فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسائی و تعیین وزن شاخص های کلیدی عملکرد مدیریت دانش2.0 در سازمان ها می باشد. با توجه به نفوذ فراگیر فناوری، به خصوص رسانه های اجتماعی در ابعاد مختلف سازمانی و نیز نگاه کارکردی به این پدیده در مدیریت دانش، سنجش عملکرد این نوع رسانه ها به منظور تحقق اهداف سازمانی بسیار ضروری به نظر می رسد. شاخص های کلیدی عملکرد مدیریت دانش2.0 در پژوهش حاضر با استفاده از روش دلفی و از طریق پرسشنامه در سه دور، شناسائی و تعیین وزن شدند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است چرا که شاخص های کلیدی عملکرد مدیریت دانش2.0 شناسائی شده در این تحقیق، برای سازمان هایی که قصد پیاده سازی مدیریت دانش2.0 را دارند قابل استفاده بوده تا از آنها به سنجش عملکرد مدیریت دانش2.0 در سازمان مربوطه پرداخته شود. بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، فرایند مشارکت در مدیریت دانش2.0 شامل سه مرحله و هشت گام می باشد: مرحله اول (مرحله حضور) با سه گام «عضویت»، «مشاهده» و «دریافت محتوا»، مرحله دوم (بازخورد) با سه گام «محاوره»، «ارزیابی» و «بازنشر» و مرحله سوم (مرحله تولید) با دوگام «تولید، اصلاح و بارگذاری محتوا در مخازن دانش» و «مباحثات، ارتباطات و مشارکت». شاخص های کلیدی عملکرد مدیریت دانش2.0 برای هر یک از گام های فرایند فوق به تفکیک، شناسائی و رتبه بندی گردید. دستاورد نهائی این پژوهش، شناسائی و تعیین وزنِ 93 شاخص کلیدی عملکرد مدیریت دانش2.0 در قالب چارچوب مفهومی مدیریت دانش2.0 بوده است. این دستاورد از جهت ارائه شاخص های کلیدی عملکرد در کنار هم و نیز تدوین چارچوب مفهومی مشارکت در مدیریت دانش2.0 به عنوان شاخص ها و چارچوبی کاربردی و ابزاری مناسب جهت سنجش عملکرد رسانه اجتماعی سازمانی و بهبود عملکرد در راستای اهداف سازمانی، دارای نوآوری و اصالت می باشد.
شناسایی اَبعاد سیستم مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی و تحلیل تأثیر آن بر توسعه نوآوری (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی اَبعاد سیستم مدیریت دانش و نوآوری و ارزیابی وضعیت آنها در کتابخانه های عمومی شهر یزد و تحلیل تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت، توصیفی پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی استان یزد (مشارکتی و غیرمشارکتی) تشکیل می دهند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری پیرسون، تی تک نمونه ای، مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که کلیه ابعاد مدیریت دانش به جز بُعد «خلق و کسب دانش» بر نوآوری تأثیر دارند. به استناد ضرایب معادلات ساختاری، بیشترین اثرگذاری بر نوآوری به ترتیب مربوط به بُعد «فن آوری و ساختار» و بُعد «سازماندهی، ذخیره و تسهیم دانش» بود. همچنین یافته ها نشان داد که متغیرهای «نوآوری اجرایی» و «نوآوری فنی» در کتابخانه های عمومی یزد از وضعیت متوسط و نامطلوب برخوردار هستند. به نظر می رسد به این دو حوزه توجه کمتری شده است و برنامه ریزی و تدوین استراتژی به منظور حل مشکلات و بهبود بخشیدن به وضعیت آنها وجود ندارد.
اصالت/ارزش: اهمیت این پژوهش در معرفی عوامل نیازمند بهبود در سیستم مدیریت دانش و نوآوری نهاد است. عامل «خلق و کسب دانش در سیستم مدیریت دانش، و عوامل «نوآوری اجرایی» و «نوآوری فنی» در کتابخانه های عمومی نیازمند تقویت و توجه مدیریتی است.
نقش مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی و تبیین نقش مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی است.
روش پژوهش: با استفاده از ابزار پرسشنامه، نظر 38 مدیر (رؤسا و معاونان) و 151 کتابدار شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران، به تفکیک، درباره نقش مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی پیمایش شده است.
یافته ها: بیش از نیمی از افراد بر تعریف سه مرحله ای کوینتاس و همکاران (1997) از مدیریت دانش اتفاق نظر دارند؛ مدیران و کتابداران بر کاربردی بودن مدیریت دانش در برنامه ریزی کتابخانه توافق دارند و بهترین راه برای بهبود آینده نگری در کتابخانه را به کارگیری مدیریت دانش در برنامه ریزی دانسته اند؛ آنان مدیریت دانش را به ترتیب در ابعاد سیاست گذاری و تصمیم گیری، برنامه ریزی خدمات اطلاعاتی، تولید مدل و تفکر در حیطة برنامه ریزی راهبردی سازمان خود کاربردی معرفی کرده اند.
یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که 14.57 درصد از مدیران و کتابداران،مدیریت دانش را در نظارت همه جانبة بر برنامه ریزی راهبردی دخیل می دانستند. همچنین67.57 درصد از ایشانمدیریتدانشرا در همة زمینه های تعریف شده دربرنامه ریزیراهبردی کتابخانةخود کاربردی تعریف نمودند. یافته های این پژوهش مدیریت دانش را به ترتیب در سیاست گذاری و تصمیم گیری (51.18 درصد)، برنامه ریزی خدمات اطلاعاتی (81.14 درصد)، تولید مدل (76.4 درصد)، تفکر(23.4 درصد) در حیطة برنامه ریزی راهبردی دانشگاه خود کاربردی معرفی کردند.
نتیجه گیری: در این پژوهش با بهره گیری از نظرات جامعة مورد پژوهش تعاریف متعدد مدیریت دانش و برنامه ریزی راهبردی در کتابخانه های دانشگاهی مورد تبیین قرارگرفت.تفاوت استنباط نتایج حاصله از بررسی موضوعات اساسیِ پیرامون مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی حاکی از آن است که مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهیافراد مختلف در جامعة مورد پژوهش، معانی ضمنی متنوعی را از مفهوم مدیریت دانش در برنامه ریزی راهبردی کتابخانه ها دریافت می کنند، اگرچه این تفاوت ها از نظر آماری معنی دار نبوده است اما این آشفتگی قابل درک است، زیرا اصطلاحات و حوزه های جدید معمولاً تردید هایی منطقی ایجاد می کنند. به هرحال، این تفاوت ها از نظر آماری نیز معنادار نبوده است.
بررسی فرایندهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت فرایندهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی ایران انجام شده است. روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است، که در آن از روش پیمایشی– تحلیلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 11 وب سایت کتابخانه های دیجیتالی ایران است. برای گردآوری داده ها از سیاهه محقق ساخته استفاده شد. با توجه به ماهیت و محیط پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات (داده ها) از روش های آماری توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شد. همچنین برای انجام این کار از نرم افزارهای موجود در این زمینه از جمله SPSS و Excel استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که به تفکیک فرایندها، فرایند شناسایی دانش با مقدار میانگین 79/1، فرایند اکتساب دانش با مقدار میانگین 67/1، فرایند توسعه دانش با مقدار میانگین 34/1، فرایند اشتراک و توزیع دانش با مقدار میانگین 82/0، فرایند بهره گیری از دانش با مقدار میانگین 06/2 و فرایند نگهداری دانش با مقدار میانگین 8/1 از حد متوسط پایین تر هستند. در نتیجه می توان بیان کرد که فرایندهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی وضعیت نامطلوبی دارند. اصالت و ارزش: پژوهش حاضر به بررسی وضعیت فرایندهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی پرداخته است که از لحاظ پرداختن به موضوع مدیریت دانش در این نوع کتابخانه ها جزء اولین پژوهش ها به شمار می رود. همچنین این پژوهش می تواند نقش تعیین کننده ای در آشنا ساختن طراحان نرم افزار و وب سایت کتابخانه های دیجیتالی با فرایندهای مدیریت دانش داشته باشد.
بازنمون تصویری دانش در رشته ی کتابداری و اطلاع رسانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازنمون تصویری دانش و تعیین نقاط خلأ و تراکم گرایش های علمی اعضای هیأت علمی رشته کتابداری و اطلاع رسانی در دانشگاه های دولتی ایران صورت پذیرفته است. بدین منظور پیشینه نامه علمی-اجرایی هریک از اعضاء به روش سرشماری گردآوری و تحلیل محتوا شد. سپس با استفاده از یک سیاهه وارسی محقق ساخته میزان گرایش هر یک از اعضای جامعه پژوهش تعیین گردید. در نهایت نقشه هایی با استفاده از نرم افزار مصورسازی NodeXL ترسیم گردیدند. نتایج نشان دادند که نقاط تراکم گرایش ها به ترتیب در حوزه های علم سنجی، روش تحقیق در کتابداری و اطلاع رسانی ، سازماندهی اطلاعات، منابع اطلاعاتی، روانشناسی در کتابداری و اطلاع رسانی ، آموزش در کتابداری و اطلاع رسانی ، مدیریت، کتابداری و اطلاع رسانی در وب، مدیریت دانش، کتابخانه های دانشگاهی، خدمات اطلاعاتی، مبانی نظری و فلسفی کتابداری و اطلاع رسانی ، مدیریت مجموعه مشاهده می شود و به نظر می رسد متخصصان این حوزه در این جامعه خاص به کتابداری و اطلاع رسانی در موضوعات شیمی، نقشه، موزه، حقوق، هنر و کتابخانه های آموزشگاهی و همچنین در خوشه موضوعات مستقل به موضوعات اقلیت ها در کتابخانه ها، معماری اطلاعات، مشاوره اطلاعاتی، خودکارسازی کتابخانه ها، حفاظت و نگهداری و همچنین تاریخ شفاهی، سایبرنتیک، حق مؤلف، بازاریابی اطلاعات و اقتصاد اطلاعات گرایش قابل توجهی نداشته اند و در این موضوعات خلأ فعالیت علمی مشاهده می شود.
هزینه کرد تحقیق و توسعه و رتبه علمی:آیا کشورهای با هزینه کرد بیشتر در تحقیق و توسعه، در رتبه های علمی بهتری قرار دارند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تحلیل پیوندهای میان شاخص های هزینه کرد تحقیق و توسعه و شاخص های رتبه علمی است. روش: پژوهش حاضر با روش علم سنجی انجام شده است و جامعه آماری آن مشتمل بر 37 کشوری است که بر اساس اطلاعات مربوط به دوره 15 ساله 1996 تا 2010 در پایگاه سایمَگو در سه خوشه مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های آماری این پژوهش از پایگاه های اطلاعاتی وب آو ساینس، سایمَگو، نظام رتبه بندی کیو اِس، نظام رتبه بندی شانگهای و نظام رتبه بندی تایمز استخراج شده اند. از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که همبستگی مثبتی بین دو دسته شاخص های هزینه کرد تحقیق و توسعه و همچنین تعیین رتبه علمی کشورها وجود دارد. بنابراین، با سرمایه گذاری در بخش اول، می توان امیدوار بود که رتبه علمی کشور افزایش یابد. اصالت/ارزش: در این پژوهش اثر شاخص های هزینه کرد تحقیق و توسعه روی رتبه علمی بررسی شده است و می توان با تکیه بر یافته های این پژوهش، با اطمینان زیادی پس از هزینه کرد در شاخص های تحقیق و توسعه، منتظر افزایش رتبه علمی بود.
همایندی واژگان: مطالعه ای پیرامون پیوند و مرز میان مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش بر اساس انتشارات داخلی نویسندگان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش به عنوان ابزارهایی که می توانند اطلاعات و دانش موجود را گردآوری کنند، نظم ببخشند و در کل سازمان اشاعه دهند، اهمیت یافته اند. هدف این پژوهش شناخت پیوند و مرز بین این دو حوزه است. روش پژوهش تحلیل همایندی واژگان است که اکنون در کنار سایر فنون علمسنجی از شاخصهای تحلیل محتواست. جامعه مورد مطالعه، شامل تمام مقاله های نشریات علمی و مقاله های همایش های داخلی است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که در حوزه مدیریت دانش، تعداد 230 کلیدواژه و در حوزه مدیریت اطلاعات 123 کلید واژه، مفاهیم اصلی این مقاله ها را تشکیل داده اند و از این تعداد، تنها 8 کلیدواژه مرز مشترک آن ها را با هم تشکیل می دهند. به عبارتی مرز واژگانی آن ها تنها 52/8% است و به طور اخص، مفهوم دانش مضبوط یا ذخیره شده، مرز روشن میان آن هاست. همچنین نتیجه نشان داد مدیریت دانش حوزه ای است که تا حدودی زمینه فعالیت رشته مدیریت با تمام گرایش های آن است و مدیریت اطلاعات نیز زمینه مطالعاتی رشته هایی، همچون مدارک پزشکی و علم اطلاعات هست. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که رشته علم اطلاعات مرز مشترکی برای هر دو حوزه محسوب می شود. استخراج کلیدواژه های مستند شده برای هر دو حوزه از دیگر نتایج این پژوهش است.
اقتصاد اطلاعات مبتنی بر نظام های سازماندهی دانش، با تاکید بر فوکسونومی: بررسی پایان نامه های کتابخانه ای دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سازمان دهی همواره با هدف تسهیل بازیابی اطلاعات و دانش رواج داشته است و برای نیل به این هدف نظام های سازمان دهی دانشی مختلفی ایجاد شده اند. در دنیای امروز اقتصاد اطلاعات و اقتصاد دانش بنیان، مزیت رقابتی سازمان هاست و چون نظام های سازمان دهی دانش را می توان از ارکان ایجاد صرفه اقتصادی به شمار آورد، این مقاله در پی بررسی دو نظام سازمان دهی دانش دهدهی دیویی به نمایندگی از نظام های سنتی و نظام فوکسونومی به نمایندگی از نظام های نوین، برای بررسی میزان صرفه اقتصادی هر یک برای کتابخانه هاست. روش: جامعه این پژوهش را 4800 عنوان پایان نامه یک کتابخانه دانشگاهی بود و روش آن را روش تطبیقی-مقایسه ای بر اساس فرمول ارزش اطلاعات و کتابخانه ای بوده است. در این مقاله اطلاعات مالی و آمار و ارقام از طریق اطلاعات کتابداران و مسئولان مالی کتابخانه مدنظر در دسترس قرار گرفته است. یافته ها: نظام فوکسونومی تا حدودی از نظام دیویی دارای صرفه اقتصادی بیشتری است.
ارایه الگوی طبقه بندی دارایی های اطلاعاتی سازمانی و معماری امنیت آن در محیط ابر خصوصی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها با حجم و تنوع بسیار زیاد اطلاعات و دارایی های اطلاعاتی مواجه هستند که در سیستم های مختلف از جمله سیستم مدیریت دانش ، سیستم مالی و حسابداری، سیستم اتوماسیون اداری و سیستم اتوماسیون صنعتی و ... تولید شده و حفاظت از این اطلاعات ضروری است. از طرفی رایانش ابری، بعنوان نسل جدیدی از رایانش، یک مدل برای دسترسی فراگیر، راحت و به محض درخواست به مخزن منابع رایانشی به اشتراک گذاشته شده را ارایه می کند که مزایای متعدد آن سبب شده است تا سازمان ها گرایش زیادی به استفاده از آن داشته باشند. چالش اصلی در توسعه و پذیرش این مدل، اطمینان از برقراری، حفظ و مدیریت امنیت اطلاعات سازمان در محیط ابری است. در این مقاله، مبتنی بر ""روش شناسی تحقیق علم طراحی"" و همسو با روال های ""فرایند طراحی در تحقیق سیستم های اطلاعاتی"" الگوی طبقه بندی دارایی های اطلاعاتی سازمان مشتمل بر 355 نوع مختلف دارایی های اطلاعاتی سازمانی در هفت گروه و سه سطح ارایه شده است تا مدیران بتوانند با توجه به اهمیت هر یک از گروه دارایی ها برای بقای سازمان، کنترل های امنیتی متناظر را طرح ریزی کنند. در ادامه بمنظور هدایت سازمان در معماری امنیت اطلاعات خود در محیط رایانش ابری، متدلوژی مناسب برای تدوین معماری امنیتی ارایه شده است. متدلوژی ارایه شده به سازمان کمک می کند تا پس از شناسایی و طبقه بندی دارایی های اطلاعاتی خود متناسب با الگوی ارایه شده، نسبت به معماری امنیت اطلاعات خود بصورت بهینه و کارآمد اقدام نماید. معماری امنیتی پیشنهاد شده با بکارگیری این متدولوژی و الگوی طبقه بندی اطلاعات سازمانی ارایه شده با روش دلفی بر اساس نظر خبرگان مدیریت سازمان و متخصصان امنیت رایانش ابری، مورد بحث و تبادل نظر، اصلاح و نهایتا اجماع قرار گرفته است.
تدوین چارچوب خلق و اشاعه دانش برای مدیریت دانش در سازمان 2.0(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سازمان های امروزی، دانش و مدیریت آن به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات و ارکان سازمان مطرح است. مطالعات نشان می دهد که مدیریت دانش، سازمان را توانمند می کند و هرچه خلق، انتشار و به کارگیری دانش با سرعت و کیفیت بیشتری صورت پذیرد، مزیت رقابتی سازمان در سطح بالاتری شکل خواهد گرفت. با توجه به اینکه سازمان های جدید از فناوری و ابزار جدید و کارآمد بهره می گیرند، سازمان 2.0 به عنوان سازمانی توانا در به کارگیری ابزار ارتباطی وب 2.0 و کارکنانی با فرهنگ خوب همکاری و مشارکت و تعامل بیشتر مطرح می شود. گذر از سازمان 1.0 به سازمان 2.0 و تلاش برای خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 پیچیدگی ها و مسائل خاص خود را دارد که بدون آگاهی از این موضوع و پیروی از چارچوبی مدون احتمال موفقیت آن پایین است. این پژوهش با بررسی دقیق مبانی نظری در رابطه با خلق دانش، اشاعه دانش، وب 2.0 و سازمان 2.0 شاخص های نهایی خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 را با استفاده از نظر خبرگان استخراج کرده و چهار مرحله یادگیری 2.0، ارتباطات 2.0، تولید محتوا و همکاری 2.0 را به عنوان مراحل خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 معرفی و هر مرحله را از سه بعد خصوصیات افراد، ماهیت دانش و فناوری بررسی و در نهایت ده شاخص را به عنوان شاخص های برتر معرفی می کند. همچنین با توجه به تحلیل ها مشخص گردید که برای خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 علاوه بر استفاده از ابزار وب 2.0 به عنوان یک ابزار ارتباطی خوب و بهینه، فرهنگ تعامل، همفکری و مشارکت در فضایی باز و بدون محدودیت در میان کارکنان بسیار مهم است.
رابطه فرایندهای مدیریت دانش و حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر و تأثرات میان حاکمیت فن آوری اطلاعات و فرایند های مدیریت دانش در سازمان انجام شده است. روش: پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکت های فعال در حوزه فن آوری اطلاعات ایران است. تعداد 21 سازمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 357 نفر از کارکنان و مدیران عالی و میانی به عنوان نمونه آماری پژوهش برگزیده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود و جهت شناسایی شاخص های پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. در ادامه، حاکمیت فن آوری اطلاعات بر اساس چارچوب کوبیت مورد ارزیابی قرار گرفت. ارتباط بلوغ فرایند های مدیریت دانش یعنی خلق، ذخیره سازی، انتقال و به کارگیری دانش با حاکمیت فن آوری اطلاعات در قالب فرضیه های پژوهش تدوین گردید و با استفاده از آزمون گرانجری و آزمون خود رگرسیون برداری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از جمله نتایج این پژوهش می توان به رابطه یک طرفه بین حاکمیت فن آوری اطلاعات با فرایندهای خلق، انتقال، ذخیره سازی و به کارگیری دانش اشاره کرد. بدین مفهوم که با ارتقای حاکمیت فن آوری اطلاعات در یک سازمان می توان به بهبود فرایندهای مدیریت دانش کمک کرد. اصالت/ارزش: تا کنون رابطه بین حاکمیت فن آوری اطلاعات و فرایند های مدیریت دانش در پژوهشی ارزیابی نشده است. نتایج مقاله حاضر جهت استقرار و پیاده سازی و ارزیابی مدیریت دانش در یک سازمان مفید می باشد.
سخن سردبیر: برجام و مدیریت دانش و اطلاعات
حوزه های تخصصی:
توافقنامه برجام «برنامه جامع اقدام مشترک» هسته ای حاصل تلاش چندین و چند ساله مسئولان سیاسی کشور در برابر ظلم و جنایت قدرت های جهانی به نام جامعه ملل، به تازگی شکل گرفته و منعقد شده است. اگر با این توافقنامه درست برخورد شود و مسئولان کشور مسئولانه با آن برخورد کنند علیرغم نارسائی هایی که در متن دارد امید است برای کشور صاحب خیر باشد و اگر غفلتی در آن صورت گیرد و اتحاد و یکپارچگی ملت از دست برود به قرارداد ترکمانچائی تبدیل می شود که آیندگان بر روی اثرات آن قضاوت خواهند کرد.
تجزیه و تحلیل محدودیت های تکنیکی موثر بر نارضایتی کاربران سیستم های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از سازمان ها به منظور بهره گیری از منافع سیستم های مدیریت دانش، این سیستم ها را به عنوان یک روش سیستماتیک برای به کارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت دانش استفاده می نمایند تا قدرت رقابتی و کارایی شان افزایش یابد. به هرحال محدودیت هایی در دستیابی به اهداف این سیستم ها وجود دارد که منجر به عدم استفاده کامل از مزایای بالقوه این سیستم ها می گردد. مقاله حاضر به شناسایی محدودیت های مؤثر بر ناخشنودی کاربران در خلال یک مطالعه پیمایشی در سازمان های بهره بردار این سیستم می پردازد. این عوامل به سه دسته محدودیت-های کیفیت سیستم، کیفیت دانش و کیفیت خدمات دسته بندی شده و مدل مفهومی تحقیق ارائه می گردد. برای جمع آوری داده های مربوط به مدل ساختاری از پرسشنامه استفاده گردید و سپس جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارWarp PLS استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محدودیت کیفیت دانش به صورت آماری مهم ترین فاکتور مؤثر بر روی ناخشنودی کاربران می باشد و بعد از آن محدودیت کیفیت خدمات و کیفیت دانش به ترتیب جایگاه دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند.
لایه های روش شناختیِ منطق استفهامی و کاربرد آن در تحلیل نظام های رده بندی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، بر مفهوم «روش شناسی» و تفاوت آن با «روش» تأکید می شود و در چارچوب این تفاوت گذاری، لایه های دخیل در پژوهشِ استفهامی مشخص می گردد. هدف آن است که با مشخص کردنِ این لایه ها، زمینه کاربردِ منطقِ استفهامی در تحلیلِ نظام های رده بندی دانش، به عنوان بدیلی برای منطق استقرائی و قیاسی که نوعاً منطق اغلبِ پژوهش ها در این حوزه هستند، ارائه شود. روش: تحلیل مفهومی. یافته ها: منطق استفهامی به دنبالِ تبیینِ واقعیتِ مستقل از کنشگرانِ اجتماعی نیست، بلکه قصد فهمِ نحوه برساختِ پدیدارهای اجتماعیِ این کنشگران را دارد. این مواجهه تفسیرانگارانه و برساخت انگارانه کمک می کند رده بندی دانش را به عنوان یک برساخت اجتماعی تحلیل کنیم. چنین تحلیلی نشان می دهد که نظام های رده بندی، نظام های عینیِ مطلقِ استعلایافته از زمان و مکان نیستند، بلکه نظام هایی هستند که شرایطِ فرهنگی و اجتماعیِ حاکم بر تولیدشان، آنها را مقید و مشروط می سازد. هر نظامِ رده بندیِ دانش، محدود به حدودِ هستی شناختی و معرفت شناختی خاص خودش است و باید رده بندی های «دیگر»، مبتنی بر حدود هستی شناختی و معرفت شناختیِ «دیگر» را نیز به رسمیت شناخت و برایشان حق حیات قائل شد.
اصالت/ارزش: از طریق معرفی لایه های روش شناختی منطق استفهامی، راه های بدیل و جدیدی را برای بررسی و تحلیل نظام های رده بندی دانش، به عنوان سازه هایی تفسیری و معنایی، پیش پای متخصصان و حرفه مندان کتابداری و اطلاع رسانی می گذارد.
ارائه مدل پیاده سازی مدیریت دانش با رویکرد فازی در صنعت فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت علوم نوین و رقابتی تر شدن محیط در عرصه دستاوردهای فناوری، مدیریت دانش به عنوان یکی از مهم ترین مزیت های رقابتی پایدار سازمان های درگیر تکنولوژی محسوب می شود. این امر در سازمان های با تکنولوژی های پیشرفته، به خصوص سازمان های فعال در حوزه فناوری اطلاعات، به دلیل ماهیت آن ها، نمود بیشتری پیدا می نماید و از این جهت موضوع مدیریت دانش، در حال حاضر به یکی از مهم ترین اولویت های این قبیل سازمان ها تبدیل شده است که در صورت عدم شناسایی، به کارگیری، ثبت، ذخیره و خلق دانش، سازمان ناچار به پرداخت هزینه های هنگفتی در ازای احیای مجدد آن خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل جامعی در پیاده سازی مدیریت دانش در صنعت فناوری اطلاعات می باشد. بنابراین، مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش با مطالعه مقالات و پژوهش های مشابه صورت گرفته در حوزه مدیریت دانش و فناوری اطلاعات و نیز با نظرسنجی از خبرگان این حوزه شناسایی گردیدند و بدین جهت پرسش نامه ای در دو بخش طراحی گردید و در اختیار خبرگان سازمان های مورد بررسی قرار گرفت. داده های پژوهش از طریق آزمون T تک نمونه ای (T Test) و آزمون دو جمله ای (Binomial) تحلیل شدند. همچنین، به دلیل محدودیت هایی که طیف لیکرت در ارائه پاسخ های دقیق ایجاد می نماید، از رویکرد فازی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که مراحل مدل پیاده سازی مدیریت دانش در صنعت فناوری اطلاعات به ترتیب اهمیت شامل ارزیابی دانش، ارتقاء دانش، برنامه ریزی دانشی، فرهنگ دانش محور، استراتژی های مدیریت دانش، فرایندهای مدیریت دانش، زیرساخت های مناسب دانش، سازمان دانش محور و نمایش دانش می باشند، و نیز اقداماتی در هر یک از این مراحل وجود دارند که در پیاده سازی موفق این مراحل نقش مؤثری ایفا می نمایند.
بررسی عوامل انگیزشی و سازمانی مؤثر بر شکل گیری رفتار تسهیم دانش میان کارکنان: مطالعه موردی در یک مرکز تحقیق و توسعه صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسهیم دانش یک قابلیت اساسی در مراکز تحقیق و توسعه صنعتی می باشد زیرا از طریق آن کارکنان می توانند در به کارگیری دانش، نوآوری و نهایتاً مزیت رقابتی سازمان مشارکت داشته باشند. تسهیم دانش اثربخش میان کارکنان می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر زمان، هزینه و کیفیت فعالیت های تحقیق و توسعه در چنین سازمان هایی تأثیر بگذارد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل انگیزش فردی و سازمانی مؤثر بر شکل گیری رفتار تسهیم دانش در یک مرکز تحقیق و توسعه صنعتی از طریق ترکیب دو نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نظریه مبادله اجتماعی می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. برای آزمون فرضیه ها نیز از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل 85 داده گردآوری شده از جامعه آماری اثر منفی ادراک از دست دادن قدرت دانش و اثر مثبت ادراک لذت بردن از کمک به دیگران و ادراک افزایش شهرت را بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأیید نمود. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که نگرش نسبت به تسهیم دانش و هنجارهای ذهنی منجر به افزایش قصد تسهیم دانش در کارکنان شده و این قصد در نهایت موجب افزایش رفتار تسهیم دانش در کارکنان می شود. علاوه بر این، نتایج تحقیق از اثر معنادار عوامل سازمانی جوّ سازمانی و تسهیلات فناوری اطلاعات و ارتباطات به ترتیب بر هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده حمایت نمود. در نهایت با توجه به یافته های تحقیق، توصیه هایی برای شاغلان حرفه ای در حوزه مدیریت دانش به منظور ترغیب تسهیم دانش میان کارکنان در مراکز تحقیق و توسعه صنعتی به همراه پیشنهادهایی برای محققان آتی جهت پوشش شکاف های تحقیق حاضر ارائه خواهد شد.
تعیین طبقات اصلی مرتبط با مدیریت دانش در پایگاه وب آو ساینس و مطالعه هم پوشانی موضوعی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار موضوعی حوزه مدیریت دانش با تحلیل کلیدواژه های مدارک موجود در پایگاه وب آو ساینس به روش تحلیل هم واژگانی انجام شده است. طبقه بندی موضوعات با استفاده از روش خوشه بندی سلسله مراتبی وارد انجام شده و میزان شباهت موضوعی حوزه های مرتبط با محاسبه شاخص دربردارندگی مشخص شده است. یافته ها نشان می دهد که حوزه های ""مدیریت""، ""علوم کامپیوتر-سامانه های اطلاعاتی"" و ""علم اطلاعات/ کتابداری"" به ترتیب بیشترین تعداد مدارک مربوط به این حوزه را دارند. با ترسیم نمودار توانی مربوط به کلیدواژه های نویسندگان، از کل 5570 کلیدواژه 96 مورد به عنوان موضوعات پرکاربرد شناسایی شدند. سه نمودار خوشه ای ماحصل سنجش هم رخدادی بین موضوعات پرکاربرد در سه حوزه ی مورد بررسی بدست آمده است. مقایسه ی این نمودارها نشان می دهد که 6 خوشه موضوعی، حاوی جمعا 16کلیدواژه با هم در هر سه حوزه مشترک هستند. در این پژوهش هم چنین خوشه های شناسایی شده مربوط به حوزه های مختلف به صورت ذهنی دو به دو با هم مقایسه شدند. در این رابطه حوزه های مدیریت و علم اطلاعات/ کتابداری با داشتن 14 خوشه مشترک بیشترین شباهت را به یکدیگر نشان دادند. همچنین، حوزه ی-سامانه های اطلاعاتی با 28 خوشه متفاوت، بیشترین افتراق را با دو حوزه دیگر دارد و حوزه های مدیریت و علم اطلاعات/ کتابداری هر کدام با 18 خوشه ، کمترین افتراق را با حوزه های دیگر دارند. در بررسی میزان اشتراک کلیدواژه های یک حوزه با حوزه ها ی دیگر، شاخص دربردارندگی کلیدواژه های هر حوزه با حوزه دیگر محاسبه شد. نتایج این مرحله حاکی از این است که حوزه علم اطلاعات/ کتابداری بیشترین کلیدواژه های مشترک با دو حوزه دیگر را دارد.
طراحی یک معماری سرویس گرا در محیط علم الکترونیکی جهت تولید و انتشار علم و دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان توسعه و تعالی یک جامعه به میزان اهمیت علم در آن جامعه وابسته است. در قرن حاضر به لطف ظهور فناوری های اطلاعات و ارتباطات سرعت تولید و انتشار علم رشد چشمگیری پیدا نموده است. اصطلاح علم الکترونیکی اشاره به این تحولات در دنیای علم دارد. از یک سو پیشرفت جامعه در گرو تولید و انتشار علم است و از سویی دیگر استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات برای تولید علم ضروری است. به همین منظور در این پژوهش برای نخستین بار در جامعه علمی ایران موضوع علم الکترونیکی موردبررسی قرار گرفت. بنابراین در این مقاله به سبب جدید بودن موضوع، پس از معرفی علم الکترونیکی، یک معماری سرویس گرا برای آن ارائه می شود. معماری سرویس گرا بر پایه سه رکن اساسی علم الکترونیکی یعنی داده، محاسبات و ارتباطات شکل گرفته است. هر یک از این ارکان خود دارای مؤلفه هایی هستند. این مؤلفه ها و اجزای معماری پیشنهادی با توجه به ویژگی هایی که نویسندگان دیگر برای معماری علم الکترونیکی در نظر گرفتند استخراج می گردد. پس از به دست آمدن مؤلفه ها، روابط منطقی بین آن ها ترسیم می شود. این مؤلفه ها در ارتباط و تعامل با یکدیگر، تولید و انتشار علم را تسهیل می نمایند. درنهایت برای درک بهتر روابط بین اجزای معماری پیشنهادی و تعامل آن ها، یک مورد کاوی موردبررسی قرار می گیرد.
طراحی و پیاده سازی هستی شناسی علوم پایه بر اساس مفاهیم و روابط موجود در اصطلاحنامه های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات سازماندهی اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت دانش
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری نمایه سازی و چکیده نویسی اصطلاح نامه ها و هستی شناسی ها
هستی شناسی، واژگان و مفاهیم مشترک مورد استفاده برای توصیف و ارائه یک حوزه از دانش را معین می کند و می تواند مبنایی برای سازماندهی و مدیریت دانش در یک حوزه خاص باشد. با این وجود ساخت هستی شناسی کاری دشوار و زمان بر است. به منظور تسهیل و سرعت بخشیدن به این امر، می وان منابع دیگر دانش نظیر اصطلاحنامه ها را مورد استفاده قرار داد. اصطلاحنامه به لحاظ دارا بودن اطلاعات معنایی و ساختار سلسله مراتبی مفاهیم و نیز نشان دادن روابط میان آنها منبع مناسبی برای ساخت هستی شناسی به حساب می آید. ما با هدف شکل گیری هستی شناسی در حوزه علوم پایه، اصطلاحنامه هایی که پیش از این در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران در حوزه های مختلف شیمی، فیزیک، زیست شناسی، زمین شناسی و ریاضی تدوین شده بود را مبنای ساخت هستی شناسی قرار دادیم. برای این منظور، ابتدا مغایرت ها و هم پوشانی های مفاهیم مشترک حوزه های مختلف علوم پایه در اصطلاحنامه های مختلف را برطرف ساختیم تا بتوان از آن ها در یک هستی شناسی واحد بهره برد. پس از آن کلیه اصطلاحنامه ها با یکدیگر تلفیق و اصطلاحنامه جامع تولید شد. سپس طراحی مفهومی هستی شناسی با استفاده از روش «مت آنتولوژی» بر اساس مفاهیم و روابط موجود در اصطلاحنامه ی جامع صورت گرفت. در نهایت هستی شناسی علوم پایه بر اساس طراحی صورت گرفته پیاده سازی شد تا به عنوان ابزاری استاندارد جهت ذخیره و بازیابی اطلاعات به کار گرفته شود.
تاثیر عوامل سازمانی و تکنولوژیکی بر تسهیم دانش در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای بررسی تاثیر عوامل سازمانی و تکنولوژیکی بر تسهیم دانش در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش شامل کارشناسان ارشد کتابخانه ملی در چهار بخش فراهم آوری، سازماندهی، اطلاع رسانی و آموزش و پژوهش می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه، برای آزمون فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که متغیرهای فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و پشتیبانی فناوری اطلاعاتی و ارتباطی بر تسهیم دانش تاثیر مثبت و معنادار دارند. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیات فرعی حاکی از آن است که متغیرهای تمرکزگرایی، نگرش مدیر ارشد، استفاده پذیری و سهولت پذیری فناوری اطلاعاتی و ارتباطی، سیستم پاداش دهی، یادگیری سازمانی، انگیزه بیان شده بر تسهیم دانش تاثیر مثبت و معنادار داشته اند.