فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۴٬۳۶۴ مورد.
۱۳۰۴.

تحلیل جریان های هنری نقاشی معاصر ازبکستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازبکستان هنر آسیای مرکزی نقاشی معاصر هویت گرا نقاشی معاصر غرب گرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی جهان سبک ها
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی جهان نقاشان
تعداد بازدید : ۱۳۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۰۳
کشور ازبکستان یکی از کشورهای مهم در عرصة فرهنگی آسیای مرکزی است که به واسطة نقاشی های چند هزارسالة کشف شده در محوطة باستانی افراسیاب متعلق به قرن 7 و 8 م. و نگارگری مکتب بخارا در قرون 15 و 16 م. جزء کشورهای غنی از نظر هنرهای سنتی، به ویژه نقاشی بوده است. همین امر نگارندگان را بر آن داشت تا با فرضیه ای مبتنی بر وجود نشانه هایی از نقاشی و نگارگری با سابقة ازبکستان در نقاشی معاصر، جریانات هنری معاصر نقاشی این کشور را شناسایی کنند. نقاشی دورة معاصر یکی از صورت های هنری غالب در کشور ازبکستان است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناخت و معرفی رویکردهای متفاوت در عرصة نقاشی معاصر ازبکستان است. لذا پژوهش حاضر در پی جستجوی پاسخ دو سؤال اساسی زیر است : چه جریان های هنری در نقاشی معاصر ازبکستان غالب هستند؟ و اینکه این منشأ جریان های هنری از کدام منابع و سرچشمه هاست؟ آنچه در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت ما را به وجود دو سبک در نقاشی قرن بیستم ازبکستان رساند : 1. نقاشی معاصر با الهام از سنت های هنری به جای مانده، به خصوص نقاشی گذشته در ازبکستان که کاربرد عناصر سنتی و سمبولیک گویای هویت گرایی در این گونه آثار تحت تأثیر نقاشی های مکشوفه محوطه باستانی پنج کنت، افراسیاب و ورخشا، نقوش منسوجات و نگاره های موضوعی قرون گذشتة ازبکستان است. 2. نقاشی معاصر ملهم از هنر و فرهنگ روسی و اروپای شرقی و به وجود آمدن هنر آوانگارد در نقاشی قرن بیستم این کشور با رواج سبک های رئالیسم، امپرسیونیسم، کوبیسم و انتزاع که علاوه بر نقاشی در طراحی پوستر، تصویرسازی کتاب و در کل به جهت توسعه هنر گرافیک در ازبکستان حایز اهمیت و قابل بررسی است. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی تحلیلی به انجام رسیده و در بخش هایی از آن بنا به ضرورت تحقیق، مطالعات تطبیقی نیز انجام گرفته است. داده های این پژوهش عمدتاً به شیوة کتابخانه ای و نیز از طریق سایت های اینترنتی و مطالعات میدانی مرتبط به دست آمده اند.
۱۳۱۱.

تداوم مبانی سنت بصری ایرانی با تأکید بر ترکیب بندی عکس های یادگاری دورة ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی قاجار نقش برجسته تشریفات ترکیب بندی عکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۲۸
در قالب های مختلف هنر درباری ایران، نوعی تداوم در به کار بردن برخی مفاهیم و اصول از جمله رعایت تشریفات مشاهده می شود. این تداوم به گونه ای موجب تبدیل ترتیب ها و تشریفات به قواعد اساسی در فرهنگ سنت بصری مقامی ایرانی شده است. عکاسی در دورة قاجار که تعارفات و تشریفات جزء لاینفک زندگی مردم به شمار می رفت، وارد ایران (1842م/1258ه .ق) شد. تقارن ورود عکاسی به ایران و حکومت ناصرالدین شاه که سخت شیفتة پدیدة عکاسی شده بود، موجبات رشد و ترقی این هنر را فراهم کرد. عکاسی در بدو ورود به ایران به علت هزینه هنگفت در خدمت دربار قرار گرفته و در آن محیط رشد کرد و به نوعی هنر درباری به شمار می رود، این قضیه انگیزه بخش انجام تحقیق پیش روست. پرسش طرح شده این است : تداوم سنت بصری مقامی ایرانی در نوع چیدمان پیکره ها در عکس های دورة ناصری به چه شکلی رخ نمایانده و از سوی دیگر ویژگی های فنی عکاسی چه تغییری در نحوه نمایش آن ایجاد کرده است؟ فرضیه حاکی از آن است که سیر تکامل عکاسی در محیط درباری سبب تأثر این پدیده در نوع چیدمان افراد، از تشریفات درباری شده که با بررسی مقوله ترکیب بندی پیکره ها در نقش برجسته های ایران و پیگیری این امر در بازنمایی های مشابه در عکس های دوره ناصری به اثبات می رسد. نقش برجسته یکی از هنرهای درباری است که همواره مورد توجه پادشاهان و تحت نظارت مستقیم دربار بوده و از این جهت شباهت بسیاری با محیطی که عکاسی در آن رشد کرده دارد. روش تحقیق به شیوه تحلیلی و مقایسه ترکیب بندی پیکره های موجود در نقش برجسته ها و عکس های دسته جمعی دورة ناصرالدین شاه قاجار است. نمونه های مورد مطالعه از عکس های عکاسان درباری دورة ناصرالدین شاه قاجار انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در ترکیب بندی افراد در عکس های دورة مذکور نیز سنت پرسپکتیو مقامی موجود در آثار هنری ادوار پیشین تداوم یافته، اما محدودیت های فنی رسانة عکاسی موجب دگردیسی در نحوه بازنمایی آن شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان