فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله ارزیابی تأثیر شیوه نمایه سازی مفهوم-محور بر بهینه سازی بازیابی تصاویر با استفاده از موتور جست جوی گوگل است و روی ویژگی های مورد توجه موتور جست وجوی گوگل در بازیابی تصاویر بحث می کند. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش آن، پژوهش مبتنی بر فن آوری و نیمه تجربی است. یافته ها: نمونه پژوهش این پژوهش شامل 900 تصویر بود که بر روی سایتی اختصاصی بارنهاده شد. سایت اختصاص یافته شامل 9 صفحه با کدهای مختلف بود؛ به این معنی که برای هر گروه از تصاویر ویژگی های خاص مفهومی منظور گردید. از 9 کد بازیابی (عنصر فراداه ای توصیف کننده تصاویر) در 4 کد که شامل: «عنوان تصویر»، «متن جایگزین تصویر»، «اطلاعات قالب تصویر» و «تصاویری که هیچ تغییری روی آنها اعمال نشده»، هیچ گونه تصویری بازیابی نشد و بنابراین تحلیل روی 5 کد باقیمانده شامل: «شرح حاشیه تصویر به زبان انگلیسی»، «شرح حاشیه تصویر به زبان فارسی»، «اسم فایل»، «اصطلاحات اختصاص یافته بر اساس زبان نمایه سازی آزاد» و «زبان نمایه سازی مهارشده» صورت گرفت. تعداد تصاویر بازیابی شده در این بخش شامل 417 تصویر بود. از بین 5 کدی که تصاویر آنها بازیابی شد، اختصاص شرح حاشیه تصویر بیشترین تأثیر را در بازیابی تصاویر از نظر تعداد داشت، یعنی تصاویر دارای کد فوق بیشتر از سایر کدها توسط گوگل نمایه سازی شدند. بنابراین در بارنهادن تصاویر به وبگاه های مختلف توجه به این نکته باعث بازیابی بیشتر تصاویر از طریق موتور جست وجوی گوگل می گردد. آزمون خی دو برای تفاوت فراوانی تصاویر بازیابی شده در 5 کد مذکور معنی دار بود و نشان داد که در کدهای مختلف به طور معنی-داری تعداد متفاوتی تصویر بازیابی شده اند. تخصیص شرح حاشیه تصویر به زبان انگلیسی بهترین و تخصیص اسم فایل به تصاویر کمترین تأثیر را در رتبه بازیابی تصاویر در نمونه پژوهشی داشت. آزمون کروسکال والیس برای سنجش تفاوت رتبه های گروه های پنج گانه، معنی دار بود که یعنی میانگین رتبه بازیابی تصاویر در گروه های پنج گانه متفاوت بوده است. اصالت/ارزش: شناخت شیوه ها، ویژگی ها و محدودیت های نمایه سازی تصاویر از طریق موتور جست وجوی گوگل می تواند به کاربران اینترنت و نمایه سازان تصاویر در بازیابی و نمایه سازی تصاویر مورد نظر آنها کمک کند.
مقایسه کتابشناختی بروندادهای انتشاراتی حوزه های مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش؛ با تأکید بر سهم علم اطلاعات و دانش شناسی در هر یک از این حوزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت دانش
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تاب سنجی،علم سنجی
دامنه فعالیت حوزه های مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش و به ویژه سهم علم اطلاعات در این حوزه ها به دلیل تعدد تعاریف و همپوشانی موجود میان این دو حوزه ، همواره مورد بحث بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تولیدات علمی در حوزه های مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش در پایگاه وب او ساینس و تعیین سهم علم اطلاعات و دانش شناسی در هر یک از این حوزه ها انجام گرفته است. این پژوهش با استفاده از روش علم سنجی انجام شده و جامعه پژوهش دربرگیرنده 1457 مدرک حوزه مدیریت اطلاعات، 5993 مدرک حوزه مدیریت دانش و 183 مدرک است که در هر دو حوزه مدیریت اطلاعات و دانش در پایگاه وب آو ساینس ثبت شده اند. تحلیل داده ها نشان داد با این که از لحاظ تاریخی مدیریت دانش از مدیریت اطلاعات پیشینه کوتاه تری دارد، تعداد تولیدات علمی آن بیش از مدیریت اطلاعات است. بر اساس طبقه بندی پایگاه وب آو ساینس در حوزه مدیریت اطلاعات، علم اطلاعات و دانش شناسی رتبه اول و در حوزه مدیریت دانش، مدیریت رتبه اول و علم اطلاعات و دانش شناسی رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. تحلیل موضوعی مدارک ایران و نیز وابستگی سازمانی نویسندگان پرتولید ایران در این حوزه نشان می دهد که این نسبت کمابیش با وضعیت جهانی هم خوانی دارد.
تعیین میزان آشنایی و استفاده ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان از نمایه های پایانی کتاب بر اساس نظریه ی اشاعه و نشر نوآوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
نمایه سازی از شیوه های نوین سازماندهی اطلاعات می باشد که با گسترش روزافزون مجراهای تولید اطلاعات و نیز لزوم افزایش سرعت و دقت دسترسی به اطلاعات تولید شده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان آشنایی و استفاده از نمایه های پایانی کتاب در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بر اساس نظریه ی اشاعه و نشر نوآوری انجام شد.
روش بررسی: روش این پژوهش توصیفی-پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی محقق ساخته بود. جامعه ی آماری شامل 1727 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 خورشیدی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 176 نفر تعیین شد. با توجه به احتمال ریزش به دلیل عدم بازگشت، پرسشنامه برای 300 نفر ارسال شد که در مجموع 191 مورد برگشت داده شد و مورد بررسی قرار گرفتند. روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از متخصصان و صاحبنظران علم اطلاعات و دانش شناسی، علوم اطلاعات و ارتباطات، و علوم اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت و ضریب پایایی آن با استفاده از فرمول Cronbach's alpha 6/97 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، و میانگین) و استنباطی(ضریب همبستگی اسپیرمن) و با کمک نرم افزار SPSS-20 انجام شد.
یافته ها: میزان آشنایی و استفاده ی اعضای هیأت علمی اصفهان از نمایه های پایانی کتاب، پایین تر از حد متوسط بود (37/2). بیشترین آشنایی از طریق دانشگاه و استفاده از نمایه در کتاب های فارسی و لاتین دارای اولویت دوم بود. بین میزان استفاده ی اعضای هیأت علمی مورد بررسی از انواع نمایه در بازیابی اطلاعات درون کتاب با متغیرهای جمعیت شناختی رابطه ای وجود ندارد؛ بین استفاده ی اعضای هیأت علمی مورد بررسی از انواع نمایه در تالیف و ترجمه ی کتاب (شیوه ی چاپ) با سن، رابطه ی معکوس وجود دارد (019/0 P-value=و 308/0- r=)؛ بین استفاده ی اعضای هیأت علمی مورد بررسی از انواع نمایه به طورکلی با سنوات تدریس، رابطه ی معکوس وجود دارد (023/0 P-value= و 296/0- r=).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه رسالت اصلی اعضای هیأت علمی انجام فعالیت های آموزشی و پ ژوهشی می باشد و انجام این مهم نیازمند شناخت ابزارهای تحقیق است که نمایه از اساسی ترین آنهاست به نظر می رسد، شناخت اندک و استفاده ی محدود اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان از نمایه ممکن است فرصت انجام کارهای علمی عمیق را از آن ها بگیرید. لذا در جامعه ی علمی ما نیاز به متخصصان حرفه ای در این زمینه می باشند و این خلل می تواند توسط کتابداران، جبران شود.
بررسی رابطه ویژگی های شغلی کتابداران با انگیزه اشتراک دانش در کتابخانه ها مطالعه موردی:کتابخانه های دانشگاه های تابعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آگاهی از رابطه ویژگی های شغلی با انگیزه اشتراک دانش در کتابخانه های دانشگاه های تابعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران انجام شده است.
روش : روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه ویژگی های شغلی، انگیزه اشتراک دانش و اشتراک دانش است. جامعه پژوهش شامل 133 کتابدار دانشگاه های علوم پزشکی تهران، علوم پزشکی شهید بهشتی و علوم بهزیستی و توان بخشی است که از این تعداد، 118 نفر به پرسش نامه ها پاسخ داده اند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، وضعیت ویژگی های شغلی کتابداران و انگیزه آنها برای اشتراک دانش در سطح متوسط ارزیابی شده است و رابطه معنی داری بین ویژگی های شغلی و انگیزه اشتراک دانش در کتابخانه ها وجود دارد. همچنین یافته ها، رابطه انگیزه اشتراک دانش با اشتراک دانش را نیز مورد تأیید قرار داد. افزایش آزادی عمل کتابداران موجب افزایش انگیزه درونی اشتراک دانش می شود و با افزایش سطح هویت کاری کتابداران، بر میزان انگیزه درون فکنانه اشتراک دانش در آنها افزوده می شود. افزایش سطح بازخورد اجتماعی نیز، افزایش انگیزه بیرونی اشتراک دانش را در کتابداران به دنبال دارد.
بررسی قابلیت بهکارگیری سنجه های مرکزیت به عنوان شاخصهای ارتباط استنادی مدارک در بازیابی اطلاعات رابطه ای: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی همبستگی سنجه های مرکزیت (درجه ای، نزدیکی، بینابینی، و بردار ویژه) با سنجه اشتراک در مأخذ است که بهعنوان یکی از سنجه های استنادمحور برای برآورد میزان شباهت مدارک با یکدیگر در نظامهای بازیابی اطلاعات رابطه ای شناخته شده است. روش: این پژوهش مطالعهای مقدماتی است که با رویکرد کمی و با روش تحلیل استنادی انجام شده است. جامعه این پژوهش را 40 مقاله منتشر شده در سال 2011 و نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس مربوط به چهار رشته علوم پایه/ فنی- مهندسی (شامل فیزیک، شیمی، زیست شناسی و کامپیوتر) و چهار رشته علوم انسانی/ اجتماعی (شامل اقتصاد، علوم تربیتی، روانشناسی و جامعه شناسی) بهعلاوه 4000 پیوند استنادی (100 پیوند استنادی برای هر مقاله) که سایر مقاله ها با آنها برقرار کرده اند، تشکیل می دهند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای Bib excel و UCINET گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سنجه شباهت استنادی اشتراک در مأخذ و سنجه های مرکزیت (درجه ای، بردار ویژه، نزدیکی و بینابینی) همبستگی مثبت در سطح آلفای 01/0 وجود دارد. بنابراین، سنجه های مرکزیت ویژگیهای لازم را برای اینکه مطالعات جامع تر و دقیق تری از حیث قابلیت بهکارگیری بهعنوان سنجه های شباهت استناد محور روی آنها انجام شود، برخوردار هستند. اصالت/ارزش: نتایج این پژوهش سنجه های استنادی جدیدی را پیشنهاد می دهد که می توانند به عنوان سنجههای مستقل و یا مکمل سنجه های پیشین، در الگوریتمهای بازیابی موتورهای جستوجو و پایگاههای اطلاعاتی به ویژه پایگاههای اطلاعاتی استنادی، برای سنجش دقیقتر شباهت مدارک با یکدیگر مورد استفاده قرار گیرند.
نقش مصورسازی در فرایند بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه تأثیر و کاربردهای مصورسازی در بازیابی اطلاعات به منظوربهینه سازی فرایند روش/ رویکرد پژوهش: مطالعه کتابخانه ای یافته ها: مصورسازی اطلاعات یکی از راهبردهای مؤثر برای بهره گیری بهینه در حوزه بازیابی اطلاعات است و در کنار راهبردهای جست وجو، فنون کاوش، طراحی مناسب پرس و جو، و تحلیل اطلاعات می تواند میزان دسترس پذیری به اطلاعات را افزایش دهد. نتایج: اینفوکریستال می تواند نقش مؤثری در بازیابی اطلاعات داشته باشد. همچنین مصورسازی با تعاملی که با راهبردهای متعدد جست وجو برقرار می کند می تواند باعث دسترسی مناسب تر به اطلاعات شود. روش های مصورسازی با تکیه بر رابط کاربرِ مناسب به بازیابی بهینه اطلاعات منجر می شود. مصورسازی با تکیه بر روش های خوشه بندی و ایجاد روابط سلسله مراتبی می تواند مشکلات مربوط به بازیابی را کاهش دهد. اصالت/ارزش: مصورسازی اطلاعات در متون علوم رایانه مورد بحث قرار گرفته است، ولی تعداد اندکی از پژوهش ها به تبیین انتظارات موردنظر کتابداران پرداخته است.
عکس در مجلات علمی-پژوهشی علوم کشاورزیِ وزارت جهاد کشاورزی (1380– 1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ، شناسایی میزان استفاده از عکس ها در مقالات علوم کشاورزی ایران در طی سال های 1380 - 1387 روش/رویکرد پژوهش: برای این پژوهش از پیمایش و تحلیل محتوا استفاده شد. عکس های 19 مجله علمی- پژوهشی کشاورزی که وزارت جهاد کشاورزی منتشر می کند، شمرده، و نوع، رنگ، و اندازه آنها ثبت شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل شد. یافته ها: در 4873 مقاله 422 شماره از این مجلات، 1093 مقاله (حدود 22 %) دست کم دارای یک عکس است. درمجموع 6012 قطعه عکس در این مجلات منتشر شده است. حدود 53% از عکس ها رنگی است. تعداد عکس های میکروسکپی 3297 قطعه (55 درصد) بیش از سایر انواع دیگر عکس ها است. حدود 38 درصد از عکس ها نیز در اندازه متوسط چاپ شده است. تعداد مقالات عکس دار طی سال های 1380 - 1387 افزایش داشته است، اما به نسبت کل مقالات چاپ شده، تعداد آنها رو به کاهش بوده است. همبستگی میان رتبه استنادی (ضریب تأثیر) مجلات و تعداد مقالات عکس دار آنها در طی سال های مختلف متفاوت است. مقالات عکس دار در مجلات با موضوع پزشکی و علوم گیاهی بیشتر بود.
میانکنش پذیری نظام های فراداده ای و موتورهای کاوش وب: تحولات و رویکردهای جاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین مفاهیم، چالش ها، و رویکردهای جاری در حوزه میانکنش پذیری نظام های فراداده ای و موتورهای کاوش عمومی وب است.
روش : پژوهش حاضر، پژوهشی مفهومی است که با رویکرد تحلیلی-انتقادی، و با تاکید بر پژوهش های انجام شده به عنوان شواهد مرتبط، در راستای تحقق هدف پژوهش گام بر می دارد. بدین منظور، ضمن تقسیم بندی رویکردهای حوزه مورد مطالعه به چهار بخش اصلی، در هر بخش ابتدا بحثی مفهومی بر رویکرد مرتبط و دلایل پیدایش آن ارائه شده است، و سپس مروری تحلیلی و هدفمند بر پژوهش های مرتبط با آن رویکرد انجام می گیرد. در پایان هر بخش با دیدگاه انتقادی، چالش ها و روندهای جاری مرتبط با رویکرد مورد بحث، بررسی می گردند.
یافته ها: چهار رویکرد عمده در حوزه میانکنش پذیری نظام های فراداده ای و موتورهای کاوش عمومی وب شناسایی شدند. دلیل پیدایش این رویکردها، متاثر از کاربرد و آزمون اثر بخشی نظام های فراداده ای در افزایش سطح دسترس پذیری اشیای محتوایی وب از طریق موتورهای کاوش عمومی وب است. یافته ها حاکی از آن است که بستر نحوی پیاده سازی نظام های فراداده ای، بر کاربردپذیری آنها در بافت های اطلاعاتی مختلف، امکان پیاده سازی انواع طرح های فراداده ای متناسب با نیازهای جامعه فراهم کننده خدمات اطلاعاتی پیوسته، و افزایش نمایه پذیری، بازیابی پذیری، پیدانمایی، و رتبه بندی اشیای محتوایی وب در موتورهای کاوش عمومی وب بسیار تاثیر گذار است. موتورهای کاوش عمومی وب به دلایل مختلف، نسبت به برچسب ها و فرابرچسب های زبان نشانه گذاری فرامتن (HTML) واکنش نشان می دهند. با این وجود، محدودیت تعداد برچسب ها و فرابرچسب ها، و کارکرد صرفا نمایشی این زبان، کارایی این زبان را در سازماندهی اشیای محتوایی وب، و قابلیت پیاده سازی دیگر طرح های فراداده ای استاندارد را کاهش می دهد. اما زبان نشانه گذاری گسترش پذیر (XML) با ارائه بستری قابل توسعه، علاوه بر فراهم نمودن امکان پیاده سازی تمامی طرح های فراداده ای استاندارد، نمایه پذیری و بازیابی پذیری اشیای محتوایی وب را به سطح کامل می رساند. بنابراین نظام های فراداده ای مبتنی بر این زبان، کارآمدترین ابزار برای دسترس پذیر نمودن اشیای محتوایی وب بوسیله موتورهای کاوش عمومی هستند.
کاربرد متن و صوت در بازیابی حس موسیقی: شبیه سازی یک پژوهش تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شبیه سازی یک پژوهش تجربی در حوزه کاربرد همزمان متن و صوت در بازیابی قطعات موسیقایی براساس حس نشأت گرفته از آنهاست. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش شامل مرور متون و یک پژوهش تجربی شبیه سازی شده است. گردآوری و تحلیل داده ها به روش کمّی انجام شده است. یافته ها: کاربرد همزمان متن و صوت در بازیابی قطعات موسیقایی براساس حس نشأت گرفته از آنها زمینه پژوهشی چالش برانگیزی در علم اطلاعات است و در محیط وب و پایگاه های اطلاعاتی نیز قابل بررسی، آزمون و تعمیم است. بازیابی، تمام شکل ها و حوزه های موضوعی، ازجمله بازیابی اطلاعات موسیقایی را دربرمی گیرد. نتیجه گیری: علاوه بر چهار حس شناخته شده قابل انتساب به آثار موسیقایی، حس های مهم دیگری نیز وجود دارند که باید در پژوهش های آتی شناسایی شوند. همچنین، باید مسائل فنی، حقوقی و اقتصادی به عنوان ملاحظات و محدودیت های انجام چنین تحقیقاتی درنظرگرفته شوند.
دیداری کردن نتایج جست وجو در فرایند بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر و کاربردهای دیداری کردن (مصورسازی) اطلاعات در ارتباط با بازیابی آن است تا به این وسیله بتوان به بهینه ساختن فرایند بازیابی اطلاعات یاری رساند. در این پژوهش نقش دیداری کردن در کاربرد راهبردهای جست وجو مورد بررسی قرار گرفته و تأثیر آن در ارائه مناسب نتایج کاوش مشخص شده است.
روش: روش انجام این پژوهش مطالعه کتابخانهای (سندی) است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که داده کاوی دیداری می تواند داده های نامتجانس را به خوبی تعیین کرده و بدون نیاز به الگوریتم های پیچیده، به بازیابی اطلاعات سودمند منجر شود. همچنین دیداری کردن با تعاملی که با راهبردهای متعدد جست وجو برقرار می سازد می تواند باعث دسترسی مناسب تر به اطلاعات شود. از سوی دیگر، مشخص شد که روش های دیداری کردن با تکیه بر رابط کاربر مناسب به بازیابی بهینه اطلاعات منجر می شود. علاوه بر آن، دیداری کردن تا حد قابل ملاحظه ای می تواند مشکلات مربوط به جامعیت و مانعیت بازیابی را کاهش دهد. دیداری کردن در تعامل با عوامل انسانی دارای مشکلاتی است که عوامل مهم آن عبارتند از: دانش جست وجوکننده، نحوه ارتباط میان جست وجوکننده و فراهم آورنده اطلاعات، و تشویش کاوشگر در هنگام جست وجو.
اصالت/ارزش: مصورسازی اطلاعات در متون علوم رایانه مورد بحث قرار گرفته است، ولی تعداد اندکی از پژوهش ها به تبیین انتظارات مورد نظر کتابداران پرداخته است. مقاله حاضر با مرور مباحث مربوط، سعی دارد مطالعات این حوزه را توسعه دهد.
بررسی انتقادی گسترش های ایرانی رده بندی دهدهی دیویی برپایه ویراست 22(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی انتقادی گسترش های ایرانی رده بندی دهدهی دیویی در سه بخش تقسیمات فرعی استاندارد، فرانما، و نمایه نسبی بود. روش/ رویکرد پژوهش: اسنادی- مقایسه ای از نوع توسعه ای یافته ها: علی رغم ادعای گسترش ادبیات ایرانی مبنی بر روزآمدی آن مطابق با ویراست 21 رده بندی دیویی، در جدول تقسیمات فرعی استاندارد این گسترش، 30/80 درصد از شماره ها همراه با عبارت های مقابل آنها نسبت به ویراست 21 رده بندی دیویی دچار تغییرات کلی شده است. در قسمت فرانماها اصول کلی همانند ویرایش هجدم دیویی است، درصورتی که در ویراست 22 این ساختار بسیار تفاوت کرده است. گسترش اسلام نیز نشان دهنده اختلاف بین ساختار و شماره های ارائه شده در این گسترش برای حوزه موضوعی اسلام و ساختار و شماره های موجود در رده بندی دیویی در ویراست کنونی یعنی ویراست 22، برای این حوزه است. ویراست سوم گسترش تاریخ ایران نیز به ادعای مقدمه آن، با دیویی 21 مقابله و هرجا لازم بوده، اصلاح شده است. 47/89 درصد از شماره ها در گسترش تاریخ نسبت به ویراست 20، و 38/88 درصد از شماره ها در گسترش تاریخ نسبت به ویراست 21 رده بندی دیویی به طورکلی تغییر یافته اند. آخرین ویراست گسترش زبان های ایرانی یعنی ویراست دوم مطابق با ویراست 19 رده بندی دیویی است. یافته های آماری از بررسی جدول تقسیمات فرعی استاندارد نشان می دهد که 86/27 درصد از شماره ها در گسترش زبان های ایرانی نسبت به ویراست 19 رده بندی دیویی دچار تغییر کلی شده اند. بررسی فرانماهای گسترش های ادبیات، تاریخ، و زبان های ایرانی و مقایسه آنها با طرح اصلی رده بندی دیویی در رده های800، 900، و 400 و مقایسه آنها با ساختار فرانما در گسترش های ادبیات، تاریخ و زبان های ایرانی حاکی از محدودیت شماره سازی از طریق گسترش های ادبیات، تاریخ، و زبان های ایرانی است. نتیجه گیری: گسترش های ایرانی رده بندی دیویی به روزآمدسازی مطابق با رویکرد جهانی به کارگرفته شده در متن اصلی رده بندی دیویی نیاز دارند. با به کارگیری پیشنهادات این پژوهش می توان گسترش های ایرانی را (برپایه متن اصلی در رده بندی دهدهی دیویی در هر یک از حوزه ها) در یک مجلد ادغام کرد. پیشنهادهایی برای تغییر ساختار فرانماهای این گسترش ها و درنتیجه بهبود وضعیت شماره سازی از طریق آنها، ارائه شده است.
بررسی مقایسه ای دروندادها و بروندادهای جریان اطلاعات در پژوهشکده های آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت درونداد و بروندادهای جریان اطلاعات در مراکز تحقیقاتی وابسته به مراکز آموزش عالی کشور از دیدگاه پژوهشگران انجام گرفته است.
روش: برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تأیید شد، استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 200 مرکز تحقیقاتی وابسته به وزارت "" علوم، تحقیقات و فناوری"" ، "" وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی"" و "" دانشگاه آزاد اسلامی"" بود که در هر مرکز رؤسای مراکز تحقیقاتی، معاونین پژوهشی، مدیران پژوهشکد ه های وابسته به مراکز مذکور، مدیران گروه های علمی، مدیران کتابخانه ها و اعضای هیأت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد و 770 پرسشنامه ارسال گردید و 562 پرسشنامه ( 72.99 درصد) تکمیل شد.
یافته ها: در مرحله درونداد (گردآوری و استفاده از اطلاعات) قال بهای الکترونیکی بیشتر از قال بهای چاپی، در مرحله پردازش (تولید و ذخیره اطلاعات) قال بهای چاپی بیشتر از قال بهای الکترونیکی و در مرحله برونداد (اشاعه اطلاعات) قال بهای چاپی بیشتر از قال بهای الکترونیکی مورد استفاده قرار م یگیرد. تحلیل یافت هها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد که میزان استفاده از انواع مختلف قال بها در هر سه مرحله درونداد، پردازش و برونداد در مراکز پژوهشی مورد مطالعه به صورت معن یداری متفاوت است. در مرحله استفاده، پژوهشگران بر منابع الکترونیکی بیشتر از منابع چاپی تأکید داشتند، اما در مرحله تولید و اشاعه قالب چاپی بیشتر از الکترونیکی مورد تأکید قرار گرفت. به طور کلی، می توان گفت که جریان اطلاعات در مرحله درونداد از وضعیت مناسب تری نسبت به مرحله پردازش و برونداد برخوردار است.
دیدگاه فهرست نویسان سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران درباره قواعد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای.) و بررسی میزان پذیرش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف شناسایی میزان آشنایی فهرستنویسان با آر.دی.ای. و آمادگی آنها برای پذیرش این قواعد و تأثیر آموزش بر آن است. روش/ رویکرد پژوهش: میزان آشنایی 49 نفر از فهرستنویسان شاغل در بخش فهرستنویسی پیش از انتشار (فیپا) کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران با آر.دی.ای. با دو روش خوداظهاری (نظر شخصی) و میزان آشنایی واقعی (از طریق پرسش های باز) در قبل و بعد از آموزش و همچنین میزان پذیرش این قواعد از سوی ایشان سنجیده شده است . یافته ها: آشنایی خوداظهاری فهرستنویسان با آر.دی.ای. در پیش از آموزش بالاتر از حد متوسط و میزان آشنایی واقعی ایشان پایین تر از سطح متوسط است. پس از آموزش، هر دو نوع آشنایی آنان - اعم از خوداظهاری و واقعی- بالاتر از سطح متوسط بود. همچنین، وجود تفاوت معنادار بین میزان آشنایی خوداظهاری، آشنایی واقعی و میزان پذیرش فهرستنویسان کتابخانه ملی با جنسیت، میزان تحصیلات، سن و سابقه کار فهرستنویسی مختلف بررسی شد. در این بررسی به جز تأیید فرضیه، وجود تفاوت معنادار بین وضعیت آشنایی خوداظهاری و واقعی فهرستنویسان دارای میزان تحصیلات متفاوت با آر.دی.ای.، تفاوت دیگری مشخص نشد. نتیجه گیری: براساس یافته ها، مشخص شد که در قبل و بعد از آموزش، میزان آشنایی خوداظهاری فهرستنویسان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بیشتر از میزان آشنایی خوداظهاری فهرستنویسان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی است. همچنین مشخص شد که قبل از آموزش، میزان آشنایی واقعی فهرستنویسان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بیشتر از میزان آشنایی واقعی فهرستنویسان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی است.
فراداده حفاظت وتطابق آن با استاندارد الگوی مرجع سیستم اطلاعاتی آرشیوی باز (اُ.ای.آی.اس.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مطالعه و شناسایی عناصر فراداده حفاظت در سه طرح تحقیقاتی سیدارز، کتابخانه ملی استرالیا، و ندلیب، و میزان تطابق آن با عناصرالگوی اطلاعاتی استاندارد اُ.ای.ای.اس. انجام گرفته است. روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش کتابخانه ای و دلفی انجام گرفته است. در این پژوهش عناصر فراداده حفاظت سه طرح تحقیقاتی از طریق مشاهده، مصاحبه و نظرسنجی از متخصصان و مدیران طرح تحقیقاتی مورد پژوهش گردآوری شد. سپس این عناصر با یکدیگر مقایسه و ارتباط آنها با مؤلفه ها و انواع اطلاعات الگوی اطلاعاتی استاندارد اُ.ای.آی.اس. سنجیده شد. یافته ها: رویکردهای عناصر فراداده حفاظت در طرح های فوق، مفاهیم و اصطلاح شناسی اُ.ای.آی.اس. را به عنوان چارچوب بنیادین فراداده ای خود اتخاذ کرده اند، اما کتابخانه ملی استرالیا به طور ضمنی از اُ.ای.ای.اس. تبعیت می کند. هر سه طرح، رویکردشان تمرکز بر مؤلفه های اطلاعات منشأ و بازنمایی مدل اطلاعاتی اُ.ای.آی.اس. است و به دیگر انواع اطلاعات الگوی اطلاعاتی اُ.ای.آی.اس. مانند اطلاعات توصیفی و یا بسته بندی و اطلاعات توصیفی حفاظت (از قبیل اطلاعات مرجع، محتوا و تثبیت) بسیار محدودتر پرداخته اند. نتیجه گیری: وجود فراداده برای حفاظت سطح بالا، مستقل از ویژگی های حفاظت رقمی، می تواند نقطه آغازی برای اقدامات جدید حفاظت رقمی باشد و تطابق فراداده حفاظت و استاندارد اُ.ای.آی.اس. را در میان انباره های آرشیوی ارتقاء بخشد. با استفاده از یافته های این پژوهش می توان کوششی جدید را برای شناسایی بهترین عملکردها و رویکردهای رایج برای به کارگیری فراداده حفاظت در حمایت از فرآیند حفاظت رقمی آغاز کرد؛ و در نهایت استفاده همه از یک استاندارد فراداده حفاظت نظیر پرمیس و بومی سازی آن در هر کشور را الزامی می سازد.
امکان سنجی برگزاری یادگیری الکترونیکی در شرکت گاز استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی میزان آمادگی الکترونیکی شرکت گاز استان یزد جهت ورود به عرصه یادگیری الکترونیکی، این آمادگی را با استفاده از مدل شش وجهی برگرفته از ادبیات تحقیق (آمادگی تجربه رایانه ای، آمادگی فرهنگی، آمادگی محیطی، آمادگی مالی، آمادگی زیرساختی، و آمادگی کادر فنی) مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق، پیمایشی تحلیلی است که در آن سه وجه اول مدل از طریق پرسشنامه های محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفته و سه وجه دیگر با توجه به لزوم لحاظ کردن شرایط جامعه مورد بررسی، با کمک مصاحبه های نیمه سازمان یافته، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که به طور کلی، آمادگی رایانه ای و آمادگی فرهنگی کارمندان در وضعیت، به نسبت مطلوب و آمادگی محیطی شرکت، در وضعیت مطلوب قرار دارد. مؤلفه های آمادگی مالی و کادر فنی و زیرساختی، با توجه به رویکرد پیشنهادی برای ورود شرکت به این عرصه، مورد ارزیابی قرار گرفت که از لحاظ مالی و زیرساختی و کادر متخصصان رایانه در شرایط مطلوب و از لحاظ کادر متخصصان لازم برای مدیریت نظام یادگیری در شرایط نامطلوبی قرار داشت. در پایان، رویکرد پیشنهادی تحقیق برای نحوه ورود شرکت به عرصه یادگیری الکترونیکی ارائه گردیده و برنامه عملیاتی پیشنهادی آن بیان شده است.
چالش های مساله ای به نام خدمات اطلاع رسانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم خدمت به کاربران در مراکز اطلاع رسانی ایران، همچنان موضوعی چالشی و بحث برانگیز است. به نظر می رسد که بخش عمده ای از جامعه دانشگاهی و پژوهشگر از خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی راضی نیستند؛ یافته های برخی از پایان نامه ها این مطلب را تایید می کند. در چند سال گذشته، نتایج پایان نامه هایی که با استفاده از مدل هایی چون ServQual و LibQual به ارزیابی شکاف خدماتی میان انتظارات کاربران و آنچه که به طور عملی ارائه شده پرداخته اند، حاکی از آن است که سطح رضایت کاربران از خدمات، قابل توجه نیست؛ کاربران انتظاراتی فراتر از وضع موجود دارند. از سوی دیگر، یافته ها نشان می دهند که این وضعیت در کتابخانه های عمومی، به مراتب ناامیدکننده تر از کتابخانه های دانشگاهی است. به لحاظ تاریخی، مقوله ارائه خدمت به جامعه از سوی مراکز دولتی در ایران در ضعیف ترین شکل خود قرار داشته است، زیرا کاربران یعنی استفاده کنندگان از خدمات، در برخی از مراحل فرایند مدیریت (نیازشناسی، طراحی نظام، تعریف روابط عمومی، ارائه خدمات، ارزیابی خدمات، و بازخورد به مدیران) جدی انگاشته نشده اند. هرچند که واکاوی ریشه های این رویکرد در مجال نوشته حاضر نیست، به جرات می توان ادعا کرد که دلیل عمده بی توجهی به خدمات در سازمان های دولتی، تاکید بیش از اندازه بر قوانین و فرایندها، به جای تاکید بر کاربران (جامعه استفاده کننده) و خدمت بوده است؛ به بیان دیگر، فرایندها بر هدف ها سایه افکنده است. اینکه در تحقق دولت الکترونیک و خدمات راه دور، زیاد موفق نبوده ایم بیشتر به خاطر فراموش کردن هدف ها، نیازها، رفتارها، و دیدگاه های جامعه بوده است.
فناوری اطلاعات: راهبردی برای مدیریت کارآمدتر و اثربخش تر منابع انسانی (مطالعه ای در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش چالش های محیطی، سازمان ها را به سمت دو تسهیل کننده هدایت کرده است: مدیریت منابع انسانی و فناوری اطلاعات. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه این دو تسهیل گر و به عبارت بهتر، رابطه بین کاربرد فناوری اطلاعات و عملکرد کارکردی مدیریت منابع انسانی است. به منظور شرح دقیق تر روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته، دو شکاف کاربرد فناوری اطلاعات و شکاف تحول مدیریت منابع انسانی، به عنوان متغیرهای مداخله گر انتخاب شده است. این پژوهش از نوع توصیفی-کاربردی است. جامعه آماری شامل متخصصان منابع انسانی و پژوهش و توسعه بانک مرکزی جمهوری اسلامی است و اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش بر وجود رابطه بین کاربرد فناوری اطلاعات و عملکرد مدیریت منابع انسانی صحه گذاشت، اما نتایج نشان داد که با وجود این رابطه، هنوز یک عدم همترازی بین این دو تسهیل در سازمان مورد بررسی وجود دارد و هنوز فناوری اطلاعات به عنوان یک کارکرد پشتیبان در سازمان در نظر گرفته می شود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا از آزمون همبستگی اسپیرمن برای بررسی فرضیات استفاده شد و در پایان، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی برازش کلی، مدل پژوهش مورد بررسی و برازش مدل، مورد تایید قرار گرفت.
به سوی ایجاد ارزش افزوده اطلاعات در نظام ها و خدمات اطلاعاتی (سخن سردبیر - ویژه نامه علم سنجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه ارزش افزوده یک مفهوم اقتصادی و ناظر بر تلاش برای کسب بیشترین سود از کالا و خدمات است، با احتساب اطلاعات به منزله یک کالای اقتصادی قابل پردازش و نیز با در نظر گرفتن هزینه هایی که صرف ایجاد نظام های اطلاعاتی و نیز ارائه خدمات اطلاعاتی می شود و یا با در نظر گرفتن خدمات قابل فروش، می توان انتظار داشت که ارزش افزوده در این حوزه نیز مورد توجه بیشتری نسبت به گذشته قرار گیرد. این امر، به ویژه به دلیل استفاده از فناوری های جدید، امکان بیشتری برای تحقق دارد. دست کم از نیمه دوم قرن بیستم به این سو، این واقعیت مطرح شده است که اطلاعات و نظام های اطلاعاتی، به طور بالقوه و بالفعل، قابلیت ایجاد ارزش افزوده دارند، بدین مفهوم که فعالیت های گوناگونی که در فرایند مدیریت اطلاعات صورت می گیرد، قابلیت ایجاد ارزش افزوده هم برای کتابخانه و کتابداران و هم برای کاربران دارد. برای بالفعل کردن این قابلیت، لازم است فعالیت های ثانویه ای از سوی کتابداران و در فرایند مدیریت اطلاعات (نیازشناسی، گزینش و فراهم آوری، سازماندهی و پردازش، اشاعه و ارائه خدمات اطلاعاتی، و ارزیابی عملکرد) صورت گیرد. در این راستا، اندیشمندان حوزه کتابداری و اطلاع رسانی با همکاری متخصصان علم اقتصاد و نیز متخصصان فناوری اطلاعات می توانند مدل هایی را برای ایجاد ارزش افزوده در هر یک از مراحل فرایند مدیریت اطلاعات در کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی ارائه دهند.