بورکهارت، از اصحاب سنتگرایان، آراء و نظریاتی خاص در باب هنر دینی و مقدس دارد. در نظر او، هنری دینی است که معطوف به زیباییهای معنوی باشد و القای معنویت و قدسیت کند؛ نه آنکه صرفاً موضوعش امری مقدس باشد. از این رو، هنر دینی همان هنر سنتی است و در مقابل هنر دنیوی و غیرسنتی قرار میگیرد. در نظر او، هنر دینی مبتنی بر حکمت متعالیه و معنوی یا همان عرفان است و محتوایش نوعی حکمت ذوقی و شهودی است. لاجرم این هنر بر رمزپردازی، یعنی علم به صور و قالبها، استوار است. او دربارة شمایلنگاری در اسلام و مسیحیت و نگارگری ایرانی نیز آرائی دارد که در این مقاله بدانها اشاره شده است.
مقاله حاضر به بررسی معنایی اشکال مقدس، علل وجودی این اشکال و رابطه کمی و کیفی آن ها با زمان و مکان می پردازد. در این مقاله از وجه تشابه موسیقی و معماری برای ملموس کردن اهمیت تناسبات موزون در اشکال و احجام استفاده شده است. در خاتمه با معرفی انواع تناسبات حسابی، هندسی و موسیقیایی، و با توجه به وجود انواع مجموعه هایموزون (نظیر گام ها و دستگاه ها در موسیقی) به اهمیت آگاهی از این تناسبات در طراحی فضاهای معماری اشاره شده و زمینه برای بررسی معماری اسلامی ایران به عنوان یکی از انواع این مجموعه ها فراهم می شود.
در متن زیر، ابتدا پرسش های ما پیرامون حقیقت «هنر اسلامی» و نسبت آن با «هنر انقلاب» و سپس پاسخهای مکتوب آقای دکتر ایرج داداشی، مدرس فلسفه ی هنر، به این سؤالات را مشاهده می نمائید.