این مقاله نوشته « پل کراوثر » استاد دانشگاه و مصحح کتاب هایی در زمینه « زیبایی شناسی و تاریخ هنر » در دانشگاه آکسفورد است که در آن به تبیین رویکردها و دیدگاههای حاکم بر سیر تاریخ هنر در گستره های اجتماعی - اقتصادی - فلسفی - روان شناختی و غیره یم پردازد و به گونه ای شاید بتوان عنوان تاریخچه تاریخ هنر را بر آن اطلاق کرد . در این نوشتار دیدگاه های کلیدی و آثار صاحب نظرانی که در تحول این مسیر ، سرنوشت ساز بوده اند ، همچون نظریه « اراده معطوف به هنر » ریگل و تاثیر آن بر مورخین هنر پس از او ، دیدگاه های فرمالیست ها ، انواع رهیافت های نگاره شناسانه که پیش درآمد نشانه شناسی جدید بود ...
موضوع بحث مقاله حاضر تصویر انسان در هنر معاصر است: توصیف آثار هنر فن سالارانه، مضمون لذت پرستی انسان در آثار اولیه هنرمندان پیشرو (آوانگارد)؛ مزیت پیوندیافتن فرهنگ توده با هنر، رابطه تصویر انسان در هنر با دستاوردهای علمی و فناورانه.
در زمینه ارزیابی آثار هنری در طول تاریخ ، همواره با تنوع معیارهای نقد مواجه هستیم که مهمترین این نگرش ها ابعاد زیباشناختی و جنبه های فلسفی آثار هنری را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد . پژوهش حاضر ، در ابتدا به طرح شاخصه های نقد در جنبه های زیباشناختی و فلسفی اثار هنری پرداخته و سپس آراء متفکران عهد باستان و سده های میانه را در خصوص هنرهای تجسمی از نظر می گذراند .
اینکه هنر واجد حقیقت است یا نه، موضوعی است که پیشینه آن به دوران کهن رسیده، و امروزه نیز مناقشات متعددی پیرامون آن وجود دارد. در این میان، دیدگاه آگوستین، فیلسوف اواخر دوران باستان و اوایل قرون وسطی، در این باره هم پذیرش انسانی نسبت به هنرهای بازنمایانه و تجسمی را مدنظر قرار می دهد، و هم، راه را برای نقد و تفسیر آثار هنری بازمی کند. آگوستین هنرهای تجسمی را در پائین ترین درجه قرار داده، و آنها را واجد کذب می داند. او با برگذشتن از افلاطون، بر این باور است که هنرهای بازنمودی درگیر نوعی "کذب اجتناب ناپذیر" هستند؛ آنها به میل خود کذب نیستند، بلکه بنا بر ماهیت خود، نمی توانند صادق باشند؛ در واقع، وجود یک اثر هنری در همین نیمه غیرحقیقی آن است، و اگر نتوانیم خود را با این کذب آشتی دهیم، به سلب تمامی هنر اقدام کرد ه ایم. در این مقاله از این خصیصه به عنوان "ماهیت دیالکتیک آثار هنری" یاد شده است. به زعم نگارنده نظریه آگوستین نه تنها گامی در خور تامل در تاریخ نظریه مدرن "خودپایندگی هنر" به شمار می رود، بلکه از آن مهم تر، وجه کاذب اثر هنری راه را برای تفسیر و دیالوگ با آن گشوده، و از آن جا که نمود اثر هنری را مد نظر قرار می دهد، گویی بر شرط وجودی اثر هنری، یعنی نمود آن، تاکید می کند.
انسان برای بیان مضامین دینی و اسطورهای و فایقآمدن بر شکاف بین بخش خودآگاه و ناخودآگاه ذهن به رمز و رمزپردازی نیاز دارد. رمز بر دو نوع است: جمعی، نوعاً دینی، و فردی؛ و در صور مختلفی چون رؤیا و قصة عامیانه و اسطوره و شیء طبیعی و هنر ظاهر میشود. اما در معماری کاربرد رمز از همه قویتر و پرمعناتر است. روان منبع بیان اسطورهای و دینی و مرکب از سرنمونهای مشترک معین است؛ و معماری بیان رمزینِ مکانمند و زمانمند اسطوره و دین است. از این رو، میتوان الگوهای معمارانة مشترک را در آثار معماری کشف کرد. یکی از اسطورههای رایج در سراسر جهان «سفر قهرمان» است. این اسطوره، که در دو صورت ابتلای جسمانی و طلب معنوی ظاهر میشود، بیان معماریانه یافته است. یکی از مظاهرِ اسطورة سفر قهرمانْ زیارت یا سفر معنوی است. زیارتهای دینی ویژگیهای مشترک دارند: تدارک معنوی برای سفر؛ جدایی زایر از جامعه و زندگی روزمره؛ ابتلائات و آداب طی طریق؛ رسیدن به مکان مقدس؛ بازگشت با حالی متحول. این ویژگیها به انحای مختلف در آثار معماری ادیان گوناگون ظهور یافته و بیان شده است.