصیل پس از ازدواج به رقم سن پایین ازدواج در جامعه ی مورد بررسی، رفتار باروری را از طریق فاصله گذاری بین ازدواج تا تولد فرزند اول تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارتی تداخل بوجود آمده بین تحصیلات زنان و باروری آنها معمولاً با فاصله انداختن از ازدواج تا تولد فرزند اول پاسخ داده می شود که این پاسخ مستقیماً بر میزان و رفتار باروری جامعه مورد نظر اثر می گذارد. بنابراین سیاست های جمعیتی اگر بتوانند برنامه هایی را اجرایی کنند که موجب سازگاری نقش مادری با ادامه تحصیلات زنان پس از ازدواج شود می توانند بسیار مؤثرتر باشند.
اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و خوش بینی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و خوش بینی دانشجویان دختر انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با پیگیری،40 نفر ازدانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن و آزمون جهت گیری زندگی پاسخ دادند. از طریق 8 جلسه دو ساعته آموزش شادکامی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که در کوتاه مدت و بلند مدت برنامه مداخله ای در افزایش کیفیت زندگی، خوش بینی دانشجویان موثر است و آموزش این برنامه بر سبک مساله مدار دانشجویان اثربخش است، اما بر سبک هیجان مدار آنان تاثیری ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش شادکامی از طریق اثربخشی بر میزان خوش بینی و راهبردهای مقابله ای مساله مدار در ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان دختر از نقش موثری برخوردار است.
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش معنوی، بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه انجام شد طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرکرمانشاه درسال تحصیلی1392بود. با روش نمونه گیری خوشه ای یک دبیرستان انتخاب و از جمعیت 127نفری دانش آموزان سال اول دبیرستان مذکور، 64 نفر که نمره بین 5 تا 39 را درآزمون افسردگی بک و نمره شادکامی زیرخط برش (42-40) مقیاس شادکامی آکسفورد راکسب نمودند، انتخاب شده و پس از همتا سازی به تصادف در دو گروه 32 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش، طی 9 جلسه120دقیقه ای برگزار گردید. پس از اجرای جلسات آموزشی میزان افسردگی و شادکامی هر دو گروه مجدد سنجیده شد. به منظور بررسی پایداری اثر آموزش، 2ماه بعد هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که ارتباط منفی معناداری بین هوش معنوی و افسردگی و ارتباط مثبت و معناداری بین هوش معنوی و شادکامی وجود دارد (001/0P<). این یافته نشانگر آن است که با ارتقای هوش معنوی ازطریق آموزش، افسردگی دانش آموزان کاهش و شادکامی آن ها افزایش می یابد. هم چنین آموزش ها با فاصله زمانی دو ماه نیز پایدار بود.
تأثیر آموزش کیفیت زندگی بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کیفیت زندگی درمانی بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی (خود کارآمدی، امیدواری، تاب آوری وجهت گیری به زندگی) در دانشجویان دخترانجام شد. روش پژوهش آزمایشی و جامعه آماری، دانشجویان دختر روان شناسی عمومی دانشگاه پیام نور شهرضا بودند که از بین آن ها به صورت تصادفی ساده 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. طرح پژوهش آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت آموزش کیفیت زند گی درمانی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه سرمایه روان شناختی(مک گی، 2011)بود وداده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) تحلیل شد. نتایج نشان داد که در پس آزمون پس از کنترل پیش آزمون، بین گروه آزمایش و گواه درامیدواری، تاب آوری و جهت گیری به زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که در پیگیری پس از کنترل پیش آزمون در خودکارآمدی، امیدواری و در جهت گیری به زندگی بین گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد.
ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی از طریق برنامه آموزش تاب آوری برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثر بخشی آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری شهرستان بهشهر در سال 91 انجام شد. روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای با حجم 50 نفر از میان مادرانی که در مرکز اختلال های یادگیری در سطح مدارس شهرستان بهشهر بودند، انتخاب شد که نیمی از آن ها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت اند از: پرسشنامه تاب آوری 25 سؤالی کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه سلامت روان 28 سؤالی گلدبرگ (1972) و پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سؤالی ویر و شربورن (1992). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری (p<0.01) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نشان دادند که میانگین کیفیت زندگی و سلامت روان مادرانی که تحت آموزش قرار گرفتند، از مادرانی که تحت این آموزش قرار نگرفتند، در پس آزمون و آزمون پیگیری بیشتر بود. نتایج نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اختلال یادگیری، اثرگذاراست و نیز برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری اثر معنی داری دارد. لذا استفاده از این برنامه برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری توصیه می شود.
اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه زنان متاهل شهر تهران را در بر می گیرد که طی سال 1392 با مراجعه به مراکز مشاوره، خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند. از بین داوطلبان واجد شرایط به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جلسات آموزشی آنها طی 10 جلسه 2 ساعته برگزار شد و در خاتمه هر دو گروه مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی شخصی 9 سؤالی کامینز و لو (2006) بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر، بهزیستی شخصی زنان را به طور معناداری در پس آزمون و آزمون پیگیری افزایش داده است (05/0p<). با توجه به داده های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که از آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر می توان در افزایش بهزیستی شخصی زنان استفاده کرد.
بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر عزت نفس دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی یک شهرک نظامی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی است. ""آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری بر افزایش عزت نفس دانش آموزان مؤثر است."" فرضیه تحقیق بوده ا ست. روش پژوهش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. جامعه آماری تحقیق را تمام دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی در تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری تصادفی ساده، و افراد نمونه که 45 نفر بودند با روش جایگزینی تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری میزان عزت نفس آزمودنیها، آزمون عزت نفس کوپر اسمیت است. بر اساس اطلاعات پس آزمون عزت نفس و مقایسه آنها با پیش آزمون با بهره گیری از تحلیل واریانس، 52% تغییر پس از اعمال مداخله در گروه آزمایش مشاهده شد که نشاندهنده افزایش عزت نفس کلی آزمودنیها پس از آموزش گروهی مدیریت و کنترل خشم بوده است.
جایگاه تعلیم و تربیت مدیریت مالی خانواده در موفقیت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش روشهای مدیریت مالی 25 زوج سنندجی، که معتقدند دارای ازدواج موفق و پایدار هستند به روش مطالعه کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سه یافته مهم این پژوهش عبارت بود از: الف در بیشتر موارد یکی از زوجین عهده دار مدیریت امور مالی خانواده است که این نیازمند اعتماد و تعامل سازنده بین طرفین است. ب زوجین شرکت کننده در این پژوهش دارای بدهی حداقلی بوده اند و در ضمن تلاش کردند بدهیهایشان را در اسرع وقت بپردازند. ج هزینه مشارکت کنندگان در پژوهش در چارچوب درامدهایشان بوده است و هم چنین آنان افرادی صرفه جو بودند. سایر یافته های این پژوهش بر مواردی همچون: چگونگی عمل زوجین در داشتن حساب بانکی مشترک و یا مستقل، چگونگی تعامل زوجین در حل مشکلات مالی، دیدگاهشان نسبت به مشکلات مالی سایر زوجین، متمرکز بود. یافته های پژوهش نشان می دهد زوجینی که زندگی موفق و پایداری دارند براحتی می توانند با همفکری و همکاری یکدیگر مشکلات مالی را حل کنند.
تاثیر آموزش مهارتهای حلّ مسئله مبتنی بر شیوه کتاب درمانی بر میزان رضایت زناشویی زوجین فرزند شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای حلّ مسئله مبتنی بر شیوه کتاب درمانی بر میزان رضایت زناشویی زوجین فرزند شاهد طراحی و اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام زوجین فرزند شاهد هستند که اعضای نمونه 20 زوج فرزند شاهد است که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده، فرم کوتاه پاسخ 47 سوألی پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ است. در این طرح نیمه آزمایشی مداخله ای به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای حلّ مسئله مبتنی بر شیوه کتاب درمانی بر افزایش رضایت زناشویی، کاهش تعارض، افزایش رضایت جنسی و هم چنین افزایش رضایت در زمینه ارتباط در بین زوجین فرزند شاهد مؤثّر است. نتایج این پژوهش نشان داده که این شیوه بر رضایت زناشویی مؤثر است؛ لذا به نظر می رسد با آموزش مهارتهای حلّ مسئله با استفاده از روش کتاب درمانی می توان ضمن رسیدن به نتایج مطلوب، گامی مؤثر در جهت صرفه جویی در وقت و هزینه برداشت و محدودیتهای آموزش از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی را جبران نمود.