فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۶۴ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
87 - 98
حوزه های تخصصی:
ابوزید ابن محمد ابن ابوزید ازجمله هنرمندان کاشی ساز و سفالگر کاشان است که بیشترین رقم های باقی مانده بر روی آثار سده های میانه به او تعلق دارد. باوجود دامنه دار بودن کار هنری در برخی خاندان های هنرمند و صنعتگر کاشان در سده های میانه همچون خاندان ابوطاهر، تاکنون اطلاعاتی دقیق از هنرمند دیگری از تبار ابوزید به دست نیامده است. لذا این پرسش قابل طرح است که آیا فرد یا افراد دیگری از تبار او به کار هنری اشتغال داشته اند یا خیر؟ این مقاله با مطالعه آثار چوبی باقیمانده و ناشناخته از مسجد جامع برزک در پی شناسایی و معرفی هنرمند دیگری از خاندان یادشده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی است و مطالعات آن به صورت میدانی شامل مراجعه به محل نگهداری آثار و مستندسازی آنها و همچنین مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است. در ادامه، داده های به دست آمده از مطالعات میدانی و ازجمله خوانش کتیبه ها با مطالعات پیشین مقایسه و یافته ها تحلیل شده است. نتیجه مطالعات نشان می دهد که در سال 705 ه ق هنرمندی که در ساخت مسجد جامع برزک شرکت داشته است و دست کم به کار خطاطی و حکاکی روی چوب مسلط بوده خود را با نام محمدبن ابوزید معرفی کرده و در کتیبه منحصر بفردی، نسبش را تا ابوزید ابن محمد نیای خود برمی شمارد.
بررسی نقوش گلیم سفره کُردی شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 124
حوزه های تخصصی:
دست بافته های کردهای شمال خراسان ازجمله هنرهای بومی این منطقه است که از گذشته های دور استفاده میشد. سفره های کردی یکی از انواع دست بافته هاست و کاربرد اولیه آن محل قرار دادن نان بوده که توسط زنان کوچ نشنین کرد بافته می شده؛ اما امروزه کاربرد اصلی خود را از دست داده و بیشتر به عنوان کفپوش یا جنبه تزیینی استفاده می شود. نقوش سفره های کردی اهمیت و تنوع خاصی دارد، از جهت معناشناسی برگرفته از باورهای گذشتگان و بیانگر مفاهیم فرهنگی جامعه عشایری است همچنین از نظر بصری ساختاری منسجم دارد. این نقوش شامل چهار گروه هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی است که نقوش حیوانی بیشتر به کار رفته است؛ چرا که متأثر از زندگی کوچ نشینی می باشد و در میان نقوش انسانی نیز نقش مایه دختر بیشتر دیده می شود؛ زیرا زنان و دختران بافندگان اصلی سفره هایند. همچنین نقشمایه ها فرم های انتزاعی و طبیعت گرایانه دارند. گرچه امروزه با تغییر در سبک زندگی مردم مناطق شمال خراسان طرح ها و نقوش قدیمی در حال تغییرند، عمده نقشمایه ها برگرفته از نقوش پیشین است. هدف این نوشته معرفی نقشمایه های گلیم سفره کردی و تبیین علل پدید آمدن آنهاست. اطلاعات به روش میدانی (مصاحبه و مشاهده) گردآوری شده و انواع نقوش با رویکرد توصیفی- تحلیلی طبقه بندی و بررسی شده است.
بی کرانگی تصویر و کران مندی زبان در نقش برجسته های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 116
حوزه های تخصصی:
بررسی نقوش برجسته ساسانی نه تنها در مطالعات تاریخ هنر ایران بلکه در بررسی های فرهنگی و هنری این دوره اهمیت ویژه ای دارد زیرا این نقوش علاوه بر داده های هنری، شواهدی از دولت، جامعه و باورهای رایج آن دوره را در اختیارمان قرار می دهند. برخی از این نقوش علاوه بر تصویر دارای متن نوشتاری اند. این جستار سعی دارد تا با روش پژوهشی توصیفی-تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای (اسنادی) ارتباط میان متن زبانی و متن تصویری را در نقش برجسته های ساسانی که حاوی زبان و تصویر هستند مورد بررسی قرار دهد. به نظر می رسد گرچه هر دو بخش درون یک قاب جای می گیرند و یک کل را می سازند اما نگاره ها در این نقوش به دلیل ویژگی های تصویری و نشانه ای حاوی اطلاعاتی فراتر از متن اند و به سبب معنای اسطوره ای و آیینی خود برای بیننده همواره حاضر به نظر می آیند، در صورتی که متن نوشتاری از این ویژگی برخوردار نیست و تنها به موضوع و واقعه ای خاص مربوط به همان دوره اشاره دارد. بنابراین گرچه تصویر و زبان در یک قاب قرار گرفته اند اما روش تفسیری باید در مورد هر بخش متفاوت باشد چنانکه دریافت مان از دو وجه زبانی و تصویری نیز در این نقوش گوناگون است.
خوانشی روانکاوانه از روابط سلطه بین زنان و مردان در فیلم گذشته (1392) ساخته اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گ ئ ورگ وی ل ه ل م ف ری دری ش هگل فیلسوف آلمانی(1831-1770 میلادی) در کتاب پدیدارشناسی روح، بخشی را به دیالکتیک خدایگان و بنده اختصاص داده و به روابط قدرت بین دو فرد در کوچک ترین واحد تجمع انسانی در تاریخ تطور روح مطلق پرداخته بود که در قرن بیستم میلادی بر شکل گیری اندیشه های ژک لکان که از پیروان جدید زیگموند فروید در روان کاوی در آن هنگام بود، تأثیر گذاشت؛ به نحوی که او مفهوم میل به موضع مورد شناسایی( ابژه) در نزد فاعل شناسایی(سوژه) را با مفاهیم خدایگان و بنده مورد نظر هگل ترکیب کرد. بر این اساس، دیالکتیک قدرت در هر رابطه دو طرفه ای از جمله رابطه میان زن و مرد برقرار است. این پژوهش به طریق تفسیری -تحلیلی، روابط دیالکتیکی میان زوج های زن و مرد در فیلم گذشته(1392) ساخته اصغر فرهادی را به عنوان نمونه ای مطالعاتی از افراد طبقه متوسط جامعه ای چند ملیتی بررسی کرده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده فیلم بوده و اطلاعات با رویکرد روان کاوانه تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وضعیت قرارگیری شخصیت های زن و مرد در دو جایگاه خدایگانی یا بندگی در فیلم گذشته به جایگاه اجتماعی افراد وابسته است و پدیده مهاجرت بر جایگاه آنان در این دیالکتیک تأثیر به سزایی دارد.
دستِ نامرئی: ارتباطِ میانِ صدای بازیگر و دینامیکِ درونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، جُستاری در بابِ چگونگیِ شکل گیریِ صدای انسان، در ارتباط با نیروهای مؤثر بر حرکت های جسمانی است که با بهره گیری از دستاوردهای علوم مرتبط و نیز آموزه های تئاتری و مقایسه تطبیقی با تعدادی کتاب و سایت مراکزِ مطرحِ صدا در دنیا، فراهم آمده و در چند کارگاه ِ ویژه، نتایجِ عینیِ دریافت ها مشاهده گردیده است؛ صدای بازیگر که ابزارِ حرفه ای ِ او نیز هست، نیازمند تربیت و مراقبت است، اما نه به تنهایی، چرا که با دیگر عناصرِ حیاتیِ او، ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ «حواس، افکار، بدن، صدا» ترکیبی چهارگانه می سازند که حذفِ هر بخش از این ترکیب و یا آشفتگی در کارکردِشان، کارِ بازیگر را با مشکل روبرو خواهد ساخت؛ برآیندِ این کاوش، ضرورتِ بازنگری در این ارتباطِ جدایی ناپذیر میان بدن-گفتار است و نشان می دهد تمرین های نادرست در کلاس های عمومیِ «فنِ بیان» یا «صداسازی» چگونه سببِ آسیب رساندن به اندامِ ظریفِ آوایی و روانِ هنرجویان می شوند؛ فرآیندِ "پرورشِ صدا" زمان بر، پایان ناپذیر و نیازمند آگاهی و شناختِ دوطرفه ی بازیگر-مربی است؛ ضروری است درک شود، هر هنرجو براساسِ ویژگی های متفاوتِ شخصی، صدایی منحصر به فرد دارد و باید به جست و جوی تمرین هایی مناسب خود بپردازد تا برای دستیابی به تواناییِ خلقِ شخصیت های متفاوت، با پرهیز از صداسازیِ مصنوعی- ابتدا با شناختِ وضعیت خود، سپس وضعیتِ نقش- صدای مناسب را در طول تمرین کشف و بازآفرینی نماید.
رابطه زیبایی شناسی تصویر با آگاهی زیست محیطی از منظر نظریه پردازان اکوسینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای هزاره سوم که «اکوسینما» به عنوان یک گرایش مطالعاتی سینمایی مطرح شد تا به امروز دامنه ی گسترده ای از مباحث مربوط به رابطه ی بین سینما و محیط زیست از تاثیرات سینما به عنوان صنعت بر محیط زیست تا تاثیرات اجتماعی و ادراکی سینما بر آگاهی زیست-محیطی مخاطبان را درون خویش جای داده است. در همین راستا، هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه زیبایی شناسی تصویر سینمایی با آگاهی زیست محیطی است. مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و انتقادی به بررسی دیدگاه های مکتوب صاحب نظران این حوزه می پردازد. نتایج مقاله نشان می دهد در حالیکه گروهی از منتقدین با تاکید بر قابلیت عامه فهمی سینمای تجاری، بارگذاری صریح پیام زیست محیطی مطابق با الگوهای رایج فیلم سازی را در افزایش آگاهی زیست محیطی توصیه می کنند، عده ای دیگر سینمای آوانگارد، تجربی و مستقل را محمل مناسبی برای پرداخت جدی به دغدغه های زیست محیطی می دانند. همچنین بررسی انتقادی آرای دو گروه نشان می دهد نبود مبانی نظری متقن در بررسی رابطه ی زیبایی شناسی و ادراک زیست محیطی یکی از مشکلاتی است که غالب نظریه ها با آن مواجه اند. به لحاظ روش شناسی نیز در بسیاری از تحلیل ها به آثار سینمایی به عنوان متون اصلی تحلیل توجه جدی نمی شود. به همین گونه جای خالی پژوهش های میدانی در تحلیل-هایی که بر رفتار و ادراک مخاطبان استوارند به چشم می خورد.
چالش ها و موانع گسترش موسیقی کُرال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 1325 شمسی که روبن گریگوریان رهبری کُر هنرستان موسیقی را به عهده گرفت و آوازهای محلی ایرانی را برای گروه کُر تنظیم کرد، روند شکل گیری و گسترش گروه های کُر فارسی زبان آغاز شد و تلاش خلاقانه آهنگ سازان کُرال نویس ایرانی طی دهه های گذشته موفقیت هایی به همراه آورد. با این وصف، موسیقی کُرال، به عنوان پدیده ای خارج از فرهنگ موسیقی ملی، از آغاز شکل گیری همواره با چالش ها و موانعی روبرو بوده که به طور مستقیم بر روند رشد و گسترش آن تاثیر گذارده اند. برخی از این چالش ها با پیچیدگی های فنی، آوازی، کلامی و همچنین محدودیت رپرتوار متناسب با فرهنگ و ادبیات ایران پیوند داشته و بعضی از این موانع، ناشی از عادت های شنیداری ایرانیان، ظرفیت محدود جوامع سنتی برای فعالیت های گروهی هنری و کم توجهی به جنبه های اجتماعی موسیقی کُرال و نقش آن در سلامت انسان بوده است. این پژوهش با تکیه بر اندک منابع مکتوب و شنیداری و با بهره گیری از روش های مصاحبه و پرسشنامه، به تبیین و تحلیل چالش ها و موانع موسیقی کُرال ایران پرداخته و نشان داده که پیچیدگی های نگارش و اجرای آثار کُرال ایرانی، غرابت شیوه آوازخوانی غربی معمول در گروه کُر و عدم برقراری ارتباط کُرال های مذهبی غربی با مخاطبان ایرانی از مهم ترین عوامل گسترش نیافتگی موسیقی کُرال در ایران بوده است.
خصوصیات روایی رمان های پسامدرن در فیلم های سینمایی (مطالعه موردی: فیلم سینمایی تلقین، کریستوفر نولان، 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان و هنرهای نمایشی را می توان دو نظام قیاس پذیر در نظر گرفت که غالباً در ویژگی های روایت شناسانه دارای وجوه مشترکی هستند. هدف از این مطالعه بازشناسی چگونگی بهره گیری فیلم های سینمایی از شیوه ها و تکنیک های روایی در انتقال معنا به مخاطب، با استناد به مفاهیم و نظریه های ادبی پست مدرن است؛ و در پی پاسخ به این سؤال است که فیلم های سینمایی از چه تکنیک های بیانی ادبی پست مدرنیستی در انتقال معنا استفاده می کنند؟ این پژوهش از نوع توسعه ای است و به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به مقایسه دو نظام متفاوت ادبیات و سینما انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده فیلم سینمایی مورد مطالعه (فیلم تلقین، کریستوفر نولان، 2010) است. داده های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل به طور هدفمند از بین کردار و گفتار شخصیت های فیلم انتخاب شده است و این اطلاعات با تکنیک های مورد استفاده در رمان های پسامدرن مطابقت داده و به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل و تفسیر شده است. این مطالعه نشان می دهد که فیلم تلقین حداقل دارای یازده تکنیک یا ویژگی روایی از رمان های پسامدرن است که در انتقال معنا به مخاطب از آن ها بهره گرفته است: بینامتنیت، بی نظمی زمانی در روایت ها، جهان وانموده، دور باطل، تناقض، بریکولاژ، خرده فرهنگ ها و التقاط فرهنگی، اختلال زبانی، فروپاشی فرا روایت ها، آشکارسازی تصنّع و فروپاشی ارزش ها.
بررسی یک نمونه از روایت گری در تاریخ موسیقی ایران (مطالعه ی موردی: اعدام استادان موسیقی دربارِ امیرانشاه و فرار عبدالقادر مراغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی روایت های واقعه ای در موسیقی دوران تیموری است. روایت گری یکی از مباحث مهم در علم و فلسفه تاریخ است. در روایت گری نوع و مؤلفه های آن اهمیت دارد. در منابع تاریخی روایت های متعددی از وقایع مرتبط با موسیقی می توان مشاهده کرد. یکی از این وقایع به مجازات و فرار استادان موسیقی دربار امیرانشاه (پسر سوم تیمور) مرتبط می شود که روایت های گوناگونی پیرامون آن مطرح شده است. هدف از این مقاله بررسی تنوع روایت ها و درک نسبی واقعه مذکور است. روش تحقیق مبتنی بر مقایسه تحلیلی روایت ها است. سوء رفتار امیرانشاه و مقصر جلوه دادن استادان موسیقی دو جنبه مهم این روایت ها است. در کُل دو گروه روایت وجود دارد که در روایت های گروه نخست به مجازات استادان موسیقی برمی گردد و در گروه دوّم روایت ها بیشتر تأکید بر فرار و نجات عبدالقادر مراغی است. مهم ترین نتایج عبارتند از: تیمور برای توجیه سوء رفتار امیرانشاه استادان موسیقی را مقصر جلوه داده است. در روایت های نخست سخنی از عبدالقادر نیست. در راویت های گروه دوم نوعی خلط میان واقعه مجازات استادان و فرار عبدالقادر مشاهده می شود. فرار عبدالقادر از روی احتیاط بوده، در زمان مقتضی به دربار برگشته، با توسل به آیه ای از قرآن خود را از خطر احتمالی رهایی بخشده است.
بررسی ساختار و گونه روایی داستان بعثت پیامبر (ص) در ادبیات و نگارگری بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 24
حوزه های تخصصی:
ولت، روایت را ابزار مشترک بیان در گونه های مختلف ادبی و هنری؛ دربرگیرنده سه موقعیت: راوی، کنشگر و مخاطب می داند. به زعم او، از تقابل میان راوی و کنشگر، دو گونه روایت همسان و غیرهمسان با زیرمجموعه ها و الگوهای روایتی ویژه ای شکل می گیرد. تاکنون این نظریه تنها در آثار ادبی بررسی شده، پس مقاله حاضر، گونه های روایی و طرح ساختاری نظریه ولت را هم زمان در اشعار و نگاره های داستان بعثت پیامبر مدنظر قرار می دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، نحوه گردآوری مطالب کتابخانه ای است و اشعار عطار، ژولیده، ریلکه و نگاره های جامع التواریخ ، مجمع التواریخ و سیره النبی ، انتخاب شد. فرضیه پژوهش تاییدی بر گفته ولت است که روایت را مختص متون ادبی ندانسته، بلکه تحلیل هنرهای گوناگون چون نگارگری را امکان پذیر می سازد. نتیجه آنکه، شعر ندای محمد، ریلکه، از نوع روایت ناهمسان، با گونه متن نگار و زاویه دید صفر است. در اشعار عطار و ژولیده نیشابوری، زاویه دید صفر و ابیات ابتدا از نوع ناهمسان و متن نگار است که در ادامه به روایت همسان کنشگر تغییر می کند. تمامی تصاویر از نوع ناهمسان، گونه روایتی از نوع کنشگر با زاویه دید بیرونی است.
مطالعه تطبیقی ریخت شناسانه تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تطبیق تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 هجری قمری است تا با رویکرد ریخت شناسانه به برخی از مهم ترین ویژگی های این آثار اشاره نماید. این رویکرد اولین بار در حوزه نقد ادبی مطرح شده و هم اکنون در حوزه های هنری کاربرد دارد که بر پایه آن بررسی و شناخت اجزای تشکیل دهنده این نوع شیشه ها از طریق مطالعه عناصر ثابت و متغیر تنگ ها و ارائه تصویر کلی از ریخت آثار جهت تدقیق و تطبیق میسر می گردد. مطالعه بر روی ریخت و فرم تنگ های شیشه ای ایران و مصر از سده های نامبرده رهیافتی در مطالعه هنر شیشه گری این دوران است. بدین منظور در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش ها که عناصر فرمی ثابت و متغیر و رایج ترین نقوش تنگ های شیشه ای(زنگوله ای و گوشتکوبی شکل) سده های 6-3 هجری قمری ایران و مصر کدام است و «تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 ه.ق به لحاظ ریخت شناسی چه تفاوت ها و تشابه هایی دارند» به جمع آوری نمونه ها، طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام شده است. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که تنگ های شیشه ای هر دو سرزمین دارای عناصر ثابت مخزن و گردن بوده و تزیینات در دو بخش انتزاعی و شمایلی- انتزاعی قابل پیگیری است. علیرغم وجود تشابهاتی در ریخت تنگ های ایران و مصر که بیانگر تأثیر و تأثرات شیشه گری دو سرزمین است تفاوت هایی در عناصر متغیر شامل دهانه و تزیینات متنوع همچون تزیینات هندسی، غیرهندسی، نوشتاری و همینطور تزیینات گیاهی و حیوانی که کیفیت انتزاعی در آن ها مشهود است وجود دارد.
نمادینگی نقش ماکیان در منسوجات ساسانی از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی (مورد مطالعاتی: خروس، مرغابی، طاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اروین پانوفسکی در بررسی تصویر، سه مرحله درنظر می گیرد: گام اول به توصیف آیکونوگرافیک/ پیش شمایل نگارانه مشهور است. در گام دوم یا تحلیل آیکونوگرافیک (آیکونوگرافی)/ شمایل گردانی، معنای مکنون در یک اثر محل توجه قرار می گیرد و سرانجام در گام سوم؛ یعنی آیکونولوژی، محقق با تفسیر آیکونوگرافیک یک نقش مایه، نسبت به کشف محتوای ذاتی آن اقدام می کند. با این رویکرد در مقاله پیش رو، پرسش آن است: از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی، نقش ماکیان پرتکرار در منسوجات ساسانی چگونه تحلیل و تفسیر می شود؟ فرضیه آنکه، این نوع پرندگان به رغم بی بهرگی از جلوه های ترکیبی و غریب، بر مفاهیم فراتری دلالت می کنند که هم سو با شکوه و حشمت سلطنت ساسانی است. نتیجه به روش تحلیلی تاریخی، با استفاده از مطالعات اسنادی و گزینش سه قطعه پارچه به شیوه هدفمند نشان می دهد نقش ماکیان پر کثرت در پارچه های ساسانی به خروس، مرغابی و طاووس ارجاع می دهد. هر کدام از این نقوش با معانی قراردادی خاصی خویشاوندی دارد که به ترتیب در قالب نویدبخش روشنایی، آب های پاک و حیات مجدد قابل تعریف است. در بحث تفسیر ارزشهای نمادین نیز می توان مدعی بود هر سه مورد با مفهوم فرّه ایزدی، اقبال و نیک بختی سلطنتی، قرابت معنایی برقرار کرده و پایداری و فزونی آن را برای دارنده خود تمنّا می کنند.
خوشنویسان و علماء: بحث در باب تعامل آنها در دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ی تیموری، عصری طلایی در رواج و تکامل خوشنویسی ایرانی است؛ در این دوره با ابداع و رواج خط نستعلیق، خوشنویسان توانمندی پدیدار گشتند. خوشنویسان به عنوان یکی از اقشار مهم تعاملاتی با دیگر طبقات اجتماعی در عصر خودشان داشته اند. مسأله اصلی این مقاله، بررسی کیفیت و چگونگی روابط بین علما و خوشنویسان در دوره تیموری است. فرضیه مورد نظر پژوهشگر در انجام پژوهش این بود که در این دوره، به دلیل حمایت تیموریان از هنر خوشنویسی، این هنر در سطح جامعه نیز مورد توجه فرهیختگان واقع شد و از آنجایی که خوشنویسان به کتابت متون مذهبی می پرداختند، چنین به نظر رسید که روابط میان خوشنویسان و علما در این دوره در تعامل باشد. روش انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و اسناد صورت گرفت. پس از بررسی و تحلیل داده ها، فرضیه مورد نظر اثبات گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نمایان ساخت که در عصر تیموری، علمای شیعه و خوشنویسان در تعامل با یکدیگر به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی مشغول بوده اند، به گونه ای که اهمیت و فضیلت خط نزد علما از یکسو و توجه خوشنویسان به علوم مذهبی و عرفانی از دیگر سو پیوند محکمی بین آنان برقرار نمود.
افزایش میزان باورپذیری در انیمیشن های سه بعدی رایانه ای با تمرکز بر انتقال احساس از طریق صورت کاراکتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعه عوامل موثر در باورپذیری چهره در انیمیشن های سه بعدی رایانه ایست. برای بررسی این موضوع، اهمیت چهره از چهار دیدگاه چهره خوانی و زبان چهره ، زبان بدن و جایگاه چهره در آن، سهم چهره در ارتباط و نیز سهم حس بینایی مخاطب مورد بحث قرار گرفته است. مفهوم باورپذیری در انیمیشن های سه بعدی رایانه ای و در پس آن، باورپذیری چهره، مقوله دیگری است که بر اساس دیدگاه کوری و کانیا تحت عنوان واقع نمایی تصویر متحرک مورد بررسی قرار خواهد. در این مقاله بر مبنای مفاهیم یاد شده، تلاش می شود تا راهکارهایی برای ارتقای باورپذیری چهره در انیمیشن ها ارائه گردد. مقاله حاضر هم چنین مفهوم دره غریب نمایی که اساسی ترین چالش باورپذیری چهره در انیمیشن های سه بعدی رایانه ایست، را مورد بررسی قرار خواهد داد. این بررسی، فرصتی را فراهم می کند تا بر اساس آن، به راهکارهایی عملی برای خلق چهره هایی باورپذیر دست یافته شود. در پایان، بازیگری در انیمیشن به عنوان عنصری مهم در انتقال احساسات به مخاطب، مورد کنکاش قرار گرفته و تلاش می شود تا روش هایی از بازیگری ارائه گردد که به افزایش میزان باورپذیری چهره کمک نماید. مطابق نتایج مقاله چهره انسان ها، جایگاه ویژه ای در زبان بدن و باورپذیر ساختن کاراکترهای انیمیشنی سه بعدی دارند.
مطالعه تطبیقی نظریه واقع گرایی فیلم با حادواقعیت ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت متمایز تصویر در عکاسی و سینما که نتیجه فرآیند مکانیکی تولید آن است از آغاز باعث پیوند ناگسستنی این دو رسانه با واقعیت و چگونگی بازنمایی آن گردید. نظریه واقع گرایی فیلم با تاکید بر همین ویژگی توسط اندیشمندانی نظیر آندره بازن شکل گرفت. این رویکرد با ظهور فنآوری دیجیتال که اساسا بر مبنای تشکیک در این پیوند وجودی بنا شده با چالش جدی مواجه شد و نظریه پردازان پست مدرن از جمله ژان بودریار خوانش تازه ای از نقش رسانه های جدید در بازنمایی واقعیت عرضه کردند. بر این اساس مقاله حاضر با هدف تبیین فرآیند دگرگونی بعد زیبایی شناختی واقعیت و بازنمایی آن پس از به وجود آمدن امکان ثبت و بازتولید تکنولوژیک تصاویر در سینما به تحلیل این دو نظریه پرداخته است. پژوهش تطبیقی پیش رو که با استناد به منابع معتبر و روش توصیفی -تحلیلی انجام گرفته، درصدد است تا نشان دهد، اگرچه نظریه واقع گرایی فیلم تمام توجه خود را معطوف به بازنمایی واقعیت در سینما کرده بود اما هم چنان در چارچوب بازنمایی کلاسیک بر مبنای اصل ارجاع تصاویر به مصداق بیرونی باقی مانده است؛ لیکن ژان بودریار با تبیین حادواقعیت و نظم جدید وانموده ها زمینه را برای تفسیرهای تازه ای از بازتولید واقعیت در وضعیت پست مدرن فراهم کرده است.
مفهوم بدن در پرفورمنس آرت بر اساس نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدن یکی از مولفه های اساسی اثر در پرفورمنس آرت است. بدن در اندیشه دلوز مفهومی گسترده داشته و بدن شهری و اجتماعی را نیز شامل می شود. در این مقاله با استفاده از نظریات ژیل دلوز درباره بدن بدون اندام، به تحلیل ۶ اثر شناخته شده پرفورمنس آرت پرداخته شد تا رویکرد آنها به بدن و رابطه آن با اجتماع مورد تحلیل قرار بگیرند. هنرمند در پرفورمنس آرت چه رویکردی به بدن برای بیان مسائل اجتماعی دارد؟ سوال اصلی تحقیق است. روش پژوهش حاضر که پژوهشی کیفی محسوب می شود؛ توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- در این شاخه هنری هدف، دعوت مخاطب به بازاندیشی در باره مفهوم بدن به معنای جسمانی یا اجتماعی و بازاندیشی در خود و مسائل اجتماعی در راستای ساختن بدنی بدون اندام است. 2- هنرمند گاهی با قرار دادن بدن خود در آستانه حداکثری یا حداقلی و گاهی با تلاش برای ساختن بدن بدون اندامی از ب
کارکردهای چندگانه ی ساز کرنا در آئین های مذهبی و سوگواری منطقه ی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش کرنای گیلان و کارکردهای چندگانه ی آن در آئین های شرق گیلان است. امروزه حضور کرنای گیلان با مجموعه ای از کنش های ذهنی، اعتقادی و تاریخی همراه است. در این مقاله با استفاده از گفتمانی بینامتنی تلاش شده است این کنش ها با خوانشی نو واکاوی شده و کارکردها و مفاهیم چندلایه ی این ساز شناسایی، دسته بندی و تحلیل شوند. مسئله ی اصلی پژوهش حاضر تمرکز بر کارکردهای مختلف این ساز در بخش های اعتقادی اجتماعی، نمادین، سخن گویی و کارکرد صوتی است. در کارکرد اعتقادی، این ساز صرفاً ابزاری موسیقایی نیست، بلکه دارای جنبه های اعتقادی و اجتماعی از جمله مشارکت در تشکل های دینی، استمرار آیینی مذهبی و برآورده کردن نذر و حاجتِ افراد است. عملکرد سخن گویی کرنای گیلان در اجرای قالب های ریتمیکِ اشعار ابیات قابل تبیین است. از کارکردهای نمادین آن می توان به مفاهیمی چون مردانگی، قدرت، رساندن پیام به مکانی غیرمادی، نمادهای مکانی و زمانی اشاره کرد. از ورای این کارکردهای چندگانه نشان داده می شود که چگونه یک ابزار تولید صدا در طی تاریخ با حفظ استعاره های کارکردی خود ماندگار شده و با سازگاری با بافتِ اجرایی جدید، بقای خود را تضمین کرده است. تحقیق حاضر به شیوه ی کیفی و گردآوری اطلاعات متکی بر پژوهش های میدانی و کتابخانه ای بوده است.
وقوع امر مضاعف درجاندار انگاری اشیا بی جان در تئاتر عروسکی و بررسی آن در داستان مرد شنی اثر هوفمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امر مضاعف به خصلتی پارادوکسی اطلاق می شود که ابژه در آن واحد جاذبه و دافعه ایجاد می کند و یک جور تنافر در قوای شناخت پدید می آورد و ممکن است به طرزی ناراحت کننده خود را نشان دهد و در حالی که ممکن است آشنا به نظر برسد غریبه نیز جلوه می کند هدف از مطالعه حاضر چگونگی پدید آمدن امر مضاعف در آثار عروسکی است که تسریع کننده ی ارتباط سه جانبه عروسک ، بازی دهنده و تماشاگر و برای باور به زنده بودن در طول اجرا است . به همین منظور در ابتدا به نظریه دریافت که به مواجه مخاطب با اثرهنری و درک و تفسیر آن برای رسیدن به نوعی شناخت وضع شده پرداخته می شود و در ادامه با تکیه بر نظریه دوبینی که فرآیند تخیل تماشاگر برای زنده انگاری اشیا و عروسک ها بر روی صحنه را مورد مکاشفه قرار می دهد وقوع امر مضاعف تبیین می شود .روش تحقیق توصیفی ، تحلیلی ، کتب و مقالات خارجی و داخلی و استفاده از منابع کتابخانه ای است . در این مطالعه با در نظر گرفتن معانی امر مضاعف و با نگاهی به داستان مرد شنی اثر هوفمان و چگونگی وقوع امر مضاعف به بررسی آن در حوزه تئاتر عروسکی پرداخته می شود
گاه نگاری و تحلیل موضوعی نقوش گچی نویافته در اطاق منقوش خانه میرمیران (ورزنه، اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
41 - 54
حوزه های تخصصی:
موضوع مطالعاتی پژوهش حاضر، تزیینات گچ بری منزل میرمیران واقع در شهر ورزنه اصفهان است. این خانه یک نمونه ی بارز از دیوارنگاری منازل در دوره صفوی است. هدف از پژوهش بررسی تکنیکی، موضوعی و سبکی تزیینات نقاشی گچی منزل میرمیران و ارائه گاهنگاری پیشنهادی بصورت مقایسه ای است. مهمترین پرسش مطرح شده تاریخ ساخت آن بر پایه تزیینات و نقاشی های آن و این که نقاشی های طرح شده با چه هدف و انگیزه انجام و موضوع یا موضوعات موجود در آن چه بوده است؟ توصیف منزل، شرح تزیینات و نگاره های آن، شیوه ی اجرای این تزیینات، تحلیل نقوش و مقایسه ی آن با نمونه-های مشابه، گاهنگاری پیشنهادی، بحث و استدلال موضوعی نقوش و دلیل انتساب آن به دوره صفویه در مقاله حاضر آمده است. همچنین، شباهت نقوش نامبرده با تزئینات منزل پیرنیا در نائین انکار ناپذیر بوده است. مقاله پیش رو دربرگیرنده ی مقایسه ی تطبیقی و ریشه یابی این شباهت نیز هست. روش تحقیقِ مقاله ی حاضر تاریخی و توصیفی- تطبیقی است. مهمترین نتایج بدست آمده تاثیر نقاشی های گچی منزل میرمیران از سبک نگارگری اصفهان و رضا عباسی و شاگردانش بوده و نقش غیرقابل انکار آن در مقایسه با خانه پیرنیا در نایین است. مطالعه انجام شده تاریخ نسبی آن را به نیمه ی دوم قرن یازده قابل انتساب می داند.
تحلیل گفتمان علمی- هندسی در رساله های خوشنویسی اسلامی سده های چهارم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
63 - 72
حوزه های تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از مهم ترین هنرهای اسلامی، از سده های اولیه دوران اسلامی تا به امروز، تحولات تاریخی و اجتماعی بسیاری را از سر گذرانده است که می توان این تحولات را ذیل گفتمان های حاکم بر خوشنویسی در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف پژوهش حاضر با فرض وجود نوعی گفتمان علمی- هندسی در سده های میانه، بازشناخت این گفتمان و استخراج ویژگی های آن در متون مربوط به خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر ترجمه متون یونانی و تألیف متون علمی توسط دانشمندان اسلامی و به طور کلی اهمیت یافتن علم گرایی و عقل گرایی در جامعه اسلامی سده های میانه شکل گرفت. از متون و رساله های باقی مانده از دانشمندان و نویسندگان این دوره و همچنین آرای پژوهشگران هنر اسلامی، استنباط می شود که تعاملی جدی میان علوم ریاضی با اقسام صنایع، مشاغل و رشته های علمی وجود داشته است. در همین راستا، هندسه و ریاضیات عامل بسیار مهمی در تدوین و تکامل خطوط اسلامی نیز بوده اند. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش تاریخی و اتخاذ رویکرد تحلیل گفتمان، با تأکید بر متون و رساله های خوشنویسی، به استخراج و بازشناخت ویژگی های گفتمان علمی- هندسی در خوشنویسی اسلامی سده های چهارم تا هشتم هجری پرداخته شده است.