فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت فرایندهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی ایران انجام شده است. روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است، که در آن از روش پیمایشی– تحلیلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 11 وب سایت کتابخانه های دیجیتالی ایران است. برای گردآوری داده ها از سیاهه محقق ساخته استفاده شد. با توجه به ماهیت و محیط پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات (داده ها) از روش های آماری توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شد. همچنین برای انجام این کار از نرم افزارهای موجود در این زمینه از جمله SPSS و Excel استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که به تفکیک فرایندها، فرایند شناسایی دانش با مقدار میانگین 79/1، فرایند اکتساب دانش با مقدار میانگین 67/1، فرایند توسعه دانش با مقدار میانگین 34/1، فرایند اشتراک و توزیع دانش با مقدار میانگین 82/0، فرایند بهره گیری از دانش با مقدار میانگین 06/2 و فرایند نگهداری دانش با مقدار میانگین 8/1 از حد متوسط پایین تر هستند. در نتیجه می توان بیان کرد که فرایندهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی وضعیت نامطلوبی دارند. اصالت و ارزش: پژوهش حاضر به بررسی وضعیت فرایندهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی پرداخته است که از لحاظ پرداختن به موضوع مدیریت دانش در این نوع کتابخانه ها جزء اولین پژوهش ها به شمار می رود. همچنین این پژوهش می تواند نقش تعیین کننده ای در آشنا ساختن طراحان نرم افزار و وب سایت کتابخانه های دیجیتالی با فرایندهای مدیریت دانش داشته باشد.
مدیریت دانش، عاملی راهبردی برای توسعة سازمانی
حوزه های تخصصی:
دانش منبعی ارزشمند برای توانمندساختن سازمان ها در جهت نوآوری و رقابت است. این دانش در میان کارکنان و همچنین از طریق حس همجوشی میان آنان به وجود میآید. فرایند مدیریت دانش شامل خلق دانش، ارزشیابی دانش، ارائة دانش، توزیع دانش، و کاربرد دانش است. برای تبدیل دانش به یک کالای سرمایه ای، سازمان ها باید در جهت ایجاد تعادل میان فعالیت های مدیریت دانش بکوشند. ولی موانع متعددی برسرراه خلق و بهکارگیری دانش در سازمان ها وجود دارد. وظیفة مدیریت دانش آن است که این موانع را شناسایی، و برای برطرفکردن آن ها چاره اندیشی کند.
بررسی عوامل مشوق و بازدارنده اشتراک دانش در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای کسب برتری رقابتی شناخته شده و مدیریت داراییهای دانشی، ضرورتبیشتری یافته است. در این راستا، اشتراک دانش به عنوان یک عنصر کلیدی در فرایند مدیریت دانش شناخته شده است. بر همین اساس، تحقیق حاضر به منظور بررسی و شناسایی عوامل مشوّق و بازدارندة اشتراک دانش در کتابخانه های آستان قدس رضوی انجام شده است. در اجرای این پژوهش از روش تحقیق موردی از نوع پیمایشی استفاده شده است. به منظور گردآوری اطلاعات دو نوع پرسشنامه برای بررسی نظرات مدیران و کتابداران طراحی و مورد استفاده قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد از میان عوامل فردی و سازمانی مؤثر بر اشتراک دانش، کسب دانش، ایجاد ارتباط و کسب وجهه اجتماعی، احساس مسئولیت، اعتماد میان کتابداران و اعتماد سازمانی به عنوان عوامل مشوق اشتراک دانش شناخته شدند. نبود زمان و وقت کافی برای شرکت در فعالیتهای اشتراک دانش، عامل بازدارنده برای این فعالیت در سازمان کتابخانه هاست.
طراحی و پیاده سازی هستی شناسی علوم پایه بر اساس مفاهیم و روابط موجود در اصطلاحنامه های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات سازماندهی اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت دانش
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری نمایه سازی و چکیده نویسی اصطلاح نامه ها و هستی شناسی ها
هستی شناسی، واژگان و مفاهیم مشترک مورد استفاده برای توصیف و ارائه یک حوزه از دانش را معین می کند و می تواند مبنایی برای سازماندهی و مدیریت دانش در یک حوزه خاص باشد. با این وجود ساخت هستی شناسی کاری دشوار و زمان بر است. به منظور تسهیل و سرعت بخشیدن به این امر، می وان منابع دیگر دانش نظیر اصطلاحنامه ها را مورد استفاده قرار داد. اصطلاحنامه به لحاظ دارا بودن اطلاعات معنایی و ساختار سلسله مراتبی مفاهیم و نیز نشان دادن روابط میان آنها منبع مناسبی برای ساخت هستی شناسی به حساب می آید. ما با هدف شکل گیری هستی شناسی در حوزه علوم پایه، اصطلاحنامه هایی که پیش از این در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران در حوزه های مختلف شیمی، فیزیک، زیست شناسی، زمین شناسی و ریاضی تدوین شده بود را مبنای ساخت هستی شناسی قرار دادیم. برای این منظور، ابتدا مغایرت ها و هم پوشانی های مفاهیم مشترک حوزه های مختلف علوم پایه در اصطلاحنامه های مختلف را برطرف ساختیم تا بتوان از آن ها در یک هستی شناسی واحد بهره برد. پس از آن کلیه اصطلاحنامه ها با یکدیگر تلفیق و اصطلاحنامه جامع تولید شد. سپس طراحی مفهومی هستی شناسی با استفاده از روش «مت آنتولوژی» بر اساس مفاهیم و روابط موجود در اصطلاحنامه ی جامع صورت گرفت. در نهایت هستی شناسی علوم پایه بر اساس طراحی صورت گرفته پیاده سازی شد تا به عنوان ابزاری استاندارد جهت ذخیره و بازیابی اطلاعات به کار گرفته شود.
تحلیل رابطه بین فرآیندهای مدیریت دانش و مقیاس وبرمتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین شاخص های شش گانه مدیریت دانش و مقیاس وبومتریک است. برای انجام این پژوهش توصیفی و مقطعی و کاربردی از پرسشنامه استفاده شده است. پس از سنجش روایی و پایایی، بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده سهمیه ای، پرسشنامه پژوهش بین 355 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران، اصفهان، تربیت مدرس، الزهرا، مازندران، گیلان، یزد، اراک، و رازی توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که بین شاخص های شش گانه مدیریت دانش و مقیاس وبومتریک همبستگی مثبت وجود دارد.
بررسی وضعیت و بسترهای به اشتراک گذاری دانش در سازمان کتابخانه های آستان قدس رضوی، در انطباق با الگوی نوناکاوتاکه اوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر اقتصاد دانش مدار، دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای کسب برتری رقابتی شناخته شده است. برای اینکه سازمانها بتوانند به رقابت بپردازند، مدیریت داراییهای دانشی ضرورت یافته است. با وجود این، دانش هنگامی میتواند به بهبود و ارتقای عملکرد سازمانها منجر شود که در سطح سازمان به اشتراک گذاشته شود. بنابراین، اشتراک دانش به عنوان یک عنصر کلیدی در فرایند مدیریت دانش شناخته شده است. بر همین اساس، تحقیق حاضر به منظور مطالعه و بررسی وضعیت و بسترهای به اشتراکگذاری دانش در سازمان کتابخانه های آستان قدس رضوی انجام شده است. در اجرای این پژوهش از روش تحقیق موردی از نوع پیمایشی استفاده شده است. به منظور گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و سیاهه وارسی بر مبنای الگوی «نوناکا و تاکه اوچی» که چارچوب این پژوهش را تشکیل میدهد، طراحی و مورد استفاده قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد در میزان بهره گیری کتابداران از این سازوکارها، میزان استفاده در دو مرحله اجتماعیسازی و ترکیب، از میزان استفاده از سازوکارهای موجود در مرحله برونیسازی بیشتر بود. از جمله پیشنهادهای پژوهش، فراهم کردن شرایط لازم برای ایجاد انگیزه از طرف مدیران برای مشارکت بیشتر کتابداران و استفاده از این بسترهاست.
شاخص توان علمی: الگویی برای سنجش و مقایسه باروری علمی رشته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگویی ترکیبی (کمّی و کیفی)، سازوکاری مقایسه ای و فرمولی ساده ولی در عین حال جامع برای سنجش قدرت و ضعف رشته های علمی به منظور تحلیل حوزه های علمی در سطوح ملی و جهانی است. با استفاده از شاخصهای مختلف علم سنجی، فرمول ارائه شده در عرصه مقاله های نمایه شدة حوزه علوم اجتماعی کشور مالزی در SSCI طی یک دوره ده ساله (1999-2008) مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان داد: 1- تکیه صرف بر یک شاخص علم سنجی نمیتواند ابزاری چندان کارآمد برای ارزیابی برونداد علمی باشد 2- «شاخص توان علمی» معرفی شده در این پژوهش میتواند مبنای کمّی قابل اطمینانی برای مقایسه و سنجش قدرت و ضعف رشته های درون یک حوزه مشخص باشد. محاسبه شاخص توان علمی بر مبنای تعداد انتشارات، تعداد استناد، تعداد استناد نشده ها، حجم انتشارات و استنادهای مجموعه است. در این شاخص، داده ها برحسب نوع مدرک، دوره زمانی، موضوع و پنجره استنادی محاسبه و نرمال سازی و بر این اساس، امکان مقایسه رشته های درون حوزه میسر میگردد
امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان بر اساس مدل بکوویتز و ویلیامز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان بر اساس مدل بکوویتز و ویلیامز است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی، و جامعه آن کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1388-1389 است. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری عمومی کوکران استفاده و تعداد 138 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس پنج درجه ای لیکرت است. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید مجرب تایید و به منظور پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (80/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار آماری SPSS 16 استفاده شد. نتایج نشان داد که امکان پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان بر اساس مدل بکوویتز و ویلیامز پایین تر از حد متوسط (36/19) است و پیاده سازی آن نیز بطور یکسان وجود ندارد. همچنین اختلاف مشاهده شده بین میانگین آزمودنی ها بر اساس عوامل جمعیت شناختی جنسیت، رشته ی تحصیلی، سابقه ی اشتغال، سطح تحصیلات، و نوع کار، و نوع کتابخانه تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>)، اما در متغیر سطح تحصیلات در مولفه تسهیم و ارزیابی دانش، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P
رابطه فرایندهای مدیریت دانش و حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر و تأثرات میان حاکمیت فن آوری اطلاعات و فرایند های مدیریت دانش در سازمان انجام شده است. روش: پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکت های فعال در حوزه فن آوری اطلاعات ایران است. تعداد 21 سازمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 357 نفر از کارکنان و مدیران عالی و میانی به عنوان نمونه آماری پژوهش برگزیده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود و جهت شناسایی شاخص های پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. در ادامه، حاکمیت فن آوری اطلاعات بر اساس چارچوب کوبیت مورد ارزیابی قرار گرفت. ارتباط بلوغ فرایند های مدیریت دانش یعنی خلق، ذخیره سازی، انتقال و به کارگیری دانش با حاکمیت فن آوری اطلاعات در قالب فرضیه های پژوهش تدوین گردید و با استفاده از آزمون گرانجری و آزمون خود رگرسیون برداری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از جمله نتایج این پژوهش می توان به رابطه یک طرفه بین حاکمیت فن آوری اطلاعات با فرایندهای خلق، انتقال، ذخیره سازی و به کارگیری دانش اشاره کرد. بدین مفهوم که با ارتقای حاکمیت فن آوری اطلاعات در یک سازمان می توان به بهبود فرایندهای مدیریت دانش کمک کرد. اصالت/ارزش: تا کنون رابطه بین حاکمیت فن آوری اطلاعات و فرایند های مدیریت دانش در پژوهشی ارزیابی نشده است. نتایج مقاله حاضر جهت استقرار و پیاده سازی و ارزیابی مدیریت دانش در یک سازمان مفید می باشد.
امکان سنجی ارائه مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
نقش عامل انسانی در مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تشریح توسعه رویکردی عملی درفراهم سازی تسهیل دانش در یک سازمان پژوهشی بزرگ میپردازد. مقاله از نوع مطالعه موردی است که با بررسی آزمایشگاه علوم و فناوری و صنایع نظامی انگلیس (آفصا) و رویکرد بخش خدمات دانشی آن، به تسهیل سازی دانش پرداخته است. از یافته ها میتوان به در دسترس بودن آسان متخصصان موضوعی/اطلاعاتی سازمان، همچنین شکل گیری غیر رسمی شبکه های دانشی موازی با شبکه های رسمی درون سازمان اشاره کرد که باعث میشود جمع آوری و استفاده از اطلاعات به نحو مؤثرتری انجام گیرد. در این پژوهش خدمات مؤثر، فلسفه و ابزار بهبود استفاده مؤثر و مجدد از اطلاعات و دانش واحد معرفی میشود. علاوه بر این، حرکتی ثابت از تدارک خدمات استاندارد به سوی یک فضای کارشناسی اطلاعاتی وجود دارد. از مفاهیم نو ارائه شده در این مقاله، ارائة تعریفی مجدد از نقش خدمات کتابخانه و اطلاع رسانی است که با نیازهای قرن بیست و یکم تطابق بیشتری دارد
لایه های روش شناختیِ منطق استفهامی و کاربرد آن در تحلیل نظام های رده بندی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، بر مفهوم «روش شناسی» و تفاوت آن با «روش» تأکید می شود و در چارچوب این تفاوت گذاری، لایه های دخیل در پژوهشِ استفهامی مشخص می گردد. هدف آن است که با مشخص کردنِ این لایه ها، زمینه کاربردِ منطقِ استفهامی در تحلیلِ نظام های رده بندی دانش، به عنوان بدیلی برای منطق استقرائی و قیاسی که نوعاً منطق اغلبِ پژوهش ها در این حوزه هستند، ارائه شود. روش: تحلیل مفهومی. یافته ها: منطق استفهامی به دنبالِ تبیینِ واقعیتِ مستقل از کنشگرانِ اجتماعی نیست، بلکه قصد فهمِ نحوه برساختِ پدیدارهای اجتماعیِ این کنشگران را دارد. این مواجهه تفسیرانگارانه و برساخت انگارانه کمک می کند رده بندی دانش را به عنوان یک برساخت اجتماعی تحلیل کنیم. چنین تحلیلی نشان می دهد که نظام های رده بندی، نظام های عینیِ مطلقِ استعلایافته از زمان و مکان نیستند، بلکه نظام هایی هستند که شرایطِ فرهنگی و اجتماعیِ حاکم بر تولیدشان، آنها را مقید و مشروط می سازد. هر نظامِ رده بندیِ دانش، محدود به حدودِ هستی شناختی و معرفت شناختی خاص خودش است و باید رده بندی های «دیگر»، مبتنی بر حدود هستی شناختی و معرفت شناختیِ «دیگر» را نیز به رسمیت شناخت و برایشان حق حیات قائل شد.
اصالت/ارزش: از طریق معرفی لایه های روش شناختی منطق استفهامی، راه های بدیل و جدیدی را برای بررسی و تحلیل نظام های رده بندی دانش، به عنوان سازه هایی تفسیری و معنایی، پیش پای متخصصان و حرفه مندان کتابداری و اطلاع رسانی می گذارد.
رابطه اقدامات منابع انسانی و میزان اجرای مدیریت دانش در دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت دانش فرآیندی است که بکارگیری آن منجر به رشد خلاقیت ، نوآوری و بالندگی منابع انسانی م یگردد و
دانشگاه ها مشابه همه سازما نها نیازمند این هستند که نقش و ماهیت دانش را در پیشرفت خود شناسایی و هدایت کنند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اقدامات منابع انسانی و میزان اجرای مدیریت دانش در شش حوزه ستادی دانشگاه فردوسی مشهد است.
روش: پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع کاربردی است که ضمن بررسی پیشینه موضوع، برای سنجش میزان اجرای مدیریت دانش از پرسشنامه و برای سنجش اقدامات منابع انسانی از سیستم جامع منابع انسانی دانشگاه استفاده شد و برای بررسی رابطه مذکور از روش تحلیل همبستگی اسپیرمن انجام شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش ارتباط معن اداری بین مؤلف ههای مدیریت دانش ( خلق، کسب، سازماندهی، ذخیره، انتشار و بکارگیری) و مؤلف ههای اقدامات منابع انسانی نشان داد. در بررسی همبستگی متغیرهای اصلی، یافته ها نشان داد که اقدامات منابع انسانی بطور معنادار و مثبتی با میزان اجرای مدیریت دانش در دانشگاه فردوسی مشهد مرتبط است. در پیشنهادهای این پژوهش راهکارهایی برای بهبود، به مدیران ارشد دانشگاه ارائه شده است.
شناسایی و دسته بندی عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی چارچوب کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات درایران
حوزه های تخصصی:
امروزه تعداد زیادی از سازمان ها جهت بهبود فرایندهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات خود از کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات استفاده می نمایند که دربرگیرنده تجارب موفق در زمینه پیاده سازی مدیریت خدمات فناوی اطلاعات می باشد. اگرچه بسیاری از سازمان ها به استقرار و استفاده از کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات روی آورده اند، اما همه آن ها در پیاده سازی آن موفق نبوده اند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل حیاتی موفقیت اجرای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات نسخه سوم در سازمان ها با استفاده از یک رویکرد ترکیبی می باشد. بدین منظور، در ابتدا با مرور پژوهش های گذشته، 12 عامل حیاتی موفقیت شناسایی گردیده و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان این حوزه، 10 عامل جدید که در ادبیات موضوع مورد اغفال واقع شده اند، استخراج گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی به شناسایی و تأیید عوامل مکنون پرداخته شده است. بر مبنای نتایج حاصل از آن، عوامل سازمانی، انسانی، مدیریتپروژه، مدیریتی و فرایندی به عنوان گروه های اصلی عوامل حیاتی موفقیت اجرای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات نسخه سوم در ایران شناسایی شده اند.