فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرودهای ملّی به عنوان متونی برساخته و نمادین از رویکردها و کانون های توجّه کشورها همواره قابل تأمل و بررسی بوده و هستند. این تحقیق برآن است تا به سرود ملّی از منظر زبانشناختی در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان و نظریه ی گفتمان (تلفیقی از ابزارهای رویکرد ون دایک و نظریه ی لاکلاوموف) بپردازد. در این پژوهش می کوشیم به پرسش های زیر پاسخ دهیم : دال های مرکزی سرود ملّی هر کشور چیست؟ شباهت ها و تفاوت های ساختارهای زبانی در سرودهای ملّی این کشورها کدامند؟ به این منظور ترجمه ی فارسی سرودهای ملّی 48 کشور آسیایی و نیز 5 کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحّد بررسی می شود. در این تحلیل از سرودهای ملّی کشورهای آسیایی، 62 دال مرکزی که مورد توجّه همه ی ملّت هاست استخراج شد. ساختارهای زبانی این بررسی نشان می دهد که استفاده از زمان حال(%97) به طور معناداری بیشتر از دو زمان آینده(%65) و گذشته(%59) است. 12 کشور آسیایی (%25) در سرودهای ملّی شان بر تقابل و قطبیت «ما» در مقابل «آن ها» تأکید ویژه دارند و 36 کشور باقیمانده (%75) فقط از خود می گویند و قائل به غیریتی در مقابل آن نیستند. فراوانی واژه های ایجابی در (%93) بیشتر از واژه های سلبی است. کاربرد واژه های سلبی در کشورهای توسعه یافته بسیار کمتر از سایر کشورهاست. از میان اعضای دائم شورای امنیت، سرود ملّی کشور روسیه از بیشترین شباهت های زبانی با سایر سرودهای کشورهای آسیایی برخوردار است و بیشترین واگرایی را از سرود سایر اعضای شورای امنیت داراست.
تحلیل گفتمان معنای جست وجو در داستان های هاروکی موراکامی
حوزه های تخصصی:
هاروکی موراکامی، نویسنده معاصر ژاپنی در داستان های کوتاهش، گرایش عمیقی به بیان مسایل مختلف زندگی انسان در پهنه جهان دارد و در همین راستا، علاقه بسیاری به گشودن رازهای پنهان از شگفتی های ذاتی و عاطفی انسان در تعاملش با خود و دنیای درونی و بیرونیش نشان می دهد؛ او که به گفته خودش، در امر نویسندگی نه بر اساس طرح اولیه بلکه بر مبنای مکاشفه درونی، خط سیر داستان را پیش می برد و معمولا با انتخاب راوی اول شخص، زمام داستان را به الهام درونی و ضمیر ناخودآگاه خود می سپارد، اغلب در داستان های کوتاهش به سراغ درون مایه ای مشابه -و نه لزوما تکراری- رفته است؛ درون مایه مورد پسند موراکامی، نشان دادن معنای عمیق و فراگیر ""جست وجو"" ی دامنه دار و ناتمام در زندگی انسان است؛ این مقاله به روش مطالعاتی تحلیل گفتمان، معنای جست وجو را در آثار موراکامی بازجسته است. نتیجه تحقیق جاکی از آن است که جست وجو به زندگی قهرمانان داستان های او شکل می بخشد و همه موجودیت ذهنی، عاطفی و هویتی آنان را تحت الشعاع خویش قرار می دهد؛ در این داستان ها، جست وجو مفهومی مجرد و تک افتاده نیست بلکه پیوستگی عمیقی با مفاهیم دیگر چون اصالت، فقدان و انتظار و سلوک دارد. در برخی از داستان های موراکامی، جست وجو گاهی چنان لذت و اهمیتی برای شخصیت های داستان می یابد که حتی بر مفهوم ""یافتن"" و ""رسیدن"" پیشی می گیردد و در اولویت نخست حیات آنان قرار می گیرد. معنای جستجو در داستان های موراکامی شباهت هایی با برخی نظریه های عرفانی و فلسفی دارد.
مقاله به زبان فرانسه: گفتمان بلاهت در رمان «طرف خانه سوان» (La bêtise langagière dans Du côté de chez Swann)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راویِ پروستی - همانند خود نویسنده - در خانواده و محیطی اجتماعی رشد می یابد که در آن هوش از ارزش و منزلت فراوانی برخوردار بوده است. برای این نویسنده، همچنان که برای ژیل دلوزِ فیلسوف، «هیچ چیز به اندازه آنچه در سر یک احمق رخ می دهد، آدمی را به تفکر وا نمی دارد» ( 2003، 101 ). رمان در جستجوی زمان از دست رفته اغلب به عنوان بنای ادبیِ با شکوهی در نظر گرفته شده که بر پایه زمان، عشق و آفرینش هنری ساخته شده است، اما چیزی از این رمان کاسته نخواهد شد اگر آن را به چشم یک «دانشنامه- مدرن- حماقت بشری» بنگریم. با گرد آوردن طیف گسترده ای از پرتره ها و گفتمان های انسان های احمق و تبدیل آن ها به موضوعی طنزآمیز، راویِ پروست مسیر هنری خاص خود را برای «از بین بردن بلاهت» می یابد. از دیدگاه فلسفی، تنها شکل گیری تفکر می تواند شکل گیریِ بلاهت را توضیح دهد. ما بر این باوریم که که این نوع حماقت فلسفی اثرات خود را در سطح گفتمانی و ارتباطی نیز برجای می گذارد، چرا که بلاهت پیش از ظهور در عمل در گفتمان شخص ظهور می یابد. بلاهت در گفتمان طنزآمیزترین اشکال را به خود می گیرد و گفتمان را به ورطه کلیشه های خودکار می اندازد. در فرآیند تجزیه و تحلیل گفتمان بلاهت نزد شخصیت ها، هر دو بعد مربوط به شکل گیریِ حماقت در گفتار، و نیز موفقیت یا شکست گفته ها را مورد مطالعه قرار داده ایم.
تحلیل انتقادی گفتمان «مقامات» مشایخ صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح حال نویسی عرفانی، به طور کل، و «مقامات نویسی»، نگارش شرح حال یکی از اولیا و مشایخ صوفیه، به طور خاص، نقش ویژه ای در گذشته فرهنگی و اجتماعی ایرانیان داشته و در ذهن و زبانِ بهترین شاعران و نویسندگان فارسی زبان، پس از قرن پنجم، تأثیر عمده ای به جای گذاشته است، بنابراین، یکی از ژانرهای مهم تاریخ ادبیات عرفانی به شمار می ر ود؛ گرچه، با همه ارزش و اهمیتش، چنان که باید شکافته و شناخته نشده است. پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی زبان و گفتمان دو متن از این نوع و مقایسة تفاوت ها و تغییراتی که در جریان تحولات نهاد تصوف در زبانِ این گونه متون بروز و ظهور یافته است. متن نخست، سیرت ابن خفیف (د 371 ق)، که به دست ابوالحسن دیلمی و در نیمة دوم قرن چهارم تألیف شده، از قدیم ترین مقامات ِ مشایخ صوفیه است و مقامات ژنده پیل، کهن ترین و گسترده ترین شرح حال احمد جام (د 536 ق)، آخرین نمونه از مقامات ِ عرفانی است که از قرن ششم (تا زمان حملة مغول) در دست داریم. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است، اما در فرایند تحقیق، هر جا لازم بود، از داده های کمّی استفاده شد. در پژوهش حاضر، داده ها و اطلاعات (حکایات مندرج در مقامات ) بر اساس مبانی روش شناسی فرکلاف در سه سطح، «توصیف»، «تفسیر»، و «تبیین»، تحلیل شده است.
بررسی پیکربندی بافتی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت زمینه ای است که متن در آن آفریده و فهمیده می شود. این زمینه محیط، زمان و مکان (بافت موقعیت) یا واژه ها و عبارات اطراف هر واژه (بافت زبانی) را در بر می گیرد. دربارة بافت موقعیت، مسأله این است که در متون کهن به ویژه متون ادبی که دریافت بی واسطة بافت موقعیت ممکن نیست، چگونه می توان بخش هایی از آن را بازسازی کرد. هلیدی و حسن (۱۹۸۵) بر این باورند که سه سازه در ساخت این موقعیت یا همان عوامل برون زبانی مؤثر در خلق متن نقش دارند و می توان با آن ها، بافت موقعیت را توصیف کرد. از این منظر سه مؤلفة زمینة سخن، فحوا یا عاملان سخن و شیوة سخن به عنوان سه نقطة ورود به هر موقعیتی تلقی می شوند و از میان گزینه های موجود امکان گزینش سبکی را به دست می دهند. از ترکیب هر یک از گزینه ها با دیگری، ویژگی های منفردی در متن ایجاد می شود. مجموع این سه عامل پیکربندی بافتی نام دارد که نقشی اساسی در وحدت ساختاری متن دارد و استمرار در آن، متنی یکپارچه خلق می کند. در این پژوهش تلاش شده ابتدا بافت و سازه های پیکربندی بافتی تبیین شود؛ سپس با این ابزار، سازه های موقعیت و اجزای پیکربندی بافتی گلستان بررسی شود. بدین منظور همة عوامل قابل بررسی و نیز شگردهای سعدی و عوامل زیبایی شناختی مؤثر در القای مفهوم بیان شد و در نتیجه مشخص شد پیکربندی بافتی گلستان عامل انسجام متن و تداوم ارتباط خوانندگان در قرون متمادی با متن کتاب است.
بررسی متن نامة مسعود غزنوی به ارسلان خان در تاریخ بیهقی با روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان انواع آثار منثور مکاتبات درباری از جهات گوناگون شایستة تحقیق و مطالعه هستند. در این جستار یکی از مکاتبات سیاسی مسعود غزنوی به ارسلان خان قراخانی که ابوالفضل بیهقی آن را نوشته و در کتاب وی نسخة کامل آن ثبت شده است، با استفاده ازسه مؤلّفة فرکلاف تحلیل و توانایی نویسنده در پردازش مناسبات قدرت بررسی شده است. بیهقی در این نامه با گزینش دقیق واژه ها و به کارگیری ساخت معلوم و مجهول و وجهیّت اخباری سعی دارد قدرت مسعود غزنوی را - حتّی در شرایط بحرانی پس از شکست دندانقان- نشان دهد. تحلیل این نامه بسیاری از شگردهای زبانی بیهقی را در تبیین روابط سیاسی روشن می سازد.
تحلیل انتقادی گفتمان قصیده ای از سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شامل نظریه ها و روش هایی است برای مطالعه تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی و فرهنگی قلمروهای گوناگون اجتماعی. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط اند، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. در این پژوهش یکی از قصاید مشهور سنایی غزنوی، بر اساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد سنایی، با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط روزگار خود، در قالب ژانری ازپیش موجود، ساختار و نظم گفتمانی موجود و مسلط روزگار خود را بازتولید کرده است. بنابراین، قصیده سنایی، به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از کردار اجتماعی روزگار او نیست، بلکه، با بازتولید نظم گفتمانی، به حفظ وضع موجود کردار و نظم اجتماعی کمک می کند.
ابزارهای آفریننده انسجام متنی و پیوستارهای بلاغی در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه های زبانشناسی امکانات مفیدی را برای تحلیلِ متون ادبی پیش می نهند. یکی از این نظریه ها، نظریه هلیدی و حسن است. در این نظریه ارتباط معنایی، لفظی، نحوی یا منطقی جمله های یک متن «انسجام» نامیده شده است. از این دیدگاه، انسجام در زبان معیار عواملی دارد که عبارتند از: دستوری، واژگانی، پیوندی. و هر کدام از این عوامل دربردارنده ی عوامل جزئی تر هستند. هدف این مقاله بررسی هر یک از این عوامل انسجام در مثنوی ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی است و در انتها، نتیجه نشان می دهد که در میان گونه های متنوع انسجام، انسجام واژگانی بخصوص تکرار و تضاد، و انسجام پیوندی بویژه ارتباط اضافی، بیشترین تأثیر را در پیوستگی و یکپارچگیِ بیت های ویس و رامین به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر سایر عوامل انسجامی در سخن فخرالدین به طور محسوس، برجستگی دارد که می توان این موارد را همراه با کوتاهی جمله های ویس و رامین از دلایل سادگی و فهم پذیری شعر فخرالدین دانست. روش پژوهش توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل بیت ها، به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده اند و هر کدام از عوامل انسجام با ذکر نمونه بیت و بسامد تکرار، مورد بررسی قرار می گیرد.
نقد ادبیات داستانیِ ایران از سال 1341 تا انقلاب اسلامی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، ادبیات داستانیِ منتشرشده در دوره تاریخیِ انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی به شیوه تحلیل انتقادی گفتمان نقد می شود. هدف آن بود تا با اتخاذ رویکردی گفتمانی در نقد ادبی، متون منتشر شده از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی بررسی شود و مؤلفه های فرهنگِ مقاومت در این متون در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی شناسایی و برجسته شود. داده های این مطالعه در قالب «متون»، یعنی شکل نوشتاری کاربرد زبان، تعین یافته اند و این متون به دو دسته کلی تقسیم می شوند: 1. متونی که شرایط اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی فرهنگی را توصیف و تحلیل می کنند؛ و 2. متونی که در حوزه ادبیات داستانی و در دوره زمانی بررسی شده تولید شده اند. از این داده ها، بر اساس اصل اشباع نظری نمونه گیری هدف مند صورت گرفت و به شیوه تحلیل متن کلاسیک و ژرفانگر تحلیل شدند. نقد ادبی این متون با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نشان می دهد که در این دوره تاریخی چون گفتمان رسمی در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی متأثر از تغییراتی که حکومت در شرایط اجتماعی ایجاد کرد حول دال های مرکزی ای سامان یافته است، در این مطالعه از آن ها با عناوین 1. حمایت از الگوی اقتصادی سرمایه داری، 2. حمایت از الگوی اجتماعی فرهنگی مدرن، و 3. حمایت از الگوی سیاسی پادشاهی یاد می شود. متون ادبی تولید شده در این دوران نیز در نسبت با این گفتمان رسمی، حول دال های مرکزی 1. مخالفت با شیوه تولید سرمایه داری، 2. مخالفت با ترویج مظاهر فرهنگ غرب، و 3. مخالفت با الگوی سیاسی نظام پادشاهی و ظلم و ستم حاکم بر افراد شکل گرفته اند.
بازنمایی سیمای زن در داستان معاصر افغانستان با تکیه بر رمان نقره، دختر دریای کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان نقره، دختر دریای کابل نوشته ی حمیرا قادری نویسنده ی مطرح و جوان افغانستان یکی از رمان های مهم معاصر افغانستان است که در آن به مسائل اجتماعی و سیاسی از دیدگاه زن و با محوریّت زن پرداخته شده است. این رمان حوادث و وقایع سالهای پرالتهاب(۱۳۰۸-۱۳۵۷)، را با دیدی متفاوت توصیف می-کند.
این مقاله با هدف بررسی جایگاه اجتماعی و نقش زن افغانستانی در داستان نویسی معاصر فارسی این کشور، به بررسی رمان مذکور به شیوه ی تحلیل گفتمان پرداخته و پس از معرفی روش پژوهش و مبنای نظری فرکلاف، تحلیل متن را در سه مرحله پی گرفته است. نتایج حاصل از واکاوی متن نشان داد که سراسر رمان عرصه ی تقابل گفتمان های سنّت و مردسالاری در برابر گفتمان زنانگی(فمینیستی) و گفتمان قدرت در برابر گفتمان روشنفکری است. نگرش نویسنده در بازنمایی وقایع و حوادث داستان جریان های فکری جامعه را درباره ی مسایل سیاسی و اجتماعی در برهه ی خاصی از دوره ی معاصر به نمایش می گذارد؛ بدین ترتیب واکاوی مولفه های تشکیل دهنده ی رمان به شیوه ی تحلیل گفتمان انتقادی، علاوه بر این که نگرش نویسنده را در بازنمایی وقایع داستان آشکار می کند، خواننده را با بخشی از تحولات فکری جامعه ی افغانستان که در این داستان نقش آن به زنان داده شده آشنا می سازد. تأکید قادری بر یک برهه ی خاص از تاریخ نیز بیان گر گرایش های ملی و ضد استبدادی و استعماری وی است که با توجه به حضور نیروهای خارجی و دخالت احتمالی و پنهانی آنان هشدار می دهد و در کنار آن با طرح مسایل اجتماعی و عاطفی زنان، سوگیری آشکار وی را در برابر گفتمان سنّتی و مردسالارانه نشان می دهد.
کارکرد گفتمانی وجه جمله در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وجه» جمله یکی از ویژگی های نحوی است که در تحلیل بلاغی و گفتمانی متون ادبی و غیر ادبی، کارکرد بسیار مهم دارد. این اهمیت از آنجا ناشی می شود که «وجه»، نمودار بعد ارتباطی (تعاملی/ بینافردی) ادبیات است و از میزان قطعیت دیدگاه نویسنده و نیز از ارتباط او با مخاطب پرده برمی دارد. به همین جهت در بلاغت سنتی، وجه جمله از اهم مباحثی است که ذیل خبر و انشا بررسی می شود.
در غرب از دهة هشتاد میلادی که تحلیل گفتمانی و ایدئولوژیکی متون ادبی (و غیر ادبی) مورد توجه قرار گرفت، منتقدان مدرن بر این عقیده تأکید کردند که ادبیات، غیر شخصی و عینی نگر است. آنها کارکرد تعاملی زبان را مورد توجه قرار دادند و وجه را که مهم ترین عنصر در کارکرد تعاملی زبان به شمار می آید، شایستة بررسی دانستند. ما در این تحقیق به طور محدود و خاص به بررسی وضعیت وجه جمله در تاریخ بیهقی می پردازیم (اشاره به زین الاخبار و سلجوق نامه).
تاریخ بیهقی، تاریخی هنری است که مؤلف آن در حفظ ارتباط دو طرفه با مخاطب خود، تعمدی آشکار دارد. از سوی دیگر، او بیش از بسیاری از رمان نویسان معاصر از عنصر گفت وگو بهره می برد. از این رو وجوه مختلف جمله، بسامد بالایی در نوشته های او دارد. با تحلیل چندی و چونی آنها می توان تحلیلی گفتمانی و حتی اید ئولوژیک از آن ارائه داد.
تحلیل انتقادی گفتمان صوفیانه در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است، با به کارگیری برخی از ابزارهای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، شخصیت هایِ مطرح جامعة صوفیانة قرن هفتم در گلستان سعدی بازنموده شود. این امر جز با در نظر داشتن زمینه های اجتماعی تاریخی روزگارِ خلق اثر میسّر نمی شود. از این رو، به اجمال رویکردهای جامعه شناختی و تاریخی نیز به یاری این پژوهش آمد تا، با در نظر داشتن ابعاد زبان شناختی، جامعه شناختی، و تاریخی، تفسیری علمی از متن مورد نظر ارائه و چگونگی دیدگاه سعدی به این جامعه مشخص شود. هم چنین، با آشکار کردن زوایای پنهان متن و با ارجاع به جامعة آن روزگار، ایدئولوژی های جاگرفته در بطن آن و سازوکار طبیعی شدگی آن ها روشن شود.
بدین منظور، از نظریه های مایکل هلیدی برای تحلیل متن و از نظریه های نورمن فرکلاف برای تبیین ابعاد اجتماعی و چگونگی پیوند آن با متن استفاده شد. از میان ابزارهای پیشنهادی برای تحلیل متن، فرانقش اندیشگانی، با تمرکز بر فرایندها و نام گذاری ها، انتخاب شد. هم چنین، با تکیه بر آرای فرکلاف، متن مورد نظر در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین بررسی و، از این ره گذر، پیوند میان متن و جامعه بازنمایی شد.
با تبیین نقش و جای گاه مشارکان این گفتمان، سرانجام، بدین نتیجه دست یافتیم که به ترتیب «شیوخ و پیران» ، «صاحب دل» ، «پارسا»، و «صالح» از درجات ارزشی بسیار والایی برخوردارند و «عابد» و «زاهد» منفی ترین و ضعیف ترین انواع شخصیت ها در گفتمان معنوی گلستان اند. «درویش»، که بیش ترین فرایند بدو اختصاص دارد، فردی است با انواع قابلیت ها و لزوماً فردی منفی یا مثبت نیست.
مبانی زیبایی شناسی و چگونگی کارکرد عوامل انسجام در شعر با بررسی «کتیبه» اخوان ثالث و «خوابی در هیاهو» از سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، تأثیر مبانی زیبایی شناسی بر چگونگی کارکرد عوامل انسجام در شعر است؛ در الگوی انسجام متنی هالیدی و حسن، ارجاع، جایگزینی، حذف، عوامل ربطی و انسجام واژگانی ابزارهای انسجام و دریافت پیام از متن برشمرده شده است. حال در پژوهش حاضر، این پرسش ها مطرح است که در شعر و کارکرد ادبی زبان چه عواملی می تواند سبب انسجام و در یافت پیام شود؟ و در شعرهایی که فاقد انسجام به نظر می آیند، دریافت پیام از متن چگونه صورت می گیرد؟ همچنین به این پرسش اساسی می پردازیم که مبانی زیبایی شناسی چه تأثیری بر کارکرد عوامل انسجام در شعر دارند؟
به منظور پاسخ به پرسش های فوق، شعر «کتیبه» از اخوان ثالث و «خوابی در هیاهو» از سهراب سپهری از نظر کارکرد عوامل انسجام مورد بررسی قرار گرفته است؛ کارکرد قوی عوامل انسجام در «کتیبه» و ضعف یا فقدان آن ها در «خوابی در هیاهو» نشان داده شده و این نتیجه به دست آمده که شعر اخوان با اصول زیبایی شناسی کلاسیک که هنر را عبارت از هماهنگی، تناسب و اعتدال می داند، هم سو است و در پرتو این نگرش به انسجامی نیرومند دست یافته اما شعر «خوابی در هیاهو»ی سپهری و اشعاری مانند آن در مجموعه های «زندگی خوابها» و «آوار آفتاب» با اصول زیبایی شناسی مدرن و هنر سوررئالیستی هم جهت است.
تحلیل گفتمانی الهی نامه عطار از منظرگفتمان دیالکتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان و نظریه های مطرح در آن در دوره های اخیر، زمینه های مناسبی را برای بررسی ساختارهای متون فراهم کرده است. دیدگاه گفتمان دیالکتیکی پل ریکور از جمله این آراست که به تحلیل متن در سطحی فراتر از زبان و تأکید بر فضاها و زمینه های مفهومی شکل گرفته در آن توجه دارد. الهی نامه عطار نیشابوری از آثار کلاسیک ادب فارسی است که ساختار اصلی روایت آن بر محوریت گفت وگو بنا شده است؛ بنابراین، قابلیت خوانشی نو از منظر این دیدگاه گفتمانی را دارد. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد گفتمانی، گفتمان های شکل گرفته در الهی نامه شناسایی می شوند و در دو سطح ۱. ساختاری شامل: فاعل گویا، توزیع واژگانی، وجوه بیانی، ۲. محتوایی شامل: بنیان های مفهومی در دو آستانه معنایی و محکی، منشأ گفتمان ها و شکل گیری خرده گفتمان سکوت بررسی می شود تا تحلیل و قرائتی نو از متن متناسب با دیدگاه خواننده معاصر فراهم شود.
بررسی اثر از این منظر نشان می دهد که دو گفتمان دنیاگرایی و دنیاگریزی با مرکزیت خدا و انسان به صورت دیالکتیکی در الهی نامه شکل گرفته است. سه عنصر پدرسالاری، حاکمیتی و شناختی به عنوان منشأ قدرت و سلطه گفتمان زاهدانه پدر قابل شناسایی است که نفوذ، غلبه و سیطره آن را بر هر دو گفتمان افزایش داده است. هر دو گفتمان راهکارهای تلفیق و تفکیک دین و دنیا را پیشنهاد می کند و در سطح محکی نیز متناسب با سلطه گفتمان پدر مصادیق بیشتری برای شفاف سازی و متقاعدکردن فرزندان به آموزه های تعلیمی مطرح شده است.
تحلیل گفتمان و گفتمان طنز در شعر ""حرف آخر"" شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، شعر ""حرف آخر"" از احمد شاملو هدف تحلیل گفتمانی قرار گرفته و در ساحت مؤلفه های ادبی شعر، آنها که ازطریق طنزآفرینی، مقاصد گفتمانی را پیش می برند، بررسی شده اند. بدین منظور نخست در سطح خرد، یکایک جملات متن شعر ازنظر ساخت وجهی برپایة الگوی فرشیدورد بررسی و ذیل ده گونه دسته بندی و شمارش شده اند. سپس در سطح کلان، عناصر گفتمانی شعر برپایة الگوی ""هالیدی و حسن"" تحت بررسی قرار گرفته اند تا چشم انداز دقیقی از ساختار انسجامی متن در بازتاب مقاصد گفتمانی نشان دهند. نتایج تحلیل خرد و کلان به صورت جدول های بسامدی استخراج و چکیدة جدول ها در متن مقاله گنجانده شده است. سپس عوامل ادبی که به طور عمده در این شعر برای طنزآفرینی به خدمت گرفته شده اند نیز به منزلة مؤلفه های گفتمانی تحلیل شده اند. این پژوهش نشان می دهد شعر مزبور مبتنی بر تقابل گفتمانی است و بی آنکه به منطق گفتمان وفادار باشد، از مؤلفه های گفتمانی و ادبی به ویژه مؤلفه های طنزآفرین برای تثبیت و تقویت گفتمان همسو و نقض گفتمان معارض بهره گرفته است.
جنس دوم به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است که وجه ممیزه آن تمرکزش بر کشف و آشکارسازی روابط نابرابر قدرتِ جاری میان زنان و مردان در مناسبات و نظم های اجتماعی است. مقاله حاضر پیشنهاد می کند که نظریه سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم در باب چگونگی شکل گیری هویت جنسیتی و سوژه مؤنث، زمینه نظری مناسبی برای تلفیق میان فمینیسم و تحلیل گفتمان فراهم می سازد. جنس دوم به رغم تقدم زمانی چشم گیری که بر مطالعات گفتمانی دارد، از بسیاری جهات سازگاری قابل توجهی با مفروضات فلسفی (معرفت شناختی، هستی شناختی) غالب رویکردهای تحلیل انتقادی گفتمان دارد. در این پژوهش، جنس دوم از حیث دید انتقادی، مفهوم سازی از قدرت و ایدئولوژی، نسبت آن با برساخت گرایی اجتماعی، نگاه انتقادی به دانشِ پذیرفته شده، ارزیابی تحول تاریخی و نقش نهادها و نظم های گفتمانی در شکل گیری سوژه بررسی شده است
سه روایت عاشقانه از دو سرزمین زال و رودابه، بیژن و منیژه، رومئو و ژولیت بررسی روایت شناختی و تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی که از دستاوردهای ساخت گرایی برای ادبیات است، به منتقد یاری می رساند تا با بررسی نقش هر کارکرد و کنش در ساختار روایت، داستان های گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کند. در سطح داستانی منتقد می تواند با کنارنهادن تفاوت های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به کشف همانندی ازنظر رویدادها، شخصیت ها و زمینه ها دست یابد. داستان های شاهنامه: «زال و رودابه» و «بیژن و منیژه» با نمایش نامة «رومئو و ژولیت» اثر شکسپیر ازاین منظر درخور مقایسه و ارزیابی است. هرسه روایت دلدادگی عاشقانی را بیان می کنند که از دو خاندانِ غیردوست هستند و دشواری هایی در راه وصال آنها وجود دارد. با استفاده از این سطحِ تحلیل می توان پی برد که سرنوشت قهرمانان این سه روایت معلول چه کنش ها و کارکردهایی است.
در سطح کلامِ روایت (گفتمان) می توان موقعیت فردوسی و شکسپیر را در جایگاه راوی مشخص کرد و با تحلیل زبان در بافت، جهان نگری آنان را در متن جست وجو کرد. بنابر روش تحلیل گفتمان و رمزگانِ روایت می توان به ارزش ها، باورها و فرهنگ نهفته در روایات پیش گفته رسید.